تئوری داو در تحلیل تکنیکال

ویلیام پیتر همیلتون توانست سقوط بازار سهام سال ۱۹۲۹ را خیلی زودتر یعنی در سالهای ۱۹۲۷ و ۱۹۲۸ پیشبینی کند، نظر نهایی را درست سه روز قبل از این واقعه و در تاریخ ۲۱ اکتبر سال ۱۹۲۹ اعلام کرد. چند هفته پس از این اتفاق بود که همیلتون در سن ۶۳ سالگی از دنیا رفت.
نظریه داو در ارز دیجیتال
اساساً ، نظریه داو چارچوبی برای تجزیه و تحلیل فنی (تکنیکال) است که بر اساس نوشته های چارلز داو در مورد نظریه بازار است. داو بنیانگذار و سردبیر وال استریت ژورنال و بنیانگذار داو جونز و کمپانی بود. او به عنوان بخشی از شرکت ، اولین شاخص سهام را که به عنوان شاخص حمل و نقل داوجونز (DJT) شناخته می شود ، و پس از آن میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) کمک کرد.
داو هرگز ایده های خود را به عنوان یک نظریه خاص ننوشت و از آنها به عنوان چنین نظری یاد نکرد. با این حال ، بسیاری از او از طریق سرمقاله هایش در وال استریت ژورنال یاد گرفتند. پس از مرگ وی ، ویراستاران دیگر ، مانند ویلیام همیلتون ، این ایده ها را اصلاح کردند و از سرمقاله های خود برای جمع آوری آنچه امروزه به عنوان نظریه داو معروف است استفاده کردند.
این مقاله مقدمه ای بر نظریه داو ارائه می دهد و مراحل مختلف روند بازار را بر اساس کار داو تئوری داو در تحلیل تکنیکال مورد بحث قرار می دهد. مانند هر نظریه ای ، اصول زیر خطاناپذیر نیستند و قابل تفسیر هستند.
اصول اساسی نظریه داو
بازار همه چیز را منعکس می کند
این اصل با فرضیه به اصطلاح بازار کارآمد (EMH) هماهنگ است. داو معتقد بود که بازار همه چیز را تخفیف می دهد ، به این معنی که همه اطلاعات موجود از قبل در قیمت منعکس شده است.
به عنوان مثال ، اگر انتظار می رود یک شرکت سودهای مثبت بهبود یافته خود را گزارش دهد ، بازار قبل از وقوع این امر را منعکس می کند. تقاضا برای سهام آنها قبل از انتشار گزارش افزایش می یابد و پس از اینکه بالاخره گزارش مثبت مورد انتظار بالاخره ظاهر شد ، ممکن است قیمت آنقدر تغییر نکند.
در برخی موارد ، داو مشاهده کرد که ممکن است یک شرکت قیمت سهام خود را پس از اخبار خوب کاهش دهد ، زیرا آنطور که انتظار می رفت خوب نبود.
هنوز اعتقاد بر این است که بسیاری از معامله گران و سرمایه گذاران ، به ویژه کسانی که از تجزیه و تحلیل فنی استفاده گسترده ای می کنند ، این اصل را رعایت می کنند. با این حال ، کسانی که تحلیل بنیادی (فاندامنتال) را ترجیح می دهند مخالف هستند و معتقدند ارزش بازار نشان دهنده ارزش ذاتی سهام نیست.
روندهای بازار
برخی از مردم می گویند که کار داو چیزی است که مفهوم روند بازار را به وجود آورد ، که اکنون به عنوان یک عنصر اساسی در دنیای مالی تلقی می شود. نظریه داو می گوید که سه نوع اصلی از روندهای بازار وجود دارد:
- روند اولیه – از ماهها تا سالها ادامه دارد ، این حرکت اصلی بازار است.
- روند ثانویه – از هفته ها تا چند ماه ادامه دارد.
- روند سوم – در کمتر از یک هفته یا بیشتر از ده روز نمی میرد. در برخی موارد ، ممکن است فقط چند ساعت یا یک روز دوام بیاورد.
با بررسی این روندهای مختلف ، سرمایه گذاران می توانند فرصت هایی را بیابند. در حالی که روند اولیه اصلی ترین موردی است که باید در نظر گرفته شود ، فرصت های مطلوب زمانی ایجاد می شوند که به نظر می رسد روندهای ثانویه و عالی با روند اولیه مغایرت دارند.
به عنوان مثال ، اگر فکر می کنید یک ارز رمزنگاری شده دارای یک روند اولیه مثبت است ، اما یک روند ثانویه منفی را تجربه می کند ، ممکن است فرصتی برای خرید آن نسبتاً کم باشد و سعی کنید پس از افزایش ارزش آن ، آن را بفروشید.
اکنون مشکل ، همانند آن زمان ، در تشخیص نوع روندی است که مشاهده می کنید ، و در اینجاست که تجزیه و تحلیل فنی عمیق تری به وجود می آید. امروزه سرمایه گذاران و معامله گران از طیف وسیعی از ابزارهای تحلیلی برای کمک به آنها در درک نوع مورد نظر از روند استفاده می کنند.
سه مرحله از روندهای اولیه
داو ثابت کرد که روندهای اولیه بلند مدت دارای سه مرحله هستند . به عنوان مثال ، در بازار گاوی ، مراحل زیر خواهد بود:
- انباشت – پس از بازار خرس قبلی ، ارزش دارایی ها هنوز پایین است زیرا احساسات بازار عمدتا منفی است. تجار هوشمند و بازارسازان در این دوره قبل از افزایش قابل توجه قیمت شروع به جمع آوری می کنند.
- مشارکت عمومی – بازار وسیعتر اکنون به فرصتی که معامله گران هوشمند قبلاً مشاهده کرده اند پی می برد و عموم مردم در خرید فعال تر می شوند. در این مرحله ، قیمت ها به سرعت افزایش می یابد.
- مازاد و توزیع – در مرحله سوم ، عموم مردم به گمانه زنی ادامه می دهند ، اما این روند به پایان خود نزدیک می شود. سازندگان بازار شروع به توزیع دارایی های خود می کنند ، یعنی با فروش به سایر شرکت کنندگان که هنوز متوجه نشده اند که این روند در حال معکوس شدن است.
در بازار خرس ، مراحل اساساً معکوس خواهد شد. این روند با توزیع افرادی که علائم را تشخیص می دهند شروع می شود و پس از آن مشارکت عمومی دنبال می شود. در مرحله سوم ، مردم همچنان مأیوس می شوند ، اما سرمایه گذارانی که می توانند تغییرات آینده را ببینند ، دوباره شروع به جمع آوری می کنند.
هیچ تضمینی وجود ندارد که این اصل صادق باشد ، اما هزاران معامله گر و سرمایه گذار قبل از اقدام به این مراحل توجه می کنند. به طور قابل توجه ، روش Wyckoff همچنین بر ایده های انباشت و توزیع متکی است و مفهوم تا حدی مشابه چرخه های بازار (حرکت از مرحله ای به مرحله دیگر) را توصیف می کند.
نخستین تحلیلگران تکنیکال چه کسانی بودند؟ از چارلز داو تا جان مگی
نخستین تحلیلگران تکنیکال چه کسانی بودند؟ از چارلز داو تا جان مگی
برخی از سبکهای سرمایهگذاری فقط و فقط به تحلیل تکنیکال سهام وابسته هستند. افرادی که به این شیوهها پایبندند چنین ادعا میکنند که اصلا کاری به بنیاد سهام ندارند. چرا که تمام آنچه که برای تحلیل به آن نیاز دارند، در نمودارهای قیمتی و فنی قابل مشاهده است. اما تحلیل تکنیکال سهام بورس از کجا سرچشمه گرفت؟ منشا آن کجاست؟ در این مطلب نگاهی به این مسئله خواهیم داشت و به افرادی اشاره خواهیم کرد که پیشگامان این عرصه بودند و نامشان به عنوان نخستین تحلیلگران تکنیکال ماندگار شده است.
فهرست مطالب این مقاله با دسترسی سریع
چارلز داو (Charles Dow)؛ همهچیز زیر سر اوست!
چارلز داو در تاریخ مسائل مالی جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است. او نشریهی وال استریت ژورنال را تاسیس کرد. نشریهای که به عنوان معیاری برای سنجش مقالات مالی به کار میرود. اما دلیل مهمتر این است که او شاخص صنعتی داو جونز را ایجاد کرد. او با این کار دری را به دنیای تحلیل تکنیکال سهام بورس باز کرد. آقای داو میانگین قیمتهای بالا و پایین معاملات خود را به صورت روزانه، هفتگی و ماهانه ثبت کرد. سپس دادههای ثبتشده را با الگوهای بازار در زمان رشد یا افت مرتبط کرد. پس از آن بود که شروع به نوشتن مقالاتی کرد که نشان میداد چطور به کمک الگوهای مشخص میتوان وقایع و رخدادهای قبلی بازار سهام را پیشبینی کرد و توضیح داد. او این مقالات را همیشه پس از وقوع این اتفاقها مینوشت. با این حساب نام آقای داو را میتوان در صدر فهرست تحلیلگران تکنیکال جای داد.
با اینهمه نمیتوان تمام یا حتی بخش عمدهای از اعتبار نظریهای را که به اسم داو است، برای او لحاظ کرد. اگر شخصی به نام ویلیام. پی. همیلتون نبود، نظریه داو تنها در تایید اصول بیپایه و سست بازار کاربرد داشت. آن هم از طریق رویکردی به گذاشته.
ویلیام پیتر همیلتون (William P. Hamilton)؛ نخستین کسی که دل به دریای مواج تکنیکال زد!
نظریه داو مجموعهای از روندهای بازار بود که میشد آن را به امواج دریا تشبیه کرد. روند بلندمدت و بنیادی چهارساله (یا بیشتر)، مانند جزر و مد بازار بود. حرکات صعودی و گاوی یا نزولی و خرسی این جزر و مدها را تشکیل میدادند. این حرکات با امواج کوتاهمدتتری که به مدت یک هفته تا چند ماه طول میکشید، ادامه پیدا میکردند. در نهایت موجهای کمتلاطم و کوچکی ایجاد میشدند که همان نوسانهای روزانهی ناچیز بودند.
همیلتون که پس از داو، از جمله اثرگذارترین تحلیلگران تکنیکال بورس است، از این معیارها در کنار چند قاعدهی دیگر استفاده کرد تا بتواند بازارهای گاوی یا خرسی را با دقتی قابل توجه پیشبینی کند. او از قواعدی مانند میانگین حمل و نقل و میانگین صنعتی که مسیر همدیگر را تایید میکردند بهره برد.
ویلیام پیتر همیلتون توانست سقوط بازار سهام سال ۱۹۲۹ را خیلی زودتر یعنی در سالهای ۱۹۲۷ و ۱۹۲۸ پیشبینی کند، نظر نهایی را درست سه روز قبل از این واقعه و در تاریخ ۲۱ اکتبر سال ۱۹۲۹ اعلام کرد. چند هفته پس از این اتفاق بود که همیلتون در سن ۶۳ سالگی از دنیا رفت.
بیشتر بخوانید
رابرت رئا (Robert Rhea)؛ مرد عمل
رابرت رئا یکی دیگر از تحلیلگران تکنیکال بود که در این عرصه نام او جزو پیشگامان به چشم میخورد. او از نظریه داو استفاده کرد و آن را به یک شاخص کاربردی تبدیل کرد. رئا از این شاخص برای پیشبینی حرکات کوتاهمدت یا بلندمدت استفاده میکرد. او در سال ۱۹۳۲ کتابی درسی با نام نظریه داو (The Dow Theory) نوشت. رئا در استفاده از این تئوری عملکرد موفقی داشت و میتوانست درهها و قلهها را پیشبینی کند. همچنین توانایی خوبی در کسب سود از این پیشبینیها داشت. رئا در مدتی کوتاه پس از تسلط بر نظریه داو، دیگر نیازی به آن نداشت که بر اساس دانش خودش معاملهای انجام دهد. تنها کاری که باید میکرد این بود که دانشش را روی کاغذ بیاورد.
رئا نوشتههایش را در خصوص سرمایهگذاری با عنوان Dow Theory Comments منتشر کرد. ثروتی که پس از پیشبینی رسیدن بازار به نقطهی کف در سال ۱۹۳۲ و سقف در سال ۱۹۳۷ نصیب خوانندگان این نوشتهها شد، موجب شد هزاران نفر دیگر به خرید آن روی بیاورند. زندگی رئا، مردی که میتوانست بازار را پیشبینی کند نیز همانند همیلتون کوتاه بود. او در سال ۱۹۳۹ درگذشت.
ادسون گولد (Edson Gould)؛ جادوگر بازار بورس
شاید از میان تحلیلگران تکنیکال، دقیقترین پیشگوی بازار با سوابقی طولانی، ادسون گولد بود که تا سال ۱۹۸۳ یعنی در سال ۸۱ سالگی همچنان در حال پیشبینی بازار بود. گولد بیشتر ثروت خود را از طریق نوشتن در روزنامهها به دست آورد تا از سرمایهگذاری. او حق اشتراک نشریه را در سال ۱۹۳۰ به مبلغ ۵۰۰ دلار میفروخت. گولد تمام نقاط مهم در بازارهای گاوی و خرسی را به دست میآورد و پیشبینیهایی میکرد که به طرز عجیبی دقیق بودند. مثلا افزایش ۴۰۰ واحدی شاخص داو جونز را در بازار گاوی ۲۰ ساله پیشبینی کرد؛اتفاقی که منجر به بالا رفتن این شاخص تا ۱۰۴۰ واحد شد.
گولد از نمودارها، روانشناسی بازار و شاخصهایی مانند Senti-Meter (شاخص میانگین صنعتی داو جونز تقسیم بر سود هر یک از سهام شرکتها) استفاده کرد. گولد در شیوهی تجارتش چنان عملکرد خوبی داشت که پیشبینیهای دقیق او حتی پس از مرگش هم ادامه داشت! او در سال ۱۹۸۷ از دنیا رفت. اما در سال ۱۹۹۱، شاخص داو جونز همانگونه که قبلا پیشبینی کرده بود به ۳۰۰۰ واحد رسید. هنگامی که او در سال ۱۹۷۹ این پیشبینی را ارائه میکرد، داو جونز هنوز به ۱۰۰۰ واحد هم نرسیده بود.
اقدامات و فعالیتهای این پیشگامان پایه و اساس مجموعه گستردهای از ابزارهای تحلیل تکنیکال بورس را تشکیل داده است که اکنون معاملهگران از آنها برای توسعهی استراتژیهای سودآور تجاری بهره میگیرند.
جان مگی (John Magee)؛ دلباختهی نمودار!
جان مگی در سال ۱۹۸۴ کتاب معتبر و ارزشمند تحلیل تکنیکال روندهای سهام (Technical Analysis of Stock Trends) را نوشت. مگی یکی از نخستین افرادی بود که فقط بر اساس قیمت سهام و الگوی آن در نمودارهای تاریخی معامله میکرد. مگی هر اطلاعاتی را به صورت آماری ترسیم میکرد: سهام، میانگینها، حجم معاملات و اساسا هر چیزی که قابل پیادهسازی در قالب اشکال گرافیکی بود. سپس این نمودارها را بررسی میکرد تا الگوهای تکنیکال گسترده و اشکال خاصی مانند پرچمها، بدنها، شانهها و مثلثهای کمقدرت را شناسایی کند.
اما جالب آن که مگی از همان اول در مراقبت از پرتفوی مشتریانش نسبت به پرتفوی خود عملکرد بهتری داشت. چرا که او داراییهای سبد خود را بر اساس احساسات درونیاش میفروخت؛ حال آن که نمودارها سیگنالهایی قوی به او ارائه میدادند که بر اساس آن باید داراییهایش را نگه میداشت. با این حال مگی از ۴۰ سالگی تا زمان مرگش در سن ۸۶ سال، یکی از منظمترین و قاعدهمندترین تحلیلگران تکنیکال بود که در آن دوران میزیست. او حتی از خواندن روزنامههای اخیر نیز خودداری میکرد. چرا که میترسید این کار با سیگنالهای نمودارهایش تداخل داشته باشد.
نام چه کسانی از قلم افتاد؟
چنین فهرستی قطعا با مخالفتهایی همراه خواهد بود. مثلا چرا خبری از جسی لیورمور (Jesse Livermore) بدنام نیست؟ معاملهگری که حدس و گمانهای او بر اساس تیکهای قیمتی احتمالا نخستین نمونهی موفق تحلیل تکنیکال سهام بورس است. R. N. Elliott یا WD Gann چه؟ آنها در کجای این فهرست قرار میگیرند؟
لیورمول در زمینهی نظریهپردازی فعالیت زیادی نداشت و سرانجام هم ورشکسته از دنیا تئوری داو در تحلیل تکنیکال رفت. الیوت هم تحلیل تکنیکال بورس را با فرضیههای خود اصلاح کرد اما این نظریهها را به سختی میشد آزمود؛ حتی سختتر از آن این بود که کسی بخواهد بر اساس آنها معاملهای انجام دهد. در واقع او در راس اعداد و ارقام از عرفان کمک میگرفت!
به طور مشابه، در حالی که به نظر میرسد خطوط گان (Gann’s lines) از نظر تئوری مفید و کارآمد هستند، به دلیل حساسیت بالایی که نسبت به خطا دارند، عملی بودنشان جای سوال دارد. چنین ادعا میشود که هر دوی این تحلیلگران تکنیکال از طریق معامله بر اساس نظریههای خود ثروت فراوانی به دست آوردهاند، اما در خصوص لیورمور هیچ مدرک محکمی وجود ندارد که از این ادعا حمایت کند. آنچه مسلم است این که هیچکدام از این دو نفر، املاک و ثروتهای هنگفتی را بعد از مرگشان به جا نگذاشتهاند!
جمعبندی
داو، همیلتون، رئا، گولد و مگی در مسیر اصلی تحلیل تکنیکال سهام بورس قرار دارند. هرکدام در تئوری و در عمل گامی رو به جلو برداشتهاند. البته در این میان چندین مسیر فرعی منشعب هم وجود دارد؛ مسیرهای منحرفکنندهی جذابی که در پیشبرد محور اصلی نقشی نداشتند. هر بار که تحلیلگران تکنیکال یا بنیادی در مورد نقاط ورود به سهام یا خروج از آن صحبت میکنند، به این افراد و فنونی که پایه و اساس این شیوهی تحلیل است ادای احترام میکنند.
تئوری داو در تحلیل تکنیکال
تریل استاپ یا جابجایی حد ضرر
- توسط سارا موسوی
- ۰۲/۰۷/۱۳۹۹
- کمتر از یک دقیقه
تریل استاپ تریل استاپ یا جابجایی حد ضرر در سالهای اخیر به دلیل جذابیت ایجاد شده در بازار بورس ایران تعداد سرمایه گذاران بسیار بیش از پیش شده است. طبیعی است که تمامی سرمایه گذاران از دانش کافی در مورد سرمایهگذاری در بورس آگاهی نداشته و تنها با استفاده از اطلاعات دیگران اقدام به سرمایه […]
چنگال اندرو چیست و عملکرد آن چگونه است؟
- توسط مهسا بقایی
- ۰۱/۱۰/۱۳۹۹
- کمتر از یک دقیقه
چنگال اندرو چیست ؟ یکی از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال که کاربرد گسترده ای در روند بازارهای مالی دارد، چنگال اندرو (Andrew’s Pitchfork) می باشد. این روش توسط دکتر آلن اندرو به همراه چند نفر از دوستان دوران دانشگاه، پایه گذاری شد که اساس آن، قوانین عمل و عکس العمل نیوتن بوده که استفاده از […]
تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال ، کدام بهتر است؟
- توسط مهسا بقایی
- ۰۱/۰۵/۱۳۹۹
- کمتر از یک دقیقه
تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال ؟ کلیه افرادی که در بازارهای مالی، فعالیت دارند از روش های مختلفی جهت تحلیل بازار بهره می برند. این روش ها دربردارنده انواع مفاهیم ساده و یا پیچیده ای هستند که سرمایه گذاران برای موفقیت خود، می بایست آشنایی کافی از آنها داشته باشند تا در صورت لزوم و برای […]
تحلیل تکنیکال چیست ؟
- توسط سمن پارسا
- ۱۲/۰۷/۱۳۹۸
- کمتر از یک دقیقه
تحلیل تکنیکال چیست ؟ با نیک وست همراه باشید تا برایتان توضیح دهیم. تاریخچه تحلیل تکنیکال در واقع مطالعه قیمت ها با استفاده از ابزارهایی مثل نمودار است. ریشه تحلیل تکنیکال از تئوری داو گرفته شده است. تئوری داو در حدود سال ۱۹۰۰ توسط چارلز داو نوشته شد. چارلز داو همان کسی است که وال استریت […]
نماد کیمیا + تحلیل در بورس | شرکت کیمیای زنجان گستران
- توسط محمدرضا ابراهیم بای سلامی
- ۰۹/۱۶/۱۳۹۸
- کمتر از یک دقیقه
شرکت کیمیای زنجان گستران با نماد کیمیا در بازار دوم فرابورس و گروه فلزات اساسی توضیحات و سودآوری شرکت صنعتي و معدني کيمياي زنجان گستران با سرمایه ثبت شده ۲۳ میلیارد تومان، دردوره ۱ ماهه منتهی به ۹۸/۰۸/۳۰ از محل فروش محصولات خود مبلغ ۸،۵۳۷،۰۰۰،۰۰۰ ( هشت میلیارد و پانصد و سی و هفت […]
تله خرسی (Bear Trap) چیست؟
- توسط سارا موسوی
- ۰۹/۱۰/۱۳۹۸
- کمتر از یک دقیقه
تله خرسی الگوی تکنیکال تله خرسی زمانی رخ می دهد که در چارت قیمتی، ابزار تحلیل و نظیر آن سیگنال نادرستی از برگشت روند افزایشی یا اصلاح قیمتی درخلاف روند صعودی صادر کنند. درواقع این تله زمانی اتفاق می افتد که یک اصلاح قیمتی جزئی در یک رالی صعودی رخ داده اما معامله گران به […]
نماد خپارس + تحلیل در بورس | شرکت پارس خودرو
- توسط سارا موسوی
- ۰۹/۰۸/۱۳۹۸
- کمتر از یک دقیقه
شرکت پارس خودرو با نماد خپارس در گروه خودرو و قطعات کندل سهام نماد خپارس امروز در تاریخ ۶ آذر ۹۸ با قیمت ۱۳۹۰ تومان باز و با ۱۳۷۵ تومان بسته شد . معرفی و اطلاعات سهام شرکت پارس خودرو با سرمایه ثبت شده ۲۲۷۲ میلیارد تومان ، در کل ۲۲٫۷ میلیارد سهام دارد و […]
نماد دشیری + تحلیل در بورس | شرکت شیرین دارو
- توسط محمدرضا ابراهیم بای سلامی
- ۰۹/۰۳/۱۳۹۸
- کمتر از یک دقیقه
شرکت شیرین دارو با نماد دشیری شرکت شیرین دارو با نماد دشیری در گروه صنعت مواد و محصولات دارویی جالب است بدانید گران ترین سهم بازار بورس ایران متعلق به شرکت شیرین دارو می باشد . سهام این شرکت امروز در تاریخ ۳ آبان ۹۸ با قیمت ۹۱۰۰ تومان معامله شد. معرفی و […]
تحلیل تکنیکال چیست ؟
تحلیل تکنیکال چیست ؟ با نیک وست همراه باشید تا برایتان توضیح دهیم.
تاریخچه
تحلیل تکنیکال در واقع مطالعه قیمت ها با استفاده از ابزارهایی مثل نمودار است.
ریشه تحلیل تکنیکال از تئوری داو گرفته شده است. تئوری داو در حدود سال ۱۹۰۰ توسط چارلز داو نوشته شد. چارلز داو همان کسی است که وال استریت ژورنال را بنا نهاد.
از دیگر کار های مشهور وی معرفی شاخص میانگین صنعتی داو جونز است. این شاخص با وجود داشتن نواقص و نقدهای زیادی که به آن وارد است یکی از شاخص های مهم اقتصادی به شمار می رود.
نظریه داو در تحلیل تکنیکال چیست ؟
تئوری داو به طور مستقیم یا غیر مستقیم حقایقی مثل روند طبیعی قیمت ها، صعود یا نزول قیمت به واسطه داشتن اطلاعات کافی، تایید و تبیین تغییر روند قیمت ها به واسطه انعکاس حجم مبادلات، خطوط حمایت و مقاومت را شامل میشود.
تمرکز تئوری داو روی حرکت قیمت سهام، متد جدید تحلیل تکنیکال را کامل کرد. در واقع بر اساس این نظریه قیمت تمام آن چیزی است که ما باید مورد تحلیل قرار دهیم.
چرایی این اعتقاد داو به دلیل دانشی است که از علم اقتصاد داریم. عوامل مختلف عرضه و تقاضا اثرات خود را بر روی قیمت گذاشته اند و ما با بررسی قیمت همه ی آن چه نیاز داریم را به دست می آوریم.
به مرور زمان از این روش برای تحلیل بازارهای اوراق بها دار، بازار ارز و فارکس و همچنین بازار بورس کالا استفاده شد.
کلیات تحلیل تکنیکال چیست ؟
در واقع تحلیل تکنیکال به ما کمک می کند تا سرمایه گذاری خود را بهبود ببخشیم. اما باید حواستان باشد تحلیل تکنیکال مانند یک چوب جادو عمل نمی کند و همه سوالات شما را پاسخ نمی دهد بلکه فقط روش علمی تری برای تحلیل بازار به شما ارائه می دهد.
برای مثال با استفاده از تحلیل تکنیکال شما نمی توانید بفهمید فردا، هفته آینده یا سال بعد قیمت ها چه تغییری خواهند داشت اما می توانید تخمین خوبی از شرایط بزنید.
روش کار تحلیل تکنیکال بدین صورت است که با آزمودن قیمت های گذشته و حجم مبادلات حرکتهای آینده قیمت را پیش بینی می کند.
پس از به دست آوردن روند تغییر قیمت، با توجه به محدوده نوسانات بازار فرصت های خرید و فروش مشخص می شود. به زبان دیگر به فرآیند تحلیل قیمت های گذشته سهام برای تعیین قیمت های احتمالی آینده تحلیل تکنیکال گویند.
در این روش تحلیلی حرکت قیمت جاری (قیمت های انتظاری جاری) با حرکت قیمت در دوره قبل مقایسه می شود تا نتیجه معقولی پیش بینی شود.
کارشناسان سنتی بر این باورند که تاریخ خودش را تکرار میکند، ولی افراد مدرن تر اعتقاد دارند که باید از گذشته پند گرفت
در هر دو تفسیر از تحلیل تکنیکال نتیجه گیری یکسان است. گذشته بسیار پر اهمیت تر از آن است که فکر می کنید.
بیشتر بخوانید: تله خرسی چیست؟
علم تحلیل تکنیکال در حالت کلی به دو دسته تقسیم می شود:
۱) تحلیل تکنیکال ذهنی subjective technical analysis : در این تحلیل مفاهیم بر اساس مشاهدات صورت می گیرد.
در واقع هر شخص پس از مشاهده یک الگو برداشت شخصی خود را اذ آن الگو خواهد داشت. برای مثال ممکن است فردی متوجه یک الگو در یک نمودار شود در صورتی که فرد دیگری آن الگو را شناسایی نکند.
بیشتر بخوانید: گپ یا شکاف چیست ؟
این نوع برداشت معمولاً در الگوهای کلاسیک معمول است.
۲) تحلیل تکنیکال عینی objective technical analysis : این تحلیل برعکس تحلیل تکنیکال ذهنی یک روش کاملاً علمی است. این تحلیل بر پایه مفاهیم ریاضی و محاسباتی که با توجه به این مفاهیم انجام می شود به بررسی شرایط می پردازد.
مثلاً وقتی میگوییم قیمت بالای پارامتر معینی قرار گرفته است میتوان با تقریب خوبی این حرف را دقیق دانست و همه تحلیلگران تفسیری تقریباً مشابه از این گزاره خواهند داشت.
در واقع اساس کار تحلیل تکنیکال استفاده از نمودار و رابطه های ریاضی است. با این روش روند های کوچک و بزرگ تغییر قیمت در طول زمان به دست می آید.
در تحلیل تکنیکال باید مواردی از قبیل:
- عوامل انسانی
- تحلیل بنیادی
- چرخ رولت
- داد و ستد خودکار
زمینه های قیمت که خود به هشت بخش: قیمت باز (آغازین)، قیمت بالا (فراز)، قیمت پایین (نشیب)، قیمت بسته (پایانی)، حجم، بهره ی آزاد، قیمت پیشنهادی و قیمت درخواستی است تقسیم می شود
و نمودارها از قبیل: نمودار خطی، نمودار میله ایو… را در نظر گرفت.
به عنوان حسن ختام به دو نقل قول معروف از سر وینگ پینرو می پردازیم که می گوید:
آینده می تواند در گذشته پیدا شود.
من معتقدم آینده همان گذشته است که دوباره از دروازه های دیگر وارد می شود.
تئوری داو (قسمت 1)
نظریه داو همیشه بخشی جدایی ناپذیر از تحلیل تکنیکال بوده است. نظریه داو حتی قبل از کشف شمعدان توسط جهان غرب به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفت. در واقع امروزه نیز از مفاهیم نظریه داو تئوری داو در تحلیل تکنیکال استفاده می شود. در واقع، معامله گران بهترین شیوه ها را از Candlesticks و Dow Theory ترکیب می کنند.
تئوری داو توسط چارلز اچ داو، که سرویس اخبار مالی داو جونز (وال استریت ژورنال) را نیز تأسیس کرد، به جهان معرفی شد. در زمان خود، او مجموعهای از مقالات را از دهه 1900 نوشت که در سالهای بعد با عنوان «نظریه داو» شناخته میشد. اعتبار زیادی به ویلیام پی همیلتون تعلق دارد که این مقالات را با نمونه های مرتبط در یک دوره 27 ساله گردآوری کرد. از زمان چارلز داو خیلی چیزها تغییر کرده است و از این رو طرفداران و منتقدان نظریه داو وجود دارند.
تئوری داو – Dow Theory
17.1 – اصول نظریه داو
نظریه داو بر اساس چند باور ساخته شده است. به این اصول نظریه داو می گویند. چارلز اچ داو این اصول را در طول سالهای مشاهدهاش در بازارها توسعه داد. 9 اصل به عنوان نیروی هدایت کننده نظریه داو در نظر گرفته می شوند. آنها به شرح زیر است:
01 شاخص همه چیز را تخفیف می دهد شاخص های بورس هر چیزی را که در حوزه عمومی شناخته شده و ناشناخته است تخفیف می دهد. اگر یک رویداد ناگهانی و غیرمنتظره رخ دهد، شاخص های بورس به سرعت خود را مجدداً تنظیم می کنند تا ارزش دقیق را منعکس کنند.
02 به طور کلی 3 روند بازار گسترده وجود دارد. روند اولیه، روند ثانویه و روندهای جزئی
03 روند اولیه این روند اصلی بازار است که از یک سال تا چندین سال ادامه دارد. این نشان دهنده جهت گسترده تر چند ساله بازار است. در حالی که سرمایه گذار بلند مدت به روند اولیه علاقه مند است، یک معامله گر فعال به همه روندها علاقه مند است. روند اولیه می تواند یک روند صعودی اولیه یا یک روند نزولی اولیه باشد
04 روند ثانویه اینها اصلاحاتی برای روند اولیه هستند. به این به عنوان یک واکنش متقابل جزئی به حرکت بزرگتر در بازار فکر کنید. مثال – اصلاحات در بازار صعودی، رالی و بهبود در بازار نزولی. روند متضاد می تواند بین چند هفته تا چند ماه ادامه یابد
05 روندهای جزئی/نوسانات روزانه اینها نوسانات روزانه در بازار هستند. برخی از معامله گران ترجیح می دهند آنها را نویز بازار بنامند
06 همه شاخص ها باید با یکدیگر تأیید شوند. ما نمی توانیم یک روند را فقط بر اساس یک شاخص تأیید کنیم. به عنوان مثال، بازار تنها در صورتی صعودی است که CNX Nifty، CNX Nifty Midcap، CNX Nifty Smallcap و غیره همه در یک جهت صعودی حرکت کنند. تنها با عمل CNX Nifty نمی توان بازارها را به عنوان صعودی طبقه بندی کرد
07 حجم ها باید تایید شوند حجم ها باید همراه با قیمت تایید شوند. روند باید با حجم پشتیبانی شود. حجم باید با افزایش قیمت افزایش یابد و با کاهش قیمت در یک روند صعودی باید کاهش یابد. در یک روند نزولی، حجم باید با کاهش قیمت افزایش یابد و با افزایش قیمت کاهش یابد. برای جزئیات بیشتر در مورد حجم می توانید به فصل 12 مراجعه کنید
08 بازارهای جانبی می توانند جایگزین بازارهای ثانویه شوند. ممکن است بازارها برای مدت طولانی در کنار هم باقی بمانند (معامله بین یک محدوده). مثال: – Reliance Industries بین سال های 2010 و 2013 بین 860 و 990 معامله می شد. بازارهای جانبی می توانند جایگزینی برای روند ثانویه باشند.
09 قیمت پایانی مقدس ترین است. بین قیمت های باز، بالا، پایین و بسته، بسته شدن مهمترین سطح قیمت است زیرا نشان دهنده ارزیابی نهایی سهام در طول روز است.
تئوری داو – Dow Theory
17.2 – مراحل مختلف بازار
تئوری داو پیشنهاد می کند که بازارها از سه مرحله مجزا تشکیل شده اند که خود به خود تکرار می شوند. اینها فاز انباشتگی، مرحله نشانه گذاری و فاز توزیع نامیده می شوند.
مرحله انباشت معمولاً درست پس از فروش شدید در بازار اتفاق می افتد. فروش شدید در بازارها، بسیاری از فعالان بازار را ناامید می کرد و امید به هر گونه روند صعودی قیمت ها را از دست می داد. قیمت سهام به شدت کاهش می یافت و به پایین ترین سطح ارزش گذاری می رسید، اما خریداران همچنان برای خرید از ترس فروش مجدد مردد بودند. از این رو قیمت سهام در سطوح پایین سقوط می کند. این زمانی است که «پول هوشمند» وارد بازار می شود.
پول هوشمند معمولاً سرمایه گذاران نهادی هستند که در یک چشم انداز بلند مدت سرمایه گذاری می کنند. آنها همواره به دنبال سرمایه گذاری های ارزشی هستند که پس از فروش شدید در دسترس هستند. سرمایه گذاران نهادی شروع به خرید سهام به طور منظم، در مقادیر زیاد در یک دوره زمانی طولانی می کنند. این همان چیزی است که فاز انباشتگی را تشکیل می دهد. این همچنین به این معنی است که فروشندگانی که در مرحله انباشتگی سعی در فروش دارند به راحتی خریدار پیدا می کنند تئوری داو در تحلیل تکنیکال و بنابراین قیمت ها کاهش بیشتری پیدا نمی کند. از این رو، همواره مرحله انباشت پایین بازارها را مشخص می کند. اغلب اوقات، سطوح پشتیبانی به این صورت ایجاد می شود. مرحله انباشتگی می تواند تا چند ماه طول بکشد.
هنگامی که سرمایه گذاران نهادی (پول هوشمند) تمام سهام موجود را جذب کردند، معامله گران کوتاه مدت از زمان حمایت. این معمولاً با بهبود احساسات تجاری همزمان است. این عوامل باعث افزایش قیمت سهام می شوند. به این مرحله نشانه گذاری می گویند. در مرحله مارکوپ، قیمت سهام به سرعت و به شدت افزایش می یابد. مهمترین ویژگی مرحله نشانه گذاری سرعت است. از آنجا که تجمع سریع است، عموم مردم از تجمع خارج می شوند. سرمایه گذاران جدید مسحور بازده هستند و همه از تحلیلگران گرفته تا مردم سطوح بالاتری را پیش رو می بینند.
در نهایت، زمانی که قیمت سهام به بالاترین حد جدید (بالاترین 52 هفته، بالاترین تاریخ)، همه اطرافیان در مورد بازار سهام صحبت می کنند. گزارش های خبری خوش بینانه می شوند، محیط کسب و کار ناگهان پر جنب و جوش به نظر می رسد و همه (عمومی) می خواهند در بازارها سرمایه گذاری کنند. به طور کلی، عموم مردم میخواهند در بازارها مشارکت کنند زیرا احساسات مثبتی وجود دارد. این زمانی است که مرحله توزیع اتفاق می افتد.
تئوری داو – Dow Theory
سرمایه گذاران عاقل (سرمایه گذاران باهوش) که زودتر (در مرحله انباشت) وارد شدند، به آرامی شروع به تخلیه سهام خود می کنند. عموم مردم تمام حجم های تخلیه شده توسط سرمایه گذاران نهادی (پول هوشمند) را با ارائه حمایت قیمتی مورد نیاز به آنها جذب خواهند کرد. فاز توزیع دارای خواص قیمتی مشابه فاز انباشتگی است. هر زمان که قیمت ها در مرحله تئوری داو در تحلیل تکنیکال توزیع تلاش می کنند بالاتر بروند، پول هوشمند دارایی آنها را تخلیه می کند. در یک بازه زمانی، این عمل چندین بار تکرار می شود و بدین ترتیب سطح مقاومت ایجاد می شود.
در نهایت، زمانی که سرمایه گذاران نهادی (پول هوشمند) به طور کامل دارایی های خود را بفروشند، دیگر حمایتی از قیمت ها وجود نخواهد داشت. از این رو، آنچه پس از مرحله توزیع دنبال میشود، فروش کامل در بازارها است که به عنوان کاهش قیمت نیز شناخته میشود. فروش در بازار عموم را در وضعیتی کاملاً ناامید قرار می دهد.
با تکمیل دایره، آنچه پس از مرحله فروش می آید، دور جدیدی از مرحله انباشتگی است و کل چرخه تکرار می شود. اعتقاد بر این است که کل این چرخه از مرحله انباشتگی تا فروش طی چند سال طول می کشد.
توجه به این نکته ضروری است که هیچ دو چرخه بازار یکسان نیستند. به عنوان مثال، در زمینه هند، بازار گاوی 2006 تا 07 با بازار صعودی 2013-14 تفاوت زیادی دارد. گاهی اوقات بازار از مرحله انباشت به مرحله توزیع در یک دوره طولانی چند ساله حرکت می کند. از طرف دیگر، همان حرکت از انباشتگی به توزیع می تواند طی چند ماه اتفاق بیفتد. شرکتکننده در بازار باید خود را با ارزیابی بازارها در چارچوب مراحل مختلف هماهنگ کند، زیرا این مرحلهای را برای توسعه دیدگاه نسبت به بازار فراهم میکند.
17.3 – الگوهای داو
مانند کندلها، در تئوری داو نیز الگوهای مهم کمی وجود دارد. معامله گر می تواند از این الگوها برای شناسایی فرصت های معاملاتی استفاده کند. برخی از الگوهایی که ما مطالعه خواهیم کرد عبارتند از:
- تشکیل Double bottom & Double top
- سه تاپ پایین و سه تاپ
- تشکیل محدوده، و
- تشکیل پرچم
حمایت و مقاومت نیز یک مفهوم اصلی برای تئوری داو است، اما ما در فصلی که به آن اختصاص داده شده است، به دلیل اهمیت آن (از نظر قرار دادن اهداف و توقف ضرر) درباره آن بحث کرده ایم.
17.4 – دو شکل پایین و بالا
بالا و پایین دوتایی یک الگوی معکوس در نظر گرفته می شود. دو کفی زمانی اتفاق می افتد که قیمت سهام به سطح قیمتی کم عمق می رسد و با بهبودی سریع باز می گردد. پس از بهبود قیمت، سهام در یک سطح بالاتر (نسبت به قیمت پایین) برای حداقل 2 هفته (با فاصله زمانی مناسب) معامله می شود. پس از آن، سهام تلاش می کند تا به قیمت پایین قبلی خود بازگردد. اگر سهام یک بار دیگر حفظ شود و دوباره رشد کند، یک کف دو برابر تشکیل می شود.
شکل گیری دو کفی صعودی در نظر گرفته می شود و از این رو باید به فرصت های خرید نگاه کرد. در اینجا نموداری وجود دارد که شکل گیری دو کف را در Cipla Limited نشان می دهد:
به فاصله زمانی بین دو سازند پایین توجه کنید. سطح قیمت به خوبی در زمان فاصله داشت.
به همین ترتیب، در شکل گیری دو برابری، سهام تلاش می کند دو بار به همان قیمت بالا برسد اما در نهایت فروخته می شود. البته فاصله زمانی بین دو تلاش برای عبور از ارتفاع باید حداقل 2 هفته باشد. در نمودار زیر (Cairn India Ltd)، ما میتوانیم دو قله را در 336 سطح مشاهده کنیم. با مشاهده دقیق، متوجه خواهید شد که قله اول حدود 336 روپیه و دومین قله حدود 332 روپیه بود. با مقداری انعطاف پذیری، یک تفاوت کوچک مانند این باید خوب در نظر گرفته شود.
تئوری داو در تحلیل تکنیکال تئوری داو – Dow Theory
با توجه به تجربه معاملاتی خودم، در حین معامله، هر دو قسمت بالا و پایین دوتایی مفید هستند. من همیشه به دنبال فرصتهایی میگردم که در آن ترکیب دوگانه با یک شمعدان قابل تشخیص همزمان باشد.
به عنوان مثال، موقعیتی را تصور کنید که در آن شکل دوتایی، بالا دوم یک الگوی نزولی مانند یک ستاره تیرانداز را تشکیل میدهد. این بدان معناست که هم از نظر تئوری داو و هم از منظر کندل استیک اجماع برای فروش وجود دارد. بنابراین اعتقاد به انجام معامله بیشتر است.
17.5 – بالا و پایین سه گانه
همانطور که ممکن است حدس زده باشید، یک تشکیل سه گانه شبیه به یک ساختار دوگانه است، با این تفاوت که سطح قیمت سه بار در مقابل دو بار در یک کف دوگانه آزمایش می شود. تعبیر تشکیل سه گانه مشابه تشکیل دوگانه است.
به عنوان یک قاعده کلی، هر چه تعداد دفعات آزمایش قیمت و واکنش به یک سطح قیمت مشخص بیشتر باشد، سطح قیمت مقدس تری در نظر گرفته می شود. بنابراین به این ترتیب، سازند سه گانه قدرتمندتر از آرایش دوگانه در نظر گرفته می شود.
نمودار زیر یک تشکیل سه گانه برای DLF Limited را نشان می دهد. به فروش شدید پس از آزمایش سطح قیمت برای سومین بار توجه کنید و در نتیجه سطح سه گانه را تکمیل کنید.
تئوری داو – Dow Theory