تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست

چگونه بهترین تایم فریم معاملاتی را انتخاب کنیم؟
بسیاری از معامله گران پیوسته در حال تغییر دوره زمانی نمودار خود بوده و همچنان مردد به فعالیت خود در بازار ادامه میدهند.
بسیاری از آنها به هنگام بروز ضرر و زیان، مشکل اصلی را انتخاب تایمفریم نامناسب میپندارند!
اگر شما هم نمیدانید که کدام تایم فریم را برای تحلیل و کدام تایم فریم را جهت معامله انتخاب کنید و مدام از تایم فریمهای
بالاتر به تایم فریمهای پایینتر میروید
در این مطلب قصد داریم تا یک راهنمای جامع برای حل این مشکل ارائه دهیم. پس با ما همراه باشید…
تایم فریم یا دوره زمانی چیست؟
تایم فریم یا دوره زمانی نمودار یکی از اجزای اصلی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است.
به طور کلی، قیمت و زمان دو بعد تشکیلدهنده هر نمودار قیمتی میباشند و چهارچوب زمانی نمایش دادههای قیمتی نمودار
داراییهای مختلف، تایمفریم نامیده میشود.
در واقع میتوان گفت، به معنی نمایش قیمت بر تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست مبنای مقیاس زمانی مشخصی است. به طور مثال، هر کندل در نمودار
یکساعته نشاندهنده برآیند نوسانات قیمتی یک ساعت گذشته بازار، در قالب چهار مؤلفه قیمت باز شدن، بالاترین، کمترین و
بسته شدن میباشد؛ که در پلتفرمهای تحلیلی به اختصار OHLC خوانده میشوند.
عوامل اصلی مرتبط با انتخاب تایم فریم :
قبل از هرچیز ابتدا به سوال های زیر پاسخ دهید:
1- آیا توانایی تصمیم گیری سریع و تحت فشار را دارید و یا با تصمیم گیری استراتژیک و بلند مدت راحتترید؟
2- آیا با کمتر ترید کردن و باز نگه داشتن معاملات برای مدت طولانی (چند روز یا چند هفته) مشکلی ندارید؟
یا اینکه ترجیح میدهید همه روزه معاملاتی انجام داده و برای مدت کوتاهی آنها را باز نگه دارید؟
3- آیا میتوانید مدت زمان طولانی صبور باشید و تا یک موقعیت بدست آمده و سپس وارد بازار شوید؟
یا اینکه زمانی که معاملهای در حال اجرا ندارید به سادگی حوصلهتان سر میرود؟
4- آیا میتوانید به سرعت از احساس ناراحتی یک ترید بازنده بیرون آمده و سراغ موقعیت بعدی بروید؟
یا اینکه به مدت زمانی برای برطرف شدن این احساس بد نیاز دارید؟
تمام معامله گران و تریدرها در بازارهای مالی قبل از هر اقدامی، تایم فریمی که می خواهند بررسی های خود را
داشته باشند را باید مشخص کنند. این تایم فریم باید دارای ابتدا و انتهای مشخصی باشند. پس تایم فریم یکی از نیازهای
ضروری است که تحلیلگر و تریدر برای بررسی و تحلیل رفتار بازار باید آن را بدرستی تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست انتخاب کند.
در تحلیل بنیادی معمولا تحلیلگر تایم فریم های بلندمدت را انتخاب می کند و معمولا تایم فریم چندماهه یا یکساله
انتخاب می شود. اما تایم فریم در تحلیل تکنیکال، بصورت تمام تایم فریمها به کار می رود.
تایم فریم (Time frame) یا دوره زمانی به عنوان یکی از اساسیترین مسائل برای تحلیل سهام در نظر گرفته میشود.
در گام اول برای بررسی یک سهم، فرد باید مشخص کند تا در چه دوره زمانی قصد دارد سهم را مورد بررسی قرار دهد.
این دوره میتواند از چند ساعت آغاز و تا چند روز و یا حتی چند ماه با توجه به بازار و سهمی که قصد بررسی آن را دارد متفاوت
باشد. در بازار سهام معمولا برای تعیین تغییرات قیمتی سهم در بازه های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت
به تایم فریم های متفاوت نیاز داریم که در ادامه آن ها را مورد بررسی قرار میدهیم.
۱- افق زمانی سرمایه گذاری
به منظور درک بهتر ارتباط این موضوع با تایمفریم نمودار، دو معاملهگر فرضی را در نظر میگیریم.
شخص «الف» یک نوسانگیر کوتاهمدتی است، که معاملات دقیقهای تا نهایتاً یکساعتی انجام میدهد. در طرف مقابل
سرمایهگذار «ب» تمایل به اخذ موقعیتهای معاملاتی چندهفتهای دارد. مشخص است، که نمودارهای مورد استفاده
این افراد یکسان نبوده و بر حسب استراتژی سرمایهگذاریشان متفاوت میباشد.
بنابراین تایمفریم نموداری مناسب معاملهگر «الف» حداکثر یکساعته و شخص دوم، روزانه یا هفتگی است.
2- روش تحلیل
یک الگوی قیمتی نموداری نظیر «سر و شانه» را تصور کنید. تشکیل الگوی مذکور در تایم فریم هفتگی، مستلزم گذشت
هفتههای متوالی یا به عبارتی چند ماه است! علاوه بر این مورد ممکن است، پس از مشاهده سرو شانه هفتگی
به این نتیجه برسید؛ که الگو در شرایط ایدهآلی تشکیل نشده و موقعیت مناسبی ارزیابی نمیشود.
مجموع شرایط فوق بیانگر این است، که شما برای ورود به یک معامله مناسب چند ماه زمان صرف خواهید نمود.
در طرف مقابل، اگر شخصی بر مبنای یک الگوی شمع ژاپنی در تایم فریمهای دقیقهای دادوستد کند؛ معمولاً
تعداد موقعیتهای معاملاتی بسیاری زیادی در طول روز نصیب او میگردد.
در صورت ورود به تمامی این فرصتهای معاملاتی، عملاً امکان مدیریت دارایی وجود نخواهد داشت و ضررهای سنگینی
در پیش خواهند بود.
در واقع همانطور که تعداد معاملات زیاد مناسب نیست، موقعیتهای معاملاتی بسیار کم، هر چند بازده
انفرادی بالایی داشته باشند؛ احتمالاً اهداف درآمدی معاملهگران را به طور کامل برآورده نمیکنند! در نتیجه، حین انتخاب
تایم فریم به روش تحلیلی خود توجه کنید؛ تا به واسطه برقراری تعادل میان آنها، از تعداد فرصتهای معاملاتی معقول
پیشروی خود اطمینان کافی داشته باشید.
3- مدیریت سرمایه
یکی از مرسومترین روشهای تعیین نقاط خروج از معامله (حد سود یا حد ضرر)، استفاده از سطوح حمایت و مقاومت موجود
در نمودار قیمت است. استفاده از تایمفریمهای بزرگتر، امکان وجود فواصل بیشتر میان نقاط ورود و خروج را افزایش میدهد
زیرا مقدار تحرکات قیمتی و فواصل کف و سقفهای بازار در این تایمفریمها معمولاً بیشتر بوده و معاملهگران مجبورند؛ به منظور
انتخاب نواحی خروج مطمئن، حد ضررهای بالایی را متقبل شوند.
از طرف دیگر، استفاده از تایمفریمهای کوتاهمدت سبب میشود؛ ریسک خطای تحلیل افزایش یافته و احتمالاً معاملات زیانده
بیشتری خواهید داشت. در نتیجه باید نکات مربوط به تعیین حجم معاملات و مدیریت سرمایه را به دقت رعایت کنید.
مقایسه تایم فریم های کوتاه مدتی و بلند مدتی:
تایم فریم کوتاه مدتی:
تصمیم گیری سریعتر
5دقیقه ای ، تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست 15 دقیقه ای ، 30 دقیقه ای
انعطاف پذیری روانی
تریدهای فعالانه (ورود و خروج بیشتر)
تایم فریم های میان مدتی و بلند مدتی:
باز نگه داشتن موقعیت برای مدت زمان بیشتر
بهترین تایم فریم نموداری کدام است؟
با توجه به عوامل گوناگون دخیل در انتخاب دوره زمانی نمودار، نمیتوان در مورد بهترین تایمفریم معاملاتی به سادگی
اظهار نظر نمود. در واقع باید گفت، بهترین تایمفریم معاملاتی اصلاً وجود ندارد؛ زیرا انتخاب تایمفریم مناسب بر اساس
تمایز خصوصیات فردی معاملهگران، از فرمول واحدی پیروی نخواهد کرد! به عبارت دیگر، تعیین تایمفریم در تحلیل تکنیکال
یک امر کاملاً فرد محور است. در نتیجه تمامی اشخاص باید با ارزیابی دقیق تمام عوامل تأثیرگذار در فرآیند معاملاتی آنها،
اقدام به انتخاب تایمفریم نموداری مناسب خویش نمایند.
خیلی از افراد مرتکب اشتباه بزرگی میشوند و در حین انجام معاملات، مدام به تایم فریمهای پایینتر میروند.
خیلی مواقع میبینم که بعضی از تریدهای میگویند که ما در تایم فریمهای بالاتر کار میکنیم. اما سپس میبینم
که در حال تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست تحلیل روی چارت ۱۵ دقیقه و حتی ۵ دقیقهای هستند چرا که میخواهند تریدهایشان را به اصطلاح
بهینهسازی کنند! گرچه استفاده از تحلیل مولتی تایم فریم میتواند مفید باشد اما بهتر است که تنها روی دو یا سه تایم فریم
نزدیک به همدیگر تمرکز کنید نه بیشتر.
مولتی تایم فریم یا تحلیل دو چندگانه چیست؟
از جهت اهمیت تایم فریم و تأثیر مستقیم آن در نتایج معاملاتی افراد، پژوهشهای بسیاری در این زمینه انجام شده
و حالات پیشرفتهای از نحوه کاربری تایمفریمهای نموداری رواج یافته است. مولتی تایمفریم یا تحلیل دوگانه بیانگر این است،
که برای انجام معاملات خود لزوماً نباید از یک تایمفریم استفاده نمایید و دوره زمانی مربوط به تحلیل و تعیین روند میتواند،
از تایمفریم ورود به معامله مستثنی باشد!
به زبان ساده، زمانی که از تحلیل دوگانه استفاده میکنید؛ در نمودار با دوره زمانی بزرگتر اقدام به تعیین روند و سطوح اصلی
بازگشت احتمالی قیمت نموده و در یک یا چند تایمفریم پایینتر، بر اساس موارد مشخص شده در نمودار اصلی
و استراتژی معاملاتی خود، در کمریسکترین حالت ممکن دادوستد خواهید کرد.
به مثال زیر دقت کنید:
در سهم فملی ترند لاین نزولی (خط بنفش ) در تایم فریم هفتگی رسم شده است.
شکست این مقاومت میتواند به ما سیگنال خرید بدهد.
شکست این مقاومت میتواند به ما فرصت خرید بدهد البته باید این شکست تایید شود
همانطور که در مقاله پولبک چیست و چطور میتوان از آن سیگنال خرید گرفت؟ توضیح دادیم
برای تایید این شکست باید منتظر پولبک باشیم ….
مطابق تصویر زیر تایید این شکست را در تایم فریم پایین تر یعنی روزانه میگیریم
به این صورت از دو تایم فریم برای تحلیل و معامله استفاده کردیم
انتخاب این تایم فریم ها با توجه به عواملی که توضیح داده شد متفاوت میباشد.
تحلیل تکنیکال چیه و چه کاربردی داره؟ بررسی 10 پارامتر کلیدی (به زبان ساده)
تحلیل تکنیکال چیه و چه کاربردی داره؟ بررسی 10 پارامتر کلیدی (به زبان ساده)
تحلیل تکنیکال چیه و چه کاربردی داره؟ بررسی 10 پارامتر کلیدی (به زبان ساده)
در این پست به تحلیل تکنیکال و آموزش این شیوه که یکی از روشهای تحلیل تکنیکال است، میپردازیم.
تحلیل تکنیکال چیه؟ (تعریف تحلیل تکنیکال)
[/vc_column_text][vc_message message_box_color=”vista_blue” icon_fontawesome=”fas fa-expand”]
بازار کریپتو خیلی گسترده و فراره! خب پس برای هر کاری که قراره تو این بازار انجام بدیم باید یک استراتژی داشته باشیم تا بتونه به رسیدن هدف کمکمون کنه. خیلی از معاملهگرای دنیای کریپتو برای ایجاد استراتژی خود به سراغ تحلیل تکنیکال میرن. این نوع تحلیل به شما دیدگاهی از روند گذشتهء بازار رو میده که باهاش میشه آیندهء بازار رو پیش بینی کرد.
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)، اول باید بدونیم به چه معناست؟
تحلیل تکنیکال شامل اطلاعات و دادههای واقعی برای پیشبینی آیندهی بازارِ که این اطلاعات شامل آمار و ارقام و حجم معاملات بازار درگذشته است.
روش رایج دیگهای که به تحلیل بنیادی (فاندامنتال) معروفه، ارزیابی ارزش ذاتی رمزارز (ارز رمزنگاری شده) است. در مقابل، تحلیل تکنیکال الگوها و ابزارهای نمودار تحلیلی رو برای پیدا کردن نقاط قوت و ضعف یک رمزارز بررسی میکنه و از آن برای پیش بینی الگوهای آینده استفاده میشه. معاملهگران از این نوع تحلیل در بازارهای مختلفی مثل اوراق بهادار، بازار ارز و فارکس و حتی بازارهای بورس کالا استفاده میکنند. روند استفاده از تحلیل تکنیکال در همهء بازارها از جمله کریپتوکرنسی یکسان میباشد.
تحلیل تکنیکال و اساس آن:
پایه و اساس تحلیل تکنیکال، قسمتهایی از تئوری داو رو شامل میشه. برای شروع باید بگم که این تئوری نشون میده قیمت گذاری در بازار برگرفته از همه چیزه. برای بازار کریپتو این “همه چیز” شامل تقاضا، مقررات، انتظارات معاملهگران، دانش معاملهگری و غیره در زمان حال، گذشته، و آینده میشه.
با استفاده از تحلیل تکنیکال، معاملهگران از احساسات بازار برای روند قیمتی در آن استفاده میکنند. از طرفی، تحلیل تکنیکال بر این اصل هم عمل میکند که تاریخ و روند قیمتی در دنیای کریپتو همیشه در حال تکرار است. بر اساس این واقعیت، تحلیلگران تکنیکی به اصلاح بازار رو روانشناسی میکنند.
از دیدگاه این نوع تحلیل، این ایده وجود داره که حرکات قیمتی هرگز تصادفی نیستن و نخواهند بود. در عوض، این حرکات قیمتی روند کوتاه مدت یا بلند مدت رو دنبال میکنند. در اکثر موارد، وقتی رمزارزی از یک روند پیروی میکنه، در نهایت روند معکوس رو هم میبینه. این معاملهگران هستند که از طریق این نوع تحلیل از بازار کسب سود میکنن.
روی هم رفته، تحلیل تکنیکال بیشتر به اتفاقات و دلایل این اتفاقات اهمیت میده. تمرکز آن بیشتر روی عرضه و تقاضاست تا نگرانی حرکت قیمت!
نمودارهای شمعی در تحلیل تکنیکال
اول از اینکه راجع به هر چیزی بخوام بگم، یه واژه رو براتون میخوام شرح بدم تا با هم راحتتر این مطلب رو درک کنیم. واژه Candlestick کندِل اِستیک به معنای شمع در بازار کریپتو زیاد استفاده میشه. حالا بهتون میگم این کندل استیکها یا همون کندلها چی هستن.
همه که شکل و قیافه شمع رو دیدین؟! پس میدونید شمع یک مکعب مستطیل یا استوانه هست که در دو انتهای اون یه مقدار نخ (فتیله) آویزون شده! همین باعث شده نام کندل به انگلیسی به معنی شمع روی این نماد قرار بگیره.
نمودارهای شمعی هم برگرفته از تعدادی کندله که در رنگهای سبز و قرمز و گاهی صورتی بر روی چارت (نقشه) دیده میشن. سایز، خطوط و همینطور رنگ این کندلها روی نمودار اطلاعات بسیار مهمی رو به معاملهگر میده.
بالا و پایین کندل استیکهای مستطیلی قیمت ورود و خروج رمزارز در یک روند رو به ما میگه. کندل های سبز رنگ، افزایش قیمت رو نشون میده که قیمت ورود در پایین کندل و قیمت خروج در بالای کندل قرار میگیره. رنگ سبز در واقع روند مثبت و افزایشی ارزش رمزارزه. رنگ قرمز در کندلها نیز کاهش قیمت و ارزش یک رمزارز رو نشون میده که قیمت ورود در بالای کندل و قیمت خروج در پایین آن قرار میگیره.
فتیلههایی هم که از بالا و پایین در دو انتهای کندل بیرون زدن، کمترین و بالاترین قیمتهایی رو نشون میده که یه رمزارز در همان مدت بهش رسیده. (چرا زمان دقیقی نمیدم؟! چون یه مبحث دیگه هست راجع به تایم فریم که بعدا توضیح میدم بهتون):) به عبارت دیگه، فتیله ها به شما میگن در حال حاضر بازار خنثی است.
[/vc_column_text][vc_single_image image=”5925″ img_size=”590*337″ alignment=”center”][vc_column_text]
نمودارهای شمعی و کسب اطلاعات پایهای در تحلیل تکنیکال
در ابتداییترین سطح هم که باشید، میتونید از نمودارهای شمعی استفاده کنید تا ببینید رمزارز مورد نظرتون برای پیش بینی آینده چطور عمل کرده. اگه مثلا فتیلهها بلند باشن، نشان از بیثباتی بازار داره. به نوبه خود، این به آن معناست که رمزارز شانس بیشتری داره تا در دوره مربوطه ضرر و زیان قابل توجهی به شما وارد کنه. بعلاوه، نوسان زیاد نیز به این معنیه که ممکنه بازار در روز آتی روند خودش رو اصلاح کنه.
وقتی فتیلهها کوتاه باشن، نشون از پتاسنیل تغییر روند در بازار رو میده. اگه فتیلهء بالای کندل کوتاه باشه، به احتمال زیاد بیشترین قیمت رمزارز مورد نظر در آن روز بوده است. اگه فتیلهء بالا بلندتر باشه، نشون میده قیمت رمزارز در طول روز از قیمت فروش معاملهگران، گرانتر بوده. این نوع الگوها میتونه نشانگر یک بازار نزولی در آینده باشه که روند نزولی خواهد داشت.
وقتی در پایین کندل فتیلهء کوتاه دیده میشه، نشون میده مردم به فروش ارز خود ادامه میدن. از اونجا که اینکار باعث افزایش عرضه میشه، قیمت ارز احتمالا کاهش پیدا میکنه. در مقابل، یک فتیلهء بلندتر نشون دهندهء قیمت قبلی است و مردم فکر میکنن پایین نخواهد آمد. به عبارت دیگه، معاملهگرانی که میخوان ارزی خریداری کنن، موقعیت رو مناسب میبینن و به امید افزایش قیمت، اقدام به خرید رمزارز میکنن.
[/vc_column_text][vc_single_image image=”5926″ img_size=”full” alignment=”center”][vc_column_text]
مفهوم و کاربرد خطوط روند
یکی از اولین عناصری که هر معاملهگری باید یاد بگیره، خطوط رونده. خطوط روند یا تِرِند لاین (Trend Line)، جهت حرکت رمزارز رو نشون میده که نیازمند شرایط خاصی برای تاییدش هست. این امر، به ویژه با توجه به ماهیت ناپایدار رمزارز درسته. تحلیلگران باید روند کلی رو در بین بالا و پایینترین سطح صعودی یا نزولی پیدا کنند و برای پیچیدهتر کردن آن، روندها میتونن به یک طرف حرکت کنند. روندهای خنثی نشون از این دارن که بازار هنوز حالت صعودی و نزولی به خود نگرفته است.
برای آسون کردن ترسیم خطوط روند، تعداد زیادی نرم افزار وجود داره که به صورت خودکار این خطوط رو براتون روی چارت میکشه، اما خب چیزی که مهمه اینه که خودتون با دقت بیشتری اینکار رو انجام بدید و درجهء صحت خطوط رو بالا ببرید. هر چه این خطوط روند درست تر کشیده بشه، پیشبینیتون از آیندهء بازار دقیقتر خواهد بود.
روش خاص ترسیم یک خط روند، بستگی به نحوه تحلیل شما از بازار داره. در بیشتر موارد، کار رو با قرار دادن خط روند درست روی پایینترین قیمت کندل شروع کنید و اون رو تا پایینترین قیمت کندل دیگه ادامه بدید. ازونجا به بعدش رو میتونید با گزینه ادامه روند خودکار ترسیم کنید.
[/vc_column_text][vc_single_image image=”5927″ img_size=”full” alignment=”center”][vc_column_text]
مفهوم سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
مفهوم دیگهای که در تحلیل تکنیکال وجود داره، سطوح حمایت و مقاومت هست. هر دوی اینها خطوطی افقی هستن که میتونید روی چارت خود بکشید تا دید کلی از بازار بهتون بده.
سطوح حمایت
سطح حمایت، جاییست که معاملهگران میخوان به اصطلاح خرید کنن یا فرصت رو برای خرید مقدار زیادی رمزارز مناسب میبینن. به عبارت دیگه، تقاضای زیادی در سطح حمایتی بازار وجود داره که به طور معمول روند نزولی رو متوقف میکنه. در برخی موارد، حتی میتونه حرکت رو به سمت بالا تغییر بده.
سطوح مقاومت
سطوح مقاومت درست برعکس عمل میکنه. در این صورت، عرضه زیادی بدون تقاضا وجود خواهد داشت. خریداران فکر میکنن قیمت به بالاترین سطح خود در دوره رسیده و از خرید بیشتر خودداری میکنن. اگر ارزش رمزارزی به سطح مقاومتی برسه، مقدار زیادی فروش اتفاق میفته که باعث کاهش قیمت ارز میشه.
گاهی اوقات ممکنه اتفاقات دیگه بیفته! مثلا چی؟ مثلا شکست این سطوح. در این مواقع احتمالا نشون از تقویت روند فعلی رو میده. اگه سطح مقاومت در صورت شکست به سطح حمایت تبدیل بشه، این روند بیشتر هم ادامه پیدا خواهد کرد. یعنی چی؟!
مثلا فرض کنید قیمت بیت کوین 9500 دلاره و این قیمت رو سطح مقاومت قرار داره و فشار فروش زیاده. ولی حالا با توجه به اتفاقات، خریداران اقدام به خرید بیشتر بیت کوین میکنن و شکست قیمتی رو به بالا اتفاق میفته و افزایش پیدا میکنه تا جایی که سطح مقاومت دیگه تبدیل شده به سطح حمایت. بنابراین روند هم تغییر میکنه و ممکنه ادامه داشته باشه. به خاطر داشته باشید که این بازار خیلی گول زنه 🙂 تو این بازار شکستهای کاذب سطوح هم اتفاق میفته . در این صورت روند تغییر نخواهد کرد. به همین دلیل، تحلیل تکنیکال به تنهایی جواب نیست. باید مسائل دیگهای رو هم برای تعریف روند در نظر بگیریم.
[/vc_column_text][vc_single_image image=”5929″ img_size=”full” alignment=”center”][vc_cta h2=”چطور در منزل درآمد دلاری داشته باشیم ؟” txt_align=”justify” shape=”square”]کسب درآمد دلاری از تریدینگ ، همین الان رایگان ببین ![/vc_cta][vc_column_text]
بررسی حجم معاملات در تحلیل تکنیکال
حجم معاملاتی در تحلیل تکنیکال چیه؟
به میزان خرید و فروش اتفاق افتاده در بازار میگن “حجم معاملاتی”. این حجم معاملاتی میتونه هم خرید باشه هم فروش. کندل حجم معاملاتی خرید، به رنگ سبز هست و کندل حجم معاملاتی فروش، رنگ قرمز داره.
بررسی حجم معاملات میتونه بهتون در تشخیص روند کمک بزرگی باشه. حجم معاملاتی بالا چه خرید چه فروش نشون از اهمیت روند داره که باید در نظر بگیرید. در عوض، حجم معاملاتی پایین، روند ضعیفی رو نشون میده که به زودی گذرا خواهد بود.
برای فراگیری این دانش، وقتی قیمت یک رمز ارز ریزشیه، حجم معاملاتی رو حتماً چک کنید. در کاهشها، به دنبال حجم کم و در افزایشها به دنبال حجم بیشتر باشید. این نشون میده که رمز ارز بهطور محتمل در یکروند درست با رشد طولانیمدت قرار داره. در مقابل، اگه میزان حجم معاملات در طی دوره زمانی مشخص کاهش یابد، روند صعودی یا نزولی محتمل بهزودی تغییر پیدا می کنه.[/vc_column_text][vc_single_image image=”5928″ img_size=”full” alignment=”center”][vc_column_text]
بررسی مارکت کپ Marketcap
مارکت کپ یا Market capitalization به معنی ارزش بازار است.
سایت coinmarketcap.com به شما اطلاعاتی رو میده که از ثبات و پایداری و ردهبندی رمز ارز باخبر خواهید شد. برای محاسبه مارکت کپ، کافی ست تعداد کل کوینهای موجود رو باقیمت فعلی هر کوین ضرب کنید. در سایت کوین مارکت کپ این ارقام از قبل محاسبهشده که می تونید چک کنید. رمز ارزهایی با مارکت کپ بالاتر، پایدارتر خواهند بود.
بررسی شاخص قدرت نسبی Relative Strength Index
بسیاری از نرمافزارهای نمودارهای کریپتو، دارای شاخص قدرت نسبی یا شاخص RSI نیز هستند. شاخص RSI می تونه هر عددی باشه. اما RSIای که نزدیک به عدد 30 یا پایینتر رو نشون میده یعنی رمز ارز موردنظر بیشازحد فروختهشده و انتظار رشد دوباره از اون میره. در عوض، RSIای که مقادیری بیش از عدد 70 رو نشون میده یعنی رمز ارز موردنظر بیشازحد خریداریشده و انتظار افت قیمت رو باید داشته باشیم.
بررسی میانگین متحرک Moving Average
مووینگ اورِج یا میانگین متحرک بخشی از تحلیل تکنیکالِ که در تشخیص روند به معاملهگر کمک می کنه. میانگین متحرک به میانگین قیمت رمز ارز در مدتزمان مشخصشده بستگی داره. محاسبه معمول میانگین متحرک روزانه بر اساس قیمت معاملات کوین در 20 روز گذشتهی آن انجام می شه.
می تونید تمام میانگینهای متحرک رو به هم وصل کنید و خطی ایجاد کنید تا در پیشبینی آینده بهتون کمک کنه. نحوه محاسبه میانگین متحرک به این صورتِ که باید بازه زمانی مشخصی رو در نظر بگیرید.
میانگین متحرک نمایی (EMA)، نیز نوعی میانگین متحرکه. این نوع میانگین محاسبهی بهمراتب پیچیدهتری دارِ چراکه با مقادیر قیمتهای اخیر رمز ارز بیشتر سروکار داره.
برای به دست آوردن بینش عمیقتر با استفاده از میانگین متحرک، می تونید از چندین نوع آن استفاده کنید که هر یک بازه زمانی متفاوتی داشته باشه. اگه میانگین متحرک کوتاهمدت از یک میانگین متحرک بلندمدت عبور کنه، ممکنه نشون دهندهی روندی مثبت در آینده باشه.
انتخاب فریمهای زمانی (تایم فِرِیم)
بسته به نوع استراتژی که دارید می تونید از تایم فریمهای مختلفی استفاده کنید. گرچه تایم فریمهای متفاوتی روی چارت وجود داره، اما پرکاربردترین اونا تایم فریمهای 15 دقیقهای، یک ساعته، چهار ساعته، و روزانه هست. باید تایم فریمی انتخاب کنید که مناسب روش معاملهگری تون باشه. معاملهگران کوتاهمدت عمدتاً، در طول روزبه معامله میپردازند. اگه در این گروه قرار دارید، باید به چارچوبهای زمانی کوتاه در نمودارها پایبند باشید. انتخابهای معمول برای این معاملهگران تایم فریمهای 5 دقیقهای، 15 دقیقهای، و یک ساعته هستند.
معاملهگران بلندمدت هم موقعیتهای مدتداری رو در نظر دارن که می شه گفت طی هفته، ماه، و یا شاید چند سال انجام می شه. این نوع معاملهگر باید با تایم فریمهای 4 ساعته، روزانه، یا ماهانه کار کند.
ترکیب تحلیل تکنیکال با روشهای دیگه
ایده آلش اینه که فقط از یک روش برای معاملهگری استفاده نشه و عوامل دیگهای در نظر گرفته بشه. چراکه دنبال کردن یک روش خاص اطلاعات محدودی به معاملهگر میده. اگه فقط روی تحلیل تکنیکال تمرکز میکنید و اخبار و اتفاقات روزمره رو پیگیری نمیکنید در محاسبات و پیشبینی خود گاهی به مشکل بر خواهید خورد. عوامل بسیار زیادی ازجمله هش استخراج رمز ارز، قوانین رمز ارز و غیره تأثیر بسزایی بر قیمت آن داره که صرفاً تحلیل تکنیکال به اون نمیپردازه.
نتیجهگیری :
تحلیل تکنیکال به معاملهگر دیدی از گذشتهی یک رمز ارز میده تا با اون راجع به آیندهی رمز ارز موردنظر، پیشبینی آسونتری داشته باشه. اکثر نرمافزارهای نمودار، ابزارهای زیادی برای تحلیل تکنیکال دارن که می تونید ازشون کمک بگیرید. برای نتیجه بهتر همیشه سعی کنید تحلیل تکنیکال رو با انواع متدهای دیگه ترکیب کنید و به معامله بپردازید.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_cta h2=”دوره آموزش تحلیل تکنیکال” txt_align=”right” css=”.vc_custom_1615280892751”]برای آموزش حرفه ای تحلیل تکنیکال نیاز به زمان زیادی داره، اگر دوست دارید تا اطلاعات بیشتری از این روش داشته باشید حتما دوره رایگان “کسب درآمد دلاری” را ببینید.[/vc_cta][/vc_column][/vc_row]
خط روند(Trend line) چیست؟
خط روند(Trend line) چیست؟: خط روند یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال برای شناسایی حمایت و مقاومت است.
اما سوال اصلی این است که چگونه خط روند را رسم کنیم؟ در این مقاله بررسی میکنیم که خط روند چیست و چگونه باید آن را رسم کرد.
همچنین در مورد نحوه استفاده از خطوط روند برای تشخیص کف و سقف بازار نیز صحبت میکنیم.
برای دانلود دوره صفر تا صد فارکس کلیک کنید.
خط روند چیست؟
خطوط روند سطوحی هستند که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند و میتوان آنها را در امتداد روند رسم کرد تا حمایت و مقاومت را نشان داد.
خطوط روند را میتوانید همان حمایت و مقاومت اریب در نظر بگیرید.
این خطوط میتوانند به ما در پیدا کردن نواحی بالقوه مازاد عرضه و تقاضا کمک کنند که مازادعرضه باعث نزولی شدن بازار میشود و مازاد تقاضا به بازار صعودی منتج میشود.
حال یک مثال از خط روند بر روی روند صعودی را بررسی میکنیم:
دقت کنید که در چارت بالا که چارت روزانه پوند/دلارآمریکا است، بازار چندین مرتبه به خط روند حمایتی برخورد کرده است.
این خط روند به عنوان یک ناحیه حمایتی عمل میکند که معامله گران میتوانند در اینجا به دنبال فرصت خرید باشند.
حال مثالی از خط روند بر روی روند نزولی را بررسی میکنیم:
در اینجا همانند شکل قبل میبینیم که روند نزولی در چارت دلاراسترالیا/دلارنیوزلند، چندین مرتبه به خط روند برخورد کرده است.
تفاوت در این است که اینجا خط روند نزولی است که به عنوان مقاومت عمل میکنند. بدین ترتیب معامله گران میتوانند در این ناحیه مقاومتی به دنبال فرصت فروش باشند.
چگونه خط روند رسم کنیم؟
حال که متوجه شدیم خط روند چیست به نحوه رسم آن میپردازیم.
برای رسم خط روند حداقل به دو نقطه نیاز داریم که بتوانیم یک خط رسم کنیم.
به محض اینکه دومین سوئینگ های و لو شکل گرفتند میتوانیم خط روند خود را رسم کنیم.
در شکل زیر دو سوئینگ لو را به هم وصل میکنیم.
دقت کنید که در چارت بالا دو نقطه اصلی داریم که میتوانیم به وسیله آنها خط روند خود را رسم کنیم.
وقتی این خط را رسم کردیم، میتوانیم به دنبال پرایس اکشن صعودی بگردیم تا بتوانیم بخریم. همانطور که میبینید چند هفته بعد یک پین بار صعودی در خط روند حمایتی شکل گرفت.
پین بار صعودی در شکل بالا به معامله گران سیگنال میدهد که خط روند احتمالا حفظ شود. این سیگنال به معامله گران فرصت خرید داد.
۳ نکته کلیدی برای رسم صحیح خطوط روند:
برای رسم صحیح خطوط روند باید حتما به سه نکته کلیدی توجه کنیم.
۱٫هر چه تایم فریم بالاتر باشد، اعتبار خطوط روند بیشترخواهد بود. پس از تایم فریم ها بالاتر شروع کنید.
۲٫ممکن است در رسم خطوط روند، سایه های بالایی و پایینی شمع ها از خط روند عبور کنند.
این حالت ایرادی ندارد. اما مسئله مهم این است که بدون اینکه بدنه شمع ها از خط روند بگذرد، بیشترین برخورد به خط روند را داشته باشیم.
۳٫هیچوقت سعی نکنید خط روند را به زور و در هر جایی رسم کنید. اگر خط روند با روند شکل گرفته سازگاری ندارد پس رسم نکنید چون در اینصورت اعتبار نخواهد داشت.
حال این سه مورد را با جزئیات بیشتر بررسی میکنیم.
برای رسم خطوط روند از تایم فریم های بالاتر استفاده کنید.
معمولا برای هر کاری در بازار فارکس از تایم فریم روزانه شروع میکنیم.
پس برای خطوط روند هم از همین تایم فریم استفاده میکنیم. پس بهتر است از تایم فریم روزانه برای ترسیم خط روند استفاده کنیم زیرا در چنین حالتی زمان کافی برای اعتبار خط روند را داریم.
این امر به یک قانون مهم در خط روند اشاره دارد و آن این است که هر چه روند برای مدت زمان بیشتری برقرار باشد، آنگاه اعتبار آن بیشتر است.
برای مثال خط روندی که برای دو سال نگه داشته شده است اعتبار بیشتری از خط روند دو هفته ای دارد.
در اینجا یک مثال از خط روند در تایم فریم روزانه را بررسی میکنیم.
خط روند(Trend line) چیست؟
در بالا چارت روزانه پوند/فرانک را داریم. همانطور که میبینید بعد از اینکه دومین سوئینگ لو شکل گرفته است، خط روند را رسم کرده ایم.
این یک مثال عالی است که فرصت خرید در خط حمایت را نشان میدهد. تایم فریم دیگری که میتوانیم برای رسم خط روند استفاده کنیم، تایم فریم هفتگی است.
این تایم فریم برای پیدا کردن اهداف بالقوه در روند صعودی و نزولی روی تایم فریم روزانه عالی هست.
در شکل زیر بر روی چارت دلارکانادا/فرانک نشان میدهیم که چگونه میتوان از تایم فریم هفتگی برای شناسایی اهداف بالقوه استفاده کرد.
چارت بالا خط روند هفتگی را نشان میدهد که به ما در پیدا کردن نقاط بالقوه کمک بسزایی میکند.
در این لحظه، در تایم فریم روزانه روند صعودی داریم، پس این روند هفتگی به ما در پیدا کردن سود بالقوه کمک میکند.
خطوط روند و همپوشانی
یکی از سوالاتی که در رسم خط روند مطرح میشود این است که آیا خط روند را باید بر اساس قیمت پایانی و باز رسم کرد یا بر اساس سایه های بالایی و پایینی؟ جواب این سوال به خط روند بستگی دارد.
پیدا کردن خط روندی که دقیقا روی قیمت پایانی و باز و یا دقیقا روی سایه های بالا و پایین قرار بگیرد کمی سخت است.
حال مثالی را بررسی میکنیم.
همانطور که در شکل میبینید، خط روند دقیقا روی سایه بالایی و یا قیمت پایانی و باز قرار نگرفته است.
این بدین معنی نیست که خط روند معتبر نیست. چیزی که اینجا اهمیت دارد این است که قیمتها در این چارت هفتگی در بالای خط روند بسته نشده اند.
مهمترین نکته در رسم خط روند این است که بیشترین برخورد را داشته باشیم و اینکه خط روند از وسط شمع نگذرد.
اگر خط روند از وسط بدنه شمع بگذرد، آنگاه خط روند معتبر نیست.
هیچوقت خط روند را به زور رسم نکنید
این احتمالا رایج ترین اشتباهی است که معامله گران در هنگام رسم خط روند انجام میدهند.
این حالت زمانی رخ میدهد که معامله گر خود را قانع کرده که سطح حمایت یا مقاومت حتما باید وجود داشته باشد. یعنی معامله گر سعی میکند به زور سطحی را بر روی پرایس اکشن مشخص کند.
از این نکته به مهمترین بخش در رسم خط روند یا سطوح حمایت و مقاومت میرسیم. و آن این است که بهترین خط روند خطی است که کاملا واضح باشد.
پس اگر خط روند روی چارت قرار نمیگیرد پس بهتر است که آن را رسم نکنیم.
چگونه از خطوط روند برای شناسایی نقاط برگشت بالقوه استفاده کنیم؟
حال به بررسی روشی میپردازیم که در آن از خط روند برای تعیین قدرت روند استفاده میشود.
همچنین از این روش میتوان برای پیدا کردن نقاط برگشت بالقوه نیز استفاده کرد.
تا اینجا متوجه شدید که از خط روند میتوان برای پیدا کردن فرصت خرید و فروش استفاده کرد.
اما این حالت تا زمانی صدق میکند که بازار به خط روند به عنوان حمایت یا مقاومت احترام بگذارد.
حالا وقتی که بازار دیگر به این سطوح احترام نمیگذارد چه اتفاقی می افتد؟ در چنین حالتی نقطه چرخش خواهیم داشت.
در شکل زیر بازار خط روند حمایتی را شکسته و بعد این سطح حمایتی تبدیل به مقاومت شده است.
در بالا چارت روزانه پوند/فرانک را داریم. همانطور که میبینید بازار برای یک دوره زمانی به خط روند احترام گذاشته است.
با این وجود، وقتی بازار خط روند حمایتی را شکسته است، بعد از آن سریعا این خط حمایتی را به عنوان خط مقاومتی تست کرده است.
این تست مجدد خط مقاومتی، یک فرصت فروش است که به سود چشمگیری منجر شده است.
برای اینکه بتوانیم از خط روند بدین صورت استفاده کنیم، باید یک خط روند واضح داشته باشیم که حداقل ۳ مرتبه برخورد داشته باشد.
هر چه خط روند واضح تر باشد، استراتژی عملکرد بهتری خواهد داشت. همچنین میتوانید از این استراتژی برای شناسایی برگشت صعودی نیز استفاده کنید.
خط روند(Trend line) چیست؟
همانطور که میبینید کمی بعد از اینکه خط روند مقاومت شکسته شده، بازار برگشته است تا این خط را به عنوان حمایت تست کند و در همینجا یک پین بار صعودی شکل گرفته است.
این به معامله گران پرایس اکشن یک فرصت خرید نشان داده است و بعد بازار ۸۰۰ پیپ افزایش داشته است.
این روش فوق العاده ای برای استفاده از روند جهت تشخیص نقاط برگشت بالقوه در بازار است.
هفت تا از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسان گیری
معاملهگران از اندیکاتورهای تکنیکال برای بررسی عرضه و تقاضا و درک ماهیت روانشناسی بازار استفاده میکنند. اندیکاتورها سرنخهایی در مورد روند آتی قیمت ارائه میدهند و از آنها سیگنالهای خرید و فروش استخراج میشود. در این مطلب هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال را معرفی میکنیم. این اندیکاتورها برای نوسانگیری کوتاهمدت کارآمد هستند.
نیازی به استفاده از هر هفت اندیکاتور نیست. با توجه به نوع معاملاتتان یکی از آنها را انتخاب کنید یا از ترکیب اندیکاتورها برای نوسانگیری استفاده کنید. این اندیکاتورها برای تشخیص روند و نوسانگیری در بازار بورس، فارکس، ارز دیجیتال و… بسیار مفید هستند.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال
نوسانگیری چیست؟
بازارهای مالی پرتلاطم هستند. نمودارهای قیمت روندهای صعودی یا تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست نزولی را به صورت خط صاف طی نمیکنند. مثلا صعودهای بلندمدت همراه با ریزشهای کوتاهمدت اتفاق میافتد و اصطلاحا قیمت نوسان میکند. برخی از معاملهگران نگاه بلندمدت به چارت قیمت دارند و به نوسانهای کوتاهمدت اهمیت نمیدهند. در نقطهی مقابل برخی دیگر با استراتژیهای کوتاهمدت، به دنبال استفاده از نوسانات کوتاهمدت بازار هستند. به این کار نوسانگیری و به این معاملهگران اصطلاحا نوسانگیر میگویند.
بازار بورس ما دامنهی نوسان روزانه دارد و نوسانگیری به صورت روزانه چندان منطقی نیست. اما در بازارهای جهانی همچون فارکس یا بازار ارز دیجیتال، با استفاده از اهرمها نوسانگیری با سودهای بالا بسیار جذاب است. مثلا معاملات تعداد بالا روی تایمفریمها کوچک در حد دقیقه که اصطلاحا به آن اسکالپ میگویند. تحلیل تکنیکال اصلیترین ابزار نوسان گیری است.
اندیکاتور تکنیکال
اندیکاتورهای تکنیکال در اصل محاسبات ریاضی روی قیمت و حجم هستند که به صورت نمودارهای گرافیکی رسم میشوند. از این نمودارها اطلاعات مفیدی در مورد گذشته و آیندهی روند به دست میآید. برای آشنایی بیشتر با اندیکاتورها و اوسیلاتورها میتوانید مقاله اندیکاتورهای تکنیکال را مطالعه کنید.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری
تحلیلگران تکنیکال معمولا چند اندیکاتور را به صورت همزمان استفاده میکنند. از میان دهها اندیکاتور باید آنهایی را انتخاب کنید که برای شما بهتر عمل میکنند. در ادامه هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای برای نوسانگیری برای معاملات کوتاهمدت را بررسی خواهیم کرد.
1. اندیکاتور حجم تعادلی یا OBV
ابتدا از اندیکاتور حجم تعادلی (On-Balance Volume) برای اندازهگیری جریان مثبت و منفی حجم در دورهی زمانی استفاده کنید. حجم تعادلی به این صورت محاسبه میشود:
- اگر قیمت نسبت به روز قبل افزایش یابد، حجم امروز به حجم روز قبل اضافه میشود.
- اگر قیمت نسبت به روز قبل کاهش یابد، حجم امروز از حجم روز قبل کسر میشود.
به جای روز میتوان از هر تایم فریم دیگر (ساعتی، هفتگی و…) استفاده کرد. واضح است که در یک روند صعودی OBV افزایش مییابد و در روند نزولی مقدار رو به کاهش است.
اندیکاتور تکنیکال OBV یا حجم تعادلی
هنگامی که حجم تعادلی افزایش مییابد به معنای ورود خریداران و افزایش قدرت آنهاست. روند نزولی حجم تعادلی نیز به معنای کاهش قدرت خریداران است. اندیکاتور OBV یکی از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای تایید روند است. اگر قیمت و OBV همزمان افزایش یابند به معنای ادامهی روند صعودی است. کاهش همزمان قیمت و OBV به معنای ادامهی روند نزولی است.
از حجم تعادلی برای تشخیص واگراییها نیز استفاده میشود. واگرایی هنگامی رخ میدهد که قیمت و اندیکاتور در جهت عکس هم حرکت کنند. با استفاده از واگرایی میتوان معکوس شدن روند را تشخیص داد. به عنوان مثال افزایش قیمت و کاهش OBV، به این معناست که روند صعودی توسط خریداران قوی پشتیبانی نمیشود و احتمال بازگشت روند وجود دارد.
2. اندیکاتور خط تراکم/توزیع یا خط A/D
خط تراکم/توزیع (Accumulation/Distribution Line) از بهترین اندیکاتورهایی نوسانگیری است که برای تشخیص جریان ورود و خروج پول در اوراق بهادار استفاده میشود.
اندیکاتور A/D بسیار شبیه به OBV است، با این تفاوت که علاوه بر قیمت بسته شدن در یک دورهی معاملاتی، قیمت باز شدن و کل محدودهی قیمتی را نیز در محاسبات لحاظ میکند. هر چقدر قیمت بسته شدن از میانهی دامنهی قیمت فاصله بگیرد و به سقف قیمت نزدیکتر شود، اندیکاتور به حجم ارزش بیشتری است.
اندیکاتور خط A/D تراکم و توزیع
محاسبات A/D پیچیدهتر از OBV است اما نمیتوان گفت که اندیکاتور دقیقتری است. گاهی اوقات حجم تعادلی بهتر از تراکم/توزیع تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست بهتر عمل میکند و بالعکس.
تفسیر A/D کاملا شبیه به OBV است، اگر قیمت و اندیکاتور هر دو صعودی باشند، نشان از ادامهدار بودن روند صعودی است. همچنین برای تشخیص واگراییها نیز میتوان از اندیکاتور A/D استفاده کرد. اگر نمودار قیمت و اندیکاتور همسو نباشند احتمال تغییر روند وجود دارد.
3. شاخص جهتدار میانگین یا ADX
شاخص جهتدار میانگین (Average Directional Index) یک اندیکاتور تشخیص روند است که برای اندازهگیری قدرت و حرکت یک روند استفاده میشود.
هر گاه نمودار اندیکاتور ADX بالای عدد 20 باشد سهم دارای روند (صعودی یا نزولی) است. هر گاه ADX زیر عدد 20 قرار گیرد، قیمت روندی بسیار ضعیف دارد یا بدون روند است. در محدودههای بالای عدد 40 روند بسیار پرقدرت است.
اندیکاتور شاخص جهتدار میانگین ADX
خط اصلی اندیکاتور ADX نام دارد و معمولا با رنگ تیره نمایش داده میشود. دو خط دیگر نیز به نامهای DI+ و DI- نیز وجود دارند.
- هر گاه DI+ بالای DI- باشد و ADX بالای 20: روند صعودی (خط سبز رنگ)
- هر گاه DI+ زیر DI- باشد و ADX بالای 20: روند نزولی (خط قرمز رنگ)
اگر ADX زیر 20 باشد، DI+ و DI- به هم نزدیک هستند و مرتب همدیگر را قطع میکنند.
4. اندیکاتور آرون (Aroon)
اوسیلاتور آرون (Aroon) یک اوسیلاتور جدید برای نوسانگیری است و با یک دورهی زمانی معمولا 25 روزه ترسیم میشود. از آرون تشخیص جهت و قدرت روند استفاده میشود. اندیکاتور آرون دارای دو خط است: آرون صعودی (خط آبی) و آرون نزولی (خط قرمز).
اندیکاتور آرون Aroon
هنگامی که خط آبی از پایین به بالا خط قرمز را قطع کند، اولین نشانهی تغییر روند به صعودی است. در ادامه اگر خط آبی در نزدیکی عدد 100 باقی بماند، روند صعودی تایید میشود.
عکس حالت قبل نیز روند نزولی را تایید میکند. هنگامی که خط آرون نزولی، خط آرون صعودی را رو به بالا قطع کند و در نزدیکی عدد 100 قرار گیرد، تغییر روند از صعودی به نزولی تایید میشود. مجموع آرون صعودی و نزولی 100 است. هر گاه هر کدام از خطوط به 100 نزدیک شود، خط دیگر به صفر نزدیک خواهد شد.
5. اندیکاتور مکدی (MACD)
واگرایی همگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence) یا مکدی، از اندیکاتورهای برتر نوسانگیری برای تشخیص جهت و مومنتوم (قدرت حرکت) روند است. مکدی از سه جزء تشکیل شده است:
- خط مکدی: از تفاضل میانگینهای 26 و 12 روزهی نمودار قیمت به دست میآید (خط آبی).
- خط سیگنال: میانگین نمایی 9 روزه از خط مکدی است (خط قرمز).
- نمودار میلهای (هیستوگرام): اختلاف خط مکدی و خط سیگنال را نمایش میدهد.
اندیکاتور مکدی MACD
اگر خط مکدی بالای صفر باشد، قیمت در روند صعودی است و چنانچه زیر صفر بیاید قیمت وارد یک روند نزولی شده است.
هر گاه خط مکدی از پایین به بالا خط سیگنال را قطع کند، روند صعودی تایید میشود و بالعکس اگر خط مکدی از بالا به پایین خط سیگنال را قطع کند نشانهی روند نزولی است. از هیستوگرام مکدی نیز برای تشخیص واگراییها استفاده میشود.
6. شاخص قدرت نسبی یا RSI
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) از محبوبترین اوسیلاتورها برای نوسانگیری است. این اندیکاتور سه کاربرد عمده دارد: تشخیص نواحی اشباع خرید و اشباع فروش، واگراییها و سطوح مقاومت و حمایت.
اوسیلاتور RSI بین صفر تا 100 در نوسان است. دو سطح 30 و 70 سطوح مهم این اندیکاتور هستند. هنگامی که RSI بالای 70 باشد، اشباع خرید (خریدهای افراطی) را نشان میدهد و هر گاه زیر 30 قرار گیرد نشاندهندهی اشباع فروش (فروشهای افراطی) است. اما این میتواند تفسیر گمراهکننده باشد.
اندیکاتور RSI
در روندهای پرقدرت ممکن است سهم مدت زیادی در محدودههای اشباع خرید و فروش باقی بماند. این امکان نیز وجود دارد که روند قیمت پیش از رسیدن به این محدودهها معکوس شود. برای اینکه سیگنالهای دقیقتری دریافت کنید، محدودههای اشباع را با واگرایی ترکیب کنید.
اندیکاتور RSI از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای تشخیص واگرایی است. واگرایی هنگامی رخ میدهد که قیمت و اندیکاتور در دو جهت مختلف حرکت کنند. به عنوان مثال قیمت صعودی باشد و نمودار RSI نزولی. واگرایی نشاندهندهی تضعیف روند و احتمال معکوس شدن آن است.
سومین کارکرد این اندیکاتور برای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت است. میتوانید روی نمودار RSI خطوط روند را رسم کنید و معاملههای خود را براساس آن انجام دهید.
7. اندیکاتور استوکستیک یا Stochastic
اندیکاتور استوکستیک قیمت بسته شدن تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست را نسبت به محدودهی قیمت در یک دروهی معاملاتی (محدودهی بالاترین و پایینترین قیمت) نشان میدهد. استوکستیک بین صفر تا 100 در نوسان است. عددهای بالاتر از 80 بیانگیر اشباع خرید و عددهای زیر 20 اشباع فروش را نشان میدهد. قلههای نمودار بیانگر پایان روند صعودی و درهها پایان روند نزولی را نشان میدهد.
خطوط آبی (K) و قرمز (D) اندیکاتور استوکستیک
استوکستیک از دو خط K (آبی) و D (قرمز) تشکیل شده است. هر گاه K از پایین به بالا، D را قطع کند؛ اولین نشانهی خرید است و بالعکس از بالا به پایین قطع کند اولین نشانهی فروش.
خطوط استوکستیک بسیار سریع حرکت میکنند و از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری است. همچنین برای تشخیص واگرایی نیز کاربرد دارد.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری دقیقهای
معاملات اسکالپ در بازار فارکس طرفداران زیادی دارد. اسکالپرها در تایم فریم دقیقهای معامله میکنند. هدف آنها سودهای کوچک روی تعداد معاملات بسیار بالاست. اندیکاتورها از ابزارهای مهم در معاملات دقیقهای هستند. با توجه به استراتژی خود میتوانید از اندیکاتورهای مختلفی استفاده کنید، اما اندیکاتور RSI، میانگینهای متحرک و باند بولینگر بهترین اندیکاتور برای نوسانگیری دقیقهای هستند.
بهترین ترکیب اندیکاتور برای نوسانگیری
اندیکاتورهای را میتوان به سه دستهی مختلف تقسیم کرد.
- اندیکاتور دنبال کنندهی روند مانند میانگین متحرک که پیرو روند اصلی است. یا باند بولینگر که به صورت یک کانال روی نمودار قیمت رسم میشود.
- اندیکاتور مومنتوم که قدرت و سرعت حرکت را نشان میدهند. شاخص قدرت نسبی یا RSI یک اندیکاتور مومنتوم است.
- اندیکاتور حجمی که با محاسبات روی حجم بدست میآیند. حجم تعادلی یک اندیکاتور حجمی است که در این مطلب آن را بررسی کردیم.
برای رسیدن به بهترین ترکیب اندیکاتورها برای نوسانگیری کافی است که اندیکاتورهایی از دستههای مختلف انتخاب کنید. در این صورت سیگنالهای مشابه دریافت نخواهید کرد. مثلا اگر از سه اندیکاتور مومنتوم استفاده کنید سیگنالهای مشابهی دریافت میکنید. با سه نوع اندیکاتور دنبالکننده، مومنتوم و حجم یک استراتژی واحد میسازیم. این بهترین ترکیب اندیکاتور برای نوسانگیری است.
جمع بندی بهترین اندیکاتورهای تکنیکال
هدف هر معاملهگر در کوتاهمدت، تعیین جهت روند یک دارایی و سودسازی است. در این مطلب از چشم بورس هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری را معرفی کردیم. از اندیکاتورها برای دریافت سیگنال خرید و فروش استفاده کنید و یک ابزار معاملاتی طراحی کنید یا ابزار فعلی خود را توسعه دهید.
اندیکاتورهای نوسانگیری به این هفت مورد محدود نیستند. دهها اندیکاتور برای تشخیص روند موجود است و میتوانید برای انتخاب آنها از حسابهای دمو (Demo) استفاده کنید. همچنین توصیه میکنیم اندیکاتورها را با ابزارهای دیگر مانند الگوهای قیمتی و خطوط روند ترکیب کنید. اگر قصد سرمایهگذاری در بازار بورس و ارز دیجیتال را دارید، کارشناسان چشم بورس شما را راهنمایی خواهند کرد:
سوالات متداول
تحلیل تکنیکال پیشبینی روند چارت قیمت با استفاده از اطلاعات نموداری همچون قیمت، حجم و زمان است.
اندیکاتورها نمودارهای کمکی برای درک بهتر روند هستند که با محاسبات ریاضی به دست میآیند.
اندیکاتورها به دو نوع همپوشان و اوسیلاتور تقسیم میشوند. اندیکاتورهای همپوشان یا Overlay روی نمودار قیمت رسم میشوند. در حالی که اوسیلاتورها در پایین چارت رسم میشوند و حول یک خط افقی نوسان میکنند.
هیچ روشی کامل نیست. اندیکاتورها ابزارهایی مفید هستند، در صورتی که در یک استراتژی مناسب آنها را استفاده کنید. علاوه بر این، تحلیل تکنیکال در کنار مدیریت سرمایه و روانشناسی سه ضلع موفقیت در بازارهای مالی هستند.
نمیتوان جواب قطعی داد! به استراتژی شما، شیوهی معاملات و بازاری که در آن ترید میکنید بستگی دارد. برای موفقیت راههای گوناگونی وجود دارد. همهی معاملهگران موفق روشهای مختص به خود را دارند
انتخاب تایم فریم در معاملات و اهمیت آن
انتخاب تایم فریم در معاملات چه اهمیتی دارد؟ افرادی که با مباحث تحلیل تکنیکال، در ارتباط هستند، معمولا بارها با عبارت تایم فریم مواجه شده اند. این عبارت، از جمله پایه ای ترین مفاهیم در معاملات بازارهای مالی محسوب می شود. در واقع تریدرها می بایست این موضوع را مشخص کنند که قصد انجام تحلیل تکنیکال خود را د چه تایم فریمی دارند. به عنوان مثال، تحلیل تکنیکال مورد نظر به دوره کوتاه مدت مربوط است یا میان مدت و بلندمدت؟ تعیین این بازه زمانی یکی از اصلی ترین بخش ها برای معامله گری محسوب می شود و طی آن، تحلیلگر، رفتار بازار را در یک برش زمانی خاص، تحلیل می کند، به طوری که، ممکن است این بازه مربوط به گذشته، حال یا آینده باشد.
بیشتر بخوانید : بررسی تحولات قیمتی رمز ارزها
تایم فریم چیست؟
تایم فریم به معنای آن است که هر بخش از یک نمودار قیمتی، معرف یک بازه یا برش زمانی بوده که درک آن از اهمیت بالایی برخوردار می باشد و همانطور که گفتیم، از جمله مصادق مهم و قابل توجه اولیه در تحلیل های بنیادی و تکنیکال، محسوب می شود. درواقع کلیه تحلیلگران بازارهای مالی، قبل از هر چیز می بایست مشخص کنند که قصد دارند بررسی و تحلیل های خود را در چه بازه زمانی انجام دهند و از طرفی باید تعیین شود که نقطه شروع و پایان این بازه، چه زمانی است. این بازه می تواند مربوط به قبل باشد و یا اینکه در حال حاضر یا آینده انتخاب شود که در هر سه حالت، تحلیلگر در آن مقطع زمانی خاص، به بررسی رفتار بازار یا یک سهام می پردازد.
اهمیت شغل در انتخاب تایم فریم
در صورتی که قصد دارید برای بررسی معاملات خود، یک تایم فریم انتخاب کنید، حتمأ به زمانی که می توانید صرف رسیدگی به معاملات خود کنید، دقت داشته باشید. اینکه شما چقدر از وقت خود در طول روز یا هفته را می توانید صرف انجام معاملات کنید، موضوعی است که به شغل شما و زمان آزادی که در اختیار دارید مربوط می شود. مثلا در صورتی که شغل شما، به گونه ای است که فرصتی برای کنترل معاملات خود ندارید، می بایست از نمودارهای روزانه یا ساعتی برای رصد معاملات خود، بهره ببرید. اما در صورتی که این امکان برای شما مهیا است که معاملات خود را به طور تمام وقت، تحلیل کنید، می توانید از نمودارهای کوتاه مدت مانند، ۵، ۱۵ یا ۳۰ دقیقه استفاده نمائید.
تناسب شخصیت با تایم فریم انتخابی
بهتر است در انتخاب تایم فریم های خود، حتمأ به شرایط روحی و شخصیتی خود، توجه زیادی داشته باشید. مثلا ممکن است در بازه های کوتاه، احساس دستپاچگی کنید و یا در بازه های طولانی، حوصله تان سر برود. در این صورت، باید با رعایت این نکات، تایم فریم مناسب خود را انتخاب کنید. افرادی که به زمان بیشتری برای دریافت سیگنال های مناسب نیاز دارند، بهتر است بازه های یکساعته را انتخاب کنند و در مقابل افرادی هم که حوصله صرف زمان طولانی را ندارند، می توانند از تایم فریم ۱۵ دقیقه ای برای تحلیل معاملات خود، استفاده کنند. افرادی هم که نمی توانند در این بازه های کوتاه مدت فعالیت داشته باشند، می توانند تایم فریم های طولانی تر مثل چهار ساعته یا روزانه را انتخاب کنند.
نحوه انتخاب تایم فریم مناسب
به طور حتم، تایم فریمی برای شما مناسب است که بتوانید براحتی در آن، کار کنید. معمولا از آنجایی که، تریدرها در هنگام معامله، تحت فشار و استرس هستند، باید با انتخاب یک تایم فریم مناسب، این فشار را تا حدود زیادی کاهش داد. از طرفی بهتر است در هر تایم فریم، فرصت لازم را در اختیار داشته باشید تا نه دچار سردرگمی و دستپاچگی شوید و نه اینکه حوصله تان سر برود. به طور کلی توصیه می شود که تایم فریمی را انتخاب کنید که متناسب با شخصیت و زمان شما باشد. برای این کار بهتر است با تایم فریم های مختلف، معامله کرده تا از میان آنها بتوانید مناسب ترین تایم فریم را انتخاب کنید.
بیشتر بخوانید : کدام شرکت ها در صف عرضه اولیه هستند؟
نقش سرمایه در انتخاب تایم فریم
به طور حتم، میزان سرمایه شما با تایم فریم انتخابی، مرتبط است و در صورت کوچک بودن حساب شما، امکان قرار دادن حد ضررهای بزرگ، وجود ندارد و چاره ای جز انتخاب تایم فریم های کوتاه پنج یا یک دقیقه ای نخواهید داشت. چراکه مقدار حد ضرر آنها نیز کوچکتر بوده و مارجین و استاپ لاس های کوچکتری را ایجاد می نماید. درواقع برای اینکه حساب شما، توانایی این حد ضررها را داشته باشد باید از تایم فریم های بزرگ تر استفاده کرد. در این صورت علاوه بر حد ضررهای بزرگ، حد سودهای بالایی هم داشته و می تواند در مقابل نوسانات بازار، پایداری داشته باشد.
بیشترین تایم فریم های مورد استفاده در تحلیل ها
تحلیلگران معمولا از تایم فریم های یک دقیقه یا M1 ،پنج دقیقه یا M5، پانزده دقیقه یا M15، سی دقیقه یا M30، یک ساعته یا H1، چهار ساعته یا H4، روزانه یا D، و یا هفتگی یا W برای معاملات خود استفاده میکنند.