اصول الگوهای نزولی

الگوهای پرایس اکشن (6): کنج های نزولی وصعودی
این کورس از مجموعه فیلم های آموزش الگوهای پرایس اکشن قیمت است که عنوان این قسمت عبارت است از:
الگوهای پرایس اکشن (6): کنج های نزولی وصعودی
Falling & Rising Wedges
لینک دانلود بلافاصله بعد از خرید به صورت مستقیم یا ایمیل در اختیارتان قرار می گیرد
الگوهای پرایس اکشن (2): سقف و کف سه گانه
تحلیل تکنیکال اصول و قواعد خاصی دارد، یکی از کاربردیترین اصول تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمتی به عنوان یک ابزار مهم پرایس اکشن در بازارهای مالی اعم از سهام، بورس، کالا، سکه آتی، فلزات، ارز، انرژی، رمزارزها (کریپتوکارنسی) و غیره است. در تحلیل تکنیکال، تغییر روند از نزولی به صعودی و بالعکس، اغلب توسط الگوهای قیمت تشخیص داده میشود.
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال دو نوع هستند:
- الگوهای بازگشتی (reversal patterns)
- الگوهای ادامهدهنده (continuation patterns)
الگوی ادامهدهنده زمانی شکل میگیرد که روند در مسیر قبلی خود حرکت میکند و صرفا یک وقفه کوتاهمدت در روند ایجاد شده است. در واقع الگوی ادامهدهنده، نشاندهنده درنگ موقت در یک روند است.
وقتی یک الگوی بازگشتی قیمت شکل میگیرد، نشان میدهد تغییر در روند در راه است، آن الگو را یک الگوی بازگشتی (به انگلیسی reversal pattern) میدانند.
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال به عنوان ابزار بررسی کننده پرایس اکشن، نقش مهمی دارند، به همین دلیل تصمیم گرفتیم برای آشنایی بیشتر کاربران از مجموعه فیلم های آموزشی حرفه ای در این زمینه استفاده کنیم. آموزش های کوتاه اما کاربردی.
این کورس از مجموعه فیلم های آموزش الگوهای پرایس اکشن قیمت است که عنوان این قسمت عبارت است از:
آموزش الگو های هارمونیک در بازار معاملات
الگو های قیمت هارمونیک به الگوهایی گفته میشود که با استفاده از اعداد فیبوناچی برای نقاط بازگشت استفاده می شود و با این حرکت الگوهای هندسی را به سطح بالاتری می برند بنابراین قبل از اینکه ادامه این مقاله را مطالعه کنید پیشنهاد میشود حتما سری به مقاله آموزشی فیبوناچی بزنید و ابتدا این مبحث را یاد بگیرید تا خیلی راحت تر متوجه الگو های هارمونیک شوید .
بر خلاف سایر روش هایی که در تحلیل بازار انجام می شود ، الگوهای هارمونیک سعی در پیش بینی تحرکات آینده نمودار دارد .
حال بیایید به تعدادی از نمونه های الگوهای قیمت هارمونیک که در فارکس برای معاملات ارزی استفاده می شود نگاهی بی اندازیم .
الگو های معاملات هارمونیک به این اشاره دارد که روندها به مانند یک پدیده هارمونیک هستند ، بدین معنی که روند ها می توانند به امواج کوچک تر و بزرگ تری تقسیم شوند که ممکن است جهت قیمت را پیش بینی کنند .
الگو های معاملات هارمونیک کاملا به اعداد فیبوناچی که برای ایجاد اندیکاتور های تکنیکال استفاده می شود متکی می باشند .
ترتیب اعداد با ۰ و ۱ شروع می شود و این ترتیب با جمع کردن دو عدد بعد ادامه می یابد همانند :
۰ ، ۱ ، ۱ ، ۲ ، ۳ ، ۵ ، ۸ ، ۱۳ ، ۲۱ ، ۳۴ ، ۵۵ ، ۸۹ ، ۱۴۴ و …
این ترتیب اعداد را می توان به نسبت هایی تقسیم کرد که به عقیده عده ای از معامله گران ، این نسبت ها سرنخی از این است که به بازار مالی به کدام سو حرکت می کند .
الگو های گارتلی ، خفاش ، پروانه و خرچنگ محبوب ترین الگو های هارمونیک برای معامله گران تکنیکال می باشد .
هندسه و اعداد فیبوناچی
الگو معاملات هارمونیک ، الگوها و ریاضیات را به یک روش معاملاتی دقیق و مبتنی بر فرض این که الگوها خود را تکرار میکنند تبدیل می کند .
ریشه این روش ، نسبت اولیه یا برخی از مشتقات آن ( ۰.۶۱۸ یا ۱.۶۱۸ ) و نسبت های تکمیل کننده آن که عبارتند از :
۰.۳۸۲ ، ۰.۵۰ ، ۱.۴۱ ، ۲.۰ ، ۲.۲۴ ، ۲.۶۱۸ ، ۳.۱۴ و ۳.۶۱۸ می باشد .
نسبت اولیه تقریبا در تمامی طبیعت و ساختار های محیطی و همچنین ساخته های دست بشر یافت می شود .
از آنجا که الگو نسبت اولیه در طبیعت و جامعه تکرار می شود ، این نسبت نیز در بازار های مالی که تحت تاثیر محیط و جوامع هستند و افراد در آن معامله می کنند نیز مشاهده می شود (یعنی این این الگو ها مدام در بازارهای مالی و نمودار ها تکرار به وجود می آیند)
با یافتن الگو هایی که دارای طول و اندازه های مختلف هستند ، معامله گر میتواند نسبت های فیبوناچی را به الگو ها اعمال کند و طبق این الگو قادر خواهد بود که تحرکات آینده را پیش بینی کند . بخش اعظمی از این روش معامله به اسکات کارنی نسبت داده شده است ، گرچه افراد دیگری نیز در این روش مشارکت کرده اند و الگو ها و سطوحی را ارائه کرده اند که باعث بهتر شدن این عملکرد شده است .
مشکلات الگوی هارمونیک
الگو های قیمت بسیار دقیق میباشند و نیازمند این هستند که الگو تحرکات کامل را نشان بدهد تا این که بتوان با مشاهده این الگو ، بتوانیم نقطه بازگشت دقیق روند را متوجه شویم . یک معامله گر ممکن است غالبا الگویی را ببیند که مشابه به الگوی هارمونیک باشد ، اما ممکن است سطوح فیبوناچی در این الگو منطبق نباشند و بنابراین این الگو با توجه به اصول الگو های هارمونیک یک الگو ی غیر قابل اعتماد تلقی می شود ، اما این اتفاق نیز می تواند یک مزیت باشد به این معنی که معامله گر نیاز است صبور باشد و منتظر کامل شدن و شکل گیری الگو در نمودار باشد .
الگو های هارمونیک میزان دوام حرکات فعلی را اندازه گیری میکنند ، همچنین می توان از آنها برای جدا سازی نقاط معکوس نیز استفاده کرد .
مشکل کار هنگامی رخ می دهد که معامله گر یک موقعیت معاملاتی در ناحیه معکوس و بازگشت پیدا می کند اما این الگو شکل نمی گیرد . زمانی این مشکل اتفاق می افتد که تریدر در معامله ای گیر افتاده و روند معامله به سرعت بر خلاف جهت معاملاتی ، او ادامه پیدا می کند ، بنابراین همانند تمامی استراتژی های معاملاتی باید مشکلات و ریسک های این روش نیز کاملا کنترل شود .
به این نکته توجه داشته باشید که این الگو ها ممکن است در الگو های دیگر نیز تشکیل شوند ، همچنین امکان تشکیل شدن الگو های غیر هارمونیک در الگو های هارمونیک نیز امکان پذیر است .
این موارد می توانند برای مطمئن شدن از اثر بخشی و متوجه شدن نقاط ورود و خروج به معامله گر کمک کنند .
همچنین ممکن است چندین موج قیمت در یک موج هارمونیک وجود داشته باشند ( به عنوان مثال یک موج CD یا موج AB ) . قیمت ها دائما در حال چرخش می باشند بنابراین تمرکز بر روی بازه زمانی طولانی تر که معامله در آن انجام می شود مهم تر است .
قابلیت فراکتال بودن بازار این اجازه به معامله گران می دهد تا از این تئوری در کوچک ترین تا بزرگ ترین بازه های زمانی استفاده ببرند .
برای استفاده کردن از این روش ، معامله گر باید از یک پلتفرم معاملاتی که به او امکان ترسیم چندین الگوی فیبوناچی اصلاحی برای تخمین هر موج قیمت را فراهم می کند استفاده کند .
انواع الگو های هارمونیک
تعداد زیادی از الگو های هارمونیک وجود دارد . چهار مورد الگو وجود دارد که محبوب ترین الگو های هارمونیک نام گرفته اند . این چهار مورد عبارتند از : گارتلی ، پروانه ، خفاش و خرچنگ
الگوی گارتلی
الگوی گارتلی در ابتدا توسط اچ . ام گارتلی در کتابش به نام سود در بازار سرمایه معرفی و منتشر شد و سپس سطوح فیبوناچی توسط اسکات کارنی در کتابش به نام معامله گر هارمونیک به این الگو نیز اضافه شد .سطوحی که در بحث زیر به آنها اشاره شده از همین کتاب می باشند . در طول سالیان اخیر ، تعدادی از معامله گران نسبت های مرتبط دیگری را نیز معرفی کرده اند که در صورت لزوم ، به این موارد ذکر شده نیز اشاره خواهد شد .
الگوی صعودی اغلب در ابتدای روند مشاهده می شود و این حرکت نشانه این است که امواج اصلاحی در حال پایان می باشند و روند افزایش و رو به بالای سهم نقطه D را تشکیل می دهد .
معامله گران باید آگاه باشند که همه الگو ها ممکن است در چارچوب روند یا دامنه وسیع تری از روند قرار گرفته باشند .
نمودار اطلاعات زیادی به ما خواهد داد اما نحوه متوجه شدن نمودار به شرح زیر است . به این مثال الگوی صعودی توجه کنید :
قیمت از نقطه X به نقطه A افزایش پیدا می کند سپس طبق موج اصلاحی نقطه A ، به نقطه B می رسد و قیمت اصلاح می شود ، قیمت دوباره توسط خط BC افزایش پیدا می کند ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ موج اصلاحی نقطه AB است . تحرک بعدی نمودار در نقطه CD است که یک الگوی کاهشی میباشد و امتداد آن ۱.۱۳ تا ۱.۶۱۸ نقطه ی AB است . ۰.۷۸۶ نقطه ی D موج اصلاحی XA است . تعداد زیادی از معامله گران به دنبال خط CD که ۱.۲۷ تا ۱.۶۱۸ خط AB امتداد دارد هستند . ناحیه نقطه D به عنوان ناحیه معکوس و بازگشت محتمل شناخته می شود و این همان ناحیه ای است که برای خرید های طولانی مدت می توان به آن ورود کرد . اگرچه صبر برای تایید این که قیمت رو به افزایش توصیه می شود . معمولا محل حد ضرر در نقطه ای که کمی پایین تر از نقطه ای که به سهم ورود کرده ایم قرار دارد ، اما نکات دیگری از تاکتیک های حد ضرر در بخش های بعدی این مقاله اشاره خواهد شد .
برای متوجه شدن الگوی نزولی ، معامله گران معمولا نقطه D در نظر می گیرند و حد ضرر این مورد نیز کمی بالاتر از نقطه D قرار دارد .
تفاوتی که الگوی پروانه با الگوی گارتلی دارد این است که الگوی پروانه دارای نقطه D می باشد که تا فراتر از نقطه X امتداد پیدا کرده است .
الگوی صعودی پروانه الگوی نزولی پروانه
همینک ما به مثالی صعودی اشاره خواهیم داشت ، قیمت در نقطه A کاهش پیدا کرده ، موج صعودی AB ، موج اصلاحی ۰.۷۸۶ خط XA است ، خط BC که ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ است نیز موج اصلاحی AB می باشد . CD که از ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ است امتداد AB می باشد ، همچنین نقطه D
1.27 نیز در امتداد موج XA می باشد .(یعنی با توجه به خطوط فیبوناچی نسبت 1.27 ، بالاتر از نقطه X قرار گرفته است)
نقطه D ناحیه ای است که معامله گران فروش را در آن مدنظر می گیرند اما همیشه باید نشانه های نمایانگر کاهش قیمت را نیز مدنظر داشت .
نقطه حد ضرر کمی بالاتر از نقطه ورود به سهم قرار دارد .
در تمامی این الگوهایی که اشاره شد برخی از معامله گران به دنبال پیدا کردن نسبت هایی در بین نسبت هایی که اشاره شد هستند و برخی دیگر از معامله گران فقط به دنبال یکی از نسبت ها میاشند. طبق مثالی که در بالا مشاهده کردید موج CD
۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ نسبتی از AB است . تعدادی از معامله گران تنها به دنبال یافتن نسبت ۱.۶۱۸ یا ۲.۲۴ می باشند و سایر اعدادی که در بین این دو عدد خاص قرار دارند را مدنظر نمی گیرند .
الگوی خفاش تشابه زیادی با الگوی گارتلی دارد اما اندازه های آن با الگوی گارتلی تفاوت دارد .
به این الگوی صعودی خفاش توجه کنید :
یک افزایش قیمت توسط XA رخ داده است .
نقطه B
۰.۳۸۲ تا ۰.۵ نسبتی در امتداد موج XA است .
موج BC نسبتی ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از AB می باشد همچنین CD
۱.۶۱۸ تا ۲.۶۱۸ نسبتی در امتداد AB است . نقطه D
۰.۸۸۶ موج اصلاحی XA است و این نقطه ناحیه ای است که معامله گران از آن به عنوان فرصتی برای خرید عنوان می کنند . اگرچه معامله گران باید همیشه به نشانه هایی که حاکی از افزایش قیمت است را مدنظر داشته باشند .
حد ضرر این الگو کمی پایین تر از نقطه ای که نقطه خرید در آن قرار دارد جای دارد .
معامله گران برای الگو نزولی نقطه فروش در ناحیه نقطه D تحت نظر می گیرند و حد ضرر را نیز اندکی بالاتر از آن نقطه نیز تعیین می کنند .
اسکات کارنی الگوی خرچنگ را به عنوان یکی از دقیق ترین الگو های هارمونیک یاد می کند . دلیل این نظریه این است که این الگو نقاط معکوس و بازگشت را نزدیک به الگوی اعداد فیبوناچی به معامله گران اعلام می کند .
الگوی خرچنگ تشابه زیادی با الگوی پروانه دارد اما اندازه های آن با الگوی پروانه تفاوت دارد .
الگوی صعودیخرچنگ الگوی نزولی خرچنگ
طبق مثال الگوی صعودی ،
نقطه ی B
۰۳۸۲ تا ۰.۶۱۸ پولبکِ XA می باشد .
موج BC در ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از موج AB قرار دارد و همچنین CD در نسبت ۲.۶۱۸ تا ۳.۶۱۸ موج قرار دارد . نقطه D در ۱.۶۱۸ که امتداد موج XA است قرار دارد . در این نقطه موقعیت های خرید مدنظر معامله گران قرار می گیرد و حد ضرر آن نیز اندکی بالاتر از این نقطه مورد نظر قرار می گیرد .
معامله گران برای الگو نزولی نقطه فروش را در ناحیه نقطه D تحت نظر میگیرند و حد ضرر را نیز اندکی بالاتر از آن نقطه تعیین می کنند .
نقاط دقیق ورود به معاملات و حد ضرر ها
هر الگو نمایانگر نقاط معکوس و بازگشت میباشند و لزوما نشانگر نقاط دقیق انجام معامله نیستند بدین دلیل که نقطه D از دو تحلیل متفاوت شکل می گیرد . اگر تمامی سطوح پیش بینی شده در نزدیکی یکدیگر قرار داشته باشند معامله گر می تواند در آن موقعیت وارد معامله شود . در تایم فریم های بالاتر ، سطوح آن از ۵۰ پیپ یا بیشتر باهم فاصله دارند ، در این موقعیت باید منتظر به وجود آمدن تحرکات دیگری برای تایید حرکت قیمت در مسیری که معامله گر مدنظر دارد بود . همچنین این اتفاق را می توان از طریق یک اندیکاتور دیگر و یا تحت نظر دادن دقیقِ تحرکات قیمت نیز مشاهده کرد .
معاملات بر اساس الگوی هارمونیک یکی از روش های دقیق بر مبنای ریاضیات می باشد اگرچه برای تسلط و یادگیری کامل الگو ها شخص معامله گر نیازمند صبر ، تمرین و مطالعات فراوانی است . محاسبات اولیه ای که شخص انجام می دهد ابتدای راه است . تحرکات قیمتی که با اندازه گیری و محاسبات فرد مطابقت ندارد الگو را بی اعتبار می کند و ممکن باعث سردرگمی فرد معامله گر شود.
الگوهای گارتلی ، پروانه ، خفاش و خرچنگ شناخته شده ترین الگو های هارمونیک هستند و اکثر معامله گران به نشانه های حاکی از این الگو ها در نمودار هستند . نقاط ورود و خروج در نقاطی که نشان دهنده نقاط بازگشت و معکوس قرار دارد نیز مشخص می شود اما باید نشانه هایی که نمودار احتمال بازگشت قیمت را می دهد نیز توجه زیادی شود . نقاط حد ضرر در معاملات خرید معمولا پایین تر از نقطه ورود قرار گرفته و همچنین در معاملات فروش نقطه حد ضرر اندکی بالاتر از نقطه ورود قرار دارد .
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال (آنچه برای تحلیل نیاز دارید)
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال (آنچه برای تحلیل نیاز دارید)
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال (آنچه برای تحلیل نیاز دارید)
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال هم مثل آچار پیچگوشتی میمونن. اگه نباشن نمیشه کار تخصصی انجام داد. نمیشه به یه تحلیل درست و بیدردودرمون رسید. ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال برای بهبود تشخیص معامله و نحوهی انجام دادن اون بهمون خیلی کمک میکنه.
چند بار بهتون گفتیم درآمد دلاری داشته باشید؟! کِی میخواهید کارتون رو شروع کنید؟ تو دنیایی که داره وارد فضای مجازی میشه و همه چی رو میشه از اینترنت به دست آورد، هنوز داری فکر میکنی که “چه میشه کرد”؟ خب ما بهتون میگیم! توی این پست قراره راجع به ابزارهای تحلیل تکنیکال صحبت کنیم. این پست میشه “بسم الله” کار شما! بریم ببینیم این ابزارها و الگوها چی هستن؟
مروری بر الگوهای تحلیل تکنیکال
اول از همه باید بدونیم تحلیل تکنیکال خودش چی هست؟
تحلیل تکنیکال (Technical analysis) روشیِ که برای ارزیابی سرمایه گذاریها و شناسایی فرصتهای معاملاتی از طریق تجزیه و تحلیل روند آماری جمعآوریشده از فعالیتهای تجاری، مانند حرکت و حجم معامله به دست میاد. بر خلاف تحلیلگرای فاندامنتال (بنیادی) که تلاش میکنن ارزش ذاتی یک اوراق بهادار یا ارزی رو ارزیابی کنن، تحلیلگرای تکنیکال برای نقاط قوت و ضعف یک اوراق بهادار بر الگوهای حرکت قیمت، ابزارهای نموداری و سیگنالهای تجاری تکیه میکنند.
از تحلیل تکنیکال در معاملات مختلفی میشه استفاده کرد. این معاملات شامل سهام، معاملات آتی، بازارهای بورس، فارکس و کریپتو و سایر اوراق بهادار میشه.
امروزه الگوهای تحلیل تکنیکال بر پایهی سه فرض اصلی است
1) بازار همه چیز رو تخفیف میده
خیلی از متخصصان از تحلیل تکنیکال انتقاد میکنند چرا که فقط روی حرکت قیمت تمرکز داره و عوامل فاندامنتالی رو نادیده میگیره. تحلیلگران تکنیکال معتقدند که همه چیز از اصول شرکت و عوامل گسترده بازار گرفته تا روانشناسی بازار از قبل در یک سهم وجود داره. این نیاز قبل از تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری به طور جداگانه باید در نظر گرفته بشه. تنها چیزی که باقی میمونه اینه که تحلیل حرکات قیمته که تحلیلگران تکنیکال اون رو محصول عرضه و تقاضا برای یک صحنه خاص در بازار میدونن. پس یادتون نره بازار همیشه یه فرصت دوباره به همه میده تا بتونیم در آن معامله کنیم. این شما هستید که باید تصمیم درستی برای سرمایهگذاری در بازار و ارز درستی داشته باشید.
2) قیمت در روند حرکت میکنه
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که قیمتها در روندهای کوتاهمدت، میانمدت، و بلندمدت حرکت میکنن. به عبارت دیگه قیمت یک سهم یا ارز احتمالاً روند گذشته را پیش میگیره و بیشتر استراتژیهای معاملات تکنیکی بر اساس این فرض است.
۳) تاریخ تمایل به تکرار داره
تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تاریخ بازار تمایل به تکرار داره. ماهیت تکراری حرکت قیمتها اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده میشه که بر اساس احساساتی مانند ترس یا طمع زیاد قابل پیشبینی است.
تحلیل تکنیکال از الگوهای نموداری برای تجزیه و تحلیل این احساسات و حرکات بعدی بازار برای درک روند استفاده میکنه. در حالی که بیش از صد سال از انواع مختلف تحلیل تکنیکال استفاده شده است، اما هنوز هم اعتقاد بر اینه که این ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال مهم هستند چرا که الگوهای حرکت قیمت را نشون میدن که اغلب تکرار میشه.
چطور از تحلیل تکنیکال میشه استفاده کرد؟
بازارهای سهام میتونن در طول روز بر روی موجهای جدید سوار بشن و نگرانی و هیجانهایی رو در سرمایهگذاران به وجود بیارن. اما یک روش دیوونتون میکنه. تحلیل تکنیکال یکی از روشهاییه که میتونه با استناد به تحقیق در رویدادهای گذشته به شما در یافتن روند بازار کمک کنه. اگه میخواهید در سهام، کالاها، ارزها، معاملات آتی و رمز ارزها معامله کنید پس چنین تحلیلی قطعاً به دردتون میخوره. این روش تحلیل برای شناسایی روندهای کوتاهمدت در بازار بسیار مناسبه.
اندیکاتورها در الگوهای تحلیل تکنیکال
میانگینهای متحرک
میانگین متحرک ساده با نماد (SMA) و میانگین متحرک نمایی با نماد (EMA)، دو نوع از میانگینهای متحرک هستند که به شما کمک میکنه الگوهای بعدی بازار را پیدا کنید. میتونید میانگین متحرک کوچکی رو با افزودن قیمت بستهشدن سهام یک شرکت و تقسیم آن بر تعداد روز محاسبه کنید.
بنابراین اگر میخواهید یک میانگین متحرک ۵۰ روزه را محاسبه کنید، باید قیمت بستهشدن سهام ۵۰ روز گذشته را جمع کنید و سپس آن را بر ۵۰ تقسیم کنید. به همین منوال میتونید میانگین متحرک ۱۰۰ و ۲۰۰ روزه را محاسبه کنید. از طرف دیگه میانگین متحرک نمایی به دادههای معاملات اخیر اهمیت بیشتری میده به همین دلیل میانگین متحرک نمایی در تشخیص تغییرات قیمت، نسبت به میانگین متحرک ساده بهتر عمل میکنه.
بنابراین میانگین متحرک انتخاب اکثر معاملهگران است. پلتفرمهای بسیاری وجود دارند که میتونند در محاسبه میانگین متحرک سهام یک شرکت به شما کمک کنن.
مکدی MACD
تفاوت بین میانگین متحرک ۲۶ روزه و میانگین متحرک ۱۲ روزه، میانگین متحرک همگرایی و واگرایی مکدی را به ما میده. مکدی منفی نشون میده که قیمت سهام احتمالا کاهش خواهد یافت در حالی که مکدی مثبت بیانگر آن است که قیمت سهام ممکنه در کوتاهمدت افزایش پیدا کنه.
اندیکاتورهای حرکتی
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکتی محبوب است. این اندیکاتور با استفاده از دادههای قیمت و حجم محاسبه میشه.
شاخص قدرت نسبی تعیین میکنه که سهامی بیش از حد فروخته یا خریداری شده. سهامی که بیش از حد فروخته میشه، میتونه گزینهی خوبی برای خرید باشه، زیرا احتمال کاهش بیشتر قیمت وجود نداره. از طرف دیگه سهامی که بیش از حد خریداری شده باشه ممکنه در کوتاهمدت اصلاح بشه.
مقدار شاخص قدرت نسبی از صفر تا صد است. سهامی بیش از حد خریداری شده که شاخص قدرت نسبی آن بالای ۷۰ باشه و وقتی این شاخص زیر عدد ۳۰ باشه یعنی سهام بیش از حد فروخته شده.
خط روند
خطوط روند روش دیگه برای بررسی بازار سهام یا ارز است و معاملهگران معمولاً از آن استفاده میکنن. وقتی یک خط روند صعودی باشه نشون میده تقاضا برای سهام خاص زیاده و احتمالاً قیمت افزایش خواهد یافت. برعکس وقتی یک روند شیب نزولی داره، احتمالا قیمت سهام کاهش پیدا میکنه، زیرا معاملهگران به دنبال فروش سهامشان هستند نه خرید!
الگوهای قیمتی یکی از ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال اشکال و خطوط عجیب و غریبی را در همه بازارها ایجاد میکنن. اما این عجیب بودن برای افراد ناآگاهه. اگه بدونید این شکل ها و خطوط چه ارزشی دارند!
واقعیت اینه که این الگوها و شکلهای ایجاد شده با اقدام حرکات قیمت در نمودارهای بازار بارها و بارها تکرار میشه. این الگوها شرایط بازار رو نشون میده که در آن معاملهگران به تحلیل میپردازند و ازش استفاده میکنن. گرچه الگوهای قیمتی نیز بیعیب و نقص نیستند اما فرصتهایی رو برای معاملهگر فراهم میکنن تا در آن بتونن بازار را اصول الگوهای نزولی شکست و کسب سود کنن.
در ادامه پست به چند نوع از الگوهای قیمتی میپردازیم و به سرمایه دیجیتالیهای عزیزمون آموزش خواهیم داد.
الگوهای ادامهدهنده
معاملهگران مدام از خودشون میپرسن که آیا روند فعلی ادامه داره؟! تصمیمگیری برای ورود و خروج در میانهی یک روند خیلی پیچیده است. شما هیچ وقت نمیدونید که آیا ارزی ریزشی خواهد بود یا خیر؟ اما راههای زیادی هست که بتونی تا حدی روند را تشخیص یا فرض کنید.
الگوهای ادامه دهنده به شما هشدار میدهند که چه وقت یک روند به حرکت خود ادامه میده و تا کِی و در چه جهت قرار خواهد گرفت. البته الگوهای ادامهدهنده همیشه درست از آب در نمیان، اما خیلی وقتها هم موفقآمیز بودن. اولین الگوی ادامهدهندهای که میخوام راجع بهش صحبت کنم، الگوهای مثلث هاست.
الگوی مثلث متقارن در الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوی مثلث متقارن یکی از رایجترین ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال برای تریدرها و معاملهگرانه. الگوی مثلث متقارن زمانی تشکیل میشه که ما شاهد یک روند صعودی هستیم، اما این روند با اصلاح مواجه میشه و دو خط روند کوتاه مدت میسازه که در شکل زیر مشاهده میکنید.
در مثلث متقارن معمولا شکست قیمتی مطابق با روند قبل از ورود به الگوی مثلث رخ میده. مثلاً اگر روند قبلی صعودی باشه احتمال شکست از سقف الگو بیشتره و بعد از اون میتونه یک پولبک (اصلاح قیمت) داشته باشه و سپس رشد سهم رو داشته باشه. ترجیحاً داخل مثلث هیچ خریدی انجام نشه و بعد از شکست از هر طرف سقف یا کف الگو اقدام به معامله کنید.
مثلث صعودی در الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوی مثلث صعودی و مثلث متقارن شباهت زیادی به هم دارن اما تفاوت متمایزی که در مثلث صعودی وجود داره اینه که سقفهای مثلث صعودی در محدوده خط افقی قرار میگیرن و کفها یکی بالاتر از دیگری بسته میشن. در مثلث صعودی اکثر مواقع شکست از بالای روند رخ میده و کمتر دیده میشه که شکست قیمتی به سمت پایین داشته باشیم.
مثلث نزولی
الگوی مثلث نزولی در روندهای نزولی اتفاق میافته و دقیقاً برعکس مثلث صعودی هست که راجع بهش حرف زدیم. به این صورت که کفهای روند در یک خط افقی و سقفهای روند یکی پس از دیگری پایینتر بسته میشه. اکثر مواقع هم شکست به سمت قیمت کمتر اتفاق میافته.
الگوهای کنج، نوع دیگه از مثلثها هستند. این نوع الگو نیز میتونه نوعی از الگوهای ادامهدهنده باشه. کنجها در میانههای یک روند نزولی و صعودی اتفاق میفتن. تفاوتی که بین کنجها و دیگر الگوهای مثلث وجود داره اینه که ضلع بالایی و پایینی مثلث هم جهت هستند.
یعنی خطوطی که سقفها و کفها را به هم وصل میکنه هر دو در میانهی یک روند صعودی، نزولی هستن و در میانهی یک روند نزولی، صعودی هستند. شکست معمولا از بالا اتفاق میافتد.
تفاوت دیگری که بین الگوهای کنج و مثلثها وجود داره اینه که مثلثها در بازه زمانی دو الی سه ماه در تایمفریم یک روزه اتفاق میفتن. ولی کنجها بازه زمانی بلندمدت رو شامل میشه. یعنی درون یک الگوی کنج ممکنه ۶ ماه طول بکشه تا یک شکست رخ بده. در این بازه زمانی بازار به نوسانات درون الگو واکنش نشون میده.
الگوی مستطیل
الگوی مستطیل نیز نوعی الگوی ادامهدهنده است که سهمها معمولاً در این الگو به اصطلاح استراحت میکنن. پس از یک رشد قیمتی معمولاً شاهد اصلاح قیمت هستیم که در آن معاملات بین دو خط افقی در بالا و پایین مستطیل انجام میشه. این خطوط افقی میتونه همون سطح مقاومت یا حمایت باشه. ترجیحاً معاملهای داخل الگو انجام نشه و منتظر شکست اصول الگوهای نزولی قیمت برای ورود و خروج باشید. این الگو هم در روند صعودی و هم در روند نزولی ممکنه رخ بده.
الگوی پرچم، جذابترین ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوهای پرچم بسیار جذابن و در بازار معاملاتی زیاد دیده میشن. یکی از ویژگیهای این الگو اینه که در بازه زمانی خیلی کوتاه، بازدهی بسیار خوبی برای سرمایهگذاران داره. برای پیدا کردن الگوی پرچم معمولاً باید به دنبال یک حرکت صعودی شارپی قیمت باشیم و بعد از آن شاهد اصلاح خیلی کم از لحاظ قیمتی و بعد از اون دوباره حرکت صعودی اتفاق میافته. این الگو تقریباً مشابه الگوی مثلث متقارن است اما بازههای زمانی الگوی پرچم کمتر از مثلث متقارن است. هر چه به انتهای مثلث پرچم نزدیکتر بشین، کندلهای نمودار کوچکتر خواهد شد. (سایهها بلند و بدنهها کوچکتر). معمولاً بعد از شکست ضلع بالایی شاهد رشد قیمت زیادی هستیم. یکی از جذابیتهای این الگو، هدف (تارگت) بالای آن است.
تا اینجا راجع به پرچم مثلث حرف زدم. حالا میخوام راجع به یک نوع الگو پرچم دیگه صحبت کنم که شبیه مستطیل است که در آن به جای اینکه نوسانات در قالب مثلثی تشکیل بشه در قالب مستطیل انجام میشه، اما از لحاظ رشد قیمتی تفاوتی با الگو پرچم مثلث نداره.
الگوی سر و شانه در کف، سر و شانه معکوس در سقف
الگوی سر و شانه هم نوعی از الگوهای ادامهدهنده است. این الگو معمولاً در سقف اتفاق میافته ولی گاهی در کف و سر وشانه معکوس در سقف انجام میشه.
الگوهای بازگشتی از ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوهای بازگشتی به الگوهایی گفته میشه که در آن قیمت از روند قبلی خود به روند جدید تغییر میکنه.
3 نوع الگوی بازگشتی داریم که در ادامه راجع به تک تکشون با هم حرف میزنیم.
الگوی کف و سقف دوقلو
الگوی کف و سقف دوقلو بسیار شبیه الگو مستطیل در الگوهای ادامهدهنده است. بعد از این که یک حرکت صعودی اتفاق میفته، با یک اصلاح قیمت (پولبک)، قیمت در سطح موازی شروع به نوسان میکنه و زمانی میگفتیم این الگو مستطیل است که از ضلع بالایی و در جهت روند قبلی باشد. اما اگر در خلاف اون و ضلع پایینی رو شکست و به قولی شکست سطح حمایت رو تایید کرد، سقف دو قلو ایجاد میشه. و این الگو از جمله الگوهایی است که انتهای یک روند رو به ما نشون میده.
برعکس، این الگو فرصت خوبی را برای خرید ایجاد میکنه. انتهای یک روند نزولی ما شاهد نوسانات در قالب مستطیل هستیم و واکنش بین دو سطح حمایتی دوبار اتفاق میافتد که در اصطلاح میگیم کف دوقلو ایجاد شده. بعد از شکست سطح مقاومتی که ایجاد شده میتونیم سیگنال خرید بگیریم و به سهم وارد بشیم.
کف و سقف سه قلو
این الگو همانند الگوی کف و سقف دوقلو هست اما از اونجایی که از اسمش پیداست، 3 تا سقف یا کف داره.
در روند صعودی، نوسانات قیمتی بعد از یک اصلاح وارد الگوی مستطیلی میشه که در نهایت با ریزش مواجه هستیم. و برعکس در روند نزولی، قیمت بعد از یک اصلاح با سه بار برخورد، وارد رشد صعودی خود میشه و به تارگتهای احتمالی میرسه.
الگو سر و شانه در سقف، سر و شانه معکوس در کف
یکی دیگه از الگوهای جذابی که در بازار دیده میشه، الگوی سر و شانه در سقف، سر و شانه معکوس در کف هست. این الگو هدفهای جذابتری نسبت به الگو کف دو قلو و سه قلو داره که الان میریم باهاش آشنا میشیم.
اول میخوام الگوی سر و شانه معکوس در کف رو بگم. اگه دقت کنید توی عکس زیر یک سر و شانهای رو میبینید که انگار برعکس شده. دو تا شانه داریم یک سر.
نوسانات قیمت در این الگو اینطوریه که بعد از یک اصلاح قیمت، شاهد یک اصلاح مجدد هستیم و بعد از اون رشد قیمت و اصلاحی که دقیقا به اندازه اصلاح اول اتفاق میفته و دوباره رشد قیمت رو خواهیم داشت. در این الگو، زمانی باید موقعیت معاملاتی بگیریم که خط گردن شکسته و تایید بشه.
الگوی سر و شانه هم کاملا برعکس هست که در شکل زیر میبینید.
در آخر میخوام خلاصه ای از ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال رو براتون تصویری بزارم تا بتونید راحتتر به ذهنتون بسپارید یا اینکه ذخیره کنید و بعدا ازش استفاده کنید.
الگو های مثلث ادامه دهنده (Triangle pattern)
در این مقاله با انواع الگوی مثلث ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال آشنا می شویم. این الگو ها شامل الگوی مثلث متقارن ،مثلث افزایشی و مثلث کاهشی می باشند.
آنچه در این مطلب می خوانیم ☜
الگوی مثلث متقارن (Symmetrical triangle)
الگوی ادامه دار مثلث متقارن، الگویی است که پس از شکل گیری غالبا نشان از ادامه دار بودن روند قبلی دارد. این الگو از حداقل دو قله به صورت LH و دو دره به فرم HL تشکیل می شود. LH بدین معنی است که هر قله ای پایین تر از قله پیش از خود شکل می گیرد. HL نیز به قرار گیری هر دره بالاتر از دره پیش از خود گویند.
وقتی این قله ها و دره ها شکل گرفتند، با ترسیم خط میان آنها می توان تصویر شکل گیری الگوی مثلث متقارن را مشاهده نمود. فاصله این دو خط در ابتدای شکل گیری زیاد است و با فرم گرفتن الگو، به یکدیگر نزدیک می شوند. همانطور که گفته شد، این الگو یک الگوی ادامه دهنده است ولی در برخی مواقع به صورت بازگشتی نیز عمل می کند. در هر صورت چه ادامه دهنده باشد چه بازگشتی، مسیر قیمت بعد از شکل گیری الگو فقط با یک شکست معتبر مشخص می شود.
ویدئوی معرفی الگوی مثلث متقارن
در ادامه سعی داریم با توضیح هر قسمت از این الگو، جزییات آنرا بررسی کرده و به یک توصیف کامل و جامع از آن دست یابیم. با ما همراه باشید.
روند قبلی
برای واجد شرایط بودن الگوی مثلث متقارن، نیاز است که یک روند پیش از آن وجود داشته باشد. این الگو نشانگر یک دوره تثبیت قیمت در روند پیش از خود است. این روند می تواند صعودی باشد یا نزولی.
چهار نقطه
حداقل ۲ نقطه باید وجود داشته باشد که بتوان با اصول الگوهای نزولی استفاده از آنها، خط روند را ترسیم نمود. برای شکل گیری مثلث متقارن نیز نیاز به دو خط روند وجود دارد. در نتیجه مجموعا ۴ نقطه برای شکل گیری این الگو مورد نیاز است. قله دوم باید پایین تر از قله قبل از خود باشد، پس شیب خط روند بر اساس این دو قله رو به پایین خواهد بود. در مورد دره ها وضعیت بالعکس است، یعنی دره دوم باید بالاتر از دره قبل از خود باشد پس خط روند بر اساس این دو دره رو به بالا است. البته باید گفت فرم ایده آل برای این الگو این است که از ۶ نقطه یعنی سه قله و سه دره تشکیل شود.
حجم معاملات
حجم معاملات با رشد و شکل گیری الگو باید کم شود. یعنی هر چقدر دو خط روند به یکدیگر نزدیک تر شوند حجم معاملات نیز باید کاهش یابد. این مساله نشان دهنده آرامش قبل از طوفان یا به بیان تخصصی تر، تثبیت تر شدن قیمت پیش از شکست خط روند است.
دوره زمانی الگو
شکل گیری این الگو می تواند بین چند هفته تا چند ماه به طول بیانجامد. اگر کمتر از ۳ هفته طول بکشد، دیگر الگوی مثلث متقارن نیست بلکه الگوی پرچم سه گوش خواهد بود. به صورت معمول بهتر است این بازه زمانی ۳ ماهه باشد.
شکسته شدن خط روند
مسیر بعدی حرکت قیمت از طریق شکسته شدن یک خط روند مشخص می شود. ممکن است در برخی موارد بتوان به راحتی حدس زد که کدامین خط شکسته می شود ولی توصیه می شود بر اساس حدس و گمان ترید نکنید بلکه منتظر بمانید تا شکست رخ دهد. برخی تحلیل گران زمانی یک شکست را معتبر می دانند که قیمت بعد از شکستن خط روند الگو، حداقل ۳ درصد تغییر کند یا اینکه حداقل ۳ روز از شکسته شدن آن بگذرد. چیزی که می توان با قاطعیت گفت این است که این شکست باید با افزایش حجم معاملات همراه باشد مخصوصا در زمانی که خط روند بالایی شکسته می شود.
نوک مثلث
پس از شکسته شدن خط روند، نوک مثلث می تواند به عنوان حمایت یا مقاومت در تحرکات آتی قیمت عمل کند. در برخی مواقع پس از شکسته شدن خط، شاهد بازگشت قیمت به محدوده نوک مثلث هستیم که پس از آن روند از سر گرفته می شود.
قیمت هدف
به دو روش می توان محدوده کاهش یا افزایش قیمت پس از شکسته شدن خطوط روند الگو را مشخص نمود. روش اول این است که فاصله بین اولین دره و اولین قله در الگو را به دست آوریم. بعد از آن که خط روند شکسته شد از این فاصله برای تشخیص هدف قیمت استفاده کنیم. روش دوم این است که یک خط موازی خطوط روند الگو در مسیر شکسته شدن (یا به سمت بالا یا به سمت پایین) قرار دهیم.
الگوی ادامه دار مثلث متقارن
در تصویر بالا که از نمودار اتریوم گرفته شده، شاهد الگوی ادامه دار مثلث متقارن در روند نزولی هستیم که برای شکل گیری ۲ ماه زمان برده است. خط روند بالایی الگو از وصل نمودن دو قله بوجود آمده که با اعداد ۴ و ۵ مشخص شده اند و خط روند پایینی از سه دره با شماره های ۱ و ۲ و ۳ ترسیم شده است. فلش آبی رنگ نشان می دهد در ابتدای شکل گیری الگو، حجم معاملات افزایش یافته و با پیش رفتن الگو، کاهش می یابد. در زمان شکسته شدن خط روند پایینی، مجددا شاهد افزایش شدید حجم معاملات هستیم که تاییدی است بر این شکست. پس از شکسته شدن خط روند پایینی، قیمت هدف از دو روش ذکر شده قابل شناسایی است.
مستطیل زرد رنگ نشان دهنده فاصله میان اولین قله و اولین دره در الگو است. همانطور که مشاهده می کنید پس از شکست خط روند پایینی، به همان میزان قیمت افت پیدا کرده است.
روش دوم نیز استفاده از خط موازی خط روند است که با رنگ نارنجی مشخص شده. این خط نیز دامنه کاهش قیمت را به صورت حدودی مشخص نموده است.
الگوی مثلث افزایشی (صعودی)
الگوی مثلث افزایشی یک الگوی گاوی است که در یک روند صعودی شکل می گیرد و نشان از ادامه دار شدن روند و افزایش بیشتر قیمت دارد. نمونه هایی وجود دارد که این الگو در روند نزولی شکل گرفته و به عنوان الگوی بازگشتی ایفای نقش نماید یعنی پس از شکل گیری در روند نزولی، روند صعودی می شود. ولی به صورت معمول این الگو یک الگوی ادامه دار در روند صعودی است. فارغ از اینکه در روند نزولی ظاهر شود یا در روند صعودی، این الگو نشانگر فاز انباشت است. برای بررسی بیشتر این الگو با ما همراه باشید.
الگوی مثلث افزایشی شبیه به یک مثلث قائم الزاویه است بدین صورت که دو یا چند قله تشکیل ضلع بالایی مثلث را می دهند که افقی است و دو یا چند دره، ضلع پایینی مثلث را می سازند که شیب آن رو به بالا است. بیایید جزییات این الگو را بیشتر بررسی نماییم.
روند قبلی
برای اینکه الگوی مثلث افزایشی را بتوان یک الگوی ادامه دهنده دانست، باید روند قبلی صعودی باشد. ولی در صورت کلی بدین خاطر که این الگو گاوی می باشد، زمان و میزان شکل گیری الگو و یا افزایش قیمت در روند قبل از شکل گیری آن، اهمیت چندانی ندارد.
خط افقی بالایی
حداقل ۲ قله برای ترسیم خط افقی بالایی مثلث مورد نیاز است. لازم نیست این دو قله دقیقا در کنار هم باشند ولی فاصله آنها نباید بیش از حد کم یا زیاد باشد.
خط صعودی پایینی
برای اینکه بتوان ضلع پایینی مثلث را رسم کرد باید حداقل دو دره وجود داشته باشند بدین صورت که دره دوم بالاتر از دره پیش از خود قرار گیرد.
مدت زمان شکل گیری
مدت زمان مورد نیاز برای شکل گیری الگوی مثلث افزایشی بین چند هفته تا چند ماه است ولی به صورت میانگین بین ۱ تا ۳ ماه زمان می برد.
حجم معاملات
با شکل گیری و توسعه الگو، حجم معاملات کاهش می یابد ولی در زمان شکسته شدن خط افقی بالایی بهتر است شاهد افزایش حجم معاملات باشیم. در حالی که بهتر است افزایش حجم معاملات در زمان شکسته شدن خط بالایی اتفاق بیفتد ولی لازم و ضروری نیست.
بازگشت
اصول تحلیل تکنیکال بر این است که خط افقی بالایی که یک خط مقاومت است، پس از شکسته شدن تبدیل به حمایت گردد چرا که در برخی مواقع شاهد کاهش مجدد قیمت پس از شکسته شدن این خط هستیم.
قیمت هدف
زمانی که خط بالایی افقی شکسته شد، می توان انتظار افزایش قیمت به اندازه فاصله خط بالایی و خط پایینی الگو در ابتدای شکل گیری را داشت.
الگوی مثلث افزایشی یا صعودی
در تصویر بالا شاهد شکل گیری الگوی مثلث افزایشی در نمودار اتریوم هستیم. این الگو در روند صعودی شکل گرفته و زمان شکسته شدن خط مقاومت افقی، حجم معاملات افزایش می یابد (مستطیل زرد رنگ) که تاییدی است بر معتبر بودن شکست.
تفاوت الگوی مثلث افزایشی با متقارن
حرف آخر اینکه، تفاوت الگوی مثلثی افزایشی با الگوی مثلثی متقارن این است که در مثلث متقارن، شکسته شدن خط بالایی یا پایینی نشانگر مسیر آتی قیمت است در صورتیکه در مثلث صعودی همیشه افزایش قیمت را شاهد هستیم. در مثلث صعودی، خط افقی بالایی بیان کننده وجود عرضه است که مانع افزایش قیمت از یک سطح مشخص می شود. ولی از طرف دیگر، دره های شکل گرفته در این الگو نشان می دهند که فشار خرید در حال افزایش است به همین خاطر یکی پس از دیگری در سطح بالا تری قرار می گیرند.
الگوی مثلث کاهشی (نزولی)
الگوی مثلث کاهشی یک الگوی خرسی است که در یک روند نزولی شکل می گیرد و نشان از ادامه دار شدن روند و کاهش بیشتر قیمت دارد. نمونه هایی وجود دارد که این الگو در روند صعودی شکل گرفته و به عنوان الگوی بازگشتی ایفای نقش نموده یعنی پس از شکل گیری در روند صعودی، روند نزولی می شود. ولی به صورت معمول این الگو یک الگوی ادامه دار در روند نزولی است. فارق از اینکه در روند نزولی ظاهر شود یا در روند صعودی، این الگو نشانگر افزایش عرضه و در نتیجه کاهش قیمت دارد. برای بررسی بیشتر این الگو با ما همراه باشید.
الگوی مثلث کاهشی شبیه به یک مثلث قائم الزاویه است بدین صورت که دو یا چند دره تشکیل ضلع پایینی مثلث را می دهند که افقی است و دو یا چند قله، ضلع بالایی مثلث را می سازند که شیب آن رو به پایین است. بیایید جزییات این الگو را بیشتر بررسی نماییم.
روند قبلی
برای اینکه الگوی مثلث کاهشی را بتوان یک الگوی ادامه دار دانست، باید روند قبلی نزولی باشد. ولی در صورت اصول الگوهای نزولی کلی بدین خاطر که این الگو خرسی می باشد، زمان و میزان رشد یا کاهش قیمت در روند قبل از شکل گیری آن، اهمیت چندانی ندارد.
خط افقی پایینی
حداقل ۲ دره برای ترسیم خط افقی پایینی مثلث مورد نیاز است. لازم نیست این دو دره دقیقا در کنار هم باشند ولی فاصله شان نباید بیش از حد کم یا زیاد باشد.
خط نزولی بالایی
برای اینکه بتوان ضلع بالایی مثلث را رسم کرد باید حداقل دو قله وجود داشته باشند بدین صورت که قله دوم پایین تر از قله پیش از خود قرار گیرد.
مدت زمان شکل گیری
مدت زمان مورد نیاز برای شکل گیری الگوی مثلث کاهشی بین چند هفته تا چند ماه است ولی به صورت میانگین بین ۱ تا ۳ ماه زمان می برد.
حجم معاملات
با شکل گیری و توسعه الگو، حجم معاملات کاهش می یابد. ولی در زمان شکسته شدن خط افقی پایینی بهتر است شاهد افزایش حجم معاملات باشیم. در حالی که بهتر است افزایش حجم معاملات در زمان شکسته شدن خط پایینی اتفاق بیفتد ولی لازم و ضروری نیست.
بازگشت
اصول تحلیل تکنیکال بر این است که خط افقی پایینی که یک خط حمایت است، پس از شکسته شدن تبدیل به مقاومت گردد چرا که در برخی مواقع شاهد افزایش مجدد قیمت پس از شکسته شدن این خط هستیم.
قیمت هدف
زمانی که خط پایینی افقی شکسته شد می توان انتظار کاهش قیمت به اندازه فاصله خط بالایی و خط پایینی الگو در ابتدای شکل گیری را داشت.
الگوی مثلث کاهشی
در تصویر بالا شاهد شکل گیری الگوی مثلث کاهشی در نمودار بیت کوین هستیم. همانطور که مشاهده می کنید، روند پیش از شکل گیری الگو کاهشی است که پس از شکسته شدن خط افقی پایینی، این روند از سر گرفته می شود. دقت نمایید در زمان شکسته شدن خط افقی پایینی، حجم معاملات افزایش چشمگیری داشته است (مستطیل زرد رنگ).
نمودار چارت قیمت بیت کوین
در این تصویر نیز می توانید شکل گیری الگوی مثلث کاهشی در نمودار بیت کوین را مشاهده نمایید. نکته ای که می توان به وضوح در مورد این الگو مشاهده نمود، شکل گیری آن در روند صعودی است. پس از شکسته شدن خط افقی پایینی، که با افزایش حجم معاملات همراه است، بازار خرسی می شود و قیمت کاهش می یابد تا اینکه در ۲۵ اکتبر ۲۰۱۹ مجددا قیمت رشد می کند. در این مرحله، خط افقی پایینی که در زمان شکل گیری الگو، یک خط حمایتی بود، تبدیل به خط مقاومت می شود (فلش آبی رنگ).
تفاوت الگوی مثلث کاهشی با متقارن
حرف آخر اینکه، تفاوت الگوی مثلثی کاهشی با الگوی مثلثی متقارن این است که در مثلث متقارن، شکسته شدن خط بالایی یا پایینی نشانگر مسیر آتی قیمت است در صورتیکه در مثلث کاهشی همیشه کاهش قیمت را شاهد هستیم؛ در مثلث کاهشی، خط افقی پایینی بیان کننده وجود تقاضا است که مانع کاهش قیمت از یک سطح مشخص می شود. ولی از طرف دیگر، قله های شکل گرفته در این الگو نشان می دهند که فشار فروش در حال افزایش است به همین خاطر یکی پس از دیگری در سطح پایین تری قرار می گیرند.
الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
در بازار بورس و تمام بازارهای مالی، کاربران برای بررسی نمودارها و وضعیت های مختلف روش های متفاوت تحلیلی را به کار می گیرند و این روش ها در بازارهایی که نقطه عطف آن ها عرضه و تقاضاست خودنمایی می کنند. هدف از شرکت در بورس رسیدن به سودی منطقی است و این هدف با کمک گرفتن از الگوها و تحلیل های رایج امکان پذیر می شود. به طور کلی در حوزه بورس و سرمایه گذاری از دو روش تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی استفاده می شود که ما در این محتوا به بررسی تحلیل تکنیکال و مفهوم الگوی قیمت می پردازیم.
الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
الگوی قیمت ( Price Pattern )
قبل از صحبت در مورد مفهوم الگوی قیمت لازم است تا اطلاعات مختصری درباره تحلیل تکنیکال داشته باشیم تا با هدف این محتوا بیشتر اصول الگوهای نزولی آشنا شویم.
وارد شدن به بورس نیازمند اطلاعات و دانش به خصوصی است و هر چه دانش شما در زمینه بورس و سهام بیشتر باشد بهتر می توانید به بررسی نمودارهای قیمت و حجم معاملات اقتصادی بپردازید.
اطلاعات لازم برای درک بهتر از بورس نیازمند تحلیل است تا با استفاده از آن بررسی مناسبی از وضعیت سهام مختلف داشته باشید و با توجه به اخبار مربوطه بتوانید با روش هایی معقول و منطقی عمل کنید. به طور کلی در حوزه بورس و سرمایه گذاری از دو روش تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی استفاده می شود که ما در این محتوا به بررسی تحلیل تکنیکال و مفهوم الگوی قیمت می پردازیم.
در تحلیل تکنیکال شما با استناد به نمودارهای قیمت و انواع معاملات و حجم آن ها به بررسی و ارزیابی وضعیت کلی بازار و سهام مختلف می پردازید؛ در واقع تحلیل تکنیکال نوعی استراتژی مختص معاملات بازار بورس است که سرمایه گذاری ها و فرصت هایی که شما برای معامله دارید را بررسی می کند، این تجزیه و تحلیل به شما کمک می کند تا نسبت به وضعیت سهام و معاملات موجود آگاه شوید.
شما با استفاده از تحلیل تکنیکال می توانید روند معاملات و تغییراتی که در قیمت سهام به وجود آمده است را بررسی کنید. حرفه ای بودن در بورس تضمین موفقیت هر شخص است و برای رسیدن به این موفقیت لازم است تا به استراتژی ها و تحلیل هایی که برای رسیدن به جایگاهی برتر در خرید و فروش سهام ضرورت دارد، آگاه باشید. (1)
مفهوم الگوی قیمت در تحلیل تکنیکال
هر نمودار در بازار بورس از الگوهای متفاوتی حاصل می شود و بررسی این الگوها و خواندن نمودارها باید با کسب دانش بیشتر همراه باشد و این دانش به شما کمک می کند تا توانایی بررسی وضعیت های مختلف را به دست آورید.
یکی از مهم ترین فرضیات در تحلیل تکنیکال عنوان قیمت است که در واقع نشان دهنده تمام اطلاعات لازم است؛ شما با تحلیل نمودارهای قیمت و بررسی آمار نوسان آن و مشاهده تغییرات توسط تحلیل تکنیکال می توانید جریان قیمت های پیش رو را پیش بینی کنید.
فرضیه دیگر این موضوع را بیان می کند که نوسان قیمتی که در بازار سهام وجود دارد تصادفی نیست و الگوهای موجود در دوره های مختلف زمانی تکرار می شوند، بر اساس این فرضیه سهامداران و سرمایه گذاران که به معامله مشغول هستند با کمک گرفتن از تحلیل تکنیکال به سود بیشتری می رسند.
همان طور که اشاره کردیم قیمت تأثیر بسیاری بر تغییرات بازار سهام دارد و در تحلیل تکنیکال اصلی مهم است؛ البته ذکر این نکته ناگفته نماند که در قیمت یک سهم اصول و عوامل متعددی تأثیرگذار هستند و با توجه به این عوامل است که می توانیم نقش قیمت در تحلیل تکنیکال را مشاهده کنیم. قیمت در بازار سهام بیانگر همه چیز است و نوسان قیمت در واقع عرضه و تقاضایی را نشان می دهد که در حال شکل گیری است.
اصل دیگری که باید به آن اشاره کنیم تکرار روندهاست؛ تحلیل تکنیکال نشان می دهد که قیمت در انواع روندهای بلندمدت، کوتاه مدت و میان مدت حرکت و جریان گذشته را تکرار می کند. قیمت به طور کلی همیشه در حال تکرار است و بر اساس اصول و وضعیت بازار و عوامل متعددی که می تواند بر روی قیمت تأثیرگذار باشد، طی دوره های زمانی مختلف تکرار می شود. (1)
کسانی که بر اساس تحلیل تکنیکال به تجزیه و تحلیل می پردازند در واقع با استفاده از این نمودارها و تکرار قیمت ها، وضعیت های مختلف را بررسی می کنند. در بازار بورس الگو و روش هایی وجود دارد که از آن ها می توان در تحلیل تکنیکال استفاده کرد.
نقش الگوی قیمت در تحلیل تکنیکال
مهم ترین نقش در تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمت هستند که در ادامه به انواع آن ها نیز اشاره خواهیم کرد. الگوهای قیمت بر اساس خطوط، نمودار و منحنی های متعددی شناخته می شوند و برای اینکه با نقش الگوی قیمت بیشتر آشنا شویم اشاره به این موارد خالی از لطف نیست.
مفهوم خط روند یکی از عنوان هایی است که در بازار سهام به کسانی که تحلیل تکنیکال را به کار می برند، کمک می کند. در واقع خط روند مسیرهای مستقیمی بر روی نمودار هستند که توسط اتصال خطوط مقاومت و حمایت کشیده می شوند. در توضیح عنوان های حمایت و مقاومت باید این گونه بگوییم که این عنوان ها نقاط مهمی بر روی نمودار هستند که اتصال بین عرضه و تقاضا را شکل می دهند. (2)
هر زمان که تقاضا افزایش پیدا می کند از کاهش قیمت جلوگیری می شود و نقطه حمایت شکل می گیرد و در مقابل هر چه در نمودار قیمت ها به خطوط مقاومت نزدیک تر می شوند تولیدکنندگان یا همان عرضه کنندگان تمایل بیشتری به فروش نشان می دهند و به طور کلی عرضه از تقاضا پیشی می گیرد.
خطوط روند به دو بخش صعودی و نزولی تقسیم می شوند؛ خطوطی که شیبی رو به بالا دارند را خط صعودی می نامند و خطوط نزولی معمولا شیبی رو به پایین دارند. خطوط روند صعودی از اتصال چند نقطه مینیمم شکی می گیرد و در مقابل خط نزولی اتصال چند نقطه ماکزیمم است؛ توجه داشته باشید که خط روند صعودی همانند عنوان حمایت شکل می گیرد و با شکسته شدن این خط نمودار قیمت نیز تغییر می کند. (2)
ذکر این نکته شاید برای شما هم مفید باشد که بدانید هنگامی که نمودار قیمت یک سهام صعودی است، خریدن سهام و نگه داشتن آن تا پایان خط روند صعودی، بهترین انتخابی است که شما اصول الگوهای نزولی می توانید داشته باشید. همان طور که روند صعودی مسیری شبیه به حمایت دارد، روند نزولی نیز مانند مقاومت عمل می کند و در این روند نیز اگر خط روند شکسته شود نمودار قیمت تغییر می کند.
نقطه مقابل روند صعودی در خریدن سهام، فروش سهام در روند نزولی است؛ به این معنا که بهترین واکنش به این وضعیت فروش سهم و انتظار برای پایان روند نزولی است تا بعد از آن بتوانید اقدام به خرید سهم کنید. (2)
کاربرد انواع الگوهای قیمت
در بازار بورس و سهام دو نوع الگوی قیمت وجود دارد که هر کدام از این ها شامل موارد متعدد دیگری می شوند که به معرفی آن ها می پردازیم.
الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه دهنده دو نوع الگوی قیمتی هستند که شما در بازار بورس با آن ها روبرو هستید؛ در تعریف الگوهای بازگشتی به ما نشان می دهند که یک روند چگونه تغییر می کند و برعکس الگوهای ادامه دهنده توقف کوتاه در یک روند را نمایش می دهند. (2)