انواع کندل ها

کندل دوجی چیست؟ نگاهی بر انواع کندل های دوجی
قبل از هر چیزی برای معرفی آنکه کندل دوجی چیست توضیح مختصری درباره ی کندل استیک ها به شما میدهیم تا بتوانیم نگاه بهتری به کندل دوجی بی اندازیم.
انواع نمودارهایی که برای تحلیل روندهای قیمت و حجم معاملات انجام شده استفاده میشود عبارتند از:
سابقه نمودار شمعی به سال ۱۶۰۰ میلادی باز میگردد که برنج کاران ژاپنی برای پیش بینی قیمت برنج مورد استفاده قرار دادند و بعدها در سال ۱۹۹۰ در غرب استیو نیسون الگوهای کندل استیک را مطرح کرد.
اجزای اصلی کندل
هر کندل (شمع) از ۴ جزء اصلی تشکیل شده است:
- بالاترین قیمتی که سهم در بازه زمانی مشخص مورد معامله قرار گرفته است (High)
- پایین ترین قیمتی که سهم در بازه زمانی مشخص مورد معامله قرار گرفته است (Low)
- قیمت آغازین معامله سهم (باز شدن (Open))
- قیمت آخرین معامله سهم (بسته شدن(Close))
فاصله قیمت باز تا بسته، بدنه اصلی کندل را تشکیل میدهد و فاصله بدنه تا بالاترین قیمت را سایه بالایی و فاصله بدنه تا پایین ترین قیمت را سایه پایینی کندل مینامند.
بررسی کندل ها در چه تایم فریمی بهتر است؟
اساس روانشناسی بازار همان بدنه اصلی کندل میباشد همچنین بررسی کندلها زیر یک ساعت بی مفهوم است چرا که زمان کافی برای شکل گیری شخصیت آن وجود ندارد، لذا کندل ها را در تایم فریم یک ساعت به بالا بررسی میکنند.
باید دقت داشت که برای تحلیل، تنها از یک کندل استفاده نمیشود بلکه کندلهای قبل و بعد نیز باید تایید کننده الگو باشند و همچنین اغلب کندل ها همراه با سایر ابزارهای تحلیلی همانند خطوط روند و حمایت و مقاومت استفاده میشوند.
اگر قیمت باز شدن سهم بیشتر و بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد، کندل مربوط به آن را با رنگ سبز یا سفید یا تو خالی نشان میدهند که نشان دهنده قدرت بیشتر خرید و نشان از صعودی بودن قیمت سهم است.
اگر قیمت باز شدن سهم کمتر و پایین تر از قیمت بسته شدن آن باشد، کندل مربوط به آن را با رنگ قرمز یا مشکی و یا توپر نشان میدهند که نشان قدرت بیشتر فروش و نشان از نزولی بودن قیمت سهم است.
کندل دوجی
کندلی که قیمت باز و بسته شدن سهم یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر باشد.
اغلب کندل دوجی به معنای خستگی در بازار و عدم پیروزی خریداران و فروشندگان بر یکدیگر است و حالت انتظار را برای معامله کنندگان سهم به وجود میآورد.
کندل بعد از دوجی یا سایر ابزارهای تکنیکال جهت روند سهم را مشخص مینمایند و تصمیم درست را به معامله گران نشان میدهند.
انواع کندل دوجی
پرتکرارترین کندلهای دوجی که در نمودارهای قیمت سهم ها ظاهر میشوند در سه دسته عمده جای دارند:
- دوجی پایه بلند (Long leg Doji)
- دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji)
- دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji)
دوجی پایه بلند
در این کندل که قیمت باز و بسته شدن سهم یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر است، سایههای بالایی و پایینی بسیار بلندی شکل میگیرد.
به این معنا که در محدودههایی از زمان فشار تقاضا باعث شده که قیمت تا حد زیادی بالا برود و در محدودههایی از زمان نیز فشار بالای عرضه قیمت را تا حدود زیادی پایین برده است.
این امر نوسان زیاد بازار را نشان میدهد و باعث عدم قطعیت در معاملات سهم میشود. به همین دلیل سهم نیاز به استراحت خواهد داشت و احتمالا در بازار روند دار بعد از ظهور کندل دوجی پایه بلند، برای مدتی بازار سهم در محدوده همان دوجی پایه بلند نوسان ریز خواهد داشت و به اصطلاح رنج میشود.
دوجی سنجاقک
در دوجی سنجاقک قیمت باز و بسته شدن سهم و بالاترین قیمت سهم یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر است و سایه پایینی بلندی در کندل شکل میگیرد.
یعنی سهم در بالاترین قیمت شروع به معامله میکند اما فشار عرضه قیمت را تا حدود زیادی کاهش میدهد اما دوباره فشار تقاضا و خرید باعث بالا رفتن قیمت سهم تا بالاترین قیمت معامله شده میشود و در همان قیمت نیز بسته میشود.
میتوان گفت این کندل نشان از پیروزی تقاضا و روند رو به رشد قیمت سهم دارد.
به همین دلیل زمانی که دوجی سنجاقک در انواع کندل ها انتهای روند نزولی و در ناحیه حمایتی سهم شکل بگیرد میتواند نشان از شروع روند صعودی در سهم باشد .
نقطه مناسبی برای ورود و خرید سهم است به شرط آنکه کندل بعدی بالاتر از دوجی سنجاقک باشد و شروع روند صعودی را تأیید کند.
دوجی سنگ قبر
در دوجی سنگ قبر قیمت باز و بسته شدن و پایین ترین قیمت معامله یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر است.
به این معنا که سهم در قیمت پایین آغاز به معامله کرده است اما فشار تقاضا و خرید خریداران قیمت را بالا برده است اما دوباره فشار عرضه فروشندگان باعث کاهش قیمت سهم شده و در همان پایین ترین قیمت بسته شده است.
کندل دوجی سنگ قبر نشان از روند رو به کاهش قیمت سهم دارد.
ظهور دوجی سنگ قبر در انتهای روند صعودی و در ناحیه مقاومتی سهم، نشان دهنده ی آغاز روند نزولی است به شرط آنکه کندل بعدی پایین تر از کندل سنگ قبر شکل گیرد و تأیید کننده آغاز روند نزولی باشد.
چرا کندل دوجی پایه بلند تشکیل میشود؟
زمانی که قیمت در یک روند قوی صعودی یا نزولی قرار دارد، دوجی پایه بلند یک نشانه است. تشکیل این دوجی نشان میدهد فشار عرضه و تقاضا نزدیک به حالت تساوی قرار دارند و امکان برگشت روند وجود دارد.
این تساوی و بیتصمیمی به این علت است که قیمت هیچ فشاری از سمت روند قبلی خود دریافت نمیکند و احساسات روانی بازار در حال تغییر است.
در یک روند صعودی، فشار خرید بیشتر از فروش است، پس قیمت باز شدن کندل بعدی پایینتر از قیمت بسته شدن آن است. اما با شکلگیری دوجی پایه بلند، جنگ ناتمام بین خریداران و فروشندگان در حال پایان است.
روندی که قبلا خریداران کنترل بازار را در آن به دست داشتند، اکنون به یک حالت برابری فشار عرضه و تقاضا رسیده است.
پس قیمت در کندل دوجی پایه بلند پس از باز شدن به سمت بالا حرکت میکند، اما فشار فروش اجازه بسته شدن در همان قیمت را نمیدهد و ریزش آن تا قیمت شروع بازار ادامه دارد و در نهایت در همان قیمت آغازین بسته میشود.
کارایی دوجی پایه بلند در روندهای صعودی بهتر عمل میکند و احتمال برگشت روند را به همراه دارد.
محدودیتهای الگوی کندل دوجی
الگوهای کندل دوجی نشانگرهایی خنثی هستند که اطلاعات کمی را دربارۀ بازار به ما میدهند. علاوه بر این دوجیها الگوهایی معمول در بازار محسوب نمیشوند.
بههمین دلیل، ابزاری قابل اعتنا برای تشخیص نکات مهم قیمتی مانند بازگشتهای قیمتی محسوب نمیشوند.
همواره نمیتوان در زمان تشکیل این الگوها به آنها اعتماد نمود. زیرا هیچ تضمینی در مورد بازگشت قیمتی و یا ادامهٔ قیمت در روند سابق خود به معاملهگر نمیدهند.
به همین سبب نباید بهتنهایی به این الگوهای نموداری جهت بررسی و آنالیز بازار تکیه نمود.
اندازهٔ سایز سایههای کندل دوجی در کنار کندلهای تأییدیه آن میتواند بهعنوان یک نقطهٔ ورود به بازار در نظر گرفته شوند.
به این معنی است که معاملهگران نیاز به پیدا کردن مکانی دیگر برای قرار دادن دستور استاپ حفاظتی خود خواهند داشت، یا اینکه آنها نیاز به دست کشیدن از این معامله خواهند داشت
زیرا که قرار دادن یک دستور استاپ حفاظتی بسیار بزرگ و یا بسیار کوچک ممکن است باعث ضرر دیدن آنها در معامله شود. البته امکان سود نیز وجود دارد.
تمامی این موارد بستگی به ریسکپذیری معاملهگر و میزان سود به زیان او خواهد داشت. پیشبینی میزان سود دریافتی و یا میزان پتانسیل سود در معاملاتی که بر پایهٔ الگوهای کندلی دوجی انجام میشود نیز سخت میباشد.
زیرا این الگوهای کندلی به ما هیچگونه هدف قیمتی (Target Price) را ارائه نمیدهند. بنابراین، استفاده از دیگر ابزارها و تکنیکها مانند الگوهای کندلی دیگر، اندیکاتورها (Indicators) و یا دیگر استراتژیهای معاملاتی برای در نظر گرفتن محلهای ورود و خروج از معامله لازم و ضروری میباشد.
چه زمانی کندل دوجی اتفاق میافتد؟
پس از یک روند طولانی صعودی، ظهور کندل استیک دوجی میتواند یک نشانه اخطار باشد که روند به قله رسیده یا نزدیک به اتمام قرار دارد.
دوجیها نباید به صورت مکانیکی ارزیابی شوند، هرچند که پس از یک روند قوی، اغلب یک نشانه بزرگ برای برگشت هستند.
همیشه برای تشخیص کندل دوجی، اجازه دهید بهطور کامل تشکیل شود تا بتوانید رفتار مناسب را در مقابل آن انجام دهید. اینکه چقدر برای اخطار تغییر روند باید صبر کرد بستگی به نسبت ریسک به بازدهی معامله دارد.
اگر فردی محافظهکار هستید، پس از وقوع یک کندل دوجی به خصوص در روند صعودی باید صبر بیشتری برای تایید تغییر روند داشته باشید تا ریسک کمتری را متحمل شوید.
براساس تئوری حراج، دوجی نشاندهنده نوعی بیتصمیمی بین خریداران و فروشندگان است. همه با هم برابرند، پس قیمت به هیچ سمتی نمیرود و خریداران و فروشندگان سهم سردرگم هستند.
با اینکه تحلیلگران دوجی را نشانه تغییر روند تفسیر میکنند، اما برخی معتقدند که ممکن است در زمانهایی دوجی حاکی از افزایش حرکت توسط خریداران و فروشندگان برای ادامه روند باشد.
چرا دوجی برای معامله گران مهم است؟
- یک کندل دوجی به ما کمک می کند تا یک قله یا کف بالقوه را در نمودار، تایید یا رد کنیم.
- دوجی می تواند بعنوان یک اندیکاتور پیشرو، بازگشت کوتاه مدت قیمت را به ما اعلام کند.
- همچنین دوجی می تواند دیگر اندیکاتورهای بازگشتی را تایید کند. این موضوع مخصوصا در زمانیکه دوجی بر روی سطوح حمایت یا مقاومت قرار می گیرد یا بعد از یک کندل بزرگ ایجاد می شود دارای اهمیت بیشتری است.
- اگر پس از تشکیل یک دوجی اتفاق خاصی در نمودار رخ ندهد، احتمالا روند قبل از دوجی به راه خود ادامه خواهد داد.
رفتار کندلهای دوجی در نقاط بحرانی
بهطور کلی، کندلهای دوجی بر خلاف دیگر کندلها در تحلیل تکنیکال، توانایی عبور از خط مقاومت و نگه داشتن حمایت را ندارند و پس از برخورد با آنها دچار بیتصمیمی و در اغلب موارد ریزش خواهند شد.
واکنش کندل دوجی در تحلیل تکنیکال
پس از برخورد با خط مقاومت
زمانی را در نظر بگیرید که قیمت از کف شروع میکند به حرکت پرقدرت به سمت بالا. در اواسط راه شاید تنفس کوتاهی هم داشته باشد و یک شمع مشکی تشکیل شود.
اما بعد از آن به حرکتش رو به بالا ادامه میدهد تا وقتی که به نقطهی بحرانی در سقف برسد و یک کندل دوجی تشکیل شود. اکنون که قیمت به سقفی که از نوع مقاومت (مینور یا ماژور بودن آن فرقی ندارد.) است رسیده، دیگر توان ادامه ندارد.
درست در همین نقطه، بازار دچار یک نوع بیتصمیمی خواهد شد. وقتی با چنین حالتی مواجه شدید، باید بدانید که به احتمال بسیار قوی این نمودار شایستهی ریزش است.
پس از برخورد با خط حمایت
گفتیم که پس از تشکیل کندل دوجی در نزدیکی خط مقاومت، بازار دچار یک نوع بیتصمیمی میشود و در پی آن شروع به ریزش میکند.
دقت داشته باشید که در اینجا هم شاید یک تنفس کوتاه وجود داشته باشد و برای مدت بسیار کمی بازار روند صعودی به خودش بگیرد و قیمت سهم افزایش یابد.
در همین موقع، شاید خیلی از افراد بیتجربه فریب خورده و به امید سود بیشتر، اقدام به خرید سهم نمایند. اما واقعیت این است که این حالت کاملاً گذرا میباشد و پس از آن، طی مدتزمان کوتاهی، بازار مجدداً شروع به ریزش کرده.
به نقطهی بحران در کف میرسد و دوباره همانجا یک نوع کندل دوجی در تحلیل تکنیکال تشکیل میشود. باز هم با رسیدن قیمت به کفی که از نوع حمایت میباشد، بازار خنثی خواهد شد و به احتمال زیاد ریزش ادامه خواهد داشت.
آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال؛ بخش ششم: معرفی الگوهای کندل استیک
این مقاله، در ادامه مقالات آموزش تحلیل تکنیکال است و پیشنهاد میشود بعد از یادگیری نحوه نمودارخوانی و آشنایی با مفهوم کندل استیک (Candlestick)، این مقاله که توضیح انواع الگوهای کندل استیک رایج است را مطالعه کنید.
بررسی برخی از الگوهای کندل استیک
بچه رها شده (Abandoned Baby)
یک الگوی برگشتی نادر است که با یک خلا به دنبال دوجی (Doji) ایجاد میشود و سپس با خلا دیگر در سمت مقابل دنبال میشود. سایهها بر روی دوجی باید کاملا در زیر یا بالای سایههای روز اول و سوم شکاف ایجاد کنند.
ابر سیاه (Dark Cloud Cover)
یک الگوی برگشتی خرسی (نزولی) است که روند رو به بالا را با یک بدنه سفید دراز ادامه میدهد. در کندل استیک های بعدی، یک قله جدید ایجاد میشود و سپس در زیر نقطه میانی بدنه روز اول بسته میشود.
دوجی (Doji)
وقتی که باز و بسته شدن یک دارایی تقریبا مساوی باشند، دوجی شکل میگیرد. طول سایههای بالایی و پایینی ممکن است متنوع باشد و در نتیجه کندل استیک دوجی ممکن است مانند صلیب، صلیب معکوس و یا علامت بهعلاوه نمایان شود. Doji نوعی حس عدم تصمیم گیری را بین خریداران و فروشندگان نشان میدهد. در خلال دوره، قیمتها به بالا و پایین سطح باز شدن میروند اما در سطح باز شدن و یا نزدیک به آن بسته میشوند. دوجیها معمولا معکوس شدن روند را سیگنال میدهند.
شکاف تاسوکی نزولی (Downside Tasuki Gap)
یک الگوی ادامه دهنده روند است که بدنه سیاه درازی دارد و به دنبال یک بدنه سیاه دیگر میآید که به زیر اولی شکاف (Gap) پیدا کرده است. کندل استیک سوم سفید است و در داخل بدنه کندل استیک دوم باز میشود، و سپس در گپ بین دو کندل استیک انواع کندل ها اول بسته میشود، اما خود شکاف بسته یا پُر نمیشود.
دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji)
نوعی دوجی است که در آن قیمت باز و بسته در قله قیمتی قرار دارد. مانند دیگر کندل استیک های دوجی، این معمولا در نقاط عطف بازار ظاهر میشود و نشان از معکوس شدن روند دارد.
الگوی کندل پوششی (Engulfing Pattern)
یک الگوی برگشتی است که می تواند صعودی یا نزولی باشد و بستگی به این دارد که در انتهای یک روند رو به بالا (الگوی اشباع نزولی) و یا روند رو به پایین (الگوی اشباع صعودی) ظاهر شود. از مشخصه روز اول یک بدنه کوچک است که به دنبال روزی میآید که بدنه کاملا در بدنه روز اول فرو رود و در جهت مخالف روند بسته شود. این الگو بسیار شبیه به الگوی نمودار برگشتی خارجی است اما در اینجا نیاز به فرو رفتن تمامی دامنه نیست و این فرو رفتن تنها در باز و بسته شدن انجام میگیرد.
دوجی ستاره عصرگاهی (Evening Doji Star)
یک الگوی برگشتی خرسی سه روزه مشابه ستاره غروب است. روند رو به بالا با یک بدنه سفید دراز ادامه مییابد. روز بعد در قیمت بالاتری باز میشود و در دامنه کوچکی ترید میشود، سپس در همان نقطه باز شدن، بسته میشود. روز بعد زیر نقطه میانی بدنه روز اول بسته خواهد شد.
ستاره عصرگاهی (Evening Star)
یک الگوی برگشتی خرسی است که در آن روند رو به بالا با یک بدنه سفید دراز ادامه مییابد و روز بعد با یک بدنه کوچک بالاتر از روز قبل باز انواع کندل ها میشود و سپس زیر نقطه میانی روز اول بسته میشود.
الگوهای سه کندل استیکی نزولی (Falling Three Methods)
یک الگوی ادامه روند خرسی است. یک بدنه سیاه دراز به دنبال سه روز بدنه کوچک میآید که هر کدام کاملا در دامنه بالا و پایین روز اول شامل شده است. روز پنجم در یک کف جدید بسته میشود.
دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji)
یک خط دوجی است که زمانی توسعه مییابد که دوجی در کف روز و یا نزدیک به کف روز است.
چکش (Hammer)
کندل استیک های چکش وقتی شکل میگیرند که یک دارایی به طور قابل توجهی بعد از باز شدن به پایینتر حرکت کند اما در نهایت تلاش صورت گیرد و بالای کف روز بسته شود. در نتیجه کندل استیک ظاهر شده شبیه یک آب نبات مربعی با یک چوب دراز است. اگر این کندل استیک در خلال نزول شکل گیرد، چکش نامیده میشود.
مرد دار زده (Hanging Man)
این کندل استیک ها وقتی شکل میگیرند که یک دارایی به طور قابل توجهی بعد از باز شدن به پایینتر حرکت کند اما در نهایت تلاش صورت گیرد و بالای کف روز بسته شود. در نتیجه انواع کندل ها کندل استیک ظاهر شده شبیه یک آب نبات مربعی با یک چوب دراز است. اگر این کندل استیک در خلال پیشرفت شکل گیرد، Hanging Man نامیده میشود.
هارامی (Harami)
یک الگوی دو روزه است که یک روز بدنه کوچک دارد که کاملا در داخل دامنه روز قبل شامل شده است و دارای رنگ متضاد است.
صلیب هارامی (Harami Cross)
یک الگوی دو روزه شبیه به هارامی است، با این تفاوت که در روز آخر دوجی شکل میگیرد.
چکش معکوس (Inverted Hammer)
یک الگوی برگشتی صعودی یک روزه است. در یک روند رو به پایین، نقطه باز شدن پایین تر است، سپس در قیمت بالاتر ترید میشود اما نزدیک نقطه باز شدن بسته میشود. بنابراین شبیه یک آب نبات معکوس می باشد.
بدنه بزرگ (Long Body/Long Day)
یک حرکت قیمتی بزرگ از نقطه باز شدن قیمت به نقطه بسته شدن قیمت که طول بدنه کندل دراز است.
دوجی پایه بلند (Long-Legged Doji)
این کندل استیک دارای سایههای بالاتر و پایین تر دراز می باشد و دوجی در میانه دامنه ترید روز است و این به وضوح عدم تصمیم گیری تریدرها را نشان می دهد.
سایههای بلند (Long Shadows)
کندل استیک هایی با سایه بالاتر دراز و سایه پایین تر کوتاه حاکی از آن هستند که خریداران در خلال بخش اول دوره غلبه داشته اند و قیمتها را بالا برده اند. بر عکس، کندل استیک هایی با سایه های پایین تر دراز و سایه های بالاتر کوتاه حاکی از آن هستند که فروشندگان در خلال بخش اول دوره تسلط داشته اند و قیمت را پایین تر آورده اند.
مارابوزو (Marubozu)
کندل استیکی است که هیچ سایه ای از بدنه آن بالا و پایین نمی رود. این نام در ژاپنی به معنی خیلی کوتاه شده است. اگرچه در تعبیرات دیگر به عنوان سر تاس یا تراشیده شده نیز مطرح میشود.
دوجی ستاره صبحگاهی (Morning Doji Star)
یک الگوی برگشتی صعودی سه روزه است که بسیار شبیه به ستاره صبح است. روز اول یک روند رو به پایین با یک بدنه سیاه دراز است. روز بعدی در قیمت پایین تر و همراه با یک دوجی که دامنه ترید کوچکی دارد، باز میشود. روز آخر بالای نقطه میانی روز اول بسته میشود.
ستاره صبحگاهی (Morning Star)
یک الگوی برگشتی صعودی سه روزه است که متشکل از سه کندل استیک است، یک کندل سیاه با بدنه دراز از روند رو به پایین حال حاضر گسترش مییابد، یک کندل میانی کوتاه از نقطه باز شدن به پایین شکاف یافته و یک کندل سفید با بدنه دراز از نقطه باز شدن به بالا شکاف یافته و بالای نقطه میانی بدنه روز اول بسته میشود.
الگوی خط نفوذی (Piercing Line)
یک الگوی برگشتی دو روزه صعودی است. روز اول در یک روند رو به پایین یک روز سیاه دراز است. روز بعد در یک کف جدید باز میشود و سپس بالای نقطه میانی بدنه روز اول بسته میشود.
الگوهای سه کندل استیکی صعودی (Rising Three Methods)
یک الگوی ادامه روند صعودی است که در آن یک بدنه سفید دراز به دنبال سه روز بدنه کوچک میآید و هر کدام کاملا در داخل دامنه بین قله و کف روز اول قرار میگیرند. روز پنج در یک قله جدید بسته میشود.
ستاره رها شده (Shooting Star)
یک الگوی تک روزه است که می تواند در روند رو به بالا ظاهر شود. آن بالاتر باز میشود، بسیار بالاتر ترید میشود و سپس نزدیک نقطه باز شدن بسته میشود. دقیقا شبیه Inverted Hammer است با این تفاوت که نزولی است.
بدنه کوتاه (Short Body/Short Day)
یک روز کوتاه نشان دهنده حرکت کوچک قیمت از نقطه باز شدن به نقطه بسته شدن است که در اینجا طول بدنه کندل کوتاه است.
اسپینینگ تاپ (Spinning Top)
خط های کندل استیک بدنههای کوچکی با سایههای بالایی و پایینی دارند که بیش از طول بدنه هستند. این الگو نشانی از عدم تصمیم گیری است.
ستارهها (Stars)
کندل استیکی است که به دور از کندل استیک قبلی باز میشود و گفته میشود که در موقعیت ستاره قرار دارد. با توجه به کندل استیک قبلی، این کندل استیک به طرف بالا یا پایین باز میشود و منزوی از اقدام قیمت قبلی به نظر میرسد.
کندل استیک ساندویچ (Stick Sandwich)انواع کندل ها
یک الگوی برگشتی صعودی است که دارای دو بدنه سیاه است که یک بدنه سفید را احاطه کرده اند. قیمت بسته شدن این دو بدنه سیاه باید مساوی باشد. یک قیمت حمایتی مشهود است و موقعیت برای برگشت قیمتها نسبتا خوب است.
سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)
یک الگوی برگشتی نزولی است که متشکل از سه بدنه سیاه دراز متوالی است که هر روز در کف و یا نزدیک به کف بسته میشود و در داخل بدنه روز قبل باز میشود.
سه سرباز سفید (Three White Soldiers)
یک الگوی برگشتی صعودی که متشکل از سه بدنه سفید دراز پی در پی است. هر کدام باید در داخل بدنه قبلی باز شود و باید نزدیک قله روز بسته شود.
شکاف صعودی و دو کلاغ (Upside Gap Two Crows)
یک الگوی خرسی سه روزه است که فقط در یک روند رو به بالا روی میدهد. کندل استیک اول یک بدنه سفید دراز است که به دنبال آن یک بدنه سیاه کوچک میآید و شکاف دار در بالای روز اول باقی میماند. روز سوم هم یک روز سیاه است که بدنه بزرگتر از روز دوم است و آن را فرا میگیرد. قیمت بسته شدن روز آخر هنوز بالای اولین روز سفید دراز است.
شکاف تاسوکی صعودی (Upside Tasuki Gap)
یک الگوی ادامه روند است که دارای یک بدنه سفید دراز است و بدنه سفید دیگری به دنبال آن میآید که در بالای اولی باز شده است. روز سوم سیاه است و در داخل بدنه روز دوم باز میشود، سپس در شکاف بین دو روز اول بسته میشود اما شکاف را نمی بندد.
کندل استیک (Candlestick)
کندل استیک (به انگلیسی Candlestick)، به معنای شمعدان، نوعی نمودار قیمت است که قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شده یک اوراق بهادار را در یک دوره زمانی مشخص نشان میدهد.
به دلیل شکل این نمودارها که شبیه شمع است، به آن کندل استیک یا شمعدان میگویند.
این نوع نمودار اولین بار توسط فروشندگان برنج در ژاپن استفاده میشد تا بتوانند قیمتهای بازار و شتاب قیمتی روزانه را صدها سال قبلتر از بکارگیری این نمودارها در بازارهای مالی جهان رصد کنند.
بخش میانی شمع با نام بدنه (real body) شناخته میشود و نشاندهنده این است که آیا قیمت بستهشدن بالاتر از قیمت باز شدن بوده است یا پایینتر از آن.
وقتی قیمت بستهشدن آن دارایی پایینتر از قیمت بازشدن باشد، بدنه شمع به زنگ تیره یا قرمز و وقتی که قیمت بستهشدن دارایی بالاتر از قیمت بازشدن آن باشد، بدنه شمع به رنگ سبز یا سفید نمایش داده میشود. این رنگها بستگی به تنظیمات نرمافزاری که این نمودار را رسم میکند دارد و میتواند به رنگهای متفاوت دیگری نیز نمایش داده شود.
سایههای شمعها نیز بالاترین و پایینترین قیمت روز را نشان میدهند.
یک کندل استیک میتواند متناسب با قیمتهای بازشدن، بستهشدن، قیمت بالا و پایین دارای انواع مختلفی باشد.
کندل استیکها احساسات و هیجانات سرمایهگذاران در بازار را به شکل تصویری در میآورند، به این ترتیب تحلیلگران تکنیکال میتوانند زمان مناسب خرید و فروش را با بررسی و تحلیل نمودارهای شمعی تشخیص دهند.
این نمودارهای انواع کندل ها انواع کندل ها شمعی که در حدود سال 1700 میلادی برای پیگیری قیمت برنج استفاده میشده اکنون یک تکنیک بسیار مناسب برای داراییهایی مانند سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی محسوب میشوند.
بدنه سفید یا سبز شمع، نشاندهنده فشار قوی خرید در دوره زمانی مربوطه و معمولا نشاندهنده صعودی بودن قیمت است. با این حال صرفا نباید براساس این نشانهها تصمیمات خرید و فروش را گرفت و به سایر فاکتورهای تحلیل باید توجه شود.
برای مثال اگر همین شمع با بدنه بزرگ سفید در یک محدوده حمایت تشکیل شود، میتواند نشانهای قوی از بازگشت قیمت به سمت بالا باشد.
برعکس، شمعی با بدنه مشکی یا قرمز نشاندهنده فشار فروش است و اگر در محدوده مقاومت شکل بگیرد، احتمال شروع افت قیمت بیش از احتمال رشد خواهد بود.
یکی از الگوهای معمول و متداول برگشت قیمت در نمودارهای شمعی، تشکیل یک کندل با بدنه کوچک ولی مشکی است که سایه پایینی بلندی دارد. این الگو با نام «چکش» شناخته میشود که معمولا در کفهای قیمتی شکل میگیرد. این الگو نشان میدهد قیمت ابتدا افت زیادی داشته ولی بعد رشد کرده و نزدیک به قیمت بازشدن، بسته شده است.
الگوی متضاد «چکش» را میتوان الگوی «مرد دارآویز» (به انگلیسی hanging man) دانست. این الگو معمولا در سقف قیمت تشکیل میشود. بدنه شمع کوچک و سایه بلندی در بالای شمع قرار دارد.
بیشتر معاملهگران در بازارهای مالی از کندل استیکها برای شناسایی کفها و سقفهای قیمت استفاده میکنند.
آموزش الگوهای کندل استیک
سه نموداری که در تحلیل تکنیکال بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد عبارتند از: نمودار خطی، نمودار میلهای و نمودار شمعی – ژاپنی
در این فایل آموزشی ما به بررسی رازهای نمودار شمعی ژاپنی میپردازیم.
یک معاملهگر معروف به نام «هوم ما» دریافت قیمتها در بسیاری از مواقع تحت تاثیر احساسات معاملهگران تغییر میکند؛ از این رو در معاملات خود نمودار شمعی را مورد استفاده قرار میداد؛ چرا که این نمودار به نحوی نشاندهنده احساسات بازار است. نمودارهای شمعی در سال 1990 مورد توجه آقای «استیو نیسون» قرار گرفت و توسط ایشان به غرب معرفی شد.
در نمودار خطی تفاوتی در مناطق مختلف نمودار را شاهد نیستیم؛ چرا که فقط قیمت بسته شدن در این نمودار مطرح است و در نمودار میلهای که قیمتهای متفاوت ازجمله بازو بسته شدن قیمت در بازه زمانی موردنظر نشان داده میشود تشخیص این اطلاعات به راحتی نیست. اما در نمودار شمعی گویی این اطلاعات به صورت برجسته از نمودار جدا شده و در ذهن معاملهگر نقش میبندد.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
انواع الگوهای کندل استیک (بخش اول)
انواع الگوهای کندل استیک از مهمترین ابزارهای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی به حساب میآیند. از کنار هم قرار گرفتن کندلها بر روی نمودار الگوهایی ایجاد میشود که اطلاعات زیادی در رابطه با جو روانی بازار، حرکت قیمتها و … در اختیار ما قرار میدهد. در واقع به کمک این الگوها میتوان به تحلیل شرایط بازار و پیشبینی روند آن پرداخت.
به دلیل اهمیت این الگوهای پرکاربرد امروز در این مطلب میخواهیم از انواع الگوهای کندل استیک صحبت کنیم.
کندلها چه کارایی دارند؟
کندلها در نمودار قیمتهای بالا و پایین، باز و بسته شدن یک اوراق بهادار را به نمایش میگذارند و به ما کمک میکنند تا درک بهتری از روند بازار داشته باشیم و بتوانیم در نقاط درستی اقدام به خرید و فروش ارز یا کالایی کنیم. کندلها زمانی کاربرد دارند که بازار دارای روند باشند.
الگوهای ایجاد شده توسط کندلها در نمودار از مهمترین نقاط قوت کندلها هستند. نمودارهای شمعی معیار دقیقی برای به تصویر در آروردن احساسات و هیجانات سرمایهگذارها هستند. با درک این شاخصها است که میتوان زمانی درست را برای خرید یا فروش تخمین زد. دلیل اهمیت کندل استیکها در بازار کریپتو، بازار سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی هم همین موضوع است.
اجزای مختلف کندل استیکها
نمودارهای شمعی دو بخش دارند: یکی بدنه اصلی و دیگری سایه. بدنهی شمع قیمت شروع و پایان را در یک دوره زمانی مشخص به نمایش میگذارد. بالا و پایین هر شمع دو سایه (shadow) وجود دارد که به آنها سایه بالایی انواع کندل ها و پایینی گفته میشود. سایهها دامنه نوسان را در طول دوره زمانی داد و ستد به نمایش میگذارند.
زمانی که رشد قیمت داریم و به عبارتی قیمت باز شدن یک سهم / ارز از قیمت بسته شدن آن کمتر باشد، کندل یا سبز رنگ یا سفید رنگ یا تو خالی است. برعکس اگر کاهش قیمت داشته باشیم و قیمت باز شدن از قیمت بسته شدن بیشتر باشد، کندل تو پر به رنگ مشکی یا قرمز خواهد بود.
آشنایی با الگوها در نمودارهای کندل استیک (بخش اول)
حال که با پایه و اساس این نمودار آشنا شدیم، وقت آن است که با انواع الگوهای کندل استیک آشنا شویم و ببنیم که هر الگو چه معنی و مفهومی دارد. در این مقاله به معرفی بعضی از این الگوها میپردازیم.
ماروبزو (Marubozu)
این الگو دو دسته دارد: سفید و مشکی. ماروبزو مشکی را زمانی خواهیم داشت که کندل روند نزولی داشته باشد و هیچ سایهای در کندل دیده نشود. این کندل به معنی فشار زیاد فروشندگان است. در این الگو، قیمت باز شدن با قیمت سقف و قیمت بسته شدن با قیمت کف برابر است.
برعکس ماروبزو مشکی، زمانی شاهد ماروبزو سفید هستیم که کندل روند صعودی داشته باشد. در این الگو هم خبری از سایه بالا و پایین نیست و ماروبزو سفید به معنی فشار زیاد خریداران است. در چنین حالتی قیمت باز شدن با قیمت کف و قیمت بسته شدن با قیمت سقف برابر است.
زمانی در نمودارهای کندل با این الگو روبرو خواهیم شد که قیمت شروع و پایان یکی باشد. این الگوها بدنهای نازک دارند به قدری که عموماً به صورت یک خط نازک و باریک دیده میشوند.
میتوان گفت که این الگو به دلیل تردید بین خریدارها و فروشندهها شکل میگیرد. در بعضی مواقع پس از الگوی ماروبزو سفید، شاهد چنین الگویی هستیم به این معنی که قدرت خریدارها به پایان رسیده است و برای تداوم روند صعودی نیاز به ورود خریداران جدید است.
در مقابل اگر الگوی دوجی را بعد از الگوی ماروبزو مشکی داشته باشیم یعنی که فروشندهها کم بوده و برای تداوم روند نزولی لازم است که فروشندههای جدید در بازار داشته باشیم.
الگوی چکشی در پایان یک روند نزولی اتفاق میافتد و سه ویژگی اصلی دارد:
- بدنه کندل در بالای آن قرار دارد.
- سایهی پایینی بلند بوده و چیزی حدود دو تا سه برابر طول بدنه است.
- سایهی بالایی یا خیلی کوتاه است یا اصلا وجود ندارد.
بدنه سفید در الگوی چکشی بیانگر این است که الگو برای بازگشت قدرت بالایی دارد. به عبارتی به احتمال زیاد قیمت با افزایش روبرو خواهد بود.
دارآویز
الگوی دارآویز در پایان روند صعودی شکل میگیرد و به این معنی است که الگو به روند نزولی تغییر مسیر خواهد داد. مهمترین ویژگی این الگو قرار گرفتن بدنه در بالای آن است. علاوه بر این سایه پایینی بسیار بلند و حداقل دو برابر بدنه خواهد بود.
بدنهی مشکی در این الگو نشان از قدرت بالای الگو برای بازگشت به مسیر است.
چکش معکوس
این الگو هم همانند الگوی چکشی است و در انتهای روند نزولی تشکیل میشود با این تفاوت که بدنه در پایین الگو قرار میگیرد و سایه بالایی دو برابر بدنه است. رنگ سفید بدنه در این الگو نشانهی قدرت بالای الگو برای بازگشت به روند است.
هارامی
این واژهی ژاپنی به معنی باردار بودن است و الگوی هارامی مساوی است با دو کندل که به اولی کندل مادر یا والده و به دومی کندل فرزند گفته میشود.
آنچه از این الگو میتوان برداشت کرد، متوقف یا کند شدن روند است. رنگ دو کندل در این الگو به طور معمول متفاوت است به این معنی که اگر کندل مادر سفید باشد، کندل فرزند مشکی خواهد بود. رنگ سفید معنی مثبت و رنگ مشکی معنی منفی دارد.
ستاره ثاقب
این الگو در پایان روند صعودی تشکیل شده و بدنه در انتهای پایینی آن قرار دارد و سایهی بالایی دو برابر بدنه است.
انبرک پایینی
الگوی انبرک پایینی دو شمع مشکی و سفید دارد. شکلگیری این الگو با کندل مشکی شروع میشود. بدنهی کندل نزولی بزرگ بوده و این کندل سایهای ندارد. در مرحلهی بعد کندل سفید را خواهیم داشت که در محدودهی قیمتی شمع اول خواهد بود. این کندل به شکل دوجی یا چکش معکوس شکل میگیرد.
دیگر انواع الگوهای کندل استیک را در مقالات آتی معرفی خواهیم کرد. امیدواریم آشنایی با این الگوها کمک کند تا مهارتهای معاملاتی خود را بهبود بخشید و عملکرد بهتری در بازارهای مالی داشته باشید.
کندل چکش یا Hammer چیست؟ آموزش کندل شناسی و کندل خوانی
یکی از الگوهای کندلی کاربردی کندل چکش یا Hammer است. این الگو یک الگوی تک کندلی است و در روند نزولی بیانگر وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران می باشد. در واقع تشکیل کندل Hammer نشانه ای از بازگشت روند می دهد.
برای آموزش کندل خوانی و کندل شناسی و الگوهای کندلی پر کاربرد به لینک روبرو مراجعه کنید: کندل شناسی
فهرست عناوین این مطلب
ویژگی ظاهری کندل چکش
نام این candle از شکل ظاهری آن مشخص است. کندل چکش یا Hammer دارای یک بدنه کوچک در بالا و سایه بلند در زیر بدنه است. سایه پایینی بایستی حداقل دوبرابر بدنه یا بادی باشد.
رنگ بادی (صعودی یا نزولی بودن کندل) در این الگو مهم نیست و شرط تشخیص آن اندازه بدنه نسبت به سایه و محل تشکیل سایه است.
لایت فارکس یکی از بهترین بروکرهای فعال در بازار فارکس است و در مقایسه با رقبای خود برای تریدرهای ایرانی امکانات بسیار خوبی ایجاد کرده است. شما در بروکر لایت فارکس قادر به معامله تمام جفت ارزهای فارکس، ارزهای دیجیتال، فلزات، سهام های بازار بورس نیویورک و نزدک هستید.
- جهت آموزش ثبت نام و بررسی بروکر لایت فارکس بر روی لینک روبرو کلیک فرمایید: لایت فارکس
- جهت مراجعه به وبسایت بروکر لایت فارکس بر روی لینک روبرو کلیک فرمایید: وبسایت رسمی لایت فارکس
مفهوم کندل چکش ( Hammer )
یکی از مراحل اصلی تحلیل به روش پرایس اکشن تحلیل کندل ها می باشد.
به طور کلی و بدون توجه به نوع روند، سایه کندل نشانگر تقابل بین خریداران و فروشندگان است و هر چه این سایه بلندتر باشد حجم معاملات بیشتر می باشد. وقتی که سایه بلند در زیر کندل تشکیل می شود به معنای این است که فروشندگان در تلاشند تا قیمت را پایین بیاورند و خریدران با خریدهای خود قیمت را بالا آورده و تلاش فروشندگان را خنثی می کنند.
candle چکش یک از نشانه های اتمام روند نزولی می باشد و در کنار دیگر نشانه ها سیگنالی جهت بازگشت روند و آغاز روند صعودی یا شروع یک اصلاح در نظر گرفته می شود.
توجه شود که کندل چکش به تنهایی تعیین کننده هیچ نتیجه ای نیست و بایستی در موقعیت خودش بررسی گردد. به عنوان مثال در بازار رنج کندلی با سایه بلند به معنای تغییر روند نیست و نمی توان بر اساس آن وارد موقعیت call یا buy و put یا sell شد.
همچنین اگر در یک روند نزولی کندل Hammer تشکیل گردید بایستی چک شود که آیا بازار به یک ناحیه حمایتی قدرتمند رسیده است یا نه. واضح است که وجود چند عامل در کنار یکدیگر بر اعتبار تحلیل می افزاید.
انواع کندل چکش ( Hammer )
کندل Hammer بر اساس رنگ بادی آن یا به عبارتی دیگر بر اساس صعودی یا نزولی بودن کندل به دو نوع تقسیم بندی می شود.
کندل Hammer نزولی
این candle گویای این مطلب است که با وجود ایجاد ضعف در فروشندگان، آنها توانسته اند قیمت پایانی را به کمتر از قیمت باز شدن کندل برسانند.
کندل چکش صعودی
در این candle خریداران قدرت بیشتری نسبت به خریداران در کندل چکش نزولی دارند. سایه بلند در زیر کندل به این معناست که قدرت فروش را خنثی کرده اند. علاوه بر این آنها توانسته اند قیمت بسته شدن candle را به بالاتر از قیمت باز شدن آن برسانند.
در یک روند نزولی تشکیل کندل هایی که با سایه های بلند در زیر نشان دهنده شروع ضعف در فروشندگان و عدم وجود قدرت در پایین تر آوردن قیمت است. تریدر بایستی با بررسی نواحی حمایتی و مقاومتی و الگوهای کندلی فرصت مناسب برای ورود را بیابد.
کندل چکش یا Hammer نزولی در یک روند صعودی به چه معناست؟
در یک روند صعودی هنگامیکه candle چکش نزولی تشکیل می شود نشان دهنده این است که فروشندگان قدرت عرضه را بالا برده اند. فروشندگان با فروش های خود قیمت یا نرخ را پایین آورده ولی خریداران نیز با خریدهای خود از زیاد پایین آمدن قیمت جلوگیری کرده اند و در نهایت قیمت بسته شدن پایین تر از قیمت باز شدن candle قرار گرفته است. وجود این کندل در روند صعودی نشان دهنده قدرت فروشندگان است.
ورود به بازار با اردر call یا buy با ظاهر شدن Hammer
در صورتیکه یک روند نزولی با حداقل سه candle نزولی ایجاد شد و پس از آن کندل چکش تشکیل گردید تریدر با توجه به دیگر شرایط استراتژی معامله گری خود می تواند آماده ورود به معامله گردد. در نظر گرفتن نکات زیر در مواجه شدن با کندل Hammer کمک کننده است.
- در صورتیکه بعد از کندل چکش یک کندل صعودی تشکیل گردد، می تواند تاییدی برای تغییر روند در نظر گرفته شود.
- در صورتیکه چند کندل صعودی پس از candle چکش ایجاد شود به شرطی که بالای هر کندل از بالای کندل قبلی بالاتر باشد، تریدر می تواند در اصلاح وارد بازار در جهت صعود شود.
- در صورتیکه قیمت به زیر کندل Hammer رسید روند نزولی ادامه دار است و باید منتظر علامت دیگری بود. کندل چکش قبلی دیگر معتبر نیست.
- همانطور که بالاتر توضیح داده شد تشکیل candle چکش نزولی (قیمت بسته شدن کمتر از قیمت باز شدن است) در یک روند صعودی نشان دهنده ظهور قدرت عرضه می باشد. اگر بعد از کندل Hammer کندل نزولی تشکیل گردد تاییدی برای تغییر روند است.
- اگر در یک روند صعودی کندل Hammer تشکیل شد و پس از آن چند کندل نزولی به صورتیکه قیمت پایین هر کندل پایین تر از قیمت پایین کندل قبلی باشد ظاهر شود تریدر می تواند در پایان اصلاح برای ادامه نزول وارد بازار شود.
- در صورتیکه قیمت در کندلهای بعدی به بالاتر از کندل چکش در روند صعودی برود به عبارت دیگر قیمت بسته شدن candle جدید بالاتر از قیمت بالای کندل چکش برسد دیگر candle چکش معتبر نیست.
تحلیل با کندل چکش و اسیلاتور
برای اطمینان بیشتر از پیشبینی می توان علاوه بر بررسی اینکه کندل چکش در روند نزولی بر روی یک ناحیه حمایتی تشکیل شده است، بررسی نمود که اسیلاتوری مانند stochastic در اشباع فروش باشد. با کراس دو خط اسیلاتورتغییر روند محتمل تر خواهد بود و می توان وارد بازار در جهت صعود شد.
الگوی Hammer یکی از الگوهای معتبر و مورد علاقه تریدرهای پرایس اکشن است. بسیاری از تریدرها در استراتژی های معامله گری خود در کنار دیگر عوامل به این الگو نیز توجه ویژه ای دارند.