مستطیل صعودی

الگوهای مستطیل و معامله کردن در برک اوت ها
برک اوت
برک اوت زمانی اتفاق می افتد که قیمت از نوعی ثبات یا دامنه ی معاملاتی شکسته شود. برک اوت همچنین وقتی سطح خاصی از قیمت، مثل سطوح پشتیبانی و مقاومت، نقاط پیوت، سطوح فیبوناچی و … می شکند، رخ می دهد. برک اوت ها معمولاً می توانند زمینه چینی های مستطیل صعودی ریسک/سود بالقوه ی بالاتری را ارائه دهند که به معامله گر اجازه می دهد که حد توقف ضرر خود را کاملاً نزدیک به هدف سود بالقوه ی خود قرار دهد. یکی از روش های انجام این کار استفاده از الگوی مستطیل است که وقتی قیمت بین دو سطح پشتیبانی و مقاومت جمع می شود، ایجاد می شود. یک معامله گر، قبل از اینکه جفت ارز حرکت عمده ی بعدی خود را انجام دهد، منتظر دوره هایی است که قیمت ادغام می شود.
الگوی مستطیل چیست؟
الگوی مستطیل، یک توقف را در روند نشان می دهد که وقتی نیروهای عرضه و تقاضا نسبتاً برابرند، قیمت حرکتی افقی بین دو سطح موازی پشتیبانی و مقاومت دارد. این الگو معمولاً نشان دهنده ی یکپارچه شدن قیمت قبل از ادامه در جهت روند فعلی است. یک شمع تأییدکننده نزدیک بیرون مرز بالایی یا پایینی نشانگر پایان الگوی مستطیل است و برک اوت جهت روند ادامه دهنده را نشان می دهد.
شما همیشه باید با تحلیل نمودار کلی از معکوس های احتمالی روند آگاهی داشته باشید زیرا می تواند الگوهای بزرگ تر را نمایش دهد. الگوی مسطیل در روندهای صعودی و نزولی دیده می شوند. تصاویر زیر، الگوی مستطیل را به ترتیب در روندهای صعودی و نزولی نشان می دهد.
الگوی مستطیل در روند صعودی و بازارهای پررونق Bullish Market
الگوی ادامه دهنده ای که در یک روند صعودی اتفاق می افتد، معامله گران را برآن می دارد که وقتی قیمت پشتیبانی را می شکند و در ناحیه ی برک اوت بسته می شود، به دنبال معاملات بلندمدت باشند.
الگوی مستطیل در روند نزولی و بازارهای کم رونق Bearish Market
الگوی ادامه دهنده ی یک روند نزولی، به ما می گوید که باید وقتی قیمت پشتیبانی را می شکند و در ناحیه ی برک اوت بسته می شود، باید به دنبال معاملات کوتاه مدت باشیم.
مزایای استفاده از الگوی مستطیل در معامله کردن در زمان برک اوت
وقتی به استراتژی برک اوت می رسیم، دلایل زیادی وجود دارد که معامله گران بخواهند از الگوهای مستطیل استفاده کنند:
- در نمودار مستطیل به راحتی می تواند محدوده ی پشتیبانی و مقاومت را تعیین کرد.
- در بازارهای مختلف قابل اجراست.
- درک مفهوم الگوهای مستطیل برای معامله گران تازه کار، ساده است: به رسمیت شناختن یک مستطیل صعودی الگوی ادغام و در روندی که از قبل وجود دارد و سپس، معامله کردن در برک اوت.
- در انجام معامله، محدوده ی ورود، توقف و خروج به سادگی قابل تشخیص و پیاده سازی است.
- به عنوان یک استراتژی برک اوت یا محدود به محدوده ی قیمت قابل استفاده است.
در نهایت، برک اوت مستلزم حرکت قیمت در محدوده ی سطح پشتیبانی یا مقاومت تعیین شده است. الگوی مستطیل، این کانال ها را تشکیل می دهد که یعنی، به طور مستقیم با فرصت های معاملاتی برک اوت در ارتباط است.
اشاراتی مهم برای معامله کردن در برک اوت با الگوی مستطیل نمودار
معامله کردن در برک اوت بازار فارکس با الگوهای مستطیل کاری نسبتاً ساده است. فهرست زیر به صورت خلاصه به شما یاد می دهد که هنگام ورود به یک معامله باید چه کار کنید:
- روند از پیش موجود را شناسایی کنید.
- قبل از انجام تحلیل الگوی مستطیل، مطمئن شوید که الگوهای بلندمدت یا کلان دیگری وجود ندارد.
- با وصل کردن نقاط بالا و پایین سطح مستطیل، سطوح پشتیبانی و مقاومت را مشخص کنید.
- در مسیر روند اصلی و شمعی نزدیک به زیر/بالای پشتیبانی/مقاومت (بسته به جهت روند)، منتظر برک اوت مسیر اصلی باشید و وارد معامله شوید.
- با اندازه گیری ارتفاع مستطیل و پیش بینی آن در بالای مقاومت و پایین پشتیبانی، می توانید قیمت هدف برک اوت را تعیین کنید.
نمودار زیر، یک مثال عملی از جفت ارز فارکس AUD/USD را با استفاده از این الگوی ساده اما مؤثر، نمایش می دهد.
این شکل یک الگوی مستطیل را در بازار کم رونق Bearish Market که در روند نزولی ماقبل که با خط روند آبی که بالاترین بالا و پایین ترین پایین را مشخص می کند، نشان می دهد. مستطیل با شروع حرکت افقی بازار شکل می گیرد. این حرکت افقی، به صورت جانبی انجام می شود و یک محدوده ی قیمتی که با پشتیبانی و مقاومت محدود شده و در شکل با مستطیل قرمز نمایش داده شده است، شکل می دهد.
وقتی مستطیل شناسایی شد، ورود توسط شمعی که نزدیک برک اوت است، مشخص می شود. این می تواند برخلاف معامله از طریق یک مستطیل صعودی باشد که معامله گر سعی می کند معاملات نزدیک و بالای مقاومت را پیدا کند.
الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال (Continuation Pattern) الگویی است که نشاندهندهٔ ادامهٔ حرکت قیمت در جهت روند غالب میباشد.
تعداد زیادی از الگوهای ادامهدهنده وجود دارند که تحلیلگران تکنیکال از آنها جهت دریافت سیگنال حرکتی روند استفاده میکنند.
الگوهای ادامهدهنده شامل مثلثها (Triangles)، پرچمها (Flags)، پرچم سهگوش (Pennant) و مستطیل (Rectangle) میباشند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تحلیل تکنیکال میتوانید از مطلب آموزشی «تحلیل تکنیکال چیست» دیدن نمایید.
نکات کلیدی:
- الگوی ادامهدهنده الگویی است که نشاندهندهٔ تمایل حرکت قیمت در جهت روند غالب خود میباشد.
- تمامی الگوهای ادامهدهنده لزوماً باعث ادامهٔ روند نمیشوند. در بسیاری از آنها بازگشت روند شکل میگیرد. با صبر برای مستطیل صعودی شکست قیمتی (Breakout)، معاملهگران میتوانند نتیجهٔ حاصل شده توسط این الگوها را بررسی کنند.
- نحوهٔ ایدهآلِ معامله با الگوهای ادامهدهنده، معامله در جهت حرکت روند قیمتی میباشد. اما باید معاملهگران تا شکست قیمتی و مشخص شدن جهت حرکت قیمت صبر کنند.
درک مفهوم الگوی ادامهدهنده
یک الگوی ادامهدهنده نامش را از تمایل روند برای ادامهٔ مسیر در جهت سابق خود، پس از تکمیل الگو گرفته است.
لزوماً تمامی الگوهای ادامهدهنده به ادامهٔ روند منجر نمیشوند. برای مثال، ممکن است قیمتها پس از شکلگیری یک الگوی مثلث و یا پرچم سهگوش، باز هم بازگشت قیمتی را تجربه کنند.
الگوهای ادامهدهنده زمانی از اتکا بیشتری برخوردارند که روند حرکتی قیمت در این الگوها قدرتمند باشند.
به یاد داشته باشید که الگوهای ادامهدهنده در مقایسه با موجهای روندی (trending waves)، کوچکتر میباشند.
برای مثال، قیمتها با قدرت زیادی رشد کرده، یک مثلث کوچک را تشکیل داده، سطح فوقانی مثلث را شکسته و به حرکت در سطوح بالاتر ادامه میدهند.
اگر الگوی ادامهدهنده به اندازهٔ موج روندی باشد که پیش از آن شکلگرفته است، این موضوع نشاندهندهٔ افزایش نوسان بازار (market volatility) و عدم قطعیت در جهت حرکت بازار و وجود حرکات بزرگتر در خلاف جهت روند میباشد.
همگی این نشانهها، بهعنوان یک هشدار در خصوص جهت حرکت روند در نظر گرفته میشوند.
مورد دیگری که باید در نظر داشته باشید، موجهای روندی کوچکی است که یک الگوی ادامهدهنده، پس از آنها تشکیل میشود.
اگر قیمتها یک حرکت بسیار آهسته به سطوح بالاتر داشته باشند، سپس یک الگوی ادامهدهنده تشکیل داده، و دوباره یک حرکت بسیار آهسته به سمت بالا انجام دهند و یک الگوی ادامه دهنده دیگر بسازند، این دسته از حرکات قیمت از اتکاپذیری پایینی برخوردار خواهد بود.
بهخصوص زمانی که آنها را با الگوهای ادامهدهندهای مقایسه میکنیم که پس از حرکات قوی قیمتی شکل گرفتهاند.
الگوهای ادامهدهندهای که پس از حرکات قدرتمند قیمت شکل میگیرند، نشاندهندهٔ قدرت بالای خریداران بازار میباشند.
اما الگوهای ادامهدهندهای که پس از حرکات آهسته قیمتی تشکیل میشوند، نشاندهندهٔ تردید خریداران برای بالا بردن قیمتها است.
معمولترین تکنیک معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده، صبر برای تشکیل الگو، رسم خط روند در اطراف الگو، و سپس ورود به معامله پس از شکسته شدن این الگو – در جهت روند غالب – میباشد.
انواع الگوهای ادامهدهنده
الگوهای معمول ادامهدهنده شامل مثلثها، پرچم سهگوش، پرچم و مستطیل میباشد. در ادامه، مشخصاتی از هر یک از الگوهای ادامهدهنده را بیان کردهایم.
مثلثها
یک مثلث (Triangle) زمانی شکل میگیرد که حرکات قیمت در یک سهم، با گذشت زمان متراکمتر شود.
سه نوع اصلی از مثلثها وجود دارد: مثلث صعودی (Ascending Triangle)، مثلث نزولی (ِDescending Triangle)، و مثلث متقارن (Symmetrical Triangle).
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی مثلث میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
یک الگوی مثلث صعودی زمانی شکل میگیرد که قیمت با تشکیل نقاط بازگشتی کفهای بالاتر (rising swing lows)، یک خط روند صعودی تشکیل دهد.
در چنین الگویی، نقاط بازگشتی سقف همگی در یک سطح مشابه قرار میگیرند، که باعث تشکیل یک خط روند افقی (horizontal trendline) میشود.
در یک الگوی مثلث نزولی، نقاط بازگشتی سقفهای پایینتری (lower swing highs) تشکیل میشوند که یک خط روند با شیب منفی میسازد.
نقاط بازگشتی کف همگی در یک سطح مشابه قرار دارند، که باعث تشکیل یک خط روند افقی میشود.
یک مثلث متقارن، دارای نقاط بازگشت قیمتی سقف پایینتر (lower swing highs) و نقاط بازگشت قیمتی کف بالاتر (higher swing lows) میباشد.
بنابراین در چنین الگویی، شما همزمان یک خط روند صعودی و یک خط روند نزولی را مشاهده میکنید.
برای رسم یک الگوی مثلث، شما حداقل نیاز به دو نقطهٔ برگشتی سقف و دو نقطهٔ برگشتی کف دارید.
تشکیل نقطهٔ برگشتی سقف و یا کف سوم (و یا در برخی از مواقع چهارم)، پیش از وقوع شکست قیمتی معمول میباشد.
الگوی پرچم سهگوش
پرچمهای سهگوش (Pennants) یک فرم از الگوی مثلث میباشند، اما از اندازهٔ بسیار کوچکتری برخوردارند.
در حالی که الگوی مثلث دارای نقاط بازگشتی سقف و کف بوده و قیمتها بین این دو ناحیه نوسان میکنند، یک الگوی پرچم سهگوش معمولاً به شکل یک رِنج قیمتی کوچک (small price range) و یا تثبیت قیمتی کوچک (consolidation) دیده میشود.
الگوی پرچم سهگوش پیش از یک حرکت قدرتمند صعودی – نزولی در بازار تشکیل میشوند، و نشاندهندهٔ استراحت بازار پیش از شکست دوباره قیمت میباشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی پرچم سه گوش میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی پرچم سه گوش در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
الگوی پرچم
پرچمها (Flags) از شباهت زیادی نسبت به الگوی پرچم سه گوش برخوردارند. این الگو پس از حرکات قدرتمند صعودی یا نزولی قیمت، یک محدودهٔ معاملاتی باریک را تشکیل میدهد.
تفاوت الگوی پرچم با الگوی پرچم سهگوش، در این است که در الگوی پرچم، قیمت در بین دو خط موازی حرکت میکند.
دو خطی که میتوانند صعودی، نزولی و یا افقی باشند. در حالی که در الگوی پرچم سهگوش، شاهد فرمی مثلثی شکل هستیم.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی پرچم میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
الگوی مستطیل
مستطیلها (Rectangles) یک الگوی ادامهدهنده معمول میباشند و نشاندهندهٔ توقفی کوتاه در جهت حرکت روند هستند.
در چنین الگوهایی، حرکت قیمت در بین محدودهٔ حمایت و مقاومت تعیینشده انجام میشود.
معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده
نکات بسیاری در خصوص معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده وجود دارد. اولین قدم، تشخیص صحیح روند پیشین است.
برای مثال، باید در نظر بگیریم که قیمتها پیش از تشکیل یک الگوی مثلث، حرکت صعودی داشتهاند یا به سمت پایین حرکت میکردهاند؟
قدم بعدی، تشخیص الگوی ادامهدهنده و پیدا کردن نقطهٔ شکست میباشد. برخی از معاملهگران تنها در صورتی وارد معامله میشوند که شکست قیمتی، در جهتی مشابه با روند پیشین باشد.
هر چند دستهٔ دیگری از معاملهگران، حتی اگر شکست قیمتی در خلاف جهت روند پیشین انجام شود نیز وارد معامله میشوند.
این معاملهگران با وجود اینکه وارد معاملاتی با احتمال موفقیت پایینتری شدهاند، اما در صورت تغییر جهت روند از سود زیادی برخوردار خواهند شد.
زمانی که یک شکست قیمتی اتفاق میافتد، یک معامله در جهت شکست قیمتی انجام میشود. برای مثال، اگر یک شکست قیمتی در سطح فوقانی یک الگوی پرچم سهگوش انجام شود، میتوان از یک دستور استاپ حفاظتی (stop loss order) در سطح زیرین این الگو، استفاده کرد.
یک دستور استاپ حفاظتی، در محدودهٔ خارج از الگو و در جهت مخالف با شکست قرار داده میشود.
هدف سود (Profit Target) میتواند براساس ارتفاع (Height) الگوی ادامهدهنده تعیین شود. برای مثال، اگر یک الگوی مستطیل با ارتفاع قیمتی 2 دلار (فاصلهٔ بین سطح مقاومت و سطح حمایت) تشکیل شود، آنگاه پس از شکست قیمتی به سمت پایین، هدف قیمتی تخمین زده شده، «2 دلار – سطح حمایتی قیمت» میباشد.
اگر قیمت شکست به سمت بالا انجام دهد، شما میتوانید هدف قیمتی را با اضافه کردن 2 دلار به قیمت سطح مقاومت، به دست آورید.
همین مفهوم در خصوص الگوی مثلث نیز صدق میکند. ارتفاع مثلث را به سطح قیمتی شکست (Breakout) اضافه کنید تا بتوانید هدف قیمتی را به دست آورید.
یا در صورت شکست قیمتی در خلاف جهت روند غالب، آن را از نقطهٔ شکست کم مستطیل صعودی کنید تا بتوانید هدف قیمتی روند نزولی را بهدست آورید.
برای الگوی پرچم سهگوش و پرچم، به اندازهگیری دستهٔ پرچم (Flagpole) بپردازید. اگر شکست قیمتی به سمت بالا انجام شد، مقدار اندازهگیری شده را به کف الگوی پرچم/پرچم سهگوش اضافه کنید تا بتوانید هدف قیمتی بالا را بهدست آورید.
اگر قیمتها به سمت پایین شکسته شد، میزان اندازهگیری شده را از سقف پرچم/پرچم سهگوش کم کرده تا بتوانید هدف قیمتی را در این حالت را بهدست آورید.
اِشکال اساسی معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده و یا کل الگوهای نموداری، شکستهای کاذب (False Breakout) میباشد.
یک شکست کاذب زمانی رخ میدهد که قیمت به محدودهای خارج از الگو حرکت کند اما پس از مدتکوتاهی به محدودهٔ الگو بازگردد.
به همین دلیل است که ما از دستورهای استاپ حفاظتی برای کنترل میزان ریسک استفاده میکنیم.
در حین معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده، قدرت حرکت پیشین را در نظر بگیرید. الگوهایی که پس از حرکات قدرتمند قیمتی تشکیل میشوند، نسبت به الگوهایی که پس از حرکات ضعیف و یا متلاطم قیمتی تشکیل میشوند، از اعتبار و اتکاپذیری بالاتری برخوردار خواهند بود.
الگوی ادامهدهنده باید نسبت به موج روندی پیشین خود، از اندازهای کوچک برخوردار باشد. هرچه اندازهٔ الگو نسبت به موج روندی پیشین بزرگتر باشد، از اتکاپذیری آن الگو میکاهد.
ممکن است که الگوی ادامهدهنده تشکیل شده، همچنان به مانند الگوهای عادی رفتار کند اما نوسان و حرکات افزایشیافته در خلاف جهت روند یک هشدار برای معاملهگران میباشد.
بسیاری از معاملهگران در حین شکست قیمتی، به دنبال افزایش حجم معاملات میگردند. اگر حجم معاملات در حین شکست کم باشد، احتمال کاذب بودن شکست قیمتی بالاتر میرود.
مثالهایی از الگوی ادامهدهنده در بازار سهام
نمودار زیر، نمودار شرکت آمازون (Amazon Inc. – AMZN) میباشد که نشاندهندهٔ سه الگوی پرچم/پرچم سهگوش میباشد. اولین الگو یک پرچم سهگوش است و دو الگوی بعدی الگوی پرچم میباشند.
دو الگوی اول، تکنیک اندازهگیری برای تشخیص هدف سود را به نمایش میگذارند. هدف سود، یک سطح تخمینی میباشد و بدین معنی نیست که قیمت حتماً به آن سطح قیمتی میرسد، و یا لزوماً به این معنی نخواهد بود که قیمت پس از رسیدن به آن سطح، دیگر به حرکت خود ادامه نخواهد داد.
مثال سوم یک نقطهٔ شکست را نشان میدهد، که یک سیگنال خرید میباشد. سیگنال خرید صادرشده، خود را با روند صعودی پیشین همجهت کرده است.
یک دستور استاپ حفاظتی در زیر الگوی شکلگرفته قرار داده شده، زیرا که شکست قیمتی به سمت بالا انجام شده است.
ارتفاع حرکت موج قیمتی موجود پیش از تشکیل الگو، اندازهگیری شده و سپس به سطح قیمتی کف الگو اضافه میشود.
تا بتوانیم با استفاده از آن هدف سود را مشخص کنیم. هدف سود مشخص شده تخمینی میباشد، و برای تنظیم میزان ریسک به سود احتمالی (Potential Risk / Reward) یک معامله، کاربردی است.
ممکن است در برخی از معاملات، از دستور استاپ دنبالکننده (trailing stop) پس از شکست قیمتی استفاده شود.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید میتوانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.
شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش دادهاید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید.
مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاسهای آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاسها متعاقبا از طریق وبسایت اعلام خواهد شد.)
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
آموزش الگوی مستطیل: استراتژی پر بازده استفاده از مستطیل ها
یک مستطیل، یک الگوی نموداری است که زمانی تشکیل میشود که قیمت با سطوح حمایت و مقاومت موازی محدود میشود.
یک مستطیل ، نشان دهنده یک دوره تثبیت یا تردید بین خریداران و فروشندگان است، در زمانی که آنها میخواهند کاری انجام دهند اما هنوز آن کار را انجام نداده اند.
قیمت؛ سطوح حمایت و مقاومت را چندین بار، قبل از اینکه نهایتا به بیرون شکسته شود، " آزمایش " خواهد کرد. از آنجا، قیمت در جهت شکست به بیرون، روند میگیرد، خواه این روند صعودی یا نزولی باشد.
در مثال بالا، ما به طور واضح میبینیم که جفت ارز توسط دو سطح قیمت کلیدی که موازی یکدیگر هستند، محدود شده است. ما تنها باید منتظر بمانیم تا یکی از این سطوح بشکنند و برای سوار شدن، به پیش برویم!
به یاد داشته باشید، وقتی شما یک مستطیل را مشاهده میکنید: خارج از جعبه فکر کنید!
مستطیل نزولی
یک مستطیل نزولی، زمانی تشکیل میشود که قیمت برای مدتی در حین روند نزولی تثبیت میشود. این به این دلیل رخ میدهد که فروشندگان احتمالا نیاز به توقف دارند و قبل از بردن جفت ارز بسوی پایینتر، نفس بگیرند.
در این مثال، قیمت در انتهای الگوی نموداری مستطیلی میشکند و به پایین رفتن ادامه میدهد. اگر ما، درست زیر سطح حمایت، سفارش فروش داشته باشیم، میتوانیم در این معامله سود زیادی ببریم.
در اینجا نکته ای وجود دارد: وقتی جفت ارز در زیر سطح حمایت قرار میگیرد، تمایل دارد که حرکتی را ایجاد کند که در حدود اندازه الگوی مستطیل باشد. در مثال بالا، جفت ارز فراتر از هدف حرکت کرد و بنابراین شانسی برای گرفتن pip های بیشتر وجود دارد!
مستطیل صعودی
در اینجا مثال دیگری از مستطیل وجود دارد، این بار، الگوی نموداری مستطیل صعودی. پس از روند صعودی، قیمت متوقف شد تا برای مدت کمی ثابت شود. آیا میتوانید حدس بزنید ، بعد از این قیمت به کجا میرود؟
اگر پاسخ داده باشید : بالا، درست پاسخ داده اید، آن شکست به بیرون صعودی خوب را درست در آنجا چک کنید!
توجه کنید که چگونه قیمت پس از اینکه در بالای الگوی مستطیلی شکست، همه مسیر به سمت بالا را طی کرد. اگر ما سفارش خرید را در بالای سطح مقاوت داشته باشیم، میتوانیم در این معامله چند pip بگیریم!
درست مثل مثال الگوی مستطیلی نزولی، وقتی جفت ارز میشکند، این معمولا حرکتی را ایجاد میکند که حداقل در اندارهی محدوده قبلی اش می باشد.
شما تنها سه قدم تا ورود به دنیای فارکس فاصله دارید ( برای ورود روی لینک های زیر کلیک کنید):
۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال
شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس میشوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معاملهگرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگیهای ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آنهاست، به گونهای که به راحتی میتوان در هر نمودار و هر تایم فریم، آنها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی میتوانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیشبینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارتاند از:
سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، کف و سقف سهقلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک میکند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامهدهنده و بازگشتی تقسیم میشوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سهقلو جزء بازگشتیها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرند. طبق بررسیهای انجامشده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این میشود که در معاملهگری به دید وسیعتری دستیابید، که همین توانایی میتواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.
نکات عمومی مربوط به الگوهای قیمتی
- حین تشکیل یک الگوی نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید صحت و قدرت الگو است.
- هرکدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیتشان، یک هدف نموداری از پیشتعیین شده دارند. میزانتحقق این انتظارات، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
- هر چه شکلگیری یک الگو مدتزمان بیشتری طول بکشد، انتظار میرود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
- بسیاری از الگوهای نموداری ازلحاظ جزئیات شباهت زیادی به یکدیگر دارند. از اینرو به منظور تمیز دادن آنها از یکدیگر، باید به عواملی نظیر شکستهای قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
- یکی از بهترین روشهای تشخیص شکست، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است. هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
- برخی صاحبنظران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند، باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهشیافته و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.
۱- الگوی سر و شانه
تقریباً میتوان گفت محبوبترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثباتشده است. تشکیل این الگو میتواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاهمدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانهای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکلگیری سه قله به صورت متوالی تشکیل میشود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانهها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانههای انسان در نمودار به وجود میآید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله درهها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یکروند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریبالوقوع باشد.
تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکلگیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشاندهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش دادهاند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمتها شده و اولین قله در نمودار تشکیل میشود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقبنشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویتشده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت مستطیل صعودی نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت میکند. سپس با توجه به صعود قیمتها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهشیافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایتشده) پیش روی خود میرسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکلگیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط میکند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمتها میشوند، با این تفاوت که اینروند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروشهای خود موجب شکلگیری یکروند نزولی قوی میشوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده میشود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز میشود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان میشود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینهای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکلگیری درهها قابلتشخیص میباشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعیکننده یک سیگنال صعودی است.
۲- الگوی سقف و کف دوقلو
یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانیمدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانهای از احتمال صعود بازار است. ازلحاظ نموداری این الگو نشاندهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار میرود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو ازلحاظ تئوریک نشاندهنده این است که، پس از یکروند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانستهاند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یکروند نزولی قوی رخ میدهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت میکند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش مییابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دودره پیاپی و درنتیجه آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات به طرز قابلتوجهی افزایشیافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تایید میشود. در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمتهاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و درهها از نقطه شکست است.
۳- الگوی سقف و کف سهقلو
درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهدهشده را کف و سقف سهقلو مینامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه بالقوهای از احتمال تغییر روند بازار است. ازآنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس ازلحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب میشود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در راستای ادامه روند غالب بازار است. ازآنجا مستطیل صعودی که تشکیل الگوی سهقلو زمان بیشتری طول میکشد، به همین دلیل میتوان استنباط نمود که، سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و درنتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد. بهطور مثال در الگوی کف سهقلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله اول را مشاهده کنند، به این نتیجه میرسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیهشده و باید منتظر ادامه روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمتها میشوند و اما این بار در آستانه مقاومت سخت ناشی از قلهها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابلملاحظه حجم معاملات در نقطه شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل میگیرد. بارزترین نکته هنگام شکست نواحی نموداری این است که، بسیاری از فروشندگان با مشاهده حجم معاملات هنگام عبور از سطوح و زمان طولانی شکلگیری الگو، در صف خریداران قرار میگیرند. همانند الگوی قبل، پس از شکست انتظار میرود که، حداقل به اندازه فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی داشته باشیم.
۴- الگوی پرچم
اولین نوع از الگوهای ادامهدهنده که به معرفی آنها میپردازیم، الگوی پرچم است. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکلگیری یکروند قوی در بازار به وقوع میپیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یکروند پرقدرت، اصطلاحاً موجب استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه روند اصلی میشود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابلاطمینانی داشته باشیم، میتوان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچوجه توصیه نمیشود. بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک بهصورت کانالهای افقی، مورب و یا کنج، متوقفشده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه میدهد. هر چه فاز اصلاحی مدتزمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار میرود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، یک نشانه از افزایش دوباره قیمت و تشکیل پرچم نزولی از ادامه روند نزولی خبر میدهد. پس از شکست و تایید آن به وسیله حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیلشده، تحرک قیمتی داشته باشد.
۵- الگوی مستطیل
الگوی مستطیل را میتوان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آنها تمایز قائل شویم، زیرا ازلحاظ کارایی تفاوت بسیاری دارند. بهطور کلی این الگو نیز از نوع ادامهدهنده روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یکروند پرقدرت محسوب میشود. زمانی که روند مشخصی قابلملاحظه باشد، در صورت مشاهده الگوی مستطیل در نمودار، میتوان بر مبنای آن تصمیمگیری نمود. ولی همانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد. از طرفی مستطیل به الگوهای سقف و کف چند قلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومتهای افقی نوسان میکند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکانپذیر است. محدوده نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص میکند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یکروند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است.حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کفهای محدوده نوسانات است.
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
نام صرافی | تخفیف کارمزد | IP خارج از ایران | لینک ثبت نام |
---|---|---|---|
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
بیت ۲۴ | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
آبان تتر | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.
چگونه از الگوی مستطیل در معاملات خود استفاده کنیم؟
الگوی مستطیل، یک الگوی تحلیل تکنیکال ساده است و زمانی تشکیل میشود که سطوح موازی حمایت و مقاومت، قیمت را در کف و سقف محاصره کنند. این الگو غالباً در زمان تثبیت در بازارهای دارای روند مشاهده میشود. الگوی مستطیل زمانی به وجود میآید که قیمت در بین سطوح حمایت و مقاومت نوسان کند و در نهایت بسته به روند قبلی در کف و سقف شکسته شود. در کل دو نوع الگوی مستطیل وجود دارد: صعودی و نزولی.
الگوی مستطیل صعودی
الگوی مستطیل صعودی در یک روند صعودی اتفاق میافتد. در خلال یک روند صعودی ممکن است قیمت به صورت موقتی وارد دوره تثبیت شود. این دوره تثبیت قبل از ادامه روند قبلی، به شکل یک مستطیل درمیآید.
الگوی مستطیل نزولی
میشود، شکل میگیرد. وقتی دوره تثبیت تمام شود، قیمت دوباره در جهت نزولی شروع به حرکت میکند.
چگونه در بازار فارکس، با استفاده از الگوی مستطیل معامله کنیم؟
دو روش اصلی برای معامله کردن از طریق الگوی مستطیل وجود دارد. روش اول، استراتژی شکست و روش دوم، رنج تریدینگ (معامله در مناطق رنج) است.
استراتژی شکست مستطیل
ایده اصلی این روش، معامله کردن در نقطه شکست در الگوی مستطیل است. در ادامه به صورت گام به گام این استراتژی را توضیح دادهایم:
- گام اول: مشخص کردن الگوی مستطیل: سعی کنید مستطیل را روی چارت پیدا کنید. بهترین نقطه برای پیدا کردن مستطیل، وقتی است که بازار، روند مشخصی دارد و بعد از یک حرکت صعودی یا نزولی وارد دوره تثبیت میشود.
- گام دوم: رسم سطوح حمایت و مقاومت : خطوط حمایت و مقاومت را رسم کنید. اطمینان حاصل کنید که سطوح حمایت و مقاومت را درست رسم کردهاید. با این کار از شکستهای کاذب یا ناقص پرهیز خواهید کرد.
- گام سوم: پیدا کردن نقاط ورود مناسب: در این مرحله است که باید قبل از معامله کردن، منتظر شکست بمانید.
این رویکرد به شما کمک میکند که از شکستهای اشتباه و کاذب در امان بمانید. البته این روش مستلزم صبر و انضباط است. روش تهاجمی برای معامله کردن طبق این استراتژی این است که سفارش خرید را بلافاصله پس از شکسته شدن قیمت قرار دهید. عیب این استراتژی آن است که وقتی از آن استفاده میکنید، پرهیز کردن از نقطه شکست کاذب یا ناقص دشوار است.
یکی دیگر از روشهای معامله با این استراتژی، قرار دادن یک سفارش شرطی در بالا یا پایین سطح مقاومت یا حمایت (بسته به روند) است. به عنوان مثال در روند نزولی،sell stop باید چند پیپ پایینتر از سطح حمایت باشد.
- گام چهارم: تعیین حد سود و حد زیان: سطح ایدهآل حد سود در الگوی مستطیل، در فاصلهای برابر با شکاف بین سطوح حمایت و مقاومت است. به عنوان مثال اگر بین سطوح حمایت و مقاومت 40 پیپ فاصله باشد، حد سود شما 40 پیپ بالاتر یا پایینتر از نقطه ورودتان خواهد بود.
بسته به سبک معاملاتی شما، روشهای دیگری هم برای پیدا کردن حد سود وجود دارد. یکی از مستطیل صعودی آنها استفاده از تریلینگ استاپ یا جابجایی حد زیان است. روش دیگر، خروج از معامله در زمانی است که نشانههایی مخالف با نشانههایی که تاکنون بر اساس آنها معامله میکردید، مشاهده شود.
موقعیت حد زیان شما باید در محدوده مرزهای حمایت و مقاومت باشد. توجه داشته باشید که این نقطه نباید با نقطه شکست فاصله زیادی داشته باشد. در این معاملات ریسک کردن روی 2 درصد از حساب مشکلی ندارد.
استراتژی معاملهگری در مناطق رنج در الگوی مستطیل
ایده اصلی این استراتژی، معامله کردن در سقف و کف منطقه رنج است. البته این ایده زمانی کار میکند که قیمت در سطح حمایت و حد سود در سطح مقاومت باشد. وقتی قیمت در سطح مقاومت قرار گرفت، بفروشید و حد سود خود را در سطح حمایت قرار دهید. البته این روش ریسک بالایی دارد؛ چون گاهی مواقع بین سطوح حمایت و مقاومت تنها چند پیپ فاصله است و به علاوه ممکن است معامله شما در خلاف جهت روند قبلی باشد.
الگوهای مستطیل و سایر الگوهای دارای دوره تثبیت
بعضی مواقع الگوی مستطیل با سایر الگوهای دارای تثبیت قیمت مثل سقف سه قلو یا کف سه قلو اشتباه گرفته میشود. این الگوها هم مثل الگوی مستطیل در محاصره سطوح حمایت و مقاومت هستند. در الگوی مستطیل، وقتی دوره تثبیت تمام شد، قیمت به روند قبل از دوره تثبیت ادامه میدهد. این در حالی است که در الگوهای سقف سه قلو یا کف سه قلو، قیمت پس از پایان دوره تثبیت برمیگردد و مخالف جهت روند قبل از دوره تثبیت حرکت میکند.
هیچ راه قطعی و مطمئنی وجود ندارد که بدانیم کدام الگو در معاملات واقعی ظاهر میشود. تنها زمانی که الگو به صورت کامل شکل گرفت میتوانیم بفهمید که این الگو، مستطیل، سقف سه قلو یا کف سه قلو بوده است. در این مواقع هم وارد شدن به یک معامله کاملاً اشتباه است؛ چون ممکن است خیلی دیر شده باشد.
البته چند روش برای استفاده حداکثری از موقعیتهایی که نمیدانید در نهایت کدام الگو روی نمودار پدیدار میشود، وجود دارد: سفارشهای خرید و فروش را به ترتیب در بالا و پایین سطوح مقاومت و حمایت قرار دهید. با این کار میتواند حداکثر استفاده را از نقطه شکست ببرید. قبل از ورود به معامله، منتظر برگشت قیمت به سطح حمایت یا مقاومت بمانید. تا آن موقع الگو خودش را نشان داده است. تنها عیب این روش آن است گاهی مواقع اصلاً برگشت قیمت صورت نمیگیرد.
نتیجهگیری
مزیت الگوی مستطیل در فارکس آن است که پیدا کردن آن برای معاملهگران (حتی افراد مبتدی) آسان است. تنها کاری که باید انجام دهید این است که در نقاط شکست یا در محدوده تثبیت معامله کنید.