شاخص تنظیمات دوره

بدیهی است که زمان مانند دیگر موضوعات در حوزهٔ نگهداری و تعمیرات هم پدیدهای بسیار مهم بهشمار میرود. به همین دلیل است که متوسط زمان تعمیر – شاخص MTTR یکی از ارزشمندترین و رایجترین شاخصهای نگهداری و تعمیرات است.
کفایت شاخص های روان سنجی پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان
هدف از این مطالعه تبین شاخص های روان سنجی نسخه ی فارسی پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان بود. گروه نمونهی مورد مطالعه شامل 409 دانش آموز دبیرستانی مرکب از 204 دختر و 205 پسر با میانگین و انحراف معیار سنی 5/14 و 5/4 بود. ابزار مورد استفاده در این مطالعه نیز شامل نسخه ی فارسی پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان(cerq) و مقیاس افسردگی، اضطراب و فشار روانی (dass) بود. نتایج تحلیل عامل به شیوه ی مولفه های اصلی در این پژوهش نشان داد که cerq دارای یک ساختار هفت عاملی است که شامل: تمرکز مجدد مثبت/ برنامهریزی، ارزیابی مثبت، سرزنش دیگران، سرزنش خود، نشخوار فکری، فاجعه آمیزکردن و پذیرش می باشد. نتایج بررسی ضریب آلفا و بازآزمایی برای خرده مقیاس های cerq حاکی از اعتبار مناسب این پرسشنامه بود. هم چنین همبستگی خرده مقیاس های مستخرج از cerq با نمره ی کل dass حاکی از روایی همگرا و واگرا cerq بود. در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که cerq ابزاری مناسب برای اقدام های پژوهشی می باشد.
برای دسترسی به متن کامل این مقاله و 23 میلیون مقاله دیگر ابتدا ثبت نام کنید
اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید
منابع مشابه
خصوصیات روان سنجی پرسشنامه ی نظم جویی شناختی هیجان
مقدمه: نظم جویی شناختی هیجان نقش مهمی در فهم همبسته های رفتاری و هیجانی استرس و وقایع عاطفی منفی ایفا می کند. هدف مطالعه حاضر تهیه ی نسخه ی فارسی پرسشنامه ی نظم جویی شناختی هیجان (cerq-p) و بررسی خصوصیات روان سنجی آن بود. روش: نسخه ی انگلیسی پرسشنامه ی نظم جویی شناختی هیجان پس از آماده سازی با تکنیک ترجمه ی مضاعف بر روی 420 نفر (200 نفر زن) از شرکت کننده های جامعه ی دانشجویی شهر تهران با دامنه .
هنجاریابی و کفایت شاخص های روان سنجی پرسشنامه ی 6 عاملی شخصیت HEXACO-FFI-R در دانشجویان ایرانی
این مقاله به منظور بررسی شاخص های روانسنجی و هنجاریابی پرسشنامه 6 عامل HEXACO-FFI-R انجام گرفته شده است. این پرسشنامه که از مطالعات فرهنگ واژگان هفت کشور جهان تهیه شده است بیست و چهار زیر مقیاس را در 6 عامل شخصیتی صداقت - فروتنی، هیجان پذیری ، برونگرایی ، توافق، وظیفه شناسی و باز بودن به تجربه مورد بررسی قرار می دهد. این مقیاس دارای 60 سوال است.این پژوهش از نوع زمینه یابی می باشد. جامعه آماری پ.
کفایت شاخص های روان سنجی پرسشنامه ایمنی هیجانی نوجوانان
هدف از این تحقیق، تبیین شاخصهای روان سنجی مقیاس ایمنی هیجانی[1] در دانش آموزان دوره متوسطه بود.گروه نمونه 765 نفر از جامعه دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر شیراز بود که به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه دلبستگی و ایمنی هیجانی نوجوانان خدمات خانواده کیسی[2] بوده است. این پرسشنامه شامل2 عامل و25 ماده است که بر روی عامل اول (ایمنی هیجانی)13 م.
پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان: روشاجرا و نمرهگذاری
پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان1 CERQ)؛ گارنفسکی و کرایج، 2006) یک ابزار 18مادّهای است و راهبردهای تنظیم شناختی هیجانها را در پاسخ به حوادث تهدیدکننده و تنیدگیزای زندگی در اندازههای پنجدرجهای از 1 (هرگز) تا 5 (همیشه) برحسب 9 زیرمقیاس به این شرح میسنجد: خودسرزنشگری2؛ دیگرسرزنشگری3؛ تمرکز بر فکر/ نشخوارگری4؛ فاجعهنمایی5 (فاجعهآمیزپنداری)؛ کماهمیت شماری6؛ تمرکز مجدد مثبت7؛ ارزیابی مجدد مثبت8؛.
ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان
هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان است. به این منظور، از جامعه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز نمونهگیری به صورت خوشهای انجام شد و نمونهای شامل 360 نفر به پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (نسخه فارسی، سامانی و صادقی، 1389) پاسخ دادند. برای بررسی روایی پرسشنامه، از تحلیل عاملی تأییدی و از نرمافزار AMOS 21 استفاده شد. درتحلیل عاملی ت.
مقاله نشریه
تاثیر یک دوره تمرین استقامتی فزاینده بر شاخص های تنظیم کننده آپوپتوز سرم موش های ویستار مبتلا به انفارکتوس قلبی
بیماری های قلبی، به دلیل مزمن بودن، اغلب فعالیت های روزمره فرد را تحت تاثیر قرار می دهند و علت اصلی مرگ ومیر در جهان است. هدف از این پژوهش بررسی شاخص های تنظیم کننده آپوپتوز پس از یک دوره تمرین استقامتی فزاینده در سرم موش های ویستار مبتلا به انفارکتوس قلبی است. پژوهش حاضر از نوع تجربی است و به این منظور 20 سر موش صحرایی نژاد ویستار با محدوده سنی10-8 هفته و میانگین وزن 30±230 گرم به طور تصادفی به دو گروه کنترل انفارکتوس (Sed.MI) و تمرین انفارکتوس (Ex.MI) تقسیم شدند. پس از القای انفارکتوس قلبی با دو تزریق داخل صفاقی ایزوپروترنول به فاصله 24 ساعت و با دوز 150 میلی گرم در کیلوگرم، گروه تمرین به مدت 8 هفته پروتکل تمرین استقامتی فزاینده را روی نوار گردان اجرا کردند. خون گیری در شرایط یکسان و در پی حداقل 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین انجام گرفت و از روش الایزا برای سنجش متغیرهای مطالعه استفاده شد. برای بررسی تغییرات معنا داری سطح کاسپاز-8، سیتوکروم-C و کاسپاز-3 از روش آنالیز تی مستقل در برنامه گراف پد استفاده شد. نتایج نشان داد سطوح سرمی کاسپاز-8، سیتوکروم- C و کاسپاز-3 در گروه Ex.MI تغییراتی نسبت به گروه Sed.MI داشته است. این تغییرات در مقادیر کاسپاز-3 (65/0=P) و سیتوکروم- C (25/0=P) پلاسمایی بین دو گروه Sed.MI و Ex.MI معنا دار نبود؛ اما تغییرات در مقادیر کاسپاز-8 تفاوت معنا داری را نشان داد (04/0=P). براساس نتایج پژوهش حاضر به نظر می رسد به کارگیری راهبردهای غیردارویی مانند تمرین استقامتی فزاینده نمی تواند میزان آپوپتوز را در نمونه های مبتلا به انفارکتوس قلبی بهبود دهد.
تاثیر یک دوره تمرین استقامتی فزاینده بر شاخص های تنظیم کننده آپوپتوز سرم موش های ویستار مبتلا به انفارکتوس قلبی 3/20/2020 12:00:00 AM
شاخص MTTR – متوسط زمان تعمیر (راهنمای کامل)
این پست سومین قسمت از مجموعه یادداشتهای ما دربارهٔ شاخص های نگهداری و تعمیرات است. در این پست از هر آنچه که لازم است دربارهٔ شاخص متوسط زمان تعمیر (که با عنوان متوسط زمان تعمیر نیز خوانده میشود) یا شاخص MTTR (Mean Time to Repair) بدانیم صحبت خواهیم کرد. از نحوه محاسبه شاخص MTTR گرفته تا مزایای آن و چگونگی بهبود آن.
شاخص متوسط زمان تعمیر یا شاخص MTTR چیست؟
این روزها همهچیز سریع شده است. خریدهای آنلاین در کمتر از ۲۴ ساعت تحویل داده میشوند. کامپیوترها سفارش شما را در رستورانها میگیرند تا شما بتوانید غذای خود را سریعتر دریافت و میل کنید. گرفتن بلیت پرواز با یک اپلیکیشن تلفن همراه تنها یک یا دو دقیقه طول میکشد.
بدیهی است که زمان در حوزهٔ نگهداری و تعمیرات هم مثل دیگر حوزهها پدیدهای بسیار مهم بهشمار میرود. مسالهٔ اهمیت زمان برای تیمهای نگهداری و تعمیرات و تاسیسات تولید از مدتها پیش مسالهای بسیار حیاتی است. به همین دلیل است که متوسط زمان تعمیر – شاخص MTTR یکی از ارزشمندترین و رایجترین شاخصهای نگهداری و تعمیرات است.
ممکن است ارتباط ضعیفی بین زمان پدیدار شدن یک خرابی در تجهیز و زمانی که تولید دوباره آغاز میشود وجود داشته باشد. در اینصورت شاخص MTTR مثل یک زنگ خطر کار میکند، که به کمک آن میتوان از بروز مشکلات بیشتر جلوگیری کرد.
متوسط زمان تعمیر روشی در عملیات نگهداری و تعمیرات است که به وسیلهٔ آن میتوان سرعت واکنش به یک مشکل در تجهیزات و تعمیر آن را اندازهگیری کرد. شاخص MTTR متوسط زمان لازم برای تکمیل یک وظیفهٔ تعمیراتی در عملیات نگهداری و تعمیرات است. این شاخص از لحظهٔ تشخیص خرابی تا لحظه بازگشت تجهیز به روند تولید مورد سنجش قرار میگیرد. تحلیل MTTR دریچهای برای بهبود فرایندهای نگهداشت و دستیابی به بهرهوری بیشتر در سراسر سازمان باز میکند.
فرمول محاسبهٔ شاخص MTTR
شاخص MTTR با تقسیم کل زمان صرف شده تعمیراتی بر روی یک تجهیز در نگهداشت واکنشی بر تعداد دفعاتی که در یک دوره مشخص این تجهیز از کار افتاده است، محاسبه میشود. واحد محاسبهٔ شاخص MTTR اغلب بر اساس واحد «ساعت» است.
به عنوان مثال، ممکن است یکی از تجهیزات شما در طول فرایند تولید در سال گذشته شش بار خراب شده باشد. کل زمان صرف شده برای تعمیر دارایی در طول همهٔ ششبار خرابی، ۴۴ ساعت بوده است. در این حالت، محاسبه MTTR به این صورت خواهد بود:
شاخص متوسط زمان تعمیرات = ۴۴ ساعت زمان صرف شدهٔ تعمیراتی ÷ ۶ بار خرابی
شاخص متوسط زمان تعمیرات = ۴۴ ÷ ۶
شاخص متوسط زمان تعمیرات = ۷.۳۳ (هفت ساعت و ۳۳ دقیقه)
زمانی که متوسط زمان تعمیرات را محاسبه میکنید، مهم است که این زمان شامل زمان صرفشده برای تکمیل تمام عناصر دستورکار و فرایند تعمیر نیز باشد. این موارد به شرح زیر هستند:
- اطلاعرسانی به تکنسینها
- تشخیص مشکل
- رفع مشکل
- خنکسازی تجهیز
- مونتاژ مجدد، ترازبندی و کالیبراسیون تجهیز
- اعمال تنظیمات، آزمایش و راه اندازی تجهیز برای تولید
نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که از فرمول محاسبهٔ شاخص متوسط زمان تعمیر در هنگام عملیاتهای نت بابرنامه (Planned Maintenance) یا خاموشیهای برنامهریزیشده مورد استفاده قرار نمیگیرد.
همچنین هنگام محاسبهٔ شاخص MTTR دو نکتهٔ مهم دیگر را باید درنظر گرفت. اولی این که وظایف تعمیراتی باید به ترتیب ثابتی انجام شوند. و دوم این که اقدامات تعمیراتی توسط تکنسینهایی که به درستی آموزشدیده اند انجام شود.
بدیهی است که زمان مانند دیگر موضوعات در حوزهٔ نگهداری و تعمیرات هم پدیدهای بسیار مهم بهشمار میرود. به همین دلیل است که متوسط زمان تعمیر – شاخص MTTR یکی از ارزشمندترین و رایجترین شاخصهای نگهداری و تعمیرات است.
استخراج یک معیار جهانی برای شاخص MTTR برای مقایسهٔ آن با وضعیت این شاخص در تاسیسات شما امری دشوار است. آنچه که به عنوان معیار جهانی شاخص MTTR در نظر گرفته میشود، به عوامل متعددی چون نوع داراییای که تحلیل میکنید، عمر آن، و میزان اهمیت آن برای تولید بستگی دارد. با این حال، به عنوان یک قاعده کلی، بهترین تیمهای نگهداری و تعمیرات در جهان دارای زمان میانگین تا تعمیر کمتر از ۵ ساعت هستند.
از شاخص MTTR برای چه کارهایی استفاده کنیم؟
زمان میانگین تا تعمیر میتواند اطلاعات زیادی در مورد سلامت داراییهای یک سایت صنعتی و فرایندهای نگهداری و تعمیرات آن به شما بدهد. تجزیه و تحلیل شاخص MTTR امکان اتخاذ تصمیمات آگاهانهتر و دادهمحور و به حداکثر رساندن ظرفیت استفاده از منابع را میدهد.
۱. تصمیمگیری دربارهٔ تعمیر یا تعویض
با افزایش عمر تجهیزات، شاخص MTTR روند صعودی به خود شاخص تنظیمات دوره میگیرد، به این معنی که تعمیر یک تجهیز در صورت خرابی زمان بیشتری را از تیم نگهداشت میگیرد. زمانی که این اتفاق میافتد، وقت آن است که تصمیم بگیرید که تعمیر دیگری انجام دهید یا تصمیم به تعویض قطعهای بگیرید. زمانی که MTTR را محاسبه میکنید، قادر به اندازهگیری هزینههای آتی برای تجهیز موجود و هزینهٔ عقب ماندن تولید به سبب خرابی آن تجهیز خواهید بود. مقایسه این هزینهها با هزینههای یک ماشین یا قطعهٔ جدید آسان است، زیرا میتوان با دادههای قطعی انتخاب کرد که آیا تجهیز گرانقیمتی را بخریم که با خرابیهای کمتری روبرو شویم و تعمیر قطعات آن نیز آسان خواهد بود یا نه. با تمام این اطلاعات، میتوانید تصمیماتی بگیرید منجر به صرفهجویی در هزینههای شما در حال حاضر و در بلندمدت شود.
۲. اصلاح فرایند دستورکار
محاسبه و پیگیری مستمر زمان میانگین تا تعمیر به شما این امکان را میدهد که مشکلات فرایند دستورکار خود را کشف کرده و سنجههایی برای اصلاح آنها تعیین کنید. اگر شاخص MTTR اعداد بالاتری را نشان دهد، به این معنی است که یک پیوند ضعیف بین زمانی که یک شکست مشاهده میشود و زمانی که تولید دوباره شروع میشود، وجود دارد. شاخص MTTR مثل یک زنگ خطر کار میکند، و میتوان با استفاده از آن از بروز ناکارآمدیها و مشکلات بیشتر جلوگیری کرد با این زنگ خطر میشود خلاءها و مشکلاتی چون نحوه اطلاعرسانی خرابی به تکنسینها، در دسترس بودن منابع تعمیر (مانند کتابچههای راهنما) ، یا سطح آموزش تیم در مورد یک تجهیز خاص را شناسایی کرد و سعی در برطرف ساختن آنها نمود. شاخص MTTR این نقصها را یکی پس از دیگری در جهت تقویت فرایند دستورکارها به ما نشان میدهد.
۳. سازماندهی قطعات یدکی
در محاسبهٔ شاخص MTTR زمان انتظار برای تحویل قطعات درنظر گرفته نمیشود، اما دقایق و ساعاتی که صرف پیدا کردن قطعات یدکی شده است در آن لحاظ میشود. اگرچه ممکن است از بیرون پیدا کردن یک قطعه ساده و سریع به نظر برسد اما وقتی پای صحبت تیمهای نگهداشت بنشینید متوجه خواهید شد که این کار چندان هم ساده نیست. بخشهای مختلف انبار ممکن است با قطعاتی که لیبل و کد اشتباهی خوردهاند، یا اشتباه جاگذاری شدهاند و همینطور موجودیهای از رده خارج در وضعیتی کاملاً بههمریخته باشند. شاخص MTTRای با عدد بالا میتواند نشانه مدیریت نامناسب موجودی باشد که خود میتواند باعث تاخیر در عملیات تعمیر و تشدید نقص تجهیز شود. حداقل کاری که این شاخص در این دست مشکلات میتواند برای شما بکند این است که به شما بینش مورد نیاز برای بکارگیری یک سیستم بهتر برای قطعات یدکیتان را بدهد.
چگونه عدد شاخص MTTR را بهبود (کاهش) دهیم
MTTR تنها یک عدد است که یا در اکسل و یا در داشبوردها و گزارشهای نرمافزار نگهداری و تعمیرات به نمایش درمیآید؛ مهم آن است که بررسی و تحلیل این شاخص منجر به تصمیمگیریهای بهتر، اعمال تغییرات برای بهینهسازی و بهود عملکرد نگهداشت و تجهیزات شود. تجزیه و تحلیل میانگین زمان تعمیر قادر است به شما چشماندازی از نقاط ضعف در تاسیسات و تجهیزات خود بدهد تا آنها را به نقاط قوت خود تبدیل کنید، و از طریق آن به پاداشی چون کاهش خرابیها و توقفها و افزایش بهرهوری دست یابید.
برای کاهش نمرهٔ شاخص MTTR ، باید هر دو متغیر موجود در فرمول محاسبهٔ شاخص را ارزیابی کرده و تلاش کنید هر دو را کاهش دهید. اگرچه از لحاظ ریاضی، کاهش تعداد تعمیرات به خودی خود باعث کاهش شاخص MTTR نمیشود (اگر کل زمان نگهداشت واکنشی – تعمیراتی ثابت بماند) اما در عمل، کاهش تعداد کل تعمیرات همیشه منجر به کاهش زمان صرف شده در نگهداشت تعمیراتی میشود.
۱. کاهش زمان کل نت واکنشی (تعمیراتی)
از لحظهای که سوء عملکرد در دارایی تشخیص داده میشود، زمان کل نت واکنشی هم شروع میشود و این زمان فقط پس از رفع مشکل است که پایان مییابد. این موضوع ما را به اولین مشکل بزرگمان میرساند: زمان زیادی بین نقص کشف شده و گزارش آن به یک تکنسین مناسب صرف میشود. در اینصورت، پیادهسازی یک سیستم مدیریت نگهداشت کارآمدتر میتواند راهحل مشکل باشد. اگر تکنسین مشکلی دارد و به شکل فیزیکی در سازمان حضور ندارد، به دنبال همکاری باشید که بتواند از راه دور کمکهایی را ارائه دهد. همچنین باید آماده باشید تا کارمندان خود را برای انجام سریع بررسیها آماده کنید.
به همین ترتیب، زمان تعمیر بیش از حد یک تجهیز هم ممکن است نشانهٔ هشداری برای جایگزینی قطعات خاصی باشد. اگر هزینههای تعمیر و کاهش بهره وری ایجاد شده در هنگام خرابی تجهیز را با هم ترکیب کنیم، به احتمال بسیار زیاد جایگزینی تجهیزات صرفه اقتصادی بیشتری خواهد داشت.
۲. کاهش تعداد اقدامات تعمیراتی
راهحل هر مشکلی پیش از هر چیز در تیم نگهداشت شما است. اگر یک اپراتور متوجه شود که یک ماشین یا تجهیز عملکرد ضعیفی نسبت به استانداردهای تعیینشدهاش دارد، باید سریعاً با یک تکنسین تماس بگیریم. اقدام سریع میتواند از مشکلات جدیتر برای تجهیز و توقف کامل تولید جلوگیری کند. در موارد اضطراری، مدیر عملیات فنی باید در دسترس باشد تا سریع واکنش نشان دهد و پروتکلهای تعیینشده را به همراه تیم خود مرور و بررسی کند.
تقریباً همه تجهیزات نیاز به بازنگری و بازرسیهای دورهای دارند. در مورد ماشینآلات سنگین، توصیه اکید بر تعویض منظم بعضی از اجزای مکانیکی (اغلب به صورت سالانه) است. چیزی که ممکن است هنوز از آن اطلاع نداشته باشید این است که می توانید برخی از اعلانات و هشدارها را با کمک ویژگیهای نرمافزارهای نگهداری و تعمیرات از جمله نرم افزار نگهداری و تعمیرات پگاه آفتاب خودکار کنید و اطمینان حاصل کنید که همه تعمیرات سر موعد مقرر خود انجام میشود. امکانی که باعث کاهش تعداد دفعات تعمیر خواهد شد.
۳. استانداردسازی و تنظیم دقیق فرایندها
وقتی صحبت از فرایندهای نگهداری و تعمیرات به میان میآید هیچ چیزی به اندازهٔ جزئیات اهمیت ندارد. از آنجا که شاخص MTTR تحت تأثیر کوچکترین عملها (یا بیعملیها) قرار میگیرد، بسیار مهم است که هر مرحله از فعالیت تعمیراتی به روشنی برای همه افراد درگیر در این فرایند، از جمله اپراتورها، تکنسینها، مدیران موجودی و دیگرا نفرات درگیر مشخص شود.
به عنوان مثال، اپراتورها ممکن است یک دستور کار را تکمیل کنند اما آیا آنها شاخص تنظیمات دوره قالبی مشخص که تضمینکنندهٔ تکمیل جامع اطلاعات و پایداری آن هست را در اختیار دارند؟ همچنین تکنسینها ممکن است لیست کاری برای تعمیر داشته باشند، اما آیا دستورالعملهای تعمیراتی به اندازه کافی کامل هستند؟ آیا مشخصات دقیق و یا اندازهگیریها به صورت دقیق مشخص شدهاند؟ بهبود شاخص MTTR به معنای نگاه کردن به تمام این عناصر و توجه به این نکته است که چه چیزی را میتوان به خوبی تنظیم کرد. نتیجه چنین رویکردی دستورالعملهای استانداردی خواهد بود که کیفیت استانداردی از کار و نتایج را به دنبال خود دارد.
۴. دسترسیپذیری بیشتر منابع
در فرایند تعمیر، زمانی که تکنسینها زمان خود را صرف کاوش در تاریخچهٔ دارایی، دفترچههای راهنمای تجهیز، فرایندهای استاندارد عملیات (SOP)، نمودارها و دیگر اسناد کلیدی میکنند، به میان آوردن مشکلات غیرضروری تنها باعث بالاتر رفتن عدد شاخص MTTR میشود. یک راه ساده برای جلوگیری از این مشکلات و موانع کوچک غیرضروری این است که منابع مورد نیاز تیم نگهداشت را همیشه در دسترس آنها قرار دهید. رفت و برگشت مدام به دفتر برای یافتن چیزی، تلاش برای پیدا کردن پروندههای گمشده، و تلاش برای فهم اسناد قدیمی همه از مواردی هستند که موجب اتلاف وقت و انرژی تیم نگهداشت میشود. در عوض میتوان تمام این دردسرها، که اغلب ناشی از استفاده از فایلهای فیزیکی و دستی انجام دادن کارها است، را با دیجیتالی کردن پروندهها و فایلها پایان داد، تا تیم نگهداشت همیشه به اطلاعات و منابع لازم خود تنها با یک کلیک دسترسی داشته باشد. در فضای دیجیتال نگهداری و تعمیرات را میتوان سریعتر پیش برد و عدد شاخص MTTR را با افزایش بهرهوری نیروها کاهش داد.
۵. ایجاد کدهای خرابی و استفاده از آنها
اگر شما ندانید منبع ایجاد مشکل در یک تجهیز یا دارایی چیست، تکنسینها هم قادر نخواهند بود آن را تعمیر کنند. هر چه زمان بیشتری طول بکشد تا منبع خرابی مشخص شود، شاخص MTTR بدتر خواهد شد. راهحل، آسانتر کردن تشخیص یک مشکل است. بهترین راه برای انجام این کار از طریق کدهای شکست یا خرابی است.
کدهای خرابی راهی برای سازماندهی و لیست کردن رایجترین دلایل خرابی هستند تا بتوان به وسیلهٔ آن مشکل مربوطه را به یک تکنیسین ارجاع داد. تعیین دلیل خرابی یک تجهیز بدون کدهای خرابی میتواند سخت شود چون در این صورت باید اقدام به آزمون و خطاهایی وقتگیر نمود. استفاده از کدهای خرابی، مانع این تلاشهای بیهوده و بیحاصل خواهد شد و به شما این امکان را میدهد که کار را سریعتر انجام دهید.
ایجاد پایهای برای موفقیت با شاخص MTTR
اگر نگهداشت را مسابقهای برای رسیدن از نقطه آ به نقطه ب فرض کنیم، اندازهگیری زمان میانگین تا تعمیر به شما نقشه راهی برای اجتناب از ترافیک و رسیدن سریعتر، بهتر و ایمنتر به خط پایان میدهد. یک MTTR سالم به این معناست که تکنیسینهای شما به خوبی آموزشدیدهاند، موجودی به خوبی مدیریت میشود و نت با برنامهٔ شما طبق اهداف پیشبینی شده پیش میرود. شاخص MTTR به شما این بینش را میدهد که مسائل و مشکلات مخفی و ناشناخته در فرایندهای نگهداری و تعمیرات خود را کشف کنید تا بتوانید با پی بردن به ظرفیت نهایی آنها زمان کمتری را صرف حل مشکلات کرده و بر روی تولید محصولات با کیفیت تمرکز کنید.
قسمت اول شاخصهای نگهداری و تعمیرات: شاخص MTBF | شاخص میانگین زمان بین خرابیها
قسمت دوم شاخصهای نگهداری و تعمیرات: شاخص اثربخشی کلی تجهیزات (شاخص OEE)
شاخص های روان سنجی مقیاس خودکارآمدی در تنظیم هیجانی
فصلنامه اندازه گیری تربیتی ، دوره: 6 ، شماره: 22
خرید و دانلود فایل مقاله
با استفاده از پرداخت اینترنتی بسیار سریع و ساده می توانید اصل این مقاله را که دارای 29 صفحه است به صورت فایل PDF در اختیار داشته باشید.
مشخصات نویسندگان مقاله شاخص های روان سنجی مقیاس خودکارآمدی در تنظیم هیجانی
آناهیتا مهرپور - دانشجوی کارشناسی ارشد مددکاری اجتماعی خ انواده و کودک ، دانشکده علوم اجتماعی و سلامت، دانشگاه استاوانگر - نروژ
چکیده مقاله :
هیجانها از قدیمترین زمان با انسان همراه بوده اند و در زندگی نوع بشر ایفای نقش کرده اند؛ گستره، ناپایداری و شدت هیجانها در کنار ابعاد سازگارانه هیجان، باعث شکل گیری مفهومی با عنوان تنظیم هیجانی شده است. درعین حال، باور و شناخت هر فرد نسبت به تواناییهای خود، در هرلحظه زندگی او را زیر تاثیر میگیرد؛ چنین دیدگاهی به شکلگیری مفهوم خودکارآمدی منجر شده است که میتواند در ابعاد و دامنههای گوناگون (اجتماعی، فردی، تحصیلی و. ) بررسی شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی مشخصات روانسنجی مقیاس خودکارآمدی در تنظیم هیجانی (بندورا و همکاران) بود. مشارکتکنندگان، 291 دانشآموز دوره دبیرستان شهر شیراز (160 دختر و 131 پسر) بودند که به شیوه خوشهای طبقهایانتخاب شدند. آنان در کنار مقیاس یادشده، به پرسشنامه های کمرویی (چیک و باس) و عواطف مثبت و منفی (واتسون، کلارک و تلگن) پاسخ دادند. برای بررسی روایی، نخست از روش تحلیل عاملی اکتشافی در نرمافزار SPSS و سپس بهمنظور بررسی هماهنگی مدل این پژوهش با پژوهشهای پیشین، از تحلیل عاملی تاییدی در محیط AMOS استفاده شد. در مرحله نخست، شاخصهای مرتبط با کفایت نمونه و متغیرها برای تحلیل عاملی بررسی شد که نتایج آن رضایتبخش بود. پس از اجرای تحلیل عاملی اکتشافی، دو عامل اصلی خودکارآمدی در تنظیم عواطف منفی و خودکارآمدی در تنظیم عواطف مثبت استخراج شد که درمجموع، 36 درصد واریانس را تبیین میکرد. برای بررسی برازش مدل دوعاملی همراه با اجرای تحلیل عاملی سطح دوم، از نرمافزار AMOS استفاده شد. اجرای تحلیل عاملی تاییدی، مدل دوعاملی پژوهش و زیر مقیاسهای عامل خودکارآمدی در تنظیم عواطف منفی را تایید کرد و شاخصهای برازش مطلوبی را به دست داد. همچنین، بررسی پایایی پرسشنامه ضریب آلفای 70/0 را نشان داد که مطلوب مینماید. در نگاهی کلی، نتایج پژوهش نشان داد که پرسشنامه خودکارآمدی در تنظیم هیجانی برای سنجش این ویژگی در میان دانشآموزان مناسب است و تا حدودی میتواند نیازهای حال حاضر را برآورده کند.
کلیدواژه ها:
کد مقاله /لینک ثابت به این مقاله
کد یکتای اختصاصی (COI) این مقاله در پایگاه سیویلیکا JR_JEM-6-22_004 میباشد و برای لینک دهی به این مقاله می توانید از لینک زیر استفاده نمایید. این لینک همیشه ثابت است و به عنوان سند ثبت مقاله در مرجع سیویلیکا مورد استفاده قرار میگیرد:
نحوه استناد به مقاله :
در صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید:
حسینچاری، مسعود و مهرپور، آناهیتا و کمالی، فاطمه،1394،شاخص های روان سنجی مقیاس خودکارآمدی در تنظیم هیجانی،https://civilica.com/doc/723237
در داخل متن نیز هر جا که به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پارانتز، مشخصات زیر نوشته می شود.
برای بار اول: ( 1394، حسینچاری، مسعود؛ آناهیتا مهرپور و فاطمه کمالی )
برای بار دوم به بعد: ( 1394، حسینچاری؛ مهرپور و کمالی )
برای آشنایی کامل با نحوه مرجع نویسی لطفا بخش راهنمای سیویلیکا (مرجع دهی) را ملاحظه نمایید.
مدیریت اطلاعات پژوهشی
اطلاعات استنادی این مقاله را به نرم افزارهای مدیریت اطلاعات علمی و استنادی ارسال نمایید و در تحقیقات خود از آن استفاده نمایید.
شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) دقیقاً چیست؟
عملکرد چگونه در سازمان اندازهگیری میشود؟ آیا کارکنان در حال انجام کارهای درست هستند؟ آیا کار آنها به نتایج موردنیاز تیم و سازمان منجر میشود؟ شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) میتوانند به این سؤالات پاسخ دهند.
شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) چیست؟
شاخص کلیدی عملکرد (Key Performance Indicator) معیاری قابلاندازهگیری است که نشاندهنده میزان دستیابی به اهداف از پیش تعیینشده است. بهعنوانمثال اگر یکی از اهداف شما ارائه خدمات برتر به مشتری باشد، میتوانید تعداد مشتریان ناراضی از خدمات پشتیبانی را بهعنوان یک KPI در نظر بگیرید. سازمانها برای ارزیابی موفقیت خود در دستیابی به اهداف، از KPI در چندین سطح استفاده میکنند. KPI سطح بالا ممکن است بر عملکرد کلی کسبوکار متمرکز باشد، درحالیکه KPI سطح پایین ممکن است بر فعالیتهای بخشهایی مانند فروش، بازاریابی، منابع انسانی و پشتیبانی تمرکز کند.
کلمه مهم در KPI، کلمه «کلیدی» است. شاخص های کلیدی عملکرد، باید با توجه به اهداف مهم یا اصلی کسبوکار تعریف شوند. هنگام تدوین KPI سؤالهای زیر را به ترتیب مطرح کنید:
هدف: افزایش درآمد فروش در سال جاری
در مثال بالا دو اقدام کلیدی که میتواند احتمال افزایش 30% درآمد تا پایان سال جاری را بهطور قابل ملاحظهای افزایش دهد، افزایش تعداد مراکز فروش بهمنظور جذب مشتری جدید و ترغیب مشتریان فعلی برای افزایش خرید است.
تفاوت شاخص و شاخص کلیدی عملکرد چیست؟
معیارها برای اندازهگیری جنبههای مختلف عملکرد در یک زمان خاص استفاده میشوند. درحالیکه شاخص های کلیدی عملکرد (KPI)، اهداف استراتژیک را نشان میدهند و عملکرد را با یک هدف خاص اندازهگیری میکنند. بنابراین همه شاخص های کلیدی عملکرد، شاخص هستند، اما همه شاخصها، KPI نیستند.
سازمانها هنگام طراحی شاخص اغلب، در تشخیص ماهیت شاخصها دچار اشتباه میشوند. بهطورکلی 5 دستهبندی برای شاخص وجود دارد:
1- شاخص های کلیدی نتیجه ای (KRI)
چگونگی انجام کار را در یک عامل حیاتی موفقیت (CSF) نشان میدهد. این سنجهها نتیجه اقدامات هستند و نشان میدهند آیا در مسیر درست حرکت میکنیم یا خیر؟
2- شاخص های نتیجه ای (RI)
مشخص میکند تاکنون چه کارهایی انجام شده است.
3- شاخص های کلیدی عملکرد (KPI)
مشخص میکند چهکارهایی باید انجام شود تا عملکرد بهطور چشمگیری افزایش پیدا کند. تمرکز این شاخصها بر جنبههایی از عملکرد است که برای موفقیت حال و آینده، مهمترین موارد هستند. این شاخصها مشخص میکنند برای اینکه نتایج بهبود یابد، چهکار باید کرد. این شاخصها قابلیت اندازهگیری بهصورت روزانه و هفتگی را دارند.
4- شاخص های عملکرد (PI)
مشخص میکند چهکارهایی باید انجام شود. اگرچه از اهمیت خاصی برخوردارند اما عامل کلیدی به شمار نمیروند و تکمیلکننده KPI هستند.
5- شاخص های کلیدی رفتاری (KBI)
این شاخصها مشخص میکند چه ویژگیهای رفتاری برای انجام موفقیتآمیز کار لازم است.
جایگاه شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) در ساختار سازمان چیست؟
شاخص های کلیدی عملکرد، اقدامات فردی را به چشمانداز سازمانی متصل میکنند. اگر این را مانند یک هرم در نظر بگیریم، اقدامات خاص بهصورت آبشاری از چشمانداز سازمانی تغذیه میشوند. شاخص های کلیدی عملکرد (KPI)، نیز از استراتژی، اهداف و عوامل حیاتی موفقیت (CSF) سازمان گرفته میشوند.
عوامل حیاتی موفقیت (CSF) آن قسمت از فعالیتهایی است که سازمان شما برای موفقیت باید در آن عملکرد خوبی داشته باشد. شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI)، وسیلهای است که میتوان از طریق آن عوامل حیاتی موفقیت (CSF) را اندازهگیری کرد. اقدامات، وظایف و پروژههایی هستند که شما برای دستیابی به KPI انجام میدهید.
بنابراین KPI از اهداف و استراتژی سازمان پشتیبانی میکند. آنها به شما امکان میدهند روی آنچه بیشترین اهمیت را دارد تمرکز کرده و پیشرفت خود را ارزیابی کنید.
گاهی سازمانها شاخص های کلیدی عملکرد شناختهشده در صنعت را، بدون توجه به شرایط شاخص تنظیمات دوره سازمانی خود انتخاب کرده و سپس متعجب میشوند که چرا این سنجه ها هیچ تغییری در سازمان ایجاد نکرده است. درحالیکه برای تدوین KPI، ابتدا باید اهداف سازمانی درک شده و برای دستیابی به آنها برنامهریزی و بازخورد تحلیلگران، روسای بخشها و مدیران نیز دریافت شود. هنگام نوشتن KPI ، باید در نظر بگیرید که KPI چگونه با یک نتیجه یا هدف خاص کسبوکار ارتباط برقرار میکند. KPI ها باید متناسب با شرایط کسبوکار شما و برای دستیابی به اهداف آن ایجاد شوند.
نکته دوم در تدوین شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) در سطح سازمان این است که شاخصهایی انتخاب شود که فعالیتهای مناسب را برای تمام حوزههای کسبوکار اندازهگیری میکند. یعنی شاخص تنظیمات دوره معیارهای ارزیابی عملکرد تعیینشده تمام جنبههای کسبوکار شما را پوشش دهند. استفاده از BSC تئوری سادهای است که میتوانید بهکارگیرید و KPI ها رو طوری طراحی کنید که حوزههای مختلف کسبوکار نظیر حوزه مالی، مشتری، فرایند و رشد و یادگیری را در برگیرد. از طرف دیگر انواع شاخص های ارزیابی عملکرد را ازنظر کمی و کیفی بودن، پیشرو و تأخیری بودن حتماً در نظر داشته باشید.
شاخص های کلیدی عملکرد، چه کمکی به سازمان میکنند؟
- شاخص های کلیدی عملکرد (KPI)، به یک سازمان کمک میکنند تا پیشرفت و تحقق اهداف سازمانی را تعیین و اندازهگیری کنند. هنگامیکه یک سازمان مأموریت خود را تجزیهوتحلیل کرد و اهداف خود را تعریف کرد، باید پیشرفت را در جهت رسیدن به این اهداف اندازهگیری کند. KPI ابزار اندازهگیری را ارائه میدهد و شواهد عینی از مسیر پیشرفت در جهت دستیابی به یک نتیجه مطلوب را فراهم میآورد.
- اقداماتی که باید انجام شوند تا به تصمیمگیری و عملکرد بهتر منجر شود را شناسایی میکند.
- میزان تغییر عملکرد را در طول زمان نمایش میدهد.
- میزان کارایی، اثربخشی، کیفیت، مدتزمان، رفتار، کارایی پروژه، کارایی فردی و بهرهبرداری از منابع را نشان میدهد..
برای مدیریت KPI، به چه نکاتی باید توجه کرد؟
1- ارتباط شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) با اهداف استراتژیک سازمان
شاخص های کلیدی عملکرد یا KPI، باید با یک هدف اصلی کسبوکار مرتبط باشد. دقت کنید باهدف اصلی، نه یک هدف سازمان یا چیزی که ممکن است شخصی در سازمان فکر کند مهم است. شاخص کلیدی عملکرد، باید با یک موفقیت اساسی در سازمان در ارتباط باشد. در غیر این صورت شما در حال رسیدن به هدفی هستید که هیچ تأثیری برای سازمان شما ندارد و این منجر به اتلاف وقت، هزینه و سایر منابع کسبوکار میشود که میتوانست بهجای دیگری اختصاص یابد.
2- انتخاب تعداد بهینه شاخص های ارزیابی عملکرد
تعداد زیادی شاخص های کلیدی عملکرد تعیین نکنید. تعداد بهینه در بیشتر حوزههای کسبوکار و مشاغل بین 4 تا 10 شاخص کلیدی عملکرد است.
3- انتخاب شاخص های کلیدی عملکرد (KPI)، SMART شده
شاخص های کلیدی عملکرد (KPI)، SMART شده انتخاب کنید.
منظور از شاخص های SMART شده این است که:
Specific: درباره آنچه هر یک از شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) اندازه میکنند و دلیل اهمیت آنها بهمنظور جلوگیری از ابهام یا سوءبرداشت شفافیت ایجاد کنید. (آیا هدف شما مشخص است؟)
Measurable: شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) تعیینشده، باید قابلاندازهگیری باشد. (آیا میتوانید پیشرفت رسیدن به آن هدف را اندازهگیری کنید؟)
Achievable: فرد، تیم یا سازمان باید توان دستیابی به آن را داشته باشد. بنابراین شاخص های کلیدی عملکرد (KPI)، باید قابلدستیابی باشند، اگر خیلی سطح بالا تعیین شوند ممکن است قبل از شروع توسط افراد رها شوند. (آیا واقعاً هدف قابلدستیابی است؟)
Relevant: چیزی که اندازه گرفته میشود از یک طرف باید مهم بوده و عملکرد را بهبود بخشد و از طرف دیگر متناسب با محدودیتهای سازمان در نظر گرفته شود. (چقدر هدف به سازمان شما مرتبط است؟)
Time-Bound: شاخص های کلیدی عملکرد (KPI)، باید در یک چارچوب زمانی توافق شده، قابلدستیابی باشند. (چارچوب زمانی برای دستیابی به این هدف چیست؟)
4- جمعآوری داده برای سنجش شاخص ها
زمانی که یک شاخص کلیدی عملکرد (KPI) تدوین شد، برنامهریزی کنید چگونه اطلاعات موردنیاز برای سنجش آن را جمعآوری میکنید. همینطور تعیین کنید چه کسی و در چه بازه زمانی دادهها را جمعآوری میکند. بهعنوانمثال، دادههای حوزه فروش معمولاً میتوانند بهصورت روزانه جمعآوری شوند، در حالی که KPI هایی که نیاز به جمعآوری دادهها از چند منبع دارند، ممکن است بهصورت هفتگی یا ماهانه اندازهگیری شوند. برای اطمینان از صحت جمعآوری دادهها، آنها باید تأیید شوند.
5- آگاه ساختن ذینفعان از شاخص های کلیدی عملکرد (KPI)
شاخص های کلیدی عملکرد را با تمام افراد مرتبط و ذینفع در شاخص تنظیمات دوره میان بگذارید. اگر مسئولیت تیم یا سازمان را بر عهدهدارید، مطمئن شوید که افراد زیرمجموعه شما از تأثیر هر KPI بر کار خود، آگاه هستند و دقیقاً میدانند که روی کدام فعالیتها تمرکز کنند. ممکن است یک داشبورد عملکرد تنظیم کنید یا از یک کارت امتیازی متوازن برای اندازهگیری پیشرفت استفاده کنید.
6- همراستایی اهداف و شاخص ها
هنگامیکه اهداف و شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) اعضای تیم را تعیین میکنید، اطمینان حاصل کنید که آن شاخص ها با استراتژی کلی تیم و سازمان همسو هستند. این موضوع تضمین میکند که فعالیتهای روزمره کارکنان با اهداف سازمان مطابقت دارد. همانطور که قبلاً هم اشاره شد سنجه های کلیدی عملکرد (KPI) باید با عوامل حیاتی موفقیت سازمان، چشمانداز و استراتژی اعلامشده آن همسو باشند.
7- حمایت از تیم برای محقق ساختن هدف
وقتی شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) را برای سنجش عملکرد تیم و سازمان خود تدوین کردید، اطمینان حاصل کنید که آموزش، پشتیبانی و مشوقهای مناسب برای عملکرد خوب افراد در سازمان فراهمشده است. شما باید از افراد خود حمایت کنید تا به نتیجه موردنظر برسند. این جمله را نیز به خاطر داشته باشید «آنچه اندازهگیری میشود، انجام میشود اما آنچه به آن پاداش تعلق میگیرد نیز انجام میشود» بنابراین هنگامیکه پاداشها را تعیین میکنید، اطمینان حاصل کنید که آنها مستقیماً به KPI هایی که تعیین کردید، مرتبط هستند.
8- بررسی منظم شاخص های کلیدی عملکرد
شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) را به طور منظم بررسی کنید. بررسی منظم شاخص های ارزیابی عملکرد، یک ضرورت است. زیرا برخی KPI ها هدفی غیرقابل تحقق را اندازه میگیرند، برخی نیز هدف اصلی را اندازهگیری نمیکنند. بنابراین فقط با ارزیابی منظم آنها میتوانید تصمیم بگیرید زمان تغییر KPI رسیده یا خیر؟ از طرف دیگر این بررسی به ایجاد راهکار برای دستیابی به هدف از طریق جلسات بازخورد میاندوره نیز کمک میکند.
9- تغییر شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) متناسب با نیاز سازمان
معیارهای کلیدی عملکرد را متناسب با نیازهای متغیر کسبوکار تغییر دهید. KPIها همیشه نیاز به تکامل، بهروزرسانی و اصلاح دارند. اگر KPI ها را یک شاخص تنظیمات دوره بار تدوین و بعد برای همیشه آنها را کنار بگذارید ممکن است اهدافی را دنبال کنید که دیگر با موفقیت سازمانی مرتبط نیستند. مهمترین قسمت شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) کاربرد آن است. پس از عمر مفید شاخص، باید آن را کنار گذاشته و شاخصهای کلیدی عملکرد جدیدی تدوین کنید که باهدف اصلی سازمان همسو هستند.