تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟

خط روند در چارت قیمت
خط روند نمودار قیمت نشان دهنده و بیان کننده جهت و مسیر حرکت اخیر و جاری قیمت است.
روند قیمت همان افزایش یا کاهش قیمت در طول زمان است که به صورت پیوسته انجام گرفته باشد.
وقتی قیمت افزایش پیدا کند، قله و درههای جدید همواره بالاتر از قله و درههای قبل از خود ایجاد خواهند شد.
در چنین حالتی روند قیمت را یک روند افزایشی یا روندی صعودی میدانیم.
در حالت عکس نیز روند قیمت را روندی کاهشی مینامیم، هر گاه قیمت قله و درههای پایینتری ثبت نماید.
یعنی در روند نزولی، هر قله جدید از قله قبلی خود پایینتر و هر دره جدید نیز از دره قبلی خود پایینتر میباشد.
هر روند قیمت حالت سومی نیز دارد که در آن قلهها و درههای جدید تقریبا با قلهها و درههای قبلی یکسان هستند.
به این روند نیز که قله و دره پایین یا بالاتری ثبت نکند، روند خنثی گفته میشود.
وقتی یک روند در قیمت تشکیل میشود، فرصت خوبی داریم تا تصمیم به انجام معاملاتی مناسب بگیریم.
در راستای ورود یا خروج به بازار با سیگنالهای یک روند، باید تایید سایر سیگنالها را نیز همراه داشته باشیم.
یکی از این تاییدات بسیار ارزشمند برای تصمیمات ما، تایید روند توسط حجم معاملات است.
افزایش یا کاهش قیمت بهتر است با تایید افزایش یا کاهش حجم معاملات در نظر گرفته شود.
چون بدین ترتیب از طرز فکر سایر فعالان بازار در شرایط جاری نیز آگاهی پیدا میکنیم.
تا اینجا با روند و انواع سه گانه روندها آشنا شدیم، حال ببینیم خط روند چیست؟
خط روند چیست؟
خط روند نمودار قیمت از مفاهیم و ابزار مهم در تحلیل تکنیکال به حساب میآید.
در ابتدای این مطلب و در بیان انواع روند، به قلهها و درههای جدید قیمت اشاره کردیم.
در واقع خط روند خطی است که قلهها و درههای قیمت را به یکدیگر وصل میکند.
به این ترتیب خط روند صعودی از اتصال درههای قیمت به یکدیگر ایجاد میشود.
همچنین خط روند نزولی حاصل وصل شدن قلههای قیمت به هم میباشد.
چنانکه در تصویر قابل مشاهده است، خط روند صعودی و نزولی همیشه دارای شیب و زاویه هستند.
اما خط روند خنثی معمولا موازی با خط افق و یا دارای شیب بسیار ناچیز میباشد.
در واقع هر خط روند در نمودار قیمت، یک حمایت یا یک مقاومت برای قیمت محسوب میشود.
روند یا trend چیست؟
مقاله ای تهیه کردیم تا در مورد روند trend ،چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد صحبت کنیم ، به طور قطع روند یکی از اصول پایه ای بسیار مهم در تحلیل تکنیکال است به طوری که به جرئت میتوان گفت اگر آن قیمت نباشد ما از تحلیل عاجز میمانیم .
ابزارهای که در این رابطه ابداع شدند مانند خطوط حمایتی و مقاومتی ، میانگین های متحرک و… تا بتوانیم میزان اندازه گیری روند قیمت را بهتر ودقیقتر اندازه گیری کنیم .
در اکثر مقالات آموزشی خوانده ایم یا از اساتید شنیده ایم که ( در جهت روند معامله کنید) یا ( با روند جنگ نکنید) لذا بسیار مهم است تا زمانی را برای یادگیری ودرک کامل مبحث روند کنار بگذارید .
روند چیست
تعریف بسیار ساده و کلی ، به جهتی که حرکت قیمت را نشان میدهد روند میگویند .
یقینا تاکنون متوجه شدید که همیشه روندبصورت یک خط مستقیم حرکت نمیکند و در این بین شامل قله ها و دره هایی ایجاد میشود که شکل چارت ما را بصورت یک مدل زیگراگ در می آورد .
انواع روند
از انواع روندها میتوان به روندنزولی ، صعودی و خنثی اشاره کرد .
تعریف روندصعودی و نزولی بسیار ساده هست به موج های که قیمت سهم را افزایش میدهند و شامل قله های جدید و بالاتر از قله قبل خود میشوند روندصعودی نام دارد و موج هایی که سبب کاهش قیمت شده و دره های های جدید با کفی پایین تر از دره قبل خود دارد روندنزولی میگویند.
روندخنثی هم شامل موج هایی میشود که جهتی مستقیم دارد .
اما بیشتر معامله گران تازه کار این تصور را دارند که روندها دو دسته صعودی و نزولی بیشتر نیستند و همین اطلاعات ناقص باعث میشود که در تشخیص روندها اشتباه بسیاری کنند .
تشخیص روندها از اهمیت بالایی برخوردار میباشد تا حدی که در 25 تا 30 درصد مواقع روندها خنثی هستند .
روند خنثی زمانی صورت میگیرد که میزان خرید و فروش در جفت ارز و یا به طور کلی میزان عرضه و تقاضا یکسان است و بازار در یک خط افقی حرکت میکند که به بازار بدون روندهم شهرت دارد .
جالب اینجاست که ابزارهایی که برای تشخیص روندها ابداع شده اند در روندهای خنثی یا بازدهی کمی دارند و یا کلا نمیتوان از آنها استفاده کرد ، اصلا جای نگرانی نیست چون در بازارهای بدون روند اصلا نباید معامله کرد چرا که هیچ سیگنال معتبری را نمیتوانیم بدست بیاوریم.
در کل 3 انتخاب بیشتر برای معامله گر در بازارهای مالی وجود ندارد یا اینکه زمانی که بازار در حال رشد است پوزیشن خرید بگیرد و یا در زمان هایی که بازاردر حال افت هست پوزیشن فروش بگیرید و یا در زمان هایی که شاهده یک روند خنثی است فقط نظارگر بازار باشد و دست به معامله ای نزند.
چند دسته روند داریم
بصورت کلی روندها شامل 3 دسته میشوند
معامله گران بزرگ هرکدام یک نظریه در مورد مدت زمان دقیق این روندها مطرح کرده اند که از معتبرترین آنها میتوان به آقای داو اشاره کرد که مدت زمان روندهای بزرگ را یکسال ، روندهای متوسط را تا سه ماه و روندهای کوتاه را تا زیر 3 هفته تعیین کرده است .
روندبزرگ از روندهای متوسط و کوتاه مدت تشکیل شده و که در طول آن بارها قیمت اصلاح شده که مجدد همین روندهای تصحیح شده میتواند شامل روندهای کوتاه مدت دیگری باشد . قطعا برای معامله گرانی که در بلند مدت سرمایه گذاری میکنند روندهای کوتاه بی اهمیت هستند ولی برای کسانی که در بازارهای باینری آپشن همانند الیمپ ترید olymp trade به فعالیت مشغول هستند همین روندهای کوتاه ، رونداصلی آنها میباشد که باید مورد تحلیل قرار گیرد.
چگونه اعتبار یک خط روند، را بسنجیم
یکی دیگراز مواردی که باید در نظر داشته باشید اعتبار سنجی خطوط رونداست که در زیر به مهمترین آنها خواهیم پرداخت.
تعداد برخورد قیمت با خط روند.
هر چه برخورد های قیمت با خط روند بیشتر باشد ، آن خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.
مقدار شیب
هر چقدر شیب خط روند بیشتر باشد آن خط از اعتبار کمتری برخوردار است به این دلیل که هر لحظه امکان شکسته شدن خط وجود دارد ، شیب 45 درجه خط رونداز موارد معتبر میباشد.
مدت زمان
خط روندی که ترسیم میکنیم هر چه طولانی مدت تر باشد از اعتبار بیشتری برخوردار است ، بطور مثال خط روند سه ماهه از خط روند3 هفته ای اعتبار بیشتری خواهد داشت به این دلیل که مدت زمان بیشتری از سهم را پوشش داده .
بازار سرمایه در استانه تحلیل رفتن است؟/ روند بورس مثبت خواهد شد؟
به تعریف عمومی در صورتی که شرکتهای بورسی رشد و توسعه پیدا نکنند و از طرف دیگر کوچک شوند به این معنا است که در حال تحلیل رفتن هستند و ورشکستگی نیز حالت حاد آن است.
نگارعلی_ این روزها روند قیمتها در بازار های مالی صعودی شده است به طوری که نرخ دلار در بازار آزاد به ۳۳ هزار تومان نزدیک شده است و قیمت هر قطعه سکه نیز از ۱۵ میلیون تومان گذشته است و در بازار خودرو و مسکن نیز روند قیمتها برای هفته ها صعودی بوده است.
با وجود روند صعودی بازارهای مالی در هفته ها و ماههای اخیر اما روند قیمتسهامها در بازار سرمایه کماکان منفی است و این بازار در حال سپری کردن روزهای سرخ یکی پس از دیگری است.
نرخ تورم عامل محرک بازار سرمایه
با توجه به منفی بودن نرخ سرمایه گذاری ثابت برای ده سال و عدم راه افتادن خط تولید جدید در شرکتها و همچنین بازسازی خطوط تولیدی قدیمی، شرکتها از رشد و توسعه بازماندهاند و در نتیجه رشدی صورت نمیگیرد تا به واسطه آن ارزندگی سهامی افزایش یابد و در نتیجه تنها تورم است که بازار سرمایه و قیمت سهام را در کشور ما جابهجا می کند.
تجربه تلخ مردم در از دست دادن سرمایههای خود در سالهای گذشته و از طرف دیگر بازدهی بالای دارایی های مشهود مانند خودرو، مسکن، طلا و سکه بدون خطر از دست دادن سرمایه، تقاضا برای خرید سهام را این روزها در بازار سرمایه کاهش داده است و در نتیجه این بازار از سایر بازارهای مالی عقب مانده است.
اقتصاد ایران در پرتگاه ورشکستگی؟
میثم رادپور، کارشناس بازار سرمایه، در گفت و گو با خبرنگار خبرآنلاین و در پاسخ به این پرسش که آیا شرکتهای بورسی در حال ورشکستگی هستند یا خیر؛ گفت: در صورتی که شرکتهای بورسی رشد و توسعه پیدا نکنند و از طرف دیگر کوچک شوند به این معنا است که در حال تحلیل رفتن هستند و ورشکستگی نیز حالت حاد آن است.
وی در ادامه افزود: ورشکستگی به این معنا است که شرکت به مرور زمان درآمدش کم میشود و دیگر نخواهد توانست پاسخ بدهکاران را نیز بدهد و به زبان عامه مردم شرکت در حال آب رفتن است و به تعبیر دیگر زمانی که شما میبینید سهام شرکتی در چنین حالتی در حال رشد کردن است آنچه این اتفاق را رقم میزند تورم است و در اثر رشد واقعی اتفاق نیافتاده است.
رادپور در ادامه افزود: اگر ورشکستگی را به این منظور بگیریم که شرکت نتواند به تعهدات خود عمل کنند علی الخصوص تعهدات طلبکاران و تامین کنندگان مواد اولیه و حتی مشتریان بله این امکان وجود دارد که شرکتهای بورسی ما به سمت ورشکستگی حرکت کنند. مشخصا چنین شرکتی که نتواند بدهی خود را پرداخت کند و رشد کند نسبت پوشش نرخ بهره آن پایین خواهد آمد و پایین آمدن این نسبت به عملکرد مالی این شرکت برمیگردد و در شرکتهای ما به طور متوسط عنصر رشد کم رنگ شده است و نه تنها کم رنگ شده است بلکه منفی نیز شده است و این شرکتها به لحاظ توانمندی مالی در حال تضعیف هستند و به سمت ورشکستگی حرکت می کنند.
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه افزود: از طرف دیگر ممکن است ما در محیطی قرار بگیریم که خیلی وام گرفتن جذاب باشد و شرکتها ریسک مالی خود را به شدت بالا خواهند برد و همین عامل نیز احتمال وقوع ورشکستگی را بالا میبرد و حتی این اتفاق در شرکتهای خوب نیز احتمال رخ دادن دارد.
شاخص کل بورس مثبت خواهد شد؟
میثم رادپور در ادامه افزود: به هر حال با وجود تورمی که داریم بازار سرمایه رشد عقب مانده خود را جبران خواهد کرد اما در این مسیر آنقدر که تقاضا مهم است ارزندگی اجناس مهم نیست. فاکتور تورم ارزش دارایی های مالی را علاوه بر دارایی های مشهود بالا خواهد برد و قیمت ذاتی اسمی آنها را رشد خواهد داد اما در حال حاضر در بازار سرمایه تقاضایی نیست که این رشد را مشهود کند و اگر اعتمادی که مردم ما به دارایی های مشهود داشتند به بورس داشتند در همین لحظه شاخص کل بورس ما به شدت رشد میکرد.
حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک در تحلیل تکنیکال
توجه به خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال اهمیت بسیار زیادی در بورس دارد. این خطوط ارائه دهنده نقاط اتصال مهمی هستند که در آنها نیروهای عرضه و تقاضا به هم میرسند. حمایت ها و مقاومت ها به دو دسته داینامیک (Dynamics) و استاتیک (Static) تقسیم می شوند که در این مقاله به توضیح آن ها خواهیم پرداخت.
محتوی این مقاله توسط گروه آموزش کالج تی بورس تهیه گردیده است و برای علاقه مندان به آموزش ارز دیجیتال ، پروتیم آکادمی آینده آنرا بازنویسی و بازنشر نموده است .
تاثیر عرضه و تقاضا بر شکل گیری مقاومت و حمایت
فرق چندانی نمی کند که تحلیلگری تازه کار یا حرفه ای در بورس باشید. تعیین سطوح حمایت و مقاومت جزو ابتدایی ترین و در عین حال مهم ترین مباحث تحلیل تکنیکال .technical analysis در دوره آموزش ارز دیجیتال است. در بازارهای اقتصادی و مالی ، قیمت ها توسط عرضه و تقاضا هدایت می شوند . عرضه با کاهش قیمت ها، فروشندگان و فروش هم ردیف است؛ تقاضا، با افزایش قیمت ها، خریداران و خرید هم ردیف است. هرگاه تقاضا افزایش یابد قیمت ها بالا می روند و هر گاه عرضه افزایش یابد قیمت ها پائین می آیند.
محدوده حمایتی محدوده تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ ای در نمودار قیمتی است که در آن خریدار به صورت پرقدرت ظاهر می شود و فروشنده نیز ضعیف می شود. در محدوده حمایت، تقاضا برای سهم افزایش می یابد و از کاهش بیشتر قیمت سهم جلوگیری می شود.
محدوده مقاومتی محدوده ای در نمودار قیمتی است که برعکس محدوده ی حمایتی فروشنده به صورت پرقدرت ظاهر می شود و همگام با آن ضعف خریدار در سهم وجود دارد. اعتقاد براین است که در این هنگام به دلیل افزایش عرضه ها و عدم تقاضای قوی در بازار قیمت سهم کاهش می یابد و روند افزایش قیمت متوقف می شود. به طور کلی سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال دارای دو جنس استاتیک و داینامیک است.
حمایت و مقاومت استاتیک
به سطوحی گفته می شود که در هر شرایطی مقدار ریالی آن ثابت بوده و وابسته به زمان نیست به بیان دیگر سطوح استاتیک سطوحی هستند که در زمان های گذشته اتفاق افتاده اند و دارای سابقه تاریخی هستند.
ساده ترین حالت حمایت و مقاومت استاتیک، همان حالت افقی آنهاست که خط مقاومت مماس بر بالاترین قیمت کندل پیوت سقف (نقطه ای که جهت حرکت قیمت از صعودی به نزولی تغییر می کند) و خط حمایت مماس بر پایین ترین قیمت کندل پیوت کف (نقطه ای که جهت حرکت قیمت از نزولی به صعودی تغیییر می کند) است. لازم به ذکر است در رسم حمایت و مقاومت سایه ها (shadow) را نیز لحاظ می کنیم.
حمایت و مقاومت داینامیک
به سطوحی گفته می شود که در زمان های مختلف تغییر می کند. به بیان دیگر سطوح داینامیک سطوحی هستند که در زمان های گذشته اتفاق نیفتاده اند و دارای سابقه تاریخی نیستند پس باتوجه به شرایط مختلف مقدار ریالی آنها متفاوت است. به عنوان مثال تصویر زیر یک روند صعودی را نشان می دهد. که مقاومت ها در قالب کانال صعودی نمایش داده شده اند. مشاهده می شود این اعداد فقط یک بار تکرار شده اند به همین دلیل به این سطوح داینامیک می گویند.
حمایت داینامیک را نشان می دهد که در قالب یک کانال صعودی مشخص گردیده است. و تفاوت های حمایت داینامیک و استاتیک را بیشتر ملموس می کند.
طریقهی رسم مقاومت داینامیک به این شکل است. که سقف های قیمتی را به هم وصل می کنیم و برای رسم آن همین عمل را با متصل کردن کف های قیمتی انجام می دهیم. لازم به ذکر است حمایت های روند صعودی و مقاومت های روند نزولی از اعتبار کمتری برخوردارند.
تفاوت حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک در تحلیل تکنیکال
مقوله زمان در این موضوع اهمیت بسیار زیادی دارد. حمایت و مقاومت استاتیک ثابت بوده و در طول زمان همواره مقدار ثابتی است. اما حالت داینامیک آن با توجه به زمان و شرایط مختلف مقادیر متفاوتی را نشان میدهد. حمایت و مقاومت تاریخی و افقی از مصادیق استاتیک هستند. حمایت و مقاومت خطوط روند از نوع داینامیک هستند.
نتیجه گیری
تشخیص سطوح کلیدی حمایت و مقاومت یک جزء اساسی موفقیت در بازار سرمایه است. اگرچه گاهی اوقات تعیین خطوط دقیق حمایت و مقاومت مشکل است. اما با استفاده از آنها توانایی تحلیل و پیشبینی به شدت بهبود مییابد. اگر قیمت یک ارز دیجیتال به یک سطح مهم نزدیک شود. باید آنرا به عنوان یک هشدار برای تغییر روند تلقی نمود. شکسته شدن یک سطح حمایت و مقاومت نشانهی تغییر رابطهی بین عرضه و تقاضا است.
یکی از قویترین استراتژی های معاملاتی خرید. خرید در سطوح بالایی است. روشی که مورد استفاده و تاکید بزرگان بازار سرمایه همچون نیکلاس دارواس، ویلیام اونیل و… است. طبق این استراتژی هنگامی که سهم از گذشتهی قیمتی خود عبور میکند. میتوان صعودهای خوبی را برای سهم مورد نظر پیش بینی کرد. به عبارت دیگر عبور از خط مقاومت و غلبهی تقاضا بر عرضه در این نقطهی مهم، نوید آیندهای روشن خواهد بود.
اصل بادبزن و خطوط روندی چیست؟ – آموزش و تحلیل تکنیکال
این قانون کاربرد دیگری از خطوط روند را به ما نشان میدهد. گاهی بعد از شکسته شدن خط روند صعودی، قیمت قبل از شروع موج بازگشتی به سمت خط روند که حالا به یک مقاومت تبدیل شده مقداری کاهش مییابد.
به شکل بالا دقت کنید. این شکل مثالی از اصل بادبزن است. با توجه به شکل بالا این نتیجه حاصل میشود که شکسته شدن سومین خط روند اخطار برگشت روند را میدهد. توجه کنیدکه خطوط روند شکسته شده 1 و 2 تبدیل به خط مقاومت شدهاند.
همینطور که در شکل بالا میبینید ، شکسته شدن سومین خط روند اخطار برگشت روند به روند صعودی را میدهد. خط شکسته شده 1 و 2 مانند خط حمایت عمل میکنند. خطوط بادبزن درمیان موجهای صعودی متوالی رسم شده است. شکسته شدن خط سوم بادبزن نشاندهنده شروع روند صعودی است.
شکسته شدن سومین خط روند معمولا بیانگر این است که قیمت به پایینترین حد خود رسیده است. همانطور که در شکل بالا مشاهده میکنید ، شکسته شدن سومین خط روند شروع روند صعودی تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ جدیدی را اعلام میکند. در اشکال بالا ملاحظه کردید که چطور خط روندهای شکسته شده قبلی تبدیل به خط حمایت یا مقاومت شدند. عبارت «اصل بادبزن» از شکل ظاهری این خطوط که به تدریج با باز شدن خود شکل یک بادبزن را تداعی میکنند گرفته شده است.
نکته ی مهمی که باید به خاطر داشت این است که سومین خط روند همیشه حامل اخطار قوی در مورد بازگشت روند میباشد.
اهمیت عدد سه در اصل بادبزن
همانند اهمیت خط سوم در اصل بادبزن جالب است که بدانید عدد سه در مباحث تکنیکال به کرات ظاهر میشود و در روشهای تحلیلی نقش بسیار مهمی دارد. بهعنوان مثال اصل بادبزن از سه خط روند تشکیل شده است. بازارهای بزرگ افزایشی و کاهشی معمولاًسه مرحله دارند (بر طبق نظریه ی داو و نظریه ی موجهای الیوت) ، اکثر الگوهای بازگشتی روند معروف مانند سقف سه قلوو و سر و شانه سه موج مهم صعودی دارند . حجم معاملات بازار به سه دسته زیاد، متوسط و کم تقسیم میشود و همچنین روند قیمت از سه حالت صعودی، نزولی و خنثی پیروی می کند. در میان الگوهای دنبالهدار شناخته شده سه نوع مثلث متقارن و کاهشی یا افزایشی وجود دارد. بنا به دلایل گوناگون عدد سه نقش بسیار مهمی را در تمام زمینههای تحلیل تکنیکال بازی میکند.
شیب نسبی خط روند
شیب نسبی روند مطلب بسیارمهمی است. به طور کلی اکثر خط روندهای مهم صعودی تمایل به حرکت در نزدیکی شیب 45 درجه دارند. برخی از چارتیستها ابتدا یک خط با زاویه ی 45 درجه را که از نقاط مهم و حساس می گذرد رسم میکنند و بهعنوان خط روند اصلی استفاده میکنند. خط 45 درجه یکی از تکنیکهای مورد علاقه W.D.GANN بوده است. این خط بازتاب وضعیت صعودی یا نزولی قیمت در حالتی که قیمت و زمان به تعادل کامل رسیده باشند ، میباشد. اگر خط روند شیب تندی داشته باشند معمولاًبیانگر شتاب زیاد در افزایش قیمت است و اغلب این شیب قابل اطمینان و پایدار نیست. شکسته شدن این خط شاید فقط عکس العمل بازگشتی قیمت در جهت پایدار کردن شیب خود و نزدیک شدن به شیب 45 درجه باشد. اگر خط روند شیب کمی داشته باشد احتمالاً روند صعودی آن ضعیف بوده و روند مطمئن و مستحکمی نمیباشد.
به شکل بالا توجه کنید . اکثر خطوط روند معتبر دارای شیب 45 درجه هستند (خط 2). اگر خط بسیار شیبدار باشد (خط 1) معمولاً بیانگر این است که این صعود چندان پایدار نخواهد بود. اگر خط روندی تقریباً صاف باشد (خط 3) نشان میدهد که روند صعودی بسیار ضعیف و مشکوک است. بسیاری از تحلیلگران خط 45 درجه را از نقاط سقف و کف قبلی مشخص میکنند و بهعنوان خط روند اصلی به کار میبرند.
چگونگی تنظیم خطوط روند
گاهی لازم است تا خطوط روند را متناسب با روندهای کند یا روندهای پرشتاب تنظیم کنیم. برای مثال همان طور که در مطلب قبلی گفته شده اگر خط روند قبلی شکسته شود شاید لازم باشد تا خط روند جدید با شیب کمتری رسم گردد و اگر روند اصلی بسیار مستقیم یا کم شیب بود، ممکن است لازم باشد تا خط روند با شیب تندتری رسم کنیم.
شکل بالا مثالی از خط روند با شیب تند (خط 1) است. خط روند اصلی شیب تندی دارد. اغلب موارد شکسته شدن چنین خط روندی باعث ایجاد خط روند جدیدی با شیب کندتر میشود که روند صعودی مربوط بهآن استحکام و دوام بیشتری دارد (خط 2). شکل بالا نشان دهنده ی وضعیتی است که به علت شکسته شدن خط روند شیبدار (خط 1) لازم است که خط روندی با شیب ملایمتر رسم کنیم، مانند (خط 2). اما برعکس موضوع مطرح شده نیز وجود دارد. در این حالت خط روند اصلی بسیار کند و کم شیب است و باید مجدداً با شیب تندتری رسم گردد. روند شتابدار صعودی به خط روند با شیب تندتری نیاز دارد. خط روندی که فاصله ی چشمگیری از عملکرد قیمت داشته باشد برای پیگیری روند چندان مناسب نیست.
چند نکته مهم
در هنگام وقوع روند پر شتاب بعضی اوقات لازم است خطوط روند متعددی که شیبشان به تدریج افزایش مییابد رسم شود. بنا به تجربیات تحلیلگران هر چند که رسم خطوط روند جدید لازم است ولی بهتر است که در این موارد از اندیکاتوری به نام میاگین متحرک استفاده کنیم که عملکرد آن همانند خط روند میباشد. یکی از دستاوردهای استفاده از اندیکاتورهای مختلف در تحلیل تکنیکال این است که میتوانیم مناسبترین آنها را بسته به شرایط انتخاب کنیم.
در صورتی که یک تحلیلگر تکنیکال به ابزارهای گوناگون مسلح باشد میتواند در هر وضعیت سریعاً ابزار خود را عوض کرده و آن را که متناسب با شرایط، بهتر عمل میکند انتخاب کند. به طور مثال روند پرشتاب یکی از حالتهایی است که در آن میانگین متحرک بهتر از داشتن مجموعهای از خطوط روند جدید عمل میکند. پس توجه داشته باشید که پیگیری این روش ها و استراتژی ها کاملا ضروری است و این موضوع که فلان تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ استراتژی به کار نمی آید و فقط باید از فلان استراتژی استفاده کرد امری اشتباه است. امید است که شما تحلیلگران عزیز با دانش به روز و کامل سود های فراوانی را در این عرصه کسب کنید.