انواع خطوط حمایت و مقاومت

روشهای تعیین حد سود و زیان
روشهای مختلفی برای تعیین حد سود و زیان در بازار سهام وجود دارند و همانگونه که در مقاله قبلی توضیح داده شد؛ اکثر معاملهگران به منظور پیشبینی نقاط خروج احتمالی از بازار، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. در این مطلب به بیان مهمترین روشهای تعیین حد سود و ضرر بر مبنای قیمت، با ذکر مثالهایی از بازار سهام خواهیم پرداخت.
فواصل قیمتی مشخص نسبت به ناحیه ورود
برخی سرمایهگذاران رویکرد تحلیلی خاصی نداشته و بیشتر روی اعداد ثابت تمرکز دارند. معیار اصلی در این روش، میزان فاصله نقاط خروج نسبت به ناحیه ورود است که معمولاً این فواصل بر اساس واحد درصد بیان میشوند. این مقادیر بر مبنای شرایط کلی بازار (نظیر محدودیت نوسان مجاز روزانه)، نوسانات ذاتی سهم و سایر موارد تعیین خواهند شد. در نمودار زیر که مربوط به سهام شرکت ایران خودرو است؛ معاملهگر پس از شکست سطح مقاومتی تصمیم به ورود میگیرد و بر اساس یک استراتژی شخصی، مقدار ثابت %۱۰ حد ضرر نسبت به نقطه ورود در نظر گرفته است. با توجه به اینکه نسبت پاداش به ریسک معاملاتش روی عدد ۲ تنظیم شده است؛ حد سود از ناحیه ورود به بازار، %۲۰ فاصله خواهد داشت.
اعداد رند
استفاده از اعداد رند در تحلیل تکنیکال کلاسیک و به طور کلی تعیین نقاط بازگشت بازار سهام، بسیار مرسوم است. معاملهگران کهنهکار بازار مالی نیز به این سطوح توجه ویژهای داشته و هنوز هم نسبت به کارایی آنها دیدگاه مثبتی دارند. عموماً رسیدن قیمت به محدوده اعداد رند در نمودار، موجب ایجاد تحرکات خاصی در عرضه و تقاضای بازار میشود. برخی معاملهگران با قرار دادن نقاط خروج خود در این سطوح سعی دارند؛ حد سود و زیان مطمئنی داشته باشند. به منظور درک بهتر مطلب، موقعیت معاملاتی فرضی زیر را در سهم وبصادر در نظر بگیرید. پس از شکست نقطه تلاقی خط روند و سطح مقاومتی، فرد اقدام به ورود نموده است که با نسبت بازده به ریسک برابر ۱، مقادیر ۸۰۰ و ۵۰۰ ریال را به ترتیب به عنوان حد سود و زیان احتمالی این معامله در نظر گرفته است.
اندیکاتورها
بدون شک یکی از پرطرفدارترین ابزار نموداری در میان معاملهگران بازار مالی اندیکاتورها هستند که خود به چندین نوع تقسیم میشوند. این ابزارها به حدی مورد علاقه سرمایهگذاران است که به عناوین مختلفی نظیر تحلیل بازار، نقطه ورود و نواحی خروج از آنها استفاده میکنند. مهم ترین دلیل محبوبیت اندیکاتورها در میان معاملهگران مبتدی، سهولت کاربری آنها است. اندیکاتورها بر اساس ماهیت و دسته بندی موجود در پلتفرمهای تحلیلی، به چهار نوع کلی روند یاب، مبتنی بر حجم، اسیلاتورها و اندیکاتورهای تدوین شده توسط آقای بیل ویلیامز تقسیم بندی میشوند.
میانگین متحرک یکی از کاربردی ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است که یکی از موارد استفاده آن تعیین نقاط خروج میباشد. میانگینها معمولاً به صورت منفرد یا چندگانه استفاده میشوند. در تصویر زیر یک موقعیت معاملاتی را مشاهده میکنیم که نقاط ورود و خروج کاملاً بر اساس تقاطع دو میانگین متحرک شکل گرفته اند.
اگر قیمت بالاتر از میانگینها قرار داشته و یک تقاطع مثبت نیز اتفاق بیفتد(یعنی خط قرمز رنگ که متعلق به میانگین ۴۰ روزه است، میانگین متحرک۶۰ روزه را به سمت بالا بشکند) اقدام به خرید نموده و زمانی که میان قیمت و میانگین متحرک ۴۰ روزه، یک شکست قیمتی نزولی رخ دهد؛ باید از معامله خارج شویم. در واقع یک نقطه خروج غیرثابت انتخاب شده است که به صورت همزمان حد سود و زیان را پوشش میدهد.
فیبوناچی
افرادی که سواد ریاضی داشته باشند؛ مطمئناً سری اعداد فیبوناچی را میشناسند انواع خطوط حمایت و مقاومت و داستان معروف آن را نیز شنیدهاند. مجموعه ابزار فیبوناچی در پلتفرمهای معاملاتی بازار مالی، یکی از قدرتمندترین ابزارهای تحلیلی به شمار میآیند که حتی میتوان صرفاً بر مبنای آنها یک استراتژی معاملاتی کامل تدوین نمود! فیبوناچی بازگشتی یکی از محبوب ترین ابزار تحلیل نموداری فیبوناچی است که معاملهگران بسیاری از سطوح آن به عنوان نقاط کلیدی ورود و خروج از معامله استفاده میکنند. با مشاهده نمودار قیمت شرکت مخابرات ایران متوجه میشویم که معاملهگر «الف» بر اساس تلاقی خط روند صعودی، سطح حمایتی کلاسیک و ناحیه %۳۸ فیبوناچی بازگشتی در یک نقطه، اقدام به خرید نموده است. حد سود این معامله در سطح صفر درصد فیبوناچی یا همان قله قبلی و حد ضرر آن نیز در ناحیه %۶۱.۸ که درصد طلایی فیبوناچی میباشد؛ قرار داده شده است.
سطوح حمایت و مقاومت
تعداد کثیری از معاملهگران قدیمی بازار، به این سطوح ساده اما مهم در نمودار قیمت، توجه خاصی داشته و بخش مهمی از استراتژی معاملاتی آنها را شامل میشود. تئوری اصلی در استفاده از حمایت و مقاومت کلاسیک این است که بر اساس روانشناسی جمعی اگر قیمت از یک ناحیه بازگشت داشته باشد؛ ممکن است دفعات بعدی نیز با رسیدن به این نقطه، سرمایهگذاران واکنش مشابهی داشته باشند. به همین دلیل استفاده از این سطوح به عنوان نقاط خروج از بازار، کار بسیار عاقلانهای به نظر میرسد. زیرا، در صورت شکست این نواحی، هشدار جدی مبنی بر تغییر روند صادر شده و منطقی است که از معامله خارج شویم. در مثال زیر بر اساس نماد تاپیکو، نمونهای از موقعیتهای معاملاتی را مشاهده میکنیم که نقاط حد سود و زیان بر اساس سطوح حمایت و مقاومت مشخص شدهاند.
خطوط روند
همانند سطوح حمایت و مقاومت کلاسیک، خط روند نیز یکی از مفاهیم ابتدایی و مهمی است که به تحلیلگران فنی آموزش داده میشود. این خطوط که طبق قواعد مشخصی، از اتصال نقاط بازگشت قیمت در نمودار تشکیل میشوند، یکی از قدرتمند ترین ابزارهای تحلیلی در بازار مالی به شمار میروند. خط روند به صورت انفرادی یا در نقاط تلاقی با سایر ابزار تحلیل، قابلیت استفاده دارد. این خطوط به دلیل اینکه یکی از مبانی اصلی تحلیل تکنیکال تلقی میشوند؛ ابزار دیگری نیز بر اساس آنها تدوین یافتهاند. به عنوان نمونه کانالهای قیمتی از نمونه ابزار مرسوم در تحلیل نموداری میباشند که بر مبنای خطوط روند ترسیم میشوند.
در موقعیت معاملاتی فرضی ذیل مشاهده میکنید که پس از ترسیم یک کانال قیمتی صعودی در نمودار روزانه سهم ملی صنایع مس ایران، معاملهگر «ب» پس از شکست ناحیه مقاومتی کوتاه مدت، اقدام به خرید سهم مینمایند. در چنین موقعیتهایی معاملهگران بلندمدتی میتوانند، از خطوط کف و سقف کانال به ترتیب به عنوان حد زیان و سود بهره ببرند و در صورتی که سرمایهگذار افق کوتاه مدتی را مد نظر داشته باشد؛ با رسیدن به خط روند کوتاه مدت(خط قرمز رنگ) جهت جلوگیری از تقبل ریسک تغییر روند، میتوان از معامله خارج شد.
الگوهای قیمتی
امروزه تشخیص روند آتی بازار سهام بر اساس الگوهای قیمتی، بسیار رایج است. این الگوها بر اساس حرکات قیمتی پرتکرار و مشابه که پس از وقوع آنها بازار روند مشخصی پیدا کرده است؛ از اطلاعات قیمتی بلند مدت بازارهای مالی، استخراج شدهاند. الگوهای نموداری انواع و اقسام مختلفی دارند که مهم ترین آنها عبارتند از: سر و شانه، پرچم، مستطیل، سقف و کفهای چند قلو، کنج.
این الگوها بر اساس شرایط وقوع میتوانند خاصیت نزولی یا صعودی داشته و یکی از نقاط قوت الگوهای قیمتی این است که یک الگو به تنهایی میتواند نواحی حد سود و زیان معاملات را به طور دقیق مشخص کند. به طور مثال به الگوی پرچم و نقاط خروج از معامله در نمودار سهام بانک ملت توجه فرمایید.
میانگین متحرک MA چیست ؟ آشنایی 📹 با انواع میانگین متحرک ساده SMA و نمایی EMA
میانگین متحرک MA ، در بازارهای مالی و برای بررسی تکنیکال نمودار های قمیتی از شاخص ها و اندیکاتور های مختلفی استفاده می شود که یکی از آن ها میانگین متحرک است . عده زیادی از معامله گران از این اندیکاتور استفاده کرده و از آن سیگنال خرید وفروش می گیرند . در ادامه این مقاله با ما همراه باشید تا به طور کامل با این اندیکاتور و نحوه سیگنال دهی آن آشنا شویم .
میانگین متحرک چیست ؟
در یک کلام ، میانگین متحرک در بازار های مالی به معنای اندازه گیری میانگین قیمت در یک بازه زمانی مشخص است . از این ابزار برای شناسایی جهت روند و یا تعیین سطح حمایت و مقاومت استفاده می شود . میانگین متحرک در دسته اندیکاتور های تاخیری هست و براساس قیمت گذشته محاسبه می شود . هر چه بازه زمان میانگین متحرک بیشتر باشد ، تاخیر این اندیکاتور بیشتر خواهد بود . بنابراین میانگین متحرک 200روزه تاخیر بیشتری نسبت به میانگین متحرک 20 روزه دارد ، چرا که میانگین متحرک 200شامل قیمت های قدیمی تر می شود . میانگین متحرک 50 و 200 ، دو تا از محبوب ترین میانگین متحرک ها هستند و به طور گسترده توسط معامله گران و حلیل گرن استفاده می شوند . یکی از مزایای این اندیکاتور این است که معامله گران را قادر می سازد که آن را روی بازه دلخواه خود تنظیم کنند . یکی از متداول ترین بازه های زمانی که مورد توجه تحلیلگران است ، بازه های 15 ، 20 ، 30 ، 50 ، 100 و 200 روز است . هرچه بازه زمانی ای که یک تحلیلگر انتخاب می کند کوتاه تر باشد ، حساسیت آن نسبت به تغییرات قیمت چشمگیر تر خواهد بود . هر چه این بازه بلند تر باشد ، حساسیت آن نسبت به تغییرات قیمت کمتر است .
هر سرمایه گذار با توجه به استراتژی معاملاتی خود می تواند از بازه های زمانی مختلفی برای سیگنال دهی استفاده کند . میانگین متحرک های کوتاه مدت تر برای سرمایه گذاران کوتاه مدت و میانگین متحرک های بلند مدت برای سرمایه گذاران بلند مدت استفاده می شود . برای تنطیم بازه های زمانی میانگین متحرک مناسب برای هر معامله گر ، هیچ قانون خاصی وجود ندارد ، بهترین راه برای فهمیدن اینکه کدام میانگین متحرک برای استفاده شما ، بهتر است ، آزمایش چندین بازه زمانی مختلف تا زمانی که دوره متناسب با استراتژی خود را پیدا کنید ، است .پیش بینی روند یک ارز ، کار ساده ای نیست و تحلیل تکنیکال و استفاده از اینگونه ابزارها ، به پیش بینی های شما کمک می کند . محاسبه هر کدام از میانگین متحرک ها به خودی خود مفید است اما معامله گران معمولا از رابطه بین دو میانگین متحرک مختلف برای تحلیل استفاده می کنند . برای مثال اندیکاتور MACD از میانگین متحرک 26 روزه و 12 روزه محاسبه می شود .
نمودار میانگین متحرک 9 روزه
در نمودار بالا میانگین متحرک 9 روزه را مشاهده می کنید .
میانگین متحرک 200 روزه
در این نمودار ، میانگین متحرک 200 را مشاهده می کنید . با یک حساب ساده متوجه می شوید که واکنش بازه زمانی بلند مدت تر نسبت به قیمت به شدت تاخیری است و بیشتر مثل یک سطح حمایتی عمل می کند .
کاربرد میانگین متحرک
از این اندیکاتور برای شناسایی روند بازار و پتانسیل تغییر روند استفاده می شود ، همچنین برای دریافت سیگنال های خرید و فروش هم می توان از این انواع خطوط حمایت و مقاومت اندیکاتور استفاده کرد که در ادامه مقاله به آن خواهیم پرداخت . برخورد میانگین متحرک های مختلف به هم می تواند نشانه خوبی برای خرید و فروش باشد .
انواع میانگین متحرک
تفاوت بین میانگین متحرک های مختلف در فرمول اندازه گیری آن هاست . در ادامه به بررسی انواع میانگین متحرک ها خواهیم پرداخت .
1.میانگین متحرک ساده ( Simple Moving Average )
ساده ترین شکل میانگین متحرک است و با یک فرمول به شدت ساده به دست می آید .همان فرمول رایجی که برای یک گرفتن میانگین استفاده می شود:
S M A = A 1 + A 2 + … + A n/ n
در فرمول بالا ، A برابر با قیمت در بازه زمانی مشخص و n برابر با تعداد بازه ها است .
مشکلات میانگین متحرک ساده
از آن جا که در میانگین متحرک ساده ، از داده های تاریخی قیمت استفاده می شود ، و هیچ تاکیدی بر قیمت های جدیدتر یا قدیمی تر نیست ، برخی معامله گران معتقد هستند که این اندیکاتور بیش از حد به داده های منسوخ شده متکی است مخصوصا در بازه زمانی های بلند مدت تر مثل میانگین متحرک 200 که هیچ فری بین اهمیت قیمت روز اول و روز دویستم وجود ندارد . بسیاری از اقتصاددان ها معتقدند که بازار کاملا پویا و کارآمد است یعنی قیمت های فعلی بازار تمام اطلاعات موجود را منعکس می کند .اگر بازار ها واقعا کار آمد باشند ، استفاده از داده های تاریخی چیزی در رابطه با مسیر آینده قیمت ، به ما ارائه نمی دهد .
2.میانگین متحرک نمایی
میانگین متحرک نمایی نوعی از میانگین متحرک است که تمرکز بیشتری روی داده های اخیر قیمت دارد ،برعکس میانگین متحرک ساده که روی همه داده ها به یک اندازه متمرکز بود در این نوع میانگین متحرک که انواع خطوط حمایت و مقاومت به اختصار (EMA (Exponential moving average نامیده می شود ، بیشتر به داده های جدیدتر اهمیت داده می شود . مثلا قیمت روز گذشته نسبت به قیمت 10 روز گذشته اهمیت بیشتری دارد . نحوه محاسبه EMA به شرح زیر است :
[( E M A t = [ V t × ( 1 + d s ) ] + E M A y × [ 1 − ( 1 + d s
∗smoothing یک فاکتور است که به این روش محاسبه می شود . ابتدا بازه زمانی که می خواهید میانگین متحرک نمایی را در آن محاسبه کنیم به علاوه 1 می کنیم و سپس 2 را بر این عدد تقسیم می کنیم . فرض کنید میخواهید EMA را در بازه 20 روزه به دست آورید ابتدا 20 را به علاوه یک می کنید و سپس 2 را بر 21 تقسیم می کنیم که معادل 0.0952 می شود .
مشکلات میانگین متحرک نمایی
هنوز مشخص نیست که آیا تاکید بیشتر روی داده های اخیر قیمت لازم است یا خیر . بسیاری از معامله گران معتقد هستند که داده های جدید روند بهتری را به ما نشان می دهند . از طرفی برخی دیگر از معامله گران می گویند که تاکید بیشتر روی داده های اخیر ، باعث سیگنال های کذب و دروغین شده و بیش از حد معامله گر را سر در گم می کند . میانگین متحرک نمایی کاملا به داده های قبلی قیمت متکی است ، بسیاری از اقتصاددان ها معتقدند که بازار ها کار آمد هستند و اگر واقعا این گونه باشد ، استفاده از داده های قبلی قیمت ، چیز زیادی درباره آینده آن در اختیار معامله گران قرار نمی دهد .
فرق SMA و EMA (میانگین متحرک ساده و نمایی )
در زمان محاسبه ،EMA تاکید بیشتری روی داده های اخیر قیمت دارد .EMA نسبت به SMA سریع تر به تغییر قیمت ها پاسخ می دهد . هنگام افزایش قیمت EMA مقدار بالاتری نسبت به SMA دارد و در هنگام کاهش قیمت نیز سریع تر از SMA کاهش می یابد . این واکنش پذیری سریع باعث شده که تعداد زیادی از معامله گران EMA را به SMA ترجیح بدهند و بیشتر از میانگین متحرک نمایی استفاده کنند .
بیشتر بخوانید: شاخص فاندامنتال FCAS چیست ؟ | مفهوم و کاربرد شاخص FCAS در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال
نمودار SMA و EMA
در نمودار بالا ، خط آبی مربوط به SMA و خط بنفش مربوط به EMA است . همانطور که کاملا مشهود است ، واکنش EMA به تغییرات قیمت خیلی بیشتتر از SMA است .
آموزش تصویری کار با میانگین متحرک MA
چگونه در سایت trading view ، با میانگین های متحرک کار کنیم
برای این کار ، ابتدا به سایت tradingview رفته و بعد از آوردن چارت ارز مورد نظر ، مطابق تصاویر پایین عمل می کنید .
کار با میانگین متحرک در تریدینگ ویو
ابتدا روی قسمت اندیکاتور ها کلیک کنید .
نحوه آوردن ma در تریدینگ ویو
کلمه MA یا SMA یا EMA را جست و جو کنید . روی آن کلیک کنید تا اندیکاتور مربوطه روی چارت شما نمایش داده شود .
چگونگی استفاده از ma در تریدینگ ویو
بدین شکل MA روی نمودار نمایش داده می شود . اگر روی مستطیل موردنظر کلیک کنید . می توانید بازه زمانی مورد نظر خود را انتخاب کنید .
تعیین بازه زمانی برای ma
در این قسمت ، می توانید بازه زمانی و یا هر چیزی که مدنظر دارید را تغییر دهید .
نحوه سیگنال دهی میانگین متحرک
خب تا این لحظه به طور کلی با اندیکاتور میانگین متجرک و انواع آن آشنا شدیم ، در ادامه این مقاله به نحوه سیگنال دهی میانگین متحرک و نحوه استفاده از آن خواهیم پرداخت . از روش های مختلفی برای سیگنال دهی توسط این اندیکاتور استفاده می شود .
1.تقاطع طلایی و تقاطع مرگ
یکی از محبوب ترین استراتژی هایی که در میانگین متحرک از آن استفاده می شود استفاده از تقاطع طلایی و مرگ است . همان طور که از اسم آن مشخص است این استراتژی از تقاطع دو میانگین متحرک با بازه های زمانی مختلف به دست می آید .تقاطع طلایی به منزله سیگنال خرید و تقاطع مرگ به منزله سیگنال فروش است .معامله گران بلند مدت معمولا برای استفاده از این استراتژی از بازه های زمانی بلند مدت تر مثل 50 و 200 و معامله گران کوتاه مدت از بازه های زمانی کوتاه مدت مثل 26 و 12 استفاده می کنند .
تقاطع طلایی
تقاطع طلایی به زمانی گفته می شود که میانگین متحرک کوتاه مدت تر بعد از برخورد با میانگین متحرک بلند مدت تر به بالای آن صعود می کند . بازه های زمانی محبوب معامله گران که طرفداران زیادی دارد ، 50 و 200 است . یعنی هنگامی که میانگین متحرک 50 به بالای میانگین متحرک 200 صعود کند ، تقاطع طلایی رخ می دهد و به منزله سیگنال خرید است . البته هر معامله گر قادر خواهد بود ، که بازه های زمانی را به دلخواه انتخاب کند و مطابق آن به استراتژی سود ده برسد .تقاطع طلایی 50 و 200 به صورت یک اندیکاتور مستقل هم در Tradingview با نام MA cross قابل دسترسی است .
آشنایی با تقاطع طلایی با ma
اگر معامله گری با این استراتژی اقدام به خرید بیت کوین می کرد ، در طول 9 ماه می توانست 400 درصد سود کسب کند .
تقاطع مرگ
تقاطع مرگ به زمانی گفته می شود که میانگین متحرک بلندمدت تر بعد از برخورد به میانگین متحرک کوتاه مدت ، به بالای آن صعود می کند . این اتفاق به نوعی سیگنال فروش است و معامله گران زیادی از این استراتژی برای معاملات خود استفاده می کنند . یکی از بازه های زمانی محبوب برای معامله گران 50 و 200 است . یعنی زمانی که میانگین متحرک 50 به زیر میانگین متحرک 200 برود ، سیگنال فروش داده است .
تقاطع مرگ در ma
همانطور که در تصویر بالای می بینید بعد از تقاطع مرگ ، بیت کوین به طور کلی در یک روند نزولی قرار داشته است .
2.خطوط حمایت و مقاومت
یکی از استراتژی های دیگری که محبوب معامله گران زیادی است ، استفاده از میانگین های متحرک به عنوان سطوح حمایت و مقاومتی است . همچنین استفاده از میانگین ها ، فرصت های ورود مجدد به بازار را مشخص می کند . این استراتژی به عنوان ورود به هنگام بازگشت قیمت با پول بک شناخته می شود . برای استفاده از این استراتژی معامله گران معمولا از میانگین متحرک ها با بازه های زمانی بلند مدت تر استفاده می کنند .
خط حمایت و مقاومت با ma
در تصویر بالا از میانگین متحرک 100 به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی استفاده شده است و همانطور که می بینید هر بار که از این سطح ، حمایت داشتیم ، رشد خوبی را در بیت کوین شاهد بودیم . در مورد زمان هایی که به عنوان مقاومت عمل کرده نیز ، عملکرد خیلی خوبی داشته و سیگنال های درستی را ارائه داده است . استفاده از این استراتژی طرفدارن زیادی دارد و معمولا سیگنال خطای کمی دارد .
3.فاصله از میانگین متحرک
یک از نکات به شدت مهم در استفاده از میانگین متحرک ، فاصله کندل ها از این خط است . یعنی زمانی که قیمت ناگهان رشد کرده و کندل ها فاصله زیادی از میانگین متحرک گرفته اند ، به نوعی زنگ خطر است و باید منتظر بازگشت روند بود . اگر قیمت به میانگین متحرک نزدیک شده و آن را بشکند به منزله سیگنال فروش است اما اگر همچنان بالای آن باقی بماند به معنای ادامه روند جاری است . هر چه قدرت بیشتری برای فاصله گرفتن از میانگین متحرک دیده شود ، پس آن روند ف یک حرکت قدرتمند و قابل اعتماد است .
سیگنال گیری با استفاده از فاصله از میانگین متحرک
در نموداربالا از میانگین متحرک 50 استفاده شده است . همان طور که در نمودار بالا مشهود است ، در نقاطی که کندل ها به شدت از میانگین متحرک فاصله گرفته اند ، شاهد بازگشت روند بودیم . حتی در مورد آخرین کندل ها نیز این موضوع به وضوح مشخص است و بعد از فاصله گیری زیاد قیمت از این محدوده شاهد اصلاح قیمت بیت کوین بودیم.
کلام آخر میانگین متحرک MA
میانگین متحرک در دسته اندیکاتورهایی قرار دارد که طرفداران زیادی دارد و می تواند استراتژی های مختلفی را در اختیار معامله گران قرار دهد . تغییر بازه های زمانی مختلف ، در نهایت به معامله گر کمک می کند که استراتژی نهایی خود را بسازد و از آن استفاده کند . در نهایت یک معامله گر ماهر باید این را بداند ، استفاده از سیگنال های تنها یک اندیکاتور ، ممکن است با خطاهای زیادی همراه باشد و باید برای خرید و فروش فاکتورهای متفاوت دیگری را نیز در نظر بگیرد .
ممنون از اینکه تا پایان ” میانگین متحرک MA ” همراه ما بودید.
بهترین اندیکاتور حمایت و مقاومت کدام است؟
آیا بهترین اندیکاتور حمایت و مقاومت را میشناسید؟ اگر در بازارهای مالی مثل بازار ارزهای دیجیتال، بورس، طلا و سکه، فارکس و … معامله کرده باشید، نیاز به تعیین حدود قیمتی مقاومتی و حمایتی را در تحلیل تکنیکال نیاز پیدا می کردید. بهترین اندیکاتور حمایت و مقاومت برای تشخیص خطوط حمایت و مقاومت به معامله گران و سرمایه گذاران بازارهای مالی کمک می کند تا حد ضرر و حد سود را برای معاملات خود به روش اصولی مشخص کنند، پس اگر شما هم در بازارهای مالی فعالیت دارید و دوست دارید از بهترین اندیکاتور حمایت و مقاومت برای تعیین حد سود و ضرر استفاده کنید، این مطلب برای شما نوشته شده است.
بهترین اندیکاتور حمایت و مقاومت
اندیکاتور حمایت و مقاومت از دیگر اندیکاتورهای حائز اهمیت و کاربردی برای شناسایی نقاط حمایت و مقاومت سهم در بورس است. اندیکاتور انواع خطوط حمایت و مقاومت حمایت و مقاومت کمک می کند نقاط گوناگون حمایت و یا مقاومت یک سهم را شناسایی کنید. دانلود این اندیکاتور را به افرادی که در بازار بورس فعالیت دارند توصیه می کنیم. به صورت کلی هنگامی که سطوح مقاومت شکسته می شود، بدین معنی است که قدرت خریداران بیشتر از قدرت فروشندگان می باشد و سهم سیر صعودی به خود خواهد گرفت و شاهد رشد آن دارایی در بازار مالی مورد نظر خواهیم بود.
همان طور زمانی که سطوح حمایت شکسته می شود، بدین معنی خواهد بود که قدرت فروشندگان بیشتر از قدرت خریدارن است و آن دارایی روند نزولی به خود خواهد گرفت. شناسایی خطوط حمایت و مقاومت کار ساده ای است و اندیکاتور حمایت و مقاومت به سادگی نقاط مختلف حمایت و مقاومت را تعیین خواهد کرد. با استفاده از اندیکاتور حمایت و مقاومت به راحتی می توانید حمایت ها و مقاومت های مهم سهم، رمزارز یا هر دارایی دیگری در بازارهای مالی مختلف را شناسایی فرمایید.
خط حمایت و مقاومت چیست؟
ذکر این نکته ابتدای این بخش الزامی است که به خط حمایت و مقاومت؛ Support و Resistance هم می گویند. شاید بسیاری از افراد با معنی این واژه ها آشنایی نداشته باشید، لذا در نظر داشته باشید که سطحی است که در آن تمایل به خرید یا تقاضا به اندازه کافی قوی است و بر روی فشار بر فروش غلبه می کند، ولی در مقابل مقاومت بر عکس حمایت عمل می کند.
این گونه هم می توان گفت که حمایت و مقاومت سطحی است که در آن فشار عرضه بر تقاضا غلبه می کند، به شکلی که ارائه دهنده نقاط اتصال کلیدی و مهمی که در آن ها نیرو های عرضه و تقاضا به هم می رسند. بسیاری از افراد معتقدند وقتی که قیمت به سطح مقاومت نزدیک شود، عرضه از تقاضا پیشی خواهد گرفت و بدین ترتیب از افزایش قیمت به بالای سطح مقاومت جلوگیری می شود.
خط حمایت و مقاومت در بورس
بورس یا بازار ارزهای دیجیتالی هر کدام بازارهایی بسیار بزرگ هستند که در آن تریدرها به انجام معامله می پردازند، در حال حاضر بورس هر دوی این بازارها طرفداران بسیاری را به خود اختصاص داده اند و چنانچه بخواهیم معنی خط حمایت و مقاومت را عنوان کنیم؛ باید گفت که به سطحی از قیمت می گویند که احتمالا در آن تقاضا به اندازه ای زیاد می شود که از کاهش بیشتر قیمت بتواند جلوگیری کند، مقاومت گفته می شود و برعکس. تعریف خط حمایت و مقاومت بدین معنی است که خریدار به خرید و معامله تمایل بیشتری نشان دهد و در مقابل فروشندگان هم تمایل کمتری به فروش پیدا کنند. بدین شکل احتمال این که قیمت به زیر سطح حمایت سقوط نکند بیشتر می شود.
خط حمایت و مقاومت در فارکس
فارکس نیز یک بازار بسیار بزرگ است که در آن افراد و سرمایه گذاران برای معامله اقدام می کنند، گفته شده است که در این بازار روزانه افرادی وجود دارند که مبالغ هنگفتی از این طریق سود به دست خواهند آورد. حال چیزی که باید در نظر داشته اینجاست که حمایت و مقاومت در بازار فارکس نیز قابل استفاده است، بدین شکل که عرضه در این سطح در بازار فارکس با افزایشی در عرضه شروع می شود، برای همین فروشندگان حس می کنند که قیمت فعلی بیشتر از ارزش واقعی آن است و به امید این می فروشند که قیمت آینده آن کاهش خواهد یافت.
نحوه کشیدن خط حمایت و مقاوت
در خصوص رسم این خطوط باید گفت که سه مرحله دارد و همچنین از اتصال حداقل دو کف یا سقف قیمت در نمودار تشکیل می شود. در ابتدا فرد باید سطوحی را که نقطه هایی را در آن قرار داده اند که در چندین ریورس دیده شده است در نمودار خود قرار بدهد و در ادامه پس از آن باید نزدیک ترین اعداد رند به ریورس ها را مارک کند و در نهایت باید خطوطی که در بالای قیمت اعداد رند نشسته اند را پاک و حذف کند. البته رسم این خطوط خیلی آسان نخواهد بود و معمولا افراد مبتدی قادر نیستند که این کار را انجام دهند و بهتر است در این خصوص آموزش های لازم را ببینند.
آیا اندیکاتوری برای رسم خط حمایت و مقاوت وجود دارد؟
رسم این خطوط به هیج وجه ساده نیست، از همین روی بسیاری از افراد برای رسم آن روی کمک اینترنت حساب باز می کنند. نکته مهم اینجاست که هیچ اندیکاتوری که بتواند به صورت دقیق و صحیح این خطوط را برای افراد رسم کند، در اینترنت دیده نمی شود و تنها راه حل رسم درست و دقیق آن این است که افراد آموزش رسم این خطوط را به شکل دقیق یاد بگیرند و خودشان این خطوط را رسم کنند تا مشکلی برای آن ها ایجاد نشود. در ادامه 3 مورد از اصلی ترین اندیکاتورها برای تعیین نقاط مهم حمایت و مقاومت را برای شما معرفی کرده و شرح داده ایم.
1) اندیکاتور RSI یا قدرت نسبی
اندیکاتور RSI یک اسیلاتور است که می توان با استفاده از آن، قدرت خریدار و فروشنده را در بازار تعیین کرد. آر اس آی با در نظر گرفتن قیمت بسته شدن یک دارایی در یک دوره مشخص که به صورت پیش فرض 14 روز در نظر گرفته شده است، قدرت نسبی بازار را به نمایش خواهد گذاشت. بازه نوسانی اندیکاتور RSI بین صفر و صد است و به صورت کلی این اندیکاتور بیانگر مومنتم بازار است و آن را در تغییرات قیمتی و روند قیمتی بازار نشان می دهد. به بیان دیگر وقتی که مومنتم و قیمت باهم در حال افزایش باشند، بیانگر قدرت زیاد روند صعودی بوده و این افزایش مومنتم بازار نشان می دهد که معامله گران همچنان خریدار آن هستند.
در مقابل، وقتی که قیمت افزایش پیدا می کند ولی مومنتم در حال کاهش است، بیانگر ضعیف شدن روند صعودی بوده و خبر از اتمام روند صعودی فعلی بازار خواهد داد. به صورت کلاسیک، اندیکاتور RSI دو محدوده و منطقه اشباع فروش و اشباع خرید دارد. هنگامی که عدد شاخص قدرت نسبی بیشتر از 70 باشد، می گویند که بازار در محدوده اشباع خرید قرار گرفته است.
همچنین هنگامی که مقدار عددی این اندیکاتور کمتر از 30 شود، می گویند بازار در محدوده اشباع فروش قرار دارد. به عنوان مثال هرچقدر مقدار اندیکاتور قدرت نسبی به سقف که 100 است و کف خود یعنی صفر نزدیک تر شود، بیانگر اتمام روند فعلی و تغییر روند و یا پولبک زدن به سطح مقاومت و سطح حمایت شکست شده و ادامه روند فعلی می باشد.
به هر حال، بالا بودن عدد این اندیکاتور بیانگر اصلاح قیمت یا بازگشت روند است، ولی انجام معاملات و خرید و فروش تنها با توجه به این اندیکاتور، روش صحیحی نیست، چرا که مثل دیگر اندیکاتورها و ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال، اندیکاتور RSI نیز می تواند خطا داشته باشد، از همین روی روش صحیح این است که از این اندیکاتور در کنار سایر ابزارهای تحلیلی مورد استفاده قرار گیرد. ترکیب چند اندیکاتور موجب خواهد شد که خطای تحلیل تا حدود بسیار زیادی کاهش پیدا کند.
2) میانگین متحرک یا Moving Average
میانگین متحرک اندیکاتوری است که تغییرات قیمت را به شکل اصلاح شده و با گرفتن میانگین قیمت آن در یک دوره زمانی از پیش تعیین شده نمایش می دهد. با استفاده از این شاخص، روند قیمت به سادگی قابل تشخیص است، به این خاطر که این اندیکاتور از داده های قیمتی قدیمی تر بهره می گیرد، یک شاخص پس رو به شمار می آید. میانگین متحرک ساده و میاتگین متحرک نمایی دو نوع از مووینگ اوریج ها هستند که بیشترین کاربرد را میان هم نوعان خود دارند. میانگین متحرک ساده، میانگین قیمت را در یک دوره زمانی تعیین شده نشان می دهد. به عنوان مثال، میانگین متحرک ساده 10 روزه یا SMA-10 میانگین قیمت را در 10 روز گذشته محاسبه کرده و آن را به نمایش خواهد گذاشت.
از طرفی میانگین متحرک نمایی، میانگین قیمت در یک دوره از پیش تعیین شده را با ضریب بیشتر روزهای اخیر مورد محاسبه قرار می دهد. در واقع هر چقدر دوره زمانی این شاخص بیشتر شود، تغییرات اندیکاتور به نسبت قیمت، کندتر و با تاخیر بیشتر ممی شود .
3) اندیکاتور بولینگر باند یا Bollinger Bands
نوسانات بازار به وسیله اندیکاتور بولینگر باند قابل محاسبه است. بولینگر باند از سه خط تشکیل شده است؛ خط میانی یک میانگین متحرک ساده است و یک خط در بالا و یک خط در پایین این میانگین متحرک قرار دارند که این دو خط بالا و پایین یا باندهای اندیکاتور بولینگر، انحراف معیار میانگین متحرک محسوب می شوند. جالب است بدانید که با افزایش نوسانات و تغییرات قیمت، فاصله این باندها تغییر کرده و این خطوط به هم نزدیک یا از هم دور خواهند شد.
نزدیک شدن قیمت به باند بالایی این اندیکاتور، به منزله قرارگیری قیمت در محدوده اشباع خرید و نزدیک شدن قیمت به باند پایین آن، به منزله قرارگیری قیمت در محدوده اشباع فروش خواهد بود. همچنین شکستن باندهای این اندیکاتور هم که اتفاقی بسیار نادر است، قدرت روند فعلی بازار را نشان خواهد داد .
همان طور که ابتدای مقاله به شما قول دادیم، در این مطلب به معرفی 3 مورد از بهترین اندیکاتور های حمایت و مقاومت در تمامی بازارهای مالی پرداختیم.
چنانچه به دنیای بلاکچین علاقه دارید، مطلب استراتژی های معاملاتی ارز دیجیتال برای ایرانی ها را حتما مطالعه کنید.
شما تا به حال از چه اندیکاتوری استفاده کرده اید؟ استفاده شما، فایده ای هم داشته است؟
چگونه به سهولت خطوط حمایت و مقاومت را رسم کنیم
یکی از اولین مهارت هایی که شما باید به عنوان یک تریدر پرایس اکشن یاد بگیرید این است که چگونه خطوط حمایت و مقاومت بکشید (گاهی اوقات آنها به عنوان سطوح نامیده می شوند). ترسیم خطوط حمایتی و خطوط مقاومت درست ، کار ساده ای برای یک تریدر مبتدی نیست. بسیاری این مهارت را به درستی یاد نمی گیرند و از روی سرخوردگی و ناکامی در اینترنت دنبال یک اندیکاتور می گردند که خطوط را برای آنها به صورت خودکار رسم کند. متاسفانه هیچ اندیکاتوری که بصورت صحیح خطوط حمایت و مقاومت را رسم کند، وجود ندارد. که به این معنی است که تنها امیدی که این معامله گران بتوانند از خطوط حمایت و مقاومت در ترید خود استفاده کنند این است که آنها یاد بگیرند که چگونه خطوط را خودشان بکشند.
اگر شما یکی از تریدرهای نا امیدی هستید که به نظر نمی رسد هیچ وقت بتوانید خطوط حمایت و مقاومت مناسب را در نمودار خود داشته باشید، این مقاله را مطالعه کنید. چرا که در مقاله امروز من قصد دارم به شما راهنمای گام به گام چگونگی شناسایی و ترسیم خطوط حمایت و مقاومت در بازار را به شما بدهم. در پایان این مقاله می توانم تضمین کنم که شما می توانید خطوط حمایت و مقاومت را مانند حرفه ای ها بکشید، و قادر به استفاده از آنها در ترید خود باشید.
نحوه شناسایی خطوط حمایت و مقاومت
برای شروع من باید به شما نشان دهم چگونه خطوط حمایت و مقاومت را در نمودارهایتان شناسایی کنید، زیرا این که شما بتوانید خطوط درست را رسم کنید یک چیز است، وپیدا کردن این خطوط در مرحله اول یک چیز دیگر است. تعیین این که خطوط حمایت و مقاومت کجا قرار گرفته اند در واقع فرایند ساده ایست، گر چه اگر شما هیچ دانشی در مورد نحوه کار خطوط حمایت و مقاومت نداشته باشید این چیزی است که می تواند دشوار باشد. برای کسانی که نمیدانند، خطوط حمایت و مقاومت، باید بگویم که این خطوط در واقع نقاطی هستند که بازار احتمال بالایی دارد ریورس شود. دلیل اینکه آنها احتمال بالایی دارند که بازار را معکوس کند، این است که خطوط را از نقاطی از بازار که در گذشته ریورس انجام شده است، رسم می شوند. ایده این است که اگر بازار چندین بار از تقریبا همان نقطه در گذشته تغییر کرده است، پس احتمال دارد که در آینده نیزهمین کار را بکند. (بعدا متوجه خواهید شد). این به این معنی است که همه چیزی که ما برای شناسایی خطوط حمایت و مقاومت در بازار باید انجام دهیم ، این است که باید به دنبال نقاطی باشیم که چندین بار باعث ریورس شدن بازار در قیمتی مشابه شده اند@bourse.helper.team
در این تصویرمیبینیم که در چارت یک ساعته آزی دلار 8 بار ریورس صورت گرفته است. شما می توانید ببینید که هر کدام از ریورس های بالا، از قیمت هایی کاملا نزدیک به یکدیگر شکل گرفته است. این به ما می گوید که یک خط حمایت باید در جایی نزدیک به جایی که این ریورس ها آغاز شده اند، پیدا کرد، زیرا برای اینکه یک خط حمایت در واقع در بازار وجود داشته باشد، باید چندین معکوس از قیمت های مشابه به یک دیگرانجام شده باشد.
در این تصویر شما می توانید 5 ریورس که در نمودار 1 ساعت USD/JPY رخ داده است را مشاهده کنید.
باز هم، هر یک از ریورسهایی که در اینجا مشاهده میکنید، از قیمتهای مشابه به یکدیگر شروع شده است، که این یعنی خطوط مقاومت در اینجا وجود دارد که ما میتوانیم آنها را در نمودارهایمان قرار دهیم. حالا که من چند نمونه از چگونگی شناسایی خطوط حمایت و مقاومت را نشان دادم، آنچه که من می خواهم انجام دهم این است که شما را با فرآیند تشخیص محل قرار گیری انواع خطوط، آشنا کنم. از آنجا که هرچند شما خطوط حمایت و مقاومت را به همان شکل پیدا می کنید، خط حمایت یا خط مقاومت تنها به این معنی است که جابجایی ها در رابطه با قیمت بازار فعلی شکل گرفته است[email protected]
نحوه شناسایی خطوط حمایت
پیدا کردن جایی که خطوط حمایت ممکن است در بازار قرار گیرد ساده است، همه چیزهایی که باید انجام دهید این است که نقاطی را که همه ریورس ها اخیر زیر قیمت کنونی بازار صورت گرفته است را مارک کنید. علامت گذاری این نقاط باعث می شود که شما بتوانید مکان هایی را که در آن خطوط بالقوه وجود دارد را بیابید، زیرا شما قادر خواهید بود که ببینید که کجا چندین ریورس در قیمت های مشابه اتفاق افتاده است[email protected]
در تصویر بالا می توانید ببینید که تمام ریورسهای اخیر که در انواع خطوط حمایت و مقاومت زیر قیمت فعلی بازار در نمودار 1 ساعت USD/JPY رخ داده است را مشخص کرده ام.
توجه: خط قرمز نشان دهنده قیمت فعلی بازار است.
فقط با نگاه کردن به جایی که این ریورس ها شکل گرفته اند، می توانید ببینید که بعضی از این ریورسهای قیمت از قیمتی نزدیک به آنچه که در گذشته ریورس صورت گرفته، آغاز شده است. ما می دانیم که ریورس های متعددی از قیمت های مشابه در زیر قیمت فعلی بازار، به معنای وجود خطوط حمایت است، بنابراین کار بعدی ما این است که خطوطی را که از محل ریورس هایی که از قیمت های مشابه منشأ می گیرند، مارک کنیم تا بدانیم چه تعداد خطوط حمایت میتوانیم از این منطقه رسم کنیم.
این تصویری است که ما فقط در آن نگاه کردیم، اما با خطوط مشخص شده، به راحتی امکان دیدن نقاطی را که چندین معکوس در اطراف قیمت های مشابه به یکدیگررخ داده است وجود دارد. شما می توانید ببینید که در مجموع 7 خط وجود دارد، که اساسا به این معنی است که 7 خطوط حمایت بالقوه می توانیم رسم کنیم. هنگامی که شما مثل من خطوط را از طریق ریورس ها در تصویر بالا می کشید، می خواهید مطمئن شوید که تا جای ممکن ریورس ها را در نظر گرفته اید. با این کار، منظور من این است که شما باید خطوط را به همان اندازه که می توانید تغییر دهید، لمس کنید، حتی اگر این بدان معنی است که شما از بدنه کندل های ریورس به عقب برگردید. در تصویر می توانید ببینید که برخی از خطوطی که من کشیده ام ، در تمام ریورس هایی که مارک کرده بودم لمس نشده اند، اما آنها از بیشتر نقاط عبور کرده اند، و آنهایی که آنها لمس نشده اند هم انقدر نزدیک به خطوط اند که به عنوان بخشی از ریورس هایی که در اطراف این نقاط اتفاق افتاده در نظر گرفته می شود. بیش از حد نگران نباشید که خطوط را کاملا دقیق رسم کنید. این خطوط خطوط حمایتی نیستند که ما قصد استفاده از آن برای ورود به معاملات باشیم، آنها فقط خطوطی هستند که به ما کمک می کنند تا ببینیم که خطوط حمایت بالقوه در بازار وجود دارد. در بخش بعدی من به شما چگونگی رسم خطوط حمایت واقعی را نشان می دهم. بیایید نگاهی به مثال دیگری بیاندازیم تا مطمئن شویم که روند روشن است[email protected]
در این تصویر من تمام ریورس هایی که در نیمه اول ماه دسامبر در EUR/USD اتفاق افتاده را مشخص کرده ام. همانطور که می بینید قیمت فعلی بازار بالاتر از قیمت هایی است که این ریورس ها رخ داده است. این به ما می گوید که هر خطی در اینجا تشکیل شده است باید خطوط حمایت باشد؛ چرا که آنها فقط می توانند زیر قیمت فعلی بازار شکل بگیرند نه بالاتر از آن. با تمام ریورس های مشخص شده، وظیفه بعدی این است که خطوط را از طریق ریورس هایی که در قیمتهای مشابه رخ داده است بکشیم، تا بدین ترتیب بدانیم که واقعا چه تعداد خطوط حمایت در اینجا وجود دارد[email protected]
در اینجا نشان داده ایم که با رسم چند خط مشخص شده که از نقاطی که به دفعات ریورس از آنها اتفاق افتاده، چارت چطور دیده می شود.
همانند مثال قبلی، در مجموع 7 خطوط ریورس وجود دارد. واقعیت این است که 7 خط وجود دارد که به ما می گوید که 7 خط حمایت وجود دارد که ما می توانیم از این قسمت پرایس اکشنی رسم کنیم. باز توجه کنید که چگونه تمام خطوطی که من کشیده ام، حداکثر تعداد ریورس را که با قیمت های مشابه به یک دیگر مربوط می شود لمس می کند. مانند مثال دیگر برخی از خطوط تمام ریورس ها را لمس نمی کند، اما همه آنها موفق می شوند که حداقل 3 تا را داشته باشند، بنابراین همیشه به یاد داشته باشید که وقتی خطوط خود را رسم می کنید مطمئن شوید که حداقل 3 ریورس که در قیمت های مشابه رخ داده است را لمس کند. اگر آنها فقط دو ریورس را لمس می کنند، بر روی نمودارهای خود بازگردید به عقب تا نقاطی را پیدا کنید که در آن قیمت ها بیشتربا ریورس روبرو شده اند و سپس سطوح خود را برمبنای این ریورس ها رسم کنید[email protected]
چگونگی شناسایی خطوط مقاومت
شناسایی خطوط مقاومت به نحوی بسیار شبیه به خطوط حمایت است که ما آن را بررسی کرده ایم. ما برای اولین بار نقاطی را که در آن ریورس های اخیر رخ داده است را مارک می کنیم و سپس خطوط را از طریق این نقاط به عنوان وسیله ای برای تعیین اینکه چند خط مقاومت در واقع در بازار وجود دارد، رسم می کنیم. تفاوت اصلی بین تعیین دو خط، این است که ما خطوط مقاومت را با علامت گذاری ریورس های اخیر که بالاتر از قیمت فعلی بازار بوده اند، شناسایی می کنیم، نه زیر آن[email protected]
در تصویر بالا می بینید که من برخی از ریورس هایی که در AUD/USD رخ داده اند را مشخص کرده ام.
همه این ریورس ها در بالای قیمت فعلی بازار رخ داده است، به این معنی که خطوطی که ما در نهایت با استفاده از این ریورس ها رسم می کنیم خطوط مقاومت هستند، زیرا آنها همیشه نقاطی را نشان می دهند که در آن بازار به طور بالقوه می تواند از حرکت به سمت بالا باز ایستد.
چگونه می توانید خطوط حمایت و مقاومت را در چارت رسم کنید
حالا که من به شما نشان دادم چگونه نقاطی را که خطوط حمایت و مقاومت در بازار وجود دارد شناسایی کنید، آخرین کاری که باید انجام دهم، این است که به شما نشان دهم که چگونه خطوط حمایت و خطوط مقاومت را در نمودار خود رسم کنید. قرار دادن خطوط آسان است، همه چیزهایی که لازم دارید انجام دهید این است که دنبال نزدیک ترین اعداد بزرگ رند به خطوطی که از طریق ریورسهایی که در قیمتهای مشابه رسم کرده اید، بگردید.
نکته: اعداد رند بزرگ، قیمت هایی از بازار هستند که با 00به پایان می رسد، به عنوان مثال 112.600 با دو صفر به پایان می رسد بنابراین یک عدد رند بزرگ است.
دلیل اینکه خطوط حمایت و مقاومت همیشه در سطوح اعداد رند بزرگ قرار دارند، به دلیل یک پدیده به نام خوشه بندی سفارش است. خوشه بندی سفارش (Order Clustering) این است که در آن سفارشات، به طور خاص دستور سفارشات استاپ لاست، در حدود سطوح رند در بازار جمع می شوند. هیچ کس نمی داند که چرا این اتفاق می افتد، مطالعات متعددی انجام شده است، اما نتایج
آن به نتیجه ای معتبر در مورد دلیل آن نرسیده است. با وجود اینکه هیچکس نمی تواند در مورد اینکه چرا سفارشات تمایل دارند در حول قیمت های رند جمع شوند توافق کند، تصور می شود که این یک مفهوم بسیار واقعی است که بخش بزرگی از حرکت قیمت را انجام می دهد. واقعیت این است که سفارشات در قیمت های رند موجب می شود که آنها یک مغناطیسی برای بازار باشند، زیرا تریدرهای بانک می دانند که با ایجاد یک کندل اسپایک در حول اعداد رند، می توانند دستور استاپ لاست زیادی را فعال کنند که به آنها امکان می دهد تعداد زیادی از معاملات خود را در قیمت مناسب قرار بدهند[email protected]
چگونه خطوط حمایت را بکشیم
رسم خطوط حمایت یک فرایند سه مرحله ای است. شما ابتدا باید خطوطی را که نقاطی را در آن قرار داده اند که در آن چندین ریورس رخ داده اند در نمودار خود قرار دهید، همانطور که در بخش قبلی نشان دادم، سپس باید نزدیک ترین اعداد رند به این ریورس ها را مارک کنید، و در نهایت باید خطوطی که در بالای قیمت اعداد رند نشسته اند را پاک کنید.
در این تصویر 7 خط ریورس در نمودار 1 ساعته EUR/USD مشخص شده اند.
می توانید ببینید که من اعداد رند را که نزدیک خطوط ریورس در نمودار است، را مشخص کرده ام. این اعداد رند نقاطی هستند که خطوط حمایت قرار دارند. این واقعیت که ما شاهد چندین ریورس از نقطه ای که این عدد رند هستند پیدا می کنیم، به ما می گوید که تریدرها اغلب باید از آنها به عنوان نقطهای برای قرار دادن استاپ لاست استفاده کنند، بنابراین همه کاری که ما باید انجام دهیم این است که خطوطی را که بالای اعداد رند قرار دارند را پاک کنیم
در اینجا شما می توانید ببینید که نمودار با تنظیم خطوط ریورس روی اعداد رند چطور دیده می شود. حال این خطوط، خطوط حمایت صحیح هستند که اگر بازار در آینده به خطوط بازگشت کند، برای ورود به معاملات خرید مورد استفاده قرار می گیرند.
اجازه دهید به مثال دیگری بپردازیم:
این تصویر 4 خط ریورس را که در AUD/USD مشخص شده را نشان می دهد.
درست مثل مثال قبل ، انواع خطوط حمایت و مقاومت میبینید که اعداد رند بزرگ را که در نمودار در نزدیکی خطوط ریورس قرار گرفته اند، رسم کرده ام. ما می دانیم که این تعداد عدد رند بزرگ نقاطی اند که خطوط حمایت پیدا می شوند، بنابراین کار بعدی ما این است که خطوط ریورس که بالای اعداد رند می نشینند را حذف کنیم.
این تصویر چگونگی نمودار پس از آن است که من خطوط ریورس را در بالای اعداد رند را حذف کرده ام.
حالا که آنها پاک شده اند، خطوط ریورس، خطوط حمایت می شوند و شما می توانید آنها را جهت ورود به معاملات خرید در صورت بازگشت مجدد بازار به آنها، مانیتور کنید. حال اجازه دهید نگاهی به چگونگی رسم خطوط مقاومت بیاندازیم.
چگونگی رسم خطوط مقاومت
رسم خطوط مقاومت اساسا شبیه به رسم خطوط حمایت می باشد، تنها تفاوت بین این دو این است که به جای ترسیم اعداد رند بزرگ در نزدیکی خطوط ریورس زیر قیمت فعلی بازار، ما در حال تخمینی اعداد رند نزدیک به خطوط ریورسی که ما در بالاتر از قیمت فعلی بازار قرار دارند، هستیم[email protected]
در تصویر بالا می توانید ببینید که اعداد رند که نزدیک به 6 خط ریورس که بالاتر از قیمت فعلی بازار در EUR/USD تشکیل شده است را مارک کرده ام. این واقعیت که آنها بالاتر از قیمت فعلی بازار شکل می گیرند بدین معنی است که خطوط مقاومت باید در اینجا پیدا شوند، زیرا خطوط حمایت تنها می توانند در زیر قیمت فعلی بازار شکل بگیرند. برای رسم خطوط مقاومت در نمودار خود، شما فقط نیاز به حذف خطوط برگشتی موجود در بالای ارقام رند دارید.
در اینجا چگونگی تصویرقبل پس از حرکت دادن خطوط ریورس به نزدیکترین اعداد رند، را می بینید. حالا که ما آنها را به بالای اعداد رند انتقال دادیم، خطوط ریورس خطوط مقاومتی می شوند که ما می توانیم برای پیدا کردن ورودی های احتمالی به معاملات فروش استفاده کنیم.
درس سوم تحلیل تکنیکال: حمایت ها و مقاومت ها
حمایت و مقاومت یکی از پرکاربردترین و مهمترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال به شمار می رود. که در این درس سعی میکنیم با مفاهیم کلی آنها آشنا شویم.
حمایت و مقاومت support & resistant
حمایت و مقاومت یکی از پرکاربردترین و مهمترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال به شمار می رود. به شکل زیر توجه کنید:
همان طور که می بینید وقتی بازار در یک روند انواع خطوط حمایت و مقاومت صعودیست و با ساختن یک قله باز می گردد با یک سطح مقاومت برخورد کرده، و زمانی که بازار در حال کاهش است و با ساختن یک کف باز میگردد با یک سطح حمایت برخورد کرده است. به همین شکل سطوح حمایت و مقاومت در طول زمان به طور مداوم و پی در پی شکل می گیرند.
شناسایی سطوح حمایت و مقاومت
نکته ای که در مورد این سطوح حائز اهمیت است این است که این خطوط کاملا دقیق و مشخص و همیشگی نیستند بلکه به صورت یک محدوده مشخص می شوند. نواحی حمایت و مقاومت به وسیله ابزارهای مختلفی مثل خطوط فیبوناچی، زوایای گن، خطوط روند، پیوت پوینت ها و . مشخص میشوند که در بخش های بعدی به توضیح هریک میپردازیم.
گاهی اوقات به نظر می رسد که یک سطح حمایت و یا مقاومت شکسته شده است اما کمی بعد متوجه خواهید شد که بازار تنها در حال آزمودن آن سطح بوده است که این امر در تحلیل ها تحت عنوان ریتست مطرح میشود. این تست کردن ها معمولا به وسیله ی سایه ی شمع ها انجام میشود. زمانی که قیمت سطحی را امتحان میکند به این معناست که میخواهد از قدرت آن سطح مطمئن شود.
دقت کنید که چگونه سایه ها سطح حمایت را در نمودار یک روزه ی طلای جهانی شکسته اند اما در بالای آن بسته شده اند که نشان می دهد بازار تنها در حال امتحان کردن آن سطح بوده است.
چگونه متوجه شکستن سطح حمایت و مقاومت شویم؟
این پرسش در حقیقت هیچ پاسخ قطعی و همیشگی ای ندارد. برخی معتقدند که زمانی که قیمت بتواند در زیر سطح حمایت بسته شود سطح را شکسته است اما این عقیده همیشه نمی تواند درست باشد.
توجه کنید که چطور در نمودار بالا قیمت در زیر سطح انواع خطوط حمایت و مقاومت حمایت بسته شده اما سپس مجددا بر روی آن بازگشته است. اگر شما در این جا تصور می کردید که سطح حمایت شکسته شده و سهم را می فروختید حقیقتا زیان بسیار زیادی را متحمل می شدید.
پس از مشاهده ی این نمودار متوجه شدید که این سطح حمایت نه تنها شکسته نشده است بلکه حالا بسیار قوی تر نیز عمل خواهد کرد.
برای کمک به شناسایی این به ظاهر شکست ها بهتر است که به سطوح حمایت و مقاومت به صورت یک ناحیه نگاه کنید نه صرفا یک عدد و خط دقیق.
برخی از تحلیلگران نیز معتقند در صورتی که قیمت سه روز یا 5 درصد بالای سطح مقاومت و یا زیر سطح حمایت معامله شود، سطح شکسته شده است.
نکته: در اکثر مواقع شکست سطوح حمایت و مقاومت با افزایش چشم گیر در حجم معاملات همراه است که موضوع نیز می تواند به عنوان یکی از نشانه های شکست سطوح حمایت و مقاومت مدنظر باشد.
سایر نکات جالب در مورد خطوط حمایت و مقاومت
- زمانی که قیمت از یک سطح مقاومت می گذرد، همان سطح می تواند مانند سطح حمایت عمل کند.( در شکل زیر می توان این ویژگی را مشاهده کرد.)
- هرچه قیمت دفعات بیشتری یک سطح را تست کند آن سطح به عنوان حمایت یا مقاومت قوی تری عمل میکند.
- زمانی که یک سطح حمایت یا مقاومت شکسته می شود، قدرت ادامه ی روند شکل گرفته، به قدرت سطح شکسته شده بستگی دارد.
با اندکی تمرین قادر خواهید بود که به راحتی سطوح بلقوه ی حمایت و مقاومت را مشخص نمایید. در درس بعدی خواهید آموخت که چگونه از خطوط حمایت و مقاومت مورب که خط روند ( trend line ) نامیده می شوند استفاده کنید.
خط روند
خط روندها جزو معمول ترین و پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال محسوب می شوند که اگر به درستی رسم شوند می توانند بسیار کارا باشند. متأسفانه بسیاری از معامله گران این خطوط را به درستی رسم نمیکنند و سعی می کنند که این خطوط را به زور با بازار منطبق کنند.
در حالت کلی یک خط روند صعودی از اتصال نقاط مشخص حمایت یا کف ها به یکدیگر رسم می شود و یک خط روند نزولی از اتصال قله ها یا نقاط مقاومت مشخص به یکدیگر.
چگونه خط روند را رسم کنیم؟
برای رسم این خطوط کافیست دو قله یا دو کف اصلی را پیدا کرده و آنها را به هم متصل کنید و .
بله به همین سادگی!
انواع روند
- روند صعودی ( کف های بلندتر higher lows )
- روند نزولی ( قله های کوتاهتر lower highs )
- روند خنثی یا رنج ( ranging or side ways )
به شکل زیر توجه کنید:
نکات مهم در مورد خط روند:
- برای رسم یک خط روند اتصال حداقل دو قله یا کف الزامیست اما سومین قله یا کف نشانه ی تأیید بیشتر خط روند است.
- هرچه خط روندی که رسم می کنید پر شیب تر باشد کمتر قابل اطمینان است و احتمال شکست آن بیشتر است. بهترین خط روند، خطی با شیب 45 درجه است.
- درست مانند خطوط افقی حمایت و مقاومت خطوط روند نیز هرچه بیشتر تست شوند قوی تر می شوند.
- هرگز سعی نکنید به زور خط روند را با بازار منطبق کنید. اگر قله ها یا کف ها به راحتی با هم منطبق نمی شوند نشانه ی این است که آن خط روند درستی نیست. پس خط روند دیگری انتخاب کنید.
کانال ها ( Channel )
اگر در بحث خطوط روند یک گام فراتر رویم و یک خط موازی در سمت دیگر خطوط روند رسم نماییم یک کانال خواهیم داشت. کانال ها یکی دیگر از ابزار تحلیل تکنیکال محسوب می شوند که می توانند برای شناسایی نواحی مناسب خرید و فروش مورد استفاده قرار گیرند. خطوط بالا و پایینی کانال ها نواحی حمایت و مقاومت را نشان می دهند.
برای رسم یک کانال صعودی ( ascending )، کافیست یک خط موازی در کنار خط روند صعودی رسم کنید و سپس آن را طوری حرکت دهید که بیشترین قله های روند صعودی را در بر گیرد. توجه داشته باشید که این خط را برای همان بازه ی زمانی که خط روند رسم شده است باید رسم کنید.
برای رسم یک کانال نزولی ( descending ) کافیست یک خط موازی در کنار خط روند نزولی رسم کنید و سپس آن را طوری حرکت دهید که بیشترین مقدار از کف های روند اخیر را در بر گیرد. و این خط را نیز باید در همان بازه ی زمانی خط روند رسم نمایید.
زمانی که قیمت به خط روند پایینی برخورد می کند این نقطه می تواند محل مناسبی برای خرید باشد و زمانی که قیمت به خط روند بالایی می رسد این نقطه به عنوان محل مناسبی برای فروش محسوب میشود.
انواع کانال ها:
سه نوع کانال وجود دارد،
- کانال صعودی ( ascending channel ) که با قله ها و کف های بلندتر نسبت به قله ها و کف های قبلی ( higher highs and higher lows ) رسم می شود.
- کانال نزولی ( Descending channel ) که با کف ها و قله های کوتاه تر نسبت به کف ها و قله های قبلی ( lower highers and lower lows ) رسم می شود.
- کانال افقی ( Horizontal channel ) که در بازار بدون روند (ranging) رسم می شود.
نکات مهم در مورد کانال ها:
- برای رسم کانال حتما خطوط باید موازی باشد.
- به طور کلی بالای انواع خطوط حمایت و مقاومت کانال ناحیه ی فروش و پایین کانال ناحیه ی خرید محسوب می شود.
- همان طور که در بحث خطوط روند گفته شد، هرگز به زور قیمت را در کانال محدود نکنید. زمانی که یکی از خطوط کانال به یک سو مایل است و خط متناظر دیگر کانال به یک شیب دیگر مایل است این کانال نمی تواند کانال درستی باشد و ممکن است به اشتباهات معاملاتی بزرگی منجر شود.
استفاده از خطوط روند و حمایت و مقاومت
حال که پایه و اساس این خطوط را شناختید وقت آن رسیده که از آنها به عنوان ابزار مفید تحلیل تکنیکال استفاده کنید. برای استفاده از این خطوط دو راه دارید. برگشت ( bounce ) و شکست ( break ).
برگشت ها ( bounce )
همان طور که از اسم این گونه معامله نیز مشخص است، یک روش استفاده از این خطوط وارد کردن دستور خرید و فروش درست بعد از برگشت قیمت از خطوط حمایت و مقاومت است. بسیاری از معامله گران خرد این اشتباه را مرتکب می شوند که سفارشاتشان را دقیقا روی خطوط حمایت و مقاومت قرار می دهند و و منتظر بازگشت قیمت از آن سطح می مانند. گرچه این روش گاهی کارایی دارد اما ایرادش این است که از پیش از آنکه واکنش قیمت به سطح مذکور دیده شود معامله انجام خواهد شد و در صورتی که قیمت موفق به حفظ حمایت یا مقاومت خود نشود و آن را بشکند ضرر زیادی به این معامله گران وارد خواهد کرد.
اما چرا این روش همیشه درست و منطقی عمل نمی کند، زیرا زمانی که ما از استراتژی برگشت برای معامله استفاده می کنیم به دنبال یافتن تأییدی برای اینکه خطوط حمایت و مقاومت عمل خواهند کرد هستیم. پس به جای خرید و فروش درست در روی این خطوط، صبر می کنیم تا قیمت پس از برخورد با این خطوط کمی برگشت پیدا کند و سپس سفارش خرید یا فروش را قرار می دهیم. با این کار از صدماتی که به هنگام شکستن این خطوط به ما وارد می شود جلوگیری خواهد شد.
شکست ها ( breaks )
در یک دنیای ایده آل خطوط حمایت و مقاومت برای همیشه نگه دارنده خواهند بود و ما می توانیم در نزدیکی خطوط حمایت و مقاومت وارد بازار شویم و از آن خارج گردیم و پول زیادی به دست آوریم. اما حقیقت این است که این خطوط بلاخره می شکنند.
بنابراین باید به دنبال استراتژی دیگری برای زمان هایی که این خطوط شکسته می شوند باشیم. دو راه برای استفاده از این شکست ها داریم: راه جسورانه و راه محافظه کارانه.
راه جسورانه
ساده ترین راه برای استفاده از شکست ها این است که زمانی که قیمت یک سطح حمایت یا مقاومت را به طور متقاعد کننده ای شکست وارد بازار شویم. منظور از کلمه ی متقاعد کننده در اینجا این است که قیمت از یک سطح حمایت یا مقاومت مهم به راحتی و با حجم معامله بالا بگذرد.
در این روش انتظار می رود که سطوح حمایت و مقاومت در زیر فشار قیمت کمر خم کند و قیمت بتواند از آن بگذرد.
راه محافظه کارانه
این موقعیت فرضی را در نظر بگیرید، شما تصمیم دارید که روی انس طلای جهانی معامله کنید و انتظار دارید که قیمت پس از رسیدن به سطح حمایت برگردد و صعود کند. خیلی زود خط حمایت شکسته می شود و شما در حال زیان قرار میگیرید. حالا چه می کنید؟
- اشتباه خود را می پذیرید و موقعیت خود را می بندید.
- در موقعیت خود می مانید به امید اینکه قیمت مجددا صعود خواهد کرد.
اگر دومین گزینه را انتخاب نمودید، بنابر این به راحتی متوجه این نوع از معامله خواهید شد. به خاطر داشته باشید، زمانی که شما یک موقعیت را می بندید به این معناست که موقعیتی در جهت عکس موقعیت فعلی و به همان اندازه اتخاذ می کنید.
حال اگر در زمان شکست سطح حمایت به اندازه ی کافی فروش صورت گیرد قیمت مجددا تغییر جهت خواهد داد و نزول خواهد کرد. این پدیده عامل اصلی عملکرد خطوط حمایت به عنوان مقاومت پس از شکست است.
همان طور که حتما متوجه شدید استفاده از مزایای این امر تنها با صبر کردن انواع خطوط حمایت و مقاومت میسر است. به جای اینکه دقیقا در نقطه ی شکست وارد بازار شوید صبر کنید تا قیمت یک بار به سطح قبلی برگردد و اصطلاحا ( pullback ) بزند سپس وارد بازار شوید.
دقت کنید که این تست کردن مجدد ( retests ) خطوط حمایت و مقاومت همیشه اتفاق نمی افتد. بعضی اوقات قیمت تنها در یک جهت حرکت خواهد کرد و شما را پشت سر جا خواهد گذاشت. به این دلیل، همیشه باید از دستور توقف زیان استفاده کنید و هرگز، دقت کنید، هرگز تنها به خاطر اینکه امیدوارید قیمت برگردد در یک معامله اشتباه پا فشاری نکنید.