بین معامله گر

اصطلاحات متداول در فارکس
توضیح :حد ضرر فقط در شرایط عادی بازار قابل اطمینان است و در شرایط غیر عادی مثل گپ و یا نبود قیمت در لحظه خاص غیر قابل اعتماد و ممکن است توسط سیستم عمل نشود . این بدین معناست گذاشتن حد ضرر هیچ تعهدی برای کارگزار نمی آورد.
T/P:take profit (حد سود)
توضیح :حد سود فقط در شرایط عادی بازار قابل اطمینان است و در شرایط غیر بین معامله گر عادی مثل گپ و یا نبود قیمت در لحظه خاص غیر قابل اعتماد و ممکن است توسط سیستم عمل نشود . این بدین معناست گذاشتن حد سود هیچ تعهدی برای کارگزار نمی آورد.
Commission:کمیسیون یک معامله که بسته به نوع قرارداد متفاوت میباشد.
R/O Swap: interest Rate:سود بانکی که مبنای محاسبه آن به نوع معامله ، قرارداد و جهت (خرید یا فروش) آن، بستگی دارد که در هنگام خرید این سود به حساب معامله گر واریز و در هنگام فروش از حسابش کسر می شود.
Trade P/L:سود یا ضرر قطعی
Floating P/L:سود یا ضرر شناور
Closed Trade P/L:سود یا ضرر قطعی معامله بسته شده
Deposit :مبلغ سپرده که بسته به نوع حساب متفاوت میباشد( دلار امریکا یا یورو و…)
Withdrawal:برداشت وجه از حساب
Balance:مانده حساب قبل از باز شدن پوزیشنهای (معاملات) موجود.
Margin Requirement:موجودی مورد نیاز برای انجام یک یا چند معامله که معمولا به درصد و یا مبلغ نمایش داده میشود
:Total Credit Facilityجمع وام اختصاص داده شده به یک حساب
:Equityموجودی خالص یا مانده حساب که در حالت باز بودن پوزیشن (معامله) ، به صورت شناور است.
Available Margin:موجودی ضریب معاملات که در حالت باز بودن پوزیشن (معامله) ، به صورت شناور است.
:Free Marginموجودی ضریب معاملات به دلار که در حالت باز بودن پوزیشن (معامله) ، به صورت شناور است.
:Margin Level=MLدرصد ضریب معاملات نسبت به موجودی که در حالت باز بودن پوزیشن (معامله) ، به صورت شناور است.
Leverage:حد اکثر ضریب مجاز برای انجام معاملات که معمولا برای ارزها 100 تا 300 برابر موجودی خالص (Equity) و برای فلزات قیمتی مانند طلا و نقره 50 تا 150 برابر موجودی خالص (Equity) است.
Cell Margin warning:اخطار کسری موجودی خالص (Equity) یک حساب زمانی رخ میدهد که نرخ محصولی که توسط صاحب حساب خریداری یا فروخته شده برعکس حرکت کند و به جائی برسد که موجودی صاحب حساب کافی نباشد، که در این حالت میبایستی افزایش موجودی داد و یا مقدار لازم از پوزیشنهای (معاملات) موجود را بست .
Stop out:در صورتی که صاحب حساب به اخطار کسری موجودی خالص (Equity) یا Cell Margin warning توجه نکند و نرخ محصول معامله شده همچنان برعکس نوع معامله حرکت کند و موجودی خالص نزدیک به پایان باشد سیستم بصورت اتوماتیک بعضی پوزیشنهای (معاملات) را بسته به نوع و مقدار آن را میبندد و درصورتی که روند عکس ادامه پیدا کند کلیه معاملات به صورت خودکار بسته میشود تا جائی که هیچ معامله ای باقی نماند.
Volume:تعداد مرتبه تغییر نرخ در یک دوره زمانی 1 دقیقه ، 1 ساعت ، 1 روز و یا ….
آشنایی با معاملات cfd به زبان ساده
تا به حال برای آشنایی با معاملات cfd اقدامی کرده اید؟ برای آشنایی با معاملات cfd ابتدا باید دید درستی از این نوع معاملات پیدا کنید، بنابراین این مطلب می تواند راهگشای شما باشد. به صورت کلی قرارداد ما به التفاوت یا به اختصار CFD یک نوع قراردادی است بین خریدار و فروشنده که تصریح میکند خریدار باید تفاوت بین ارزش فعلی دارایی و ارزش آن را در زمان قرارداد به فروشنده پرداخت کند. معاملات CFD به معامله گران و سرمایه گذاران این اجازه را میدهد تا بدون داشتن دارایی های اساسی، از نوسانات قیمتی این داراییها کسب درآمد کنند.
آشنایی با معاملات cfd
یک قرارداد CFD ارزش ذاتی یک دارایی را در نظر نمی گیرد: تنها چیزی که اهمیت دارد قیمت ورود و خروج در معامله است. این معاملات را میتوانید روی طیف وسیعی از بازارها از جمله بازار سهام، فارکس، شاخصهای بازارهای مالی و کالاها انجام دهید. این امر از طریق قرارداد بین مشتری و کارگزار انجام میشود و از هیچ گونه سهام، فارکس، کالا یا مبادلات آتی استفاده نمیکند.
سازوکار CFD چگونه است؟
یک معامله CFD در واقع یک توافق بین سرمایه گذار و کارگزار CFD است برای مبادله تفاوت ارزش یک محصول مالی بین زمان باز و بسته شدن قرارداد. این یک استراتژی تجاری پیشرفته است که فقط توسط معاملهگران با تجربه استفاده میشود. به بیان دیگر هیچگونه تحویل کالای فیزیکی یا خرید و فروش سهام واقعی با CFD وجود ندارد. یک سرمایه گذار CFD هرگز در واقع دارایی اصلی را ندارد بلکه بر اساس تغییر قیمت آن دارایی سودسازی میکند. به عنوان مثال، یک معامله گر به جای خرید یا فروش طلای فیزیکی، می تواند در مورد بالا یا پایین رفتن قیمت طلا حدس بزند.
در صورتی که تمایل دارید در ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین ، اتریوم و … سرمایه گذاری امن کنید و از امتیاز ۱۰ درصد تخفیف کارمزد در معاملات رمزارزها بهره مند شوید، میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید؛
اساساً، سرمایه گذاران میتوانند از CFD برای شرطبندی در مورد افزایش یا کاهش ارزش و یا قیمت دارایی ها و یا اوراق بهادار استفاده کنند. معامله گران میتوانند روی حرکت صعودی یا نزولی شرط بندی کنند. تفاوت خالص بین قیمت خرید و قیمت فروش با هم جمع میشود و این تفاوت خالص که نشان دهنده سود حاصل از معاملات است از طریق حساب کارگزاری سرمایه گذار تسویه میشود.
مفهوم خرید و فروش در معاملات CFD
خرید و فروش در معاملات CFD به موقعیت یا پوزیشنی که معامله گر در یک معامله باز میکند گفته میشود. اگر معاملهگر در پوزیشن خرید قرار گیرد یعنی فکر میکند که قیمت صعودی خواهد بود و اگر پوزیشن فروش داشته باشد، یعنی بر این عقیده است که قیمت نزولی خواهد بود. در معاملات معمولی و بازاهای سنتی و یک طرفه شما تنها از افزایش قیمت سهام و یا دارایی دیگر میتوانید سود کسب کنید، اما در معاملات CFD و دو طرفه میتوانید با کاهش ارزش و قیمت دارایی مورد نظر نیز در آمد کسب کنید، البته به شرط اینکه در پوزیشن درست قرار گرفته باشید.
هزینه های معاملات CFD
هزینههای معاملات CFD شامل کمیسیون، هزینه تامین مالی و تفاوت بین قیمت پیشنهادی در زمان باز کردن و بستن معامله است. معمولاً برای معامله جفت ارزها در فارکس کارمزد وجود ندارد. اما، معمولاً کارگزاران برای سهام کمیسیون میگیرند. به عنوان مثال، کارگزار CMC Markets، یک شرکت خدمات مالی مستقر در انگلستان، کمیسیون هایی را که از ۰٫۱۰ درصد یا ۰٫۰۲ دلار برای هر سهم شروع می شود را برای سهام ایالات متحده بین معامله گر و کانادا دریافت میکند. معاملاتی که شامل باز و بسته کردن پوزیشن هستند شامل دو معامله جداگانه هستند، بنابراین شما برای هر تجارت کمیسیون پرداخت میکنید.
اگر یک پوزیشن رو برای طولانی مدت نگاه دارید ممکن است هزینه ی دیگری نیز اعمال شود. چرا که پوزیشنهایی که بیشتر از یک شبانه روز طول میکشند یک سرمایه گذاری محسوب میشوند. معامله گران معمولاً در هر یک از روزهایی که این پوزیشن را نگه دارند، سود بهرهای پرداخت میکنند.
به عنوان مثال، فرض کنید که یک معامله گر می خواهد یک پوزیشن خرید در معاملات CFD برای سهام شرکت X باز بکند. معامله گر ۱۰ هزار پوند وارد این معامله میکند. قیمت فعلی هر سهم شرکت X 23.50 پوند است. معامله گر انتظار دارد که قیمت سهام به ازای هر سهم به ۲۴٫۸۰ پوند افزایش یابد.
معامله گر ۰٫۱٪ کمیسیون در هنگام باز کردن پوزیشن و ۰٫۱٪ دیگر هنگام بسته شدن پوزیشن پرداخت میکند. علاوه بر این، برای یک پوزیشن طولانی مدت، معامله گر سود بهره ای نیز باید پرداخت بکند. معامله گر ۴۲۶ قرارداد با قیمت ۲۳٫۵۰ پوند برای هر سهم خریداری میکند، بنابراین پوزیشن معاملاتی آن در مجموع ۱۰٫۰۱۱ پوند است. فرض کنید قیمت سهام شرکت X در ۱۶ روز به ۲۴٫۸۰ پوند افزایش مییابد. در نتیجه، ارزش اولیه معامله ۱۰،۰۱۱ پوند است اما ارزش نهایی ۱۰،۵۶۴٫۸۰ پوند است.
سود معامله گر (قبل از پرداخت کارمزد) به شرح زیر است:
از آنجا که کمیسیون ۰٫۱ درصد است، با باز کردن پوزیشن معامله گر ۱۰ پوند کمیسیون میپردازد. فرض کنید نرخ بهره ۷٫۵ درصد است که باید در هر ۱۶ روز که معامله گر پوزیشن را نگه میداردپرداخت شود.
و از آنجا که موقعیت برای ۱۶ روز باز است هزینه کل پرداختی برای نگه داری پوزیشن:
هنگامی که موقعیت بسته می شود، معامله گر باید یک ۱/۰ درضد دیگر نیز کارمزد معادل ۱۰ پوند بپردازد، سود خالص معامله گر برابر است سود منهای کمیسیون ها و سود بهره است:
۵۵۳٫۸۰ (profit) – ۱۰ (commission) – ۳۲٫۸۹ (interest) – ۱۰ (commission)= £۵۰۰٫۹۱ (net profit)
نقش اهرم یا leverage در معاملات CFD
اهرم یا Leverage در معاملات CFD یک ویژگی است که به معامله گرها این اجازه را میدهد تا با استفاده از آن معاملات بزرگی انجام دهند، بدون اینکه سرمایه ای به بزرگی معامله مطلوب را از ابتدا وارد آن کنند. فرض کنید شما میخواهید وارد معاملهای به ارزش ۱۰۰ سهم از شرکت X شوید. در حالت معامله استاندارد، بدون اعمال ضریب اهرم، بایستی در زمان باز کردن پوزیشن هزینه تمام این ۱۰۰ سهم را در وارد معامله کنید. اما در حالت معامله CFDو استفاده از اهرم، تنها لازم است ۵ درصد از کل این هزینه را بپردازید. که این مقدار بستگی به ضریب اهرم انتخاب شده در ابتدای معامله دارد
ذکر این نکته ضروری است که اگرچه اهرم به شما این امکان را میدهد که در معاملات بزرگتری از سرمایه خود وارد شوید، اما سود و ضرر حاصل از معاملات نیز با لحاظ کردن کل مبلغ معامله محاسبه میشود. مثلا در مثال بالا، سود یا ضرر شما براساس اختلاف قیمت ۱۰۰ سهم بین معامله گر از شرکت X از لحظه باز کردن پوزیشن و بستن آن محاسبه میشود. در نتیجه، سودها و یا ضررهای احتمالی شما در مقایسه با سرمایه اولیه شما مبلغ خیلی بزرگی باشند و حتی ممکن است ضرر حاصل از این معاملات موجودی حساب معامله گر را صفر بکنند، اگر معامله گر در انتخاب ضریب اهرم دقت کافی را انجام ندهد.
مزایای معاملات CFD
- ضرایب اهرم بزرگتر در معاملات
در سرمایه گذاریهای سنتی تر، معامله گران اگر بخواهند پوزیشن معامله ای را باز کنند، باید ۱۰۰ درصد سرمایه خود را وارد آن معامله بکنند. به نحوه استاندارد خرید سهام بیشتر معامله گران فکر کنید: اگر ۱۰۰۰ دلار از سهام می خواهید، باید تمام این پول را سرمایه گذاری کنید. اما در معاملات CFD، حاشیه فعلی مورد نیاز برای باز کردن پوزیشن تنها ۵ درصد است. با سرمایه کمتر برای باز کردن موقعیت، معامله گران میتوانند حاشیه سود بالقوه خود را افزایش دهند. برای مثال، اگر می خواهید یک موقعیت ۱۰۰۰ دلاری را در یک جفت ارز فارکس باز کنید، باید فقط ۵۰ دلار به آن سرمایه گذاری اختصاص دهید. این رویکرد پتانسیل ضررهای بسیار بیشتری را نیز ایجاد می کند، اما حفاظت از تراز منفی میتواند بخشی از این خطر را کاهش دهد.
- دسترسی به بازار جهانی از یک پلت فرم
بسیاری از کارگزاران CFD محصولات خود را در همه بازارهای بزرگ جهانی ارائه میدهند و دسترسی شبانه روزی را امکان پذیر میکنند. سرمایه گذاران میتوانند معاملات CFD را در طیف وسیعی از بازارهای جهانی تجربه کنند.
- درآمد بالقوه در بازارهای صعودی و نزولی
معاملات CFD به معامله گران اجازه میدهد تا در هر دو بازار صعودی و نزولی پوزیشن باز کنند و به شما این امکان را میدهند که از هر نوع نوسان بازار سود ببرید. با انعطاف پذیری بیشتر در پیگیری فرصت ها، معامله گران از کنترل بیشتری بر نحوه، مکان و زمان بازکردن موقعیت های خود در بازار برخوردار میشوند.
در مقایسه با روشهای تجاری سنتی تر ، هزینه های کارگزاری CFD بسیار مقرون به صرفه تر است. درآمد کارگزاری ها معمولا از طریق تأمین مالی معاملات روزانه به دست میآید. به عنوان مثال، هنگامی که شما ۵۰ دلار برای افتتاح یک موقعیت ۱۰۰۰ دلاری هزینه میکنید، کارگزاری هزینه کمی را برای پوشش تفاوت ۹۵۰ دلار دریافت می کند.
با توجه به تعهد سرمایه محدود مورد نیاز برای وارد شدن به یک پوزیشن، معامله گران به وجوهی دسترسی دارند که می تواند برای پیاده سازی موقعیت های پوشش داده شده مورد استفاده قرار گیرد و ریسک آنها را در هر زمان محدود کند.
این یک استراتژی مفید است هنگامی که در CFD موقعیت خطرناکی را اتخاذ کرده اید، یا هنگامی که یک موقعیت بلند مدت ضرر ایجاد میکند. به جای فروش با ضرر و تخلیه وجوه حساب خود ، می توانید موقعیت های اضافی را باز کنید به این امید که درآمدی ایجاد کنید که موقعیت اولیه شما را متعادل کند. یک استراتژی پوششی، هنگامی که به درستی مورد استفاده قرار گیرد، می تواند برخی از خطرات ناشی از معاملات CFD را متعادل کند.
معایب معاملات CFD
اهرم یا لوریج همانطور که یکی از مزایای معاملات CFD است، اما در عین حال میتواند یک نقطه ضعف هم تلقی شود. کارگزاری های فارکس حداکثر لوریج را ارائه میدهند. به بیان دیگر، ضریب اهرمی که کارگزاری ها در اختیار معامله گران قرار میدهند میتواند ارقام بسیار بزرگی و در عین حال خطرناکی را پوشش دهد. هیچ محدودیتی در میزان حرکتی که ممکن است در بازار فارکس اتفاق بیافتد وجود ندارد، ممکن است در صورت قرار دادن شرط های اهرمی، معامله گر در عرض چند دقیقه یا ساعت تمام سرمایه خود را از دست بدهد.
معاملات CFD سرعت حرکت بسیار بالایی دارند و نیاز به نظارت دقیق دارند. در نتیجه، معامله گران باید در هنگام معامله CFD از خطرات قابل توجه مطلع باشند. خطرات صفر شدن اکانت معاملاتی وجود دارد که باید بسیار مراقب بود: اگر نتوانید کاهش ارزش معاملات خود را پوشش دهید، ارائه دهنده یا بروکر شما ممکن است پوزیشن شما را در هر زمانی ببندد، بدون توجه به آنچه که بعدا برای دارایی که شما روی آن معامله انجام داده اید اتفاق میافتد، و شما با ضرر سنگینی روبرو خواهید شد.
نوسانات در معاملات CFD بسیار زیاد است و هیچگونه محدودیتی ندارد. در نتیجه، تغییرات در سیاست و اقتصاد جهانی، آیند قیمت ها در این بازارها را به شدت تغییر میدهد، بنابراین ریسک و سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران را دشوار می کند و خطرات مختص به خود را دارد.
یکی دیگر از معایب تجارت در CFD این واقعیت است که در مقایسه با بازارهای سنتی تر شما باید زمان بیشتری را به این کار اختصاص دهید. هنگام خرید سهام و شروع به کار سبد سهام، لازم نیست روزانه به آنها توجه زیادی داشته باشید و سبد سهام خود را هر روز چک بکنید. اما، هنگامی که شروع به استفاده از CFD می کنید، یک معامله گر فعال هستید. بنابراین مهم است که زمان بیشتری را صرف معاملات CFD خود کنید تا بتوانید به سود برسید.
نتیجه گیری و کلام پایانی
معاملات CFD قطعا مزایا و معایب بی شماری دارند که ذکر تمامی آن ها از حوصله این مقاله خارج است. برای بسیاری از معامله گران فعال اینگونه بازارها، مزایای آن بسیار بیشتر از معایب آن است و روزانه سودهای کلانی کسب میکنند. به لطف وجود CFD، سرمایه گذاران میتوانند با سرمایه های هرچند اندک در بازار ارزها و سهام سرمایه گذاری کنند.
اما باید به یاد داشته باشید که در معاملات CFD ریسک های بالایی وجود دارد که در بالا چند مورد آن ذکر شد. پس حتما پیش از این که با سرمایه واقعی اقدام به سرمایه گذاری کنید، با یک حساب کاربری آزمایشی و رایگان که کارگزاری ها در اختیار کاربران قرار میدهند، اقدام به تمرین معاملات کنید.
امیدوارم از این مطلب تحت عنوان آشنایی با معاملات cfd نهایت استفاده را برده باشید.
جزئیات خبر
مطمئناً برای همه افراد فعال در بازار سرمایه یک معامله گر موفق شدن، آرزویی همیشگی و آرمانی است. اینکه پول شما از طریق سرمایه گذاری هایی که انجام میدهید برای شما کسب درآمد کند، بسیار جذاب است؛ اما بازار بورس مانند هر نوع سرمایه گذاری دیگر همانطور که از ظرفیتهایی برای رشد برخوردار است، امکان شکست هم دارد. بهاینترتیب با توجه به شرایط حاکم بر بازار سرمایه، معامله گران آن را به دو دسته اصلی تقسیم میکنند؛ معامله گر خوب و معامله گر بد.
در این مقاله به ارائه راهکارهایی برای تبدیلشدن به یک معامله گر خوب میپردازیم و در خلال آن به تفاوتهای میان این دو معاملهگر اشاره میکنیم.
تفاوت معامله گر خوب و بد چیست؟
اگر نمودار یک سهم بین معامله گر را به دو معاملهگر نشان دهیم، ممکن است یکی پتانسیل زیادی را برای خرید ببیند و دیگری به همان اندازه پتانسیل بالقوه فروش را پیشبینی کند. حتی اگر هر دو معامله گر در یک خانواده بزرگ شده باشند، آموزشهای کاملاً یکسانی دیده باشند، سیستم معاملاتی و قوانین یکسانی را در سرمایهگذاریهای خود به کار ببرند، درنهایت نتیجه متفاوتی کسب خواهند کرد!
دلیل اصلی این امر، ویژگیهای شخصیتی و روانشناختی معاملاتی متفاوت هر فرد است که موجب میشود هر معامله گر به شیوه متفاوتی فکر کند و تصمیم بگیرد. یکی از این دو فرد ممکن است بیشازاندازه حریص یا ترسو باشد و سود بهدستآمده خود را کم کند یا اینکه اجازه دهد ضررها بیشتر شوند. این در حالی است که ممکن است فرد دیگر تعهد محکمی به پیروی از استراتژی خود داشته باشد و درنتیجه سود بیشتری ببرد. اینکه یک شخص چگونه فکر میکند، نقش مهمی در شیوه معاملاتی وی و نتیجه حاصل از آن دارد. بر این اساس میتوان دو مدل از معامله گران را از یکدیگر تفکیک کرده و به تعریف هر یک پرداخت:
معامله گر خوب: کسی است که بهروشهای آموختهشده و مورداستفاده قبل احترام گذاشته و به آن پایبند باشد.
معامله گر بد: کسی است که قدرت کنترل احساسات خود را نداشته و به خود اجازه خرید و فروش بیپروا میدهد.
عوامل مهم و مؤثر در انجام معامله موفق و تبدیلشدن به یک معاملهگر خوب به ترتیب زیر است:
استراتژی معاملاتی شخصی:
استراتژی معاملاتی، یک سری قوانین نوشته شده است که ورود به سرمایه گذاری، خروج از آن و معیارهای مدیریت سرمایه را مشخص کرده؛ بنابراین آموزش حرف اول را میزند. فراگیری مهارتهای مختلف ازجمله تحلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی ، مهارتهای فردی و بررسی دیدگاههای فعالان تجربی بازار، به کسب نتیجه خوب از بازار بورس کمک بسزایی میکند. یک معاملهگر خوب علاوه بر فراگیری مهارتهای موردنیاز، بهروزرسانی اطلاعات را اولویت قرار داده و آموزش را بهطور مستمر دنبال میکند. بهطورکلی استراتژی معاملاتی باید شخصی باشد چراکه بازار گاهی بیثبات میشود و برخی از معامله گران استراتژیهای پرخطری پیادهسازی میکنند که میتواند برای شما گزینه مناسبی نباشد؛ بنابراین هنگام کپیبرداری از استراتژی معاملاتی معامله گران دیگر، لازم است پایه و اساس آن سنجیده شود و از جنبه مدیرت ریسک هم موردبررسی قرار گیرد. همچنین، تغییر دائم استراتژی معاملاتی و عدم ثبات در آن بسیار اشتباه است. معامله گر خوب یک روال و طرز فکر خاص را دنبال میکند.
مدیریت سرمایه:
عدم توجه به قوانین مدیریت سرمایه، مشکل بسیاری از معامله گران است و همواره باید به این نکته توجه کرد که بهاندازه توان، ریسک کرد. مدیریت ریسک برای تبدیلشدن فرد به یک معاملهگر خوب و طول عمر کاری وی بسیار حائز اهمیت است. در مدیریت سرمایه علاوه بر میزان مناسب حجم معاملات و بهکارگیری حد زیان، توجه به این سه نکته اساسی ضروری است: کاهش ریسک؛ از بین بردن ریسک؛ حفظ سود کسبشده.
برای مثال، افرادی هستند كه در يك معامله خاص وارد سود بسيار بالايي شدهاند؛ اما درنهایت علیرغم قرار داشتن در یک سود بالا، معامله خود را باتحمل زیان بستهاند. درواقع به دلیل عدم رعایت یکی از مؤلفههای مدیریت سرمایه یعنی حفظ سود کسبشده با چنین زیانی مواجه شدهاند که در علم روانشناسی به آن «اجتناب از زیان» گفته میشود.
روانشناسی معامله گری:
توانایی روانشناختی، بیتردید مهمترین عاملی است که برای تبدیلشدن به یک معاملهگر خوب و موفق باید آن را پرورش دهید. روانشناسی یعنی مطالعه فرآیندهای ذهنی و رفتاری در شرایط مختلف. این فرآیندها در بافت معاملات و بازار، عواملی از قبیل افکار، احساسات، انگیزهها، ترس، طمع، غرور، خودبزرگبینی و امیدواری را در برمیگیرند. اگر قادر نباشید که بر احساسات درونی خود کنترل داشته باشید هرگز نمیتوانید آموختهها و تجربیات خود در بازار را بکار ببرید. افراد زیادی هستند که علیرغم کسب دانایی کافی و مناسب معاملهگری در بازار سرمایه، نمیتوانند آموختههای خود را در بازار واقعی بکار گیرند. مشکل این دسته از افراد عدم کنترل درونی است، درحالیکه این مهم نقش بسزایی در بهبود کارایی معاملاتی افراد ایفاء میکند. بدون شک عواطف و احساسات در این کسبوکار میتواند یکی از تفاوتهای کلیدی بین معامله گران موفق و اخراجی باشد.
نظم و صبر:
دو مهارت نظم و صبر در فرآیند تبدیلشدن به یک معاملهگر خوب و داشتن معاملات مستمر و موفق اهمیت بسزایی دارند. نظم باید خودساخته باشد و اعتمادبهنفس را از معامله گر طلب کند. به این منظور برای تبدیلشدن به یک معامله گر خوب باید همیشه در حال یادگیری بود و مهارتهای تصمیم گیر خود را تا جایی که به یک ویژگی درونی تبدیل گردد پرورش داد. معاملهگر منظم و صبور کار خود را با رغبت انجام میدهد و مسئولیت کارهای خود را میپذیرد. به تمام جزئیات دقت کرده و از هر فرصتی برای بهتر شدن بهره میگیرد. او با شکست دلسرد نشده و آن را جزئی از زندگی میداند. برنده شدن در دنیای معاملات بهرهمندی از بهترین فرصتهای معاملاتی نیست، بلکه برنده شدن شما بسته به چگونه بازی کردن کارتهایی دارد که اکنون در اختیار دارید.
معامله گری؛ یک کسب و کار:
چنانچه به معاملهگری بهعنوان یک تفریح نگاه کنید، درآمد آن هم مثل تفریح خواهد بود. حرفه معامله گری چه پارهوقت و چه تماموقت، یک کسبوکار جدی است و بایستی با جدیت آن را دنبال کرد. معامله گران موفق همواره معاملهگری را یک شغل و کسبوکار میدانند، استراتژیهای مشخصی برای مدیریت زمان و سرمایه دارند و درعینحال اراده قوی برای کنترل رفتار خود دارند. این یک واقعیت است که معامله گر میتواند بدون داشتن رئیس و همکار، هر طور که دوست دارد، زمان کاری خود را تعریف کند، اما بایستی ساعات کاری منظم و از قبل تعریفشدهای داشته باشد. زمانی که کار کردن با تفریح تفاوتی نداشته باشد، اخراج شدن از حرفه معامله گری هم قابلدرک نخواهد بود. کسب مهارت، تجربه و ثبات از پیشنیازهای اساسی برای معامله گر تماموقت است.
سخن آخر
بنابر موارد ذکرشده، معاملهگر خوب شدن و داشتن معاملات موفق و مستمر در هر بازاری نیاز به تلاش فراوان دارد. قدم اول در این زمینه آموزش و کسب مهارت است. داشتن یک استراتژی مشخص و پایبند بودن به آن از ضروریات معاملهگری است و از این شاخه به آن شاخه شدن نتیجهای جز ضرر به همراه نخواهد داشت. در بازار سرمایه، داشتن نظم و صبر در کنار مدیریت سرمایه و ریسک، برای معامله گر خوب شدن و طول عمر یک معاملهگر بسیار حائز اهمیت است. عواطف و احساسات در معاملهگری نقش بسیار حساسی را بر عهده دارد؛ بنابراین توانایی کنترل احساسات و تسلط بر ذهن مهمترین شاخص یک معامله گر خوب است.
راهنمای کامل معاملات جفتی (Pair Trading)
معاملات جفتی (Pair Trading) یک استراتژی معاملاتی کلاسیک است که به دنبال سرمایه گذاری بر روی اختلافات قیمت بین دو دارایی است که با هم همبستگی تاریخی دارند. اسن استراتژی معاملاتی در حوزه ارزهای دیجیتال نیز از همان اصولی استفاده میکند که در بازارهای سنتی سهام و اوراق بهادار استفاده میشود.
معاملات جفتی متکی بر دو دارایی با همبستگی تاریخی است که برای لحظهای با هم نامرتبط میشوند. این استراتژی معامله به صورت قرار دادن پوزیشنهای همزمان برای یک دارایی که ارزش آن از ارزش بالقوه بین معامله گر آن پایینتر است و دارایی دیگر که بیش از حد ارزشگذاری شده میباشد. در صورتی که این استراتژی درست پیاده شود، معامله گران میتوانند به طور همزمان از حرکات مثبت و منفی قیمتها سود ببرند.
معاملات جفتی در حوزه رمزارزها نیز دقیقاً به همین صورت عمل میکنند با این تفاوت که به جای سهام یا اوراق بهادار از ارزهای دیجیتال استفاده میشود. با این حال، اصطلاح جفت ارزهای دیجیتال همچنین میتواند به چارچوبی اشاره داشته باشد که صرافیهای ارز دیجیتال از آن برای ایجاد ارزش توافق شده برای معاملات استفاده میکنند.
در این مقاله، ما قصد داریم به معاملات جفتبی ارزهای دیجیتال بپردازیم. ما بررسی خواهیم کرد که چگونه معاملات دوتایی میتواند به معامله گران کمک کند تا از حرکات منفی و مثبت قیمت سود ببرند. همچنین، در مورد کاربردهای مختلف معاملاتی جفتی ارزهای دیجیتال و تفاوت آنها با معاملات جفتی سنتی بحث خواهیم کرد. با ارزتودی همراه باشید.
معاملات بازار خنثی یا رنج (Market-Neutral Trading)
قبل از اینکه درباره معاملات جفتی ارزهای دیجیتال صحبت کنیم، بیایید نگاهی به مفهوم اساسی معاملات بازارِ رنج بیندازیم. یک معاملهگر بازار خنثی کسی است که نسبت به عملکرد قیمت یک دارایی نه خوش بین ( گاوی) و نه بدبین (خرسی) است. در عوض، بیطرف بودن در بازار، معاملهگر را قادر میسازد تا از حرکتهای منفی و مثبت قیمت سود ببرد. همچنین، یک معاملهگر بازار رنج قصد دارد از انواع خاصی از ریسکهای بازار اجتناب کند. این امر معمولاً با سرمایه گذاری همزمان در دو دارایی با تطبیق پوزیشنهای خرید و فروش به دست میآید.
اگر قیمت یک دارایی کاهش و قیمت دیگری افزایش یابد، یک معاملهگر میتواند از هر دوی آنها سود ببرد. این مسئله به طور موثر معامله گران را قادر میسازد بدون توجه به شرایط بازار سود کسب کنند. استراتژیهای معاملاتی خنثی قصد دارند از زیانهای قابل توجه جلوگیری کنند. بر این اساس، یک پوزیشن میتواند دیگری را متعادل کند و اثرات انتخاب اشتباه را به حداقل برساند.
صندوقهای تامین نقدینگی اغلب از استراتژیهای معاملاتی خنثی برای ایجاد بازدهی ثابت در همه شرایط بازار استفاده میکنند. این استراتژیها اغلب همبستگی کمی با بازار دارند. آنها به همگرایی خاص در قیمت دو دارایی متکی هستند و از آن به بین معامله گر عنوان راهی برای پوشش ریسک کلی در معاملاتشان استفاده میکنند.
معاملات جفتی چیست؟
معاملات جفتی که در اواسط دهه ۱۹۸۰ توسط کارمندان شرکت مورگان استنلی معرفی شد، یک استراتژی معاملاتی در بازار خنثی (رنج) است که با ایجاد پوزیشنهای خرید و فروش در دو سهام یا اوراق بهادار که با هم همبستگی زیادی دارند اعمال میشود. معاملات جفتی داراییها با استفاده از تحلیلهای آماری و تکنیکال انجام میشود. معامله گران میتوانند ضرر هر پوزیشن را با پوزیشن دیگر جبران کنند تا یک استراتژی پوشش ریسک ایجاد کنند که میتواند از یک روند مثبت و منفی سود ایجاد کند.
علاوه بر این، معاملات جفتی بر این مفهوم تاریخی متکی است که همبستگی بین دو سهام یا اوراق بهادار پایدار است. وقتی یک معاملهگر اختلاف بین این همبستگیها را شناسایی میکند، میتواند ارزش دلاری یک پوزیشن خرید را با ارزش یک پوزیشن فروش مطابقت دهد. پوزیشن خرید معمولاً روی سهام یا اوراق بهاداری قرار میگیرد که عملکرد ضعیفی دارد. برعکس، پوزیشن فروش بر روی سهام یا اوراق بهادار با عملکرد فراتر از انتظار قرار میگیرد. بنابراین، یک معاملهگر میتواند زمانی سود به دست آورد که قیمتهای دو دارایی همگرا شوند و یک همبستگی تاریخی را از سر بگیرند.
به عنوان مثال، بیایید دو سهام مشابه مانند پپسی و کوکاکولا را در نظر بگیریم. از لحاظ تاریخی، کالاهای این دو شرکت به شدت با هم مرتبط هستند. شرایط بازار اغلب بر دو محصول یا شرکت به روشی مشابه تأثیر میگذارد. بنابراین، اگر همبستگی قوی بین سهام پپسی و کوکاکولا وجود داشته باشد، میتوانیم از این دو دارایی برای معاملات جفتی استفاده کنیم.
بیایید اینطور در نظر بگیریم که سهام پپسی از سهام کوکاکولا بهتر عمل کرده است. اگر قیمت سهام پپسی افزایش یابد و قیمت سهام کوکاکولا کاهش یابد، میتوانیم پوزیشن خرید برای کوکاکولا و پوزیشن فروش برای پپسی ایجاد کنیم. وقتی قیمت سهام پپسی پایین میآید و قیمت سهام کوکاکولا بالا میرود، یک استراتژی معامله جفتی موفق اتفاق میافتد که از انجام هر کدام از آن معاملات به تنهایی بهتر است.
معاملات جفتی چگونه کار میکنند؟
معاملات جفتی یک استراتژی معاملاتی غیر جهت دار هستند. به جای شناسایی تک تک سهامهایی که عملکرد ضعیف یا بیش از حد انتظار دارند، معاملات دوتایی سعی میکند از دو سهام با ویژگیهای مشابه استفاده کند که خارج از محدوده تاریخی خود معامله میشوند. معاملهگر جفتی، سهامی را میخرد که عملکرد ضعیفی دارد و سهامی که دارای عملکرد بیش از حد است را میفروشد.
این استراتژی به شدت بر آمار و تحلیل تکنیکال تکیه دارد و به دنبال یافتن اختلافات جزئی بین همبستگیهای قابل اعتماد و کسب سود از آنها قبل از بازگشت به سمت همگرایی قیمت این جفت سهام است. این با شرط بندی روی اینکه که دو دارایی از نظر قیمت از هم جدا و یا همگرا میشوند به دست میآید.
هر کسی میتواند در معاملات جفتی شرکت کند، با این حال با توجه به میزان تحلیلهای فنی و آماری درگیر، معمولاً این معامله گران حرفهای هستند که این استراتژی را انتخاب میکنند. معاملهگران جفتی برای پیاده کردن این استراتژی به یک روش قوی و درک عمیقی از تجزیه و تحلیل دادهها نیاز دارند.
مزایای معاملات جفتی چیست؟
یک استراتژی معامله جفتی موثر معامله گر را قادر میسازد تا سود خود را به حداکثر برساند و ریسکهای بالقوه را کاهش دهد. معاملهگران میتوانند از حرکتهای مثبت و منفی قیمت سود ببرند. معاملات جفتی زمانی که احتمال آماری بازگشت داراییهای اساسی به تعادل بالا باشد، از دو پوزیشن به طور همزمان سود ایجاد میکنند.
به طور کلی، داراییهایی که ۸۰ درصد مواقع یا بیشتر با هم مرتبط هستند، برای پوزیشنهای معاملاتی جفتی در نظر گرفته میشوند. همراه کردن افزایش قیمت یک دارایی با کاهش قیمت دارایی دیگر میتواند ریسک را هنگام معامله کاهش دهد.
با این حال، معامله جفتی معمولاً برای کسب سود به سرمایه زیادی نیاز دارد. همچنین، فرصتهای محدودی برای معاملات جفتی وجود دارد. برای شروع، شناسایی همبستگیهای کافی بین داراییها میتواند چالش برانگیز باشد. به علاوه، زمانی که بیش از حد بر دادههای تاریخی تکیه میکنیم، نتایج مورد انتظار اغلب با نتایج واقعی متفاوت است. معاملات جفتی مستلزم درک عمیق تحلیل تکنیکال است.
معاملات جفتی ارزهای دیجیتال (Pair Trading)
معاملات جفتی به معنای سنتی کاملاً در معاملات ارزهای دیجیتال قابل استفاده است. علاوه بر این، بازارهای رمزارز میتوانند فرصتهای بیشتری را برای یافتن داراییهای مرتبط با هم ارائه کند و استفاده از آنها برای ایجاد یک معامله بینظیر در بازار را تسهیل کنند. با این حال، بازارهای ارزهای رمزنگاری شده به طور قابل توجهی بی ثباتتر از بازارهای سنتی هستند. به این ترتیب، گاهی اوقات بهدست آوردن همبستگیهای قابل اعتماد در فضای ارزهای دیجیتال سختتر است. دقت کنید که وقتی در مورد جفت ارزها یا جفتهای معاملاتی صحبت میکنیم، معمولاً به مفهوم دیگری اشاره میکنیم.
اصطلاح معاملات جفت ارز معمولاً به روشی اطلاق میشود که سفارش خرید و فروش با هم در یک صرافی ارزهای دیجیتال مطابقت داده میشوند. صرافیهای متمرکز و غیرمتمرکز از جفتهای معاملاتی استفاده میکنند. اگر یک صرافی یک جفت معاملاتی را فهرست کند، به این معنی است که میتوانید آن دو دارایی را با یکدیگر مبادله کنید و ارزش نسبی دو دارایی را صرف نظر از ارزش فیات آنها مشاهده کنید.
کارکرد معاملات جفتی ارزهای دیجیتال چگونه است؟
معاملات جفتی ارزهای دیجیتال یک استراتژی معاملاتی در بازار رنج است که معاملهگران را قادر میسازد از پوزیشنهای خرید و فروش سود ببرند که این سود از اختلاف همبستگی بین دو دارایی بدست میآید. این مورد تقریباً مشابه معاملات جفتی سهام است. با این حال، معاملات دوتایی به معاملهگران کمک میکنند تا ارزش داراییهای دیجیتال را بدون تکیه بر ارزهای فیات به عنوان نقطه مرجع درک کنند.
استیبل کوینهای فیات در جفتهای معاملاتی ارزهای دیجیتال رایج هستند. به طور کلی جفت ارزها به ما کمک میکنند تا بفهمیم چه مقدار اتریوم (ETH) در یک بیتکوین (BTC) وجود دارد، یا چند توکن شبکه لینک (LINK) برابر با یک ETH است. آلت کوینها اغلب با BTC و ETH یا یک استیبل کوین مانند تتر (USDT) جفت میشوند. این داراییها به عنوان ارز پایه برای نشان دادن ارزش توافق شده بین داراییها عمل میکنند.
ارز پایه اولین ارز در معادله است؛ به عنوان مثال، فرض کنید محمد ۱ بیت کوین دارد و میخواهد آن را با اتریوم تعویض کند. در آن زمان، یک بیت کوین BTC برابر با ۱۳.۵۱ ETH است. بنابراین، محمد باید یک جفت معاملاتی BTC/ETH را در صرافی ارز دیجیتال مورد علاقه خود پیدا کند. در اینجا، BTC ارز پایه است زیرا اولین ارز در معادله است.
قبل از وارد شدن به معامله در یک صرافی ارز دیجیتال، لازم است که به جفتهای معاملاتی موجود توجه کنیم. شما همیشه نمیتوانید داراییها را در یک معامله مبادله کنید، مخصوصاً زمانی که ارزهای دیجیتال کمتر شناخته شده را معامله میکنید. این بدان معنی است که اگر جفت ارز برای تسهیل مبادله مستقیم وجود نداشته باشد، ممکن است مجبور شوید چندین معامله انجام دهید.
استخرهای نقدینگی
صرافیهای غیرمتمرکز (DEX) نیز از جفت ارزهای دیجیتال استفاده میکنند. یک DEX با استفاده از مدل بازارسازان خودکار (AMM) به ارائه دهندگان نقدینگی (LPs) برای ارائه یک جفت ارز برای تسهیل مبادلات توکن غیرمتمرکز متکی است. LPها ارزش برابری از دو دارایی رمزنگاری را به یک استخر نقدینگی در یک DEX ارائه میکنند. در عوض، هر بار که یک معاملهگر از جفت دارایی خود به عنوان بخشی از یک مبادله بدون نیاز به مجوز استفاده میکند، پاداش کارمزد تراکنش را دریافت میکنند. این میتواند یک راه عالی برای کسب درآمد غیرفعال از دنیای کریپتوکارنسی باشد.
با این حال، ارائه نقدینگی به یک پروتکل مالی غیرمتمرکز (DeFi) با خطر زیان دائمی نیز همراه است. زیان دائمی زمانی رخ میدهد که قیمت داراییهایی که در یک مجموعه نقدینگی سپردهگذاری میکنید در مقایسه با زمانی که برای اولین بار آنها را سپردهگذاری کردهاید تغییر کند. همچنین، تأمین نقدینگی با خطرات فنی همراه است زیرا استخرهای نقدینگی دیفای به قراردادهای هوشمند متکی هستند. هکها و سوء استفادههای قرارداد هوشمند اغلب در دیفای اتفاق میافتد. به علاوه خطای کاربر به دلیل ماهیت فنی تعامل با پروتکلهای عمومی بلاک چین امری عادی است.
جفت ارزهای معاملاتی برتر
با توجه به گزارشات وب سایت CoinMarketCap، تتر (USDT) محبوب ترین نیمهای از هر جفت ارز دیجیتال است که ۷۱.۶۰ درصد از کل حجم معاملات جفت ارزها را به خود اختصاص میدهد. بیت کوین (BTC) در رتبه دوم قرار دارد و در ۴۲.۹۵ درصد از جفتهای معاملاتی کریپتوکارنسی وجود دارد. علاوه بر این، اتریوم (ETH) سومین دارایی رایج است و در ۱۹.۴۱ درصد از جفت ارزها وجود دارد. بایننس یو اس دی (BUSD) با ۴.۷۵% در رتبه چهارم و USDC با ۴.۲۳% در رتبه پنجم قرار دارد. میتوانید با استفاده از وبسایت دادههای قیمت ارزهای دیجیتال مانند CoinMarketCap یا CoinGecko، جفتهای معاملاتی موجود را پیدا کنید.
میتوانید یک دارایی دیجیتال خاص را جستجو کنید یا در فهرست پایین بروید تا آنها را به ترتیب ارزش بازار پیدا کنید. هنگامی که یک دارایی دیجیتال را انتخاب میکنید، روی تب “Markets” کلیک کنید. پس از این کار، به پایینتر اسکرول کنید. باید لیستی از جفتهای معاملاتی ارزهای دیجیتال را پیدا کنید. این جفتها معمولاً بر اساس بالاترین حجم معاملات فهرست میشوند.
با این حال، برخی از لیستها دارای اسپانسرهایی هستند که صرافیهای دیگر را در بالای این لیست قرار میدهند. همچنین، داراییهای دیجیتال برای ارائه هر جفت ارز، امتیاز دریافت میکنند. اگر صرافی دارای نقدینگی کم یا فعالیت مشکوک باشد، باید در این وب سایتها در کنار لیست توکنهای مربوطه قابل مشاهده باشد.
نتیجه گیری
معاملات جفتی ارزهای دیجیتال منعکس کننده پدیده معاملات کلاسیک بازار خنثی هستند. وقتی دو دارایی رمزنگاری شده با همبستگی قوی تاریخی از هم جدا میشوند، یک معاملهگر جفتی میتواند روی هر دوی این داراییها شرط بندی کند. هنگامی که قیمت دارایی با عملکرد ضعیف افزایش مییابد و قیمت دارایی با عملکرد بیش از حد کاهش مییابد، معامله گران جفتی میتوانند سود خود را افزایش و خطرات احتمالی را کاهش دهند.
از سوی دیگر، جفتهای معاملاتی کریپتویی دو دارایی هستند که میتوانند در ازای ارز دیجیتال دیگری در صرافی خرید و فروش شوند. هنگام ارائه نقدینگی به یک صرافی غیرمتمرکز (DEX)، ارائه دهندگان نقدینگی ارزش دلاری برابر دو دارایی را تعیین میکنند. بر این اساس، هر کسی که با یک استخر نقدینگی تعامل دارد، میتواند یکی از دو دارایی رمزنگاری را که جفت معاملاتی رمز ارزی را تشکیل میدهند، مبادله کند.
تفاوت های معامله و قمار
تفاوت های معامله و قمار در چیست ؟ این یک نظر مشترک بین افراد در رسانه های اجتماعی است که مردم در بازار سهام فقط قمار می کنند. آنها می گویند افرادی که در بازارهای مالی سرمایه گذاری می کنند دلالان هستند و فقط در تجارت خود خوش شانس هستند. معامله گران اصرار دارند كه آنچه انجام می دهند سرمایه گذاری است و هیچ ارتباطی به قمار ندارد. حتی برای معامله گران کم تجربه، داشتن شک و تردید برای کسب سود خیلی مطلوب نیست و کسب سود صد درصدی را بیشتر از شانس و احتمال دوست دارند. اما در بعضی موارد ممکن است معامله گران خوش شانسی یا بدشانسی بیاورند. اما این شانس در تجارت چقدر مهم است؟
یکی از تفاوت های بین تجارت و قمار تعاریفی است که برای آنها وجود دارد. تفاوت این تعاریف حتی برای افرادی که علاقه زیادی به قمار و تجارت ندارند و در مورد بازارهای مالی اطلاعات زیادی ندارند، کاملا واضح و مشخص است. در این جا برخی تعاریف را با هم بررسی می کنیم:
تعریف قمار: زمانی است که در یک بازی که وابسته به شانس است شرکت می کنید، به این امید که پولی بیشتر از آنچه وارد بازی کرده اید، بدست آورید. کلمات کلیدی که در این تعریف جود دارند “شانس” و “امید” هستند.
تعریف معامله: به خرید و فروش در بازار و انتظار برای کسب سود گفته می شود. در این حالت کلمات کلیدی “خرید” و “انتظار” هستند.
قمار چیست؟
قمار در درجه اول به شانس تکیه می کند و یک نگرانی برای انسان ایجاد می کند که ممکن است در نهایت همه ی سرمایه ی خود را از دست بدهد و هیچ سودی کسب نکند. در حقیقت، این موضوع اساس بازی و قمار است. شما به امید اینکه میلیون ها تومان پول برنده شوید، باید در بازی سرمایه گذاری کنید. اما مهمتر از همه، این است که قمار بازی است. قمار فروش محصول یا خدمات نیست و هیچ سودی برای جامعه بین معامله گر ندارد و فقط به چشم یک سرگرمی باید به آن نگاه کرد. برای اینکه کسی در قمار کسب درآمد کند، شخص دیگری باید پولی را از دست بدهد. و تمام قمارخانه های حرفه ای طوری تنظیم شده اند که خانه همیشه برنده شود. به عبارت دیگر، قمار به این معنی است که شانس شما برای بردن در بازی صفر است.
سرمایه گذاری چیست؟
سرمایه گذاری به پیش بینی دقیق احتیاج دارد. به همین دلیل است که سرمایه گذاران از عدم قطعیت متنفر هستند و عموماً سرمایه گذاری هایی را که سود کمتری را ضمانت می کنند بیش از آنهایی که وعده پول زیادی بدون ضمانت می دهند، می پسندند.
سرمایه گذاران از خطرات آگاه هستند و قبل از شروع کار همه ی آنها را بررسی می کنند. سرمایه گذاری یک بازی نیست. آنها بخشی از فعالیت های تولیدی اقتصاد هستند و برای ایجاد ثروت طراحی شده اند. شرکت ها سهام خود را برای سرمایه گذاری و گسترش و یا خرید و فروش ارز برای ارائه کالاها و خدمات صادر می کنند. بنابراین سرمایه گذاری به طور قاطع یک بازی و فعالیت متکی به شانس نیست. سرمایه گذاران باهوش و سخت کوش عملا تضمین می کنند که در دراز مدت می توانند از راه معامله درآمد کسب کنند.
در این مقاله تفاوت های معامله و قمار با هم بررسی می کنیم:
قمار در فارکس
در فارکس می توانید هم سرمایه گذار باشید و هم قمارباز. هستند افرادی که بدون داشتن استراتژی مشخص در بازار به امید “موفق شدن” و کسب درآمد، حضور دارند. این افراد قمارباز هستند. آنها به طور معمول در دراز مدت سودی کسب نمی کنند. از طرف دیگر، سرمایه گذاران کسانی هستند که استراتژی روشنی دارند، آگاه هستند و سعی می کنند از طریق مدیریت محتاطانه سرمایه خود، خطرات موجود را تا حد ممکن به حداقل برسانند و به طور معمول، سرمایه گذاران کسانی هستند که در دراز مدت میتوانند سود زیادی کسب کنند.
تجارت می تواند مانند قمار باشد
وقتی در معاملات روزانه مدام قیمت ها کم و زیاد می شوند، شما با شانس مواجه هستید. یک تفاوت مهم بین تجارت روزانه و رفتن به کازینو این است که وقتی قمار می کنید، انتظار باخت را دارید. به عبارت دیگر، همیشه انتظار می رود که خانه به طور متوسط در طولانی مدت برنده شود. اما تجارت، اگر با مهارت و فکر انجام شود، می تواند شما را در موقعیت برنده قرار دهد.
تقلید از اجتماع در تجارت
ممکن است برخی افراد اصلا علاقه ای به تجارت یا سرمایه گذاری در بازارهای مالی نداشته باشند اما فشارهای اجتماعی باعث می شود که به هر حال در یک زمینه ی مشخص، تجارت یا سرمایه گذاری کنند. این امر هنگامی اتفاق می افتد که تعداد زیادی از مردم در مورد سرمایه گذاری در بازارها صحبت می کنند. مردم برای مطابقت با دایره اجتماعی خود احساس فشار می کنند. بنابراین آنها نیز سرمایه گذاری می کنند تا از غافله عقب نمانند.
بیشتر بخوانید : نحوه خرید سهام در بازار بورس
چه زمانی تجارت اسم قمار می گیرد
اگر مردم واقعاً بدانند که چه کاری انجام می دهند، و در کجا سرمایه گذاری می کنند، میتوان اسم معامله گر روی آن ها گذاشت. اما ورود به معاملات مالی بدون درک از سرمایه گذاری، قمار است. چنین افرادی فاقد دانش لازم برای اعمال کنترل بر سودآوری انتخاب خود هستند. متغیرهای زیادی در بازار وجود دارد که با اطلاعات نادرست در بین سرمایه گذاران یا معامله گران سناریوی قمار را ایجاد می کند. تا زمانی که دانش کافی ایجاد نشده باشد که به مردم امکان غلبه بر شانس های از دست دادن را بدهد، قمار با هر معامله ای که اتفاق می افتد صورت می گیرد.
عوامل قمار
هنگامی که شخصی در بازارهای مالی درگیر شد، یک منحنی یادگیری وجود دارد، که براساس بحث اثبات اجتماعی در بالا ممکن است قمار به نظر برسد. این ممکن است با توجه به عملکرد فرد صادق باشد یا نباشد. اینکه فرد چگونه به بازار نزدیک می شود و شروع به فعالیت می کند، تعیین می کند که آیا او یک معامله گر موفق است یا یک قمار باز دائمی در بازارهای مالی است.
تفاوت های معامله و قمار : قمار (تجارت) برای هیجان
وقتی شخصی به دلیل هیجان یا اثبات همرنگی با جماعت معامله می کند، به احتمال زیاد، بیشتر از روش غیر روشمند و آزمایش شده به سبک قمار تجارت می کنند. تجارت در بازار هیجان انگیز است. این کار فرد را با ایده ها، سوابق و باورهای مختلف به یک شبکه جهانی معامله گران و سرمایه گذاران پیوند می دهد. با این حال، گرفتار شدن به “ایده” تجارت، هیجانو کمبودها ممکن است از عمل به روشی منظم و هوشمندانه جلوگیری کند.
تفاوت های معامله و قمار : تجارت برای برنده شدن
تجارت به روشی هوشمند و سیستماتیک در هر سناریوی مبتنی بر شانس مهم است. به نظر می رسد معاملات برای پیروزی و کسب سود، آشکارترین دلیل تجارت است. پس سوال اینجاست، اگر نمی توانید پیروز شوید، چرا تجارت می کنید؟ معامله گران خوب زیان های زیادی می دهند. آنها اعتراف می کنند که اشتباهاتی دارند اما سعی می کنند ضرر خود را به حداقل برسانند. نیاز به پیروزی در هر معامله و پایین آوردن احتمال ضرر در شرایطی که پیش رو دارند، باید چیزی باشد که به آنها امکان سودآوری در بسیاری از معاملات را می دهد.
کلام آخر
تمایلات افراد به قمار بسیار عمیق تر از آن چیزی است که اکثر مردم در ابتدا فکر می کنند و فراتر از تعاریف استاندارد است. قمار می تواند به صورت نیاز به اثبات اجتماعی افراد یا همرنگ جماعت شدن، باشد و یا به گونه ای عمل کند که مورد قبول اجتماعی قرار بگیرد، که نتیجه آن، اقدام در زمینه ای است که فرد از آن اطلاعات کمی دارد. قمار در بازارها اغلب توسط افرادی انجام می شود که این کار را بیشتر به خاطر احساس هیجانی که از بازارها می گیرند انجام می دهند. سرانجام، با تکیه بر احساسات یا نگرش پیروزمندانه برای ایجاد سود به جای معامله در یک سیستم هوشمند و آزمایش شده، نشان می دهد که فرد در بازار قمار می کند و بعید است که در طولانی مدت در این معاملات برنده شود.