تجارت فارکس

محاسبه خطوط کاماریلا

با توجه به توضیحات بالا تکنیک استفاده از خط روند بدین صورت می باشد که بعد از ترسیم خط روند، در بازگشت قیمت، با برخورد قیمت به خط روند، انتظار بازگشت قیمت در جهت روند غالب را داریم و معامله ای در جهت روند باز می کنیم .
در شکل زیر روند صعودی دلار به فرانک را می بینیم. پس از هربار برخورد قیمت به خط روند (Trend line) قیمت شروع به بالا رفتن می کند. در بار سوم و چهارم برخورد قیمت به خط روند می توان در جهت صعودی معامله خرید باز کرد. می بینیم که هر بار معامله ما وارد سود شده است .

اندیکاتور نقطه پیوت (Pivot Point) چیست و چطور از آن استفاده کنیم؟

pIVOT pOINT iNDICATOR aRTICLE

نقطه پیوت (Pivot Point) یعنی جایی از بازار که یک چرخش مهم اتفاق می‌افتد. در این نواحی رفتار حرکت قیمت‌ها کاملا تغییر می‌کند. با کمک پیوت می‌توانید اهداف خود را تعیین کنید و برنامه‌ریزی‌هایتان را دقیق‌تر انجام دهید. در این مقاله قصد داریم به صورت تخصصی درباره اندیکاتور تشخیص پیوت صحبت کنیم. اینکه این اندیکاتور چیست و دقیقا چه چیزی را نشان می‌دهد. با مدرسه تحلیل همراه باشید.

پیوت پوینت چیست؟

نقطه پیوت یک اندیکاتور تحلیل تکنیکال است که برای تعیین روند کلی بازار در بازه‌های زمانی مختلف استفاده می‌شود. پیوت پوینت در واقع میانگین بیشترین، کمترین و قیمت بسته شدن روز معاملاتی قبلی است. اندیکاتور پیوت پوینت با استفاده از این قیمت‌ها سطوح حمایت و مقاومت آینده را تخمین می‌زند.

همه این سطوح به معامله گران کمک می کند تا ببینند قیمت کجا می‌تواند حمایت یا مقاومت را تجربه کند. به طور مشابه، اگر قیمت در این سطوح حرکت کند، به معامله‌گر اجازه می‌دهد بداند که قیمت در آن جهت در حرکت است. مهم‌ترین ویژگی‌های نقطه پیوت اینها هستند:

  • پیوت پوینت یک اندیکاتور تکنیکال به منظور تحلیل در طول روز است که برای شناسایی روندها و معکوس‌ها عمدتاً در بازارهای سهام، کالاها و فارکس استفاده می‌شود.
  • پیوت پوینت برای تعیین سطوحی محاسبه می‌شوند که در آن احساسات بازار می‌تواند از صعودی به نزولی تغییر کند و بالعکس.
  • معامله گران روز، پیوت پوینت را برای تعیین سطوح ورود، توقف و کسب سود محاسبه می‌کنند.

مقایسه اندیکاتور نقطه پیوت و ابزار فیبوناچی

اندیکاتور پیوت پونت و ابزار فیبوناچی هر دو سطوحی افقی را بر روی نمودار قیمتی نشان می‌دهند. این سطوح به عنوان نواحی حمایت و مقاومت محسوب می‌شوند.

در ابزار فیبوناچی سطوح به صورت اعداد فیبوناچی و بر حسب درصد نمایش داده می‌شوند. د رصورتیکه در اندیکاتور پیوت پونت از درصد استفاده نمی‌شود و بر اساس اعداد ثابت از جمله بیشترین قیمت، کمترین قیمت و قیمت بسته شدن تنظیم می‌شود.

محدودیت های پیوت پوینت

پیوت پوینت هم مثل بقیه ابزارهای تحلیل تکنیکل ممکن است مورد علاقه بعضی از تحلیل‌گران باشد و دسته‌ای دیگر به آن استناد نکنند. خوب است بدانید هیچ اطمینانی وجود ندارد که قیمت در نمودار متوقف شود، معکوس شود یا حتی به سطوح ایجاد شده در نمودار برسد. این اندیکاتور نیز مانند همه اندیکاتورها، نمی‌تواند به عنوان ابزار کمکی مورد استفاده معامله‌گران قرار گیرد.

انواع نقطه پیوت

همانطور که گفتیم پیوت پوینت به معامله گران اجازه می‌دهد سطوح حمایت و مقاومت مهم یا تغییرات بالقوه در جهت روند را شناسایی کنند. برای معامله گران فعال، پنج نوع مختلف پیوت پوینت وجود دارد که معمولاً توسط تحلیلگران تکنیکال استفاده می‌شود:

پیوت پوینت استاندارد به معامله گران اجازه می‌دهد سطوح حمایت و مقاومت را حول پیوت مرکزی ترسیم کنند که با یک سری محاسبات ساده تعیین می‌شود. این محاسبات میانگین بیشترین قیمت، کمترین قیمت و قیمت بسته شدن در هر دوره زمانی انتخاب شده است.

شکل زیر نشان‌دهنده پیوت پونت استاندارد بر روی نمودار قیمت سهام ایران خودرو با نماد خودرو است.

نقطه پیوت استاندارد

فرمول پیوت پوینت استاندارد:

همانطور که گفتیم نقطه پیوت براساس یک سری محاسبات ساده بدست می‌آید. شاید برایتان جالب باشد که این محاسبات با چه فرمول‌هایی بدست می‌آید. بنابراین در اینجا این فرمول‌ها را برایتان آورده‌ایم:

3​/P=High+Low+Close

R1=(P×2)−Low

R2=P+(High−Low)

S1=(P×2)−High

S2=P−(High−Low)

P=Pivot

R1=Resistance 1

R2=Resistance 2

S1=Support 1

S2=Support 2

پیوت پوینت WOODIES

پیوت پوینت Woodies کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد. این پیوت پوینت به معامله گران اجازه می‌دهد دو سطح حمایت و مقاومت را بر اساس یک پیوت مرکزی ترسیم کنند. پیوت پوینت Woodies وزن بیشتری به قیمت بسته شدن دارایی می‌دهد. در نتیجه، این سیستم به روش‌هایی شبیه به استراتژی‌هایی عمل می‌کند که شامل استفاده از میانگین‌های متحرک نمایی (EMA) می‌شود، زیرا داده‌های قیمتی اخیراً وزن بیشتری نسبت به داده‌های قیمت قبلی دارند.

در شکل زیر پیوت پونت Woodies را در نمودار قیمت ارز دیجیتال بیت کوین نشان می‌دهد. تفاوت سوح حمایت و مقاومت نسبت به پیوت پونت استاندارد را می‌بینیم.

پیوت پوینت وودی

نحوه محاسبات پیوت پوینت WOODIES

R2 = Pivot Point + (High–Low)

R1 = (2x Pivot Point) – Low Pivot Point = (High+Low) + (2x Closing Price) / 4

S1 = (2x Pivot Point) – High

S2 = Pivot Point – (High+Low)

پیوت پوینت کاماریلا

اندیکاتور پیوت پوینت Camarilla برای اولین بار در دهه 1980 به بازارهای مالی معرفی شد. مفاهیم این اندیکاتور شبیه به Woodies هستند زیرا قیمت‌ها بر اساس قیمت‌های بسته شدن روز قبل است.

مثال:سطوح حمایت و مقاومت در پیوت پونت Camarilla در نمودار قیمت سهام شرکت ایران خودرو با نماد خودرو را در شکل زیر می‌بینید.

پیوت پوینت کاماریلا

تفاوت پیوت پونت کاماریلا (Camarilla) با پیوت پونت وودی (Woodies) و استاندارد

برای معامله‌گران، تفاوت اصلی بین قوانین معاملاتی Woodies Pivot Point و Camarilla Pivot Point در این است که سیستم‌های استراتژی معاملاتی اندیکاتور پیوت پونت Camarilla بر اساس چهار سطح مقاومت قیمت و چهار سطح حمایت قیمت هستند. به یاد داشته باشید، این برخلاف سیستم استاندارد Pivot Point است که فقط بر اساس دو سطح قیمت برای مقاومت و دو سطح برای حمایت از پیوت است.

جالب است بدانید در اندیکاتور پیوت پونت کاماریلا Camarilla سطوح خاص‌تر و سیستماتیک‌تری داریم. در این سطوح اعشار غیر صفر (یعنی 1.5، 1.25، 1.16، و 1.0833) به عنوان ضریب استفاده می‌شود.

نحوه معامله با اندیکاتور پیوت پونت کاماریلا (Camarilla)

معاملاگران روزانه با استفاده از شناسایی سطوح حمایت و مقاومت در این اندیکاتور می‌توانند برنامه ریزی معاملاتی مناسب را اجرا کنند. به گونه‌ای که با رسیدن قیمت به سطح مقاومتی R3 احتمال افت قیمت و بستن معامله خرید را می‌توان داشت و همچنین در زمان افت قیمت سطح S3 می‌تواند به عنوان سطح حمایتی برای برگشت و رشد قیمت برای انجام معامله خرید محسوب شود.

از طرفی ممکن است قیمت‌ها تا سطح R4 و یا فراتر از آن رشد کند بنابراین سناریو قبلی مبنی بر افت قیمت نقض می‌شود و اقدام به فروش نمی‌کنیم در این حالت معامله خرید همچنان پابرجاست.

همچنین در صورت افت قیمت تا سطح S4 و فراتر از آن، سناریو قبلی یعنی شکل گیری حمایت و انجام معامله خرید نقض می‌شود.

پیوت پوینت فیبوناچی

پیوت پونت فیبوناچی مشابه پیوت پونت استاندار است. سطوح قیمت اولیه در فرمول‌های پیوت فیبوناچی معمولاً با اعداد فیبوناچی در سطوح اصلاحی 38.2% و 61.8% مرتبط است. از طرفی برخی معامله‌گران از ترکیب اندیکاتور پیوت پونت فیبوناچی با الگوهای قیمتی (مانند الگوی مثلث یا الگوی سر و شانه) برای انجام معاملات خود استفاده می‌کنند.

شما در شکل زیر پیوت پونت فیبوناچی را در نمودار قیمتی ارز دیجیتال بیت کوین می‌بینید.

نقطه پیوت فیبوناچی

نحوه محاسبات پیوت پوینت فیبوناچی

R1 = (0.382 x (High–Low)) + Pivot Point

R2 = (0.618 x (High–Low)) + Pivot Point

R3 = (1.0 x (High–Low)) + Pivot Point Pivot Point = (High+Low+Close) / 3

Pivot Point = (High+Low+Close) / 3

S3 = Pivot Point – (1.0 x (High–Low))

S2 = Pivot Point – (0.618 x (High–Low))

S1 = Pivot Point – (0.382 x (High–Low))

پیوت پوینت دیمارک (DEMARK)

تام دیمارک، پیوت پونت دیمارک را به عنوان پاسخی به کار قبلی جی.ولز وایلدر به بازارهای مالی معرفی کرد. پیوت پونت دیمارک بر اساس روابط تفاضلی بین دو قیمت باز شدن و بسته شدن یک دارایی است

Pivot Point Value = X / 4

Resistance 1 = (X / 2) – Price Low

:Support 1 = (X / 2) – Price High

When the Closing Price > Opening Price

:X = (Price High x 2) + Price Low + Closing Price

:X = High + (Price Low x 2) + Price Close

When Closing = Opening Price

X = Price High + Price Low + (Closing Price x 2)

شکل زیر نمایش پیوت پونت DEMARK در نمودار قیمتی نماد خودرو است.

دیمارک

ترسیم اندیکاتور پیوت پوینت در رهآورد ۳۶۵

پس از ورود به وب‌سایت رهآورد ۳۶۵ و انتخاب نماد مد نظرتان، در کادر بالای نمودار در بخش Indicators گزینه Pivot Points را تایپ کنید. سپس Pivot Points Standard را انتخاب کنید.

اندیکاتور پیوت رهاورد365

شکل زیر نحوه نمایش اندیکاتور پیوت پوینت بر روی نمودار ایران خودرو (خودرو) هست.

اندیکاتور پیوت پوینت در نماد خودرو

تنظیمات اندیکاتور پیوت پوینت رهآورد ۳۶۵

باورود به قسمت Settings اندیکاتور پنجره‌ای مشابه زیر باز می‌شود که شامل دو گزینه Inputs و Style است و شما می‌توانید تنظیمات خود را انجام دهید.

تنظیمات اندیکاتور پیوت پوینت

گزینه Inputs

در این بخش شما می‌توانید نوع اندیکاتور پیوت پوینت شامل انواع Traditional، Fibonacci، Woodie، Classic، DeMark، Camarilla، را در بخش ۱ انتخاب کنید. همچنین در بخش ۲ می‌توانید نمایش یا عدم نمایش پیوت پوینت‌های گذشته را تعیین کنید. بخش ۳ مربوط به دوره زمانی محاسبه و بخش ۴ تعداد پیوت‌های گذشته است. برای افزودن تنظیمات جدید به قسمت پیش‌فرض بر روی گزینه ۵ کلیک کنید.

تنظیمات اندیکاتور پیوت پوینت

گزینه Style

با انتخاب گزینه style شما پنجره زیر را میبینید که می‌توانید رنگ و نوع خطوط اندیکاتور، نوع فونت و اندازه نام خطوط را تغییر دهید.

تنظیمات اندیکاتور پیوت پوینت

ترسیم اندیکاتور پیوت پوینت در TradingView

با ورود به وب‌سایت TradingView محاسبه خطوط کاماریلا و انتخاب نماد مورد نظر خود، مشابه قبل در بخش Indicators گزینه Pivot Points را تایپ کنید. سپس Pivot Points Standard را انتخاب کنید.

افزودن اندیکاتور پیوت پوینت در TradingView

تنظیمات اندیکاتور پیوت پوینت در TradingView

باورود به قسمت Settings اندیکاتور پنجره‌ای مشابه زیر برایتان باز می‌شود که شامل سه گزینه Inputs و Style و Visibility است و شما می‌توانید تنظیمات خود را انجام دهید.

تنظیمات اندیکاتور پیوت پوینت

گزینه Inputs

مشابه آنچه در قبل گفتیم در این بخش شما می‌توانید نوع اندیکاتور پیوت پوینت شامل انواع Traditional، Fibonacci، Woodie، Classic، DeMark، Camarilla، را انتخاب کنید. همچنین دوره زمانی محاسبه و تعداد پیوت‌های گذشته را تعیین کنید. و همینطور می‌توانید تیک گزینه استفاده از مقادیر پایه روزانه را غیر فعال کنید.

تنظیمات اندیکاتور پیوت پوینت

گزینه Styls

در این بخش با فعال بودن تیک گزینه‌ labele اعداد هر کدام از سطوح را مشاهده می‌کنید و با فعال بودن تیک گزینه Lines سطوح حمایت و مقاومت برایتان نمایش داداه می‌شوند. لازم به ذکر است در صورت تمایل برای افزودن تنظیمات جدید به قسمت پیش‌فرض بر روی گزینه Defaults کلیک کنید.

تنظیمات اندیکاتور پیوت پوینت

گزینه Visibility

این بخش چگونگی نمایش اندیکاتور پیوت پوینت بر اساس زمان است.

تنظیمات اندیکاتور پیوت پوینت

شکل زیر نمایش اندیکاتور پیوت پوینت بر روی ارز دیجیتال بیت کوین است.

اندیکاتور پیوت پوینت بر روی نمودار ارز دیجیتال بیت کوین

در آخر

هنگامی که معامله گران سطوح نشانگر محوری فیبوناچی را زیر نظر دارند، اغلب ایده خوبی است که سطح محور مرکزی را به عنوان نقطه شروع در نظر بگیرید و به دنبال جهت روند جدید در رابطه با مقادیر قیمت دیروز باشید. معامله گران به سادگی می توانند مقادیر محدوده از روز معاملاتی قبل را در هر نسبت فیبوناچی شناخته شده (معمولاً 38.2٪ یا 61.8٪) ضرب کنند. در نهایت، معامله گران خبره می توانند پس از افزودن نتایج حاصل از این محاسبات به مقدار نقطه محوری (هنگام شناسایی سطوح مقاومت) یا کم کردن رقم از مقدار نقطه محوری (هنگام شناسایی سطوح حمایت) یک موضع معاملاتی را تعریف و اصلاح کنند. در ترکیب، این تکنیک‌ها به معامله‌گران اجازه می‌دهند تا یک موضع معاملاتی را آغاز کنند که به وضوح به صورت صعودی یا نزولی تعریف می‌شود.

با پیوت پوینت وودی، کاماریلا و فیبوناچی آشنا شوید

با پیوت پوینت وودی، کاماریلا و فیبوناچی آشنا شوید

روش استاندارد محاسبه نقاط پیوت تنها راه محاسبه نقاط پیوت نیست.

معامله گران روی بهبود روش شناسایی نقطه پیوت اصلی کار کرده اند و اکنون به روش های دیگری نیز برای محاسبه نقاط پیوت دست یافته اند.

در این درس ، ما در مورد روش های دیگر صحبت خواهیم کرد ، و همچنین فرمول هایی را برای محاسبه این سطوح به شما ارائه خواهیم داد.

نقاط پیوت woodie

R2 = PP + کف – سقف

PP = (H + L + 2C) / 4

S1 = (2 X PP) – سقف

S2 = PP – کف + سقف

در فرمول های بالا مشاهده خواهید کرد که محاسبه نقطه پیوت بسیار متفاوت از محاسبه آن با روش استاندارد است.

همچنین ، برای محاسبه سطح حمایت و مقاومت مربوطه ، می توانید از اختلاف بین سقف و کف روز قبل استفاده کنید ، که به عبارتی به نام دامنه یا رنج شناخته می شود.

در زیر مثالی نموداری از محاسبه پیوت وودی برای EURUSD آورده شده است.

نقاط پیوت وودی (چوب خشکی) ، در واقع خطوط پر رنگ و یا سطوح حمایت و سطوح مقاومت هستند و خطوط نقطه چین ، نشان دهنده سطوح محاسبه شده از طریق روش استاندارد است.

با پیوت پوینت وودی، کاماریلا و فیبوناچی آشنا شوید

با پیوت پوینت وودی، کاماریلا و فیبوناچی آشنا شوید

از آنجا که آنها فرمول های مختلفی دارند ، سطوح حاصل از از محاسبات وودی بسیار متفاوت از مقادیر بدست آمده از طریق روش استاندارد است.

برخی از معامله گران ترجیح می دهند از فرمول های Woodie (چوب خشکی) استفاده کنند زیرا وزن بیشتری به قیمت بسته شدن دوره قبل می دهند.

برخی دیگر فرمول های استاندارد را ترجیح می دهند زیرا بسیاری از معامله گران این فرمول ها را مورد استفاده قرار می دهند که این امر می تواند باعث شود آنها خودبخود عمل کنند.

در هر صورت ، از آنجایی که مقاومت تبدیل به حمایت می شود (و بالعکس) ، اگر از فرمول های Woodie استفاده کنید ، باید چشم به این سطوح باشید زیرا ممکن است به مناطق ابراز علاقه مندی معامله گران تبدیل شوند. خلاصه هر کاری که شما را راضی می کند و مناسب شماست انجام دهید!

نقاط پیوت کاماریلا

R4 = C + ((H-L) x 1.5000)

R3 = C + ((H-L) x 1.2500)

R2 = C + ((H-L) x 1.1666)

R1 = C + ((H-L) x 1.0833)

S1 = C – ((H-L) x 1.0833)

S2 = C – ((H-L) x 1.1666)

S3 = C – ((H-L) x 1.2500)

S4 = C – ((H-L) x 1.5000)

فرمول های کاماریلا مشابه فرمول وودی هستند. آنها همچنین از دامنه و کلوز (بسته شدن) روز گذشته برای محاسبه سطح حمایت و مقاومت استفاده می کنند.

تنها تفاوت این است که شما باید برای ۸ سطح اصلی (۴ مقاومت و ۴ حمایت) محاسبه انجام دهید ، و هر یک از این سطح ها باید در یک ضریب خاص ضرب شوند.

مفهوم اصلی نقاط پیوت کاماریلا این است که بر اساس این فرض است که قیمت تمایل طبیعی به بازگشت به وسط ​​دارد ، یا در این مثال ، کلوز روز گذشته.

فرض این است که زمانی که قیمت به سطح حمایت یا مقاومت سوم برسد ، شما باید خرید یا فروش بگیرید.

با این حال ، اگر قیمت ناچارا از S4 یا R4 در رفت ، بدان معناست که روند روزانه قوی است و زمان آن است که شما سوار قطار شوید!

نگاه کنید که چگونه محاسبه کاماریلا ، سطوح متفاوتی (خطوط توپر) را در مقایسه با سطوح بدست آمده از روش استاندارد (خطوط نقطه چین) ، ارائه می دهد!

با پیوت پوینت وودی، کاماریلا و فیبوناچی آشنا شوید

با پیوت پوینت وودی، کاماریلا و فیبوناچی آشنا شوید

همانطور که در نمودار بالا مشاهده می کنید ، بر خلاف نقطه پیوت ، تأکید بیشتر بر قیمت بسته شدن است.

به همین دلیل ، ممکن است سطوح مقاومت در زیر نقطه پیوت باشد یا سطح حمایت بالاتر از آن باشد.

می بینید که چگونه تمام سطوح حمایت و مقاومت در بالای نقطه پیوت کاماریلا قرار گرفته اند؟

نقاط پیوت فیبوناچی

R3 = PP + ((کف– سقف) x 1.000)

R2 = PP + ((کف– سقف) x .618)

R1 = PP + ((کف– سقف) x .382)

S1 = PP – ((کف– سقف) x .382)

S2 = PP – ((کف– سقف) x .618)

S3 = PP – ((کف– سقف) x 1.000)

سطوح پیوت فیبوناچی اول با محاسبه نقطه پیوت مشابه روش استاندارد تعیین می شود.

و بعد ، باید دامنه روز قبل را در سطح فیبوناچی متناظر با آن ضرب کنید. بیشتر معامله گران از ۳۸٫۲٪ ، ۶۱٫۸٪ و ۱۰۰٪ ریتریس (اصلاح) در محاسبات خود استفاده می کنند.

و در پایان ، اعدادی که حاصل می شود را به نقطه پیوت جمع یا از آن کم کنید و همین! سطح پیوت فیبوناچی در خدمت شماست!

به نمودار زیر نگاه کنید تا ببینید که چگونه سطوح محاسبه شده از طریق روش فیبوناچی (خطوط تو پر) با مقادیر محاسبه شده از طریق روش استاندارد (خطوط نقطه چین) متفاوت است.

با پیوت پوینت وودی، کاماریلا و فیبوناچی آشنا شوید

با پیوت پوینت وودی، کاماریلا و فیبوناچی آشنا شوید

منطق پشت پیوت فیبوناچی این است که بسیاری از معامله گران دوست دارند از نسبت های فیبوناچی استفاده کنند. تریدر ها از آنها برای سطوح اصلاح ، میانگین متحرک و غیره استفاده می کنند.

پس چرا برای نقاط پیوت از آنها استفاده نکیم؟

به یاد داشته باشید که از هر دو سطح فیبوناچی و سطوح پیوت برای پیدا کردن حمایت و مقاومت استفاده می شود.

با توجه به اینکه بسیاری از معامله گران این سطوح را رصد می کنند و به آنها واکنش نشان می دهند ، آنها می توانند به همین دلیل عمل کنند.

کدام روش محاسبه سطوح پیوت بهتر است؟

حقیقت این است که ، درست مثل انواع اندیکاتور ها که پیشتر آموختید ، بهترین روش وجود ندارد.

در واقع همه اینها بستگی به این دارد که شما چگونه دانش خود از نقاط پیوت را با سایر ابزار موجود در جعبه ابزار معاملاتی خود ترکیب می کنید.

فقط بدانید که بیشتر نرم افزارهای تکنیکال که محاسبات خودکار انجام می دهند در حالت معمول از روش استاندارد در محاسبه سطوح پیوت استفاده می کنند.

اما حال که می دانید چطور این سطوح را خود به تنهایی محاسبه کنید ، می توانید همگی را تغییر دهید و ببینید کدام یک برای شما بهتر جواب می دهد.

ما به زودی یک اندیکاتور مفید برای محاسبه و ترسیم پیوت پوینت ها به شما معرفی خواهیم کرد.

نقاط پیوت – چند منظوره

این اندیکاتور، اندیکاتوری رایگان بوده که احتمالا یکی از بهترین اندیکاتورهای پیوت برای برنامه ی MT4 می باشد.

استفاده از نقاط پیوت

ماهیتِ اصلیِ معامله با نقاط پیوت، بر اساسِ این ایده است که قیمت اغلب تمایل دارد تا به قیمت روز قبلی نزدیک شود به جایِ اینکه بخواهد از آن حرکتِ قیمت (دامنه ی روز)، فراتر رود . به این دلیل است که متداولترین دوره ی زمانیِ محاسبه برای نقاط پیوت ، روزانه می باشد.

در این زمینه، همه ی سطح های پیوت ، نقشِ سطحِ حمایت و مقاومت را ایفا می کنند.

با تحلیلِ نمودار، ما می توانیم تاثیر متقابل چندگانه ی قیمت را با این سطح ها مشاهده کنیم.

علاوه براین، به خاطر اندیکاتور پیوت، محبوبیت آن را نیز نشان می دهد چون بیشتر معامله گران از همین ابزار استفاده می کنند ، و بدین معناست که احتمالِ تاثیر متقابلِ قیمت با آن، بیشتر می باشد.

فرمولها و روش های رسم

برای محاسبه ی سطح ها ، از داده های سقف (HIGH) یا (H)، کف (LOW) یا (L) و قیمت پایانی (CLOSE) یا (C) دوره ی قبل استفاده می شود که معمولا یک روز، هفته ، ماه یا ساعت می باشد.

برای محاسبه ی پیوت ها ،از مفهوم دامنه (RANGE) یا (R) نیز استفاده می شود. مقدار آن توسط این فرمول به دست می اید :H-L(سقف- کف).

S1-S4- سطح های حمایت

R1-R4-سطح های مقاومت

همچنین شما باید تفاوت های بین بازار فارکس و بازار سهام را در نظر بگیرید.

ابتدا، سطح محاسبه خطوط کاماریلا های پیوت در بازار سهام استفاده می شدند ، که در آنجا قیمت های پایانی روز قبلی ، خیلی مهم بودند و به طور قابل ملاحظه ای بر روانشناسیِ رفتارمعامله گران در روز بعد، تاثیر می گذاشتند. فارکس بر اساس ساعت کار می کند، بنابراین پایانِ یک روز معاملاتی، مصادف است با آغاز روز معاملاتیِ بعدی.

کلاسیک (بورس)

متداولترین روش ایجادِ نقاط پیوت می باشد. خط اصلی (آبی) در اینجا نقش یک سطحِ کلیدیِ حمایت / یا مقاومت را ایفا می کند.

PP = (H + L + C) / 3 (نقطه پیوت =(سقف+کف+ قیمت پایانی)/۳ )

R1 = (2 * PP) – L(مقاومت ۱ = (۲* نقطه پیوت ) –کف)

R2 = PP + RANGE(مقاومت ۲= نقطه پیوت + دامنه )

R3 = PP + RANGE * 2(مقاومت ۳= نقطه پیوت + دامنه*۲ )

R4 = PP + RANGE محاسبه خطوط کاماریلا * 3(مقاومت ۴= نقطه پیوت + دامنه*۳ )

S1 = (2 * PP) – H(حمایت ۱ = (۲* نقطه پیوت ) – سقف )

S2 = PP – RANGE(حمایت ۲= نقطه پیوت – دامنه )

S3 = PP – RANGE * 2(حمایت ۳= نقطه پیوت – دامنه*۲ )

S4 = PP – RANGE * 3(حمایت ۴= نقطه پیوت – دامنه*۳ )

مقاله امتیاز پیوتروسکی

امتیاز پیوتروسکی ، امتیازی گسسته بین ۹-۰ است که ۹ معیار به کار گرفته شده در تعیین قدرت موقعیت مالی یک بنگاه مالی را نشان می دهد. از این شاخص برای تعیین بهترین ارزش سهام استفاده می شود که ۹ به منزله بهترین، و ۰ به منزله بدترین میزان ارزش سهام است.

برای مطالعه مقاله امتیاز پیوتروسکی، مربوط به ارزش سهام اینجا کلیک کنید.

کاماریلا

سطوح کاماریلا خیلی به قیمت فعلی نزدیکتر می باشند ، بنابراین ، تاثیر متقابل با آنها بیشتر روی می دهد. این تکنیک برای کسانی مناسب است که معاملاتِ کوتاه مدت انجام می دهند .

PP = (S1 + R1) / 2(نقطه پیوت = (حمایت ۱+ مقاومت ۱)/ ۲)

این تکنیک مانند تکنیک کلاسیک است ، اما به قیمت پایانیِ دوره هنگامی که خط پایه ی نقطه ی پیوت ایجاد می شود ، بیشتر توجه شده است

PP = (H + L + (C * 2)) / 4 (نقطه پیوت =(سقف+کف+( قیمت پایانی* ۲))/۴ )

R1 = (2 * PP) – L(مقاومت ۱ = (۲* نقطه پیوت ) –کف)

R2 = PP + RANGE(مقاومت ۲= نقطه پیوت + دامنه )

R3 = R1 + RANGE) (مقاومت ۳= مقاومت ۱+ دامنه )

R4 = R3 + RANGE(مقاومت ۴ = مقاومت ۳ + دامنه )

S1 = (2 * PP) – H( حمایت ۱ = (۲* نقطه پیوت ) – سقف )

S2 = PP – RANGE(حمایت ۲= نقطه پیوت – دامنه )

S3 = S1 – RANGE(حمایت ۳= حمایت ۱ – دامنه )

S4 = S3 – RANGE(حمایت ۴= حمایت ۳ – دامنه )

فیبوناچی

تئوری اعداد فیبوناچی به طور متداول در بازار فارکس استفاده می شود. نقاط پیوت استثنا می باشند. بر اساسِ این روش، سطح های مقاومت و حمایت با ضرب کردن دامنه (R) در اعداد فیبوناچی مربوطه، به دست می ایند.

PP = (H + L + C) / 3 (نقطه پیوت =(سقف+کف+ قیمت پایانی)/۳ )

R1 = PP + (R x 0.382) (مقامت ۱= نقطه پیوت + (دامنه X ۰.۳۸۲))

R2 = PP + (R x 0.618) (مقامت ۲= نقطه پیوت + (دامنه X ۰.۶۱۸))

R3 = PP + (R x 1.000) (مقامت ۳= نقطه پیوت + (دامنه X ۱.۰۰۰))

R4 = PP + (R x 1.618) (مقامت ۴= نقطه پیوت + (دامنه X ۱.۶۱۸))

S1 = PP – (R x 0.382) (حمایت ۱= نقطه پیوت – (دامنه X ۰.۳۸۲))

S2 = PP – (R x 0.618) (حمایت ۲= نقطه پیوت – (دامنه X ۰.۶۱۸))

S3 = PP – (R x 1.000) (حمایت ۳= نقطه پیوت – (دامنه X ۱.۰۰۰))

آیا از نسبت های فیبوناچی در معاملات خود استفاده می‌کنید؟ مانند بسیاری از ابزارهای تجزیه و تحلیل تکنیکال دیگر، نسبت‌های فیبوناچی می‌توانند اندیکاتورهای معاملاتی قدرتمندی باشند که به عنوان پیشگویی‌های خود عمل کننده به خاطر محبوبیت شان عمل می‌کنند.

در این کتابک، نویسنده می‌خواهد برخی از اصول بازگشت و توسعه فیبوناچی را به شما نشان دهد، همچنین این که چگونه ممکن است از بازگشتها و توسعه ها در معامله گری خود استفاده کنید.

برای اطلاعات بیشتر و خرید این کتاب، اینجا کلیک کنید.

کدامیک از این روشهای محاسبه ی نقاط پیوت ، بهترین روش می باشد ؟ بهترین روش یا بدترین روش وجود ندارد. در حقیقت ، هر یک از آنها می توانند عمل کنند و موثر باشند، و شما باید بیشتر بر اساس عقاید و باورهای خود در معامله گری، آنها را انتخاب کنید.

تنظیماتِ اندیکاتور

اندیکاتور با فرمت “All In One”(چند منظوره) طراحی شده است. بدین معنا که شما می توانید آن را بر اساسِ خواسته های خود تنظیم کنید ، چون ما مطمئن هستیم که بیشترِ عملکردهای متداول و مشهور در این اندیکاتور MT4 در نظر گرفته شده اند.

متغیرمقدار
تنظیمات محاسبات
روش محاسبهکلاسیک
مدت زمان محاسبهروزانه
طرح اولیه ی تنظیمات
فقط دوره ی زمانی اخیر نشان داده شودخیر (رسم همه ی دوره های زمانی)
عمقِ سطح ها (نشان داده شدن)سطح حمایت ۴ /مقاومت ۴
تعداد دوره های زمانی که باید نشان داده شوند۱۰
تغییر به راستنادرست
تنظیمات خط
عرض خط۱
برچسب های نام خطصحیح
تنظیمات رنگ
رنگ برنامهاتوماتیک

روش محاسبه (Calculation Method) – روش محاسبه ی نقاط پیوت را انتخاب کنید : کلاسیک، کاماریلا، وودی، فیبوناچی. فرمولهای هر روش ، در توضیح داده شده است.

مدت زمان محاسبه (Calculation Period) – این گزینه ، مدت زمانی که مقادیر سقف، کف و قیمت پایانی در نظر گرفته خواهند شد را تعیین می کند.

مدت زمان های موجود :

تعداد دوره های زمانی که باید نشان داده شوند (Number of Periods to show) – تعداد دوره های قبلی که بر روی نمودار نشان داده شده اند ، را مشخص می کند. اگر گزینه ی “فقط دوره ی زمانی اخیر نشان داده شود (Show Only Recent Period) ” تنظیم شده باشد ، این پارامتر دیگر در نظر گرفته نمی شود.

فقط دوره های اخیر نشان داده شود (Show Only Recent Period) ، یک یا چند دوره ی زمانی محاسباتی را نشان می دهد.

عمقِ سطح ها (Depth of Levels) – تعداد خط های حمایت و مقاومت نشان داده شده بر روی نمودار را محدود می سازد.

تغییر به راست (Right Shift) – خط را به اندازه ی طولِ کامل تورفتگیِ سمت راست بر روی نمودار، ادامه می دهد .

رنگ برنامه (Color Scheme) – تشخیص اتوماتیک رنگِ برنامه برای اندیکاتور. همچنین محاسبه خطوط کاماریلا امکان تعیینِ رنگِ پس زمینه به صورت دستی وجود دارد.

آموزش فارکس-جلسه ششم : روندها

روندها، سمت و سوی حرکت قیمت در گذشته را نشان می دهند. از آنجا که روند، قدرت و تمایل غالب تریدرها را در نوسانات قیمت نشان می دهد می توان انتظار داشت تا زمانی که نیرویی بیشتر از نیروی فعلی بازار و در جهت عکس به بازار وارد نشود روند ادامه داشته باشد .

روندها مجموعه ای از موج های صعودی و نزولی می باشند. در اولین نگاه میتوان این نکته را متوجه شد که بازار هیچ زمانی دارای روند مستقیم نیست و مجموعه ای از شکسته شدن حمایت ها و مقاومت های گوناگون است که یک روند را تشکیل می دهد .

6-1-1 ) تقسیم بندی روندها از لحاظ جهت حرکت

روندها دارای سه جهت کلی می باشند 1: روند صعودی 2:روند نزولی 3:روند خنثی
-1 در روند صعودی قیمت بیشتر از آنکه تمایل به تضعیف داشته باشد تمایل به تقویت و بالا رفتن دارد. در روند صعودی معقول ترین کار خریدن و باقی ماندن در بازار تا تشخیص انتهای روند صعودی است .
-2 در روند نزولی قیمت بیشتر از آنکه تمایل به تقویت داشته باشد تمایل به تضعیف و پایین آمدن دارد. در روند نزولی معقولترین کار فروختن و باقی ماندن در بازار تا تشخیص انتهای روند نزولی است. (در بازارهای یک طرفه فروختن به معنی بی معامله ماندن و نظاره کردن می باشد )
-3 روند خنثی بیان کننده قدرت برابر خریداران و فروشندگان در زمانی خاص است. عموما آنچه در روند خنثی دیده می شود در بازه های زمانی کوتاه تر تلفیقی از روندهای صعودی و نزولی می باشد و در بازه های زمانی بلند مدت روند خنثی، خود جزئی از یک روند دیگر می باشد. در روند های خنثی یا معامله گر باید تا زمان چیرگی قدرت یکی از گروه خریداران یا فروشندگان نظاره گر باشد و یا از روند های کوچک صعودی و نزولی بازار منتفع شود .

6-1-2 ) تقسیم بندی روند ها به لحاظ زمانی

غیر از جهت قیمت، طول مدت روند نیز حائز اهمیت می باشد. تا به حال تعریف غالبی برای تقسیم بندی زمانی روندها، بین تریدرها وجود نداشته اما تقسیم بندی غالب به سه دسته اشاره دارد 1 : روند بلند مدت 2: روند میان مدت 3: روند کوتاه مدت
برای این تقسیم بندی روند بلند مدت را بیش از شش ماه یا یکسال در نظر می گیرند. روند میان مدت را بیش از یک ماه تا یکسال در نظر می گیرند و روند کوتاه مدت را روندهای دارای زمان کمتر از یک ماه در نظر می گیرند. گرچه روند های میان روز کوچک تر از روند های کوتاه مدتی است که تعریف کردیم اما اغلب معامله گران روند های میان روز را نیز جزء روند های کوتاه مدت طبقه بندی می کنند .
نکته دیگر در مورد روندها، حرکات موجی شکل آنها است. هر روند در بازه زمانی خاص خود تشکیل شده از چند روند کوچکتر و در بازه زمانی بزرگتر جزئی از موج روند بزرگتر می باشد. بنابراین وقتی صحبت از روند به میان می آید تعیین بازه زمانی روند نیز حائز اهمیت می باشد .

6-1-3 ) اصول کار با خط روند,نحوه رسم و درجه اهمیت آن

همانطور که در گذشته اشاره شد روند ها مجموعه ای از پیشی گرفتن موج های یک جهت قیمت بر جهت مقابل می باشد .
اگر به شکل زیر دقت کنید می بینید که روند صعودی مجموعه ای از روندهای کوچکتر می باشد که مجموع و اندازه روندهای نزولی، کوچکتر از روندهای صعودی می باشد. از همین رو روند غالب صعودی است. به بیانی دیگر شاهد آن هستیم که در روند صعودی مقاومت های جدید بالاتر از مقاومت های قبل از خود هستند اما قیمت در خطوط حمایت به حمایت قبل از خود نمی رسد. عکس این حالت برای روند نزولی تعریف می شود .

تا زمانی که در یک روند صعودی قرار داریم دره های قیمت (حمایت ها) نباید به قیمت پایین تر از حمایت قبلی برسد و در روند نزولی قله های قیمت (مقاومت ها) نباید به قیمت بالاتر از مقاومت قبلی برسد. این نکته مهمترین اصل تشخیص و بکارگیری روند می باشد. در صورتی که قله ها یا دره ها به موج قبل خود برسند در اصل بیان کننده این هستند که یا شیب روند غالب کم شده یا آن روند پایان یافته و روند معکوس جدیدی در پیش داریم .

برای ترسیم یک روند صعودی حداقل دو دره قیمت (حمایت) را به یکدیگر متصل می کنیم و تا زمانی که قیمت از امتداد این خط ترسیمی رد نشود روند صعودی می ماند .
برای ترسیم یک روند نزولی حداقل دو قله قیمت (مقاومت) را به یکدیگر متصل می کنیم و تا زمانی که قیمت از امتداد این خط ترسیمی رد نشود روند نزولی می ماند .
اعتبار یک روند را تعداد دفعات برخورد قیمت با خط روند، میزان زمان باقی ماندن قیمت در روند و شیب روند تعیین می کند و در صورتی که هر کدام از سه پارامتر بالا بیشتر و بزرگتر باشد اطمینان کردن به روند غالب اهمیت بیشتری پیدا می کند .

6-1-4 ) کاربرد خط روند

با توجه به توضیحات بالا تکنیک استفاده از خط روند بدین صورت می باشد که بعد از ترسیم خط روند، در بازگشت قیمت، با برخورد قیمت به خط روند، انتظار بازگشت قیمت در جهت روند غالب را داریم و معامله ای در جهت روند باز می کنیم .
در شکل زیر روند صعودی دلار به فرانک را می بینیم. پس از هربار برخورد قیمت به خط روند (Trend line) قیمت شروع به بالا رفتن می کند. در بار سوم و چهارم برخورد قیمت به خط روند می توان در جهت صعودی معامله خرید باز کرد. می بینیم که هر بار معامله ما وارد سود شده است .

6-2 ) رسم کانال ها

معمولا روند ها تمایل دارند که در داخل کانال قیمتی خاص حرکت کنند بدین معنی که همانطور که شیب خط روند در صورت تغییر می تواند باعث تعویض نقش روند شود، خارج شدن بازار از کانال خود نیز می تواند باعث تغییرات در روند و شیب آن گردد. برای ترسیم خط کانال باید به موازات خط روند خطی از آخرین قیمت موجود در کانال رسم شود . برای خط روند حتما لازم بود دو نقطه را برای روند در نظر بگیریم اما در خط کانال نیازی به دو نقطه برخورد قیمت نمی باشد و تنها یک نقطه را با فرض استفاده موازی خط روند میتوان استفاده کرد. فراموش نشود خط کانال تابعی از خط روند می باشد و هیچ زمانی خط کانال قبل از خط روند ترسیم نمی شود .

6-2-1 ) کاربرد کانال ها

در مورد خط کانال نیز به مانند خط روند در برخورد قیمت به خط کانال ترسیمی میتوان بازگشت قیمت به

درون خط کانال را انتظار داشت. ریسک معاملات برخورد قیمت با خط کانال بسیار بیشتر از معاملات با خط روند می باشد. دلیل این موضوع نیز وارد شدن در این معاملات بر خلاف روند غالب بازار می باشد در حالی که معاملات بر اساس خط روند در جهت عمومی قیمت است. خط دیگری نیز بین دو خط ترند لاین و کانال میتوان وجود داشته باشد با نام خط میانه (Middle line) که از این خط نیز میتوان به مانند دو خط روند و کانال استفاده کرد. نکته دیگر در مورد استفاده از خطوط روند و کانال، تصحیح این خطوط در زمان هایی است که شیب آنها کم می شود و باید خطوط جدیدی ترسیم شود تا از زیان معاملات جلوگیری شود .

6-3 ) خطوط پیوت ( (Pivot

به طور کلی از خطوط پیوت برای معاملات روزانه استفاده می کنند و با انجام محاسبه بر روی قیمت های روز گذشته ساپورت و رزیستنس های روز آتی را به دست می آورند. ولی افرادی نیز هستند که این خطوط را برای بازه های زمانی بزرگتر مانند هفتگی، ماهانه و یا حتی سالانه استفاده می کنند. برای محاسبه خط پیوت به چهار پارامتر روز گذشته(بازه زمانی قبلی) نیاز است. این چهار پارامتر عبارتند از بیشترین قیمت، کمترین قیمت، نقطه باز شده و نقطه بسته شده روز گذشته که مورد نیاز هستند. البته در مورد بازارهای 24 ساعته مانند فارکس که بازار زمان بسته شدن شبانه ندارد نقطه باز شدن قیمت لحاظ نمی شود و تنها از نقطه بسته شدن قیمت استفاده می گردد. نحوه محاسبه آن به شکل زیر است:

PP=PivotPoint=High+Low+Close/3
R 1 =( 2 *PP)-Low
R 2 =PP+(High-Low )
S 1 =( 2 *PP)-High
S 2 =PP-(High-Low )


در محاسبه پیوت بازارهای 24 ساعته، قیمت بسته شدن( Close ) از اهمیت بالایی برخوردار است به علت اینکه در ساعتی خاص بازار بسته نمی شود، معامله محاسبه خطوط کاماریلا گران می توانند از ساعات مختلفی استفاده کنند. اغلب افراد با ساعت 24 بروکر خود پیوت را محاسبه می کنند که می تواند کاری اشتباه باشد برای بهترین جواب عموما ساعت 12 نیمه شب گرینویچ یا ساعت 12 نیمه شب به وقت نیویورک مورد استفاده قرار می گیرد که بازده بهتری نسبت به دیگر ساعات بازار دارد. بالاترین و پایینترین قیمت ( High-Low ) نیز در بازه زمانی بین 12 نیمه شب روز گذشته تا 12 نیمه شب روز جاری محاسبه میگردد.

6-3-1 ) کار با خطوط پیوت

استفاده از خطوط پیوت دقیقا به مانند استفاده از خطوط ساپورت و رزیستنس است بدین صورت که پس از ترسیم، هر کدام از خطوط می تواند قابلیت عکس العمل به قیمت را داشته باشند. در شکل زیر پس از محاسبه داده های روز 18 July خطوط پیوت و ساپورت برای روز 19 July محاسبه می گردد در ساعات اولیه روز کاری اروپای مرکزی (بازار توکیو) قیمت نمودار پوند به دلار به خط پیوت می رسد اما با فشار خریداران قیمت به سطوح بالا می رود. تا اینکه در ساعت 10:30 به وقت اروپای مرکزی با اعلام خبری مربوط به انگلستان قیمت با گپی رو به پایین از خط پیوت می گذرد. در کندل بعد لحظاتی قیمت به پیوت می رسد و در ادامه روز، قیمت به خط ساپورت اول می رود. قیمت توانایی رد شدن از ساپورت یک را نداشته و دوباره رو به بالا حرکت می کند. این بار نقش حمایتی خط پیوت پوینت تبدیل به مقاومت می شود و قیمت در اواخر روز در بین خط پیوت و S 1 بسته می شود.

در نمونه ای دیگر قیمت پس از رسیدن به خط پیوت در ادامه روز حرکت صعودی را نمایش می دهد. با اینکه خطوط R 1 تا R 3 برای دوره ای جلوی حرکت صعودی قیمت را می گیرند اما فشار خریداران صعود قیمت را رقم می زند.

6-4 ) خطوط کاماریلا ( Camarilla )

خطوط کاماریلا نیزبه نوعی ساپورت و رزیستنس می باشند. با اینکه فرمول محاسبه و نحوه استفاده از این خطوط با خط های پیوت متفاوت است اما کلیات آنها در استفاده از ساپورت و رزیستنس یکسان است. در خطوط کاماریلا هشت خط برای هر روز محاسبه می شود که عموما از 4 خط آن استفاده می گردد فرمول محاسبه هشت خط کاماریلا به ترتیب زیر می باشد.

H 4 =((High-Low)*( 1.1/2 )) + Close
H 3 =((High-Low)*( 1.1/4)) + Close
H 2 =((High-Low)*( 1.1/6 )) + Close
H 1 =((High-Low)*( 1.1/12))+ Close
L 1 =Close-((High-Low)*( 1.1/12))
L 2 =Close-((High-Low)*( 1.1/6))
L 3 =Close-((High-Low)*( 1.1/4))
L 4 =Close-((High-Low)*( 1.1/2))

6-4-1 ) کار با خطوط کاماریلا

معمولا محاسبه 4 خط از 8 خط در مورد خطوط کاماریلا حائز اهمیت هستند. در صورت صعود قیمت خط های H 3 و H 4 و در صورت نزول قیمت خطوط L 3 و L 4 حائز اهمیت هستند. کسانی که از خطوط کاماریلا استفاده می کنند عقیده دارند که قیمت در اغلب روزها توانایی عبور از خطوط L 3 و H 3 را ندارد و در بازه ای بین این دو خط باقی می ماند. این افراد بر این اساس، با رسیدن قیمت به هر کدام از این دو خط در جهت بازگشت به سمت مخالف، وارد بازار می شوند. اما در روزهایی که بازار دارای روند قوی می باشد با شکسته شدن خطوط L 3 و H 3 صبر می کنند تا قیمت به خطوط L 4 و H 4 نیز برسد. سپس از آنجا در جهت روند اصلی وارد معامله می شوند.در شکل زیر قیمت ابتدا به خط H 3 می رسد و با فشار فروشندگان به سمت خط L 3 حرکت می کند.مشاهده می شود قیمت از خط L 3 رد نمی شود و خریداران در ادامه روز حتی قیمت را از خط H 3 و H 4 رد میکنند.

انواع مختلف پیوت پوینت - Digital Bourse

خبر " انواع مختلف پیوت پوینت - Digital Bourse از منبع دیجیت بورس " با موضوع - در تاریخ ۱۳۹۷/۰۱/۰۲ منتشر شد.

انواع مختلف پیوت پوینت - Digital Bourse

انواع مختلف پیوت پوینت در حالی که ما پیشنهاد می کنیم که به روش استاندارد محاسبه پیوت پوینت تکیه کنید، باید بدانید که روش های دیگری نیز برای محاسبه پیوت پوینت وجود دارد. پیوت پوینت (Woodie) R2 = PP + high – low R1 = (2xPP) – low PP = (H + L + محاسبه خطوط کاماریلا 2C)/4 …

در حالی که ما پیشنهاد می کنیم که به روش استاندارد محاسبه پیوت پوینت تکیه کنید، باید بدانید که روش های دیگری نیز برای محاسبه پیوت پوینت وجود دارد.پیوت پوینت (Woodie)R2 = PP + high – lowR1 = (2xPP) – lowPP = (H + L + 2C)/4S1 = (2xPP) – highS2 = PP – high + lowدر این فورمول ها (c) یعنی قیمت بسته شده یا پایانی، (H) یعنی نقطه ی بالا و (L) یعنی نقطه ی پایین. در فرمول بالا، متوجه خواهید شد که محاسبه نقطه محوری بسیار با روش استاندارد متفاوت است.همچنین، به منظور محاسبه سطوح حمایت و مقاومت مربوطه، شما می توانید از میزان تفاوت نقطه ی بالا و پایین روز قبلی استفاده کنید، که به عنوان محدوده شناخته شده است. در اینجا یک مثال نمودار از محاسبه نقطه محور Woodie اعمال شده در یورو/دلار آورده شده است.نقطه محور وودی، سطوح حمایت و سطوح مقاومت خطوط یکسره هستند در حالی که خطوط نقطه چین نشان دهنده سطوح محاسبه شده از طریق روش استاندارد است.از آنجا که فرمول های مختلفی دارند، سطوح حاصل از محاسبات وودی بسیار متفاوت ازسطوح محاسبه شده از روش های استاندارد هستند.برخی از معامله گران ترجیح می دهند از فرمول های وودی استفاده کنند زیرا آنها وزن بیشتری را به قیمت پایانی دوره قبلی می دهند.بعضی دیگر فرمول های استاندارد را ترجیح می دهند زیرا بسیاری از معامله گران از آن ها استفاده می کنند که می تواند آنها را به هدف مورد نظرشان برساند.در هر صورت، از زمانی که مقاومت به حمایت تبدیل می شود (و بالعکس)، اگر شما تصمیم به استفاده از فرمول های وودی بگیرید، شما باید این سطوح را دقیق زیر نظر بگیرید، چرا که آنها می توانند به عنوان نقاط سودرسانی در نظر گرفته شوند.نقطه محوری کاماریلاR4 = C + ((H-L) x 1.5000)R3 = C + ((H-L) x 1.2500)R2 = C + ((H-L) x 1.1666)R1 = C + ((H-L) x 1.0833)PP = (H + L + C) / 3S1 = C – ((H-L) x 1.083)3S2 = C – ((H-L) x 1.1666)S3 = C – ((H-L) x 1.2500)S4 = C – ((H-L) x 1.5000)در این فورمول ها (c) یعنی قیمت بسته شده یا پایانی، (H) یعنی نقطه ی بالا و (L) یعنی نقطه ی پایین فرمول های Camarilla شبیه فرمول وودی هستند. آنها همچنین از قیمت های بسته ی روز گذشته برای محاسبه سطح پشتیبانی و مقاومت استفاده می کنند.تنها تفاوت این است که شما باید برای 8 سطح عمده (4 مقاومت و 4 پشتیبانی) محاسبه کنید و هر یک محاسبه خطوط کاماریلا از این سطوح باید توسط یک ضریب ضرب شود. مفهوم اصلی نقاط محوری کاماریلا این است که براساس یک ایده ای است که قیمت گرایش طبیعی به بازگشت به میانگین را دارد که در این مورد، قیمت بسته ی روز قبل است.ایده این است که هنگامی که قیمت به سطح حمایت یا مقاومت سوم می رسد، باید خرید یا فروش انجام شود. با این حال، اگر قیمت S4 یا R4 را پشت سر گذاشت، این بدان معنی است که روند روزانه قوی است، و این در مورد، زمانی است که شما باید وارد بازار شوید!نگاه کنید که چگونه محاسبه کاماریلا در سطوح مختلف (خطوط کامل) با سطوح استاندارد (خطوط نقطه چین) مقایسه شده اند.همانطور که روی نمودار بالا می بینید، بر قیمت بسته شدن وقتی مخالف نقطه ی محوری است تاکید بیشتری می شود. از این جهت ممکن است سطح مقاومت زیر نقطه محوری باشد یا سطح پشتیبانی می تواند بالاتر از آن باشد. ببینید که چگونه تمام سطح پشتیبانی و مقاومت بالاتر از نقطه محوری Camarilla است.نقطه محوری فیبوناچیR3 = PP + ((High – Low) x 1.000)R2 = PP + ((High – Low) x .618)R1 = PP + ((High – Low) x .382)PP = (H + L + C) / 3S1 = PP – ((High – Low) x .382)S2 = PP – ((High – Low) x .618)S3 = PP – ((High – Low) x 1.000)در این فورمول ها (c) یعنی قیمت بسته شده یا پایانی، (H) یعنی نقطه ی بالا و (L) یعنی نقطه ی پایین سطح نقطه محوری فیبوناچی با اولین محاسبه نقطه محوری مانند روش استاندارد تعیین می شود.بعد، محدوده روز قبلی را در سطح فیبوناچی مطابق با آن ضرب کنید. بیشتر محققان در محاسبات خود از سطوح اصلاح 38.2٪، 61.8٪ و 100٪ استفاده می کنند.در نهایت، ارقام را به نقطه محوری و voila اضافه کنید یا تفریق کنید، شما سطح پیوت پوینت فیبوناچی خود را بدست می آورید! به نمودار زیر نگاه کنید تا ببینید که چگونه سطوح محاسبه شده از طریق روش فیبوناچی (خطوط کامل) با خطوط نقطه چینی گه از طریق روش استاندارد محاسبه شده اند ،متفاوتند.منطق پشت این قضیه این است که بسیاری از معامله گران دوست دارند که از نسبت فیبوناچی استفاده کنند. مردم از آن برای سطوح اصلاح، میانگین متحرک و غیره استفاده می کنند.به یاد داشته باشید که هر دو سطوح نقطه فیبوناچی و پیوت پوینت برای یافتن پشتیبانی و مقاومت استفاده می شود. با این که بسیاری از معامله گران به این سطوح نگاه می کنند، در واقع می توانند هدف خود را تحقق بخشند.کدام روش پیوت پوینت بهتر است؟حقیقت این است، درست مثل تمام تغییرات سایر شاخص هایی که تا کنون آموخته اید، هیچ تک روشی بهترین نیست. این کاملا بستگی دارد به این دارد که شما چگونه دانش خود را از نقاط محوری با تمام ابزارهای دیگر در جعبه ابزار معاملاتی فارکس خود ترکیب کنید.فقط بدانید که اکثر نرم افزارهای برنامه ریزی که محاسبات خودکار انجام می دهند، معمولا از روش استاندارد در محاسبه سطوح پیوت پوینت استفاده می کنند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا