تجارت در بازار فارکس

آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

برای اطلاعات بیستر نسبت به فاکتورهای اقتصادی، مطالعه دو مقاله روش ترید کردن تقویم اقتصادی پیشنهاد می شود.

تحلیل فاندامنتال فارکس | آموزش تحلیل بنیادی در فارکس

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال در دنیای مالی نقش بسیار حیاتی در ارزش گذاری هر چیزی از سهام شرکتها تا املاک و مستغلات، بازی می کند. تحلیل بنیادی، برای معاملات بازار ارزهای بین المللی فارکس، مکانیزم اصلی بررسی زیربناهای به ظاهر تصادفی نوسانات نرخهای ارزی است.

همانگونه که می دانید در بازارهای مالی سه نوع تحلیل داریم. تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال و تحلیل احساسات بازار. پیشتر در وبسایت دنیای ترید از سری مقالات مربوط به بخش فارکس، تحلیل تکنیکال را توضیح دادیم.

در اینجا قصد داریم تحلیل فاندامنتال در فارکس چیست را برای شما توضیح دهیم. در این مقاله ما عناوین زیر را با هم مرور خواهیم کرد.

تحلیل فاندامنتال در فارکس چیست، چگونه بنیادی تحلیل کنیم، چه زمانی از تحلیل فاندامنتال استفاده کنیم، معایب و مزایا تحلیل فاندامنتال فارکس، در بازار فارکس چند گونه معامله گر وجود دارند و نتیجه گیری.

تحلیل فاندامنتال فارکس چیست؟

تحلیل بنیادی در فارکس، فرآیند تجزیه تاثیرات عوامل سیاسی، اقتصادی و فاکتورهای اجتماعی، بر روی ارزش نسبی یک ارز است. از طریق شناسایی محرک های اصلی ارزش ذاتی یک ارز، شرکت کنندگان در فارکس آنگاه می توانند تصمیمات تجاری آگاهانه ای اتخاذ کنند.

در حالی که کار تحلیل تکنیکال بررسی نمودارها برای شناسایی الگوها یا روندها است، تحلیل بنیادی شامل بررسی اطلاعات اقتصادی و عناوین خبری است.

شما باید بتوانید دلایل و چگونگی تأثیر برخی رویدادها مانند افزایش نرخ بیکاری بر اقتصاد و سیاست های پولی یک کشور را که در نهایت بر سطح تقاضا برای پول آن کشور تأثیر می گذارد را، درک کنید.

ایده پشت این نوع تحلیل این است که اگر چشم انداز اقتصادی فعلی یا آینده یک کشور خوب باشد، باید ارز آن کشور تقویت شود. هرچه اقتصاد یک کشور بهتر باشد، مشاغل و سرمایه گذاران خارجی بیشتری در آن کشور سرمایه گذاری خواهند کرد. این امر منجر به نیاز به خرید ارز آن کشور، برای به دست آوردن دارایی های آن کشور می شود.

fundamental factors

چگونه بنیادی تحلیل کنیم؟

در اینجا ما سعی داریم به صورت تقریبا جامع، به شما یک دستورالعمل گام به گام، نشان دهیم. امید است که شما بعد از مطالعه این قسمت، بتوانید خودتان عوامل اقتصادی تاثیر گذار روی بازار فارکس را تشخیص بدهید. سپس، بعد از آن است که خواهید توانست دارایی مناسب خود را در بازار فارکس کشف کرده، و شروع به ترید آن کنید.

دستورالعمل ما شامل دو گام ساده ولی جامع است. گام اول یادگیری و مطالعه فاکتورهای مهم اقتصاد کلان، و گام دوم بررسی مسائل و فاکتورهای سیاسی کشورها است.

اولین گام، مطالعه فاکتورهای مهم اقتصاد کلان است. برای ایجاد ثروت، باید یک ساختار تحلیلی فراهم کنیم. برای ایجاد ساختار، ابتدا باید اساس آن را تعیین کنیم. اساس تجزیه و تحلیل ما شامل مطالعه اقتصاد کلان در مقیاس جهانی خواهد بود.

باید زمینه این امر را در بالاترین سطح ایجاد کنیم تا بتوانیم داده ها را فیلتر کرده و به پویایی جفت ارزها تا پایین ترین سطوح شان، دست یابیم. با انجام این کار، پویایی چرخه ای، سیاست های پولی بانک های مرکزی اصلی و چند شاخص دیگر را بررسی می کنیم.

رفتارهای گذشته موسسات پولی، ارتباط زیادی با انتخاب های آینده آنها دارد. به همین دلیل است که باید داده های تاریخی را حین تحلیل مسیر آینده مارکت ها، در نظر داشته باشیم.

مرحله اول نسبتاً ساده است زیرا در طول رونق، نوسانات کاهش می یابد و نقدینگی در مقیاس جهانی فراوان می شود؛ در زمان رکود نیز، عکس این قضه صادق است. با این وجود، خیلی مهم است که یک معامله گر بتواند شایعه ها یا نویزهای بازار را از داده ها، جدا کند.

اگر او نتواند این مهم را انجام دهد، قربانی موضوعات سیاسی یا رسانه ای می شود و تحلیلش، با شکست مواجه می شود.

در راستای گام اول، مهمترین فاکتوری که باید بررسی شود، نرخهای بهره است که توسط بانکهای مرکزی کشورها منتشر می شود. در یک فضای اقتصادی سالم و در حال رشد، نرخهای بهره بالاتر منجر به افزایش ارزش پول می شود، در حالیکه نرخهای بهره پایین تر، سبب کاهش ارزش پول می شود.

فاکتور بعدی تورم است. اگر کشوری در چرخه اقتصادی تورمی قرار داشته باشد، که ابزار سنجش آن دو اندیکاتور CPI و PPI است، آن کشور نرخهای بهره را برای جلوگیری از افزایش و تشدید تورم، پایین نگه می دارد.

فاکتور مهم بعدی تراز تجاری کشور است. داشتن مازاد تجاری یا کسری تجاری، هردو روی ارزش ارز یک کشور تاثیر می گذارند. مسئله مهم بعدی اعتبار یک کشور است. اگر کشوری از کشوری دیگر یا صندوق بین المللی پول وام زیادی گرفته باشد، ارز آن کشور قطعا بازتاب این بدهی را منعکس خواهد کرد.

فاکتورهای مهم بعدی که باید بررسی شوند، به این شرح هستند: تولید ناخالص داخلی، قیمت کالاها، داده های مرتبط با اشتغال، تولیدات صنعتی یک کشور، شاخص خرده فروشی، شاخص قیمت مصرف کننده، شاخص قیمت تولید کننده، نرخ بیکاری داده های مربوط به بخش مسکن و ساخت و ساز، میزان خرید اوراق بهادار یک کشور توسط خارجیان و غیره.

برای اطلاعات بیستر نسبت به فاکتورهای اقتصادی، مطالعه دو مقاله روش ترید کردن تقویم اقتصادی پیشنهاد می شود.

قبل از اینکه گام اول را ترک کنیم، لازم به ذکر است که در این قسمت باید توجه ویژه ای به قیمت کالاها نیز شود. قیمت کالاهای کلیدی مثل طلا و نفت، اثر بسیار زیادی روی ارزش ارزها دارد. مثلا قیمت بالای نفت، به دلار کانادا و پوند بریتانیا کمک زیادی می کند و به دلار امریکا و ین ژاپن، خسارت وارد می کند.

گام دوم که باید در تحلیل بنیادی به آن دقت کنید، عوامل سیاسی است. کشورهایی با دولت های با ثبات، ارزهایشان طرفدار بیشتری دارد. ضمنا تنش ها و جنگهای احتمالی نیز، روی ارزش ارز کشورها، تاثیر زیادی خواهد گذاشت.

یادتان باشد برای بررسی فاکتورهای گام اول، نیاز به یک تقویم اقتصادی دارید. برای این منظور وبسایت دنیای ترید، یک تقویم اقتصادی خوب و جامع فراهم کرده، که پاسخگوی نیازهای معامله گران بازارهای مالی است. برای بررسی آن، لطفا به تقویم اقتصادی دنیای ترید سری بزنید.

چه زمانی از تحلیل فاندامنتال استفاده کنیم؟

قبلا تحلیلگران فارکس به دو گروه تقسیم می شدند. 1- تحلیلگران تکنیکال 2- تحلیلگران فاندامنتال. به عقیده برخی سرمایه گذاران، چند سالی است که گروه سومی به نام تحلیلگران احساسات بازار نیز، به فارکس پیوسته اند.

همانطور که می دانید دو گروه اول درست نقطه مقابل همدیگر قرار دارند. برخی می گویند فقط تحلیل تکنیکال جوابگوی ما است و باقی بر این باورند که تحلیل فاندامنتال، چاره نهایی معامله گران است.

فارغ از هیاهوی این دو گروه، برای پاسخ به سوال چه زمانی از تحلیل بنیادی استفاده کنیم، مسلما نظرات و عقاید زیادی وجود دارد. اجازه دهید با ذکر مثالی، مسئله را کمی واضح تر کنیم.

فرض کنید شما بدون در نظر گرفتن تحلیل بنیادی و اینکه چه خبرها و رویدادهای مهمی قرار است امروز در تقویم اقتصادی بازار فارکس منتشر شود، چارت خود را باز کرده تا به تحلیل یک جفت ارز بپردازید.

تصور کنید شما EUR/USD را که بالاترین حجم معاملات بین جفت ارزها را به خود اختصاص داده، انتخاب کردید. ساعت 9 صبح است و امروز قرار است ساعت 17 بعد از ظهر، گزارش مهم مشاغل بخش غیر کشاورزی ایالات متحده موسوم به Non Farm Payrolls اعلام شود.

nfp

فرض کنید امریکا قرار بوده اعلام کند 450.000 شغل جدید ایجاد کرده و شما اصلا اطلاعی نسبت به این خبر ندارید. در صورت صحت این خبر، ارزش دلار امریکا نسبت به یورو بالا خواهد رفت.

شما تحلیلهای تکنیکال خود را انجام داده و به این نتیجه رسیدید که یورو در وضعیت بهتری نسبت به دلار است. شروع به خرید یورو و فروش دلار کردید و حد سود و ضرر خود را گذاشته اید. چند ساعتی از سیستم دور می شوید و بعد از بازگشت، با فعال شدن دستور حد ضرر خود مواجه می شوید.

وقتی پیگیر این مسئله و دلیل ضرر معامله تان می شوید، با خبر بنیادی گزارش خوب مشاغل امریکا مواجه می شوید. فکر می کنم با این مثال، متوجه اهمیت استفاده تحلیل بنیادی، قبل از تحلیل تکنیکال شدید.

حرفه ای ها و موفق های بازار، تعصبی نسبت به هیچکدام از تحلیل ها ندارند. آنها به خوبی نسبت به اهمیت این دو تحلیل، واقف هستند. به قول شاعر بلند آوازه؛ مولانا جلال الدین محمد بلخی، سخت گیری و تعصب خامی است، تا جنینی کار خون آشامی است.

معایب و مزایا تحلیل فاندامنتال (بنیادی) فارکس

تحلیل فاندامنتال نیز مثل هر چیز دیگری مزایا و معایبی دارد که باید به آنها بپردازیم. متاسفانه عده ای از سرمایه گذاران فکر می کنند تحلیل بنیادی کار بیهوده ای است. اینها همان گروه متعصب طرفدار رویکرد تکنیکال هستند.

عده ای دیگر می گویند ابزارهای تکنیکال، به تنهایی پاسخگوی نیازهای بازار نیست و باید از تحلیل بنیادی نیز، کمک گرفت. عده سومی نیز می گویند، تلفیق تکنیکال با فاندامنتال، مکمل هم خواهد بود و زمینه های کسب سود بیشتر را، فراهم خواهد کرد.

با توجه به تمام نکات و نظریه های معامله گران، ابتدا درباره معایب تحلیل فاندامنتال صحبت خواهیم کرد.

معایب تحلیل بنیادی فارکس

ایراد اولی که بر این آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال تحلیل گرفته می شود، زمان بر بودن آن است. برخی معامله گران بر این باورند که نمی توان تمام شاخص های اقتصاد کلان را مطالعه کرد. این قضیه نیازمند زمان زیادی است.

ایراد دوم این گروه، نبود سیگنال است. این دسته اعتقاد دارند که از طریق تحلیل بنیادی ما نمی توانیم سیگنالی به دست بیاوریم. در واقع مشکل آنها این است که از طریق تحلیل بنیادی ، نقطه ورود و خروجی پیدا نخواهند کرد.

ایراد بعدی این است که اعداد و ارقام اقتصادی قابلیت دستکاری شدن دارند. گاهی برای خرید سهام در بازارهای مالی، عده ای می گویند شرکتها، اعداد و ارقام خود را دستکاری می کنند.

اینها برخی از باورهای موجود بازار درباره تحلیل بنیادی است. حال به مزایای تحلیل بنیادی می پردازیم.

مزایای تحلیل فاندامنتال فارکس

اولین حسن تحلیل بنیادی، این است که شما با مطالعه فاکتورهای اقتصاد کلان، می توانید تشخیص دهید که آیا ارز مورد نظر شما برای خرید، ارزشمند است یا خیر.

این نوع تحلیل مناسب تریدرهایی است که استراتژی معاملاتی بلند مدت دارند. منظور این است که بعد از بررسی عوامل تاثیر گذار اقتصادی، شما می توانید به بازار ورود کرده و با خیال راحت، سود مورد نظرتان را کسب کنید. حداقل خیالتان راحت است که بعد از انتشار داده مشاغل بهتر از پیشبینی بازار، دارایی مورد نظر شما خلاف جهت شما حرکت نخواهد کرد.

از دیگر مزایای خوب تحلیل بنیادی این است که شما فقط با مطالعه اقتصاد کلان، دلایل پشت پرده حرکات ارزها و دیگر دارایی های مورد نظرتان را خواهید فهمید. این امر باعث می شود شما زودتر از دیگران بتوانید حرکات ارزها را پیش بینی کنید.

درست است که مطالعه فاکتورهای اقتصاد کلان اندکی زمان گیر است، ولی ارزش این را دارد که شما تصویر کلی بازار را خواهید داشت. بعد از مدتی مطالعه این فاکتورها، شما یاد خواهید گرفت که شاخص های اقتصادی را فیلتر کنید.

آنها از درجات اهمیت کم، متوسط و بالایی در زمان انتشارشان برخوردار هستند. در نتیجه نیازی نیست که شما تمام آنها را بدانید. شما با اندکی کسب تجربه در بازار فارکس و تمرین و تکرار، خودتان به محاسن و معایب تحلیل بنیادی پی خواهید برد.

به عقیده حرفه ای های بازار، مزایای تحلیل بنیادی بر معایبش غالب است. برای کسب سودهای عالی در این بازار، بهتر است تحلیل بنیادی را خوب فرا بگیرید و از آن در تریدهای خود، نهایت استفاده را بکنید.

TYPES OF TRADER

در بازار فارکس چند نوع معامله گر وجود دارد؟

انواع مختلفی از تریدرها در بازار فارکس وجود دارند. برخی می گویند سه نوع تریدر در بازار فارکس وجود دارد. برخی دیگر می گویند چهار نوع تریدر داریم. عده ای دیگر هم بر این باورند که شش نوع تریدر در بازار ارزهای بین المللی وجود دارد.

1- اسکالپرها

اسکالپرها در واقع معامله گران کوتاه مدت بازار هستند. آنها از چند ثانیه تا چند دقیقه، در بازار مانده و بعد از تریدهایشان، از بازار خارج می شوند. آنها استراتژی مختص به خودشان را دارند. این استراتژی شامل تریدهای بیشتر، با سودهای کمتر است.

2- معامله گران روزانه

این دسته نیز، معاملاتشان را در تایم فریم های روزانه انجام می دهند. اگر چه شیوه متفاوتی نسبت به اسکالپرها از لحاظ زمان تریدهایشان دارند ولی، اینها نیز تمام معاملاتشان را تا قبل از پایان روز می بندند.

3- معامله گران سوئینگ

می شود به این نوع معامله گران، معامله گران موج هم گفت. در این نوع استراتژی، تریدرها از چند روز تا چند هفته در معامله شان، منتظر می مانند. در واقع این گروه چیزی بین معامله گران روزانه و معامله گران بلند مدت هستند.

این نوع استراتژی نیازمند صبر و شکیبایی است. این دسته، یک روند را پیدا می کنند و حداکثر چند هفته در معاملاتشان، منتظر می مانند.

4- معامله گران بلند مدت یا پوزیشن

دلیل نامگذاری این معامله گران به بلند مدت، این است که معامله ای را از چند هفته تا چند سال نگه می دارند. اینها در تایم فریم های بلند مدت فعالیت می کنند. اینها در واقع، صبور ترین تریدرهای بازار هستند چرا که، باید برای مدتهای طولانی سرمایه شان را نگه دارند.

5- معامله گران الگوریتمی

دلیل اینکه به این دسته از تریدرها الگوریتمی گفته می شود این است که آنها به نرم افزارهای کامپیوترشان تکیه می کنند. این نرم افزارهای از قبل برنامه ریزی شده، دارایی مورد نظر این دسته را در بهترین قیمتی که به نرم افزار داده اند، خرید می کند.

این نوع استراتژی، مناسب تریدرهایی است که آشنایی بالایی با کامپیوتر و تکنولوژی های موجود آنها دارند.

6- معامله گران خبر-محور

تریدرهای خبر-محور یا رویداد-محور، استراتژی شان بدین صورت است که بیشتر به چارتهای تکنیکال، از طریق اخبار فاندامنتال نگاه می کنند. آنها بیشتر به دنبال صعودها یا ریزش های ناگهانی ناشی از اخبار فاندامنتالی یا سیاسی دارایی ها هستند.

اخباری مثل افزایش غیر منتظره گزارش مشاغل، بالا بردن نرخهای بهره، گزارشات تولید ناخالص داخلی و انتخابات سیاسی. شما از بین انواع تریدرهای ذکر شده، باید ببینید کدام یک مناسب روحیه، شخصیت و زمان کاری شما است.

نتیجه گیری

تحلیل تکنیکال یکی از سه نوع تحلیل موجود در بازار فارکس است. تاثیرات بسیار مهم و حیاتی تحلیل بنیادی در بازار فارکس، بر هیچ کس پوشیده نیست. همانگونه که بازارهای مالی و اقتصاد کشورها از هم جدا نیستند، انواع تحلیل های بازار فارکس نیز، به هم متصل هستند.

تحلیل بنیادی در فارکس به زبانی ساده، عرضه و تقاضا بر روی یک ارز خاص را بررسی می کند. تحلیل بنیادی شامل فاکتورهای بسیار مهمی از جمله تعیین نرخهای بهره بانکی است. مسلما اگر قرار باشد فقط یک فاکتور مهم در تحلیل بنیادی که بیشترین تاثیر را روی مارکت دارد نام ببریم، نرخ بهره است. ما در این مقاله سعی کردیم شما را از مزایای یادگیری و به کار گیری تحلیل بنیادی، آگاه کنیم.

امید است با یادگیری علم ساده و شیرین تحلیل بنیادی، سودهای بیشتر و آگاهانه تری در بازار فارکس، کسب کنید.

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال (FA) چیست؟

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال (FA) چیست؟

تجزیه و تحلیل بنیادی ارز دیجیتال شامل بررسی عمیق اطلاعات موجود در مورد یک دارایی مالی است. هدف از تحلیل بنیادی این است که به این نتیجه برسید که ارزش دارایی شما چقدر است؟ بعد از تحلیل و بررسی، می توانید از بینش های خود برای اطلاع از موقعیت های معاملاتی خود استفاده کنید. معامله دارایی ها به اندازه نوسانات ارزهای رمزنگاری شده به مهارت خاصی نیاز دارد. داشتن استراتژی، درک دنیای وسیع معاملات و تسلط بر تجزیه و تحلیل فنی، می تواند به عنوان راه حلی برای انجام معاملات باشد.

وقتی صحبت از تحلیل تکنیکال می شود، می توان از برخی تخصص ها در بازارهای مالی قدیمی استفاده کرد. بسیاری از معامله گران ارزهای دیجیتال از همان شاخص های فنی استفاده می کنند که در معاملات فارکس، سهام و کالا وجود دارد. ابزارهایی مانند RSI ،MACD و Bollinger Bands به دنبال پیش بینی رفتار بازار بدون در نظر گرفتن دارایی مورد معامله هستند. به این ترتیب، این ابزارهای تجزیه و تحلیل فنی در فضای رمزنگاری نیز بسیار محبوب هستند.

تحلیل بنیادی (FA) چیست؟

تحلیل بنیادی (FA) چیست؟

تجزیه و تحلیل بنیادی روشی است که توسط سرمایه گذاران برای تعیین "ارزش ذاتی" یک دارایی یا شرکت های بزرگ مورد استفاده قرار می گیرد. هدف اصلی تحلیل بنیادی تعیین این است که دارایی یا مشاغل مزبور بیش از حد ارزش گذاری شده یا کم ارزش هستند. سپس معامله گران می توانند از این اطلاعات برای ورود یا خروج استراتژیک موقعیت های معاملاتی استفاده کنند.

البته این نکته را در نظر داشته باشید که علم دقیق و مشخصی برای معامله کردن در بازارهای مالی از جمله بورس، سهام و بازار ارز دیجیتال وجود ندارد که اگر چنین استراتژی دقیقی وجود داشت، قطعا تاکنون بازیگران وال استریت توانسته بودند فرمول های دقیق برای خرید و فروش بیت کوین یا هر ارز دیجیتال دیگری را داشته باشند. آن دسته از افرادی که تحلیل بنیادی یا فاندامنتال انجام می دهند نیاز به داشتن یک سری ابزار و روش های تحلیل فاندامنتال به جای فرمول های دقیق دارند. کاربران تحلیل تکنیکال می توانند روند قیمت آینده را براساس عملکرد گذشته دارایی ها پیش بینی کنند. این کار را با استفاده از الگوهای شمعدانی و شاخص های اساسی بدست می آورند.

تحلیلگران بنیادی عموماً به معیارهای معامله نگاه می کنند تا ارزش واقعی شاخص های مورد استفاده که شامل سود هر سهم، یا نسبت قیمت به درآمد است. در ادامه به بررسی برخی معیارهای تحلیل بنیادی ارز دیجیتال می پردازیم که از جمله این معیارها می توان به معیارهای درون زنجیره ای و تعداد تراکنش ها اشاره کرد. برای آشنایی بیشتر با این معیارها ادامه مقاله را با ما همراه باشید.

معیارهای درون زنجیره ای

ابزارهای درون زنجیره ای معیارهایی هستند که با ارائه داده های ایجاد شده توسط بلاک چین قابل مشاهده هستند. ما می توانیم خودمان با اجرای یک گره برای شبکه مورد نظر و سپس صادر کردن داده ها این کار را انجام دهیم، اما این کار می تواند وقت گیر و هزینه بر باشد. به خصوص اگر ما فقط سرمایه گذاری را در نظر داریم و نمی خواهیم زمان یا منابع خود را در این کار هدر دهیم.

یک راه حل ساده تر این است که اطلاعات را از وب سایت ها یا API هایی که به طور خاص برای اطلاع از تصمیمات سرمایه گذاری طراحی شده اند، کسب کنید. برای مثال، تحلیل درون زنجیره ای CoinMarketCap از بیت کوین اطلاعات بیشماری را در اختیار ما قرار می دهد. منابع اضافی شامل نمودارهای داده Coinmetrics یا گزارش پروژه Binance Research است.

تعداد تراکنش ها

تعداد تراکنش ها معیار خوبی برای انجام فعالیت در یک شبکه است. اما باید یک نکته را در مورد این معیار در نظر گرفت که ممکن است در مورد آدرس های فعال، یک طرف برای افزایش فعالیت های زنجیره ای، به انتقال پول بین کیف پول خود بپردازد.

حجم معامله

حجم معامله نباید با تعداد تراکنش اشتباه گرفته شود، حجم معامله به ما می گوید که چقدر حجم ارز در یک دوره معامله شده است. به عنوان مثال، اگر در مجموع ده معامله اتریوم، به ارزش هر کدام 50 دلار در همان روز ارسال شود، می گوییم حجم معاملات روزانه 500 دلار بود. ما می توانیم آن را با ارز فیات مانند USD اندازه گیری کنیم، یا می توانیم آن را در واحد اصلی پروتکل اتریوم اندازه گیری کنیم.

آدرس های فعال

آدرس های فعال آدرس های بلاک چین هستند که در یک دوره معین فعال هستند. رویکردهای محاسبه این امر متفاوت است اما یک روش رایج این است که فرستنده و گیرنده هر تراکنش را در دوره های معین (به عنوان مثال، روزها، هفته ها یا ماه ها) شمارش کنیم. برخی همچنین تعداد آدرس های منحصر به فرد را به صورت تجمعی مورد بررسی قرار می دهند، به این معنی که آنها کل آدرس را در طول زمان ردیابی می کنند.

هزینه های پرداخت شده

هزینه های پرداخت شده در تحلیل بنیادی

شاید برای برخی از دارایی های رمزنگاری، هزینه های پرداخت شده می تواند در مورد تقاضای فضای بلوک به ما اطلاعاتی بدهد. ما می توانیم آنها را به عنوان یک پیشنهاد در حراج در نظر بگیریم: کاربران با یکدیگر رقابت کرده تا معاملات آنها به موقع ثبت شود. کسانی که مزایده بیشتری را انجام می دهند، معاملات خود را زودتر تأیید (استخراج) می کنند، در حالی که پیشنهاد دهندگان پایین تر باید منتظر بمانند.

برای ارزهای رمزنگاری شده با کاهش برنامه های منتشر شده، این یک معیار جالب برای مطالعه است. بلاک چین های اثبات کار پاداش بلاک ارائه می دهند. در برخی موارد، از پاداش بلوک و هزینه های معامله تشکیل شده است. پاداش بلاک به صورت دوره ای کاهش می یابد (در مواردی مانند نصف شدن بیت کوین).

از آنجا که هزینه استخراج به مرور زمان افزایش می یابد، پاداش بلوک به آرامی کاهش می یابد. منطقی است که هزینه معاملات باید افزایش یابد. در غیر این صورت، استخراج کنندگان با ضرر کار کرده و شروع به قطع شبکه می کنند. این کار تاثیر منفی بر روی امنیت معیارهای درون زنجیره ای دارد.

هش ریت و حجم استیک شده

بلاک چین ها امروزه از الگوریتم های اجماع متفاوتی استفاده می کنند که هر یک مکانیزم های خاص خود را دارند. با توجه به اینکه این ها نقش مهمی در ایمن سازی شبکه دارند، استفاده از این داده ها می تواند نقش مهمی در تجزیه و تحلیل داشته باشد.

نرخ هش به عنوان معیاری برای کیفیت شبکه در ارزهای رمزنگاری شده اثبات کار استفاده می شود. هرچه نرخ هش بیشتر باشد، احتمال انجام حمله 51٪ در شبکه بلاک چین دشوارتر است.

عواملی که می توانند هزینه های کلی استخراج را تحت تأثیر قرار دهند شامل قیمت فعلی دارایی، تعداد معاملات پردازش شده و هزینه های پرداخت شده است. البته، هزینه های مستقیم استخراج (برق، قدرت محاسبه) نیز می تواند اثرگذار باشد.

معیارهای پروژه

در مورد معیارهای زنجیره ای با داده های قابل مشاهده بلاک چین، معیارهای پروژه شامل یک رویکرد کیفی است که به عواملی مانند عملکرد تیم (در صورت وجود) و وایپ پیپر توجه می کند.

وایت پیپر

توصیه می شود قبل از سرمایه گذاری، وایت پیپر هر پروژه ای را مطالعه کنید. وایت پیپر، سندی است که به ما یک نمای کلی از پروژه ارزهای رمزنگاری شده می دهد. یک وایت پیپر خوب باید اهداف شبکه را مشخص کند و در حالت ایده آل به ما بینشی در مورد موارد زیر ارائه دهد:

  • تکنولوژی کاربردی
  • موارد استفاده مورد نظر برای رسیدگی به آن
  • نقشه راه برای ارتقاء و ویژگی های جدید
  • طرح عرضه و توزیع سکه یا توکن

تیم پشتیبانی

اگر یک تیم خاص در پشت شبکه ارزهای رمزنگاری شده وجود داشته باشد، سوابق اعضای آن می تواند نشان دهد که آیا این تیم مهارت های لازم را برای به ثمر رساندن پروژه دارد یا خیر. آیا اعضا قبلاً در این صنعت موفق عمل کرده اند؟ آیا تخصص آنها برای رسیدن به مراحل پیش بینی شده آنها کافی است؟ آیا آنها در پروژه های مشکوک یا کلاهبرداری مشارکت داشته اند؟

در صورتی که تیمی وجود نداشته باشد، باید در مورد اینکه جامعه توسعه دهندگان چگونه است، بررسی کرد. در صورتی که پروژه دارای GitHub عمومی است، بررسی کنید که چه تعداد مشارکت کننده وجود دارد و چقدر فعالیت وجود دارد.

بررسی رقبا

بررسی رقبا در تحلیل بنیادی

یک وایت پیپر قوی باید به ما کاربردهای یک ارز دیجیتال و ویژگی های آن را نشان دهد. در این مرحله، شناسایی پروژه هایی که با آنها رقابت می کند و همچنین زیرساخت های قدیمی که به دنبال جایگزینی آن است مهم است. در حالت ایده آل، تجزیه و تحلیل بنیادی این موارد باید به همان اندازه دقیق باشد. ممکن است یک دارایی به خودی خود جذاب به نظر برسد، اما همان شاخص هایی که در دارایی های رمزنگاری مشابه اعمال می شود، می تواند نشان دهد که دارایی ما ضعیف تر از سایرین است.

توکنیزه و توزیع اولیه

برخی از پروژه ها به عنوان یک راه حل یک مشکل، توکن ایجاد می کنند. به این معنا که پروژه به تنهایی قابل اجرا نیست، اما نشانه مربوط به آن ممکن است در این زمینه کاربرد چندانی نداشته باشد. به این ترتیب، مهم است که تعیین کنیم آیا این توکن از کاربرد واقعی برخوردار است یا خیر و به طور کلی، آیا این ابزار چیزی است که بازار وسیع آن را تشخیص می دهد و چقدر به احتمال زیاد به این ابزار ارزش می بخشد.

یکی دیگر از عوامل مهم در این زمینه نحوه توزیع وجوه در ابتدا است. آیا از طریق ICO یا از طریق IEO بوده است یا کاربران می توانند با استخراج از آن استفاده کنند؟ در مورد مورد اول، وایت پیپر باید مشخص کند که چه مقدار برای بنیانگذاران و تیم نگهداری می شود و چه مقدار در دسترس سرمایه گذاران است. در مورد مورد دوم، ما می توانیم به شواهدی مبنی بر پیشرفت سازنده دارایی نگاه کنیم.

تمرکز بر توزیع ممکن است به ما در مورد هر گونه ریسک موجود کمک کند. به عنوان مثال، اگر اکثریت قریب به اتفاق عرضه شده فقط متعلق به تعداد کمی از طرفین باشد ممکن است به این نتیجه برسیم که این یک سرمایه گذاری خطرناک است زیرا این طرفین در نهایت می توانند بازار را دستکاری کنند.

معیارهای مالی

اطلاعات مربوط به نحوه معامله دارایی در حال حاضر و آنچه قبلاً در آن معامله می شد، نقدینگی و غیره همه می توانند در تجزیه و تحلیل اساسی مفید باشند. با این حال، معیارهای جالب دیگری که ممکن است در این دسته قرار گیرند، معیارهایی هستند که به مسائل اقتصادی و انگیزه های پروتکل دارایی رمزنگاری شده مربوط می شوند.

ارزش بازار

ارزش بازار با ضرب عرضه در گردش با قیمت فعلی محاسبه می شود. در اصل، این هزینه فرضی را برای خرید هر واحد در دسترس دارایی رمزنگاری نشان می دهد. سرمایه بازار به خودی خود می تواند گمراه کننده باشد. از نظر تئوری، صدور یک توکن بی فایده با عرضه ده میلیون واحد آسان خواهد بود. اگر تنها یکی از این توکن ها با 1 دلار معامله شود، ارزش بازار 10 میلیون دلار خواهد بود.

با این وجود، ارزش بازار به طور گسترده ای برای تعیین پتانسیل رشد شبکه ها مورد استفاده قرار می گیرد. برخی از سرمایه گذاران ارزهای دیجیتال احتمال رشد ارزهای دیجیتالی که ارزش بازار پایینی دارند در مقایسه با رمز ارزهای با ارزش بازار زیاد، بیشتر می دانند. برخی دیگر معتقدند که ارزهای دیجیتالی دارای ارزش بازار بالا، دارای اثرات قوی تری در شبکه هستند، بنابراین شانس بیشتری نسبت به ارزهای دیجیتالی با ارزش بازار کم دارند.

نقدینگی و حجم

نقدینگی معیاری است برای سهولت خرید یا فروش دارایی. نقدینگی دارایی هایی هستند که هیچ گونه مشکلی برای خرید و فروش آن وجود ندارد. در واقع بازار نقدینگی بازار رقابتی است که مملو از درخواست ها و پیشنهادات است (که منجر به گسترش محدودتر پیشنهادات درخواست می شود).

مشکلی که ممکن است در بازارهای غیر نقدینگی با آن روبرو شویم این است که نمی توانیم دارایی های خود را با قیمت "عادلانه" بفروشیم. در واقع نشان دهنده این است که هیچ خریداری مایل به انجام معامله نیست و دو گزینه برای ما باقی می ماند: درخواست را پایین بیاورید یا منتظر افزایش نقدینگی باشید.

حجم معاملات شاخصی است که می تواند به ما در تعیین نقدینگی کمک کند. می توان آن را به چند روش اندازه گیری کرد و نشان می دهد که چقدر ارزش در یک بازه زمانی معامله شده است. به طور معمول، نمودارها حجم معاملات روزانه را نشان می دهند. آشنایی با نقدینگی می تواند در زمینه تحلیل بنیادی مفید باشد.

اختلاف تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟

اختلاف تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟

تجزیه و تحلیل بنیادی بر اساس پارامترهای شرکت است. از سوی دیگر، تجزیه و آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال تحلیل تکنیکال فقط تغییرات قیمتها و داده های قیمتهای گذشته را در نظر می گیرد.

سرمایه گذاران تجزیه و تحلیل تکنیکال را بر روی نمودار انجام می دهند. هدف از تجزیه و تحلیل تکنیکال، ایجاد فرضیه هایی بر اساس شاخص های قیمت گذشته سهام است. تحلیلگران تکنیکال به داده ها و بنیادهای شرکت اعتماد ندارند. آنها نمودارها مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند و در تلاش هستند که الگوهایی برای شناخت شرایط بازار پیدا کنند.

در نگاه اول، تجزیه و تحلیل تکنیکال ممکن است غیر منطقی به نظر برسد. با این حال، ارتباط روانشناختی قوی بین تغییرات قیمت و روانشناسی شرکت کنندگان در بازار وجود دارد. از آنجا که قیمت سهام بر اساس عرضه (تقاضا) و تقاضا (خرید) تعیین می شود، نقاط عطف قیمت سهام به احتمال زیاد بر نگرش فعالان بازار تأثیر می گذارد.

در تحلیل تکنیکال برای بررسی شرایط بازار از ابزارهای مختلفی استفاده می شود که شامل موارد زیر است:

  • خطوط روند یا ترند
  • کانال ها
  • نوسان
  • الگوهای شمع یا کندل
  • اندیکاتورها
  • اسلاتورها
  • حجم معاملات

هر یک از این شاخص ها، معنای متفاوتی داشته و برای بررسی شرایط خاصی مورد استفاده قرار می گیرند.

نتیجه گیری

در این مقاله متوجه شدیم که تحلیل بخشی از بازار سرمایه محسوب می شود که بدون آن نمی توان وارد بازار سرمایه شد. از طریق تحلیل می توان دید بهتری برای خرید و فروش ارز دیجیتال داشت. به صورت کلی دو روش برای تحلیل بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد و هر یک از این روش ها مکمل روش دیگری است. برای تحلیل های بلند مدت، نیاز به بررسی داده های کلان و تاثیرگذار است که تحت این شرایط نیاز به تحلیل فاندامنتال است. تحلیل فاندامنتال به بررسی شرایط کلی ارز های دیجیتال، آینده آن ها و آمار و ارقام پروژه ها می پردازد.

آموزش تحلیل بنیادی

در این قسمت آموزش بورس مطالب و آموزش های تحلیل بنیادی قرار گرفته است .این تحلیل بنیادی شامل فیلم عکس ویدیو فایل صوتی هست . امیدواریم از آموزش تحلیل بنیادی استفاده ببرید. همچنین آموزش های تحلیل تکنیکال را نیز ببینید برای شما مفید است.

پکیج آموزش تحلیل بنیادی مقدماتی تا پیشرفته مازیار فتحی

آموزش تحلیل بنیادی مقدماتی تا پیشرفته

تحلیل بنیادی مقدماتی تا پیشرفته با مهندس مازیار فتحی هدف از تحلیل بنیادی کشف کردن ارزش های مخصوص آن سهم است که با آن قیمت های فعلی را می توان تعیین کرد که بر اساس همین تحلیل سرمایه گذار تصمیم به خرید و یا فروش سهام خود می کند. در …

آموزش و نحوه تست استراتژی و سیستم معاملاتی در بورس + فیلم با سید رسول حسینی

آموزش و نحوه تست استراتژی و سیستم معاملاتی در بورس

آموزش و نحوه تست استراتژی و سیستم معاملاتی در بورس همانطور که می دانید برای اینکه پی ببرید یک استراتژی معاملاتی در بازار چگونه عمل میکند راهی جز تست کردن آن استراتژی در یک حساب آزمایشی ندارید. اکثر کارشناسان بازار می گویند یک استراتژی معاملاتی زمانی می تواند داده های …

تقویم اقتصادی فارکس

تقویم اقتصادی فارکس

شما می‌توانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید: تقویم اقتصادی فارکس چیست؟کاربرد تقویم اقتصادی فارکسارتباط تقویم اقتصادی فارکس و تحلیل بنیادیچگونه می توان از تقویم اقتصادی فارکس استفاده کرد؟موثرترین رویدادهای اقتصادی بر دنیای فارکسکانال تلگرام اخبار اقتصادی فارکس تقویم اقتصادی …

اخبار فارکس فارسی

اخبار فارکس فارسی تلگرام اقتصادی

شما می‌توانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید: کاربرد و تاثیرات اخبار فارکس در بازار فارکساهمیت اخبار فارکسچه گزارشات خبری ارزش معامله دارند؟نکات حاصل از تحلیل اخبارجهت بازار را با اخبار فارکس بیابید!کانال تلگرام اخبار لحظه ای فارکس کاربرد و …

حجم مبنا در بورس چیست + فیلم آموزش حجم مبنا

حجم مبنا در بورس چیست اموزی حجم مبنا

حجم مبنا در بورس؛ تاثیرات حجم مبنا در معاملات بازار سرمایه شما می‌توانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید: حجم مبنا از چه تاریخی به جریان افتاد؟توضیح آسان حجم مبنا در بورستاثیر حجم مبنا در معاملات روزانهراه­های مشاهده حجم مبنا …

فیلم آموزش تحلیل بنیادی صورت مالی شرکت های بورسی

آموزش تحلیل بنیادی صورت مالی شرکت های بورسی

تجزیه و تحلیل بنیادی به چه صورت انجام می شود؟ اگر بخواهیم در مورد چگونگی انجام تحلیل بنیادی توضیحی داشته باشیم باید آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال بگویم که انجام مطالعات و صرف وقت و زمان در مورد عددهای ترازنامه یک موسسه یا شرکت و بررسی چگونگی وضعیت مالی و چگونگی آن و میزان درآمد …

آموزش تحلیل بنیادی به صورت PDF جزوه کتاب

تحلیل بنیادی کتاب جزوه pdf

آموزش تحلیل بنیادی به صورت PDF جزوه کتاب تحلیل بنیادی چیست؟ در زبان ساده اگر بخواهیم تعریفی از تحلیل بنیادی داشته باشیم باید بگوییم که یعنی باید هنر این را داشته باشیم تا عوامل کمی و یا کیفی را درک کرده و آن عوامل را به یک حالت قابل فهم …

فیلم آموزش آنلاین تحلیل بنیادی بورس تهران

فیلم آموزش آنلاین تحلیل بنیادی بورس تهران

آموزش تحلیل بنیادی بورس با توجه به آن که بازار بورسی در حقیقت یک بازار علمی می باشد نیاز است که به منظور فعالیت در آن افراد از مطالعه کافی و قدرت تحلیل مورد نیاز برخوردار باشند. جهت بررسی وضعیت سرمایه گذاری دو راه کلی تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی …

فیلم آموزش تحلیل بنیادی از حسین سوندرومی

فیلم آموزش تحلیل بنیادی از حسین سوندرومی

آموزش تحلیل بنیادی از حسین سوندرومی تحلیل بنیادی که دارای نام های دیگری چون تحلیل پایه ای، اساسی و ریشه ای نیز می باشد در واقع شیوه ای علمی به منظور ارزشیابی و بررسی مالی یک سرمایه گذاری بر مبنای قیمت و ارزش است. تحلیل بنیادی با هدف یافتن ارزش …

فیلم آموزش تحلیل بنیادی سهام ، ترازنامه از علیرضا زارع

آموزش تحلیل بنیادی سهام ، ترازنامه از علیرضا زارع

آموزش تحلیل بنیادی سهام ، ترازنامه از علیرضا زارع با توجه به آن که بازار بورسی در حقیقت یک بازار علمی می باشد نیاز است که به منظور فعالیت در آن افراد از مطالعه کافی و قدرت تحلیل مورد نیاز برخوردار باشند. جهت بررسی وضعیت سرمایه گذاری دو راه کلی …

فیلم آموزش تحلیل بنیادی بازار جهانی ارز فارکس با دکتر ژند

فیلم آموزش تحلیل بنیادی بازار جهانی ارز فارکس با دکتر ژند

آموزش تحلیل بنیادی بازار جهانی ارز فارکس با دکتر ژند همان طور که خود نسبت به آن آگاه هستید این روزها یکی از بهترین راه ها با توجه به افزایش تورم برای افزایش دارایی، سرمایه گذاری در بورس می باشد. اما از طرفی لازمه ی تجربه یک سرمایه گذاری مطمئن …

فیلم آموزش تحلیل بنیادی بورس تهران با یوسف دهقانی

تحلیل بنیادی با یوسف دهقانی

آموزش تحلیل بنیادی بورس تهران با یوسف دهقانی براساس تورمی که روز به روز در حال افزایش است می توان گفت که بورس روشی مناسب به منظور افزایش دارایی به شمار می آید. اما در این بین موضوع تشخیص سهام خوب به منظور سرمایه گذاری مطمئن کار چندان ساده ای …

فیلم آموزش کامل تحلیل بنیادی بورس تهران با محمد قاسمی

فیلم آموزش کامل تحلیل بنیادی بورس تهران با محمد قاسمی

آموزش تحلیل بنیادی بورس تهران با محمد قاسمی پری کوفمن یکی از معروف ترین تحلیل گران و معامله گران امریکایی در یکی از سخنرانی های خود در سال 1966 در رابطه با تحلیل بازار سرمایه این گونه گفت: با در اختیار داشتن یک دقیقه زمان، روش پول در آوردن از …

فیلم آموزش تحلیل بنیادی بازار جهانی یا فارکس با بهزاد اقبالی

مفهوم تحلیل فاندامنتال جهانی یا فاندامنتال فارکس

فیلم آموزش تحلیل بنیادی جهانی یا فارکس با بهزاد اقبالی تحلیل بازار، در هر بازاری مهمترین بخش آن است. پیش بینی قیمت ها و تشخیص روندهای موجود در بازار، همان تحلیل بازار است. در یک بازار، همه به دنبال این هست که دریابند چه موقع خرید کنند و چه موقع …

کاربرد تحلیل بنیادی در بورس

اشتباهات رایج معامله گران بورس

سرمایه گذاری در بورس ، یکی از مهمترین راه های افزایش دارایی است. برای سرمایه گذاری در بورس باید درمورد روش های سرمایه گذاری ، ابزارها و بازارهای مختلف اطلاعات کافی بدست آورید. این اطلاعات باید بررسی شود تا وضعیت بازار و سهام موردارزیابی قرار گیرد. برای ارزیابی نیاز به …

۱۰ شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایه‌گذاران

10 شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایه‌گذاران

اصل “دانش قدرت است” تقریباً در هر جنبه‌ای از زندگی روزمره از جمله سرمایه گذاری در بازارهای مالی صدق می‌کند. در دنیای سرمایه‌گذاری آنلاین و کامپیوتر محور امروزی، داشتن اطلاعات مناسب مانند راننده‌ ماشین سرمایه‌گذاری خود بودن است، در حالی که نداشتن آن را میتوان به نشستن در ماشین سرمایه گذاری دیگر به عنوان یک مسافر تشبیه کرد. در حالی که روش‌های مختلفی برای ارزیابی ارزش و پتانسیل رشد یک سهام یا کوین وجود دارد، تحلیل بنیادی (فاندامنتال) یکی از بهترین راه‌ها برای کمک به شما برای ایجاد معیاری جهت سنجش عملکردتان در بازار سهام می‌باشد. بررسی شرایط به کمک تحلیل‌ها منجر به تصمیمات آگاهانه سرمایه گذاری می‌شود. در ادامه مهم‌ترین شاخص‌های تحلیل بنیادی را معرفی می‌کنیم.

درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتدایی‌ترین یا اساسی‌ترین سطح مالی آن است. هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورت‌های مالی، حاشیه سود و سایر شاخص‌های کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسب‌وکار و ارزش ذاتی سهام است. با رسیدن به پیش بینی تغییرات قیمت سهام در آینده، سرمایه گذاران آگاه می‌توانند بر این اساس از آنها سود ببرند. تحلیلگران بنیادی معتقدند که قیمت یک سهم یا کوین به تنهایی برای دستیابی دقیق به تمام اطلاعات موجود کافی نیست. به همین دلیل است که آنها معمولاً تحلیل‌های اقتصادی، صنعتی و شرکتی را مطالعه می‌کنند تا ارزش منصفانه فعلی را بدست آورند و ارزش آتی ارز دیجیتال و سهام مورد نظر خود را پیش‌بینی کنند.

 درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

اگر ارزش منصفانه و قیمت فعلی ارز دیجیتال یا سهام با هم برابر نباشد، انتظار می‌رود که قیمت بازار در نهایت به سمت ارزش منصفانه حرکت کند. آنها سپس از این اختلافات قیمتی استفاده کرده و از حرکات قیمت سود می‌برند. به عنوان مثال، اگر قیمت فعلی یک ارز دیجیتال در بازار بالاتر از ارزش منصفانه‌ی آن باشد، در این صورت ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته می‌شود که منجر به توصیه فروش می‌شود. از طرف دیگر اگر قیمت فعلی یکی از ارزهای دیجیتال در بازار کمتر از ارزش منصفانه‌ی آن باشد، انتظار می‌رود قیمت در نهایت افزایش یابد و بنابراین خرید آن در حال حاضر ایده خوبی به شمار می‌رود.

برترین شاخص‌های تحلیل فاندامنتال

همان طور که می‌دانید مدل‌های مختلفی برای انواع تحلیل بازار وجود دارد، در این بین پارامترهای تحلیل بنیادی زیادی هستند که می‌توان از آنها برای اطمینان از سلامت مالی یک پروژه استفاده کرد. محبوب ترین آنها حول محور رشد آتی، درآمد و ارزش بازار طراحی شده‌اند. درک این شاخص‌های کلیدی می‌تواند به شما در تصمیم گیری آگاهانه برای خرید یا فروش کمک کند.

درآمد به ازای هر سهم (EPS)

این شاخص بخشی از سود یک پروژه است که به هر سهم از سهام آن اختصاص می‌یابد و اساساً درآمد خالص نهایی است که بر اساس هر سهم تعیین می‌شود. افزایش EPS نشانه خوبی برای سرمایه گذاران است زیرا به این معنی است که ارزش سهام آنها احتمالاً بیشتر از موقعیت فعلی است. شما می‌توانید سود هر سهم یک شرکت را با تقسیم سود کل آن بر تعداد سهام موجود محاسبه کنید. به عنوان مثال اگر شرکت سود ۳۵۰ میلیون دلاری را گزارش کند و ۱۰۰ میلیون سهم وجود داشته باشد، EPS آن ۳.۵ دلار گزارش می‌شود.

نسبت قیمت به درآمد (P/E)

نسبت قیمت به درآمد، رابطه بین قیمت سهام یک شرکت و سود هر سهم آن را اندازه گیری می‌کند. این به سرمایه گذاران کمک می‌کند تا تعیین کنند که آیا قیمت این سهام نسبت به سایر سهام در همان بخش کمتر یا بیشتر از ارزش واقعی آن سهم است. از آنجایی که نسبت P/E نشان می‌دهد که بازار حاضر است برای یک سهام بر اساس درآمدهای گذشته یا آینده آن وضعیتی را در نظر بگیرد، سرمایه‌گذاران به سادگی نسبت P/E یک سهام را با رقبای آن و استانداردهای صنعت مقایسه می‌کنند. نسبت P/E کمتر به این معنی است که قیمت فعلی سهام نسبت به درآمد پایین است که برای سرمایه گذاران مطلوب است.

نسبت قیمت به درآمد (P/E)

نسبت قیمت به سود از تقسیم قیمت فعلی هر سهم بر سود شرکت به ازا هر سهم محاسبه می‌شود. به عنوان مثال اگر قیمت سهام شرکتی در حال حاضر به ازای هر سهم ۷۰ دلار با سود ۵ دلار به ازا هر سهم فروخته شود، نسبت P/E برابر با ۱۴ است (۷۰ دلار تقسیم بر ۵ دلار).

دو نوع اصلی نسبت PE وجود دارد. نسبت PE آینده نگر (یا پیشرو) و گذشته نگر (یا دنباله رو). تفاوت بین این دو مربوط به نوع درآمدی است که در محاسبه‌ی آنها استفاده می‌شود. اگر سود پیش‌بینی‌شده (آینده) یک ساله به عنوان مخرج در محاسبه استفاده شود، نتیجه یک نسبت PE آینده‌نگر است. در حالی که اگر از درآمدهای ۱۲ ماهه پایانی استفاده شود، در نتیجه نسبت PE گذشته نگر را محاسبه خواهید کرد.

رشد درآمد پیش بینی شده (PEG)

نسبت P/E یک شاخص تحلیل فاندامنتال یا بنیادی خوب است اما با در نظر گرفتن این واقعیت که شامل رشد درآمدهای آتی نمی‌شود، تا حدودی محدود است. PEG این را با پیش بینی نرخ رشد سود یک ساله سهام جبران می‌کند. تحلیلگران می‌توانند نرخ رشد آتی یک شرکت را با مشاهده نرخ رشد تاریخی آن تخمین بزنند. این روش تصویر کامل تری از ارزش گذاری سهام ارائه می‌دهد. برای محاسبه رشد سود پیش‌بینی شده، نسبت P/E را بر نرخ رشد ۱۲ ماهه شرکت تقسیم کنید. درصد در نرخ رشد در محاسبه حذف می‌شود.

به عنوان مثال، اگر نرخ رشد ۱۰٪ و نسبت PE ۱۵ باشد، فرمول PEG به شکل زیر است:

PEG = نسبت PE / رشد درآمد

PEG = 15 / 10 -> توجه کنید که چگونه ۱۰٪ به ۱۰ تبدیل می‌شود

PEG = 1.5

قاعده کلی این است که وقتی PEG سهام بالاتر از ۱ باشد، ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته می‌شود. در حالی که اگر زیر ۱ باشد، ارزش آن کمتر از میزان واقعی تلقی می‌شود.

جریان نقدی آزاد (FCF)

به عبارت ساده تر، جریان نقدی آزاد، وجه نقدی است که پس از پرداخت هزینه‌های عملیاتی و مخارج سرمایه‌ای یک شرکت باقی می‌ماند. پول نقد برای گسترش و بهبود یک تجارت بسیار مهم است. شرکت‌هایی با جریان نقدی آزاد بالا می‌توانند ارزش سهامداران را بهبود بخشند، نوآوری‌ کنند و بهتر از همتایان خود با نقدینگی کمتر از رکود جان سالم به در ببرند. بسیاری از سرمایه گذاران FCF را به عنوان یک شاخص اساسی می‌دانند زیرا نشان می‌دهد که آیا یک شرکت هنوز پول نقد کافی برای پاداش دادن به سهامداران خود از طریق سود سهام پس از عملیات تامین مالی و هزینه‌های سرمایه را دارد یا خیر.

FCF به عنوان جریان نقدی عملیاتی منهای مخارج سرمایه (CAPEX) همانطور که در صورت جریان نقدی ثبت می‌شود، به همان شکل محاسبه می‌شود. همچنین می‌توان از صورت سود و زیان به عنوان سود خالص عملیاتی پس از مالیات (NOPAT) به اضافه استهلاک، منهای سرمایه در گردش و مخارج سرمایه (CAPEX) استنباط کرد. عبارت و فرمول‌های زیر را بررسی کنید. ما FCF را برای شما محاسبه می‌کنیم:

NOPAT = EBIT مالیات –

NOPAT = 1105 – ۳۳۲ = ۷۷۴

FCF = NOPAT + استهلاک – ( CAPEX سرمایه در گردش و )

FCF = 774 + 50 – (۱۲۰ + ۳۰) = ۶۷۴

نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)

این نسبت همچنین به عنوان نسبت قیمت به حقوق صاحبان سهام نیز شناخته می‌شود. نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شاخص تحلیل بنیادی است که ارزش دفتری سهام را با ارزش بازار آن مقایسه می‌کند. P/B با نشان دادن تفاوت بین ارزش بازار سهام و ارزشی که شرکت در دفاتر مالی خود بیان کرده است، به سرمایه گذاران کمک می‌کند تا تعیین کنند که آیا ارزش سهام نسبت به ارزش دفتری آن کمتر است یا بیش از حد ارزش گذاری شده است که با تقسیم آخرین قیمت بسته شدن سهام بر ارزش دفتری هر سهم که در گزارش سالانه شرکت فهرست شده است، محاسبه می‌شود. ارزش دفتری به عنوان بهای تمام شده تمام دارایی‌ها منهای بدهی‌ها محاسبه می‌شود. اگر شرکت منحل شود، ارزش نظری آن شرکت بر اساس مفهوم ارزش دفتری محاسبه می‌شود.

نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)

با این حال، نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شرکت خاص به تنهایی مفید نیست. یک سرمایه گذار باید نسبت P/B یک شرکت را با سایر شرکت‌ها در همان بخش یا صنعت مقایسه کند. تنها در این صورت است که در تعیین اینکه کدام شرکت ممکن است نسبت به سایرین کمتر یا بیش از ارزش‌گذاری شده باشد مفید خواهد بود.

بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)

ROE یک نسبت سودآوری است که نشان دهنده نرخ بازدهی است که سهامدار برای بخشی از سرمایه گذاری خود در آن شرکت دریافت می‌کند. این نسبت اندازه گیری می‌کند که چگونه یک شرکت بازدهی مثبتی را برای سرمایه گذاری سهامداران خود ایجاد می‌کند. از آنجایی که سود محرک واقعی قیمت سهام است، تفکیک سود به دست آمده با حقوق صاحبان سهام در واقع یک شاخص بسیار خوب از سلامت مالی یک شرکت و ارزش منصفانه سهام آن است. شما می‌توانید بازده حقوق صاحبان سهام را با تقسیم سود خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. تجزیه و تحلیل DuPont با اضافه کردن چندین متغیر برای کمک به سرمایه گذاران برای درک بهتر سودآوری شرکت، محاسبه را بیشتر گسترش می‌دهد. این تحلیل به این مؤلفه‌های اصلی می‌پردازد:

ROA = درآمد خالص / دارایی‌ها، که آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال می‌توان آن‌ها را بیشتر به موارد زیر تقسیم کرد:

حاشیه سود = درآمد/درآمد خالص

نسبت گردش مالی = درآمد / دارایی

اهرم = دارایی / حقوق صاحبان سهام

فرمول گسترش یافته ROE هنگام انجام تجزیه و تحلیل DuPont به شکل زیر است:

ROE = حاشیه سود x نسبت گردش مالی x اهرم

ROE = درآمد خالص / درآمد x درآمد / دارایی x دارایی / حقوق صاحبان سهام

با استفاده از تجزیه و تحلیل DuPont، سرمایه گذار می‌تواند تعیین کند که چه چیزی باعث ROE می‌شود. به نظرشما آیا دلیل آن حاشیه سود بالا و یا نسبت گردش مالی بسیار سریع و یا اهرم بالاست؟

نسبت پرداخت سود سهام (DPR)

همانطور که می‌دانید شرکت‌ها بخشی از سود خود را به صورت سود سهام به سهامداران خود پرداخت می‌کنند. اما این نیز مهم است که بدانیم درآمد شرکت تا چه حد از پرداخت سود سهام حمایت می‌کند. این همان چیزی است که نسبت پرداخت سود سهام در مورد آن است. این فاکتور به شما می‌گوید که یک شرکت چه بخشی از درآمد خالص را به سهامداران خود باز می‌گرداند و همچنین چه مقدار را برای رشد، ذخیره نقدی و بازپرداخت بدهی کنار می‌گذارد. DPR با تقسیم کل مبلغ سود سهام بر درآمد خالص شرکت در همان دوره و معمولاً به صورت درصد سالانه محاسبه می‌شود.

نسبت پرداخت سود سهام (DPR)

نسبت قیمت به فروش (P/S)

نسبت قیمت به فروش یک شاخص تحلیل بنیادی است که می‌تواند با استفاده از ارزش بازار و درآمد شرکت به تعیین ارزش منصفانه سهام کمک کند. این نشان می‌دهد که بازار چقدر برای فروش شرکت ارزش قائل است که می‌تواند در ارزش‌گذاری سهام در حال رشدی که هنوز سودی به دست نیاورده‌اند یا به دلیل یک عقب‌گردی موقت، آن‌طور که انتظار می‌رود عمل نمی‌کنند، موثر باشد. فرمول P/S با تقسیم فروش هر سهم بر ارزش هر سهم محاسبه می‌شود. نسبت P/S پایین به عنوان نشانه خوبی از سوی سرمایه گذاران تلقی می‌شود. این معیار دیگری است که هنگام مقایسه شرکت‌ها در همان بخش یا صنعت نیز مفید است.

نسبت سود سهام

نسبت سود تقسیمی به میزان پرداختی یک شرکت در هر سال به عنوان سود سهام در نسبت با قیمت سهام آن می‌پردازد. این تخمینی از بازده سود سهام یک سرمایه گذاری است. با فرض اینکه هیچ تغییری در سود سهام وجود نداشته باشد، بازده دارای یک رابطه معکوس با قیمت سهام است. زمانی که قیمت سهام کاهش می یابد بازدهی افزایش می‌یابد و بالعکس. این برای سرمایه گذاران مهم است، زیرا به آنها می‌گوید که از هر دلاری که در سهام شرکت سرمایه گذاری کرده‌اند، چه میزان به آنها باز می‌گردد.

نسبت سود تقسیمی به درصد بیان می‌شود و از تقسیم سود سالانه هر سهم بر قیمت فعلی سهم محاسبه می‌شود. به عنوان مثال، ۲ شرکت (الف و ب) سالانه ۳ دلار سود به ازای هر سهم پرداخت می‌کنند. سهام شرکت الف به ازای هر سهم ۶۰ دلار معامله می‌شود، در حالی که سهام شرکت ب با ۳۰ دلار به ازای هر سهم معامله می‌شود. این بدان معنا است که بازده سود سهام شرکت الف ۵% (۶۰/۳ x 100) و بازده سود سهام شرکت ب ۱۰% (۳۰/۳ x 100) است. به‌عنوان یک سرمایه‌گذار، احتمالاً سهام شرکت ب را به سهام دیگر شرکت الف ترجیح می‌دهید، زیرا بازده سود بیشتری دارد.

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آخرین شاخص تحلیل بنیادی در این فهرست است و رابطه بین سرمایه استقراضی شرکت و سرمایه ارائه شده توسط سهامداران آن را اندازه گیری می‌کند. سرمایه گذاران می‌توانند از آن برای تعیین نحوه تامین مالی دارایی‌های شرکت استفاده کنند. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا اهرم مالی یک شرکت را ارزیابی کنند و نشان می‌دهد که در صورت مواجهه کسب ‌و کار با مشکلات مالی، چقدر حقوق صاحبان سهام می‌تواند تعهدات را برآورده کند.

شما می توانید نسبت را با تقسیم کل بدهی‌ها بر کل حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. ترازنامه تلفیقی را در زیر بررسی کنید که نشان می‌دهد شرکت اپل در مجموع ۲۴۱ میلیارد دلار بدهی (که با رنگ قرمز مشخص شده است) و کل حقوق صاحبان سهام ۱۳۴ میلیارد دلار (با رنگ سبز مشخص شده) ثبت کرده است.

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)

بر اساس این ارقام، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بصورت زیر محاسبه می‌شود:

$۲۴۱,۰۰۰,۰۰۰ ÷ $۱۳۴,۰۰۰,۰۰۰ = ۱.۸۰

نتیجه گیری

همه شاخص‌های تحلیل بنیادی که در بالا مورد بحث قرار گرفت، در نوع خود مهم هستند. در حالی که آنها می‌توانند به شما در تعیین ارزش و پتانسیل رشد یک سهام کمک کنند، مهم است که بدانید چندین عامل دیگر نیز بر قیمت سهام تأثیر می‌گذارند که اندازه گیری اکثر آنها چندان آسان نیست. به همین دلیل است که وقتی نوبت به ارزیابی سهام یک شرکت برای مقاصد سرمایه‌گذاری می‌شود، تحلیل فاندامنتال به بهترین وجه همراه با ابزارهای دیگر مانند تحلیل تکنیکال، اخبار اقتصاد کلان و داده‌های خاص صنعت استفاده می‌شود. این مسائل به شما کمک می‌کند تصویر واضح تری از آنچه که به عنوان یک سهام می‌خواهید در آن سرمایه گذاری کنید داشته باشید، در حالی که از شاخص‌ها به عنوان معیار برای اندازه گیری ارزش سرمایه گذاری‌های بالقوه استفاده می‌کنید.

تحلیل بنیادی چیست؟ تحلیل فاندامنتال در فارکس و بازارهای مالی

تحلیل بنیادین

در طول اردوی آموزشی خود و مطالعه مجموعه مقالات آموزش فارکس، احتمالا با گالیور، ارباب حلقه ها، میتی کومان و مبحث تحلیل بنیادی یا همان فاندامنتال برخورد داشتید.

یک دقیقه صبر کنید…

ما قبلاً در دروس ابتدایی یک تیزر تبلیغاتی از تحلیل فاندامنتال را به شما نشان دادیم! پس حالا بیایید به مبانی بپردازیم!

تحلیل فاندامنتال دقیقاً چیست و آیا استفاده از آن لازم است؟ خوب، تحلیل فاندامنتال یا بنیادی مطالعه اصول و مبادی بنیادین است!

آسان بود، نبود؟ آهان! گرفتم.

واقعیت را بگوییم جریان خیلی بیشتر و پیچیده تر از این حرفهاست.. خیلی خیلی پیچیده تر.

اگر شنیدید که مردم از فاند یا مباحث بنیادی صحبت می کنند، آنها واقعاً در مورد اصول بنیادین اقتصادی کشور میزبان ارز صحبت می کنند.

اصول بنیادین اقتصادی شامل مجموعه وسیعی از اطلاعات می شود – که به صورت گزارش های اقتصادی، سیاسی یا محیطی، داده ها، اطلاعیه ها و یا به صورت رویدادهای خبری انتشار می یابند.

حتی پایین آمدن رتبه اعتباری، در دسته داده های بنیادین قرار می گیرد و بعدها خواهید دید که دوستان “پیپ گیر” ما چگونه این خبر را تبدیل به یک فرصت کرده و با فروش روی EUR / USD سودی خوبی کرده اند.

تحلیل بنیادی استفاده و مطالعه این عوامل است.

تحلیل فاندامنتال مطالعه این است که منظر اقتصادی و مالی جهان و محیط اطراف ما چگونه است و تمرکز آن بر این است که چگونه عناصر کلان اقتصادی (مانند رشد اقتصادی، تورم، بیکاری) بر هر آنچه معامله می کنیم تأثیر گذار است.

آمار بنیادی و شکل های مختلف آن

تحلیل فاندامنتال شامل مطالعه روند های اقتصادی و رویدادهای ژئوپولیتیکی است که بر قیمت ارز تأثیر گذار است. به عبارت دیگر، تحلیل بنیادی، مطالعه اخبار مالی و آمار اقتصادی است.

آن دسته از آمار اقتصادی که رصد آنها مهم تر از سایرین است عبارتند از:

  • نرخ بهره
  • تورم
  • تولید ناخالص ملی (GDP)
  • آمار اشتغال

هنگامی که یک آمار اقتصادی منتشر می شود، تحلیل بنیادی یک دید کلی در اختیار ما می گذارد که قیمت در برابر یک رویداد اقتصادی خاص چگونه “باید” یا “ممکن” است واکنش نشان دهد.

داده های بنیادی در اشکال گوناگون نمود می یابند.

می تواند به شکل گزارشی باشد که توسط بانک فدرال رزرو در مورد فروش خانه های موجود در امریکا منتشر شده است. و یا می تواند با توجه به این احتمال که بانک مرکزی اروپا سیاست پولی خود را تغییر می دهد یا نمی دهد، خود را نشان دهد.

انتشار این آمار برای عموم مردم اغلب باعث تغییر فضای اقتصادی (یا بهتر بگوییم ذهنیت اقتصادی) شده و واکنش سرمایه گذاران و نوسان گیران را به دنبال دارد.

حتی مواردی وجود دارد که گزارش خاصی منتشر نمی شود، اما انتظار انتشار چنین گزارشی، خود نمونه دیگری از اصول بنیادین است.

گمانه زنی ها درباره افزایش نرخ بهره می تواند ساعت ها یا حتی چندین روز پیش از اعلام واقعی نرخ بهره مورد ارزیابی قرار گرفته و “سبک و سنگین شود”.

در حقیقت، بسیار دیده می شود که جفت ارزها لحظاتی پیش از اخبار مهم اقتصادی، گاهی تا حتی 100 پیپ جابجا می شوند، که آنها را تبدیل به فرصتی سودآور برای یک تریدر شجاع می سازد.

به همین دلیل است که بسیاری از معامله گران فارکس اغلب پیش از انتشار آمار و وقایع اقتصادی پشت سیستم بوده و آماده و هوشیار هستند و شما نیز باید چنین باشید!

به طور کلی، بخش عمده ای از داده های مورد استفاده در تحلیل فاندامنتال را آمار ها و شاخص های اقتصادی تشکیل می دهند. همچون به صدا درآمدن آژیر آتش بمحض کشف دود، شاخص های اقتصادی نیز یک دید کلی از سلامت اقتصاد کشور در اختیار ما می گذارند.

گرچه دانستن مقدار عددی یک شاخص مهم است، اما انتظار بازار از این مقدار نیز مهم است.

درک صحیح تأثیر حاصل از رقم واقعی نسبت به رقم پیش بینی شده مهمترین بخش کار است. باید به همگی این عوامل هنگام تصمیم گیری برای معامله توجه کرد.

نگران نباشید. ساده تر از آنچه فکر می کنید است و برای استنباط و درک آن نیاز نیست دانشمند هسته ای باشید.

پیشنهاد می کنم هر روز از صفحات تقویم اقتصادی بازدید کنید تا بتوانید در جریان انتشار اخبار اقتصادی آتی باشید.

تحلیل بنیادی ابزاری ارزشمند در ارزیابی شرایط آینده اقتصاد است، اما استفاده از آن برای پیش بینی جهت قیمت ارز چندان کارساز نیست.

این نوع تحلیل دارای مناطق خاکستری زیادی است. زیرا اطلاعات بنیادین که به صورت گزارش، آمار اقتصادی یا بیانیه تغییر سیاست های پولی منتشر می گردند در مقایسه با اندیکاتورها و شاخص های تکنیکالِ واقعی، ابهام بیشتری دارند.

تجزیه و تحلیل آمار اقتصادی انتشار یافته و گزارش داده های بنیادی معمولاً چیزی شبیه به این است:

“افزایش نرخ بهره با این مقدار درصد ممکن است باعث بالا رفتن یورو شود.”

“دلار آمریکا با عدد شاخص در فلان محدوده باید پایین رود.”

“اعتماد مصرف کننده 2 درصد نسبت به آخرین گزارش کاهش یافته است.”

آیا قطعیتی در تحلیل فاندامنتال وجود دارد؟

بازار تمایل دارد که بر اساس احساس مردم واکنش نشان دهد. این احساسات می تواند براساس واکنش آنها به گزارش های اقتصادی، یا براساس ارزیابی آنها از شرایط فعلی بازار باشد.

و همانطور که احتمالا حدس می زنید – هزاران هزار نفر، با احساسات و ایده های مختلف وجود دارند.

احتمالاً با خود می گویید: “پناه بر خدا پس هیچ قطعیتی در تحلیل فاندامنتال وجود ندارد!”

در واقع کاملا درست می گویید.

به هیچ وجه نمی توان بر اساس یک سری آمار جدید بنیادی، صد در صد دانست که جفت ارز به کجا خواهد رفت.

این بدین معنا نیست که تحلیل فاندامنتال را باید کنار گذاشت.

به دلیل حجم سنگین داده های بنیادین موجود، اکثر مردم به سختی می توانند همه آنها را کنار هم قرار دهند.

آنها یک گزارش خاص را درک می کنند، اما نمی توانند آن را در تصویر کلی اقتصادی قرار دهند. این کار به زمان و درک عمیق تری از داده ها نیاز دارد.

همچنین ، بیشتر داده های بنیادین فقط برای یک ارز گزارش می شوند، در حالیکه به داده های بنیادی برای ارز دیگر در یک جفت ارز نیز نیاز است تا بتوان آنها را قیاس کرد و تصویری دقیق بدست آورد.

همانطور که در ابتدای کار گفتیم، موضوع سر این است که یک ارز قوی با یک ارز ضعیف جفت شود.

تحلیل فاندامنتال بهتر است یا تحلیل تکنیکال ؟

در این مرحله، شما احتمالاً همچنان منتظر پاسخ به این سوال هستید: “آیا برای تبدیل شدن به یک تریدر موفق فارکس نیاز است که حتما از تحلیل بنیادی استفاده کنم؟”

کاملاً متوجهیم که هر جناح طرفداران و عاشقان خود را دارد.

به نظر می رسد تحلیل تکنیکال، روش ترجیحی معامله گران کوتاه مدت فارکس است که تمرکز اصلی آنان بر نمودار و قیمت است.

معامله گران میان مدت ​​و برخی از معامله گران بلند مدت علاوه بر آن دوست دارند روی تحلیل بنیادی نیز تمرکز کنند زیرا این امر به ارزش گذاری و قیمت گذاری ارز کمک می کند.

تحلیل فاندامتتال یا تحلیل تکنیکال

ما دوست داریم با گفتن اینکه باید از هر دو استفاده کنید کمی جالب تر شویم!

استراتژی های متمرکز بر تحلیل تکنیکال، هنگامی که یک رویداد کلیدی بنیادین رخ می دهد، چیزی جز نابودی حساب نیستند.

به همین ترتیب، معامله گران صرفا بنیادی فرصت های کوتاه مدتی را که الگو ها و آرایش های نموداری و سطوح تکنیکال نشان می دهند را از دست می دهند.

ترکیبی از تحلیل تکنیکال و بنیادی همه نقاط و زوایا را پوشش می دهد. شما از انتشار برنامه ریزی شده یک رویداد خبری اقتصادی آگاهی دارید، اما در کنار آن می توانید ابزارها و الگوهای تکنیکالی مختلف که بازیگران درشت بازار روی آنها تمرکز کرده اند را شناسایی و از آنها استفاده کنید.

در دروس بعدی چند مثال معاملاتی برای شما داریم که نشان می دهند چگونه ترکیب مناسب تحلیل بنیادی و تکنیکال منجر به سودهای کلان می گردد.

و در ادامه، در مورد عمده عوامل بینادی که ارزها را تحت تأثیر قرار می دهند بحث خواهیم کرد.

عواملی نظیر نرخ بهره، سیاست های پولی و گزارش های اقتصادی که تکان دهنده بازار هستند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا