تعریف Price Action

فرهنگ مفاهیم و اصطلاحات تخصصی بازارهای مالی و اقتصادی
چیست؟
خرید و فروش هم زمان یک دارایی در بازار های متفاوت برای کسب سود از تفاوت قیمت ها آربیتراژ گفته میشود. به عبارتی سود آربیتراژی زمانی ایجاد میشود که یک کالای مشابه در دو بازار مختلف یا در مواردی خاص در دو قالب متفاوت عرضه میشود اما قیمت های یکسانی ندارد.
وجود آربیتراژ نتیجه ناکارآمد بودن بازار است و مکانیزمی ایجاد میکند که موجب میشود قیمت ها به طرز قابل توجهی از ارزش منصفانه و واقعیشان در درازمدت منحرف نشود.
درک آربیتراژ
فرض کنید قیمت خودرو صفرکیلومتر در کارخانه ۲۰ میلیون تومان و در نمایشگاه ۲۱ میلیون تومان است. شما میتوانید با خرید فوری خودرو از کارخانه و فروش آن به خریدار نهایی ۱ میلیون تومان سود کنید. به این سود، سود آربیتراژی گفته میشود . شرکت های بینالمللی که سهامشان در بورس کشورهای مختلف عرضه شده است نیز میتوانند سود آربیتراژ داشته باشند. به این صورت که ممکن است سهام شرکتی در بورس ژاپن به قیمتی معامله شود که با قیمت آن در بورس آمریکا متفاوت باشد. سرمایه گذارانی که از این اختلاف قیمت مطلع باشند میتوانند از این فرصت برای کسب سود استفاده کنند.
البته با توجه به پیشرفت تکنولوژی، کسب سود از قیمت گذاری اشتباه در بازار بسیار مشکل شده است. بیشتر معامله گران از سیستمهای کامپیوتری استفاده میکنند تا نوسانات ابزارهای مالی مشابه را رصد کنند. در مورد هر قیمت گذاری اشتباه و ناکارآمدی معمولاً به سرعت اقدامات لازم انجام میگیرد و فرصت کسب سود از آن، اغلب در عرض چند ثانیه حذف میشود. این بازار ها از کارایی بیشتری برخوردار هستند.
اهمیت ARBITRAGE چیست؟
معامله گران آربیتراژ در مسیر کسب سود، کارایی (Efficiency) بازارهای مالی را افزایش می دهند. با خرید و فروش آن ها، تفاوت قیمت بین دارایی های یکسان یا مشابه کمتر می شود. قیمت دارایی هایی با قیمت پایین تر افزایش می یابند، در حالی که دارایی های با قیمت بالاتر عرضه می شوند و قیمت آن ها کاهش می یابند. به این ترتیب آربیتراژ ناکارآمدی در قیمت گذاری بازار را برطرف می کند و نقدشوندگی را به بازار می افزاید.
آربیتراژ کننده
تعریف آربیتراژ کننده(Arbitrageur)چیست؟
آربیتراژ کننده ها گروهی از سرمایه گذاران به حساب میآیند که از عدم کارایی در بازار استفاده میکنند و با انجام معاملات همزمانی که به نوعی یکدیگر را خنثی میکنند، بازده بدون ریسک کسب میکنند. یک آربیتراژ کننـده به طور مثال به دنبال اختلاف قیمت بین سهام شرکت هایی است که در بیش از یک بازار سهام خرید و فروش میشوند. آنها با خرید سهام شرکتی که در یکی از بازارها مثلاً بورس توکیو کمتر از ارزش واقعی قیمت گذاری شده و فروش استقراضی سهام همان شرکت در بازاری دیگر نظیر بورس لندن به قیمت بالاتر، با قبول کمترین میزان ریسک (حتی بدون هیچ ریسکی) سودهای زیادی به دست میآورند.
توضیحاتی در مورد آربیتراژ کننده
آربیتراژ کننده ها معمولاً سرمایه گذاران بسیار با تجربهای هستند، چراکه فرصتهای آربیتراژ به سختی یافت میشوند و نیازمند سرعت عمل بسیار در انجام معاملات هستند. آربیتراژ کنندهها همچنین نقش مهمی در عملیات بازار سرمایه برای بهبود کارایی اطلاعاتی بازار ایفا میکنند. به عبارتی همچنان که تلاش آنها در استفاده از عدم کارایی بازار در قیمت گذاری سهام است، با فعالیتهای خود کمک میکنند تا قیمت واقعی سهام شناسایی و اختلاف قیمت در بازارهای مختلف از بین برود. در بورس اوراق بهادار تهران سازوکار و ابزار لازم برای آربیتراژ کننده ها وجود ندارد.
تعریف آلفا(Alpha) چیست؟
آلفا در مباحث مالی، نشانگر دو چیز است:
اول: آلفا معیاری برای سنجش عملکرد بر مبنای ریسک تعدیل شده است.
آلفا که اغلب آن را بازده فعال یک سرمایه گذاری در نظر میگیرند، عملکرد یک سرمایه گذاری را نسبت به شاخص بازار در نظر میگیرد، زیرا شاخص ها اغلب نشانگر نوسانات کلی بازار هستند. بازده اضافی یک صندوق نسبت به بازده شاخص معیار را آلفای صندوق میگویند.
آلفا اغلب برای صندوق های سرمایه گذاری و سایر انواع سرمایه گذاری های مشابه مورداستفاده قرار میگیرد. این معیار معمولاً به شکل یک عدد منفرد (مثل ۳ یا -۵) نشان داده میشود، اما به درصدی اشاره دارد که عملکرد صندوق یا پرتفوی را با شاخص معیار مقایسه میکند (مثلاً ۳% بهتر یا ۵% بدتر).
آلفا اغلب با بتا استفاده میشود، بتا نوسان پذیری ریسک را اندازهگیری کرده و همچنین به «بازده اضافی» یا «نرخ غیرعادی بازده» نیز اشاره دارد.
دوم: آلفا به نرخ بازده غیرعادی اوراق بهادار یا پرتفوی گفته میشود که بیش از آنچه از طریق یک مدل تعادلی نظیر مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه (CAPM) تخمین زده شده است، به دست میآید. در این مبحث، آلفا اغلب به عنوان «شاخص یا آلفای جنسن» شناخته میشود.
توضیحاتی در مورد آلفا
اول: آلفا یکی از پنج نسبت ریسک فنی است. سایر نسبت ها عبارتاند از بتا، انحراف معیار استاندارد، تعریف Price Action R-squared (آر دو) و نسبت شارپ. اینها همه معیارهای آماری هستند که در نظریه پرتفوی مدرن امروزی مورداستفاده قرار میگیرند. همه این شاخص ها قصد دارند تا به سرمایه گذاران در تعیین رابطه ریسک و بازده یک صندوق سرمایه گذاری کمک کنند.
در استفاده از آلفا برای اندازهگیری عملکرد، فرض میشود که پرتفوی به شکل کافی متنوع سازی شده تا ریسک غیر سیستماتیک از بیم برود. چون آلفا عملکرد یک پرتفوی را نسبت به یک شاخص نشان میدهد، اغلب باید ارزشی را که یک مدیر شرکت به بازده صندوق اضافه کرده یا از آن کم میکند، نمایش دهد. بهبیاندیگر، آلفا بازده یک سرمایه گذاری است که نتیجه نوسانات عمومی در یک بازار بزرگتر نیست. همچنین، آلفای صفر نشان میدهد که پرتفوی یا صندوق به خوبی شاخص معیار را دنبال میکند و اینکه مدیر هیچ ارزشی از شرکت از دست نداده یا به آن نیفزوده است.
مفهوم آلفا با ظهور صندوق های سرمایه گذاری در شاخص موزون نظیر S&P 500 برای بازار سهام و Wilshire 500 برای بازار اوراق بهادار متولد شد که سعی میکرد تا عملکرد یک پرتفوی را که شامل کل بازار میشد و به هر حوزه سرمایه گذاری به نسبت خودش وزن میداد شبیهسازی کند.
ولی در اغلب موارد شاخص ها میتوانند مدیران صندوق ها را پشت سر بگذارند. به همین دلیل سرمایه گذاران بیشتر و بیشتری به سمت صندوق هایی با استراتژی مدیریت منفعل و هزینه کم که به صورت منحصربهفردی در شاخص سرمایه گذاری مینمایند، گرایش پیدا میکنند، با این امید که اگر آنها نتوانند بازار را شکست دهند و بازده بیشتری نسبت به بازار کسب کنند، حداقل به آن ملحق خواهند شد.
بهعلاوه، به خاطر اینکه بیشتر مشاوران مالی و صندوقها هزینه یا کارمزد دریافت میکنند، وقتی شخصی یک پرتفوی را مدیریت کرده و به آلفای صفر میرسد، در حقیقت نشانگر یک ضرر خالص برای سرمایه گذار است. به طور مثال، فرض کنید که یک مشاور مالی ۱% از ارزش پرتفوی را برای خدماتش دریافت میکند و در طی یک بازه ۱۲ ماهه، وی موفق میشود تا آلفای ۰٫۷۵ برای پرتفوی یکی از مشتریانش ایجاد کند. درحالیکه مشاور مالی بهطورقطع به بهبود عملکرد پرتفوی مشتری کمک کرده است، اما هزینه ای که او دریافت میکند به عنوان اضافهی آلفایی است که او تولید کرده، پس پرتفوی مشتری یک ضرر خالص را تجربه کرده است.
شواهد جهانی نشان میدهند که نرخ دستیابی به آلفا برای مدیران فعال در صندوق ها و پرتفویها به طور قابلتوجهی در حال کاهش است و حدود ۲۰% از مدیران آلفای کارآمدی در سال ۱۹۹۵ تولید کرده بودند، درحالیکه این عدد برای سال ۲۰۱۵ فقط ۲% بود. متخصصین چندین علت را برای این امر در نظر میگیرند، نظیر:
رشد مهارت مشاوران مالی
پیشرفتهای تکنولوژیک مالی و نرمافزاری که مشاوران در اختیارشان دارند
افزایش فرصت برای سرمایه گذاران مشتاق به حضور در بازار به خاطر رشد اینترنت
کاهش نسبت سرمایه گذارانی که در پرتفوی خود قبول ریسک میکنند
رشد میزان پول سرمایه گذاری شده برای کسب آلفا
دوم: هدف تحلیل مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یا CAPM تخمین بازده پرتفوی یا صندوق بر اساس ریسک و سایر عوامل است. به طور مثال، تحلیلی از CAPM ممکن است اینگونه پیشبینی کند که یک پرتفوی باید ۱۰% بازده بر اساس پروفایل ریسک پرتفوی تولید نماید. ولی با فرض اینکه پرتفوی در حقیقت ۱۵% به دست میآورد، آلفای پرتفوی ۵، یا ۵% بالاتر از آن چیزی خواهد شد که در مدل CAPM پیشبینی شده بود.
این نوع از تحلیل اغلب در صندوق های غیر سنتی مورداستفاده قرار میگیرد که نشان دادن آنها بهوسیله یک شاخص منفرد کار آسانی نیست.
محدودیتهای آلفا
درحالیکه آلفا را «جام مقدس» سرمایه گذاری میخوانند، چون توجه خیل عظیمی از سرمایه گذاران و مشاوران را به خود جلب کرده است، چند نکته مهم وجود دارد که فرد باید قبل از اقدام به استفاده از آلفا، آنها را در نظر بگیرد.
یکی از این نکات آن است که آلفا در تحلیل انواع مختلفی از صندوق ها و پرتفویها مورداستفاده قرار میگیرد. چون همین اصطلاح برای سرمایه گذاری های با طبیعتهای مختلف قابلاعمال است، برای افراد گرایشی وجود دارد که اقدام به استفاده از ارزش های آلفا برای مقایسه انواع مختلف صندوق ها یا پرتفویها با یکدیگر داشته باشند. به خاطر پیچیدگیهای صندوق ها و پرتفویهای بزرگ، همچنین انواع مختلف سرمایه گذاری به صورت عمومی، مقایسه ارزش آلفای ایجاد شده بین چند صندوق تنها زمانی ارزشمند است که سرمایه گذاری ها شامل دارایی هایی در کلاس دارایی یکسان باشند.
بهعلاوه، چون آلفا نسبت به شاخصی محاسبه شده که به نظر برای صندوق یا پرتفوی مناسب میآید، در هنگام اندازهگیری آلفا، ضروری است که یک معیار مناسب انتخاب گردد. چون صندوق ها و پرتفویهای گوناگونی وجود دارد، ممکن است که هیچ شاخص مناسبی از پیش وجود نداشته باشد که در این صورت مشاوران اغلب از الگوریتم ها و سایر مدلها برای شبیهسازی یک شاخص برای مقایسه کردن استفاده خواهند کرد.
آلفای جنسن
تعریف آلفا چیست؟
آلفا در مباحث مالی، نشانگر دو چیز است:
اول: آلفا معیاری برای سنجش عملکرد بر مبنای ریسک تعدیل شده است.
آلفا که اغلب آن را بازده فعال یک سرمایه گذاری در نظر میگیرند، عملکرد یک سرمایه گذاری را نسبت به شاخص بازار در نظر میگیرد، زیرا شاخص ها اغلب نشانگر نوسانات کلی بازار هستند. بازده اضافی یک صندوق نسبت به بازده شاخص معیار را آلفای صندوق میگویند.
آلفا اغلب برای صندوق های سرمایه گذاری و سایر انواع سرمایه گذاری های مشابه مورداستفاده قرار میگیرد. این معیار معمولاً به شکل یک عدد منفرد (مثل ۳ یا -۵) نشان داده میشود، اما به درصدی اشاره دارد که عملکرد صندوق یا پرتفوی را با شاخص معیار مقایسه میکند (مثلاً ۳% بهتر یا ۵% بدتر).
آلفا اغلب با بتا استفاده میشود، بتا نوسان پذیری ریسک را اندازهگیری کرده و همچنین به «بازده اضافی» یا «نرخ غیرعادی بازده» نیز اشاره دارد.
دوم: آلفا به نرخ بازده غیرعادی اوراق بهادار یا پرتفوی گفته میشود که بیش از آنچه از طریق یک مدل تعادلی نظیر مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه (CAPM) تخمین زده شده است، به دست میآید. در این مبحث، آلفا اغلب به عنوان «شاخص یا آلفای جنسن» شناخته میشود.
توضیحاتی در مورد آلفا
اول: آلفا یکی از پنج نسبت ریسک فنی است. سایر نسبت ها عبارتاند از بتا، انحراف معیار استاندارد، R-squared (آر دو) و نسبت شارپ. اینها همه معیارهای آماری هستند که در نظریه پرتفوی مدرن امروزی مورداستفاده قرار میگیرند. همه این شاخص ها قصد دارند تا به سرمایه گذاران در تعیین رابطه ریسک و بازده یک صندوق سرمایه گذاری کمک کنند.
در استفاده از آلفا برای اندازهگیری عملکرد، فرض میشود که پرتفوی به شکل کافی متنوع سازی شده تا ریسک غیر سیستماتیک از بیم برود. چون آلفا عملکرد یک پرتفوی را نسبت به یک شاخص نشان میدهد، اغلب باید ارزشی را که یک مدیر شرکت به بازده صندوق اضافه کرده یا از آن کم میکند، نمایش دهد. بهبیاندیگر، آلفا بازده یک سرمایه گذاری است که نتیجه نوسانات عمومی در یک بازار بزرگتر نیست. همچنین، آلفای صفر نشان میدهد که پرتفوی یا صندوق به خوبی شاخص معیار را دنبال میکند و اینکه مدیر هیچ ارزشی از شرکت از دست نداده یا به آن نیفزوده است. مفهوم آلفا با ظهور صندوق های سرمایه گذاری در شاخص موزون نظیر S&P 500 برای بازار سهام و Wilshire 500 برای بازار اوراق بهادار متولد شد که سعی میکرد تا عملکرد یک پرتفوی را که شامل کل بازار میشد و به هر حوزه سرمایه گذاری به نسبت خودش وزن میداد شبیهسازی کند. ولی در اغلب موارد شاخص ها میتوانند مدیران صندوق ها را پشت سر بگذارند. به همین دلیل سرمایه گذاران بیشتر و بیشتری به سمت صندوق هایی با استراتژی مدیریت منفعل و هزینه کم که به صورت منحصربهفردی در شاخص سرمایه گذاری مینمایند، گرایش پیدا میکنند، با این امید که اگر آنها نتوانند بازار را شکست دهند و بازده بیشتری نسبت به بازار کسب کنند، حداقل به آن ملحق خواهند شد. بهعلاوه، به خاطر اینکه بیشتر مشاوران مالی و صندوقها هزینه یا کارمزد دریافت میکنند، وقتی شخصی یک پرتفوی را مدیریت کرده و به آلفای صفر میرسد، در حقیقت نشانگر یک ضرر خالص برای سرمایه گذار است. به طور مثال، فرض کنید که یک مشاور مالی ۱% از ارزش پرتفوی را برای خدماتش دریافت میکند و در طی یک بازه ۱۲ ماهه، وی موفق میشود تا آلفای ۰٫۷۵ برای پرتفوی یکی از مشتریانش ایجاد کند. درحالیکه مشاور مالی بهطورقطع به بهبود عملکرد پرتفوی مشتری کمک کرده است، اما هزینه ای که او دریافت میکند به عنوان اضافهی آلفایی است که او تولید کرده، پس پرتفوی مشتری یک ضرر خالص را تجربه کرده است.
شواهد جهانی نشان میدهند که نرخ دستیابی به آلفا برای مدیران فعال در صندوق ها و پرتفویها به طور قابلتوجهی در حال کاهش است و حدود ۲۰% از مدیران آلفای کارآمدی در سال ۱۹۹۵ تولید کرده بودند، درحالیکه این عدد برای سال ۲۰۱۵ فقط ۲% بود. متخصصین چندین علت را برای این امر در نظر میگیرند، نظیر:
رشد مهارت مشاوران مالی
پیشرفتهای تکنولوژیک مالی و نرمافزاری که مشاوران در اختیارشان دارند
افزایش فرصت برای سرمایه گذاران مشتاق به حضور در بازار به خاطر رشد اینترنت
کاهش نسبت سرمایه گذارانی که در پرتفوی خود قبول ریسک میکنند
رشد میزان پول سرمایه گذاری شده برای کسب آلفا
دوم: هدف تحلیل مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یا CAPM تخمین بازده پرتفوی یا صندوق بر اساس ریسک و سایر عوامل است. به طور مثال، تحلیلی از CAPM ممکن است اینگونه پیشبینی کند که یک پرتفوی باید ۱۰% بازده بر اساس پروفایل ریسک پرتفوی تولید نماید. ولی با فرض اینکه پرتفوی در حقیقت ۱۵% به دست میآورد، آلفای پرتفوی ۵، یا ۵% بالاتر از آن چیزی خواهد شد که در مدل CAPM پیشبینی شده بود.
این نوع از تحلیل اغلب در صندوق های غیر سنتی مورداستفاده قرار میگیرد که نشان دادن آنها بهوسیله یک شاخص منفرد کار آسانی نیست.
محدودیتهای آلفا
درحالیکه آلفا را «جام مقدس» سرمایه گذاری میخوانند، چون توجه خیل عظیمی از سرمایه گذاران و مشاوران را به خود جلب کرده است، چند نکته مهم وجود دارد که فرد باید قبل از اقدام به استفاده از آلفا، آنها را در نظر بگیرد.
یکی از این نکات آن است که آلفا در تحلیل انواع مختلفی از صندوق ها و پرتفویها مورداستفاده قرار میگیرد. چون همین اصطلاح برای سرمایه گذاری های با طبیعتهای مختلف قابلاعمال است، برای افراد گرایشی وجود دارد که اقدام به استفاده از ارزش های آلفا برای مقایسه انواع مختلف صندوق ها یا پرتفویها با یکدیگر داشته باشند. به خاطر پیچیدگیهای صندوق ها و پرتفویهای بزرگ، همچنین انواع مختلف سرمایه گذاری به صورت عمومی، مقایسه ارزش آلفای ایجاد شده بین چند صندوق تنها زمانی تعریف Price Action ارزشمند است که سرمایه گذاری ها شامل دارایی هایی در کلاس دارایی یکسان باشند.
بهعلاوه، چون آلفا نسبت به شاخصی محاسبه شده که به نظر برای صندوق یا پرتفوی مناسب میآید، در هنگام اندازهگیری آلفا، ضروری است که یک معیار مناسب انتخاب گردد. چون صندوق ها و پرتفویهای گوناگونی وجود دارد، ممکن است که هیچ شاخص مناسبی از پیش وجود نداشته باشد که در این صورت مشاوران اغلب از الگوریتم ها و سایر مدلها برای شبیهسازی یک شاخص برای مقایسه کردن استفاده خواهند کرد.
مقدمه ای بر پرایس اکشن
پرایس اکشن Price Action Trading یا مختصر شده PAT عبارتست از اینکه تریدر تمام تصمیمات خود در مورد ترید را فقط بر اساس نمودار قیمت (بدون هیچ اندیکاتور، اکسپرت و …) اخذ می نماید.
این بدین معنا است که هیچگونه اندیکاتور تاخیری مانند مووینگ اوریج ها برای تعیین سطوح دینامیک حمایت و مقاومت استفاده نمی شود.(سطوح حمایت و مقاومت به دو دسته استایک و دینامیک تقسیم می شود. در سطوح استایک برای تعیین حمایت و مقاومت از خطهای افقی استفاده می شود که در نتیجه نسبت به زمان ثابت است اما در سطوح دینامیک مقادیر حمایت و مقاومت نسبت به زمان تغییر می نماید مانند موینگ اوریج ها که یکی از کاربرد های انها استفاده از آنها بعنوان سطوح حمایت و مقاومت می باشد.)
در تمام بازار های مالی اطلاعات قیمت بر اساس پریود هائی از زمان ترسیم می شود. بدین ترتیب انواع نمودار قیمت بر اساس تایم فریم یک دقیفه تا ماهانه قابل دسترسی می باشد.
نمودار قیمت بازتابی از تمامی انتظارات بازیگران بازار اعم از بانکها، موسسات سرمایه گذاری، سرمایه گزارن خرد و حتی اکسپرتهای کامپیوتری (روباتهای معامله گر) در پریود زمانی مشخص (یک دقیقه، یکساعته و …) را نشان می دهد و این انتظارات این معامله گران در قالب نمودار و حرکت قیمت به بازار تجسم می بخشد.
در واقع میتوان اینگونه عنوان کرد که حرکت قیمت (Price Action) چیزی نیست جز تجسم و عینیت یافتن انتظارت بازیگران آن بازار.
اعلام اطلاعات اقتصادی دوره ائی مانند اعلام شاخصها، تغییر و تحولات سیاسی و رخدادن حوادث طبیعی مانند سیل، جنگ، زلزله و…، گرچه مانند کاتالیزو حرکت قیمت را تسریع می کند اما برای اینکه در بازار تریدر موفقی باشید نیاز به تحلیل آنها ندارید. که البته دلیل آن بسیار واضح است زیرا اینگونه رخداد ها در نهایت بر روی قیمت تاثیر گذار خواهند بود.
از آنجائیکه نمودار قیمت بازتابی از تمام متغیرهای تاثیر گذار بر حرکت قیمت در پریود زمانی داده شده می باشد، استفاده از اندیکاتور های تاخیری مانند استوکاستیک، مکدی،آر اس آی و … فقط از دست دادن زمان خواهد بود.
حرکت قیمت (Price Action) تمام سیگنالهائی را که شما برای داشتن یک سیستم موفق و سود ده نیاز دارید ، به شما خواهد داد. این سیگنالها توسط استراتژی های ترید پرایس اکش صادر می شوند و به تریدر تصویری از حرکت قیمت (آنچه تا کنون رخ داده است) و کمک به پیش بینی آینده قیمت با دقت بالا می نماید.
چارت ساده در برابر چارت شلوغ مملو از اندیکاتور
برای نشان دادن تفاوت بین چارت ساده پرایس اکشنی و چارتی که تعدادی از محبوب ترین اندیکاتور ها بر روی آن قرار دارد، دو چارت زیر بعنوان مثال در نظر بگیرید. در چارت اولی هیچ اندیکاتوری وجود ندارد و پرایس اکشن خالص است. و در چارت پائینی اندیکاتور های استوکاستیک، MACD، ADX و بالینگر باند قرار دارد.
نکته حائز اهمیت اینکه: چارتی که دارای تعداد بیشتری اندیکاتور باشد، با اشغال بخشی از چارت سبب کوچک شدن قسمت نموار قیمت شده و این باعث می شود توجه تریدر به حرکت خالص قیمت کمتر شود. بنابراین نه تنها فضای کمتری از صفحه مانیتور شما به حرکت قیمت اختصاص می یابد بلکه توجه شما آنطور که باید و شاید بطور کامل بر روح چگونگی حرکت قیمت متمرکز نمی شود.
اگر به هر دو چارت با دقت نگاه کرده و بخواهید یکی را برای تحلیل و ترید آسانتر انتخاب کنید، کدام را انتخاب خواهید کرد؟
تمام اندیکاتور های تعریف Price Action چارت پائینی و در حقیقت تمامی اندیکاتور ها بر پایه حرکت قیمت قرار دارند. به عبارت دیگر هر با که تریدر اندیکاتور جدیدی به چارت خود اضافه می کند،یک متغییر جدید به مجموعه متغییر های خود اضافه کرده است که علاوه بر آنکه سبب تحلیل و پیش بینی بهتر قیمت نخواهد شد بلکه سردرگمی بیشتر تریدر را نیز به همراه خواهد داشت.
مثالهائی از استراتژیهای پرایس اکشنی مورد علاقه من
توجه داشته باشد که چارت زیر به گونه ای انتخاب شده که سیگنالهای اشتباه (fail) نیز در آن وجود دارد. زیرا قرار بر این نیست که استراتژی تمام موقعیت های بازار را درست پیش بینی کند. و صدور سیگنالهای اشتباه ، توسط بهترین استراتژی ها نیز اجتناب ناپزیر است. بنابراین هدف من در نظر گرفتن مطمئن ترین و واقعی ترین حالت است.
چگونه روند بازار را تشخیص دهیم
یکی از اولین مراحل یاد گیری ترید با پرایس اکشن عبارتست از تشخیص بازار روند دار از بازار رنج. استراتژی تعقیب روند یکی از استراتژی هائی است که بیشترین احتمال موفقیت را دارا می باشد. و اگر بخواهید از این بازار پول بیرون بکشید، مجبور هستید آنرا بخوبی فرا بگیرید.
نمودار زیر نشان می دهد که چگونه از حرکت مارکت برای تعیین روند استفاده می کنیم.
مارکت را صعودی می نامیم اگر همواره های High های بالاتر و Low های بالاتر تشکیل شود. (HH,Hl) و مارکت نزولی خوانده می شود اگر High های پایین تر و Low های پائئن تری در آن تشکیل شود (LH,LL) .
در تصویر زیر بخوبی روند صعودی ملاحظه میگردد.
در تصویر زیر نیز روند نزولی در بازار (High های پایین تر و Low های پایین تر) بخوبی مشخص است.
بازار روند دار در مقابل بازار رنج
همانگونه که قبلآ کفته شد، پرایس اکشن یا ترید بر مبنای آنالیز پرایس اکشن، عبارتست از آنالیز حرکت قیمت بر حسب زمان.
نتیجه حاصل از این آنالیز به ما خواهد گفت که آیا بازار دارای روند است و یا اینکه در حالت رنج قرار دارد.
پس با یک انالیز ساده پرایس اکشن می توان فهمید بازار دارای روند است و یا اینکه در حالت رنج قرار دارد.
با مثالهای بالا نشان دادیم که چگونه می توان فهمید بازار در حالت روند دار قرار دارد. حال خیلی ساده بازاری که داری روند نباشد (یعنی قانون HH,HL در روند صعودی و قانون LH,LL در روند نزولی در ان صدق نکند) بازار بدون روند و یا همام بازار رنج خواهد بود.
در نمودار دقت کنید که چگونه ناحیه رنج پرایس اکشنی، مابین سطوح حمایت و مقاومت در حال نوسان است. در این ناحیه قانون HH,HL و نیز قانون LH,LL وجود ندارد و ما در یک ناحیه رنج قرار داریم.
مثال زیر نشان می دهد که چگونه بازار از یک ناحیه رنج به یک ناحیه با ترند صعودی وارد می شود.
با استراتژی های ترید پرایس اکشنی چگونه در بازار ترید کنیم
حال می خواهیم ببینیم چگونه میتوان با استفاده از پرایس اکشن در فارکس ترید کرد.
همانگونه که بارها تکرار شده است، طبیعت بازیگران بازار و نخوه واکنش آنها به متغیر های کلان اقتصادی، باعث می شود که حرکت قیمت در الگوهای مشخصی تمایل به تکرار خودش داشته باشد.
این الگوها به نام استراتژی های ترید پرایس اکشن شناخته می شوند.که هر استراتژی به روشهای مختلفی استفاده می شود.
این الگوهای برگشت قیمت یا حرکت قیمت نمایانگر هیجانات بازار هستند که ممکن است معرف ادامه دار بودن روند و یا تغییر جهت ان می باشند. به زبان عامیانه، با یادگیری الگو های لحظهائی پرایس اکشن، میتوانید به همراه قیمت به مکان بعدی که قیمت به آنجا حرکت خواهد کرد بروید.
اولین چیزی که در پرایس اکشن میبایست بیاموزید آنست که از شر هر چیز زائد بر روی چارت خود از جمل هر گونه اندیکاتور، اکسپرت و … خلاص شوید و تنها میله های قیمت را بر روی نمودار خود داشته باشید.
من ترجیح می دهم از نموارر های کندل استیک استفاده کنم زیرا احساس می تعریف Price Action کنم کندل استیک ها اطلاعات بازار را بطور دینامیکی و موثر بر روی نمودار منتقل می کنند.
به نظر من چارت های سیاه و سفید (همانگونه که در شکل زیر نشان داده شده اند) بهترین هستند .
پس از آنکه تمام اندیکاتور ها و متغییر های غیر ضروری را از روی چارت خود پاک کردید، میتوانید شروع به ترسیم سطوح کلیدی نموده و سپس در به دنبال یافتن الگوهای پرایس اکشن در نمودار خود بگردید.
در تصویر زیر مثالهائی از سطوح کلیدی حمایت و مقاومت در این نمودار ترسیم شده است.
چگونه با استفاده از تلاقی نقاط در پرایس اکشن معامله کنیم.
مرجل مهم بعدی در ترید فارکس با استفاده از پرایش اکشن عبارتست از ترسم سطوح کلیدی نمودار و جستجوی برای یافتن نقاط متلاقی جهت استفاده از آنها برای ترید.
در نمودار زیر به وضوح یک سطح حمایت و ریتریس فیبوناچی 50% و پین بار در جفت ارز USDJPY ، در یک نقطه با یکدیگر متلاقی شده اند. این تلاقی سه گانه باعث شده تا قیمت به مقدار زیادی به سمت بالا صعود کند.
تمام متغییر های اقتصادی باعث حرکت قیمت می شوندکه در نمودار قیمت به راحتی دیده می شوند. بنابراین تاثیری که اخبار فاندامنتال بر روی قیمت می گذارند (اعلام شاخصهای اقتصادی دوره ای، حوادث و تحولات سیاسی و حوادث غیر مترقبه مانند جنگ و بلایای طبیعی) تاثیر خود بر حرکت قیمت نشان داده و براحتی توسط نمدار قیمت قابل مشاهده است.
بنابراین بجای تجزیه و تحلیل میلیون ها متغییر اقتصادی در هر روز (که البته اگر تعدای زیادی تریدر با هم تلاش کنند باز هم غیر ممکن است) شما کافیست پرایس اکشن را یاد بگیرید.زیرا این روش معامله شما را قادر می سازد تا بازار را تجزیه و تحلیل کرده و با استفاده از تمام متغییر های بازار خیلی ساده با استفاده از پرایس اکشن نسبت به انجام معامله خود اقدام نمائید. زیرا تمام این متغییر ها نمودار حرکت قیمت لحاظ شده اند.
نکته آخر
امیدوارم این مقدمه که در مورد ترید با پرایس اکشن گفته شد، به روشن کردن این مسیر به شما کمک کرده باشد.
اصلآ مهم نیست که شما با چه سیستم و استراتژی به ترید می پردارید. درک مبانی پرایس اکشن می تواند از شما یک تریدر بهتری بسارد.
اگر شما نیر مانند من سادگی را دوست دارید و می خواهید یک تریدری باشید که صرفآ با پرایس اکشن ترید می کند، پس در قدم اول تمام متغییر های غیر ضروری را را از روی چارت خود پاک کنید.
پرایس اکشن چیست و چه کاربردی دارد؟
در جواب این سوال که پرایس اکشن چیست باید به شما بگوییم پرایس اکشن (PAT) به مجموعه تصمیماتی گفته می شود که فقط بر اساس نمودار قیمت گرفته می شود و عامل دیگری در تصمیمات خرید و فروش دخالت ندارد. معنی کلمه پرایس اکشن (Price Action) از تغییرات قیمت می آید. در دوره آموزش پرایش اکشن معامله گر ها از هزاران استراتژی متفاوت که از قبل وجود دارد استفاده می کنند. پرایس اکشن یکی از ساده ترین روش های معامله است که می تواند برای یک معامله گر تازه وارد مناسب باشد.
پرایس اکشن به معامله گر می گوید که چه زمانی بخرد و چه زمانی بفروشد. یعنی در جواب این سوال که پرایس اکشن چیست می توان گفت، زمان ورود و خروج سرمایه در بازار های مالی را برای شما مشخص می کند. یک معامله گر پرایس اکشن مطمئن است که تنها منبع واقعی اطلاعات بازار خود قیمت است. این روش یکی از آسان ترین ها در بازار های مالی است.
از مواردی که باید در بازار های مالی و در پرایس اکشن به آن توجه کرد این است که، هنگام بالا رفتن خرید یعنی معامله گر ها در حال خرید هستند و هنگام سقوط قیمت، یعنی معامله گرها در حال فروش هستند. معامله گر با تحلیل این بالا و پایین شدن قیمت حرکت بعدی بازار را پیش بینی می کند و نسبت به آن تصمیم به خرید یا فروش می گیرد.
پیش نیاز های آموزش پرایس اکشن
برای این که بدانید پرایس اکشن چیست لازم است آن را فراگیری کنید و یاد بگیرید ولی این امر پیش نیازهایی دارد که در ادامه به آنها می پردازیم.
از جمله اصطلاحاتی که در پرایس اکشن به کار می رود عبارت اند از:
- نمودار شمعی
همان نمودار های معروفی است که برای نشان دادن قیمت استفاده می شود و معروف ترین آنها چارت قیمت شمعی بیت کوین است. - روند گاو
هنگامی که بازار در حال صعود است و معامله گران در حال خرید هستند روند گاوی صورت می گیرد و بازار رو به بالا حرکت می کند. - روند خرسی
روند خرسی دقیقا نقطه مقابل روند گاوی است و وقتی معامله گران در حال فروش هستند و بازار در حال ریزش، روند خرسی اتفاق می افتد. - بازار خنثی
اگر می خواهید بدانید پرایس اکشن چیست باید بازار خنثی را بشناسید. بازار خنثی مدام در یک خط روند عادی در حال ارتعاش است و هیچ اتفاق خاصی برای صعود و یا سقوط نمی افتد. - خط حمایت
سطح حمایتی هم به آن گفته می شود و قسمتی از نمودار است که انتظار داریم قیمت با رسیدن به آن متوقف شود. - خط مقاومت
وقتی قیمت های در حال افزایش ناگهان متوقف شوند میگوییم که نمودار به خط مقاومت برخورد کرده است. - اسپرینگ
به یک شکست جعلی قیمت به سمت پایین گفته می شود که خیلی زود هم به نقطه قبلی خود برگشت می خورد. - شمع های سایه بلند
شمع های سایه بلند یکی از جذاب ترین نقاط برای ورود به معامله است. این نمودار ها به ما می گویند که الان زمان خرید یا فروش است. - کندل برگشتی
در مقاله پرایس اکشن چیست باید شما را با کندل بازگشتی آشنا کنیم. به دو صورت صعودی و نزولی وجود دارد. برگشتی برای زمانی است که قیمت از یک سقوط به قیمت قبلی خود برگردد و برعکس آن هم درست است.
این ها از جمله اصطلاحاتی است که در پرایس اکشن کاربرد دارند و ممکن است در یک آموزش پرایس اکشن چندین بار این کلمات را بشنوید. در ادامه به بررسی هر کدام می پردازیم. با دانستن توضیح مختصری درباره این اصطلاحات می توانیم بفهمیم پرایس اکشن چیست.
شروع به کار معامله گر با استفاده از پرایس اکشن
معامله گران پس از آشنایی اولیه با اصطلاحات پرایس اکشن، و دانستن درباره این که پرایس اکشن چیست، باید نمودار های تحلیل خود را آماده کنند و آن را از هرگونه اندیکاتوری خالی کنند. این کار لازمه استفاده از معاملات پرایس اکشن است. پس از این کار نمودار خود را روی حالت شمعی تنظیم کنید تا به راحتی بتوانید از روش معامله پرایس اکشن بهره ببرید. در نمودار های ساده میتوانید ببینید که رنگ سبز کندل ها به معنی صعود به سمت بالا است و کندل های قرمز به معنی افت قیمت یا سقوط است.
نمونه تحلیل به روش پرایس اکشن مدرسه کسب و کار معین
پس از تشخیص صعود و سقوط بازار باید با معنی سایه های هر کندل را هم بفهمیم. میله هایی که در بالای کندل قرار دارد سایه های هر کندل هستند. سایه یعنی قیمت به آن محل رسیده ولی در آنجا ثابت نبوده و سریعا به محل قبلی خود برگشته است. پس از این کار تمرین خود را با کشیدن خط حمایت و مقاومت در کندل ها ادامه دهید و این موضوع را بسیار تمرین کنید.
اکنون شما به راحتی میدانید پرایس اکشن چیست و چه کاربردی دارد. پس از انجام تمرینی که در بالا گفته تعریف Price Action شد و حرفه ای شدن در این موضوع، می توانید وارد بحث های جزئی تر در این باره شوید. و آموزش های حرفه ای مثل آموزش پرایس اکشن استاد معین صادقیان را ببینید و از آن استفاده های بیشتری کنید.
مزایا و معایب پرایس اکشن چیست؟
هر فرد ممکن است تحلیل متفاوتی از یک نمودار قیمتی داشته باشد و این ممکن است کمی شما را سردرگم کند. این یک عیب برای پرایس اکشن به حساب می آید و ممکن است شما با دیدن تحلیل از یک فرد دیگر فکر کنید که نمی دانید پرایس اکشن چیست. این موضوع به خود شما نیز بستگی دارد ممکن است الگوهایی که تحلیل می کنید همیشه درست نباشند و باید فرصت کافی برای تایید آن بدهید. یکی از مشکلاتی که بسیاری از معامله گران دارند این است که به تحلیل خود اعتماد نمی کنند و از روی احساس تصمیم می گیرند. پرایس اکشن همیشه نیاز به تمرین زیاد دارد و باید با تکرار زیاد این فن را یاد گرفت.
تحلیل تکنیکال یا پرایس اکشن
تریدر پرایس اکشن کیست؟
معامله گرانی که از پرایس اکشن ها استفاده می کنند، را ترید پرایس اکشن می گویند و نکته ای که در این خصوص وجود دارد این است. این نوع از معامله گران تقریبا همه چیز را ساده می بینند که بهترین و موثر ترین روش در معامله گری است و این افراد الگوهای نموداری، نوسانات قیمت، حجم معاملات را برای وارد شدن به معاملات با هم دیگر ترکیب می کند و برای این که از این روش استفاده کنید باید از بازار ارز دیجیتال درک خوبی داشته باشید و بدانید که نحوه حرکت بازار و نظم های درونی آن به چه صورت است مزیتی که این روش دارد این است که در اکثر بازار ها کار می کند. تاپ ترین تریدر ها برای به انجام رساندن معاملات به چارت نیاز ندارند و برای کسب سود به دنبال مناطق مقاومتی و حمایتی هستند و ابزار های مورد استفاده time ، sales و depth of market است. در کل باید بداند که نقش به سزایی را در پرایس اکشن چیست دارند.
مزیت های معامله با پرایس اکشن
- در قیمت ها تاخیری وجود ندارد و خیلی سریع کار می کنند، در کل باید بدانید که در معاملات شما اطلاعات قدیمی کاربرد ندارد.
- همه موارد را با هم ترکیب می کند و به عنوان روشی همه جانبه از آن استفاده می کنند ولی نکته ای که وجود دارد این است که اطلاعات تداخلی با هم ندارند.
- در هر موقعیت و بازاری می توانید از پرایس اکشن استفاده کنید و این امکان وجود دارد که برای تحلیل پرایس اکشن ها از نرم افزار های مختلفی استفاده کنید که شامل ترید استیشن، نینجا تریدر، متاتریدر و …
- زمانی که می خواهد بدانید پرایس اکشن چیست؟ باید به شما بگوییم که به نسبت بقیه رایگان بوده و تریدر ها نیازی نرم افزار های اضافی ندارند وبار، کندل یا نمودار های مختلف اطلاعات را می تواند به تریدر ها بدهد.
تعریف روند ها و دامنه های معاملاتی
زمانی که می خواهید بدانید که پرایس اکشن چیست باید روند را به طور کامل بشناسید به این صورت که در تحلیل تکنیکال یکی از مفاهیم اساسی است، در کل روند با صعودی است یا نزولی. در روند نزولی قیمت ها به طور کلی کاهشی هستند ولی در روند صعودی دائما قیمت ها زیاد می شوند.شما باید بدانید که روند تعریف ساده ای دارد ولی پیچیده ترین و دشوار ترین تحلیل ها را دارد.
فرض اساسی را در تعریف روند وجود میتوان مشاهده کرد به این صورت که هنگامی که در روند هستیم باید بدانید که در همان جهت قبلی، بازار حرکت خود را ادامه می دهد، زمانی که می خواهید تعریفی در مورد دامنه معاملاتی بدانید باید به شما بگوییم که مشخص و واضح نیستند ولی دقت داشته باشید که زمانی که وند ها واضح نبودند، دامنه معاملاتی صورت می گیرد، به دامنه های معاملاتی کانال افقی نیز می گویند.
سیگنال پرایس اکشن
در بازار های مالی سیگنال ها به این معنی است که برای خرید و فروش دارایی ها اطلاع رسانی های خصوصی یا عمومی را انجام می دهد، زمانی که تریدر، سیگنال خرید ارز یا سهامی را می دهد، افراد دیگر برای خرید یا بدست آوردن ارز یا سهام اقدامی می کنند. در کل باید بدانید که در بازار های مالی متفاوت سیگنال ها می توانند به وسیله تریدر ها داده شوند و افراد دیگر برای باز کردن معاملات خود از سیگنال ها استفاده می کنند. زمانی که می خواهید بدانید سیگنال پرایس اکشن چیست باید گفت که از تحلیل های پرایس اکشنی صورت می گیرد و تریدرها نمودار های قیمت را بررسی می کنند، استراتژی را به کار می گیرند و به این نتیجه میرسند که چه زمانی برای فروش یا خرید دارایی ها خاص است و در آخر آن را به دیگران می گویند.
مهم ترین الگوهای تعریف Price Action پرایس اکشن
شما با دانستن این الگو ها این توانایی را کسب می کنید که نمودار های موجود در هر بازار را تحلیل کنید ولی اگر با آن ها آشنایی نداشته باشید راه های سختی را باید طی کنید، در ادامه برای شما این الگو ها را شرح می دهیم.
- الگوی three bar reversal
- الگوی exhaustion bar
- الگوی two bar reversal
- الگوی pin bar
- الگوی three bar pull back
- الگوی reversal bar
سخن پایانی پرایس اکشن چیست؟
اگر هنوز هم از خود سوال می کنید پرایس اکشن چیست بهتر است در دوره های تخصصی استاد معین صادقیان شرکت کنید تا جواب تمام سوالات خود را در آن بیابید. استفاده از نمودار های قیمت برتری روش پرایس اکشن را نسبت به دیگر روش های معامله نشان می دهد. با خواندن این مقاله باید با اصطلاحات کاربردی پرایس اکشن آشنا شده باشید و بدانید چگونه کار می کند. خب پس از این موضوع برای یادگیری بیشتر باید در دوره های تخصصی پرایس اکشن شرکت کنید.
دوره پرایس اکشن نوین
پرایس اکشن نوین سبکی برای بررسی و آنالیزقیمت اوراق بهادار است . این تجزیه و تحلیل اغلب براساس تغییرات قیمت در گذشته است.اگر بخواهیم این موضوع را به زبان ساده تعریف کنیم، پرایس اکشن نوین یک تکنیک معاملاتی است که به معامله گراین امکان را می دهد که نوسانات بازار را بررسی کند و بر اساس نوسانات اخیرو واقعی قیمتها تصمیم به سرمایه گذاری کند و تنها بر شاخص های فنی اکتفا نکند.
درپرایس اکشن نوین عامل تعیین کننده دراستراتژی معاملات تحلیل تکنیکی است .برای تعریف تحلیل تکنیکی باید ایتدا بدانیم که استراتژی های معماله در بازار های مالی به سه دسته:معامله با استفاده از پرایس اکشن ،معامله از طریق اندیکاتورها و اسیلاتورها،معامله با استفاده از روش ترکیبی دومورد ذکر شده
معامله براساس روش پرایس اکشن نوین عمدتا ساده ترین روش ولی در عین حال سود آورترین راه در سرمایه گذاری است که میتوان در انواع بازار های مالی نظیر: ارز دیجیتال ، فارکس و بورس اوراق بهادار به کار برد.
در روش پرایس اکشن نوین از اندیکاتور ها و اسیلاتورها استفاده نمیکنیم البته اگر معامله گر از این موارد ذکر شده میتواند استفاده کند ولی باید بهای اندکی به این نوع تحلیل ها در روند تصمیم گیری معامله اتخاذ کند.
مبنای اصلی این روش خود قیمت است و تحلیل گر پرایس اکشن باوردارد که تمام اطلاعات برای سرمایه گذاری باید از قیمت آن سهم و یا چیزهای دیگری مثل ارزدیجیتال و… اخذ شود.
سپس تحلیل پرایس اکشن نوین براساس نوسانات مثل روند کاهش یا افزایشی داشتن خرید، ارزیابی میکند که آیا این روند افزایشی یا کاهشی ادامه خواهد داشت یا خیر.
در روش تحلیل پرایس اکشن نوین با استفاده از نمودارهای تاریخی و اطلاعات قیمت در زمان واقعی مانند قیمتهای عرضه و تقاضا، حجم معاملات، شتاب معاملات و بزرگی ،نقطه ورود مطلوب را پیدا خواهیم کرد و این امربه کنترل ریسک در معاملات و افزایش سود سرمایه گذاری کمک بهینه ای خواهد کرد.
بررسی نمودارساده پرایس اکشن و نمودار شلوغ پر از اندیکاتور
در مقایسه نمودارپرایس اکشن نوین و اندیکاتورها اولین چیزی که متوجه خواهید شد این است که: چارتی که تعریف Price Action تعداد بیشتری اندیکاتورداشته باشد، با اشغال بخشی از چارت سبب کوچک شدن قسمت نموار قیمت شده است.
که در نتیجه تمرکزتریدر بر روی حرکت قیمت کم میشود که نتایج زیان باری برای سرمایه گذار به همراه دارد.
استراتژی های پرایس اکشن نوین
یکی از استراتژی های معروف و کاربردی پرایس اکشن نوین شکست یا برکاوت نام دارد.
در استراتژی برک اوت هنگامی که قیمت یک سرمایه درحال حرکت با گرایش خاصی است، اگر این گرایش روند کاهشی داشته باشد یا شکسته شود، این یعنی فرصت جدید معامله برای تریدری که براساس پرایس اکشن نوین معامله میکند است.
به عنوان مثال، سهامی که در 19روز گذشته بین 700 تا 800 دلار معامله شده و سپس روند افزایشی تا 810 دلار داشته را در نظر بگیرید.
این تغییر در روند به سرمایه گذار هشدار میدهد که حرکت نوسانی احتمالا پایان یافته و با تشکیل یک روند افزایشی جدید، نوسان قیمت به سمت 820 دلار یا بالاتر از آن آغاز شده است.
برک اوت ها معمولا در محدوده رنج الگوی مثلث سروشانه و پرچم در یک طیف گسترده قیمت ها اتفاق می افتد.
برک اوت به این معنی نیست که حتما روند قیمت در مسیر پیش بینی شده حرکت خواهد کرد شاید عکس آن اتفاق بیافتد.
وقتی قیمت پس از شکست یک سطح، دوباره به سطح اولیه باز میگردد شکست شکست کاذب (false breakout)رخ داده است که اغلب فرصت مناسب معاملاتی را در خلاف جهت شکست نشان میدهد.
وقتیکه ثبات در قیمت یک سهم یا کالا است، یا قیمت در دورههای کوتاه و در یک محدوده خاصی نوسان میکند، شکستهای این روند میتوانند سودی عالی را برای سرمایه گذار ایجاد کنند.
در یکی دیگر از استراتژیهای پرایس اکشن نوین، چگونگی شکل گرفتن میلههای قیمت در نوع خاصی از نمودار بررسی میشود.
برای درک بهتر، به هنگام استفاده از استراتژیهای نمودارهای شمعی یا کندل استیک ، تریدرها از استراتژیهایی مانند الگوی کندل یا شمع پوششی استفاده میکنند.
همنچنین سرمایه گذاران ازمحدوده های حمایت و مقاومت قیمت که به آنها امکان معاملات بی نظیر را میدهد بهره میگیرند.
محدوده های حمایت و مقاومت به مناطقی گفته میشود که قیمت پیش از این میل به بازگشت داشته است. قیمت ممکن است در آینده به چنین محدودهایی نزدیک شود.
آکادمی تبریز فایننس با برگزاری دوره پرایس اکشن نوین در تبریز این بستر را برای علاقه مندان به بازار های مالی و کسانی که قصد دارند سرمایه گذاری بی نظیری داشته باشند را فراهم کرده است
تحلیل تکنیکال بر پایه تکنیک RTM - قسمت اول
این روش تحلیل یکی از زیر شاخه های پرایس اکشن است شما بعد ازیادگیری این تکنیک میتوانید با تشخیص درست نواحی عرضه و تقاضا، معاملات موفق با ریسک به ریوارد بسیار مناسب داشته باشید، این تکنیک در ظاهر ساده ولی در عین حال پیچیدگی های دارد و نیاز به تمرین زیاد و مداوم دارد.
اولین الگوی ما RBD (Rally base Drop) می باشد. این الگو بیشتر در تایم فریم های بالا مناسب ترید است و در این الگو شما نواحی عرضه یعنی ناحیه ای که فروشنده ها یا اصطلاحا خرس های بازار در آن ناحیه، سفارش های بسیار زیادی دارند و با رسیدن قیمت به این نواحی ما شاهد ریزش های بسیار خوبی دربازار خواهیم بود.
برای پیدا کردن این ناحیه (RBR) باید درتایم فریم های بالا H1 ,H4 و بالاتر به دنبال ریزش های شدید(DROP) در بازار باشیم، هر جا ریزش را مشاهده کردید بالاترین قله ای که قیمت از آنجا شروع به ریزش کرده است و در واقع یک پیوت ماژور تشکیل شده است و از آن پیوت چرخش شدید قیمت را داشته باشیم ، پیدا میکنیم.
مطالعه بیشتر:
در تصویر بالا در تایم فریم 1 ساعته یک ریزش شدید رو مشاهده میکنید منشا این ریزش با رنگ سبز نمایش داده شده است ، روند قبل از این ریزش یک روند کاملا صعودی می باشد و در ناحیه سبز رنگ چرخش قیمت را داشته ایم که در واقع یک پیوت ماژور تشکیل شده است.
همیشه قبل از تشکیل پیوت ماژور یا نقطه چرخش قیمت یک صعود خوب (ROLLY)داریم و بعد از ROLLY چرخش قیمت رو مشاهده میکنیم ،در این قله ما شاهد این هستیم که همواره قیمت چندیدن بار نوسان داشته و خریدارها و فروشندگان با هم درگیر شده اند و در نهایت فروشندگان برنده این درگیری هستند و قیمت رو شدیدا به پایین میکشند، زمانی که این اتفاق رخ می دهد تعداد بسیار زیادی فروشنده یا seller در همین ناحیه به انتظار هستند که اگر در آینده برای بار دوم قیمت بازار به این ناحیه رسیدسفارش های خود را فعال کنند و دوباره قیمت رو به سمت پایین بیاورند.
بعد از پیدا کردن این نواحی روی Base سفارش SELL LIMIT میگذاریم تا قیمت بعد از برخورد به این ناحیه و فعال کردن سفارش ما به سمت پایین سرازیر شود و ما وارد سود شویم .
Base همان ناحیه ای است که خریدارها و فروشنده ها با هم درگیر شدند و در نهایت فروشندها برنده بازی شدند.برای مشخص کردن دقیق ستاپ هایی که میخواهیم درون آنها معامله کنیم باید بیس ناحیه را همیشه در نظر بگیریم به این صورت که بالاترین نقطه ای که قیمت در بیس به خودش دیده رو به عنوان انتهای ستاپ و برای ابتدای ستاپ هم کندل هایی که Neckline آن ها تقریبا در یک سطح می باشد را در نظر بگیریم.