الگوی سر و شانه سقف و کف در تحلیل تکنیکال

الگوهای برگشتی (قسمت دوم)
الگوی سر و شانه از الگوهای برگشتی است. همانطور که از نامگذاری آن مشخص است، الگوهای برگشتی، الگوهایی هستند که روند قیمت پس از تشکیل الگو در آنها تغییر جهت میدهد. الگوی سر و شانه، الگویی با سه قله است که دوتای بیرونی آن در ارتفاعی برابر و قلهی وسط از بقیه بلندتر است. در تحلیل تکنیکال، الگوی سر و شانه، نمودار خاصی را تشکیل میدهد که نشانگر تغییر بازار و شروع روند برگشتی است. طبق اطلاعات و تجربههای کسبشده، الگوی سر و شانه یکی از قابلاعتمادترین الگوهای برگشتی است. این الگو یکی از چند الگوی برتری است که با سطوح مختلفی از دقت، نشان میدهد روند صعودی یا نزولی سهم رو به پایان است.
مطلب پیشنهادی: الگوهای برگشتی (قسمت اول)
معمولاً الگوی سر و شانه زمانی شکل میگیرد که قیمت سهم به سقف خود رسیده و بعد به کف آخرین حرکت صعودی خود برمیگردد. سپس قیمت از سقف قبلی بالاتر میرود تا دماغه را ساخته و بعد دوباره به کف اولیهی خود باز میگردد. درنهایت، قیمت یکبار دیگر افزایش مییابد، اما این بار به قلهی اول رسیده و روند نزولی به خود میگیرد.
الگوی سر و شانه سقف
در پایان یک حرکت صعودی، الگوی سر و شانه سقف رخ میدهد که موجب تغییر جهت بازار و حرکت به سمت نزول قیمت خواهد شد. در الگوی سر و شانه سقف، شاهد سه قله خواهیم هستیم. قلهی وسط در بین این قلهها، از ارتفاع بیشتری نسبت به دو قله قبلی برخوردار است. قلهی وسط در واقع همان قسمت سر الگوست و دو قلهی مجاور آنکه ارتفاع کمتری دارند، شانههای چپ و راست را تشکیل میدهند. جهت انجام معاملات با استفاده از این نوع الگوی سر و شانه در بورس به محض اینکه حالت کلی الگو را در چارت پیدا کردید، باید منتظر شکسته شدن خط گردن باشید. بهتر است شکست خط گردن پرقدرت انجام شود و سایر شرایط یک شکست مناسب را داشته باشد.
چنانچه قیمت با حرکت بسیار سریع و قوی خط گردن را شکست و شما از ورود به نماد جا ماندید، بهتر است منتظر حرکت برگشتی (Pullback) به خط گردن الگو بمانید و سپس وارد معامله شوید. نکتهی قابلتوجه این است که در الگوی سر و شانه میبایست بین شانهی چپ و سر واگرایی برقرار باشد.
الگوی سر و شانه کف
نوع دوم از الگوی سر و شانه الگوی کف میباشد. بر خلاف الگوی سر و شانهی سقف این الگو بعد از یک حرکت نزولی میگیرد و باعث تغییر جهت حرکت بازار به سمت بالا خواهد شد. ساختار این الگو نیز از سه کف تشکیلشده است. کف میانی در وسط قرار دارد و عمق بیشتری نسبت به دو کف مجاور خود داشته و اصطلاحاً تشکیلدهنده بخش سر الگو میباشد.
زمانی که از این مدل از الگو برای انجام معاملات استفاده میکنیم، باید منتظر شکست خط گردن باشیم. به این صورت که هرچقدر شکست قویتری انجام شود شرایط بهتر خواهد بود. همچنین اگر از ورود به معامله پس از شکست خط گردن جا ماندیم، باید منتظر پولبک به خط گردن بمانیم تا در آنجا بتوانیم با شرایط بهتری وارد معامله خرید شویم.
حد سود و حد ضرر در سر و شانه
بالای شانه راست در الگوی سر و شانه سقف محل قرارگیری حد زیان میباشد. اما ممکن است در برخی موارد هم الگوهای سر و شانهای به وجود آیند که ارتفاع شانه راست و سر نزدیک هم باشند. در این حالت برای آنکه حد ضرر مطمئنتری داشته باشید، میتوانید حد زیان را بالای قسمت سر الگو قرار دهید. به منظور محاسبهی حد سود کافی است فاصلهی بین سر تا خط گردن را اندازهگیری نمایید و از مکانی که خط گردن شکسته میشود به سمت پایین اعمال نمایید.
در الگوی سر و شانه کف حد زیان، زیر شانهی سمت راست قرار خواهد گرفت. برای افرادی که میخواهند انتخاب حد زیان مطمئنتری داشته باشند، باید بدانند که زیر قسمت سر نیز جای مناسبی برای قرار دادن حد زیان است. البته باید به این نکته دقت داشت که فاصلهی بین شانهی راست تا سر بیش از اندازه بزرگ نباشد. حد سود این الگو نیز برابر با فاصلهی میان سر تا خط گردن میباشد که باید از نقطهای که خط گردن شکسته میشود، به سمت بالا اعمال نماییم.
الگوی سر و شانه چیست ؟+ تشخیص الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
در ادامه سری مطالب آموزشی بورس پرتال دلبرانه قصد داریم به الگوی سر و شانه بپردازیم.
الگوی سر و شانه ها یک شکل نمودار است که به عنوان یک خط پایه با سه قله ظاهر می شود.
دو قسمت بیرونی نزدیک به هم هستند و وسط آنها بیشترین است.
در تجزیه و تحلیل فنی ، الگوی سر و شانه ها شکل خاصی از نمودار را توصیف می کند که تغییر روند صعودی به نزولی را پیش بینی می کند.
اعتقاد بر این است که الگوی سر و شانه ها یکی از قابل اعتمادترین الگوهای برگشت روند است.
الگوی سر و شانه چیست؟+ تشخیص الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
الگوها در چارت و نمودار بعنوان یک قرار توافقی جمعی در بین سرمایه گذاران مطرح بوده
که با دیدن علائمی مشخص،همگی با هم تصمیم به خرید یا فروش میگیرند.
آنچه صحت عملکرد روند الگوها اعم از گسترشی و یا برگشتی را معتبر میکنه اینه که جمع کثیری از سرمایه گذاران توافق کرده اند
که با دیدن این علائم خاص یک تصمیم واحد بگیرند.
لذا اقدام جمعی سرمایه گذاران به خرید یک سهم با مشاهده یک الگو به تشکیل صف خرید و افزایش قیمت و در نتیجه صحت عملکرد الگو کمک میکند.
و برعکس ، اقدام جمعی آنها به فروش باعث ایجاد صف فروش خواهند شد.
یکی از این الگوها که رده الگوهای برگشتی طبقه بندی می شوند الگوی سر و شانه هست که :
به دو نوع سر و شانه سقف و سر و شانه کف یا معکوس تقسیم میشوند:
الگوی سر و شانه سقف
وجود موارد زیر دراثباط تشکیل الگوی سر و شانه سقف برابر تصویر فوق الزامی است :
- قیمت در کانالی صعودی ابتدا قله A ایجاد کرده و در ادامه پس اصلاح قیمت تا نقطه B کاهش می یابد
- مجددا قیمت افزایش یافته تا قله C را تشکیل می دهد که الزاما بالاتر از قله A خواهد بود.
- باز قیمت تا نقطه D کاهش یافته که الزاما برابر نقطه B نیست و می تواند کمی بالاتر یا پایینتر از آن باشد .در تصویر فوق نقاط B و D برابر فرض شده اند.
- سپس مجددا قیمت افزایش یافته تا به قله E برسد که حتما از قله C پایینتر است ولی می تواند همسطح A نباشد.
- در ادامه قیمت تا نقطه F کاهش می یابد . در این صورت الگوی سر و شانه تشکیل شده است.
مفاهیم الگو به شرح زیر است:
نقطه C که بالاترین نقطه در نموار است را سر الگو می نامند
نقطه A و نقطه E که قله هایی کوتاهتر از C دارند را شانه الگو می نامند
خطی که نقاط B را به D متصل کرده و ادامه می یابد را خط گردن می نامند.
این خط الزاما افقی نبوده و می تواند مورب باشد.
تفسیر الگو
با تشکیل این الگو ، اگر قیمت تا نقطه F کاهش یافت ، سیگنال روند کاهشی قیمت صادر شده
و قیمت ابتدا یکبار دیگر تا خط گردن بالا رفته و سپس مجددا کاهش می یابد.
میزان کاهشی که در وهله اول انتظار داریم اتفاق بیافتد و در تصویر به نام TP1 و به رنگ قرمز نشان داده شده
برابر میزان فاصله خط گردن تا سر الگو یعنی نقطه C هست. این نقطه خط حمایت اولیه الگو را تشکیل میدهد.
اما اگر قیمت بتواند این نقطه حمایت را بشکند ، حمایت بعدی به اندازه TP2 و برابر ۱۰۰ درصد روند صعودی تا قله C خواهد بود.
چند نکته در خصوص الگوها مشترک هست که با رعایت شود
اول
ما نباید دچار هیجان عرضه و تقاضا و شاخص و این قبیل موارد شویم.
بلکه با یک استراتژی مشخص تا زمانیکه سیگنال خرید صادر شده ،
خرید کنیم و حد ضرر و سود هم طبق مفاهیم و خطوط حمایت و مقاومت و اندیکاتورها و الگوها تنظیم کنیم.
و دیگه هر روز با مشاهده تعداد خریداران و بالا پایین رفتن قیمت حد و اندازه را دستکاری نکنیم.
البته اگر بعد از ورود به بازار سیگنالی خلاف جهت روند دریافت کردیم میتوانیم نسبت به اصلاح حد ضرر و سود اقدام کنیم.
همانطور که با دریافت سیگنال گسترشی می توانیم هدف را بالاتر در نظر بگیریم.
اما دقت داشته باشیم که این کار نباید هر روز با تغییر روند موقت صورت بگیره.
قیمت ورود و خروج از بازار دقیقا برابر سیگنالها انجام شود و از اوردر گذاری در قیمتهای بینابینی خودداری شود.
سوم
تا زمانیکه یک الگو بطور کامل تشکیل نشده از پیشگویی خودداری شود.
بارها دیده شده فردی با مشاهده نیمی از الگو اقدام به پیشگویی و رسم مابقی الگو طبق ذهن خود نموده ،
ولی در ادامه نه تنها آن الگو تشکیل نشده بلکه الگوی مخالف نظر آن فرد تشکیل شده است.
چهارم
در بازار سرمایه همانطور که ممکنه فرصتها به زودی از دست برود ، ولی عجولانه تصمیم گرفتن هم باعث ضررهای جبران ناپذیر میشه.
برابر تصویر فوق چنانچه شما مالک یک سهم هستید و آن را در روزهای قبل خریده اید ،
بهترین نقطه برای خروج از بازار و نقد کردن سهمتون نقطه G هست .
دقت کنید زمانیکه قیمت به نقطه C رسیده ما به دلیل اینکه قیمت هنوز در کانال صعودی هست تصمیمی به فروش نمیگیریم
و انتظارمون این هست که پس از کاهش قیمت مجددا قله ای بالاتر از C را فتح کند و اگر از قبل هدفمان را روی C گذاشته ایم ،
حتی باید هدف را بالاتر هم ببریم.
اما اگر قیمت از خط گردن پایینتر آمد دیگه با اطمینان میتونیم بگیم که الگوی سر و شانه تشکیل شده و سهاممون رو هم بفروشیم.
ضمنا اگر مالک این سهم نیستید باز باید بدانید که این سهم در حال حاضر ارزش خرید ندارد
و اینطور تصور نکنید که قیمت به کف رسیده و در آینده مجددا به قله های A و E ویا حتی C میرسد
چرا که بقیه سرمایه گذارانی که مسلط به علم بازار سرمایه هستند این اصول را پذیرفته اند که این الگو سیگنال فروش است .
اگر میبینید در این قیمتها هم معاملات خرید انجام میشه قطعا به این دلیل است که عده ای علم و سواد بورس را ندارند
و یا با موج موقتی بازار حرکت میکنند.
هدف الگوها و اندیکاتورها این است که قبل از تشکیل صف های خرید و فروش به شما سیگنال بده و شما زودتر از بازار و سایرین عمل کنید.
وگرنه زمان طلایی بازار را از دست داده اید. چه بسا زمانی شما متوجه فروش سهم شوید
که آن سهم تبدیل به صف فروش شده باشه و دیگر خریداری برای سهمتان وجود نداشته باشه و ناچارا همراه با موج به قعر قیمتهای اولیه خرید برگردید.
الگوی سر و شانه کف یا برگشتی
در تصویر بالا، الگوی سر و شانه کف یا معکوس را هم ملاحظه میکنید که به دلیل مشابهت با الگوی قبل ولی در خلاف جهت ، از ذکر جزییات خودداری میکنم.
نحوه شکل گیری الگوی سر و شانه Head And Shoulders Pattern
✓یک بازار صعودی در نهایت می ایستد و نیروهای عرضه و تقاضا در تعادل قرار میگیرند.
✓در نقطه اوج، فروشندگان وارد بازار میشوند(شانه چپ) و بازار کاهش میابد(شکل گیری خط گردن).
✓سپس خریداران وارد بازار میشوند و بازار را تا نقطه اوج جدید (سر) بالا میبرند.
✓سپس نقطه اوج جدید مجدد کاهش میابد و خط گردن مجدد تست میشود.
✓حال، خریداران مجدد وارد بازار میشوند، اما نمیتوانند به اوج قبلی برسند و نقطه اوجی که شکل میدهند به عنوان شانه راست شناخته میشود.
سپس بازار کاهش میابد و مجدد خط گردن را تست میکند. خط روند در این الگو باید از ابتدای خط گردن تا انتهای آن رسم شود.
به مثال زیر توجه کنید:
ویژگی های الگوی سر و شانه کف
در انتهای روند نزولی شکل میگیرد.
پس از شکلگیری درهای پایینتر از دره قبلی شاهد این هستیم که قیمت تمایلی به رسیدن قیمت کف قبل را ندارد .
بنابراین درهای بالاتر از دره قبل ایجاد میشود، در نهایت ما سه پیوت خواهیم داشت
که پیوت یا دره وسط نسبت به دو پیوت چپ و راست از عمق بیشتری برخوردار هست .
دره چپ را به اصطلاح شانه چپ مینامیم و حجم معاملات اوراق بهادار به مراتب پایینتر را شاهد هستیم.
دره راست را هم اصطلاحاً شانه راست نام گذاری میکنیم، حجم معاملات بورس نسبت به دو دره دیگر افزایش مییابد.
دره ما بین شانه راست و چپ سر نام دارد که حجم معاملات، متعادلی را در این دره شاهد هستیم.
اگر دو سقف الگوی سر و شانه کف را به هم متصل کنیم ،خطی حاصل میشود که اصطلاحاً به آن خط گردن گفته میشود.
الگو با شکسته شدن خط گردن کامل میشود.
تارگت یا هدف قیمتی چارت پترن در گام نخست به اندازه موج سر بعد از شکست خط گردن صعود خواهد داشت.
هدف صعود قیمت در گام دوم تقریبا به اندازه موج وارد شده به الگوی سر و شانه کف میباشد.
معمولا بعد از شکست خط گردن الگوی سر و شانه کف شاهد حجم خرید بالا در اوراق بهادار خواهیم بود.
ویژگی های الگوی سر و شانه سقف
در انتهای روند صعودی شکل میگیرد.
پس از شکلگیری قله ای بالای قله قبلی شاهد این هستیم که قیمت تمایلی به رسیدن قیمت قله قبل ندارد.
بنابراین قله کوچکتر از قله قبل ایجاد میشود،در نهایت ما سه قله خواهیم داشت
که قله وسط نسبت به قله چپ و راست از ارتفاع بیشتری برخوردار هست .
قله چپ را به اصطلاح شانه چپ مینامیم و حجم معاملات به مراتب بالاتری را در بازار بورس شاهد هستیم.
قله راست را هم اصطلاحا شانه راست نام گذاری میکنیم، حجم معاملات بورس نسبت به دو قله دیگر کاهش مییابد .
قله ما بین شانه راست و چپ سر نام دارد که حجم معاملات متعادلی را در این قله شاهد هستیم.
اگر دو کف الگوی سر و شانه سقف را به هم متصل کنیم، خطی حاصل میشود که اصطلاحا به آن خط گردن گفته میشود .
الگو با شکسته شدن خط گردن کامل میشود.
تارگت یا هدف قیمتی چارت پترن در گام نخست به اندازه موج سر بعد از شکست خط گردن ریزش خواهد داشت .
هدف ریزش قیمت در گام دوم تقریبا به اندازه موج وارد شده به الگوی سر و شانه سقف میباشد.
معمولاً بعد از شکست خط گردن الگوی سر و شانه سقف شاهد حجمهای فروش بالا در سهام خواهیم بود.
☑ در نتیجه
تفاوتی که میان الگوی سرو شانه سقف و الگوی سر و شانه کف وجود دارد
روند ما قبل تشکیل چارت پترن هست که الگوی سر و شانه کف در انتهای روند نزولی شکل میگیرد
و الگوی سرو شانه سقف در انتهای روند صعودی شکل میگیرد.
در الگوی سرو شانه سقف انتظار ریزش را داریم و در الگوی سر وشانه کف انتظار رشد قیمت را خواهیم داشت.
الگوی سر و شانه چیست و چگونه بر اساس آن معامله کنیم؟
الگوی سر و شانه یک الگوی نموداری است که شامل سهقله میشود. از بین این سه قله، قله وسط (سر) بلندترین و دو قله کناری (شانهها) تقریبا هماندازه هستند. در تحلیل تکنیکال، الگو سر و شانه شکل نموداری است که تغییر روند قیمت از صعودی به نزولی را به ما نشان میدهد. به عقیده بسیاری این الگو، الگوی بازگشتی بسیار قوی است. الگو سر و شانه جزء بهترین الگوهایی است که به ما نشان میدهد روند صعودی رو به اتمام است. البته درصد دقت این الگو بسته به شرایط متفاوت است.
توضیحات بیشتر درباره الگو سر و شانه
الگوی سر و شانه زمانی شکل میگیرد که قیمت یک سهم ابتدا قلهای را تشکیل دهد (شانه سمت چپ) و سپس به محدودهای که قبل از حرکت اولیه در آن قرار داشته بر میگردد. سپس، قیمت از قله اول اندکی بالاتر میرود (تشکیل سر الگو) ولی باز هم به محدوده قبلی برمیگردد. در مرحله آخر قیمت مجددا بالا میرود، البته اینبار به اندازه قله اول (تشکیل شانه سمت راست) و مجددا به محدوده اول که به آن خط گردن گفته میشود برمیگردد.
الگوی سر و شانه چه چیز را به ما نشان میدهد؟
این الگو از سه قسمت تشکیل میشود:
۱. قیمت بعد از روند صعودی که داشته، قلهای تشکیل میدهد و سپس افت میکند و یک کفی تشکیل میدهد.
۲. قیمت مجددا افزایش مییابد و قلهای بالاتر از قله اول تشکیل میدهد و سپس مجددا کاهش مییابد.
۳. قیمت برای سومین بار افزایش مییابد، اما به اندازه قله اول، و سپس مجددا کاهش پیدا میکند.
قله اول و سوم را شانه و قله وسط که ارتفاع آن نسبت به بقیه بلندتر است را سر مینامند. خطی که کفها یا درهها را به هم متصل میکند، اصطلاحا خط گردن نامیده میشود.
الگو سر و شانه معکوس نیز الگوی قابل اعتمادی است که سیگنال بازگشت روند از نزولی به صعودی را میدهد. در این الگو، قیمت سه کف (دره) تشکیل میدهد که در بین هر کف قیمت با اندکی افزایش قیمت و اصلاح مواجه میشود. در بین این سه دره (کف)، دره وسط (یا همان سر) بیشترین ارتفاع را دارد و دره اول و سوم (شانهها) ارتفاعی کوتاهتر نسبت به سر دارند. بعد از تشکیل سومین دره، قیمت افزایش خود را شروع میکند که نشان میدهد روند نزولی بازگشت کرده و قیمت احتمالا روند صعودی را ادامه خواهد داد.
کشمکش خریدارن و فروشندگان
قیمت سهام در نتیجه جنگ مداوم بین خریداران و فروشندگان مشخص میشوند. بالا و پایین رفتن قیمت سهام (نوسانات قیمت سهام) رابطه مستقیم با تعداد خریداران و فروشندگان سهم دارد. در بازارهای مالی افرادی که باور دارند قیمت سهام باید بالاتر رود را اصطلاحا بول (گاو) (Bull) و افرادی که عقیده دارند قیمت باید پایینتر رود را خرس (Bear) مینامند. اگر خرسها تعدادشان بیشتر باشد و در نتیجه قویتر باشند، قیمت سهام افت میکند چون معاملهگران سهام را میفروشند تا از ضرر جلوگیری کنند. اگر تعداد خریداران بیشتر باشد، قیمت بالاتر میرود چون سرمایهگذاران جدید نیز شروع به خرید میکنند تا از فرصت به دست آمده استفاده کنند.
الگوی سر و شانه معکوس
برعکس الگوی الگوی سر و شانه سقف و کف در تحلیل تکنیکال سر و شانه را الگوی سر و شانه معکوس یا الگو سر و شانه کف مینامند. این الگو برعکس الگو سر و شانه سقف است که پیشبینی میکند روند نزولی به صعودی بازگشت خواهد کرد. ویژگیهای شکلگیری این الگو بدین ترتیب است: قیمت کف یا درهای را تشکیل میدهد و سپس اندکی به بالا اصلاح قیمت دارد، در مرحله بعد قیمت از کف قبلی پایینتر میرود ولی مجددا بازگشت میکند، در نهایت قیمت مجددا افت میکند اما این افت به اندازه افت دوم نیست. زمانی که کف سوم تشکیل میشود، قیمت رشد میکند و به سمت مقاومتی که در سقف درهها تشکیل داده است، حرکت میکند.
در پشت صحنه الگوی سر و شانه چه خبر است؟
مثل تمام الگوهای نموداری، نوسانات الگوی سر و شانه در مورد جنگ بین خریداران و فروشندگان اطلاعات خوبی به ما میدهد.
تشکیل قله اول و افت قیمت بعد از آن، کم شدن قدرت خریداران و روند صعودی را به ما نشان میدهد. خریداران میخواهند روند افزایش قیمت را تا جایی که ممکن است ادامه دهند، به همین دلیل خریداران قیمت را بالاتر از سقف قبلی هل میدهند و سقف جدید (سر الگو) را تشکیل میدهند. در این مرحله، هنوز احتمال دارد که خریداران بتوانند بر فروشندگان بازار غلبه کنند و مجددا قدرت را به دست بگیرند و بتوانند روند صعودی را ادامه دهند.
اما به هر حال، قیمت برای دومین بار با افتی مواجه میشود و به زیر سقف قبلی میرود. مشخص است که فروشندگان قدرت را به دست گرفتهاند. خریداران بار دیگر تلاش میکنند تا قیمت را افزایش دهند اما موفق میشوند تنها تا اولین سقف قیمت را هل دهند. ناکام ماندن خریداران برای گذشتن از بالاترین قیمت، این سیگنال را میدهد که خریداران از فروشندگان شکست خوردهاند و فروشندگان بر آنها غلبه کردهاند که باعث میشود قیمت روند نزولی به خود بگیرد و بازگشت روند کامل شود.
الگوی سر و شانه چه شکلی چیست؟
اول در مورد الگوی سر و شانه و سپس در مورد الگوی سر و شانه معکوس صحبت خواهیم کرد.
تشکیل الگو در سقف بازار
• شانه سمت چپ: قیمت سقفی را تشکیل میدهد و سپس با افتی همراه میشود.
• سر: قیمت مجددا افزایش مییابد و از سقف قبلی (شانه سمت چپ) نیز بالاتر میرود.
• شانه سمت راست: بعد از تشکیل سر، مجددا قیمت با اصلاح مواجه میشود اما تنها به اندازه شانه سمت چپ، قیمت رشد میکند.
شکل الگو ممکن است همیشه کاملا شبیه سر و شانه نباشد و احتمالا تغییراتی حین شکلگیری سر یا شانهها در قیمت رخ میدهد.
الگوی سر و شانه معکوس
تشکیل این الگو در کف بازار
• شانه سمت چپ: قیمت ابتدا کاهش مییابد اما سپس با اصلاحی رو به رو میشود.
• سر: قیمت مجددا کاهش مییابد و از کف شانه سمت چپ نیز پایینتر میرود.
• شانه سمت راست: قیمت مجددا با افزایشی روبهرو میشود ولی مجددا به اندازه کف شانه سمت چپ افت میکند.
همانطور که قبلا ذکر شد، شکل این الگو ممکن است کاملا شبیه به سر و شانه نباشد و ممکن است در حین تشکیل سر یا شانهها، قیمت نوسانات اضافهای داشته باشد.
رسم خط گردن
خط گردن، محدوده حمایت یا مقاومتی است که معاملهگران به عنوان نقطه استراتژیکی برای انجام سفارشاتشان در نظر میگیرند. برای رسم خط گردن، اولین قدم شناسایی شانه چپ، سر و شانه راست در نمودار است. در الگو سر و شانه سقف، دو نقطه کفی که شانه سمت چپ و سر از آن جا تشکیل میشوند را به هم متصل میکنیم، که این خط، همان خط گردن ما محسوب میشود. خط گردن را با خطی آبی، بر روی نمودار مشخص کردهایم. در قسمت بعد در مورد اهمیت خط گردن صحبت میکنیم. در الگوی سر و شانه معکوس، بعد از تشکیل شدن شانه سمت چپ و سر، سقف این دو را به یکدیگر متصل میکنیم و خط گردن ما به دست میآید.
چطور با استفاده از الگوی سر و شانه معامله کنیم؟
معاملهگران باید اجازه دهند تشکیل الگو کامل شود. چون ممکن است اصلا الگویی شکل نگیرد و الگو نیمه کاره باقی بماند و اصلا به طور کامل شکل نگیرد. الگوهایی که نصفه تشکیل شدهاند یا در حال کامل شدن هستند را باید به دقت زیر نظر داشته باشید، اما تا زمانی که قیمت خط گردن را نشکسته است، نباید وارد معامله شوید.
در الگو سر و شانه، منتظر میمانیم تا قیمت بعد از این که سقفی در شانه سمت راست تشکیل داد و سپس اندکی از خط گردن پایینتر رفت، وارد معامله شویم. برای الگوی سر و شانه معکوس، بعد از این که شانه سمت راست تشکیل شده، صبر میکنید تا قیمت بالای خط گردن تثبیت شود.
زمانی که الگو به طور کامل تشکیل میشود، میتوانیم وارد معامله شویم. قبل از این که وارد معامله شوید برنامهای برای معامله داشته باشید و نقاط ورود، خروج و حدسود را مشخص کنید. بعلاوه اگر نکتهای باعث میشود که حدسود یا حدضررتان را تغییر دهید، حتما آن را در نظر داشته باشید.
معمولترین نقطه ورود زمانی شکل میگیرد، که شکست رخ میدهد. یعنی زمانی که خط گردن شکسته میشود، وارد معامله میشویم. نقطه ورود بعدی نیازمند صبر بیشتری است و برای زمانی است که تصور میکنیم فرصتهای معاملاتی را از دست دادهایم. در این روش باید صبر کنیم تا بعد از این که خط گردن شکسته شد، قیمت پولبکی (Pullback) به خط گردن داشته باشد. این روش مناسب افراد محافظهکار است. زمانی که پولبک در محدوده خط گردن تمام شد و روند در جهت شکست ادامه داشت، میتوانید وارد معامله شوید. اما اگر قیمت در جهت شکست ادامه داشته باشد و پولبکی به سطح شکست نزند، ممکن است فرصت معاملاتی از دست برود. دو روش معاملاتی را در عکس زیر میتوانید ببینید.
محل قراردادن حدضرر
در الگوی سر و گردن سقف، بعد از این که خط گردن شکسته میشود حدضرر در بالای شانه سمت راست، قرار میدهیم. البته میتوان حدضرر را در بالای سر الگو نیز قرار داد، اما این کار ریسک شما را بیشتر میکند و همچنین نسبت سود به ضرر شما را کمتر میکند. در الگوی سر و شانه معکوس، حدضرر در زیر شانه سمت راست قرار میگیرد. در این الگو هم میتوان حدضرر را، در پایین محدوده سر قرار داد، اما ریسک معامله بیشتر میشود. در نمودار بالا، حدضرر در محدوده ۱۰۴ دلار (درست زیر شانه سمت راست) قرار میگیرد.
قراردادن نقطه حدسود
حدسود (هدف قیمتی) در الگوی سر و شانه سقف از تفاوت قیمت بین سر و قیمت کف هر کدام از شانهها به دست میآید. سپس این عدد از نقطهای که شکست خط گردن در آن رخ داده، کسر میشود تا هدف قیمتی ما برای روند نزولی به دست آید. برای الگوی سر و شانه معکوس یا کف، اختلاف قیمتی به نقطهای که خط گردن شکسته شده است اضافه میشود تا حدسود برای روند صعودی به دست آید.
برای مثال ETF یا صندوق قابل معامله، Spy که معمولا معاملات زیادی در آن انجام میشود، را در نظر میگیریم که حد سود برای الگوی سر و شانه معکوس در آن بدین شکل خواهد بود:
۱۲.۰۷$ =(کف قیمتی سر) ۱۰۱.۱۳$ – (سقف قیمتی شانه سمت چپ) ۱۱۳.۲۰$
عدد بدست آمده سپس به قیمتی که در آن شکست رخ داده اضافه میشود (اگر الگوی سر و شانه سقف داشتیم این عدد از قیمت شکست کسر میشد). قیمت شکست تقریبا ۱۱۳.۲۵ دلار است که حدسود ما در این معامله ۱۲۵.۳۲ دلار میشود. (۱۲.۰۷ دلار + ۱۱۳.۲۵ دلار)
گاهی اوقات سرمایهگذاران باید خیلی صبور باشند (چندین ماه) تا قیمت بتواند از نقطه شکست به حدسود آنها برسد. کنترل کردن معاملهتان میتواند به شما کمک کند تا بتوانید بهتر نتیجه معامله را پیشبینی کنید.
دلیل موثر الگوی سر و شانه سقف و کف در تحلیل تکنیکال بودن الگوی سر و شانه چیست؟
هیچ الگویی کامل نیست و قرار نیست، همیشه الگوها درست کار کنند. اما چندین دلیل برای این که چرا الگوهای نموداری موثر هستند وجود دارد (در اینجا ما در مورد الگوی سر و شانه سقف صحبت میکنیم، اما این دلایل برای هر دو الگو درست هستند.).
- زمانی که بازار از سقف (سر) شروع به ریزش میکند، فروشندگان وارد معامله میشوند و خریداران کاهش مییابند.
- زمانی که قیمت به خط گردن نزدیک میشود، افرادی که در موج پایانی قیمت، یا بالاتر و یا در افزایش قیمتی که شانه سمت راست صورت گرفته، وارد معامله خرید شدهاند، به اشتباه خود پی میبرند و با ضررهای زیادی مواجه میشوند. خارج شدن این گروه بزرگ از معاملاتشان باعث میشود که قیمت به سمت حدسود ما حرکت کند.
- قرار دادن حدضرر در بالای شانه سمت راست کاملا منطقی است، چون روند تغییر جهتی به الگوی سر و شانه سقف و کف در تحلیل تکنیکال سمت پایین داشته است و شانه سمت راست از سقف قیمتی سر، پایینتر است. به همین دلیل احتمال شکسته شدن شانه سمت راست تا زمانی که روند صعودی آغاز نشود، خیلی پایین است.
- فرض بر این است که افرادی که اشتباه وارد معامله شدهاند یا زمانبندیشان برای خرید دارایی ضعیف بوده است، مجبور میشوند که از معاملهشان خارج شوند و در نتیجه بازگشتی درست شبیه بازگشتی از سقف الگو شکل میگیرد.
- خط گردن نقطهای است که بسیاری از معاملهگران مجبور میشوند از معامله خودشان خارج شوند و به همین دلیل قیمت با سرعت بیشتری به سمت حدسود ما حرکت میکند.
- همچنین میتوانید حجم معاملات را تحت نظر داشته باشید. در زمان تشکیل الگوی سر و شانه معکوس (سر و شانه کف)، اگر حجم معاملات در حین شکستن خط گردن بیشتر شود، برای ما نشانه بهتری است. بیشتر شدن حجم معاملات به ما نشان میدهد علاقه خریداران بیشتر شده است و باعث میشود قیمت به سمت هدف ما حرکت کند. اما کاهش حجم معاملات عدم علاقه خریداران به حرکت صعودی را نشان میدهد و وجود بدبینی بین خریداران را نشان میدهد.
معایب الگوی سر و شانه
همانطور که قبلا گفتیم، هیچ الگویی کامل نیست. در اینجا چندین مسئله که در هنگام معاملهکردن الگوی سر و شانه ممکن است با آن مواجه شوید را بیان میکنیم:
- باید این الگوها را پیدا کنید و صبر کنید و تا زمانی که الگو کامل نشده است وارد معامله نشوید. ممکن است الگو زمان زیادی طول بکشد، تا کامل شود.
- این الگو همیشه قرار نیست درست کار کند و ممکن است قیمت گاهی اوقات حدضرر شما را فعال کند.
- ممکن است قیمت به حدسود شما نرسد، به همین دلیل بهتر است معاملهگران شرایط بازار را مدنظر داشته باشند تا اگر شرایط تغییر کرد، نقاط خروج را مجددا مشخص کنند.
- گاهی اوقات ممکن است فرصت معاملاتی را از دست بدهیم. برای مثال ممکن است به دلیل اخبار غیرمنتظرهای قیمت بعد از تشکیل یکی از شانهها به شدت ریزش داشته باشد، و ممکن است قیمت به حدسود مورد نظر ما نرسد.
- تشخیص الگوها به معاملهگر بستگی دارد. ممکن است معاملهگری تشکیل شانه را ببینید در حالی که دیگر معاملهگر نتواند شانه را تشخیص دهد. زمانی که قصد دارید الگوها را معامله کنید، تعریف تشکیل الگو را از قبل برای خود مشخص کنید. میتوانید از توصیههایی که در بالا ارائه دادیم، استفاده کنید.
نتیجهگیری
الگوی سر و شانه در تمام تایمفریمها شکل میگیرد. تشخیص الگو بستگی به معاملهگر دارد اما این الگو میتواند نقاط ورود، خروج و حدسود را برای شما مشخص کند و کار را برای اجرا کردن برنامه معاملاتی شما راحتتر کند. این الگو از شانه سمت چپ، سر، و شانه سمت راست تشکیل میشود. رایجترین نقطه ورود زمانی شکل میگیرد که قیمت خط گردن را بشکند. حدضرر را میتوان بالا (در سر و شانه سقف) یا پایین (در سر و شانه کف) شانه سمت راست قرار داد. حد سود را میتوان با جمع (در الگوی سر و شانه کف) یا تفریق (در الگوی سر و شانه سقف) تفاوت قیمت سقف و کف الگو بعد از شکست خط گردن محاسبه کرد. این سیستم معاملاتی کامل نیست اما برای شما روش معاملهگری منطقی بر اساس حرکات قیمت ارائه میدهد.
جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.
۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال
شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس میشوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معاملهگرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگیهای ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آنهاست، به گونهای که به راحتی میتوان در هر نمودار و هر تایم فریم، آنها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی میتوانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیشبینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارتاند از:
سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، کف و سقف سهقلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک میکند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامهدهنده و بازگشتی تقسیم میشوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سهقلو جزء بازگشتیها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرند. طبق بررسیهای انجامشده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این میشود که در معاملهگری به دید وسیعتری دستیابید، که همین توانایی میتواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.
نکات عمومی مربوط به الگوهای قیمتی
- حین تشکیل یک الگوی نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید صحت و قدرت الگو است.
- هرکدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیتشان، یک هدف نموداری از پیشتعیین شده دارند. میزانتحقق این انتظارات، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
- هر چه شکلگیری یک الگو مدتزمان بیشتری طول بکشد، انتظار میرود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
- بسیاری از الگوهای نموداری ازلحاظ جزئیات شباهت زیادی به یکدیگر دارند. از اینرو به منظور تمیز دادن آنها از یکدیگر، باید به عواملی نظیر شکستهای قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
- یکی از بهترین روشهای تشخیص شکست، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است. هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
- برخی صاحبنظران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند، باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهشیافته و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.
۱- الگوی سر و شانه
تقریباً میتوان گفت محبوبترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثباتشده است. تشکیل این الگو میتواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاهمدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانهای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکلگیری سه قله به صورت متوالی تشکیل میشود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانهها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانههای انسان در نمودار به وجود میآید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله درهها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یکروند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریبالوقوع باشد.
تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکلگیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشاندهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش دادهاند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمتها شده و اولین قله در نمودار تشکیل میشود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقبنشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویتشده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت میکند. سپس با توجه به صعود قیمتها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهشیافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایتشده) پیش روی خود میرسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکلگیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط میکند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمتها میشوند، با این تفاوت که اینروند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروشهای خود موجب شکلگیری یکروند نزولی قوی میشوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده میشود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز میشود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان میشود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینهای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکلگیری درهها قابلتشخیص میباشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعیکننده یک سیگنال صعودی است.
۲- الگوی سقف و کف دوقلو
یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانیمدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانهای از احتمال صعود بازار است. ازلحاظ نموداری این الگو نشاندهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار میرود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو ازلحاظ تئوریک نشاندهنده این است که، پس از یکروند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانستهاند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یکروند نزولی قوی رخ میدهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت میکند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش مییابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دودره پیاپی و درنتیجه آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات به طرز قابلتوجهی افزایشیافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تایید میشود. در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمتهاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و درهها از نقطه شکست است.
۳- الگوی سقف و کف سهقلو
درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهدهشده را کف و سقف سهقلو مینامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه بالقوهای از احتمال تغییر روند بازار است. ازآنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس ازلحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب میشود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در راستای ادامه روند غالب بازار است. ازآنجا که تشکیل الگوی سهقلو زمان بیشتری طول میکشد، به همین دلیل میتوان استنباط نمود که، سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و درنتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد. بهطور مثال در الگوی کف سهقلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله اول را مشاهده کنند، به این نتیجه میرسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیهشده و باید منتظر ادامه روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمتها میشوند و اما این بار در آستانه مقاومت سخت ناشی از قلهها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابلملاحظه حجم معاملات در نقطه شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل میگیرد. بارزترین نکته هنگام شکست نواحی نموداری این است که، بسیاری از فروشندگان با مشاهده حجم معاملات هنگام عبور از سطوح و زمان طولانی شکلگیری الگو، در صف خریداران قرار میگیرند. همانند الگوی قبل، پس از شکست انتظار میرود که، حداقل به اندازه فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی داشته باشیم.
۴- الگوی پرچم
اولین نوع از الگوهای ادامهدهنده که به معرفی آنها میپردازیم، الگوی پرچم است. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکلگیری یکروند قوی در بازار به وقوع میپیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یکروند پرقدرت، اصطلاحاً موجب استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه روند اصلی میشود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابلاطمینانی داشته باشیم، میتوان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچوجه توصیه نمیشود. بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک بهصورت کانالهای افقی، مورب و یا کنج، متوقفشده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه میدهد. هر چه فاز اصلاحی مدتزمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار میرود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، یک نشانه از افزایش دوباره قیمت و تشکیل پرچم نزولی از ادامه روند نزولی خبر میدهد. پس از شکست و تایید آن به وسیله حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیلشده، تحرک قیمتی داشته باشد.
۵- الگوی مستطیل
الگوی مستطیل را میتوان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آنها تمایز قائل شویم، زیرا ازلحاظ کارایی تفاوت بسیاری دارند. بهطور کلی این الگو نیز از نوع ادامهدهنده روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یکروند پرقدرت محسوب میشود. زمانی که روند مشخصی قابلملاحظه باشد، در صورت مشاهده الگوی مستطیل در نمودار، میتوان بر مبنای آن تصمیمگیری نمود. ولی همانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد. از طرفی مستطیل به الگوهای سقف و کف چند قلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومتهای افقی نوسان میکند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکانپذیر است. محدوده نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص میکند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یکروند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است.حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کفهای محدوده نوسانات است.
نحوه معامله درست در الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه که به الگوی HEAD AND SHOULDER معروف می باشد یکی از الگوهای برگشتی پرکاربرد در بورس تهران می باشد. این الگو در انتهای روند رخ میدهد و روند صعودی را به روند نزولی و روند نزولی را به روند صعودی تبدیل می کند.
شکل زیر یک الگوی سر و شانه را نشان میدهد.
در الگوی سر و شانه سه بخش وجود دارد که شامل شانه چپ، سر و شانه راست می باشد. همانطور که در شکل نشان داده شده است در الگوی سر و شانه، شانه ها در یک راستای یکسان قرار دارند و اگر بخواهیم به لحاظ اعتبار هم بررسی کنیم باید فاصله شانه چپ تا سر با شانه راست تا سر در یک رنج زمانی باشد. ( برای این کار بهتر است تعداد کندل های شکل گرفته در این دو محدوده را با هم بررسی کنید) چون هر چقدر تقارن بین دو طرف بیشتر باشد اعتبار الگوی سر و شانه بیشتر خواهد بود.
نکات مهم در الگوی سر و شانه
یک نکته بسیار مهم که در بسیاری از مطالب آموزشی واگرایی ها به آن توجه نمی شود واگرایی ایجاد شده در نمودار می باشد به گونه ای که برای بین شانه چپ و سر باید یک واگرایی منفی ایجاد شود که نشان از ضعف خریدار در نمودار می باشد.
از طرفی بهتر است شانه های چپ و راست شکل گرفته در نمودار در یک رنج قیمتی باشند.
در این الگو برای رسم خط گردن کافی است کف های قیمتی شکل گرفته بین سه اوج قیمتی را به هم وصل کنیم تا خط گردن به دست آید. نکته ای که باید در خط گردن مورد توجه قرار داد این است که خط گردن می تواند بدون زاویه و یا دارای زاویه 5 تا 10 درجه باشد.
برای تکمیل الگوی سر و شانه در روند صعودی بهتر است که شانه راست به زیر خط گردن نفوذ کند و تثبیت شود. این نشان میدهد که الگوی سر و شانه تکمیل شده است.
هدف قیمتی شکل گرفته در الگوی سر و شانه حداقل به اندازه “خط گردن تا سر” در الگو می باشد که در شکل بالا با فلش قرمز رنگ نشان داده شده است.
در بازارهای دو طرفه باید در هنگام گرفتن موقعیت، باید علاوه بر تعیین حد سود، حد ضرر خود را نیز در معامله تعیین کنیم. در الگوهای سر و شانه بعد از گرفتن موقعیت فروش می توان حد ضرر را در بالای شانه راست قرار داد.
الگوی سر و شانه معکوس
تمامی توضیحاتی که در خصوص سر و شانه گفتیم در بحث سر و شانه معکوس هم کاربرد دارد.
نکات مهم در الگوی سر و شانه معکوس
این الگو در امتداد روند نزولی در نمودار تشکیل می شود و میتواند موجب تغییر روند نزولی شود.
در این الگو بعد از شکست خط گردن وارد معامله می شویم.
هدف قیمتی در نظر گرفته نیز حداقل به انداز فاصله سر تا خط گردن می باشد.
واگرایی که در بالا توضیح دادیم در سر و شانه معکوس هم وجود دارد.
یک نکته را باید در شکست خط گردن مد نظر قرار داد و آن هم مربوط به شکست آن می باشد. زمانی میتوانیم بگوییم که خط گردن شکسته شده است که شکست پرقدرت باشد. گاهی اوقات ممکن است هنگام شکست خط گردن سهم صف خرید باشد و امکان خرید سهم هم توسط سرمایه گذار موجود نباشد. در این حالت بهتر است صبر کنید تا نمودار پولبک کند و پس از آن وارد معامله خرید شوید.