فیبوناچی گسترشی

الگو تری درایو صعودی از ۵ موج، ۳ قله و ۳ دره تشکیل شده که با نسبت های فیبوناچی مشابهی مشخص می شوند.
نحوه رسم سطوح فیبوناچی
تحلیل فیبوناچی اصلاحی و گسترشی(Fibonacci retracement and extension)، سطوح حمایت و مقاومت پنهان که توسط نسبت طلایی ایجاد شده اند را آشکار می کند. شبکه های فیبوناچی در اکثر برنامه های نموداری سطوح قیمت را نشان می دهند، که مانند حمایت و مقاومت سنتی عمل می کنند، اما به جای سقف های قیمتی و کف های قیمتی در نمودار قیمت، از نسبت ریاضی مشتق شده اند. بسیاری از معامله گران و سرمایه گذاران، فیبوناچی را به عنوان علم وودو رد می کنند، اما منشأ طبیعی آن جنبه های ناشناخته رفتار انسان را نشان می دهد.
محاسبات فیبوناچی تناسب را نشان می دهد، جوهر زیبایی را به تصویر می فیبوناچی گسترشی کشد و آن را در مجموعه ای از نسبت ها قرار می دهد که می تواند صدف ها، گل ها و حتی ساختار چهره بازیگران هالیوود را مشخص کند. این تحلیل به اندازه گیری نوسانات روند و روند مخالف که دامنه های متناسب، پولبک ها و بازگشت ها را ایجاد می کند، می پردازد. فیبوناچی در استفاده از بازار ، رفتار جمعیت و تمایل به خرید یا فروش اوراق فیبوناچی گسترشی بهادار را در سطوح اصلاحی کلیدی بررسی می کند. همچنین مناطق بازگشت کلیدی و باندهای قیمتی محدود را در شرایطی که بازارهای رونددار باید شتاب خود را از دست بدهند و به محدوده معاملات، الگوهای سقف یا الگوهای کف تغییر کنند، شناسایی می کند.
فیبوناچی از انواع استراتژی های سودآور حمایت می کند، اما استقرار نادرست شبکه، پیش بینی و اطمینان به آن را تضعیف می کند. معاملهگران وقتی ابزار را برای اولین بار امتحان میکنند و به خوبی کار نمیکند از آن نا امید میشوند، اغلب آن را رها می کنند و به سراغ تحلیل های آشناتر می روند. با این حال، تداوم، دقت، و کمی شکلبندی میتواند لبههای معاملاتی را ایجاد کند که مادامالعمر باقی میمانند.
از یک شبکه اصلاحی برای تحلیل پولبک ها،بازگشت ها، اصلاحات و سایر پرایس اکشن ها (price actions) در محدوده روندهای صعودی و نزولی اولیه استفاده کنید. از یک شبکه توسعهیافته ، برای ارزیابی احتمال حرکت روندهای صعودی یا نزولی فراتر از سطح شکست ، استفاده کنید. این تحلیل، زمینه ای را برای تعیین اهداف قیمت و مناطق خروج سودمند در تحلیل تکنیکال تشکیل می دهد.
تنظیم شبکه های اصلاحی
تنظیم صحیح شبکه های فیبوناچی به مهارت نیاز دارد و انتخاب سطوح اشتباه به عنوان نقطه شروع و پایان معامله، و خرید و فروش در قیمت های نامناسب سوددهی را کم می کند. این فرآیند همچنین مستلزم استقرار شبکه چند روندی، به همراه سطوح متوالی در بازههای زمانی طولانیتر و کوتاهتر است تا زمانی که محدودههای قیمتی را که ممکن است در طول موقعیت باز به کار بیایند، به دست آورند.
با بررسی الگوی هفتگی و یافتن طولانی ترین روند صعودی یا نزولی پیوسته، استقرار شبکه را شروع کنید. شبکه فیبوناچی را در یک روند صعودی از کف قیمت تا سقف قیمت و در یک روند نزولی از سقف قیمت تا کف قیمت قرار دهید. شبکه را طوری تنظیم کنید که سطوح اصلاحی 0.382، .50، 0.618 و 0.786 را نمایش دهد. سه نسبت اول بهعنوان ناحیه تراکم عمل میکنند، که در آن قیمت میتواند مانند توپ پینبال جهش کند، در حالی که 0.786 خطی را نشان میدهد و نقضها نشاندهنده تغییر روند هستند.
اکنون به سراغ روندهای کوتاه مدت بروید و شبکه های جدیدی را برای آن بازه های زمانی اضافه کنید. پس از تکمیل، نمودار شما مجموعهای از شبکهها را به همراه خطوطی که کاملاً تراز یا غیر تراز هستند نشان میدهد. تراز متراکم، سطوح حمایت و مقاومت سازگار را مشخص می کند که می توانند به اصلاحات پایان دهند و پیشرفت روند را (صعودی یا نزولی) نشان دهند ، به ویژه زمانی که توسط میانگین های متحرک، خطوط روند و شکاف ها حمایت می شود. هم ترازی سست بی نظمی را نمایش می دهد و همراه با نیروهای مخالف پدیده «ویپ ساو» را تشکیل می دهند که قدرت پیشبینی و پتانسیل سود را کاهش میدهند.
شبکه های فیبوناچی در روندهای صعودی و نزولی و در تمامی بازه های زمانی به یک اندازه خوب عمل می کنند. در نمودار سهام بالا، سهم (DAL) بین 48 تا 39 دلار در دو موج مجزا به فروش می رسد. قرار دادن شبکه بر روی روند نزولی بلندمدت سطوح مقاومت سازگار کلیدی را نشان می دهد، در حالی که انبساط شبکه دوم بر روی آخرین موج فروش، ترازهای پنهان بین بازه های زمانی را آشکار می کند.
اصلاح سطح 0.382 از موج بلندتر شماره (1) به همراه سطح 0.618 اصلاحی موج کوتاهتر شماره (2) در سطح (A) همسو می شود، در حالی که سطح اصلاحی طولانی تر 0.500 کاملاً با سطح 0.786 اصلاحی کوتاه تر در سطح (B) همسو می شود. جهش از پایین ترین سطح ژوئن به تراز پایین تر سطح (A) می رود و به مدت هفت ساعت متوقف می شود و یک انفجار نهایی به تراز بالایی سطح (فیبوناچی گسترشی B) ایجاد می کند، در انجا جهش به پایان می یابد.
تنظیم شبکه های اضافی
در هنگامی که نسبتها به وسیله محدودههای معاملاتی ایجاد میشوند که سطوح پولبک و شکست را به وضوح نمایش میدهند، شبکههای اضافی بهترین کارایی را دارند. برای یک روند صعودی، شبکه اضافی را از نوسان پایین محدوده شروع کنید و آن را تا سطح شکست گسترش دهید، که همچنین نشان دهنده سقف قیمتی محدوده است. برای ایجاد این شبکه یک بار کلیک کنید و شبکه دوم ظاهر می شود. این شبکه را با قیمت شکست شروع کنید، آن را تا زمانی که نسبتهای فیبوناچی در طول معامله وارد عمل شوند، بیشتر کنید.
این مراحل را در یک روند نزولی معکوس کنید، از نوسان بالا شروع کنید و آن را تا سطح شکست گسترش دهید، که کف قیمتی محدوده را نیز نشان میدهد. برای ایجاد این فیبوناچی گسترشی شبکه یک بار کلیک کنید و شبکه دوم ظاهر می شود. این شبکه را با قیمت شکست شروع کنید، آن را تا زمانی که نسبت های فیبوناچی در طول معامله وارد عمل شوند، پایین تر بکشید. شبکههای نزولی احتمالاً نسبت به شبکههای صعودی از نسبتهای کمتری استفاده میکنند، زیرا شبکه های اضافی میتوانند تا بینهایت ادامه یابند، اما به زیر صفر نمی آیند.
در نمودار سهام اَپل (AAPL)، یک روند صعودی تاریخی (در سطحB) پایان می یابد و وارد یک محدوده معاملاتی بلندمدت می شود و (در سطحA) پایین می آید. پس از دو سال مقاومت محدوده را افزایش می دهد و شکسته می شود و به متخصص این امکان را می دهد که یک شبکه اضافی هفتگی با استفاده از محدوده معاملاتی کف قیمتی (سطحA) وسقف قیمتی (سطحB) بسازد. نسبت های ساخته شده از این نوسان 46 نقطه ای (101 – 55 = 46) مقاومت سازگار را در سطوح 130 دلار (0.618)، 145 دلار (1.00) و 173 دلار (1.618) نشان می دهند. سهام چند ماه بعد، درست در سطح فیبوناچی گسترشی 0.618 به اوج رسید و برای آزمایش حمایت شکست به 101 دلار فروخته شد.
حجم ظاهری
بر هارمونیک هایی که در طول موقعیت به کار می آیند تمرکز کنید و سطوح دیگر را نادیده بگیرید. به عنوان مثال، نگرانی یک معامله گر روزانه، در مورد سطح فیب ماهانه و سالانه منطقی نیست. با این حال، تصور نکنید که بازه های زمانی طولانیتر مهم نیستند ، زیرا معاملهای که چند هفته طول میکشد میتواند به سطوح هارمونیک به پنج، شش یا 10 سال قبل برسد، زمانی که نزدیک به یک سطح بلندمدت قرار گرفته باشد. پیش از تصمیم گیری در مورد اینکه کدام شبکه ها مورد نیاز هستند، اغلب می توان با نگاهی گذرا به نمودار هفتگی یا ماهانه، نقاط پرت را مدیریت کرد.
در نهایت، دست به کار شوید و در صورت نیاز، با کمی ترکیب بندی شبکه را با ویژگیهایی مانند شکافها، سقف های قیمتی/کف های قیمتی، و میانگین متحرک متراکم تر ترسیم کنید. نقطه شروع را به سقف یا کف قیمتی نقطه بعدی منتقل کنید تا ببینید آیا با پراییس اکشن تاریخی مطابقت دارد یا خیر. در عمل، این اغلب به این معنی است که سقف قیمتی پایین تر الگوی دو دره یا کف قیمتی بالاتر الگوی دو قله را انتخاب کنید.
ابزارهای کاربردی در تحلیل تکنیکال کدامند؟ (بخش اول)
اصلی ترین موضوع در معامله در بازارهای مالی و سرمایهگذاری، تحلیل اطلاعات موجود پیرامون سهمها و داراییهای مختلف است. اطلاعات زیادی همچون گزارشهای ماهانه و سالانه، تاریخچه قیمت، صورتهای مالی، اخبار مهم، گزارشهای مربوط به اقتصاد کلان مانند میزان واردات و صادرات، نرخ بهره بانکی و غیره، در مورد بازارها و داراییهای مختلف در دسترس است. تحلیل تکنیکال بیشتر به تجزیه و تحلیل دادههای قیمتی میپردازد. رفتار قیمتی سهم در دورههای مختلف گذشته بنا بر یکسری دلایل اقتصادی و غیراقتصادی نوساناتی را تجربه کرده است. شاید در آینده نیز این نوسانات و نظم و قواعد خاص آنها تکرار شود. هدف تحلیل تکنیکال پیشبینی رفتار قیمتی سهم با استفاده از رفتار گذشته قیمت است. فرض اساسی در تحلیل تکنیکال تکرارپذیری گذشته است. در حالت کلی تحلیل تکنیکال بر سه اصل استوار است که عبارتند از:
- همه چیز در نمودار قیمت موجود است. یعنی هر اتفاق و یا محرکی، در یک دارایی اثر خود را برنمودار قیمت میگذارد. لذا بررسی رفتار قیمت از منظر عرضه و تقاضا نمایانگر همه چیز است. با توجه به همین اصل، تحلیل تکنیکال کاری به علل نوسانات قیمت ندارد، صرفا نمودار قیمت را مورد توجه قرار میدهد و بدنبال پیدا کردن نواحی مهم در عرضه و تقاضا است.
- تاریخ تکرار میشود. برهمکنش و برایند رفتار معاملهگران در نمودار قیمت بروز پیدا میکند. لذا در تحلیل تکنیکال عقیده بر این است که معاملهگران در شرایط نوسانات بازار رفتار مشابهی دارند یعنی در نقاط مشابهی دچار احساساتی همچون ترس، طمع، نا امیدی و . میشوند. و این احساسات باعث بروز رفتاری مشابه در گذشته میشود.
- قیمتها از روندهای مشخصی پیروی میکنند. یکی از اصلیترین مسائل در تحلیل تکنیکال، تشخیص صحیح روند است. در واقع اگر اصل پیروی قیمتها از روندهای مشخص را بپذیریم، این مسئله بوجود میآید که نحوه تشخیص صحیح روند چگونه است. پاسخ این سوال بخش مهمی از مباحث تحلیل تکنیکال است.
اگر این سه اصل را در کنار هم بپذیریم، نتیجه میگیریم که قیمت همه چیز است و از گذشته قیمت میتوان آینده قیمت را پیشبینی نمود.
ابزارهای کاربردی در تحلیل تکنیکال
حال برای اینکه بتوان قیمت آینده را از روی رفتارهای گذشته پیشبینی نمود، ابزارهایی مورد استفاده تحلیلگران تکنیکال قرار میگیرد که عبارتند از:
- الگوهای قیمتی کلاسیک
- خطوط روند، کانالها و سطوح حمایت مقاومت
- سطوح فیبوناچی
- الگوهای هارمونیک
- امواج الیوت
- اندیکاتورها
- اسیلاتورها
- پرایس اکشن
- ایچیموکو
- الگوهای شمعی(کندل استیک)
در ادامه این مقاله به سه ابزار اول پرداخته میشود و در مقالات بعدی به بقیه موارد پرداخته خواهد شد.
الگوهای قیمتی کلاسیک
با بررسیهای فراوان در تاریخچه قیمتها، الگوهای قیمتی تکرارشوندهای استخراج شده است که در رفتار قیمتی داراییهای مختلف، به طور فراوانی قابل شناسایی است. این الگوها به نوعی روند سهم در مقطع خاصی را میتوانند پیشبینی کنند و نقاط مهم عرضه و تقاضا که مورد توجه معاملهگران است را شناسایی کنند. مهمترین الگوهای قیمتی کلاسیک در تصویر زیر آورده شده است.
این الگوها را میتوان فراوان در نمودار سهمها پیدا کرد. برای نمونه چند مثال از الگوهای مختلف آورده شده است.
تصویر بالا نمونهای از الگوی مثلث متقارن است. بهترین نقطه برای ورود به این سهم زمانی است که قیمت ضلع بالایی مثلث را رو به بالا قطع کرده است.
تصویر زیر الگوی پرچم را نشان میدهد. در این الگو نیز بهترین زمان معامله لحظه شکست پر قدرت ضلع بالایی پرچم است.
الگوی سرو شانه یکی از معروفترین الگوهای برگشتی است در شکل زیر واضح است که وقتی نمودار قیمت این الگو را تشکیل داده است روند حرکت قیمت تغییر کرده است.
خطوط روند، کانالها و سطوح حمایت مقاومت
یکی از ابزارهای مفید جهت تشخیص روند، استفاده از خطوط روند، کانالها و سطوح حمایت و مقاومت است. خطوط روند محدودهای از قیمت را مشخص میکنند که اگر قیمت این محدوده را بشکند روند عوض شده است. کانالها نیز محدودهای از ناحیه قیمت زمان را نشان میدهند که اگر قیمت داخل آن حرکت کند روند خود را حفظ کرده است ولی اگر از کانال خارج شود نشان از تغییر روند است. سطوح حمایت و مقاومت نیز نواحی از قیمت هستند که معمولا روند عرضه و تقاضا در آنها عوض میشود، ولی ممکن است روند عرضه و تقاضا در این نواحی تغییر نکند و قیمت از این سطوح عبور کند. حمایت آستانه پایینی قیمت است که انتظار میرود با رسیدن قیمت در این ناحیه، سهم مورد حمایت قرار گیرد و تقاضا بر عرضه غلبه پیدا کند. مقاومت نیز آستانه بالایی قیمت است که انتظار میرود وقتی قیمت به آن رسید، عرضه بر تقاضا غلبه کند و قیمت سهم پایین بیاید. گاهی اوقات نیز در نواحی حمایت و مقاومت شکست رخ میدهد و قیمت ناحیه مورد نظر را رد میکند.
در شکل زیر ناحیه حمایتی نشان داده شده است. همانطور که مشخص است، قیمت هر موقع به این ناحیه رسیده است روند حرکت قیمت تغییر کرده است.
در شکل زیر یک کانال نزولی نمایش داده شده است که تا وقتی قیمت از سقف بالایی کانال عبور نکند، نمیتوان گفت روند سهم تغییر کرده است.
در شکل زیر یک خط روند صعودی ترسیم شده است. در نقطهای که فلش قرمز رنگ نشان میدهد سهم روند صعودی خود را از منظر این خط روند از دست داده است.
از شیب خط روند نیز میتوان قدرت یک فیبوناچی گسترشی روند را نیز تشخیص داد. هرچه شیب خط روند بیشتر باشد مومنتوم حرکت قیمتی بیشتر است و روند پرقدرتتر است.
تصویر زیر یک ناحیه مقاومتی را نشان میدهد که قیمت پس از عبور از آن قلههای جدید قیمت را ثبت کرده است. بهترین زمان برای ورود به معامله در چنین شرایطی زمان شکستن پر قدرت خط مقاومت و یا زمانی است که قیمت سطح مقاومت را شکسته است و مجدد به آن پولبک زده است.
سطوح فیبوناچی
لئوناردو فیبوناچی نام یک ریاضیدان ایتالیایی در قرن سیزدهم میلادی است. بیشتر شهرت این ریاضیدان بابت کار بر روی دنبالهای از اعداد صحیح است که به نام خود وی نامگذاری شده است. این دنباله جمعیت تعداد خرگوشها را پس از تعداد مراحل مشخص زاد ولد نشان میدهد. فرمول ساخت این دنباله به صورت زیر است:
اعداد فیبوناچی خواص جالبی دارند که باعث شده است مورد توجه قرار بگیرند. یکی از مهمترین خواص وجود نسبت طلایی در اعداد فیبوناچی است. نسبت طلایی برابر نسبت جمله n ام به جمله n - 1 ام است، وقتی که n به سمت بینهایت میل میکند. نسبت طلایی برابر 1،618 است. نسبت جمله n - 1 ام به n برابر 0/618 است؛ که معکوس نسبت طلایی است. نسبت طلایی در طبیعت نیز وجود دارد. مثالهای بسیاری مانند هندسه، شاخ و برگ درختان، لاک حلزون، آناتومی بدن انسان و . از نسبت طلایی دیده شده است. سایر نسبتهای مهم فیبوناچی عبارتند از 0/236 ، 0/382 ، 0/50 ، 0/786 ، 1/272 ، 2/618 ، 3/618 و 4/23 که البته نسبت 0/5 جزء نسبتهای فیبوناچی نیست ولی در بازارهای مالی زیاد به کار برده میشود.
معاملهگران زیادی برای تعیین حمایتها و مقاومتها از سطوح فیبوناچی استفاده میکنند. سطوح فیبوناچی از نسبتهای فیبوناچی بدست میآیند. سطوح فیبوناچی نیز با توجه به موجهای قیمتی تعیین میشوند. در مثال زیر با توجه به موج قیمتی در نظر گرفته شده، سطوح حمایت و مقاومت تعیین شدهاند.
همانطور که ملاحظه میشود قیمت پس از یک موج صعودی به اندازه 0/618 موج صعودی اصلاح قیمت داشته است.
سه نوع ابزار فیبوناچی برای پیدا کردن سطوح حمایت و مقاومت وجود دارد که عبارتند از :
- فیبوناچی اصلاحی(retracement)
- فیبوناچی گسترشی(extension)
- فیبوناچی پروجکشن(projection)
به طور مختصر فیبوناچی اصلاحی با نسبتهای کمتر از یک کار میکند و سطوحی از قیمت را شناسایی میکند که میتواند نقاط حمایت و برگشت حرکت اصلاحی باشد.
فیبوناچی گسترشی با نسبتهای بیشتر از یک کار میکند و برای تعیین نقاط مقاومت به کار میرود. یک مثال از این نوع ابزار در شکل زیر آورده شده است.
در تصویر بالا به وضوح مشخص است که قیمت پس از یک موج صعودی و اصلاح در سطح مقاومتی 1/618 بازگشت قیمت داشته است.
فیبوناچی پروجکشن نیز برای مقایسه موجهای همجنس با هم است. یعنی موجهای صعودی با هم و موجهای نزولی با هم سنجیده میشوند. در این نوع ابزار برای تعیین سطوح مقاومت یا حمایت و نقاط ورود استفاده میشود. نسبت های 1 و 1/618 در این نوع فیبوناچی کاربردی تر هستند. برای رسم این نوع از فیبوناچی باید سه نقطه مشخص شود. نقطه اول شروع موج اول و نقطه دوم پایان موج اول است. نقطه سوم شروع موج جدید است. در شکل زیر یک مثال از این نوع ابزار آورده شده است. سه نقطه مورد نیاز با فلش نشان داده شدهاند.
همانطور که از تصویر مشخص است در نسبت قیمتی 1 موج صعودی متوقف شده است و روند قیمت نزولی شده است.
کلام آخر
سه ابزار از ده ابزار تحلیل تکنیکال نام برده شده به طور مختصر معرفی شدند. مابقی ابزارها در مقالات بعدی شرح داده خواهند شد. نکته مهم مورد توجه بسیاری از تحلیلگران تکنیکال، استفاده همزمان چند ابزار برای تعیین نقاط حمایت، مقاومت و نقاط ورود و خروج است. هرچه سیگنال ورود یا خروج با تعداد ابزار بیشتری تایید شود اعتبار بیشتری دارد. برای تسلط به تحلیل تکنیکال نیاز به تمرین و ممارست فراوان است. این مقالات صرفا معرفی این ابزارها است. نکته مهم داشتن تجربه کافی در بهکار گیری این ابزارها است که به مرور زمان و با تمرین زیاد بدست میآید.
رشد ۳۰ درصدی قیمت ریپل در ۷ روز؛ همچنان ۹۳٪ پایینتر از اوج
طی هفته گذشته، قیمت ریپل با رشدی ۳۰ درصدی همراه شد. این کوین، ابتدای هفته را از زیر میانگین متحرک ۲۰۰ روزه و با ۰.۲۱ دلار آغاز کرد. از آنجا توانست مقاومت این میانگین متحرک را بشکند و روندی صعودی درپیش بگیرد.
به گزارش کریپتوپوتیتو، ریپل چند روزی تلاش کرد تا بتواند مقاومت ۰.۲۴۵ دلار را نیز بشکند و خود را به ۰.۲۵۵ دلار برساند. در اولین روز از ماه اوت (۱۱ مرداد)، ریپل بیشتر اوج گرفت و تا سطح فیبوناچی گسترشی ۱.۲۷۲ پیش رفت تا به رکورد قیمت پنج ماه اخیر خود در ۰.۲۷ دلار دست یابد.
درحالحاضر، قیمت این آلت کوین با رشدی ۹.۶۷ درصدی نسبت به ۲۴ ساعت گذشته، باز هم رکوردشکنی کرده است و با عبور از مقاومت ۰.۲۸۲ دلاری اکنون با قیمت ۰.۲۹۲ دلار معامله میشود. درحالحاضر، مقاومت ۰.۲۹۶ دلار در سطح ۰.۷۸۶ فیبوناچی اصلاحی در مقابل ریپل است. درصورتیکه ریپل بتواند از این سطح عبور کند، در ۰.۳ دلار با مقاومت بعدی روبرو خواهد شد.
نمودار ریپل. منبع: TradingView
از سویی دیگر، اولین سطح حمایت در ۰.۲۵۵ دلار قرار گرفته است. پس از آن، سطوح ۰.۲۴۵ و ۰.۲۳۴ دلار در سطح ۰.۳۸۲ فیبوناچی اصلاحی باید حفظ شوند. مرحله بعدی حمایت در سطح ۰.۵ فیبوناچی اصلاحی در ۰.۲۳ و ۰.۲۲۳ دلار قرار گرفته است.
علاوه بر این، شاخص قدرت نسبی (RSI) و شاخص قدرت نسبی استوکاستیک (Stochastic RSI)، هر دو در مرحله بیشفروش قرار گرفتهاند که نشان میدهد بازار احتمالا بیش از حد معمول رشد کرده است. در واقع، از سپتامبر ۲۰۱۸ (شهریور ۹۷) تاکنون، شاخص قدرت نسبی تا به این اندازه در وضعیت بیشخرید قرار نگرفته بود.
ریپل در مقایسه با جفتارز بیت کوین خود، مدتی در حال تلاش برای عبور از مقاومت میانگین متحرک ۱۰۰ روزه در محدوده ۲,۲۰۰ ساتوشی بود. در طول ماه گذشته، هر بار که این کوین تلاش کرد از این مقاومت عبور کند، ناکام ماند. در طول هفته گذشته، ریپل اندکی نزول کرد و تا سطح حمایت ۲,۰۲۲ ساتوشی عقب نشست؛ بااینحال، از این سطح بازگشت و آن را از دست نداد.
روند، باری دیگر به سمت ۲,۲۰۰ ساتوشی شتافت و درنهایت، روز ۳۱ ژوییه (۱۰ مرداد) از این سطح مقاومت عبور کرد. پس از آن، ریپل به پیشرفت خود تا رسیدن به رکورد ۲,۳۴۴ ساتوشی در سطح فیبوناچی گسترشی ۱.۲۷۲ ادامه داد. سپس، مقاومتهای ۲,۴۰۰ ساتوشی (سطح فیبوناچی گسترشی ۱.۴۱۴)، ۲,۴۵۰ ساتوشی (میانگین متحرک ۲۰۰ روزه) و ۲,۴۶۰ ساتوشی (سطح فیبوناچی اصلاحی ۰.۳۸۲ در بازار نزولی) نیز شکسته شد و درحالحاضر، رکورد جدید ۲,۶۱۲ ساتوشی ثبت شده است.
از سویی دیگر، سطوح کلیدی حمایت برای جفتارز ریپل-بیت کوین در ۲,۲۵۰، ۲,۲۰۰، ۲,۱۰۰ و ۲,۰۷۱ ساتوشی جای گرفتهاند.
The post رشد ۳۰ درصدی قیمت ریپل در ۷ روز؛ همچنان ۹۳٪ پایینتر از اوج appeared first on ارزدیجیتال.
آموزش صفر تا صد الگوهای هارمونیک | آموزش تصویری انواع الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک با استفاده از شکل هندسی که در نمودارهای قیمت در بازارهای مالی ایجاد می شود سعی در پیش بینی کردن نقاطی (PRZ) دارند که قیمت در آینده به سمت آن ها باز خواهد گشت.
در واقع ایده اصلی پشت الگوهای هارمونیک به این نکته اشاره دارد که روندها با به وجود آوردن موج های قیمتی بزرگ و کوچک در یک هارمونی و هماهنگی کامل در مسیر خود به پیش می روند. همراهی این موج ها در ترکیب با نسبت های فیبوناچی که خود برگرفته از نظم موجود در طبیعت است، اصول بنیادین الگوهای هارمونیک را تشکیل می دهند.
این الگوها در تحلیل تکنیکال نقش بسیار مهمی ایفا می کنند و در پیدا کردن بهترین نقاط ورود به معامله به تریدرها کمک می کنند. به همین دلیل، آموزش الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال اهمیت بسیار زیادی دارد.
پیشنهاد مطالعه: فارکس چیست
انواع الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک اغلب به شکل حرف انگلیسی M یا W و یا ترکیبی از هر دو دیده می شوند. این الگوها انواع متفاوتی دارند و هر کدام از آن ها دارای دو نوع صعودی و نزولی است. طول موج هر کدام از این الگوها متفاوت است و بر اساس همین تفاوت در طول موج های این الگوها، انواع مختلفی از آنها وجود دارد که فیبوناچی گسترشی به کرات در نمودارهای قیمتی دیده می شوند. در واقع الگوهای هارمونیک در پیشبینی قیمت در آینده کمک زیادی به معامله گران می کنند. در این مقاله چند نوع از پرکاربردترین این الگوها در بازارهای مالی شرح داده خواهد شد. ۱۰ الگوی هارمونیک پرکاربرد که در این مقاله شرح خواهیم داد عبارتند از:
۱- الگو هارمونیک ABCD
۲- الگوی هارمونیک گارتلی
۳- الگو هارمونیک پروانه
۴- الگو هارمونیک خفاش
۵- الگو هارمونیک خرچنگ
۶- الگو هارمونیک خرچنگ عمیق
۷- الگو هارمونیک سایفر
۸- الگو هارمونیک کوسه
۹- الگو هارمونیک Nen-Star
۱۰- الگو تری درایو
فیبوناچی و نسبت های آن
همه شما احتمالا با سری اعداد فیبوناچی آشنا هستید. در بحث الگوهای هارمونیک ما با نسبت های مشخصی از فیبوناچی سروکار داریم که در ادامه به آن ها می پردازیم. در این جا به دو نوع مهم از انواع فیبوناچی که در ترسیم الگوهای هارمونیک به ما کمک می کنند فیبوناچی گسترشی اشاره می کنیم: فیبوناچی بازگشتی (Fibonacci Retracement) و فیبوناچی گسترشی (Fibonacci Extension)
فیبوناچی بازگشتی
فیبوناچی بازگشتی ابزاری در پلتفرم معاملاتی است که معمولا از وصل کردن بالاترین قله (High) و پایین ترین دره (Low) در نمودار قیمت ترسیم می شود و سطوحی به دست می دهد که معامله گران به وسیله آن می توانند پیش بینی کنند که قیمت تا کدام سطح به حرکت اصلاحی (Pullback) خودش ادامه می دهد. رایج ترین این سطوح عبارتند از: 23.6٪ ، 38.2٪، 50٪، 61.8٪ و 100.
فیبوناچی گسترشی
یکی دیگر از ابزارهای موجود در پلتفرم معاملاتی برای رسم فیبوناچی، فیبوناچی گسترشی است که با وصل کردن سه نقطه در نمودار نسبت هایی را به دست می دهد که به وسیله آن معامله گران قادر به پیش بینی حرکت آینده قیمت بعد از اتمام یک حرکت اصلاحی خواهند بود. پرکاربردترین این سطوح عبارتند از: 61.8٪،100٪،161.8٪،200٪ و 261.8٪.
چرا الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال مهم هستند؟
الگوهای هارمونیک جز الگوهای بازگشتی هستند که با توجه به تکرارشان در بازارهای مالی باعث می شوند تا در لحظه تشکیل معامله گران بتوانند نقطه ورود مناسبی برای وارد شدن به معامله پیدا کنند.
وجود سطوح فیبوناچی در الگوهای هارمونیک نقطه قوت مهمی است که به تشخیص نقاط برگشتی در بازار فیبوناچی گسترشی کمک می کند.
مشاهده بیشتر: دوره فارکس
ساختار الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک معمولا از ۳ تا ۵ موج حرکتی تشکیل می شوند.(از وصل کردن ۴ تا ۶ نقطه). با رسم این موج ها و با استفاده از سطوح فیبوناچی ما به نقاطی دست پیدا می کنیم به نام PRZ که مخفف عبارت (Potential Reversal Zone) است. پس باید به این نکته دقت کنید که الگوهای هارمونیک سطح دقیقی برای بازگشت قیمت را نشان نمی دهند بلکه به محدوده ایی اشاره می کنند که قیمت احتمالا از آن ناحیه برخواهد گشت.
پیشنهاد مطالعه: اسپرد (SPREAD) در فارکس
الگو هارمونیک ABCD
این الگو ساده ترین نوع از انواع الگوهای هارمونیک به شمار می رود چرا که تشخیص آن در نمودار (چارت) قیمت آسان تر از انواع دیگر است.
الگوی ABCD صعودی از به هم پیوستن ۴ نقطه به وجود می آید. اولین موج قیمت ( Leg ) حرکت از A به B است. بعد از آن قیمت در یک حرکت برگشتی به سمت نقطه C می رود ( برگشت به اندازه حداقل 0.382 و حداکثر 0.886 موج AB ). با ادامه حرکت قیمت به سمت نقطه D (برگشت به اندازه حداقل 1.13 و حداکثر 3.14 موج BC ) و تشکیل موج CD ، می توان انتظار یک حرکت صعودی قدرتمند از این ناحیه را داشت.
الگوی نزولی درست برعکس الگوی صعودی است و ما در نقطه D انتظار ریزش قیمت را داریم.
الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley Pattern)
الگوی گارتلی همانند سایر الگوهای هارمونیک دارای دو نوع صعودی و نزولی است. الگو گارتلی صعودی نوید دهنده پایان یک روند نزولی و شروع یک حرکت صعودی در محدوده نقطه D است. برای تشخیص درست این الگو باید نسبت های فیبوناچی مربوط به امواج آن را بدانید. حرکت قیمت با موج A شروع می شود و پس از آن قیمت در نقطه B به اندازه 0.618 موج XA را اصلاح می کند. سپس قیمت به نقطه C برمی گردد(به اندازه 0.382 تا 0.886 موج AB). موج CD به اندازه 1.13 تا 1.618 موج AB پیش می رود. نقطه D در واقع برگشت و اصلاحی به اندازه 0.786 موج XA است.
الگوی گارتلی نزولی برعکس نسخه صعودی آن است با این تفاوت که در نقطه D انتظار یک حرکت نزولی را خواهیم داشت.
الگو هارمونیک پروانه (Butterfly Pattern)
الگو پروانه یکی دیگر از انواع الگوهای هارمونیک است که شباهت زیادی به الگوی گارتلی دارد. تفاوت مهم بین این دو الگو در این است که در الگوی گارتلی صعودی نقطه D پایین تر از نقطه X قرار گرفته و نقطه D در الگوی پروانه نزولی از نقطه X فراتر می رود. به همین دلیل قیمت اصلاحات بیشتر و نوسانات عمیق تری نسبت به الگوی گارتلی خواهد داشت. همان طور که در شکل مشخص شده نسبت های فیبوناچی در الگوی پروانه با آن چه که پیش تر در مورد الگوی گارتلی گفته شد، متفاوت است.
همانند الگوی هارمونیک قبلی، در نسخه صعودی این الگو نیز در نقطه D انتظار حرکت رو به بالا برای قیمت و در نسخه نزولی آن انتظار حرکت رو به پایینی را خواهیم داشت.
الگو هارمونیک خفاش (Bat Pattern)
یکی از دقیق ترین الگوهای هارمونیک، الگوی خفاش است که شباهت بسیاری به الگوی گارتلی دارد اما نسبت های فیبوناچی آن با الگوی گارتلی متفاوت است. این الگو نیز همچون سایر الگوهای هارمونیک، دارای دو نوع صعودی و نزولی است.
اولین حرکت با موج XA شروع می شود و حرکت اصلاحی AB به اندازه 50 درصد موج XA خودش را اصلاح می کند. در این نقطه است که معامله گران می توانند حدس بزنند که با الگوی خفاش رو به رو هستند و با دیدن موج CD که حداقل به اندازه 1.618٪ موج BC است وارد معامله خرید در الگوی صعودی و معامله فروش در الگوی نزولی شوند.
الگو هارمونیک خرچنگ (Crab Pattern)
الگوی خرچنگ یکی دیگر از دقیق ترین الگوهای هارمونیک با نسبت های فیبوناچی خاص خود است که به الگوی پروانه شباهت بسیاری دارد و در آن نقطه D فراتر از نقطه X قرار می گیرد. این الگو نسبت به سایر الگوهای هارمونیک نقاط بازگشتی دقیق تری را برای معامله گران فراهم می کند.
مهم ترین نکته در این الگو حرکت موج CD است که به اندازه 1.618 موج XA صورت می گیرد و باعث می شود که نقطه D به عنوان یک نقطه برگشتی قوی در نظر گرفته شود.
پیشنهاد مطالعه: دوره اقتصاد کلان
الگو هارمونیک خرچنگ عمیق (Deep Crab Pattern)
الگوی خرچنگ عمیق نوعی الگوی خرچنگ است که تفاوت کمی با آن دارد. در این الگو حرکت اصلاحی موج AB باید به اندازه 0.886 موج اولیه XA باشد (در الگوی خرچنگ این اندازه از 0.382 تا 0.618 است)
الگو هارمونیک کوسه (Shark Pattern)
الگو کوسه یکی دیگر از پراستفاده ترین الگوهای هارمونیک است که شباهت زیادی به الگوی خرچنگ دارد. این الگو از ۵ موج حرکتی و ۵ نقطه O،X،A،B،C و D تشکیل شده که آخرین نقطه آن یعنی D به عنوان تارگت (Target) در نظر گرفته می شود. در الگو کوسه صعودی باید به این نسبت های فیبوناچی دقت کنید:
موج AB برگشتی به اندازه 1.13 تا 1.618 موج XA دارد.
موج BC حرکتی به اندازه 1.13 موج XO دارد.
موج CD که به عنوان تارگت معامله گران در نظر گرفته می شود به اندازه 50٪ موج BC حرکت خواهد کرد.
همین موارد به شکل وارونه برای الگوی کوسه نزولی نیز صادق است.
پیشنهاد مطالعه: لات (LOT) در بازار فارکس
الگو هارمونیک سایفر (Cypher Pattern)
یکی از الگوهای هارمونیک که به ندرت در نمودارهای قیمت دیده می شود، الگوی سایفر است. ساختار این الگو شباهت زیادی به الگوی هارمونیک پروانه دارد(با این تفاوت که نقطه C در این الگو از نقطه A فراتر می رود.) و هر دو آن ها در پایان یک روند به عنوان الگوهای بازگشتی شکل می گیرند. نسبت های فیبوناچی مربوط به هر دو الگوی صعودی و نزولی سایفر در شکل زیر مشخص شده است.
محدوده ی احتمالی حرکت قیمت بعد از نقطه D به اندازه 38.2 تا 61.8 موج CD در نظر گرفته می شود.
مقاله پیشنهادی: انواع بروکر فارکس
الگو هارمونیک (Nen-Star)
یکی دیگر از الگوهای کمتر شناخته شده هارمونیک ، الگو Nen-star است. در این الگو نقطه C نسبت به نقطه A فراتر می رود و نقطه D از موج اولیه XA بیرون می زند.نسبت های فیبوناچی مربوط به این الگو در شکل زیر مشخص شده اند.
یکی از اهداف قیمتی پس از تشخیص الگو، سطح 61.8 موج CD و دیگر اهداف رسیدن قیمت به نقطه A و C است.
الگو تری درایو (Three Drives Pattern)
یکی دیگر از الگوهای هارمونیک که کمتر در نمودارهای قیمتی دیده می شود، الگوی تری درایو است. با این که تشخیص این الگو کمی سخت به نظر می رسد ولی به محض رویت آن، می توان منتظر برگشت های قوی در روند قیمت بود. همچون سایر الگوهای هارمونیک، الگو تری درایو دارای دو نوع صعودی و نزولی است که نوع نزولی آن درست برعکس نوع صعودی اش است.
الگو تری درایو صعودی از ۵ موج، ۳ قله و ۳ دره تشکیل شده که با نسبت های فیبوناچی مشابهی مشخص می شوند.
در الگو تری درایو صعودی، قیمت با موج نزولی X1 رو به پایین شروع به حرکت می کند(این موج به عنوان اولین درایو در نظر گرفته می شود). بعد از آن قیمت به اندازه ۶۱.۸٪ موج X1 در یک حرکت اصلاحی رو به بالا می رود اما دوباره در دومین موج نزولی (دومین درایو) به اندازه ۱۲۷.۲٪ فیبوناچی گسترشی موج X1 پایین می رود.
در این جا دوباره قیمت در یک حرکت اصلاحی به اندازه ۶۱.۸٪ موج A2 حرکت کرده و با نزول دوباره قیمت به اندازه ۱۲۷.۲٪ موج A2 سومین درایو را تشکیل می دهد. نقطه ۳ به عنوان ناحیه احتمالی برگشت قیمت و سیگنال قوی خرید در نظر گرفته می شود.
سخن پایانی
الگوهای هارمونیک ، الگوهای بازگشتی بسیار دقیقی هستند که براساس ریاضیات پایه گذاری شده اند اما تشخیص درست این الگوها به صبر، تمرین و مطالعه فراوانی نیازمند است. نکته مهمی که در این جا باید به آن اشاره کنیم این است که تنها با دیدن شکل شماتیک این الگوها نمی توان وارد معامله شد و اگر نسبت های دقیق فیبوناچی مربوط به هر الگو در رابطه بین موج ها برقرار نباشد، الگو فاقد اعتبار خواهد شد. وجود همین نکته، اعتبار خاصی به الگوهای هارمونیک می بخشد.
سوالات متداول
الگوهای هارمونیک چگونه شکل میگیرند؟
الگوهای هارمونیک با استفاده از شکل هندسی که در نمودارهای قیمت در بازارهای مالی ایجاد می شود سعی در پیش بینی کردن نقاطی ( PRZ ) دارند که قیمت در آینده به سمت آن ها باز خواهد گشت.
آیا استفاده از الگوهای هارمونیک مفید است؟
سیگنالهایی که توسط الگو های هارمونیک به وجود می آیند، می توانند بسیار دقیق باشند؛ بنابراین، اگر در شناسایی و ترسیم آنها مهارت کافی داشته باشید، قطعاً بهترین معاملات را در زمان درست انجام خواهید داد.
بهترین الگوی هارمونیک چیست؟
در میان انواع الگوهای هارمونیک، همه تقریبا به یک اندازه اهمیت دارند و با این وجود چون الگوی ABCD ، الگوی پایه است؛ بهتر است با این الگو شروع کنید.
ابزار های فیبو نانچی
ساعد نیوز: هنگامی که از ابزار فیبوناچی در تحلیل تکنیکال استفاده میشود، معمولاً نسبت طلایی با سه درصدِ ۳۸٫۲ درصد، ۵۰ درصد و ۶۱٫۸ درصد تفسیر میشود. با این حال، در صورت لزوم میتوان از ضرایب بیشتری نیز استفاده کرد؛ مانند ۲۳٫۶ درصد، ۱۶۱٫۸ درصد، ۴۲۳ درصد و غیره. علاوه بر این، چهار روش وجود دارد که میتوان دنباله فیبوناچی را روی نمودارها اعمال کرد
هنگامی که از ابزار فیبوناچی در تحلیل تکنیکال استفاده می شود، معمولاً نسبت طلایی با سه درصدِ ۳۸٫۲ درصد، ۵۰ درصد و ۶۱٫۸ درصد تفسیر می شود. با این حال، در صورت لزوم می توان از ضرایب بیشتری نیز استفاده کرد؛ مانند ۲۳٫۶ درصد، ۱۶۱٫۸ درصد، ۴۲۳ درصد و غیره. علاوه بر این، چهار روش وجود دارد که می توان دنباله فیبوناچی را روی نمودارها اعمال کرد: اصلاح ها، کمان ها، پروانه ها و مناطق زمانی. با وجود این، بسته به نمودار مورد استفاده، ممکن است همه این روش ها قابل اعمال نباشند. خطوط ایجاد شده توسط این ابزار فیبوناچی تغییر روند در زمان نزدیک شدن قیمت ها را نشان می دهند.
اغلب تحلیلگران معتقدند که در صورت استفاده صحیح از ابزار فیبوناچی خواهند توانست رفتار بازار را در ۷۰ درصد موارد با موفقیت پیش بینی کنند، به ویژه وقتی که در پی پیش بینی قیمت خاصی باشند. برخی دیگر نیز معتقدند که محاسبات مربوط به این ابزارها بسیار زیاد و زمان بر و استفاده از آن ها دشوار است. شاید بزرگ ترین عیب روش فیبوناچی پیچیدگی نتایج برای مطالعه و متعاقباً عدم توانایی بسیاری از معامله گران در درک واقعی آن ها باشد. به عبارت دیگر، معامله گران نباید روی سطح فیبوناچی به عنوان سطح حمایت و مقاومت اجباری تکیه کنند. در واقع، آن ها می توانند سطوح حمایت روانی را مانند سایر روش های تحلیل نمودار بررسی کنند. بنابراین، سطوح فیبوناچی قاب ها و پنجره هایی هستند که تحلیلگران از آن زاویه نمودارها را بررسی می کنند. این قاب هیچ چیزی را پیش بینی نمی کند و تأثیری در معاملات ندارد، اما بر تصمیمات معاملاتی هزاران معامله گر مؤثر است.
ابزار فیبوناچی روش هایی جادویی نیستند، بلکه تنها به بهبود عدم قطعیت تحلیل ها کمک می کنند. بنابراین، نباید ابزار فیبوناچی را مبنایی برای تصمیمات معاملاتی در نظر گرفت. البته هنگامی که این ابزار توسط تعداد زیادی از تحلیلگران استفاده می شود، خود فیبوناچی می تواند یک عامل بسیار مهم در تأثیرگذاری بر بازار باشد. اغلب اوقات، فیبوناچی به دلیل اثر متوالی ناشی از تعدد معامله گران موجب ایجاد سطوح حمایت و مقاومت مصنوعی می شود.فیبوناچی شامل طیف گسترده ای از ابزارها می شود که البته سه مورد آن بیشتر از بقیه اهمیت دارند.
- فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement)
- فیبوناچی گسترشی (Fibonacci Extension)
- فیبوناچی بازتاب دهنده (Fibonacci Projection)
به طور کلی می توان گفت سه دلیل برای استفاده از فیبوناچی وجود دارد:
- پیدا کردن سطوح حمایت و مقاومت ( در ادامه به تشریح معنی حمایت و مقامت می پردازیم.)
- یافتن روند نزولی و صعودی قیمت
- تعیین حد ضرر
- حمایت: زمانی که قیمت به این نقطه برسد، بیانگر وجود تغییر در آن است و نقطه خرید سهام در این قسمت وجود دارد.
- مقاومت: مانی که قیمت به این نقطه برسد، بیانگر وجود تغییر در آن است و بهترین نقطه برای فروش سهام در این قسمت وجود دراد.
اصلاحی یا Fibonacci Retracement
ساده ترین ،مهمترین و کاربردی ترین ابزار از گروه Fibonacci می باشد. مواقعی فیبوناچی گسترشی که بازار در روندی خاص حرکت می کند، در بازه های زمانی تمایل به بازگشت و تصحیح قیمت های قبلی دارد اما بعد از مدت زمانی تمایل به ادامه روند پیدا می کند. با استفاده از Fibonacci Retracement می توان به تخمین درصدهای احتمالی برای پایان یک حرکت اصلاحی پرداخت و نقاط ورود مناسبی را یافت. در یک روند صعودی درصدهای تصحیح بازگشت روند در جهت روند صعودی قبل، به ترتیب درصدهای ۲۳٫۶ – ۳۸٫۲ – ۵۰ – ۶۱٫۸ و ۱۰۰ درصد می تواند باشد.فیبوناچی اصلاحی را به اختصار RET می گویند.
گسترشی یا Fibonacci Extension
در ابزار گسترشی یا خارجی نقاط بازگشت بیش از ۱۰۰ درصد هر موج را برای هدف های قیمتی جلوتر بیش بینی می کند. بازار پس از یک موج صعودی یا نزولی در فیبوناچی اکستنشن ۱۶۱٫۸%- ۲۶۱٫۸%- ۴۲۳٫۶% و یا درصدهای محاسباتی بالاتر می تواند بازگشت داشته باشد. به عبارت دیگر برای تشخیص سطوح مقاومتی جدید سهم پس از عبور از سقف قبلی می توانیم از این ابزار استفاده کنیم. روش اکستنشن همانند روش رتریسمنت می باشد و برای رسم به دو نقطه کف و سقف نیاز دارد. در فیبوناچی خارجی نسبت های بزرگتر از ۱ لحاظ می شوند.فیبوناچی گسترشی را به اختصار EXT می گویند.
انبساطی یا Fibonacci Expansion
این ابزار دارای شباهت زیادی به فیبوناچی پروجکشن است و ادامه یک روند نزولی یا صعودی را تا نقطه پایانش محاسبه می کند.
- فیبوناچی انبساطی را به اختصار EXP می گویند.
- ابزار انبساطی تلفیقی از فیبوناچی گسترشی و پروجکشن است.
- تنها تفاوت ابزار انبساطی با پروجکشن استفاده از دو نقطه به جای سه نقطه است.
- برای بدست آوردن نقاط بازگشت فیبوناچی اکسپنشن از ابزار اصلاحی استفاده می فیبوناچی گسترشی شود.
پروجکشن یا Fibonacci Projection
در این ابزار از ۳ نقطه برای رسم استفاده می شود
در این روش حرکت از سقف به کف برای پیش بینی حمایت ها و حرکت از کف به سقف برای پیش بینی مقاومت ها می باشد. زمانی که پروجکشن در روندهای صعودی یا نزولی تکرار شود به اصطلاح به آن ها رالی می گویند و اعتبار بیشتری دارد.
حالا چگونه از این ابزار به صورت عملی استفاده کنیم؟
ابتدا به یک مثال توجه کنید تا درک این موضوع برایتان ساده تر شود. فرض کنید قیمت سکه آتی شهریور از ۱٫۵۸۳٫۰۰۰ تومان به ۱٫۶۷۵٫۰۰۰ تومان رسیده است و اکنون در حال برگشت به پایین می باشد. از کجا بدانیم که قیمت احتمالا تا چه سطحی افت کرده و دوباره به سمت بالا حرکت میکند؟ ما باید راهی داشته باشیم تا بتوانیم نواحی احتمالی جهت پایان اصلاح را شناسایی کنیم.
فیبوناچی اصلاحی می تواند در این زمینه بسیار کمک کننده باشد!
کافیست فیبوناچی اصلاحی را در برنامه تحلیلی خود انتخاب کرده و از ابتدای حرکت (۱۵۸۳) تا انتهای حرکت (۱۶۷۵) آن را ترسیم کنید. در برنامه متاتریدر این ابزار در مسیر زیر قرار دارد:
Insert -> Fibonacci -> Retracement
در پلتفرم تحت وب Trading View نیز از نوار ابزار سمت چپ صفحه می توانید این ابزار را پیدا فیبوناچی گسترشی کنید.در نهایت نحوه رسمی فیبو اصلاحی به چنین شکلی خواهد بود.
حتما به نحوه ترسیم فیبوناچی اصلاحی توجه ویژه ای داشته باشید. چرا که برخی افراد این کار را به شکل معکوس و کاملا اشتباه انجام می دهند.زمانی که یک حرکت صعودی داشته باشیم و قیمت در حال انجام یک حرکت اصلاحی (نزولی) باشد، ما باید از ابتدا تا انتهای حرکت صعودی یک فیبوناچی اصلاحی ترسیم کنیم.
در حالت معکوس، زمانی که یک حرکت نزولی داشته ایم و قیمت در حال انجام یک حرکت اصلاحی (صعودی) است، ما باید از ابتدا تا انتهای حرکت نزولی یک فیبوناچی اصلاحی ترسیم کنیم.همانطور که در تصویر بالا مشاهده کردید، زمانی که قیمت به ۶۱٫۸% فیبوناچی اصلاحی رسید، حرکت صعودی نسبتا خوبی (به اندازه ۳۲ هزار تومان) انجام داد و بنابراین ما توانستیم یک پوزیشن موفق اخذ کنیم.در ادامه چند مثال دیگر از فیبوناچی اصلاحی را مشاهده خواهید کرد.
حالا به سوالات مهمتری اشاره خواهیم کرد.
تعیین حد ضرر
استفاده از درصدهای فیبوناچی: به عنوان مثال اگر روی سطح ۶۱٫۸% وارد پوزیشن خرید شده اید، می توانید حد ضرر خود را کمی پایین تر از سطح ۷۸٫۶% قرار دهید. این روش ساده ترین حالت ممکن است. اما باید توجه داشته باشید که اگر فاصله این دو سطح (نقطه ورود و مکان قرار گیری حد ضرر) زیاد باشد، ریسک شما افزایش خواهد یافت و باید از روش های دیگری برای تعیین حد ضرر استفاده کنید.
تعیین حد سود
استفاده از درصدهای فیبوناچی: مثال قبل را در نظر بگیرید. اگر نقطه ورود شما برای پوزیشن خرید ۶۱٫۸% است، حد سود اول شما می تواند سطح ۵۰%، حد سود دوم، سطح ۳۸٫۲، حد سود سوم سطح ۲۳٫۶ و حد سود چهارم نقطه انتهایی حرکتی باشد که فیبوناچی را روی آن ترسیم کرده ایم.البته روش های دیگری نیز برای تعیین حد سود وجود دارند که آنها را در قسمت مربوط به فیبوناچی اکستنشن و فیبوناچی پروجکشن توضیح خواهیم داد.
استفاده از نسبت ریسک به ریوارد: اگر برای پوزیشنی که گرفته اید فرضا ۵۰ پیپ حد ضرر گذاشته اید، می توانید بر اساس نسبت های ریسک به ریوارد، حد سودهای خود را مشخص کنید. به عنوان مثال حد سود اول شما ۵۰ پیپ، حد سود دوم ۱۰۰ پیپ و حد سود سوم ۱۵۰ پیپ خواهد بود.در این مطلب سعی کردیم تا به شکل مختصر و مفید شما را با فیبوناچی اصلاحی و تکنیک های مربوط به آن آشنا کنیم. منتظر قسمت های دوم و سوم این مطلب که به دیگر ابزارهای فیبوناچی اختصاص دارد از طلاچارت باشد.