تجارت در بازار فارکس

کندل استیک چیست؟

اگر در تایم فریم روزانه معامله می‌کنید، هرگز از نقاط پیووت هفته یا ساعت قبل استفاده نکنید، زیرا سیگنال‌های اشتباه دریافت می‌کنید.

نمودار شمعی یا کندل استیک چیست؟ انواع آن کدامند؟

الگوهای نمودار شمعی برای پیش بینی جهت گیری های آینده قیمت استفاده می شود. 16 مورد از رایج ترین الگوهای کندل استیک و نحوه استفاده از آنها برای شناسایی فرصت های تجاری را در این مقاله بررسی می کنیم.

  • 1. کندل استیک چیست؟
  • 2. شش الگوی شمعدانی صعودی
    • 2.1. Hammer
    • 2.2. Inverse hammer
    • 2.3. Bullish engulfing
    • 2.4. Piercing line
    • 2.5. Morning star
    • 2.6. Three white soldiers

    کندل استیک چیست؟

    کندل استیک روشی برای نمایش اطلاعات قیمتی یک دارایی است. نمودار های شمعدان یکی از محبوبت ترین مولفه های تحلیل تکنیکال هستند که به تریدرها این امکان را می دهد اطلاعات در مورد قیمت دارایی ها را به سرعت و فقط بر اساس چند نوار تفسیر کنند.

    این مقاله بر روی نمودار های روزانه تمرکز دارد که در آن هر کندل استیک جزئیات یک معامله یک روزه را نشان می دهد. کندل استیک سه ویژگی اصلی دارد:

    • بدنه (body) که نمایانگر محدوده باز تا بسته است.
    • فتیله یا سایه (wick) که نشان دهنده قیمت ها بالا و پایین در بازه زمانی یک روز است.
    • رنگ که نشان دهنده جهت حرکت بازار است. یک بدنه سبز یا سفید نشانگر افزایش قیمت است درحالی که یک بدنه قرمز یا سیاه کاهش قیمت را نشان می دهد.

    با گذشت زمان هر یک از کندل ها، الگویی را تشکیل می دهد که تریدرمی تواند بر اساس آن سطح حمایت و مقاومت اصلی را تشخیص دهد. الگوهای شمعی زیادی وجود دارد که نشانگر فرصت های بازار است. برخی از آنها یک درون بینی از فشار خرید و فروش را ارائه می دهند، در حالی که برخی دیگر الگوهای تحکم یا تردید بازار را نشان می دهد.

    قبل از شروع ترید، مهم است که با اصول کندل استیک ها و نحوه تاثیر گذاری این الگو ها در تصمیمات آشنا باشید.

    شش الگوی شمعدانی صعودی

    الگوهای صعودی (گاوی) ممکن است بعد از رود نزولی بازار شکل بگیرند و نشان واژگونی نوسانات قیمت باشند. این الگو ها شاخص هایی برای معامله گران هستند تا یک پوزیشن طولانی برای بدست آوردن سود از هر مسیر صعودی در نظر بگیرند.

    Hammer

    الگوی شمعدانی چکشی (Hammer) از بدنه ای کوتاه و دارای فیتیله بلند و به سمت پایین تشکیل شده است و در پایان یک روند نزولی مشاهده می شود. یک hammer نشان می دهد که اگرچه در طول روز فشار فروش وجود داشته باشد، اما در نهایت فشار قوی خرید قیمت را بالا می برد. رنگ بدنه می تواند متفاوت باشد. اما چکش های سبز نشان دهنده بازار قوی تری از چکش های قرمز هستند.

    نمودار شمعی چکشی

    کندل استیک چکش (hammer)

    Inverse hammer

    یک الگوی مشابه صعودی، چکش معکوس (Inverse hammer) است. تنها تفاوت این است که فتیله بالایی بلند است در حالی که فتیله پایین کوتاه است. این نشان می دهد فشار خرید و به دنبال آن فشار فروشی وجود داشته است که به اندازه کافی قوی نبوده تا قیمت بازار را پایین بیاورد. چکش معکوس نشان می دهد که خریداران به زودی کنترل بازار را در اختیار می گیرند.

    کندل استیک چکش معکوس

    کندل استیک چکش معکوس (Inverse hammer)

    Bullish engulfing

    الگوی پوششی صعودی از دو شمعدان تشکیل شده است. شمع اول بدنه ای قرمز کوتاه دارد که که به طور کامل توسط یک شمعدان سبز پوشش داده شده است. اگرچه قیمت در روز دوم پایین تر از روز اول شروع می شود اما بازار صعودی قیمت را بالا می برد و به یک پیروزی آشکار برای خریداران تبدیل می شود.

    کندل استیک پوششی صعودی

    کندل استیک پوششی صعودی (Bullish engulfing)

    Piercing line

    این الگو نیز از دو کندل تشکیل شده است که یک کندل بلند قرمز و پس از آن یک کندل بلند سبز قرار دارد. معمولا بین قیمت بسته شدن کندل اول و باز شدن کندل سبز رنگ، تفاوت قابل توجهی وجود دارد. این موضوع نشان دهنده فشار قوی خرید است زیرا قیمت بالاتر از میانه قیمت روز قبل است.

    همانطور که در تصویر زیر مشخص است، قیمت بسته شدن روز دوم باید از نصف قیمت بدنه کندل روز اول بیشتر باشد.

    piercing line

    کندل استیک piercing line

    Morning star

    الگوی ستاه صبحگاهی در پایان یک روند نزولی رخ می دهد و نشانه امید تلقی می شود. این الگو از سه شمعدان تشکیل شده است: یک شمع بدنه کوتاه بیت دو کندل سبز و قرمز بلند قرار گرفته است.

    به طور سنتی ستاره بای سایر بدنه های طولانی همپوشانی نخواهد داشت چرا که در آن قسمت یک گپ قرار دارد. این روند نشان میدهد که فشار فروش روز اول فروکش می کند و بازاری صعودی (گاوی) پیش روست.

    کندل ستاره صبحگاهی

    کندل استیک ستاره صبحگاهی (morning star)

    Three white soldiers

    الگوی سه سرباز سفید پوست در طی سه روز اتفاق می افتد و شامل سه کندل سبز(سفید) متوالی با فیتیله های کوچک است که نسبت به روز قبل به تدریج بالاتر باز و بسته می شوند. این یک سیگنال بسیار قوی گاوی است که پس از یک روند نزولی رخ می دهد و یک فشار یکپارچه برای خرید را نشان می دهد.

    کندل سه سرباز سفید پوست

    کندل سه سرباز سفید پوست (three white soldiers)

    کندل شناسی چیست؟ آموزش صفر تا صد کندل شناسی ارز دیجیتال

    ارز یار | آموزش ارز دیجیتال

    برای شناخت رفتار یک پدیده باید به دنبال ثبت جزئیات عملکرد آن در طول زمان های مشخص و دوره های متناوب بود. این رفتارها در مواردی مانند نمودارهای مربوط به بازار سرمایه و دارایی هایی مانند سهام و ارز، به صورت تکراری می باشد. این به معنای احتمال تکرار یک رفتار در تناوب زمانی مشخص که فرد تحلیلگر می تواند با مطالعه دقیق به این نتیجه برسد. آن مفهومی که تمامی این داده ها را به صورت فشرده و البته گویا در خود نهفته است، کندل یا شمع نام دارد. ستون های مستطیلی به شکل شمع که دارای سایه های بالا و پایین بوده و هر یک داده های مشخصی را به اطلاع تحلیلگر و معامله گر می رساند. شناسایی و تحلیل و نتیجه گیری از این عناصر روی نمودار را کندل شناسی نامیده و در این مقاله به اختصار در مورد این موضوع حیاتی بحث خواهیم کرد.

    کندل شناسی چیست؟

    کندل شناسی یعنی چه !؟

    کندل یا شمع، کلمه ای انگلیسی که برای نمایش تغییرات قیمت بر روی نمودارها مورد استفاده قرار می گیرد. این مفهوم برای نخستین بار در ایالات متحده و توسط شخصی به نام “نیسون” معرفی شد. او اولین فردی بود که الگوهای کندل استیکی را در بازارهای سرمایه به کار برد. اما حقیقت چیز دیگری است. کندل و کاربرد آن به زمان های بسیار قبل تر و تاجران برنج ژاپنی بر می گردد. آنچه در اوایل صده هفدهم میلادی رواج یافت و این تجار از طریق کندل به کنترل و نظارت بر قیمت های بازار و رشد و سقوط آنها می پرداختند. نیسون نیز از همین قابلیت بهره گرفت و این را در بازار بورس استفاده کرد.

    مهمترین کارکرد کندل استیک ها، دقیقا در محدوده های حمایتی و مقاومتی صورت می گیرد. جایی که تغییرات قیمتی را به طور دقیق تحت نظر قرار می دهیم تا انتخاب مناسبی برای ورود و خروج در سهم و دارایی مورد نظر داشته باشیم. توالی این کندل ها، تشکیل الگوهایی را می دهند که در این الگوها، می توان درصدی از احساسات و تمایلات بازار را نیز رصد کرد. همین موضوع قدرت بیشتری به کندل ها داده است. الگوها، همان توالی های تکراری است که با دقیق شدن بر روی نمودار، می توان به صورت کامل آنها را تشخیص داد. مزیت این کندل ها در مقابل نمودارهایی با عناصر خطی و میله ای، وضوح و سهولت خوانش آن است. در واقع در نمودارهایی که کندلی باشند، روندها به راحتی قابل تشخیص هستند و داده های بیشتری نیز در اختیار تحلیلگران قرار می گیرد.

    ساختار کندل ها

    مسلما برای درک کامل کندل شناسی، بایستی که با جزئیات هر کندل نیز آشنا باشیم. کندل ها از چهار قسمت به صورت کاملا مجزا تشکیل شده اند. بدنه کندل دقیقا مساحت مستطیلی است که شمع را ساخته و می تواند بلند یا کوتاه باشد. بلندی و کوتاهی آن کندل استیک چیست؟ نشان دهنده حجم و میزان معاملات است. قیمت باز شدن سهم، قیمت بسته شدن سهم، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت نیر عناصر بعدی هستند :

    • قیمت بازشدن : قیمتی که سهم در ابتدای معاملات دارد
    • قیمت بسته شدن : قیمتی که سهم در انتهای معاملات دارد
    • بالاترین قیمت : بیشتری قیمتی که سهم می تواند آن را تاچ کند
    • پایین ترین قیمت : کمترین قیمتی که سهم آن را در آن روز معاملاتی تاچ کرده است

    بدنه های سبز و قرمز، یا بدنه های سیاه و سفید نیز نشان دهنده صعودی یا نزولی بودن می باشد. بدنه سبز و سفید یک کندل صعودی را نشان می دهد که در حالی که بلند باشد، بهترین حالت را برای خریداران رقم زده و تقاضا به بالاترین حد رسیده است. بدنه قرمز و سیاه نیز دقیقا حالت برعکس بوده و عرضه را نشان می دهد که قدرت فروشندگان بر قدرت خریداران چربش داشته و هرچه بدنه بلندتر باشد، این غلبه نیز عمیق تر است.

    انواع کندل استیک

    سایه ها نیز حاوی داده های بسیار ارزشمندی می باشند. شاخ یا سایه بالایی خطی عمود بر قاعده بالایی کندل است که سر آن بالاترین قیمت و ته آن قیمت بسته شدن سهم می باشد. دم یا سایه پایینی نیز خطی عمود بر قاعده پایینی است که انتهای آن را پایین ترین قیمت و راس متصل آن به قاعده را قیمت بازشدن تشکیل می دهد. سایه های بلند و کوتاه به مانند بدنه ها، نمایانگر شرایط مختلفی از معامله هستند. سایه بلند بالایی عبارت است از تلاش بی وقفه برای جلوگیری از افت قیمت و اتفاقی که نهایتا رخ داده و قیمت در محدوده پایین بسته شده است. سایه کوتاه بالایی نیز عبارت است از انفعال در معاملات و فاصله نزدیکی که مابین قیمت بسته شدن و بالاترین قیمت وجود دارد. سایه بلند پایینی پدیده خاصی است. بهترین اتفاق در همین نقطه افتاده است. سهم پس از تاچ کردن پایین ترین نقطه خود، بالاخره به قیمت بازشدن خود رسیده و نشانگر شروع یک روند صعودی است. کوتاه بودن سایه پایین نیز عبارت است از انفعال در نزول سهم که اتفاق خوبی به نظر نمی رسد و سیگنالی برای آمادگی خروج است. این تحلیل های مختلف در مورد شرایط گوناگون کندل ها، عبارت است از علمی به نام کندل شناسی که سابقه دیرینی در بازارهای سرمایه دارد و البته نتایج خوبی نیز به همراه داشته است.

    هر یک از این کندل استیک ها بیانگر دوره یک روزه از معاملات هستند و همین دوره های یک روزه قابلیت تکرار در روزهای بعدی را نیز دارند. رمز موفقیت کارکرد این مفهوم نیز در همین توالی نهفته است. باید اشاره کنیم که علاوه بر تکرار در تک کندل ها، تکرار در توالی کندل ها یا همان الگوها نیز وجود دارد. الگوهای نزولی و صعودی فراوانی را می توان اشاره کرد که در طول زمان و توسط محققین شناسایی شده و اکنون تدریس می شوند. این الگوها به همراه توضیحات مفصل در مقالات قبلی مورد اشاره بوده اند. اما هدف این الگوها چیست؟

    به نظر شما در فرایند کندل شناسی، نوع عکس العمل هر معامله گر در مقابل تکرار یک الگو چه خواهد بود؟ این تجربه را نمی توان به هزینه یک اشتباه و هزینه های مالی فراوان بدست آورد. افراد زیادی قبل از شما این هزینه ها را پرداخته و روش های مقابله را آموخته اند و آنها را تحت عناوین الگو در اختیار شما قرار داده اند. بررسی و شناسایی این الگوها و مدل های رفتاری آن را تحلیل تکنیکال می نامیم. تحلیلی مبتنی بر قیمت که مهمترین عنصر تشکیل دهنده نمودارهای آن، کندل ها هستند و جزء به جزء می توان در مورد رویدادهای بازار سرمایه برای آن مصداقی پیدا کرد و مطابق دستور عمل کرد.

    انواع کندل استیک

    همانطور که بیان شد، در علم کندل شناسی ما به دنبال پیش بینی روند بازار با استفاده از کندل ها هستیم؛ در این بخش قصد معرفی برخی از انواع کندل ها را داریم که به جرات می توان گفت توانایی یاری به شما در فرایند کندل شناسی را خواهند داشت. همچنین شما می توانید در صورت تمایل به صفحه مربوطه هر یک از کندل های مذکور رفته و به شکل بیشتری در مورد آن مطالعه فرمایید.

    کندل ماربوزو

    کندل مارابوزو یکی از کندل هایی است که در کندل شناسی، به شدت به آن نیاز خواهید داشت. این الگو در یک روند صعودی یا نزولی شکل می گیرد و به راحتی قابل تشخیص است؛ از ویژگی های موجود برای این کندل می توان به طول دراز و مستطیل شکل بودن آن اشاره کرد. توجه داشته باشید که کندل مارابوزو هیچ شاخ و دمی به شکل سایه ندارد و اگر باشد، بسیار جزئی بوده و می توان از آن چشم پوشی کرد.

    برای اطلاعات دقیق و کامل تر در مورد کندل مارابوزو کلیک کنید.

    آموزش کندل شناسی

    کندل مرد به دار آویخته

    الگوی مرد به دار آویخته نیز یکی از پر کاربرد ترین و معروف ترین الگوی های موجود در کندل شناسی است؛ این الگو در انتهای روند های صعودی و نزولی تشکیل شده و خبر از بازگشت بازار می دهد. اگر بخواهیم از ویژگی های این کندل مواردی را بیان کنیم می توان به دم بلند آن که به شکل سایه است اشاره کرد.

    برای اطلاعات دقیق و کامل تر در مورد کندل مرد به کندل استیک چیست؟ دار آویخته کلیک کنید.

    کندل دوجی

    اگر بخواهیم به شکل ساده در مورد کندل دوجی صحبت کنیم، می توان گفت که کندل دوجی کندلی است که قیمت باز و بسته شدن یک کندل بسیار به هم نزدیک می باشد؛ این روند به شکلی است که قدرت خریداران و فروشندگان بسیار به یک دیگر نزدیک بوده و عملا در نقطه باز شدن کندل جدید همدیگر را خنثی می کنند.

    برای اطلاعات دقیق و کامل تر در مورد کندل دوجی کلیک کنید.

    کندل چکش

    کندل چکش یکی از کندل های مهم در کندل شناسی می باشد که یادگیری آن برای هر معامله گری، الزامی است. این کندل خبر از این می دهد که فروشندگان یک دارایی در قدرت فروش خود دچار ضعف شده اند و ورق به سوی خریداران چرخیده است.

    برای اطلاعات دقیق و کامل تر در مورد کندل چکش کلیک کنید.

    کندل ستاره دنباله دار

    کندل ستاره دنباله دار به شکل کاملا طبیعی در انتهای یک روند صعودی اتفاق می افتد.هر آنچه که در این الگو اتفاق می افتد، دقیقا مطابق با نامی است که برای آن انتخاب کرده اند. یک بدنه کوتاه کندلی که در آن، قیمت باز شدن سهم می تواند به اندازه قیمت بسته شدن یا همان پایین ترین قیمت باشد.

    برای اطلاعات دقیق و کامل تر در مورد کندل ستاره دنباله دار کلیک کنید.

    کندل ابر سیاه پوششی

    کندل ابر سیاه پوششی از سری کندل هایی است که ممکن است نام آن را کمتر شنیده باشید اما یادگیری آن خالی از لطف نیست؛ همانطور که از اسمش پیداست، این کندل یک نشانه بزرگ از تغییر یک روند صعودی به یک روند نزولی است و دقیقا در نقطه اتمام روند های صعودی تشکیل می شود.

    برای اطلاعات دقیق و کامل تر در مورد کندل ابر سیاه پوششی کلیک کنید.

    آیا کندل شناسی واقعا جواب می دهد؟

    درست است که کندل شناسی امری مهم در تحلیل است اما نکته مهم و حیاتی در این انتهای مقاله اشاره به عدم تکیه کامل به کندل هاست. تحلیل کندل ها و اصولا بهره گیری از تحلیل تکنیکال بدون مراجعه به سایر تحلیل ها اعم از بنیادی و غیره، کاری بس اشتباه است که زیان های فراوانی می تواند برای شما به همراه داشته باشد. خطوط حمایتی و مقاومتی، کانال ها و بنیادهای سازمانی و تاریخی یک سهم، تاثیر کمی در روند آن ندارند و نباید آنها را نادیده گرفت.

    کندل استیک چیست و چه کاربردی دارد؟

    کندل استیک چیست

    کندل استیک نوعی نمودار قیمت است و در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرد که قیمت‌های بالا، پایین، باز شدن و بسته شدن را برای یک شاخص سهام در یک دوره زمانی مشخص به تصویر می‌کشد. این نوع نمودارها از تاجران و معامله گران برنج در ژاپن نشئت‌گرفته‌اند که برای دنبال کردن قیمت بازار و روند روزانه تغییرات آن صدها سال پیش از اینکه در آمریکا موردتوجه قرار گیرد، از آن استفاده می‌کردند.به هر کدام از اجزای نمودارهای کندل استیک، کندل یا به فارسی شمع می‌گویند؛ بخش میانی هر کندل «بدنه اصلی یا بدنه کندل» نامیده می‌شود و به سرمایه‌گذاران نشان می‌دهد که آیا قیمت بسته شدن بالاتر یا پایین‌تر از قیمت باز شدن بوده است (اگر شاخص سهام باقیمت پایین‌تر از قیمت باز شدن بسته شود به رنگ سیاه/قرمز و اگر بالاتر از قیمت باز شدن، بسته شود به رنگ سفید/ سبز).

    تعریف کندل

    کندل استیک

    کندل استیک

    به خطوط بالا یا پایین کندل‌ها سایه می‌گویند، سایه‌ها در کندل استیک نشان‌دهنده بالاترین قیمت و پایین‌ترین قیمت در آن روز است. شکل یک کندل بر اساس رابطه میان قیمت‌های بالا، پایین، باز شدن و بسته شدن متفاوت است.

    کندل استیک

    کندل‌ها تأثیر احساسات سرمایه‌گذاران را بر قیمت سهام نشان می‌دهند. همچنین تحلیل‌گران تکنیکال با استفاده از کندل‌ها زمان ورود به معامله و خروج از آن را تعیین می‌کنند.

    نمودار کندل استیک مبنای تحلیل تکنیکال است که در قرن ۱۷ در ژاپن برای دنبال کردن قیمت برنج مورد استفاده قرار می‌گرفت. کندل استیک روش مناسبی برای معامله هر نوع دارایی از قبیل سهام، تبادل ارز و قراردادهای آتی است.

    کندل‌های بلند سفید یا سبز نشانگر تمایل بیشتر به خرید هستند؛ به این معنی که قیمت در حال افزایش است. بااین‌وجود صرفا توسط کندل‌ها نباید وارد معامله شد بلکه باید شرایط حاکم بر بازار را نیز مورد بررسی قرارداد. برای مثال، یک کندل سفید بلند، اگر در سطح حمایت تشکیل شود احتمالاً اهمیت بیشتری دارد و می‌تواند نشانه‌ای از برگشت روند باشد. بر عکس کندل‌های بلند سیاه یا قرمز نشانگر فشار فروش قوی است و نشان‌دهنده‌ی نزولی بودن قیمت است. یک الگوی معمولی در کندل استیک که از الگوهای برگشتی محسوب می‌شود الگوی چکش (hammer) است که زمانی تشکیل می‌شود که قیمت پس از باز شدن به میزان قابل‌توجهی کاهش یابد و پس‌ از آن مجدداً افزایش ‌یابد تا نزدیک و بالاتر از قیمت باز شده بسته شود؛ این الگوی معمولا در کف‌های قیمتی تشکیل می‌شود و پس از آن قیمت به سمت بالا برمی‌گردد؛ از این رو است که در دسته الگوهای برگشتی جای گرفته است. الگوی مقابل چکش، کندل نزولی معروف به کندل مرد به دار آویخته یا مرد آویزان (hanging man) است که معمولا در سقف‌ها ایجاد میشود و نشانه ای از برگشت قیمت به پایین محسوب می‌شود. اغلب معامله‌گران از کندل استیک برای شناسایی سقف و کف قیمت در بازار استفاده می‌کنند.

    چکش و مرد آویزان

    الگوهای چکش و مرد آویزان

    الگوهای کندل استیک با دو کندل

    استراتژی‌های معاملاتی کوتاه‌مدت بسیاری بر اساس الگوهای کندل استیک وجود دارند. الگوی پوشاننده نشانگر برگشت بالقوه روند است؛ اولین کندل بدنه کوچکی دارد که کاملاً توسط کندل دوم پوشانده می‌شود. به این الگو زمانی که در پایان یک‌روند نزولی پیدا می‌شود، الگوی پوشاننده صعودی می‌گویند. همچنین زمانی که در پایان یک‌روند صعودی دیده شود، به آن الگوی پوشاننده نزولی گفته می‌شود. به این دو الگو اینگولفینگ (Engulfing) هم می‌گویند.

    الگوی پوشاننده


    الگوی پوشاننده صعودی و نزولی

    هارامی یک الگوی برگشتی است که در آن کندل دوم کاملاً در داخل بدنه کندل اول قرار می‌گیرد اما رنگ متفاوتی با هم دارند.

    الگوی هارامی


    الگوی هارامی

    الگوهای کندل استیک

    در تصویر زیر چند نمونه الگوی دوشمعی را مشاهده می‌کنید. الگوهای کندل استیک

    الگوهای کندل استیک با سه کندل

    ستاره شامگاهی (evening star) یک الگوی برگشتی نزولی است که اولین کندل آن صعودی دومین کندل همراه با گپ است و بدنه کوچکی دارد. سومین کندل زیر نقطه میانی کندل اول بسته می‌شود. ستاره صبحگاهی (morning star) یک الگوی برگشتی صعودی است و زمانی تشکیل می‌شود که اولین کندل آن یک کندل بلند نزولی است و کندل کوتاهی که گپ نزولی دارد آن را دنبال می‌کند؛ سپس یک کندل بلند صعودی به وجود می‌آید که بالاتر از نقطه میانی کندل اول بسته می‌شود.

    ستاره شامگاهی

    یک نمونه الگوی ستاره شامگاهی

    در تصویر زیر هر دو الگوی ستاره شامگاهی و صبحگاهی را مشاهده می‌کنید:

    ستاره شامگاهی و ستاره صبحگاهی


    الگوهای ستاره شامگاهی و ستاره صبحگاهی

    شایان ذکر است که الگوهای کندل استیک زیادی وجود دارند که در این نوشتار با چند نمونه از مهمترین آنها آشنا شدیم.

    جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.

    آموزش الگو های کندل استیک ها “شمع های ژاپنی”

    آموزش الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال مبندی

    الگو‌های پایه کندل استیک ژاپنی (شمعی ژاپنی) ؛ به نظر شما الگوهای اسپینیگ تاپ مارابوزو و دوجی چه شباهاتی با یکدیگر دارند؟ بطور کلی باید بدانید تمامی این الگو‌های نام برده شده همگی جزو کندل استیک‌های ژاپنی (شمعی ژاپنی) به شمار می‌روند که در این مقاله به آموزش الگو های کندل استیک شمع‌های ژاپنی می‌پردازیم. توصیه می‌کنیم با ما همراه بمانید تا باهم نگاهی به این کندل استیک‌ها بیندازیم و معنی آن‌ها در شرایط قیمت‌گذاری را متوجه شویم.

    الگوی شمع ژاپنی چیست؟

    طبق آمار و تاریخچه تحلیل تکنیکال قدمت الگوهای شمعی به ۲۰۰ سال قبل باز می‌گردد، در آن زمان ژاپنی‌ها از الگوهای شمعی جهت بررسی و تحلیل قیمت برنج استفاده می‌شد. الگوها در این نوع به دودسته تک شمعی و چند شمعی تقسیم‌بندی می‌شوند، اما معمولا تعداد شمع‌ها بیشتر از ۵ نمی‌شود و اغلب از آن‌ها جهت تعیین نقطه‌های بازگشتی استفاده می‌گردد.

    نام دیگری که برای الگوهای تک شمعی وجود دارد، کندل استیک است که در تحلیل تکنیکال از آن برای نمایش قیمت‌ها و رسم نمودار استفاده می‌شود. اگر از شمع‌ها به صورت تکی استفاده شود از نحوه ترکیب آن‌ها برای تحلیل و بررسی روند آینده قیمت استفاده می‌شود. اصلی‌ترین دلیل محبوبیت کندل استیک‌های ژاپنی این است که استفاده از آن‌ها تقریبا ساده است و تشخیص حالت نزولی و صعودی در آن‌ها نسبت با سایر الگو‌ها از وضوح بیشتری برخوردار است.

    کندل استیک و یا شمع ژاپنی چیست

    انواع الگو های کندل استیک

    به طور کلی انواع کندل استیک‌ها به دو دسته کندل‌های صعودی و نزولی تقسیم‌بندی می‌شوند، در این بین الگوهای نزولی نشان دهنده بازار خرسی و کندل‌های صعودی نشان دهنده بازار گاوی می‌باشد. که در ادامه به معرفی مهم ترین موارد می پردازیم.

    کندل اسپینینگ‌ تاپ:

    کندل استیک های ژاپنی که سایه پایین و بالای آن ها بلند است و بدنه کوچکی‌دارند اسپینینگ‌تاپ نامیده می شوند؛ اما ر‌نگ‌بدنه‌ در این کندل خیلی مهم‌ نیست، الگوی بالایی اسپینیگ تاپ‌ نشان دهنده تردید بین فروشندگان و خریداران است.
    بدنه کوچک این کندل ( اعم از اینکه خالی باشد و یا پر باشد ) نشان دهنده مقدار ناچیزی از تحرک سهم در بازه زمانی که سهم در بازار باز‌ و بسته شده است و سایه ها نشان دهنده این است که هم خریدار و هم فروشنده در حال رقابت باهم‌ هستند اما هیچ کدام نمی توانند دست بالا را داشته باشند. در حالی که روند کندل استیک چیست؟ در بازار شروع به حرکت می‌کند، با تغییرات اندکی به پایان می‌رسد و قیمت‌ها از زمان شروع تا پایان بازار به صورت قابل توجهی افزایش یا کاهش می‌یابد؛ اما قدرت در خریداران و فروشندگان تقریبا برابر است و اینگونه نتیجه مساوی خواهد بود. .

    انواع کندل استیک ژاپنی در تحلیل تکنیکال

    اگر کندل اسپینینگ‌ تاپ در موقعیتی که سهم صعودی است به وجود آید معمولا به این نتیجه می‌رسیم که خریدار زیادی باقی نمانده کندل استیک چیست؟ است و نتیجه بلعکس (نزول سهم) نیز قابل پیش بینی می‌باشد؛ اما اگر کندل اسپینینگ تاپ در موقعیتی که سهم نزولی است به وجود آید، معمولا این مفهوم را دارد که فروشنده زیادی باقی نمانده و نتیجه بلعکس نیز (صعود سهم) قابل پیش بینی می‌باشد.

    کندل مارابوزو:

    به زبان ساده کندل مارابوزو به این معنی است که بدنه‌ی کندل بدون سایه است؛ کلمه مارابوزو در زبان ژاپنی معنی (سر طاس) یا (سر تراشیده شده) است. به همین دلیل این کندل‌ها با عنوان کندل طاس یا کندل تراشیده شده نیز شناخته می‌شوند که نشان دهنده کندلی تمام بدنه و بدون سایه می‌باشد.

    با توجه به این که بدنه کندل خالی و یا پر باشد، بالا و پایین رفتن قیمت نیز همانند شروع و پایان‌قیمت در بازار هستند..

    دو نمونه کندل مارابوزو را در تصویر زیر مشاهده کنید:

    کندل مارابوزو

    کندل مارابوزو سبز دارای بدنه بلندی است که سایه‌ای ندارد، قیمت بازشده برابر با حداقل قیمت و قیمتی که سهم بسته شده حداکثر قیمت سهم می‌باشد؛ یا به زبان ساده به معنی این است که کندل با پایین ترین‌ قیمت باز شده و در بالاترین قیمت بسته شده.

    این کندل یک کندل بسیار پوشای صعودی است و نشان دهنده این است که خریداران کنترل کننده کل بازار آن سهم‌در آن بازار بوده اند. معمولا این کندل اولین‌قدم در ادامه این روند و یا الگوی معکوس صعودی می‌باشد.

    کندل مارابوزو قرمز دارای بدنه بلندی می‌باشد که سایه‌ای ندارد، قیمت باز شده برابر است با حداکثر قیمت و قیمت بسته شده حداقل قیمت سهم می‌باشد، یا به زبان ساده به معنی این است که کندل با بالا ترین‌قیمت‌باز شده و در با پایین‌ترین قیمت نیز بسته شده.

    این کندل یک کندل بسیار پوشای نزولی به شمار می‌رود و نشان‌دهنده این است که فروشندگان کنترل کننده کل بازار آن سهم‌در آن بازار هستند. معمولا این کندل اولین‌قدم در ادامه روند و یا الگوی معکوس نزولی است. براساس جایی که کندل مارابوزو قرار گرفته و رنگی کندل دارد به راهنمایی‌های زیر توجه کنید:

    1. اگر کندل مارابوزو سبز در موقعیتی که سهم صعودی است به وجود آید نشان دهنده این می‌باشد که این روند احتمالا ادامه دار است.
    2. اگر کندل مارابوزو سبز در موقعیتی که سهم نزولی است به وجود آید نشان دهنده این می‌باشد که این روند احتمالا بلعکس شود.
    3. اگر کندل مارابوزو قرمز در موقعیتی که سهم نزولی است به وجود آید نشان دهنده این می‌باشد که این روند احتمالا ادامه دار است.
    4. اگر کندل مارابوزو قرمز در موقعیتی که سهم صعودی است به وجود آید نشان دهنده این است که این روند احتمالا بلعکس شود.

    انواع کندل کندل مارابوزو در تحلیل تکنیکال

    کندل های دوجی:

    کندل دوجی نشان دهنده نمودارهایی است که قیمت آغاز و پایان آن یکسان باشند و یا بدنه آن‌ها به شدت کوتاه باشند. کندل دوجی باید دارای بدنه کوچکی باشد که به صورت یک خط نازک ظاهر می‌شود.
    کندل استیک‌های دوجی نشان دهنده تردید و کشمکش بین فروشنده و خریدار برای تثبیت موقعیت است، در این موارد قیمت‌ها در هنگام آغاز بازار حرکت بالا و پایین دارند؛ اما در پایان در قیمت نزدیکی به قیمت زمان شروع بازار، بسته می‌شوند. در نهایت هیچ کدام ازخریدار و فروشنده بازار را کنترل نخواهند کرد و نتیجه در نهایت بین آن‌ها مساوی است.

    کندل‌های دوجی به ۴ شکل تقسیم‌می شوند:

    انواع کندل دوجی در تحلیل تکنیکال

    اندازه سایه‌های بالایی و پایینی الگو های کندل استیک دوجی می‌تواند متفاوت باشد که در نتیجه کندل استیک‌های فارکس می‌تواند به اشکالی شبیه یک صلیب، صلیب برعکس و یا علامت به علاوه شباهت داشته باشند. کلمه دوجی می‌تواند به هر دو حالت جمع و یا مفرد کندل اشاره کند.

    زمانی که دوجی در نمودار شکل می‌گیرد، باید توجه ویژه‌ای به الگو‌های کندل استیک‌های پیشین داشته باشید.
    اگر کندل دوجی پس از کندل‌های بلند با بدنه خالی (همانند کندل ماربوزو سبز) تشکیل شوند، کندل دوجی نشان دهنده این است که خریداران خسته و قدرت خرید ضعیف شده است.

    برای اینکه افزایش قیمت ادامه دار باشد به خریداران بیشتری نیاز است که در این حالت خریدار بیشتری موجود نیستند و فروشندگان حاضر، منتظر این هستند که در این شرایط وارد شوند و قیمت را پایین آورند.

    (کندل سفید نشان از کندل صعودی می‌باشد.)

    کندل دوجی در تحلیل تکنیکال

    اگر کندل دوجی پس از کندل‌های بلند با بدنه پر (همانند کندل ماربوزو قرمز) تشکیل شوند، کندل دوجی نشان دهنده این است که فروشندگان خسته و فروش ضعیف شده است. برای اینکه قیمت کاهش داشته باشد به فروشندگان بیشتری نیاز است که در این حالت فروشندگان بیشتری موجود نیستند و خریداران حاضر منتظر این هستند که در این شرایط در پایین‌ترین قیمت موجود وارد بازار شوند.

    (کندل سیاه نشان از کندل نزولی میباشد)

    الگوهای کندل استیک دوجی سیاه

    زمانی که به دلیل کمبود فروشنده افول سهم مشخص هست، در این‌ وضعیت برای اینکه این شرایط تغییر کند به قدرت خرید نیاز است. برای تشخیص این کندل، به بسته شدن کندل سفید بالای کندل سیاه زمان شروع دقت کنید.

    جمع بندی:

    در این مطلب به طور کلی به آموزش الگو های کندل استیک پرداخته شد، امیدواریم با استفاده از این مطالب بتوانید اطلاعات لازم در این رابطه کسب کرده باشید و تصمیمات معاملاتی خود را بر اساس نکاتی که به شما گوش زد شده است انجام دهید…

    نقاط پیوت (Pivot Points) چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟ + ویدئو

    نقاط پیوت تحلیل تکنیکال میانگین متحرک کندل استیک نمودار تایم فریم ترید ارز دیجیتال

    نقاط پیوت (Pivot Points) یک اندیکاتور تکنیکال و یا نوعی محاسبات است، که برای تشخیص روند کلی بازار در تایم فریم‌های مختلف کاربرد دارد.

    نقاط پیوت، بر اساس میانگینی از بالاترین و پایین‌ترین قیمت تمام شده روز قبل محاسبه می‌شود. در روزهای بعدی، معامله در بالاتر از نقطه پیوت روز قبل، نشان می‌دهد که روند صعودی است و اگر در پایین‌تر از پیوت روز قبل ترید انجام شود، احساسات بازار بیشتر بر روی روند نزولی متمرکز خواهد بود.

    در اندیکاتور آن، علاوه بر نقاط پیوت، خطوط مقاومت و حمایت نیز در انجام محاسبات نقطه پیوت دخیل هستند. تمام این سطوح به تریدرها کمک میکنند تا نقاط مقاومت و حمایت را پیدا کنند. به همین صورت، اگر قیمت از این نقاط عبور کند، تریدرها میتوانند روند را تشخیص دهند.

    نقاط پیوت (Pivot Points) چیست؟

    نقاط پیوت تحلیل تکنیکال میانگین متحرک کندل استیک نمودار تایم فریم ترید ارز دیجیتال

    • زمانی که قیمت یک دارایی بالاتر از نقطه پیوت حرکت کند، می‌توان نتیجه گرفت که این یک روند گاوی (صعودی) است.
    • اگر قیمت یک دارایی پایین‌تر از نقطه پیوت حرکت کند، نتیجه می‌گیریم که یک روند خرسی (نزولی) خواهیم داشت.
    • اندیکاتور پیوت معمولا شامل ۴ سطح اضافی است؛ S1 و S2 برای نقاط حمایت و R1 و R2 برای نقاط مقاومت.
    • نقاط مقاومت و حمایت ۱ و ۲ ممکن است روند را معکوس کنند؛ اما همچنین می‌توانند تایید کننده روند نیز باشند. برای مثال، اگر قیمت در حال نزول است و پایین‌تر از S1 حرکت می‌کند، روند نزولی را تایید می‌کند و نشان می‌دهد که ممکن است قیمت تا S2 نیز نزول کند.

    فرمول محاسبه نقاط پیوت

    نقاط پیوت تحلیل تکنیکال میانگین متحرک کندل استیک نمودار تایم فریم ترید ارز دیجیتال

    در این فرمول:

    بالا (High) نشان دهنده بالاترین قیمت ثبت شده در روز قبل است.

    پایین (Low) نشان دهنده پایین ترین قیمت ثبت شده در روز قبل است.

    بسته شدن (Close) نشان دهنده قیمت تمام شده یا بسته شده روز قبل است.

    نقاط پیوت را چگونه محاسبه کنیم؟

    اندیکاتور پیوت را می‌توان به نمودار اضافه کرد. این اندیکاتور این سطوح را به طور خودکار محاسبه و نشان می‌دهد. اما در اینجا ما به شما نحوه محاسبه دستی این نقاط را آموزش می‌دهیم.

    ۱. بعد از بسته شدن بازار و یا قبل از باز شدن روز بعد، بالا، پایین و بسته شدن را پیدا کنید.

    ۲. پس از یافتن این نقاط، آنها را با هم جمع کنید و سپس تقسیم بر ۳ کنید تا میانگین به دست آید.

    ۳. این عدد (قیمت) را بر روی چارت با P علامت بگذارید.

    ۴. پس از علامت گذاری، نقاط S1، R1، R2، S2 را محاسبه کنید؛ High و Low این محاسبات باید طبق روز قبل باشد.

    تریدرها و به خصوص تریدرهای روزانه، از نقاط پیوت بسیار استفاده می‌کنند. اگر امروز صبح چهارشنبه است، از بالا، پایین و بسته شدن روز سه شنبه استفاده کنید تا نقاط پیوت امروز را به دست بیاورید.

    نقاط پیوت به ما چه می‌گویند؟

    نقطه پیوت اندیکاتور روزانه است که اغلب در معاملات آتی، کالاها و بازار سهام کاربرد دارد. بر خلاف میانگین متحرک یا اسیلاتورها، نقاط پیوت در طی روز ثابت باقی می‌مانند. این یعنی تریدرها می‌توانند از سطوح ان برای برنامه ریزی معاملاتی استفاده کنند.

    برای مثال، تریدرها می‌دانند که اگر قیمت پایین‌تر از نقطه پیوت حرکت کرد، احتمالا باید به زودی فروش انجام دهند و اگر قیمت بالاتر از این نقاط حرکت کرد، به زودی باید خرید کنند.

    سطوح S1، S2، R1 و R2 می‌توانند به عنوان هدف برای این تریدها استفاده شوند؛ تارگت‌هایی مانند حد ضرر و حد سود. همچنین تریدرها می‌توانند نقاط ورود به بازار و خروج از آن را با این نقاط پیدا کنند.

    ترکیب نقاط پیوت با اندیکاتورهای روندی دیگر، می‌تواند برای تریدرها تمرین خوبی باشد؛ اگر از میانگین متحرک ۵۰ یا ۲۰۰ استفاده می‌کنید، نقاط پیوت می‌توانند با یکدیگر تقاطع یا همگرایی داشته باشند. همچنین ترکیب نقاط پیوت با فیبوناچی انبساطی، سطوح مقاومت و حمایت قدرتمندتری را ارائه می‌دهد.

    تفاوت بین نقاط پیوت و فیبوناچی اصلاحی

    نقاط پیوت و فیبوناچی اصلاحی یا انبساطی، هر دو خطوط افقی هستند که مناطق مقاومت و حمایت را مشخص می‌کنند.

    سطوح فیبوناچی اصلاحی و انبساطی می‌توانند توسط هر نقطه قیمتی بر روی نمودار ساخته شوند؛ زمانی که این سطح مشخص شدند، خطوط به صورت درصدی بر روی محدوده انتخابی رسم می‌شوند.

    نقاط پیوت از درصد استفاده نمی‌کنند و مبنای آنها اعداد ثابت هستند؛ بالا، پایین و بسته شدن روز قبلی.

    تفسیر و کاربرد نقاط پیوت

    نقاط پیوت تحلیل تکنیکال میانگین متحرک کندل استیک نمودار تایم فریم ترید ارز دیجیتال

    زمانی که نقاط پیوت را محاسبه می‌کنید، یک مقاومت و حمایت ابتدایی به دست می‌آورید. به این معنی که بیشترین حرکت، احتمالا در همین حدود قیمت اتفاق می‌افتد. دیگر سطوح مقاومت و حمایت قدرت و اعتبار چندانی ندارند، اما هنوز هم می‌توانند برای تشخیص حرکات قیمتی مفید باشند.

    نقاط پیوت می‌تواند به دو صورت استفاده شود؛ کاربرد اول تشخیص جهت روند است که قبلا توضیح دادیم. کاربرد دوم تشخیص سطوح قیمتی برای ورود و خروج به بازار است. برای مثال، یک تریدر می‌خواهد یک سفارش Limit قرار دهد تا در صورت شکست خط مقاومت، ۱۰۰ سهم خریداری کند. همچنین در محدوده خط حمایت، حد ضرر خود را قرار می‌دهد.

    برخی اوقات این سطوح برای پیش بینی حرکات قیمت بسیار خوب است؛ اما برخی اوقات نیز این سطوح تاثیر خاصی ندارند.

    میزان موفقیت با نقاط پیوت، تنها و تنها به توانایی تریدر در ترکیب منطقی با دیگر اندیکاتورهای تکنیکال بستگی دارد. این اندیکاتورها می‌توانند هر چیزی باشند؛ MACD، الگوهای کندل استیک، میانگین‌های متحرک و غیره. هرچه سیگنال‌های این اندیکاتورها به هم شبیه‌تر باشند، میزان موفقیت بیشتر است.

    استفاده از نقاط پیوت در ترید

    نقاط پیوت تحلیل تکنیکال میانگین متحرک کندل استیک نمودار تایم فریم ترید ارز دیجیتال

    تا این لحظه، به نظر می‌رسد که نقاط پیوت مستقیما و بدون واسطه، نقاط محتمل ادامه قیمت یا معکوس شدن آن را به ما می‌گوید. باز کردن پوزیشن در این سطوح (که پتانسیل تغییر روند وجود دارد)، یک استراتژی معمول و پرطرفدار است.

    برای بهبود عملکرد این استراتژی، تریدرها نقاط پیوت را با دیگر اندیکاتورها (مثل میانگین متحرک ۵۰) ترکیب می‌کنند. این کار باعث می‌شود که قدرت روند را اندازی گیری کنند و فقط در یک جهت معامله انجام دهند.

    به علاوه، به جای اعتماد به اولین تماس با سطح نقطه پیوت، یک معامله‌گر ممکن است صبر کند تا دومین یا سومین برخورد نیز انجام شود تا از اعتبار آن مطمئن شود. در ادامه، یک نمونه از این قضیه که “چرا تایید اعتبار یک سطح، بهتر از ورود به بازار با اولین برخورد است” را مثال می‌زنیم.

    زمانی که یک خبر یا اطلاعاتی منتشر می‌شود، حجم معاملات بازار به طور محسوسی افزایش می‌یابد و تمام حرکات قیمتی گذشته و مقاومت و حمایت امروز، می‌توانند به سرعت منسوخ شوند.

    یک کندل بزرگ سبز (با حجم بالا) در تایم فریم ۵ دقیقه را تصور کنید که قیمت در بین دو سطح پیوت در حال حرکت است؛ اگر ما با هر برخورد پیوت ترید می‌کردیم، هر دو پوزیشن خرید و فروش را در عرض ۵ دقیقه باز می‌کردیم. در این حالت،‌ بازار یا صعودی می‌شد یا نزولی، بدون این که واکنشی به نقاط پیوت نشان دهد.

    پس شما باید مراقب باشید و مطمئن شوید که در نقاطی که قیمت به آنها واکنش نشان نمی‌دهد (با وجود حجم معاملات بالا)، معامله نکنید.

    اگر قرار باشد که قوانین این سیستم را بنویسیم:

    ۱. الف) اگر SMA 50 به سمت بالا متمایل شد، فقط پوزیشن خرید باز کنید.

    ۱. ب) اگر SMA 50 به سمت پایین متمایل شد، فقط پوزیشن فروش باز کنید.

    ۲. اگر قیمت با برخورد به سطح پیوت معکوس شد، صبر کنید تا بار دوم هم همین اتفاق تکرار شود تا اعتبار آن سطح را تایید کند.

    برای تریدرهای روزانه، استفاده از چارت‌های ۵ دقیقه‌ای تا یک ساعته از همه مناسب‌تر هستند. تریدرهای سوئینگ یا نوسانی که از نقاط پیوت هفتگی استفاده می‌کنند، می‌توانند از نمودارهای ۴ ساعته و روزانه استفاده کنند و تریدرهای پوزیشن که از پیوت‌های ماهیانه استفاده می‌کنند نیز می‌توانند از چارت‌های روزانه یا هفتگی استفاده کنند.

    نقاط پیوت یک سیستم نسبتا آسان است که می‌تواند بسیار تاثیرگذار و مفید باشد. اما در صورت بی روند شدن بازار، نقاط پیوت کاربرد چندانی ندارد و ما اگر پوزیشن باز داریم، می‌توانیم آن را ببندیم و اگر پوزیشن باز نداریم، بهتر است وارد معامله نشویم.

    یک روش دیگر نیز وجود دارد؛ ما می‌توانیم از برخوردهای میانگین‌های متحرک استفاده کنیم. برخی تریدرها از عددهای محبوب این میانگین‌ها (مثل ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰) به عنوان سطوح حمایت و مقاومت استفاده می‌کنند.

    در سیستم نقاط پیوت، حد سود (Take Profit) طبیعتا بر روی سطح بعدی مقاومت یا حمایت قرار می‌گیرد. در این حالت، اگر ما بر روی سطح حمایتی S2 پوزیشن باز کنیم، حد سود ما بر روی S3 (که پایین‌تر است) قرار می‌گیرد. البته بیشتر تریدرها در بین مناطق R1، R2، S1 و S2 ترید می‌کنند و سطوح R3 و S3 بسیار کم استفاده می‌شوند.

    نکاتی درباره مناطق زمانی

    نقاط پیوت همچنین به مناطق زمانی حساسیت نشان می‌دهند؛ بیشتر نقاط پیوت در زمان بسته شدن بازارهای نیویورک یا لندن مد نظر قرار می‌گیرند؛ بنابراین کسی که از یک صرافی ارز دیجیتال یا بروکر با منطقه زمانی توکیو یا سان فرانسیسکو استفاده می‌کند، نقاط پیوت متفاوتی خواهد داشت. این باعث تفاوت‌هایی در اشل بین المللی خواهد شد و حتی ممکن است نقاط آنها در بازارهای جهانی ارزشی نداشته باشد.

    پیشنهاد می‌کنیم که زمان نمودارهای خود را بر روی نیویورک یا لندن تنظیم کنید؛ چون هر دوی این مناطق، طبق زمان هماهنگ جهانی (UTC) یا گرینویچ (GMT) تنظیم شده‌اند.

    هر نمودار زمانی که انتخاب می‌کنید، بدانید که نقاط پیوت می‌توانند در پشت پرده، طبق اطلاعات قیمتی گذشته محاسبه شوند. این مهم است که مطمئن شوید در بازاری که قصد ترید دارید، قیمت به سطوح پیوت واکنش نشان می‌دهد.

    در بازار سهام (که تنها ساعاتی از روز باز است) می‌توانید از بالا، پایین و بسته شدن ساعات استاندارد امروز استفاده کنید. در بازارهای ۲۴ ساعته مثل فارکس و ارزهای دیجیتال، شما می‌توانید از بالا، پایین و بسته شدن روز فعلی برای محاسبه پیوت فردا استفاده کنید.

    تریدرها از نقاط پیوت به صورت منظم و با تناسب استفاده می‌کنند؛ یعنی اگر در تایم فریم ماهیانه معامله می‌کنند، پیوت ماه قبل را محاسبه می‌کنند، اگر در چارت هفتگی ترید می‌کنند، نقاط پیوت هفته قبل را استفاده می‌کنند و به همین ترتیب تا آخر.

    اگر در تایم فریم روزانه معامله می‌کنید، هرگز از نقاط پیووت هفته یا ساعت قبل استفاده نکنید، زیرا سیگنال‌های اشتباه دریافت می‌کنید.

    روشی برای محاسبه نقاط پیوت فردا

    نقاط پیوت تحلیل تکنیکال میانگین متحرک کندل استیک نمودار تایم فریم ترید ارز دیجیتال

    شما می‌توانید برای به دست آوردن نقاط پیوت فردا، طبق فرمول بالا عمل کنید:

    در این تصویر اگر: بسته شدن امروز کوچک‌تر از باز شدن آن باشد:

    محاسبه:

    بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + پایین (Low) امروز = X

    پیش بینی فردا:

    High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز

    Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز

    اگر: بسته شدن امروز بزرگ‌تر از باز شدن آن باشد:

    محاسبه:

    بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + بالا (High) امروز = X

    پیش بینی فردا:

    High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز

    Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز

    اگر: بسته شدن امروز مساوی با باز شدن آن باشد:

    محاسبه:

    بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + بسته شدن امروز = X

    پیش بینی فردا:

    High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز

    Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز

    جمع بندی

    نقاط پیوت بر اساس محاسبات ساده‌ای ساخته می‌شوند و برای تعدادی از تریدرها مناسب هستند و عده‌ای دیگر نیز آن را نامناسب می‌دانند؛ هیچ اطمینانی از این که قیمت در کجا توقف می‌کند، کجا معکوس می‌شود یا حتی به سطوح مشخص شده در نمودار می‌رسد یا نه، وجود ندارد. بعضی اوقات نیز قیمت در یک سطح، حرکت رفت و برگشتی دارد.

    پس درست مثل تمام اندیکاتورها، نقاط پیوت نیز باید بخشی از استراتژی معاملاتی باشد و به تنهایی کاربرد چندانی ندارد.

    همانطور که می‌بینید، سیستم‌های مختلفی برای نقاط پیوت وجود دارد. نحوه محاسبه این نقاط برای این که بدانید از چه سیستمی استفاده می‌کنید، بسیار مهم است. بسیاری از پلتفرم‌های چارت این کار را برای ما انجام می‌دهند؛ فقط کافی است که اندیکاتور نقاط پیوت را به نمودار اضافه کنید و تنظیمات دلخواهتان را اعمال کنید.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا