آموزش اندیکاتور میانگین متحرک

اندیکاتور مووینگ اوریج چیست و چه کاربردی دارد؟
در تحلیل تکنیکال معمولا مووینگ اوریجها به مادر اندیکاتورها معروف هستند و به نوعی بسیاری از اندیکاتورها را زادهی مویینگ اوریجها میدانند. در این مقاله به طور مفصل به چیستی میانگینهای متحرک یا مووینگ اوریجها ( به انگلیسی Moving Average) خواهیم پرداخت اما قبل از اینکه وارد مبحث شویم لازم است درباره اندیکاتورها اطلاعات کافی داشته باشید. بنابراین در صورت نیاز ابتدا مقالهی اندیکاتور چیست و چه کاربردی دارد را مطالعه کنید. اگر برای معاملهگری در بورس تحلیل تکنیکال را انتخاب کردید، آشنایی با میانگینهای متحرک یا اندیکاتور مووینگ اوریج (MA) امری ضروری است. با ما همراه باشید.
اندیکاتور مووینگ اوریج یا میانگین متحرک چیست؟
میانگین متحرک یا مووینگ اوریج که با نماد اختصاری MA نشان داده میشود در دستهی اندیکاتورهای تعقیب کننده قیمت هستند که انواع زیادی دارند. البته همگی بر یک اساس طراحی میشوند:
میانگین گیری و معدل گیری روی قیمت در یک بازه زمانی
به علت اینکه به نوعی در فرمول داخلی اکثر اندیکاتورها این میانگین گیری استفاده شده است، به مووینگ اوریجها مادر اندیکاتورها نیز گفته میشود.
شکل ظاهری مووینگ اوریجها
شکل ظاهری اندیکاتور مووینگ اوریج به این صورت است که اگر یک مووینگ اوریج را بر روی چارت قیمت یک سهم (یا دارایی) بیاندازید، یک گراف یا یک نمودار در کنار قیمت مشاهده میکنید که تا حد زیادی نوسانات قیمت را فیلتر کرده و به دنبال قیمت حرکت میکند.
شکل زیر را مشاهده کنید:
در تصویر بالا دو مووینگ اوریج 25 و 100 روزه را بر روی نمودار دلار مشاهده میکنید. مووینگ اوریج 25 روزه (منحنی قرمز) بسیار سریع تر از مووینگ اوریج 100 روزه (منحنی آبی) حرکت میکند. همان طور که متوجه میشوید این مووینگها به نوعی روند یک چارت را مشخص و حرکت قیمت را اصلاح و نرم میکند. برای مثال روند بلند مدت (میانگین متحرکت 100 روزه) و روند میان مدت (میانگین متحرک 25 روزه) در نمودار بالا هر دو صعودی هستند.
فرمول محاسبهی مووینگ اوریجها
برای درک این نمودار باید توجه کنید که هر نقطه روی اندیکاتور مووینگ اوریج چگونه تشکیل میشود. برای مثال یک نقطه روی نمودار قیمت را در نظر بگیرید. نقطه متناظر آن بر روی مووینگ اوریج در واقع از فرمول زیر مشخص میشود:
میانگین قیمت سهم در N روز گذشته
یا به عبارتی از فرمول ریاضی زیر میتواند برای این اندیکاتور استفاده کرد:
یعنی جمع قیمت پایانی (یک سهم) در N روز تقسیم بر N. این سادهترین فرمول میانگین متحرک است که SUM به معمی جمع و CLOSE به معنی قیمت پایانی است. توجه کنید الزاما N به معنی تعداد روز نیست بلکه نشانگر تعداد کندل یا دوره است که بستگی به تایم فریم چارت مورد نظر دارد. به عبارتی مووینگ اوریجی که در یک چارت مورد استفاده قرار میگیرد با تایم فریم آن چارت نسبتی مستقیم نیز دارد.
دورهی (Period) زمانی و تایم فریم اندیکاتور مووینگ اوریج به سبک تحلیل تحلیلگر بستگی دارد و میتواند متغیر باشد. اما به طور کلی برای روندهای کوتاه مدت معمولا از میانگینهای متحرک با دورههای زمانی بین 5 تا 20 استفاده میشود. همچنین اگر به دنبال بررسی روند میان مدت بازار هستید، باید از دوره زمانی 20 تا 60 کندل استفاده کنید. برای تحلیلهای بلندمدت هم باید از دوره زمانی بالای 100 کندل استفاده شود.
برخی از دورههای زمانی محبوبتر از سایر دورههای زمانی هستند. بهطور مثال اکثر معامله گران از میانگین متحرک 200 برای ارزیابی روند بلندمدت استفاده میکنند. برای ارزیابی روندهای میانمدت دورهی 50 این اندیکاتور محبوبیت بیشتری دارد و برای روندهای کوتاهمدت هم از دوره 10 کندلی بیشتر استفاده میشود.
نکته مهم:
برای اینکه بدانید از چه مووینگ اوریجی باید برای بررسی نمودار خود استفاده کنید، میتوانید مووینگهای مختلف با دورههای مختلف را روی نمودار تست کنید و بررسی کنید که کدام یک از انها روی چارت مورد نظر شما بهتر روندها و سطوح حمایتی و مقاومتی را نشان میدهند. درباره این موضوع در قسمت کاربردهای مووینگ اوریجها بیشتر صحبت خواهیم کرد.
انواع مووینگ اوریجها در تحلیل تکنیکال
فرمول بالا در واقع سادهترین فرمول برای مووینگ اوریج بود. اما مووینگ اوریجها انواع دیگری دارند (با کمی تغییر) که در زیر آنها را مشاهده میکنید.
مووینگ اوریج نمایی:
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
مووینگ اوریج نمایی (EMA) به تغییرات اخیر قیمت حساسیت بیشتری دارد. یعنی اگر مووینگ 10 روزه را در نظر بگیرید، تغییرات قیمت در روز 10 اهمیت بیشتر از روز 9 دارد. هر چند که تفاوت زیادی بین میانگینهای متحرک نمایی و ساده وجود دارد، اما هر کدام کاربرد خاص خودشان را دارند. میانگین متحرک نمایی پیش از میانگین متحرک ساده نوسان میکند و عکس العمل آن نسبت به قیمت بیشتر است. در عوض میانگین متحرک ساده نشانگر میانگین واقعی قیمتها است، به همین خاطر میتواند در تعیین سطوح حمایت و مقاومتی کارایی بیشتری داشته باشد.
کاربردهای اندیکاتور مووینگ اوریج
اصولا اندیکاتور مووینگ اوریج یا همان میانگینهای متحرک سه کاربرد اصلی دارند:
- مشخص کردن روند
- سیگنال یابی
- تعیین سطوح حمایت و مقاوت
تعیین روند سهم به کمک اندیکاتور میانگین متحرک (مووینگ اوریج)
به طور کلی اگر روند میانگین متحرک صعودی باشد، یعنی قیمتها به تدریج افزایش مییابند. اگر روند میانگین متحرک نزولی باشد، به این معنی است که قیمتها به تدریج کاهش مییابند. اگر روند میانگین متحرک دورههای بالا (100 روز به بالا) صعودی باشد، یعنی روند بلند مدت بازار صعودی است.
سیگنال یابی به کمک اندیکاتور مووینگ اوریج (MA)
یکی از کاربردهای اندیکاتور مووینگ اوریج، استفاده همزمان از دو مووینگ کوتاه مدت و بلند مدت است. دریافت سیگنال در این روش به این صورت است که هرگاه مووینگ سریع تر مووینگ کندتر را از پایین به بالا قطع کرد یک سیگنال خرید و هرگاه از بالا به پایین قطع کرد یک سیگنال فروش شکل گرفته است. این کاربرد برای میانگینهای متحرک چندان توصیه نمیشود (توصیهی سهم شناس).
تعیین سطوح حمایت و مقاوت به کمک اندیکاتور مووینگ اوریج
از مووینگ اوریجها میتوان برای مشخص کردن سطوح حمایت و مقاومت دینامیکی استفاده کرد. این کاربرد به عقیدهی نگارنده این مقاله بهترین نوع استفاده از مووینگ اوریجها است. این داستان به این صورت است که تحلیلگر چندین مووینگ اوریج با پریود زمانی مختلف را روی چارت میاندازد و گذشتهی چارت را بررسی میکند و به واکنش قیمت در زمان برخورد به مووینگ اوریجها توجه میکند. بعد از این بررسی، او متوجه میشود که برای مثال فلان سهم به موونیگ 25 روزه در تایم فریم روزانه حساس هست. هر سهمی یک مووینگ اوریج خاص دارد که به آن حساس است و نقش حمایت یا مقاومت را برای ان سهم بازی میکند. به تصویر زیر مراجعه کنید.
در تحلیل تکنیکال سطوح حمایت و مقاومت اهمیت بسیار زیادی دارد. در تصویر بالا میبینید که چگونه اندیکاتور مووینگ اوریج میتواند سطح حمایت دینامیکی یک نمودار را نمایش دهد. به واکنش نمودار در هنگام نزدیک شدن به این مووینگ اوریج دقت کنید.
توجه کنید این کارکرد (استراتژی معامله) مووینگ اوریجها باید حتما با نشانههای برگشتی دیگر تکمیل شود. در غیر این صورت یک معاملهگر نمیتواند تنها با اتکا بر یک مووینگ اوریج به انجام معامله دست بزند.
رسم مووینگ اوریجها
برای رسم مووینگ اوریج برای نمودار سهام مختلف باید از یک نرم افزار تحلیلی استفاده کنید.
اما راحتترین راه، استفاده از نرم افزار تحت وب تریدینگ ویو است. برای اطلاعات بیشتر درباره این ابزار به مقاله زیر مراجعه کنید.
بعد از مراجعه به سایت رهاورد 365 و آوردن نمودار سهم مورد نظر، بر روی آیکون اندیکاتور کلیک کنید و عبارت MA را سرچ کنید و اندیکاتور مووینگ اوریج را به نمودار اضافه کنید (تصویر زیر).
اضافه کردن مووینگ اوریج به چارت سهم
بعد آموزش اندیکاتور میانگین متحرک از اضافه شدن اندیکاتور میانگین متحرک یا همان اندیکاتور Moving Average به چارت سهم، میتوانید تنظیمات دلخواه خود را به اندیکاتور اضافه کنید. بر روی آیکون تنظیمات اندیکاتور کلیک کنید. در پنجره ای که باز میشود میتوانید متغییرهای مختلف اندیکاتور از جمله دوره زمانی length اندیکاتور را تغییر دهید (تصویر زیر).
تنظیمات اندیکاتور مووینگ اوریج
به همین صورت میتوانید مووینگهای زیادی را با دوره زمانی مختلف به نمودار خود اضافه کنید.
همیشه توصیه کردهایم استفاده از یک اندیکاتور به تنهایی برای دریافت سیگنال با خطای زیادی همراه است. بهتر است از ترکیب چند اندیکاتور استراتژی مناسبی را در پیش بگیرید. برای این منظور توصیه میکنیم حتما مقاله زیر را مطالعه کنید.
بهترین استراتژی معاملاتی بر اساس اندیکاتورها
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
آموزش اندیکاتور میانگین متحرک
همونطور که از اسمش پیداست، می تونیم میانگین متحرک ساده رو با جمع قیمتهای بسته شدن (close price) در “X” دورهی (Period) اخیر و سپس تقسیمشون بر “X” بهدست بیاریم. گیج کننده س؟ نگران نباش. الان کامل توضیح میدم.
نحوه محاسبه اندیکاتور میانگین متحرک ساده یا SMA
نحوه محاسبهی اندیکاتور میانگین متحرک ساده (SMA) به این صورته که اگه بخواید یه میانگین متحرک (SMA) رو در ۵ دوره (period = 5) روی یک چارت با تایم فریم (Time Frame = 1h) 1 ساعته رسم کنید، باید قیمتهای بسته شدن (Close Price) در ۵ ساعت اخیر رو با هم جمع کرده و عدد حاصل رو بر ۵ تقسیم کنید.
همین اتفاق برای ۵تا کندل قبلی میفته و همینطور برا قبلتریا و … عددی که به عنوان میانگین برای هر ۵تا کندل گذشته به دست میاد رو به هم وصل میکنی و اندیکاتور میانگین متحرک ساده یا SMA رسم میشه! به همین سادگی!
فرمول محاسبه میانگین متحرک ساده
گرفتی چی شد؟ حالا اگه قرار بود SMA رو در ۵ دوره (period = 5) روی یک چارت ۳۰ دقیقهای رسم (timeframe = 30m) کنیم، باید Close Price رو در ۱۵۰ دقیقهی اخیر با هم جمع و بعد عدد حاصل رو بر ۵ تقسیم میکردیم.
اگه قرار بود اندیکاتور میانگین متحرک ساده رو در ۵ دوره روی یک چارت ۴ ساعته رسم کنیم…. آفرین! حالا دیگه یاد گرفتی! 😊
اکثر برنامههای رسم نمودار تمام محاسبات رو برامون انجام میدن. اگه نحوه محاسبه رو براتون گفتم، برا اینه که بهتره شیوه عملکردشو بدونید تا بتونید این اندیکاتور رو بنا به هدفی که دارید درست تنظیم کنید. چرا که با دونستن شیوهی کار هر اندیکاتور، میتونید در مواقعی که محیط بازار تغییر کرد، اونارو را تغییر داده و استراتژیهای مختلفی مطابق با شرایط بازار ایجاد کنید.
حالا، یه نکته ای که هست اینه که SMA هم مثل تمام اندیکاتورهای موجود، با تأخیر عمل میکنن. چون از میانگین قیمتهای گذشته استفاده میکنن، در واقع مسیر کلی اخیر و “آینده” قیمت در کوتاهمدت رو به ما نمایش میدن. اما یه خوبی که دارن اینه که قابل تنظیمن و ما میتونیم برا هر periodای که مد نظر داریم اونارو تو نمودار محاسبه کنیم. حالا تنظیم Period به چه درد میخوره؟
اندیکاتور میانگین متحرک ساده یا SMA چه کاری برای ما انجام میده؟
میانگین متحرک در واقع حرکت قیمت رو نرم و ساده میکنن و هرچقدر دورهی اندیکاتور SMA طولانیتر باشه، تأخیر بیشتری نسبت به قیمت اصلی خواهد داشت. چرا؟ دلیلش اینه که مثلا ۶۲ SMA قیمتهای بستهشدن را در ۶۲ کندل قبلی با هم جمع و بعد اونا رو بر ۶۲ تقسیم میکنه. ولی اندیکاتور میانگین متحرک ساده با تعداد دوره ۱۰ (period) این محاسبات رو روی کندل های ۱۰تایی انجام میده.
پس هرچقدر دوره ای که برای میانگین متحرک ساده استفاده میکنیم، طولانی تر باشه، واکنش به حرکت قیمت کندتر میشه… و خطی که از رسم SMA حاصل میشه غیرواقعی تر اما نرمتر و یکدست تر میشه و هرچی پریود کمتر باشه، خط که حاصل میشه دارای نوسانات بیشتر اما واقعی تر میشه.
به طور کلی اندیکاتور میانگین متحرک ساده یا SMA به ما کمک میکنه که به جای اینکه تنها به قیمت کنونی بازار توجه کنیم، با استفاده از میانگینهای متحرک دیدگاهی وسیعتر داشته باشیم و بتونیم مسیر کلی آتی قیمت رو تخمین بزنیم.
با استفاده از SMAها میتونیم ببینیم که یک جفت دارای روند صعودی (Bullish) یا نزولی (Bearish) بوده یا فقط داره تغییر قیمت میده.
معایب اندیکاتور میانگین متحرک ساده چیست؟
اندیکاتور میانگین متحرک ساده یه مشکل داره و اونم اینه که به تغییر ناگهانی قیمت حساسه... ینی میتونه در چنین شرایطی به ما سیگنال نادرست بده و ممکنه فکر کنیم که یه روندِ جدید در حال شکلگیریه در حالی که در واقعیت چنین اتفاقی نیفتاده… برای جلوگیری از این مشکل، میتونیم از نوع دیگه ای از میانگین متحرک (EMA) استفاده کنیم که در ادامه به طور مفصل توضیح میدیم.
ایراد دیگه ای که به اندیکاتور میانگین متحرک ساده وارده اینه که برخی معامله گرا و اقتصاددانان معتقدن که SMA بیشتر برپایه Historical Data یا داده های قدیمی بازار رو پیش بینی میکنه، در حالی که قیمت های فعلی بازار اطلاعات بیشتری از بازار آتی منعکس میکنن…و اگه واقعا چنین باشه، استفاده از داده های گذشته در مورد جهت آینده قیمت دارایی ها اطلاعاتی در اختیار ما نمیذاره…
چطوری با اندیکاتور میانگین متحرک ساده (SMA) کار کنیم؟
اندیکاتور (SMA)، یه ابزار تحلیلی مهم در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال به شمار میره که با استفاده از اون میتونیم روند فعلی رو شناسایی کرده و پتانسیل تغییر در روند رو پیدا کنیم. ساده ترین کاربرد اندیکاتور SMA در تشخیص روندهای صعودی و نزولی بوده که با متعادل تر کردن قیمت باعث میشه تنها با چشم هم بشه صعودی یا نزولی بودن یک روند رو تشخیص داد.
یکی دیگه از کاربردهای مشهور استفاده ازاندیکاتور میانگین متحرک ساده، مقایسه چند SMA با Periodهای زمانی متفاوت در یک رونده… به این صورت که اگر اندیکاتور میانگین متحرک ساده کوتاه مدت بالاتر از اندیکاتور میانگین متحرک ساده بلندمدت قرار بگیره، میشه انتظار صعود در روند داشت و بالعکس؛ اگه SMA بلندمدت بالاتر از SMA کوتاه مدت قرار بگیره، احتمال روند نزولی پیش بینی میشه…
دو الگوی معاملاتی معروف در اندیکاتور میانگین متحرک ساده
دو الگوی معاملاتی معروف در استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک ساده وجود داره؛ صلیب مرگ (Death Cross) و صلیب طلایی (Golden Cross)
صلیب مرگ (Death Cross)
زمانی رخ میده که اندیکاتور میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه زیر اندیکاتور میانگین متحرک ساده ۲۰۰ روزه قرار گرفته و ازش عبور کنه. این اتفاق به منزله یه سیگنال نزول در روند در نظر گرفته میشه که باعث میشه ضررهای بیشتری رو ذخیره کنه. (در معاملات دو طرفه هم از ذخیره سود میشه به درآمد رسید و هم از ذخیره ضرر!)
صلیب طلایی (Golden Cross)
هم زمانی رخ میده که بر خلاف صلیب مرگ، اندیکاتور میانگین متحرک ساده کوتاه مدت بالای اندیکاتور میانگین متحرک ساده بلندمدت شکسته بشه، که این مساله حاکی از تقویت حجم بالای معاملات بوده و نشان از کسب سودهای بیشتره.
میانگین متحرک ساده 200 روزه چیست؟
معامله گران و تحلیل گران بازار برای تعیین روند کلی بلند مدت بازار ، میانگین متحرک ساده 200 روزه (SMA) را به عنوان شاخص کلیدی در نظر می گیرند . این شاخص به عنوان یک خط بر روی نمودار ظاهر می شود و همراه با حرکت طولانی مدت قیمت در سهام یا ارز ، کالا یا هر ابزاری که در نمودار است ، پیچ و خم بالاتر و پایین تری دارد . به نظر می رسد در برخی مواقع ، SMA 200 روزه به عنوان سطح حمایتی غیر معمولی عمل می کند ، اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک یا در صورت مقاومت پایین تر از سطح مقاومت باشد .
SMA 200 روزه
SMA 200 روزه ، که تقریبا 40 هفته ترید را پوشش می دهد ، معمولاً در معاملات برای تعیین روند کلی بازار استفاده می شود . تا زمانی که قیمت بالاتر از میانگین متحرک EMA 200 روزه در بازه زمانی روزانه باقی بماند ، قیمت به طور کلی در یک روند صعودی کلی قرار دارد . یک گزینه جایگزین برای SMA 200 روزه ، میانگین متحرک 255 روزه است که معاملات سال قبل را نشان می دهد .
نکات کلیدی
- میانگین متحرک 200 روزه به عنوان خطی در نمودارها نشان داده می شود و میانگین قیمت 200 روز یا 40 هفته گذشته را نشان می دهد .
- میانگین متحرک می تواند در مورد بالا یا پایین آمدن روند ، به معامله گران کمک کند ، در حالی که مناطق پشتیبانی یا مقاومت بالقوه را نیز مشخص می کند .
- از میانگین متحرک 200 روزه و 50 روزه گاهی اوقات در کنار هم استفاده می شود ، و تلاقی های بین دو خط از نظر تکنیکال قابل توجه است .
- در حالی که میانگین متحرک SMA میانگین قیمتها در طول زمان است ، میانگین متحرک EMA وزن بیشتری به داده های اخیر می دهد .
- به عنوان یک میانگین متحرک بسیار بلند مدت ، SMA 200 روزه اغلب همراه با سایر میانگین های متحرک کوتاه مدت برای نشان دادن نه تنها روند بازار بلکه برای ارزیابی قدرت روند همانطور که با تفکیک بین حرکت نشان داده می شود ، استفاده می شود خطوط متوسط به عنوان مثال ، مقایسه SMA 50 روزه و 200 روزه نسبتاً معمول است .
- هنگامی که خطوط میانگین متحرک متحد می شوند ، این امر گاهی اوقات فقدان حرکت قطعی بازار را نشان می دهد ، در حالی که افزایش روزافزون بین میانگین های متحرک کوتاه مدت و میانگین های متحرک بلند مدت به طور معمول افزایش قدرت روند و حرکت بازار را نشان می دهد .
تقاطع های مرگ و طلایی
میانگین متحرک ساده 200 روزه به عنوان یک شاخص روند بسیار مهم تلقی می شود که از عبور 50 روزه SMA به سمت پایین SMA 200 روزه به عنوان “ تقاطع مرگ ” یاد می شود ، که نشان دهنده بازار خرسی یک سهام ، ارز، شاخص یا سرمایه گذاری دیگر در آِینده است .
به همین ترتیب ، عبور از SMA 50 روزه به سمت بالا و پایین SMA 200 روزه گاهی اوقات “ تقاطع طلایی ” نامیده می شود ، با اشاره به این واقعیت که یک سهام یا ارز “ طلایی ” در نظر گرفته می شود یا تقریباً مطمئن است که یکبار قیمت آن افزایش یابد ، پیش می آید .
SMA در مقابل EMA
این احتمال وجود دارد که جنبه پیشگویی خودکفا در مورد SMA 200 روزه نیز وجود داشته باشد . بازارها نسبتاً شدید نسبت به آن واکنش نشان می دهند ، فقط به این دلیل که بسیاری از تریدرها و تحلیلگران اهمیت زیادی برای شاخص قائل هستند .
برخی معامله آموزش اندیکاتور میانگین متحرک گران ترجیح می دهند میانگین متحرک (EMA) را دنبال کنند . در حالی که میانگین متحرک SMA به عنوان میانگین قیمت در بازه زمانی مشخص شده محاسبه می شود ، EMA وزن بیشتری به آخرین روزهای معاملاتی می دهد . یعنی ، میانگین متحرک EMA مقدار بالاتری به قیمتهای اخیر می دهد ، در حالی که میانگین متحرک SMA برای همه مقادیر وزنی برابری دارد . علی رغم تفاوت در محاسبات ، تحلیلگران تکنیکال از EMA و SMA به روش های مشابه برای شناسایی روند و شناسایی بازارهای خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد استفاده می کنند .
اندیکاتور میانگین متحرک (MACD)
اندیکاتور MACD بر میانگین های متحرک مبتنی است و همین آن را برای تحلیل تکنیکال بازار ، ایده آل میکند تا بتوانید مدخل های پیروی از روند بازار را پیدا کنید و تا اتمام روند ایده آل، در آن بمانید.
تعریف
MACD یک شاخص بسیار محبوب است که در تجزیه و تحلیل فنی استفاده می شود. MACD می تواند برای شناسایی جنبه های روند کلی بازار استفاده شود.
آنچه MACD را بسیار آموزنده می کند این است که در واقع ترکیبی از دو نوع شاخص مختلف است. اول : برای شناسایی جهت روند و مدت زمان ، از دو میانگین متحرک با طول های مختلف (که شاخص
های عقب مانده ای هستند) استفاده می کند. سپس ، اختلاف مقادیر بین آن دو میانگین متحرک (خط MACD) و EMA آن میانگین های متحرک (خط سیگنال) را در نظر می گیرد و این اختلاف بین دو خط را به
صورت هیستوگرام رسم می کند که در بالای و زیر یک خط صفر مرکزی نوسان دارد. از هیستوگرام به عنوان نشانه خوبی از حرکت روند استفاده می شود.
تاریخچه
اندیکاتور MACD می تواند به دو رویداد جداگانه تقسیم شود:
۱- در دهه ۱۹۷۰ ، جرالد اپل خط MACD را ایجاد کرد.
۲- در سال ۱۹۸۶ ، توماس آسپری ویژگی هیستوگرام را به MACD اپل اضافه کرد.
اجزای محاسباتی :
MACD Line: (12-day EMA – 26-day EMA)
Signal Line: 9-day EMA of MACD Line
MACD Histogram: MACD Line – Signal Line
۱-خط MACd :،
مهمترین شاخص MACD است و به صورت پیشفرض، تفاضل میان بازههای ۱۲تایی EMA میانگین متحرک نمایی و بازههای ۲۶ تایی EMA است؛ یعنی خط MACD، اساسا یک سیستم متقاطع میانگین حرکتی کامل و خودکار است.
۲-خط سیگنال:
خط سیگنال، تفاضل بازه ۹ تایی EMA از خط MACD است.
۳-هیستوگرام مکدی:
تفاضل خط MACD از خط سیگنال است.
شاخص MACD چگونه کار میکند؟
شاخص MACD با استفاده از سه جزء کار میکند: دو میانگین متحرک و یک هیستوگرام.
دو خط درون اندیکاتور، ممکن است مشابه میانگین های متحرک ساده (SMAs) به نظر برسند، اما در حقیقت آنها میانگین های متحرک نمایی چند لایه (EMAs) هستند. خط اصلی، یعنی آنکه کندتر حرکت میکند، خط MACD است و آنکه سریعتر حرکت میکند، خط سیگنال است.
اگر دو میانگین متحرک به هم برسند، گفته میشود که همگرا – converging – هستند و اگر از یکدیگر دور شوند، واگرا – diverging – گفته میشوند. تفاوت بین این دو خط، در هیستوگرام نشان داده میشود. اگر شاخص MACD در بالای خط صفر (zero line) معامله شود تایید میکند که روند بازار ، صعودی است و اگر در زیر آن انجام شود حاکی از روند نزولی بازار، خواهد بود.
اگر مشخص شود که قیمت بازار، روند صعودی دارد رسیدن به سقف بالاتر و کف بالاتر، همچنین شکستن سطوح کلیدی مقاومت ممکن است معامله گران وارد موقعیتهای طولانی شوند، درحالیکه اگر دارایی، در یک روند نزولی قرار گیرد که با سقف پایینتر و کف پایینتر یا شکست در سطوح پشتیبانی، توصیف میشود و ممکن است یک موقعیت موقتی و کوتاه مدت را برای ورود داشته باشد.
سه استراتژی تجاری متداول MACD
طیفی از استراتژی های MACD وجود دارد که برای آموزش کار با اندیکاتور MACD، لازم است با آنها آشنا شوید:
۱- متقاطع (Crossovers)
۲- وارونه سازی هیستوگرام (Histogram reversals)
۳- عبور از صفر (Zero crosses)
۱) متقاطع (Crossovers) :
در این استراتژی، خط MACD و خط سیگنال به همان روشی مورد استفاده قرار میگیرند که یک نوسانگر تصادفی، با استراتژی متقاطع بین این دو خط، سیگنالهای خرید و فروش را ارائه میدهد.
از آنجا که یک استراتژی متقاطع(Crossovers)، ماهیت کند و آهسته دارد، بر مبنای انتظار برای رخداد یک حرکت، پیش از گشایش یک موقعیت، پایه ریزی شده است. بدین معنا که باید منتظر رخدادی باشید که موقعیت تازه ای را در بازار مالی ، ایجاد کند. موضوع اصلی که MACD در روندهای ضعیف بازار، با آن مواجه است این است که از زمانی که یک سیگنال ایجاد میشود، ممکن است که قیمت به یک نقطه برگشت تبدیل شود؛ در نتیجه این، یک سیگنال کاذب در نظر گرفته میشود. شایان ذکر است که استراتژی هایی که از رفتار قیمت برای تایید سیگنال استفاده میکنند، اغلب برای تحلیل تکنیکال بازار ، بیشتر قابل اعتماد هستند.
نمودار زیر استراتژی متقاطع استاندارد را بازتاب میدهد. نقاط ورودی سودآور، با خطهای عمودی سبز رنگ مشخص شده است. درحالیکه سیگنالهای کاذب، با خطوط قرمز رنگ نمایش داده شدهاند.
۲- وارونه سازی هیستوگرام (Histogram reversals):
شاید بتوان گفت هیستوگرام، مفیدترین بخش MACD برای تحلیل تکنیکال بازار است و برای آموزش کار با اندیکاتور MACD، بررسی آن قویا مفید است.
این استراتژی، با میله هایی که در نمودار زیر میبینید، تفاوت بین خطهای MACD و سیگنال را نشان میدهد. زمانیکه قیمت بازار قویا در یک جهت حرکت میکند، ارتفاع هیستوگرام، افزایش می یابد و هرگاه که هیستوگرام کوچک میشود، نشانه این است که بازار با کندی حرکت می کند.
این بدین معنا است که هرچه میله های موجود در هیستوگرام، از صفر فاصله میگیرند، دو خط میانگین متحرک نیز از یکدیگر بیشتر فاصله میگیرند. وقتی فاز انبساط ابتدایی به پایان می رسد، احتمالا یک شکل کوهان مانند پدیدار می شود؛ این سیگنالی است برای اینکه میانگین های متحرک، دوباره در حال انقباض هستند. این امر می تواند، نشانه ای ابتدایی، برای نزدیک بودن یک کراس اور (استراتژی متقاطع) باشد.
هیستوگرام، یک استراتژی برجسته و پیشرو است؛ برخلاف استراتژی متقاطع (کراس اور) که بالاتر بدان اشاره شد. از این رو در آموزش کار با اندیکاتور MACD، اهمیت ویژهای دارد. وارونه سازی هیستوگرام بر مبنای استفاده از روندهای شناخته شده به عنوان پایه هایی برای جای دادن موقعیت ها، قرار دارد. یعنی این استراتژی، می تواند قبل از اینکه حرکتهای بازار بورس واقعا صورت بگیرند، عمل کند.
نمودار زیر ظرفیت و پتانسیل استفاده از مکدی هیستوگرام را به عنوان یک ابزار تجاری، محل توجه قرار می دهد. با انتظار برای دو حرکت ضد روند در هیستوگرام، این احتمال که مانند حرکتی یکباره و بدون امتداد و نه برگشت پذیر باشد، کاهش می یابد. نمودار زیر، با استفاده از تحلیل تکنیکال این ابزار در جهت روند، سه معامله سودآور و یک معامله ضرر رسان را نشان می دهد. معامله گر همچنین می تواند این ابزار را برای خارج شدن از معامله، به کار گیرد. در موقعیت هایی که یکبار خروج انجام شده، MACD شروع به بازگشت به جهت مخالف (وارونه شدن) می کند.
۳- عبور از صفر (Zero crosses):
استراتژی عبور از صفر یا زیرو کراس، بر اساس عبور هر یک از خطوط EMAs از خط صفر، پیریزی شده است. اگر MACD از زیر خط صفر عبور کند، ممکن است یک روند صعودی جدید، ظاهر شود. و هرگاه MACD از بالا عبور کند و خط صفر را قطع کند، احتمالا سیگنالی است برای آغاز یک روند نزولی تازه.
این استراتژی، اغلب کندترین سیگنال در میان این سه به نظر میرسد؛ بنابراین معمولا شما سیگنال های کمتری را با آن دریافت میکنید، اما در عوض، برگشتهای کاذب نیز کمتر است. در اینجا، استراتژی این است که هرگاه MACD از بالای خط صفر عبور میکند، خرید کنید – یا بستن معامله – و هرگاه از پایین عبور میکند، بفروشید- یا باز کردن معامله -.
این روش باید با احتیاط و دقت در بازار مورد استفاده قرار گیرد. زیرا ماهیت تاخیری آن، بدین معنا است که بازارهای سریع و متلاطم، سیگنا لها را بسیار دیر می فرستند. اگرچه میتواند به عنوان یک ابزار برای ارائه سیگنالهای بازگشتی از حرکتهای رفت و برگشتی طولانی، در تحلیل تکنیکال خیلی مفید باشد.
نمودار زیر سه سیگنال قبلی بر AUD/USD (درهم به دلار آمریکا) را حین ایجاد چهارمی توسط شاخص، نشان می دهد. هرکدام از اینها، اثبات میکند اگر معامله گر در محلهای درست وارد یا خارج شود، سودآور خواهد بود و تعدادی از سیگنالهای کاذب، با دنبال کردن روش زیرو کراس به جای روش کراس اور، دفع می شوند.
هنگامی که از استراتژی زیرو کراس استفاده می کنید، مهم است بفهمید چه زمانی از بازار خارج شوید یا یک توقف قرار دهید. در مثال زیر، بازار چندین شکست خط روند را نشان میدهد که علامت دهنده زمان مناسب برای خروج از معامله است. یک معامله گر میتواند برای خروج از معامله متناوبا از شکاف پایینتر از نوسان پایین قبلی (روند صعودی) زیر یا روی نوسان بالای قبلی (روند نزولی) استفاده کند.
اصول شاخص MACD:
همانطور که گفته شد، MACD بر میانگین های متحرک مبتنی است و همین آن را برای تحلیل تکنیکال بازار ، ایده آل میکند تا بتوانید مدخل های پیروی از روند بازار را پیدا کنید و تا اتمام روند ایده آل، در آن بمانید.
برای آموزش کار با اندیکاتور MACD، لازم است دو سیگنال میانگین متحرک MACD را بشناسید. ما در اینجا به این مورد اشاره کردیم تا در معاملات از توان تحلیل تکنیکال آنها استفاده کنید:
۱-خط MACD کراس زیرو:
در این نمودار، علاوه بر خط MACD، دو میانگین متحرک نیز رسم شده است که نحوه کار MACD را برای ما شفاف میکند.
هنگامی که دو MA یکدیگر را قطع کنند، خط MACD نیز از زیر صفر عبور خواهد کرد. همانطور که پیشتر هم توضیح دادیم، میانگین متحرک MACD سیستم متقاطع میانگین متحرکی، تنها در یک خط است
میدانیم هرگاه دو MA هم دیگر را قطع کنند، نشان دهنده تغییری در تکانه است و معمولا میتواند ایجاد یک روند جدید را پیشبینی کند. بنابراین هر زمان خط میانگین متحرک MACD صفر را قطع کند، بیانگر این امر است که تکانه حرکت در حال تغییر است و به طور بالقوه یک روند جدید در حال ایجاد شدن است.
۲) خط سیگنال:
هر گاه ببینید دو خط شاخص MACD میانگین متحرک از یکدیگر دور میشوند این را میرساند که تکانه حرکت، در حال افزایش آموزش اندیکاتور میانگین متحرک است و روند بازار قویتر میشود. اما زمانیکه دو خط به هم نزدیکتر میشوند، یعنی استحکام قیمت در حال از دست رفتن است.
با این حال، MACD نوسانگر است و در روندهای قوی، اطلاعات خیلی دقیقی نمیدهد. پس اگر در یک روند قوی هستید، با عبور زیاد خطوط MACD سردرگم نشوید.
نکته: تا زمانی که خطوط MACD بالای صفر هستند و قیمت بالای EMAهای ۱۲ و ۲۶ باشد، همان روند همچنان ادامه دارد.
واگرایی در MACD:
واگرایی
واگراییها به شرایطی از بازار گفته میشود که تضادی آشکار بین قیمت و ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال ایجاد شده و نشاندهنده چرخشهای کوچک و بزرگ بازار، در آینده است. این وضعیت بیانگر ضعف روند بوده و از قریبالوقوع بودن تغییر روند حکایت دارد.
بهبیاندیگر واگرایی به معنی ضعف یک روند بوده و زمانی مشاهده میشود که قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند.
واگرایی مثبت و صعودی به این شکل است:
واگرایی منفی و نزولی به این شکل است:
واگرایی در MACD هنگامی رخ میدهد که میانگین متحرک مقادیر بالا و پایینی شکل دهد که از مقادیر بالا و پایینهای متناظر روی نمودار قیمت فاصله بگیرند.
واگرایی صعودی هنگامی رخ میدهد که MACD دو مقدار پایین در حال رشد شکل دهد که با دو مقدار پایین در حال افت روی نمودار قیمت متناظر باشند.
این شرایط، در زمانیکه روند بلندمدت هنوز مثبت است، یک سیگنال صعودی معتبر محسوب میشود. برخی معاملهگران حتی وقتی روند طولانیمدت منفی است به دنبال واگراییهای صعودی هستند زیرا با وجود اینکه این تکنیک از اعتبار کمتری برخوردار است میتواند نشاندهنده تغییر در روند باشد.
هنگامی که MACD مجموعهای از ۲ سقف کاهشی شکل میدهد که با دو مقدار بالای در حال صعود روی نمودار قیمت متناظر هستند، یک واگرایی نزولی شکل گرفته است.
یک واگرایی نزولی که در طول روند نزولی طولانی مدت شکل میگیرد تائیدی بر احتمال ادامهدار بودن روند نزولی است.
برخی معاملهگران در طول روندهای صعودی طولانیمدت به دنبال واگراییهای نزولی هستند زیرا میتوانند سیگنال ضعف در روند را را در مکدی مشاهده کنند. با این حال، این مسئله به اندازه یک واگرایی نزولی در طول یک روند نزولی قابل اعتماد نیست.
در تحلیل تکنیکال ابزار میانگین متحرک اهمیت زیادی دارد. گاهی در بازارهای معاملاتی نمودارها هیجانی هستند به این معنا که دائما قیمتها تحت شرایط و موقعیتهای مختلف در حال بالا رفتن و یا ریزش هستند. برای اینکه در این بازار پرهیاهو کمتر دچار ضرر بشویم باید از نوسانات بازار میانگین بگیریم تا دچار هیجان زدگی و تصمیم های آنی نشویم. از برآیند این نوسانات روند اصلی بازار را به دست می آوریم تا بر اساس آنها معاملات را انجام دهیم. برای این کار ابزارهای مختلفی وجود دارد که یکی از آنها اندیکاتور میانگین متحرک است که امکان حذف بعضی از نویزها و نوسانات ناخواسته را می دهد. از این رو معامله گر دیدی بهتر و ساده تر نسبت به بازار خواهد داشت. میانگین متحرک کلیه ی نوسانات کوچک و هیجانات زودگذر بازار را نادیده می گیرد و آنها را از نمودار حذف می کند. این اندیکاتور در حقیقت ابزاری چند منظوره برای مقاصد مختلف است و در جایی که روند وجود دارد می تواند به ما سیگنال خرید یا فروش بدهد. میانگین متحرک از میانگین قیمت در بازه ی زمانی خاصی محاسبه می شود و به علت اینکه کاربرد ساده و قابل گسترشی دارد پایه و اساس بسیاری از اسیلاتورهای تکنیکی و تعقیب کنندگان روند می باشد که امروزه کاربردهای زیادی یافته اند.
مهم ترین کاربرد تمام اندیکاتورها از جمله اندیکاتور میانگین متحرک این است که جلوی تصمیمات آنی و هیجانی و تردید و دو دلی را می گیرند و کمک می کنند که راحت تر تصمیم بگیریم. همچنین آموزش اندیکاتور میانگین متحرک با اندیکاتور میانگین متحرک می توانیم روندها را تشخیص دهیم یا از آن برای پیدا کردن حد ضرر استفاده کنیم. این اندیکاتور برای پیدا کردن سیگنال خرید و فروش نیز کاربرد دارد.
اندیکاتور میانگین متحرک یا Moving Average از دسته ی اندیکاتورهای روندنما می باشد و پیشبینی نمی کند؛ بلکه با بررسی تغییرات روندها به ما گزارش می دهد. لذا یک اندیکاتور تاخیری است و در دسته ی اندیکاتورهای ترند قرار می گیرد.
با استفاده از میانگین متحرک می توانیم تشخیص دهیم که یک روند صعودی، نزولی یا افقی است. شیب میانگین متحرک نشان دهنده ی قدرت روند است و جهت آن ما را از شرایط بازار آگاه می کند و به ما سیگنال می دهد.
اگر شیب میانگین متحرک صعودی باشد و کندلها بالای میانگین متحرک قرار داشته باشند، روند صعودی است و زمان مناسبی است که وارد معامله شویم و خرید انجام دهیم. در روندهای نزولی نیز شیب میانگین متحرک نزولی ست و کندلهای نمودار با اینکه نمودار هیجانی است ولی زیر میانگین متحرک قرار دارند. ولی اگر شیب میانگین متحرک افقی باشد و کندلها به صورت نوسانی میانگین را قطع کنند، روند افقی ست و به اصطلاح روند نداریم.
اندیکاتور میانگین متحرک در بازارهایی که روند دارند بسیار کاربردی هستند ولی نمی توان از آنها در بازارهای رنج استفاده کرد.
این اندیکاتور میانگینی از داده های اصلی روزانه و معمولا قیمت پایانی هر روز است و داده های اصلی ای که در محاسبه ی این میانگین به کار می روند با اضافه شدن روز کاری جدید به جلو حرکت می کنند. رایج ترین راه محاسبه ی میانگین های متحرک استفاده از میانگین های قیمتهای پایانی ده روز کاری است که با اضافه شدن هر روز کاری جدید، قیمت روز یازدهم حذف می شود و حاصل جمع جدید دوباره بر تعداد روزها (10) تقسیم می شود.
برای محاسبه ی میانگین متحرک پارامترهایی در نظر گرفته می شود:
پارامترهای میانگین متحرک:
دوره ی تناوب: دوره ی تناوب یا period تعداد کندلهایی ست که اندیکاتور را تنظیم می کنیم تا از آنها برای ما میانگین بگیرد.
هرچه دوره ی تناوب میانگین متحرک بیشتر شود، خاصیت مقاومتی یا حمایتی آن نیز بیشتر و خود اندیکاتور کندتر می شود می شود. یعنی دیرتر سیگنال می دهد. برعکس اگر دوره ی تناوب کمتر شود، میانگین متحرک سریعتر خواهد شد ولی احتمال اشتباه بالاتر می رود.
این که بتوان یک عدد خاصی را برای تنظیمات میانگین متحرک معرفی کرد امکان پذیر نیست و هر معامله گر با توجه به تجربیات خود، نمودار و استراتژی خود که می تواند کوتاه مدت، میان مدت یا بلند مدت باشد دوره ی تناوب خاصی را برای خود انتخاب می کند. ولی می توان این نکته را در نظر گرفت که در تنظیمات اندیکاتور میانگین متحرک باید دوره ی تناوبی پیدا کنیم که اندیکاتور کاملا زیر دره ی قبلی قرار بگیرد.
شیفت یا آفست: آفست یعنی انتقال در بعد زمان که در نرم افزارهایی مثل متاتریدر که نمودار را به جلو یا عقب پرت (شیفت) می کند و در استراتژی های خاصی برای گرفتن تایید استفاده می شود.
نوع میانگین متحرک: method یا روشی است که میانگین متحرک با آن کار می کند که می تواند ساده یا نمایی یا وزنی خطی یا انواع دیگری باشد. در متد ساده یا SMA بعد زمان در نظر گرفته نمی شود، هر کدام از کندلها یک وزن دارند و تفاوتی بین کندلهای قدیمی تر و کندلهای اخیر وجود ندارد؛ هرگاه بخواهیم سطوح حمایت و مقاومت را در میان مدت پیدا کنیم از EMA استفاده می کنیم. در میانگین متحرک نمایی یا EMA هم داده های قدیم و هم داده های جدید مورد توجه قرار می گیرد ولی هر چه به کندلهایی که به تاریخ امروز نزدیکتر هستند نزدیک تر می شویم وزن بیشتری تخصیص داده می شود. این کار باعث می شود که میانگین متحرک به چارت کنونی نزدیک تر و در نتیجه قابل اطمینان تر شود. برای تصمیم گیری در انتخاب ابزارهای گوناگون استراتژی و نمودار است که به ما می گوید استفاده از چه ابزاری می تواند بهترین نتیجه را برای ما داشته باشد.
اعمال محاسبات: پارامتر اعمال محاسبات یا apply to تعیین می کند که اندیکاتور باید محاسباتش را روی کدام قسمت از کندل انجام دهد. میانگین متحرک بر روی یکی از قیمتهای بازه ی زمانی high، low، open یا close کندل یا ترکیبی از چند قیمت مثل hlc (high_low_close) یا hlo (high_low_open) اعمال می شود و معامله گر خودش می تواند انتخاب کند که کدام عامل وزن بیشتری داشته باشد. اغلب میانگین متحرک بر اساس قیمت بسته شدن محاسبه می شود.
تنظیمات میانگین متحرک را باید طوری اعمال کنیم که واکنشهای مناسبی داشته باشد. برای مثال در یک روند صعودی کندلها همواره بالای اندیکاتور قرار داشته باشند و کندل ها و سایه ها کمترین اتصال را با میانگین داشته باشند و وقتی میانگین را بشکنند، روندها برای کوتاه مدت یا بلند مدت عوض شوند و حمایتهای مناسبی به ما بدهد.
گفتیم که یکی دیگر از کاربرد های اندیکاتور میانگین متحرک تعیین حد ضرر است. حد ضرر یا stop loss جایی است که یک معامله گر از معامله خارج می شود چون دیگر نمی تواند ریسک کند و بیشتر متضرر شود. برای تعیین حد ضرر می توان از خطوط حمایت قبلی و نیز یک سری حد ضررهای استاتیک استفاده کرد. ولی گاهی قیمت نماد مورد نظر در یک روند صعودی قرار می گیرد و رشد بسیاری می کند. در این مواقع استفاده از کفهای قیمتی قبلی به عنوان حد ضرر معقول نیست چرا که هیچ تناسبی بین قیمت بالای فعلی و خطوط حمایتی سابق وجود ندارد. در مواقعی که رشد قیمت خوبی داریم باید حد ضرر رشد نماد را دنبال یا به اصطلاح تریل کند و حد ضرر نیز با نمودار بالا بیاید.
برای پیدا کردن حد ضرر با استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک به چارت دقت می کنیم. اگر نمودار ما پایین تر از اندیکاتور باشد، اینجا حد ضرر است و کراس روی داده است. کراس به معنای برخورد چارت با اندیکاتور میانگین متحرک است. اگر این برخورد از بالا به پایین باشد به آن کراس نزولی می گویند.
برای گرفتن سیگنال از طریق اندیکاتور میانگین متحرک به یک سیستم معاملاتی شامل دو میانگین متحرک تند (دوره ی تناوب کمتر) و کند (دوره ی تناوب بیشتر) نیاز داریم. با استفاده از این دو میانگین متحرک و مقایسه ی موقعیت قرارگیری آنها نسبت به یکدیگر می توانیم به سادگی جهت روند را تشخیص دهیم؛ به این ترتیب که هرگاه میانگین متحرک تند بالای میانگین متحرک کند قرار بگیرد روند صعودی است و می توانیم خرید انجام دهیم. واضح است که نباید فقط با سیگنال این اندیکاتور وارد بازار شویم و باید در کنار آن از ابزارهای دیگری مثل RSI هم استفاده کنیم و اگر تشخیص دادیم که نقطه ی مناسبی برای ورود به معامله است خرید انجام می دهیم.
در روند نزولی برعکس توضیحات بالا صدق می کند. به عبارتی هرگاه میانگین متحرک کند بالای میانگین متحرک تند قرار بگیرد یعنی روند نزولی شده است و به ما سیگنال خروج می دهد. بنابراین وارد معامله نمی شویم و باید از بازار خارج شویم.
پیچیدگی های بازار نمی گذارد ما با فقط یک سیگنال مثبت یا منفی از یک ابزار در معاملات موفق شویم. روند پیچیده ی بازار نیاز به تحلیل و بررسی عمیق هر سهم یا شرکت دارد. پس نیاز داریم تا استراتژی خود را تایید کنیم و بعد وارد معامله شویم. برای این کار می توانیم از ابزارهای مختلفی کمک بگیریم از جمله شکل و جایگاه کندلها (پرایس اکشن)، تایید سطوح حمایتی و مقاومتی (فیبوناچی)، واگرایی ها بین روند قیمت و اندیکاتورها، تحلیل گذشته ی روند قیمت (سطوح حمایت و مقاومت)، بررسی جو حاکم بر بازار، اخبار و نظرات کارشناسان یا به اصطلاح روانشناسی بازار.