حد ضرر متحرک چیست؟

اگر به تازگی قصد دارید اولین سهام خودتان را بخرید این مطالب را حتما بخوانید
خرید سهام مناسب تنها یک طرف معامله به حساب میآید و فروش به موقع آن سهم نیز در موفقیت آمیز بودن سرمایه گذاری دارای اهمیت زیادی است.
در سرمایهگذاری به دنبال آن هستیم درصورتی که به هر دلیلی در انتخاب سهام و یا زمان خرید، اشتباه کردیم، چگونه زیان خودمان را به حداقل برسانیم و اینکه بدانیم در کدام نقطه و در چه قیمتی به فروش سهم اقدام کنیم تا بدین وسیله بتوانیم سودمان را حداکثر نماییم.
نکاتی که در ادامه این مطلب از بورسینس برای تشخیص زمان مناسب فروش سهام آورده شده است، بر اساس سالها تجربه و مطالعه در بازار بدست آمده و شامل اصول سادهای است که اجرای آنها میتواند در بلندمدت به سودآوری شما در بورس کمک کند.
نکته: اگر به تازگی قصد دارید اولین سهام خودتان را بخرید این مطالب را بخوانید:
روش خرید و فروش سهام در بورس تهران
چگونگی انجام معاملات سهام بصورت آنلاین و اینترنتی
فروش سهام برای جلوگیری از زیانهای بیشتر
تقریباً تمامی سرمایه گذاران باید انتظار تجربه زیان را داشته باشند. اما سرمایه گذاران موفق کسانی هستند که زیانهای خود را به حداقل میرسانند.
موفقیت در بورس همانقدر که به انتخاب دقیق سهام برنده بستگی دارد، به محدود نمودن زیانها نیز مربوط است. زیرا فقط یک زیان بزرگ میتواند نتیجه ماهها و حتی سالها سرمایهگذاری را به کلی نابود کند.
اتخاذ یک استراتژی سرمایه گذاری مشخص و صریح میتواند شما را از زیانهای سنگین حفظ کند. در ادامه همراه ما باشید تا با برخی از این استراتژیها آشنا شوید.
بدانیم که چه زمانی باید جلوی زیان را بگیریم
هیچ کس نمیتواند ادعا کند که انتخابهایش در بورس همیشه درست است، حتی حرفهایترین سرمایه گذاران بازار نیز گاهی اشتباه میکنند.
اما اگر شخصی از بین خریدهای خود در بورس، درصد زیادی از آنها را درست انتخاب کرده باشد و در صورتیکه بداند چه زمانی باید اقدام به فروش سهام خود کند، میتواند به عنوان یک سرمایه گذار موفق، بازدهی مناسبی را بدست آورد.
روند منفی سهام قسمتی از زندگی روزانه سرمایهگذاران در بورس است و هر کس بارها آنرا تجربه خواهد کرد.
اگر انتخاب زمان و قیمت خرید سهام شما به هر دلیلی اشتباه از کار درآمد بدون اتلاف وقت و بدون آنکه درگیر غرور و اطمینان بیش از حد بشوید، باید سریعاً وارد عمل شوید، جلوی زیان را بگیرید و به سرمایه گذاری خود در سهام برنده ادامه دهید.
اشتباه شایع سرمایهگذاران در بورس ایران این است که بسیاری از آنها هنگامی که با ضرر و زیان در خرید یک سهم مواجه میشوند، منتظر میمانند تا روند بازار مثبت شود و آن سهم به قیمت اولیه خود باز گردد.
مثلاً فرض کنید 10 میلیون تومان از سهام شرکت الف را خریداری کردهاند و در حال حاضر این سرمایه گذاری 10 درصد زیان داده است و سرمایهشان به 9 میلیون تومان رسیده است. خیلی از افراد موضع انفعالی میگیرند و فقط کاهش قیمت سهامشان را تماشا میکنند.
(البته عدهای نیز هستند نیز اصطلاحا از آن طرف بام میافتند و با کوچکترین کاهش قیمت، بطور هیجانی دست به فروش سهام میزنند. اینجا در مورد رفتار هیجانی بورس بیشتر بخوانید)
اما شاید بهتر باشد به جای آنکه منتظر شویم تا سهم الف که دارای جو مثبتی نیست دوباره بیش از 10 درصد رشد کند تا به جای اول برسد، با فروش سهام شرکت الف، سهم ب را خریداری کنیم که هم اکنون دارای روند صعودی است.
نکته مهم اینجاست که وقتی از 50 یا 60 درصد سود صحبت می کنیم، این میزان بازدهی را در یک محدوده زمانی مشخص تعریف میکنیم . مثلاً فرض می کنیم که سهم الف و ب، 10 درصد سود میدهند.
اگر محدوده زمانی این دوره سرمایهگذاری با هم برابر نباشد امکان مقایسه ایندو وجود ندارد چرا که ممکن است سهم الف در یکسال 30 درصد سود بدهد در حالیکه سهم ب تنها در دو هفته 30 درصد بازدهی برای خریداران داشته باشد.
بنابراین همیشه بدانیم سرمایه گذاری بهتر، آن است که در مدت کوتاهتری همان میزان بازدهی را داشته باشد.
لذا اگر سهامی که انتخاب کردهایم در حال حاضر دارای روند نزولی است، (حتی اگر سهام خوبی باشد) ولی چون مدت زیادی طول میکشد تا رشد قیمت خود را شروع کند، پس بهتر است به سراغ دیگر سهمهایی برویم که هم اکنون دارای روند صعودی هستند و سریعتر به ما سود خواهند داد.
این موضوع با از این شاخه به آن شاخه پریدن تفاوت دارد.
بدانیم که هرگز نباید زمان را برای توجیه کردن خریدمان از دست بدهیم. داراییها در بورس را به صورت پول نقد ببینیم و نه سهام و بنابراین آنجایی را برای سرمایه گذاری انتخاب کنیم که سرمایهمان رشد بیشتری داشته باشد.
فروش سهام در برخورد با حد ضرر
در صورتی که با هدف کوتاهمدت سرمایهگذاری میکنید اولین قانون آن است که در صورت رسیدن سهم به حدضرر تعیین شده، بلادرنگ آنرا بفروشید.
مثلا اگر سهامی را در قیمت 200 تومان خریدهایم و قیمت آن به هر دلیلی مثلا 10 درصد افت کرد و روند بازار آن سهم نیز همچنان منفی بود آن سهم را بفروشید. (البته این 10 درصد مثال است و تعیین حدضرر خود دارای اصول و قواعدی است که در استراتژیهای معاملاتی افراد تفاوت دارد.)
بیشتر بخوانید: چگونه حد ضرر تعیین کنیم؟
تجربه نشان میدهند سهامی که به خوبی و بر اساس مطالعه دقیق چه از نظر بنیادی (سود، رشد، فروش و … ) و چه با تحلیل تکنیکال انتخاب شده و در زمان و قیمت مناسب خریداری شدهاند، نباید نسبت به قیمت خرید با کاهش شدید 10 درصدی مواجه شوند، بنابراین هر گاه سهام خریداری شده توسط شما بیش از 8 درصد یا 10 درصد از ارزش خود را از دست داد، به احتمال قوی شما در یک قیمت نامناسب وارد سهم شدهاید.
در این رابطه باید بدانیم که نباید در مورد قوانین استراتژی معاملاتی استثنا قائل شوید واگر براساس استراتژی شما یک سهم باید فروخته شود، اینکار را انجام دهید.
سهام شرکتها هرگاه با کاهش شدید در قیمت مواجه می شوند، به دلیل آنکه انتظارات مثبت در رابطه با آنها در بازار از بین میرود، به سختی میتوانند به سطح اول خود برگردند و هر چه شدت این کاهش بیشتر باشد، بازگشت به سطوح قیمت قبلی نیز سختتر است.
با این حال ممکن است استثناهایی نیز مشاهده کنید ولی به هر حال به آن پایبند باشید چرا که این قانون شما را در مقابل زیانهای شدید بیمه میکند.
در عین حال دقت در هنگام خرید تقریباً نیمی از مشکلات زمان فروش شما را حل خواهد کرد.
در هنگام بکارگیری حدضرر در ذهن داشته باشیم که این قانون فقط در مورد کاهش قیمت سهم نسبت به قیمت خرید است و نه هنگامی که قیمت سهام شما در مجموع رشد کرده است. به خاطر اینکه برخی از مواقع، سهام برنده برای چند روز به سطح قیمتهای اولیه خود باز میگردد و در این نقاط انرژی را برای رشد جمع میکند.
نکته: مفهومی با عنوان حدضرر متحرک (trailing stop loss) نیز وجود دارد که برخی از آن استفاده میکنند.
اهمیت بررسی کلیت بازار
پس از خرید سهام، بسیار مهم است که رفتار سهم را نسبت به کل بازار و صنعت مورد بررسی قرار دهید. مثلاً اگر کل بازار در حال رشد است ولی سهام شما همچنان در جای اول خود مانده است این می تواند یک هشدار باشد.
در بازار مثبت، سهام برنده بیشترین اقبال را خواهند داشت. بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار دهید، حتی زمانی که 10 حد ضرر متحرک چیست؟ درصد از قیمت خرید خود پایین تر نیامده باشد.
همچنین این را هم در نظر داشته باشید برخی از سهام که از همه نظر مناسب هستند نوسانات زیادی دارند. در مورد سهام با نوسان بسیار زیاد هم استفاده از حدضررها شاید باعث افزایش تعداد معاملات شود و هزینه کارمزد بالا رود. پس باید با دید وسیعتری به آن سهم نظر داشت.
نکاتی که باید به خاطر سپرد:
اولین قانون فروش سهامی است که از قیمت تعیینشده در حد ضرر پایینتر آمده است.
اجرای این قانون، صرف نظر از پیش بینی شخصی که در مورد رشد آتی قیمت سهام دارید، همیشه توصیه میشود. زیرا بازار با هوشتر از همه کارشناسان است پس بر اساس قوانین بازار کار کنیم و نه صرفاً نظرات شخصی.
هر چه قدر کاهش قیمت بیشتر باشد انتظارات منفی نسبت به آن سهم بیشتر میشود و زمان لازم برای بازگشت قیمت طولانیتر میشود.
سهام برنده، گاهی اوقات برای مدتی به سطح اولیه قیمت خود نزدیک میشوند که این به معنی فرصت فروش آن سهام نیست.
چگونه برای سود آوری سهام بفروشیم؟
منظور از سودگیری، فروش سهامی است که قیمت آن بالاتر از قیمت خرید ماست. به عبارت دیگر با سرمایه گذاری بر روی آن سهم سود بدست آوردهایم. ولی باید بدانیم تا زمانی که به فروش سهم اقدام نکردهایم سود ما قطعی نشده، چرا که هر آن ممکن است قیمت سهم کاهش بیاید.
برخی از افراد اصطلاح “سیو سود” را زمانی که سهام در موقعیت مناسب برای فروش و کسب سود است به کار میبرند.
در این مورد روشهایی وجود دارد که به ما کمک می کند نقطه مناسب برای سودگیری را پیش بینی کنیم.
اول از همه، با توجه به روند گذشته سهم و مطالعه متغیرهای مختلف بازار همانند حجم معاملات، تعداد خریداران، عرضه و تقاضا و … میتوان الگوهایی را بدست آورد که آن سهم خالص بر اساس آنها بالا و پایین میرود.
یاد گرفتن این نکته که بهترین فرصت برای فروش سهام به منظور سودگیری چه زمانی است، از مهمترین مهارتهای سرمایه گذاری در بورس محسوب میشود.
در تحلیل بنیادی، کف و سقفهای قیمت سهام بررسی نمیشود و برای بررسی و تشخیص نقطه فروش سهام، استفاده از نمودارها (تحلیل تکنیکال) یک ضرورت است. اما سؤال اصلی این است که چگونه میتوان مطمئن شد که قیمت سهم به بالاترین حد خود رسیده است؟
در ادامه به چند نکته کلی از تحلیل تکنیکال و روانشناسی بازار برای تشخیص زمان مناسب فروش سهام اشاره کردهایم.
چه زمانی باید سودگیری کرد؟
فرض کنیم ما سهام شرکت الف را خریدهایم و شاهد رشد قیمت آن بوده ایم، حال در چه زمانی باید این سهم را به فروش برسانیم؟
معمولاً سهام پس از شروع رشد قیمتی خود، در سطحی از قیمت متوقف میشوند و برای مدتی در آن سطح قیمتی نوسان میکنند.
یک استراتژی این است که سهام خود را پس از رسیدن و تثبیت در سطح قیمتی جدید به فروش برسانیم. این یک روش محافظهکارانه برای سرمایه گذاری در بورس است.
این روش اگر چه شما را از برخی فرصتهای بورس محروم میکند ولی در بلندمدت میتوان مطمئن بود که سود معقولی از سرمایه گذاری خود از بورس بدست آوردهاید.
در این هنگام میتوان با مرور مجدد وضعیت سهم از نظر اقبال بازار و انرژی برای صعود برای نگهداری سهم و با خرید مجدد برنامهریزی نمود.
استفاده از کلید حجم معاملات
هر گاه قیمت سهامی در حالیکه با حجم بالایی مورد معامله قرار میگیرد شروع به ریزش نمود، میتوان این موضوع را به عنوان نشانهای برای در پیش بودن روند منفی سهم دانست.
معمولاً افزایش حجم معامله در زمانی که روند سهم منفی است، بیانگر آن است که سرمایه گذاران حرفهای شروع به فروش سهام نمودهاند که این امر هر گونه افزایش قیمتی را با مشکل مواجه خواهد نمود ( سرمایه گذاران حرفهای معمولاً دارای حجم بالای سرمایه هستند که خروج آنها از یک سهم، انرژی سهم برای رشد را کاهش میدهد).
یک نشانه دیگر میتواند افزایش قیمت همراه با کاهش حجم معاملات باشد. این شرایط بدین معنی است که در این سطح قیمتی، سرمایه گذاران حرفهای دیگر اقدام به خرید نمیکنند و روند صعودی سهم در حال تضعیف است.
استفاده از کلید قیمت سهم
در این روش، تعداد روزهای متوالی که قیمت سهام روند نزولی دارد، نسبت به تعداد روزهای متوالی که قیمت روند صعودی دارد، محاسبه میشود.
تعداد روزهای متوالی کاهش قیمت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تعداد روزهای متوالی افزایش قیمت
هر گاه Nr در مقایسه با گذشته افزایش یافت این بدان معنی است که روند رو به رشد قیمت در حال متوقف شدن است و روند منفی به زودی آغاز خواهد شد.
پس از یک دوره رشد قیمت، هنگامیکه سهم با حجم بالایی مورد معامله قرار میگیرد قیمت سهم رشدی ندارد و قیمت در حال تغییر جهت است.
به زبان ساده حجم بالا بدون رشد قیمت، علامت مهمی است.
استفاده از خط قدرت نسبی یا RSI نیز یکی دیگر ار روشهای تشخیص زمان تغییر جهت قیمت است. در واقع پس از یکدوره رشد قیمت هر گاه قیمت به یک رکود تازه دست پیدا کرد در حالیکه RSI کاهش یافت، این بدان معناست که سهام در حال تغییر جهت است (به این وضعیت واگرایی میگویند).
این بدان معناست که در حالیکه قیمت به یک نقطه رکود دست بافته است اما قدرت نسبی سهم برای افزایش بیشتر کاهش یافته است و بنابراین قیمت به زودی تغییر خواهد یافت.
خط میانگین متحرک
خط میانگین متحرک همان قیمت سهام است اما به جای آنکه قیمت را در یک لحظه نشان دهد آنرا بصورت میانگین در یک دوره زمانی خاص نشان میدهد. بنابراین میانگین متحرک در واقع میانگین قیمت سهم در یک دوره زمانی است.
مثلاً میانگین متحرک 13 روزه، میانگین قیمت سهام در 13 روز گذشته را نشان میدهد. میانگین متحرک 26 روزه معمولاً به عنوان خطی که بیانگر حداقل قیمت سهم و نقطه حمایت قیمت است تلقی میشود. هرگاه قیمت سهم این کف قیمتی را میشکند و یا پایینتر میآید بیانگر آنست که بازار دیگر رغبتی به خرید این سهم ندارد.
بیشتر بخوانید: میانگین متحرک چیست؟
یاد بگیریم به جای تحلیل یک سهم، کل بازار را تحلیل کنیم
یکی از مهمترین روشهای یافتن نقطه فروش، تحلیل کل بازار است و نه یک سهم خاص.
زیرا در مواقعی که جو عمومی بازار مناسب نیست بازار به سمت جو منفی حرکت میکند و قیمت اکثر سهام بازار نزولی میشود.
در واقع حتی اگر سهام مناسبی را هم خریداری کرده باشیم اگر جو عمومی بازار منفی باشد در این صورت نمیتوان انتظار سود چندانی از سهم انتخاب شده داشت و جو روانی منفی بازار، تاثیر منفی بر سهم مورد نظر ما خواهد گذاشت.
لذا توجه به جو عمومی بازار میتواند خود به عنوان یک تحلیل جانبی پیشبینی مناسبی از قیمتهای آتی و جهت حرکت قیمت سهام خاص به ما ارائه دهد. در این بین بررسی جو روانی صنعت نیز توصیه میشود.
معمولاً جو طبیعی بازار بعد از چند روز افزایش حجم معاملات، در حالیکه شاخص در حول و حوش سطح قبلی در حال نوسان است و یا حتی کاهش مییابد، نشاندهنده تغییر جهت بازار است.
به خاطر بسپارید:
فروش سهام در سطح جدید قیمت که در آن قیمت سهام تثبیت میشود یک روش محافظهکارانه برای سودگیری از فروش سهام است
استفاده از نمودارهای قیمتی میتواند ابزار مناسبی برای تعیین جهت چرخش و پیشبینی روند آتی قیمت باشد (آموزش تحلیل نموداری قیمت)
علاوه بر خود سهم، کل بازار نیز میتواند در تعیین نقطه سودگیری تعیین کننده باشد
بهتر است سهامی که از نظر بنیادی دچار افت شده را بفروشیم. همانند نشانههای ضعف در فروش محصولات شرکت و یا رشد سودآوری
همیشه مراقب وضعیت صنعت باشیم و با اولین نشانههای ضعف در روند سودآوری صنعت و با افت شاخص صنعت به دنبال فروش سهم شرکت باشیم
فروش گسترده یک سهام خاص از طرف سرمایه گذاران نهادی، میتواند حتی در صورت ارزنده بودن سهم، باعث افت شدید قیمت آن شود
انجام افزایش سرمایههای زیاد توسط شرکت، میتواند باعث رقیق شدن و ضعف سهم شود
شما از چه روشی برای تشخیص زمان فروش سهام استفاده میکنید؟ تجربیات خودتان را با ما و خوانندگان بورسینس در میان بگذارید.
قواعد تعیین حدضررهای خروج
یکراه مهم برای کنترل ریسک معاملاتی تعیین حدضررهای خروجی است. حدضرر حد ضرر متحرک چیست؟ خروجی ابزاری کاربردی برای مدیریترسیک است و طراحی استراتژی مناسب برای آن یک هنر است. از سوی دیگر، نباید حدضررها را به گونهای نزدیک تعیین کنید که باعث شود مدام از بازار خارج شوید و نباید آنها را به اندازهای آزاد بگذارید که اصلاً معاملاتتان در سود قفل نشود.
راهش این است که رویکردی را در پیش بگیرید که تعادلی میان این دو هدف است و بر پایه حرکت بازار باشد.
استراتژی تعیین حدضررتان باید بهگونهای باشد که مجال تنفس به معاملهتان بدهد تا معاملهتان در بالا و پایین شدنهای عادی و طبیعی بازار، دوام بیاورد و بسته نشود.
دنیایی از ریسک در دادوستد وجود دارد
فهرستی از ریسکهایی که باید با آنها زندگی کنید:
ارزش و اهمیت تعیین حدضرر پیش از ورود به بازار این است که بدون اینکه دستخوش هیجانات شوید، میتوانید بهترین خروج ممکن را برای انواع ریسکهایی که معرفی میکنیم، تعیین کنید. ورود به معامله، پیش از فکرکردن به اینکه کی میخواهید از بازار خارج شوید، بازی با دمشیر است. در ادامه فهرستی از ریسکها آمده است که حدضرر خروج می تواند در حفاظت شما در برابر آنها به شما کمک کند.
۱ـ ریسک معامله:
ریسک محاسبه شدهای که در هر معامله میپذیرید و با تغییر حجم معاملهتان تنظیم میشود. این تنها ریسکی است که میتوانید کنترل کنید. یک قاعده خوب و درست این است که در هر معامله، روی بیش از ۲ درصد سرمایه حسابتان ریسک نکنید.
۲ـ ریسک بازار:
ریسک ذاتی بودن درون بازار، ریسک بازار نام دارد و هیچگونه کنترلی روی اینگونه ریسک نداریم. این ریسک دربردارنده بیشترین ریسک ممکن در بازار است.
ریسک بازار ممکن است باعث شود که ریسک معاملهای را که بهدقت محاسبه کردهاید بیش از میزان پیشبینیتان شود. ریسک بازار میتواند بسیار بیشتر از ریسک معامله باشد. به این دلیل بهتر است که هیچگاه با بیش از ۱۰ درصد کل سرمایهتان معامله نکنید. اینگونه ریسک شامل حوادث فاجعهبار جهانی و سقوط بازارهاست که باعث فلج کامل در بازار میشوند. همچنین، وقایعی که باعث ایجاد شکاف در نرخ در جهت خلاف معاملهتان میشوند نیز ریسک بازار هستند.
۳ـ ریسک وجه تضمین:
ریسک اینکه ضررتان بیش از پول موجود در حساب معاملاتیتان شود. چون که از لورج استفاده میکنید. اگر بازار خلاف جهتتان حرکت کند، به کارگزارتان بدهکار خواهید شد.
۴ـ ریسک نقدشوندگی:
اگر هنگامی که میخواهید بفروشید، خریداری نباشد، آنگاه با مشکل ریسک نقدشوندگی روبرو هستید. علاوه بر این مشکل، اینگونه ریسک میتواند گاهی بسیار هزینه به بار بیاورد، مثلا هنگامی که نرخ مستقیم دارد به سمت صفر میرود و نمی توانید از معامله خارج شوید. ریسک نقدشوندگی میتواند در پی یک واقعه پدید آورنده ریسک بازار ایجاد شده، یا شدت پذیرد.
۵ـ ریسک شبانه:
برای کسانی که روزانه معامله میکنند، ریسک شبانه نگرانی بزرگی است، از این بابت که اتفاقی که در طول شب رخ میدهد، یعنی هنگامی که بازار بسته است، میتواند بهصورت ناگهانی بر ارزش معاملهشان تأثیر بگذارد. این احتمال وجود دارد که با آغاز روز کاری شکاف نرخ رخ دهد و نرخ بازشدن بسیار از نرخ بسته شدن روز گذشته فاصله داشته باشد.
اینگونه شکاف میتواند روی ارزش حسابتان تأثیری منفی بگذارد.
۶ـ ریسک پویایی:
در بازاری که بالا و پایینهای ناگهانی زیاد باشد، ممکن است حدضررتان مرتب خورده شود و کاهش سرمایه سنگینی را تجربه کنید. ریسک پویایی هنگامی رخ میدهد که حدضررهای خروجتان با بازار سازگار نیستند و نمیگذارند معاملهتان با توجه به جزرومد کنونی نرخ، مجال تنفس داشته باشد.
هفت حدضرر پایهای
این مباحث که حدضررها را کجا باید گذاشت به سیستم معاملاتی مربوط میشود. نقاط خروج باید با نقاط ورود هماهنگ باشند و این هم یک مهارت معاملاتی است که باتجربه پیشرفت میکنند. انتخاب حدضرر واقعاً جدای از مدیریت سرمایه است. اما چنان با هم در ارتباط اند که مهم است بهعنوان بخشی از بحثمان نگاهی کلی به حدضررهای مختلف بیاندازیم.
چند نوع حد ضرر داریم که میتوانید آنها را در سیستم معاملاتی خود جای دهید. هفت نمونهای که در زیر آمدهاند، آنهایی هستند که ارزشمندترند.
۱ـ حدضرر اولیه(نخست):
نخستین حدضرری که در آغاز معامله تعیین میکنید، این نوع حدضرر پیش از ورود به بازار تعیین میشود. حدضرر اولیه برای تعیین حجم معامله نیز به کار میرود. این بیشترین ضرری است که در معامله کنونی خود میپذیرید.
۲ـ حد ضرر دنبال شونده:
با پیشرفت بازار، جلو میرود. این حد ضرر این توانایی را میدهد که همزمان با حرکت بازار طبق پیشبینی شما، معاملهتان را در سود قفل کند.
۳ـ حد ضرر مقاومتی:
این یک نمونه حدضرر دنبال شونده است که در روندها کاربرد دارد. این حدضرر درست زیر روند اصلاحی بازگشتی در یک روند تعیین میشود.
۴ـ حدضرر سهمیلهای:
در یک روند هرگاه که به نظر بیاید بازار در حال از دست دادن جنبش است و پیشبینی بازگشت کنید، این حدضرر به کار میرود.
۵ـ حدضرر تکمیلهای:
هنگامی که نرخ وارد محدوده هدف سود شما وارد شده، این حد ضرر را به کار ببرید. همچنین وقتی که بازار هیجانی در یک جهت حرکت میکند و میخواهید که در سود قفل شوید نیز میتوانید آنرا به کار ببرید. معمولا، آنرا هنگامی استفاده کنید که سه تا پنج میله نرخ با قدرت زیادی در جهت پیشبینی تان حرکت کرده باشد.
۶- حدضرر خط روندی:
در یک روند افزایشی خطروند را باید زیر کفهای نرخ رسم کرد و در روند کاهشی بالای سقفهای نرخ، هنگامیکه اینگونه ضررها را تعیین کنید، وقتیکه نرخ در جهت خلاف خط بسته شد، معاملهتان بسته میشود.
۷ـ حدضرر بر پایه خط کانال بازگشتی:
در این نمونه حدضرر با توجه به کانال بازگشتی حدضررها را تعیین میکنید. کانال بازگشتی بسیار به خط روند شبیه است. اما کانالی بسیار دقیق را میان سقفها و کفهای نرخ تشکیل میدهد و معمولا پهنای روند را نشان میدهد. در روند افزایشی حد ضرر متحرک چیست؟ حدضرر خارج از کف کانال تعیین میشوند و در روند کاهشی خارج از سقف کانال. برای اینکه حدضرر خورده شود نرخ باید خارج از کانال بسته شود.
دیگر حالتهای ممکن برای تعیین حدضرر نیز معمولاً گرفته شده از همین هفتگونهاند. برای تعیین حدضرر، شما که معاملهگرید باید داوری کنید. این داوری به تجربه شما بستگی دارد و اینکه چگونه معاملهگری هستید. حدضررها را باید بر پایه رویکرد روانی و سطح راحتی خود تعیین کنید.
نکات مهم در قواعد تعیین حدضرر
اگر بازار خیلی زیاد به حدضررتان برخورد میکند، یا خیلی سریع از روندها خارج میشوید احتمالاً اینگونه است که با ترس معامله میکنید. تلاش کنید و خود را از ترس رها نمایید و حد ضررها در نقاط منطقی بازار بگذارید.
حد ضررها را به نسبت حرکت نرخ بازار تعیین کنید و یک نقطه بدون فکر و غیرمنطقی را انتخاب نکنید. بسیاری از معاملهگرها به اشتباه بهگونهای حدضرر را انتخاب میکنند که در صورت خوردهشدن حدضررشان حد ضرر متحرک چیست؟ همیشه مقدار دلاری که ضرر میکنند یکسان باشد. کسانی که این کار را میکنند کاملاً نقاط حمایت و مقاومت معناداری را که ضررها باید در آن نقاط باشد نادیده میگیرند.
میتوانید حدضرر نخستتان را سه درصد دورتر از خط حمایت بگذارید.
نخست باید محدوده حمایت را مشخص کنید و آنگاه حد ضررتان را ۳ درصد دورتر از آن حمایت بگذارید.
رویکرد دیگری که میتوانید امتحان کنید این است که حدضررتان را یک واحد دورتر سطح حمایت بگذارید. برای نمونه، در یک روند افزایشی، حد ضررتان را یک واحد پایینتر سطح حمایت بگذارید و برعکس، در یک روند کاهشی، حدضررتان را یک واحد بالاتر از حمایت بگذارید.
قواعد تعیین حدضرر خروج
نگذاشتن حدضرر
اگر اصلاً حدضرر نگذارید، راه شکست را در پیش گرفتهاید. برای نمونه، وقتی که سهام معامله میکنید، اگر حدضرر نگذارید و ضررتان را تا لحظهای نگه دارید که از لحاظ روانی فکر کنید نمیتوانید از معامله خارج شوید چون که ضرر خیلی بزرگ است، در چنین مواقعی سرنوشت خودتان را به آن سهام پیوند زدهاید. امّا ممکن است سهامی هم نباشد که بخواهید روی آن سرمایهگذاری کنید.
برخی سهام تنها برای معامله کوتاهمدت مناسباند، چون تنها از جنبش آنها سود میبریم ممکن است به هیچوجه به مدت طولانی معامله در این سهام را باز نگه نداریم و روی آن سرمایهگذاری نکنیم. اگر میبینید که آرزو میکنید یک معامله عوض شده و خوب شود، درست معامله نمیکنید. برپایه دلایلی که با آنها وارد معامله شدهاید و محل حدضررتان، همواره باید در یک ثانیه بدانید که در معامله خواهید ماند یا از آن خارج خواهید شد.
حد ضرر روانی
در برخی بازارها، بهتر است که هنگام باز کردن معامله، حدضررتان را در بازار تعیین نکنید. برخی بازارسازها حد ضررتان را میبینند و اگر به اندازه کافی معاملهگرهای دیگری هم باشند که حدضرر مشابهی داشته باشند. ممکن است بازارسازها تلاش کنند و حدضررتان را بزنند. آنگاه آنها پول به دست میآورند و نه شما.
در چنین بازارهایی، میتوانید در ذهن خود حدضرر را تعیین کنید و به محض اینکه بازار به آن نرخ رسید خارج شوید. اطمینان حاصل کنید که از دید روانی به اندازه کافی سفت و سخت هستید و انضباط لازم را برای خروج در زمانی که باید، دارید. اگر اینگونه نیستید هنگام باز کردن معامله حدضرر را وارد کنید.
حدضرر متحرک
هیچگاه بر پایه هیجان حدضررتان را جابهجا نکنید، مخصوصاً حدضرر اولیهتان. هنگامی که حدضررهای دنبالشونده جدید تعیین شدند، میتوانید حدضررتان را جابهجا کنید تا در سود قفل شوید. اگر هم به حجم معامله سوددهتان میافزایید، حدضررتان باید به گونهای تنظیم شود که ریسکتان نسبت به حجم معامله جدید، ثابت بماند.
هنگامی که در پی افزایش حجم معامله، حدضررتان را تنظیم میکنید، همیشه حدضررتان را به معامله کنونیتان نزدیک کنید تا ریسک را نسبت به حجم معامله بیشتری که گذاشتهاید ثابت نگهدارید. افزایش در حجم معامله معمولاً در پی افزودن به حجم یک معامله سودده انجام میپذیرد. هنگامی که این کار را انجام دادید، هیچگاه حدضررتان را به عقب برنگردانید، چرا که حجم معامله بیشترتان مستلزم حدضرری نزدیکتر است تا بدینگونه کنترل لازم را بر روی ریسک داشته باشید.
بسیاری از معاملهگرها پیرامون تعیین حدضرر برپایه بازههای زمانی مختلف سؤال میکنند. این روشی پیشرفته است. بهعنوان یک قاعده کلی، همیشه حدضررتان را بر پایه همان بازه زمانی تعیین کنید که با توجه به آن وارد معامله شدهاید. به عبارتی دیگر اگر با توجه به نمودار روزانه ورود به معاملهتان را تعیین میکنید، با همان نمودار روزانه هم حدضرر اولیهتان را مشخص کنید.
این قاعده استثناهایی دارد، اما تنها پس از بهدست آوردن تجربه کافی به این کار دست بزنید. نخست تلاش کنید با کار روی یک بازه زمانی به سودآوری برسید، پس از آن اگر خواستید به بازههای زمانی چندگانه بپردازید.
قواعد تعیین حدضرر خروج
قواعد نگهداشتن معامله در ساعات تعطیلی (طی شب):
هنگامیکه معاملهگرهای روزانه معاملهای را طی شب باز میگذارند، ریسکی را متحمل میشوند. از آنجا که همواره این احتمال وجود دارد که طی آن ساعات اتفاقات پیشبینی ناپذیری رخدهد. اتفاقات ناخواسته میتوانند باعث شوند که بازار با شکاف باز شود و بهگونه بدی بر حساب شما تاثیر بگذارد.
برای نمونه، اگر روی نمودار ۱۵ دقیقهای معامله میکنید، حدضرر و حجم معاملهتان همان بازه ۱۵ دقیقهای خواهد بود. امّا تصور کنید که پنج دقیقه به پایان ساعت کاری مانده و معاملهتان نیز سودده است و بر پایه نمودار ۱۵ دقیقهای در صورت باز نگه داشتن معامله احتمال سود بیشتر نیز وجود دارد.
هنگامی که چنین اتفاقی میافتد، ۵ قاعده را در نظر بگیرید:
۱. معامله باید در آن زمان در سود باشد.
۲. نمودار ۱۵ دقیقهای باید نشان دهد که روندی قوی وجود دارد.
٣. برپایه نمودار روزانه، باید حدضرری جدید تعیین کنید.
۴. از حجم معاملهتان بکاهید تا بر پایه حدضرر جدید که روی نمودار روزانه تعیین میشود ریسکتان بیش از ۲ درصد حسابتان نشود.
۵. روز بعد که بازار باز شد، حتما لحظه باز شدن بازار، معاملهتان را بررسی کنید.
بدینگونه ریسکهای باز نگه داشتن معامله را در نظر گرفتهاید. این کار ریسکتان را از بین نمیبرد، اما آن را کاهش خواهد داد.
مشکل حدضررهایی که خوب انتخاب نمیشوند.
اینکه این نظم و انضباط را داشته باشید که حد ضرری را تعیین کنید و به آن پایبند بمانید، بهتر از آن است که اصلاً حد ضرری نداشته باشید؛ حتی اگر آنرا خیلی خوب انتخاب نکنید. البته، هرچه راهبرد تعیین حد ضررتان بهتر باشد، سودآوری بیشتری خواهید داشت. پس از دیدگاه اقتصادی، بهینهسازی رویکردتان بسیار ضروری است.
رایجترین بدی که انتخاب نامناسب حدضررها به همراه دارد این است که هنگام حرکتهای اصلاحی، بازار به حدضررتان برخورد کرده و سپس در جهت اولیه که در آن معامله داشتید بازگشته و به سرعت به حرکت خود ادامه میدهد. اینکه پشت سرهم بازار به حدضررتان برخورد حد ضرر متحرک چیست؟ کند، باعث میشود که با افزودن به نرخ کمیسیون سرمایهتان به باد رود.
به یاد داشته باشید که هیچ راهبرد کاملی برای تعیین حدضرر وجود ندارد و راهی نیز برای زمانسنجی کاملاً دقیق بازار وجود ندارد. هدفتان باید این باشد که کاری کنید که احتمال موفقیتتان بیشتر شود. هنگامی که تجربهتان بیشتر شد درسهایی را که از کار در بازار یاد میگیرید به استراتژی خود خواهید افزود. تجربهای که به دست میآورید، کلید افزایش سودآوری شماست. اما به یاد داشته باشید که همواره حدضررتان را پیش از ورود به معامله تعیین کنید.
بازار به فضایی برای تنفس نیاز دارد، همچنین حدضرری که انتخاب میکنید.
بازار همچون موجودی زنده است که نیاز به تنفس دارد. کم پیش میآید که برای مدت طولانی کاملاً در یک جهت به حرکت خود ادامه دهد. بلکه، در یک جهت حرکت میکند، اصلاح انجام میدهد، دوباره به حرکت خود در روند اصلی ادامه میدهد، اصلاحی دیگر انجام میدهد، و به همین ترتیب حرکت میکند. دم و باز دم میکند، بالا و پایین میشود و شما هم باید این آزادی را به بازار بدهید. حتی در بازارهای جانبی هم بالا و پایین وجود دارد، مثل جزر و مد. بازار مثل طبیعت است، شما هم باید یاد بگیرید که خود را با جزر و مدش هماهنگ کنید.
به این دلیل است که گذاشتن حدضرر در سطوح عمده حمایت نرخ، اهمیت بالایی دارد. معمولاً سطوح حمایت عمده، نشاندهنده واقعیتهایی مهم در بازار هستند که با حجم معامله کافی رخ میدهند و تعیین کننده سطح حدضرر هستند.
حال با پذیرش این واقعیت که بازار پشت سرهم بالا و پایین میشود، چگونه میتوان احتمال خروج مکرر را به خاطر برخورد بازار با حدضررمان و از دستدادن روندی که بالا و پین شدن نرمالی دارد، کاهش داد؟
پاسخ به این پرسش را میتوان در حرکت و جنب و جوش کنونی بازار یافت که با توجه به نرخ حجم و پویایی میتوان حد ضرر متحرک چیست؟ آن را به دست آورد. باید اطمینان حاصل کنید که سیستم و رویکردتان این عوامل را به شیوه قابل توجهی در نظر میگیرد به گونهای که حد ضررهایتان فضای کافی را برای تنفس به بازار بدهند.
حدضرر برای این است که شما را از ریسک در امان بدارد، و در عین حال باید آزادی لازم را برای تنفس به بازار بدهد.
کاربرد جنب و جوش کنونی بازار در تعیین حدضرر
به عنوان نکته پایانی پیرامون حدضرر، باید یادآور شوم که استراتژیای که برای تعیین حدضررتان برمیگزینید به گونهای باشد که یک مقدار دلاری دلبخواهی را برای انتخاب حدضرر ملاک قرار ندهید. برای نمونه نگویید که «هنگامی که این معامله ۲۰۰ دلار خلاف جهت معاملهام رفت، خارج میشوم،» یا «حدضررمان را به گونهای میگذاریم که بیش از یک یا دو واحد روی این معامله از دست ندهیم.» اگر یک نقطه خروج تصادفی انتخاب کنید که مستقل از اطلاعات اساسیای باشد که بازار در دسترستان میگذارد، در حد ضرر متحرک چیست؟ واقع حرف بازار را نادیده گرفتهاید. اگر بدانید که چگونه باید به حرفهای بازار گوش دهید، خودش به شما میگوید که حدضررتان را کجا قرار دهید.
نخست، بر پایه جنبش کنونی بازار، نقطه مناسب را برای حدضرر مشخص کنید. سپس حجم معاملهتان را به گونهای انتخاب کنید که بتوانید مقدار دلاری را که ممکن است ضرر کنید. تعیین کنید؛ نه برعکس آن.
حد ضرر به چه معناست و چگونه حد ضرر را تعیین کنیم؟
حدضرر چیست و چگونه حد ضرر را تعیین کنیم و نحوه تعیین حد ضرر در سرمایهگذاری
هنگامی که فعالیت خود را در عرصه بورس شروع می کنید باید حواستان باشد تا ضرر نکنید و این امری طبیعی است. پس باید برای سهام خود حد سود و حد ضرر مشخص کنید. اما حد ضرر در بورس یعنی چه و نحوه محاسبه حد ضرر چگونه است؟
حد ضرر در بورس چیست؟
حد ضرر یا حد توقف که به آن استاپ لاس (Stop Loss) یا به اختصار SL نیز می گویند به این معناست که اگر قیمت سهام به حد ضرر یا حد توقف مشخص شده رسید باید سهام مورد نظر را بفروشید تا از ضرر بیشتر جلوگیری کنید در اصل هدفتان باید کاهش زیان و افزایش سود باشد. البته به این موضوع هم توجه داشته باشید که حتی کم شدن سود هم میتواند نوعی ضرر باشد. برای مشخص کردن حد ضرر باید عواملی را در نظر بگیرید که در ذیل به آنها اشاره می شود.
تعریف حد ضرر به زبان ساده
حد ضرر در بورس را به زبان ساده می توانیم مقدار پولی که بابت افت قیمت از دست می دهیم در نظر بگیریم و در همین زمان است که برای جلوگیری از ضرر بیشتر حد ضرر را تعیین می کنیم به عبارتی مقدار درصدی که از قیمت خرید کم میشود تا بیشتر از آن ضرر اتفاق نیوفتد همان درصد حدضرر است.
چه عواملی در تعیین حد ضرر تاثیر گذار هستند؟
- خط روند حمایت مهم یا کف قیمتی سهم
- فیبوناچی
- امواج الیوت
- الگوهای نموداری
- کف دوقلو
- الگوی سروشانه
- جابهجایی حد ضرر
تعیین حد شناور یا متغیر چیست؟ زمانی که موقعیت حد ضرر در بورس تغیر می کند و به نقطه ای بالاتر یا پایین تر پیش روی می کند را حد شناور یا متغیر می گویند.
نکاتی که در تعیین حد ضرر میتواند مفید باشد:
هیچ قانون کلی برای تعیین حد ضرر در معاملات بورسی وجود ندارد. اما برای تعیین این حد، نکتههای قابل توجهی وجود دارند که باید آنها را در نظر گرفت. مثلا میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- زمانی که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.
- یکی از اشتباهات رایج اشخاص این است که بدون دلیل فنی و منظقی حد ضرر را تغیر می دهند
- برای تعیین حد ضرر در بورس باید به این نکته توجه داشته باشید که حد ضرر نباید بیشتر از ۱۰ درصد مبلغ خرید باشد به این معنی که بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.
- تعیین حد برای معاملههای کوتاه مدت با تعیین حد برای معاملههای بلند مدت متفاوت است.
- البته باید گفت که هیچ قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد و تعیین نقطه توقف یا حدضرر احتیاج به کمی تجربه و داشتن اطلاعات کافی از تحلیل تکنیکال دارد
امکان دارد شخصی که هدفش نوسان گیری باشد حد ضرر خود را 5 درصد زیر قیمت خرید بگذارد این در صورتی است که، شخی که هدفش سرمایه گذاری بلند مدت است 15 درصد زیر قیمت خرید حد ضرر را قرار می دهد.
پرکاربردترین روشهای محاسبه حد ضرر
- تعیین حد ضرر ثابت
- حد ضرر مکانیکال
- حدضرر تکنیکال و ترسیمی
روش محاسبه حد ضرر چگونه است؟ تعیین حد ضرر ثابت به دو روش زیر است:
تعیین مقدار ثابت عددی که شخص عددی ثابت و مشخص را برای حد ضرر خود مشخص می کند.
تعیین مقدار ثابت درصدی مانند مقدار ثابت عددی عمل می کند با این تفاوت که شخص درصد مشخصی را برای حد ضرر مشخص کرده و زمانی که قیمت سهم مد نظر به همان درصد و یا همان عدد ثابت حد ضرر رسید اقدام به فروش آن سهام می کند.
تعیین حد ضرر مکانیکال هم به انواع مختلفی تقسیم میشود که عبارت اند از:
نحوه تعیین حد ضرر در سرمایهگذاری
ماهان اسدی ( حق کپ
محاسبه حد ضرر
روشهای متعددی برای محاسبه حد ضرر در معامله وجود دارد. برخی از این روشها با توجه به فاصله قیمتی از نقطه خرید سهام است و برخی توسط اندیکاتورها و ابزار تحلیل تکنیکال تعیین میشود. در ادامه به بررسی چند مورد از پرکاربردترین روشهای محاسبه حد ضرر میپردازیم.
- تعیین حد ضرر ثابت
- حد ضرر مکانیکال
- حدضرر تکنیکال و ترسیمی
تعیین حد ضرر ثابت
در روش تعیین حد ضرر ثابت، معاملهگر مقدار مشخصی را بهعنوان حد ضرر در نظر میگیرد و زمانیکه قیمت به آن نقطه رسید، اقدام به فروش میکند. در این روش به دو صورت حد ضرر محاسبه میشود.
۱-تعیین مقدار ثابت عددی: در روش مقدار ثابت عددی، معاملهگر عدد ثابتی را بهعنوان حد ضرر تعیین میکند. بهعنوان مثال حد ضرر ۲۰ تومانی را برای خرید خود در نظر میگیرد و هر زمان که قیمت سهم به اندازه ۲۰ تومان نسبت به قیمت خرید کاهش یافت، اقدام به فروش میکند.
۲-تعیین مقدار ثابت درصدی: در این روش معاملهگر درصد ثابتی از قیمت خرید را ملاک محاسبه حد ضرر قرار میدهد و زمانیکه قیمت سهم از مبلغ درصدی تعیین شده پایینتر رفت، از معامله خارج میشود. بهعنوان مثال اگر سهمی را ۵۰۰ تومان خریداری کرده باشیم و حد ضرر را ۱۰ درصد در نظر گرفته باشیم، با رسیدن به قیمت ۴۵۰ تومان باید از معامله خارج شویم.
چند نکته درخصوص تعیین حد ضرر به شیوه درصد ثابت:
- قانون ۸ درصدی؛ برخی حد ضرر متحرک چیست؟ حد ضرر متحرک چیست؟ معتقدند معمولاً سهامی که به خوبی و براساس تجزیه و تحلیل دقیق بنیادی و تکنیکال انتخاب شده و در زمان و قیمت مناسب آن را خریداری کرده باشیم، بهندرت با کاهش درحد ۸ درصدی نسبت به قیمت خرید مواجه میشود. بنابراین هرگاه سهام شما بیش از ۸ درصد از قیمت خرید خود را از دست داد، باید از معامله خارج شوید و بدانید چیزی در استراتژی معاملاتی شما اشتباه است.
- از معمولترین محدودههایی که برای تعیین حد ضرر در نظر گرفته میشود، محدوده ۵ الی ۱۵ درصدی نسبت به قیمت خرید سهام است. البته محدوده کاملاً یکسانی برای همه سرمایهگذاران وجود ندارد. اما اغلب بازه در نظر گرفتهشده برای حد ضرر، بین ۵ تا ۱۵ درصد از قیمت خرید است.
- در دوران پس از خرید، رفتار سهم نسبت به کل بازار و صنعت باید مورد توجه قرار گیرد. چنانچه سهام شما در بازار در حال رشد، در جای خود باقی بماند (اصطلاحاً به این حالت درجازدن میگویند) این میتواند یک هشدار باشد. بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است، باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار دهید، حتی زمانیکه ۸ درصد از قیمت خرید شما پایینتر نیامده باشد. چرا که داشتن چنین سهمی برای شما هزینۀ فرصت بههمراه خواهد داشت.
تعیین حد ضرر مکانیکال
در روشهای تعیین حد ضرر به شیوه مکانیکال برای محاسبه و تعیین نقطه ضرر از اندیکاتورها استفاده میشود. در اینجا نگاهی مختصر به روشهای مورداستفاده در این شیوه داریم. برای مطالعه بیشتر و کاملتر، میتوانید به منابع تخصصیتر در حوزه محاسبه حد ضرر مراجعه نمایید.
۱- روش پارابولیک سار (Parabolic SAR)
در این شیوه از ترسیم نمودار برای محاسبه و تعیین حد ضرر استفاده میشود.
۲- میانگین متحرک (Moving Average)
در این روش از میانگین متحرک که قیمت سهام را در یک دوره زمانی نشان میدهد، استفاده میشود.
حد ضرر تکنیکال و ترسیمی
برای تعیین حد ضرر به روش حد ضرر متحرک چیست؟ تکنیکال از ابزارهای ترسیم نمودار که در تحلیل تکنیکال موجود است استفاده میشود. برای مطالعه کاملتر این روش میتوانید به کتب و منابع موجود در تحلیل تکنیکال مراجعه نمایید.
مبنای حد ضرر
از آنجا که قیمت آخرین معامله مدام در حال تغییر است معمولاً برای محاسبه حد ضرر، قیمت پایانی را مبنا قرار میدهند. البته گاهی سرمایهگذارانی که با هدف نوسانگیری معامله میکنند، مبنای محاسبه خود را قیمت آخرین معامله قرار میدهند.
نحوه اعمال حد ضرر
برای تعیین حد ضرر در یک معامله دو عامل مهم باید در نظر گرفته شود. یکی از این عوامل حجم معامله و دیگری قیمت سهام است. چنانچه حجم معامله به مقدار مشخصی برسد و قیمت از یک حد تعیین شدهای کمتر شود، حد ضرر فعال میشود. درنتیجه برای فعال شدن حد ضرر تنها رسیدن به حجم مشخصی یا رسیدن قیمت به محدوده حد ضرر کافی نبوده و این دو شرط باید بهصورت همزمان برقرار شود.
#بازار_آسیا #فاندامنتال #خبر #اخبار_بازار #فارکس #ماهان_اسدی #Mahan Asadi #واریور_تریدرز #Warrior_Traders #کدال #بورس #اخبار #آسیا #ترید #بازار_مالی #forex #forextrader #bitcoin #trading #forextrading #money #forexsignals #trader #cryptocurrency #forexlifestyle #investment #business #entrepreneur #investing #crypto #binaryoptions #invest #blockchain #forexmarket #forexlife #bitcoinmining #binary #success #fx #stocks #investor #daytrader #btc #forexsignal #bhfyp #Mahan Asadi #حد_ضرر *منبع : Bashgah
حد ضرر (Stop-Loss) چیست؟ بخش 2
بسیاری از معاملهگران در ابتدای کار علاقه به تنظیم حد ضررهای کوچک و بسیار نزدیک به قیمت دارند. بنابراین به دفعات حد ضرر فعال میشود و بازار با ضرر این گروه را از بازی خارج میکند. این مدل از تنظیم حد ضرر ممکن است برای برخی از معاملهگران روزانه مناسب باشد، اما در بیشتر موارد، تعیین حد ضرر با دامنهای وسیعتر یا دورتر از قیمت، معمولاً به سود بیشتری منجر خواهد شد.
حجم نادرست معاملات
اگر سرمایه کمی در بازار داشته باشید (مثلاً زیر ۱,۰۰۰ دلار)، بهتر است با حجم کم معامله کنید تا بتوانید حد ضررهای منقطیتری تنظیم کنید.
بسیاری از معاملهگران بهعلت همخوانی نداشتن اندازهی معاملات با موجودی حساب معاملاتی خود دچار زیان میشوند. آنها حد ضرر معاملات خود را طبق مورد اول کوچک انتخاب میکنند و یکی از مهمترین عناصر بازار یعنی نوسانات را نادیده میگیرند. بنابراین تطبیق اندازهٔ معاملات با موجودی حساب سرمایهگذاری، علاوه بر تخصیص مقدار معقول ریسک، به قیمتها اجازهٔ نوسان هم خواهد داد.
نداشتن راهبرد حد ضرر آزمایششده
اگرچه در ابتدای مطلب به این مورد اشاره کردیم، اما تکرار آن بهدلیل اهمیت بیاندازه خالی از لطف نیست. اگر یک معاملهگر در تنظیم حد ضرر تنها بهصورت احساسی عمل کند، هیچ راهی برای فهمیدن چگونگی بهبود نتایج خود نخواهد داشت. چراکه با اینگونه عملکردن، هیچ ثباتی وجود نخواهد داشت.
روش اول؛ تنظیم حد ضرر بر اساس درصدی از سرمایه
با ابتداییترین روش تنظیم حد ضرر شروع میکنیم. حد ضرر در این روش مبتنی بر درصدی ازپیشتعیینشده از حساب معاملاتی تنظیم میشود. بهعنوانِ مثال، یک معاملهگر حاضر به ریسک دو درصد از سرمایه خود در هر معامله میشود. این مقدار میتواند در بین افراد متفاوت باشد. افراد ریسکپذیر ممکن است تا ۱۰٪ از حساب خود را در معرض ضرر احتمالی قرار دهند، درحالیکه معاملهگران ریسکگریز معمولاً کمتر از ۱٪ از حجم معاملهٔ خود را به ریسک تخصیص میدهند.
پس از مشخصشدن این مقدار، معاملهگر با توجه به اندازهٔ موقعیت خود، محل قرارگرفتن حد ضرر را نسبت به نقطهٔ ورود خود محاسبه میکند. اشکالی که در این روش مطرح است این است که حد ضرر بهتر است مطابق با شرایط و محیط بازار یا قوانین استراتژی تعیین شود، نه اینکه چهمقدار از سرمایه خود را حاضر به از دست دادن هستید.
ماشینحساب تعبیهشده در سایت Trading Crypto Course در این روش به شما در تعیین حجم موقعیتها و تنظیم حد ضرر کمک خواهد کرد.
روش دوم؛ تنظیم حد ضرر با استفاده از آخرین سقف و کف قیمت
چرخشهای قیمت که بهصورت سقف و کفها در نمودار نمایش داده میشود، مکان مناسبی برای تنظیم حد ضرر است. این روش یکی از سادهترین و ابتداییترین روشهای تنظیم حد ضرر و در عین حال یکی از کاربردیترین آنهاست. به مثال زیر توجه کنید؛ با ورود به معاملهی فروش (Short) در نقطهٔ مشخصشده، میتوانید حد ضرر معاملهٔ خود را در سقف فعلی قیمت قرار دهید.
بهصورت مشابه، تنظیم حد ضرر را در معاملات خرید هم در تصویر زیر مشاهده میکنید. نکتهای که باید به آن دقت کرد این است که با توجه به مبحث مدیریت سرمایه، نسبت (Risk/Reward) در این دو مثال و مورد مشابه آن در روش سوم، ۱/۲ است. به زبان سادهتر بهازای دریافت دو واحد پاداش، حاضر به پذیرش یک واحد ریسک پس از ورود به معامله هستیم.
یک مزیت بزرگ در تنظیم حد ضرر بر اساس آخرین نوسانات این است که معمولاً میتوانید با یک حد ضرر کوچک وارد بازار شوید. در مقابل، نکتهٔ منفی این است که بهراحتی این حد ضررها فعال خواهند شد، چراکه نزدیک به حرکات قیمت تنظیم میشوند و بازهٔ کوچکی دارند.
اگر استفاده از آخرین سقف یا کف برای معاملات با توجه به حرکات قیمت کوچک به نظر میرسد، گاهی اوقات استفاده از سقف یا کف قبلی قیمت پیشنهاد میشود. ممکن است برخی از معاملهگران این ایده را دوست نداشته باشند، چراکه حد ضرر بسیار دورتر از حرکات قیمت تنظیم میشود و نسبت سود به زیان معاملات را به هم میریزد.
گاهی در بعضی معاملات با انجام بعضی از بررسیها و مطالعات ممکن است متوجه شوید که استفاده از حد ضرر بزرگتر در واقع میتواند به درصد برد بالاتر منجر شود. البته ممکن است این نکته در مورد استراتژی شما صدق نکند. با این حال، اگر جزو آن دسته از معاملهگرانی هستید که حد ضررهای خود را بیش از حد کوچک تنظیم میکنید، این یک ترفند ساده میتواند سودآوری استراتژی معاملاتی شما را تا حد زیادی بهبود ببخشد. بهعنوان مثال، روش قبل را با این روش مقایسه کنید.
تنظیم حد ضرر با استفاده از میانگینهای متحرک، روشی مناسب برای استراتژیهای معاملاتی پیرو روند است. این اندیکاتور به صورتی پویا و دینامیک، سطوح مقاومت و حمایتی را با توجه به حرکات قیمت در بازار در اختیار معاملهگر میگذارد.
در این روش بهتر است ابتدا چندین تایم فریم و دورهی زمانی مختلف را در گذشته و حال بازار بررسی کنید تا بهترین حالت را که با استراتژی شما سازگار است پیدا کنید. برای مثال، شما میتوانید از میانگینهای متحرک با دورهٔ ۲۰، ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ استفاده کنید که در بین معاملهگران هم بسیار محبوب هستند. همچنین لازم نیست که تمام بازههای موجود را آزمایش کنید. عملکرد میانگین متحرک بهعنوان حد ضرر معاملات شما اهمیت دارد. در واقع میتوان گفت که بهرهبردن از میانگین متحرک بهعنوان حد ضرر، نوعی استفاده از(Trailing Stoploss) است.
گفتیم که استفاده از میانگین متحرک بهعنوان حد ضرر، روشی مناسب برای استراتژیهای معاملاتی پیرو روند است. اما گاهی بعضی از معاملهگرها در استراتژیها خود برای یافتن محل چرخش و بازگشت بازار نیز از این روش استفاده میکنند. همچنین یکی از معایب این روش، حرکت میانگین متحرک به همراه قیمت است. بنابراین بهطور مداوم باید حد ضرر را جابجا کرد. در این روش همچنین اندیکاتور Average True Range نیز در کنار حرکات قیمت (پرایس اکشن) به تریدر در شناسایی نوسانات بازار و تنظیم حد ضرر معقول کمک خواهد کرد.
روشی دیگر برای تنظیم حد ضرر در معاملات، استفاده از سطوح حمایت و مقاومت کلیدی است. نکته اینجاست که این سطوح به شکل خطوطی دقیق نیستند و بیشتر بهصورت نواحی حمایت و مقاومت هستند. بنابراین دقت داشته باشید که در تنظیم حد ضرر با این روش، کمی برای نوسان قیمت در حوالی آنها جا بگذارید، زیرا در اغلب اوقات قیمت تنها به یک مقاومت خطی و استاتیک واکنش نشان نخواهد داد و ممکن است کمی به بالا یا پایین این سطوح هم نوسان کند.
بهعنوان یک قانون، بهترین مکان برای ترسیم سطوح، مناطقی است که قیمت بهشدت به آنها واکنش نشان میدهد. نقض این نواحی نیز هشداری مبنی بر اشتباهبودن تحلیل اولیهٔ شما از نمودار است. یک نکتهٔ جالب اینکه از سطوح روانی قیمت و اعداد گردشده غافل نشوید، چراکه این سطوح اغلب سطوح حمایت یا مقاومت هستند.
استفاده از اندیکاتور پارابولیک سار (Parabolic SAR)، یک روش عالی دیگر برای تنظیم حد ضرر در معاملات است. کاربرد این شاخص، نشاندادن تغییرات شتاب و تأیید صعودی یا نزولیبودن روند است. این اندیکاتور مانند مابقی اندیکاتورها به تنهایی کامل نیست و تکمیلکنندهٔ حرکات قیمت و اندیکاتورهای دیگر است، اما در پیروی و تأیید روند بهخوبی عمل میکند.
این اندیکاتور پاسخگوی هر دو نوع استراتژی پیرو روند و چرخش روند است. از اندیکاتورهای مشابهی مثل (Bollinger Bands) هم میتوانید استفاده کنید.
روش هفتم؛ تنظیم حد ضرر برمبنای زمان
در این روش، حد ضرر بر اساس پارامترهای قیمت نخواهد بود، بلکه برمبنای پارامترهای زمانی تنظیم میشود. بهعنوان مثال، این روش ممکن است که معاملهگر را ملزم به بستن موقعیت خود در پایان روز، بدون توجه به نتیجه کند. البته این روش از محبوبیت بالایی برخوردار نیست و افراد کمتری از این روش در معاملات خود استفاده میکنند.
در این روش وضعیت واقعی بازار در نظر گرفته نخواهد شد و همچنین معاملهگر در نهایت مجبور به بستن موقعیتها بهصورت دستی است.