مستطیل صعودی

فصل ۱۳: الگوهای قیمت – قسمت دوم – الگوهای ادامه دهنده قیمت
همین طور که از نام این الگو پیداست در صورت مشاهده الگوهای ادامه دهنده قیمت شاهد توسعه و ادامه قیمت در جهت روند کنونی خواهیم بود. در واقع می توان گفت قیمت در زمان تشکیل این الگوها در حال استراحت و تجدید قوا برای ادامه روند می باشد.
الگوهای ادامه دهنده – الگوی اول : الگوی پرچم Flag Pattern
الگوی پرچم یکی از الگوهای ادامه دهنده روند است که به شکل پرچم تشکیل می شود (شکل ۱). این الگو را در روند نزولی و روند صعودی داریم ولی خلاف روند اصلی است. مشخصه این الگو این است که در جهتی که در حال تشکیل است قیمت به سطح بالایی و سطح پایینی (خط چین ها در شکل ۱۰۱۳) برخورد می کند و این الگو را تشکیل می دهد. از مشخصه هایی که می توان الگوی پرچم را تشخیص داد این است که زمان تشکیل این الگو قیمت شیب زیادی را نسبت به جهت قبلی خودش و خلاف جهت آن دارد و عملا می توان گفت قیمت بعد از یک نزول یا صعود نیاز به استراحت دارد و در حال تجدید قوا برای ادامه دادن به روند اصلی خودش است. الگوی پرچم یکی از اصلی ترین و قابل اعتمادترین الگوهای ادامه دهنده روند است و چون به راحتی قابل شناسایی است از این الگو میتوان برای گرفتن پوزیشن در جهت روند استفاده کرد.
شکل ۱: الگوی پرچم
تائید این الگو، در روند صعودی شکست مقاومت (خط بالایی) و در روند نزولی شکست حمایت (خط پایینی) است. لازم به ذکر است در الگوی پرچم در برخورد هم قابل قبول است.
از تایم ۴ دقیقه و ۱۵ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان الگوی پرچم را روی چارت توضیح می دهند.
الگوهای ادامه دهنده – الگوی دوم : انواع الگوهای مثلث
الگوی مثلث متقارن Symmetricel Triangle Pattern
شکل ۲: الگوی مثلث متقارن
الگوی مثلث متقارن اولین الگو از سری الگوهای مثلثی است که آن را می توان در روند نزولی و روند صعودی مشاهده کرد. بعداز شکسته شدن مقاومت در الگوی مثلث در روند صعودی و پس از شکست حمایت در الگوی مثلث در روند نزولی می توانیم انتظار داشته باشیم قیمت به اندازه قاعده مثلث مسیر قبلی خودش را ادامه دهد (شکل ۲).
الگوی مثلثی افزایشی Ascending Triangle Pattern
الگوی بعدی از سری الگوهای مثلثی الگوی مثلثی افزایشی است که شبیه الگوی مثلث متقارن می باشد با این تفاوت که ضلع بالایی تقریبا صاف و ضلع پایین مثلث شیب رو به بالا دارد و بعد از شکستن مقاومت ضلع بالا انتظار ادامه روند را داریم. الگوی مثلثی افزایشی در روند صعودی تشکیل می شود (شکل ۳).
شکل ۳: الگوی مثلث افزایشی
الگوی مثلثی کاهشی Descending Triangle Pattern
شکل ۴: الگوی مثلث کاهشی
الگوی مثلث کاهشی عکس الگوی مثلث افزایشی است و در روند نزولی رخ میدهد. در این الگو ضلع پایینی تقریبا صاف و ضلع بالایی مثلث شیب رو به پایین دارد و بعد از شکستن حمایت ضلع پایین انتظار ادامه روند را داریم (شکل ۴).
در هر دو الگوی مثلث افزایشی و مثلث کاهشی انتظار داریم بعد از شکست خط افقی، قیمت به اندازه قاعده مثلث روند را ادامه دهد.
از تایم ۱۲ دقیقه این ویدئو آقای گلشاهیان الگوی مثلث را روی چارت توضیح می دهند.
الگوی سوم : کنج ها Wedges
الگوی کنج افزایشی یا بالا رونده Rising Wedge Pattern
الگوی سوم از الگوهای ادامه دهنده روند کنج ها هستند که در زمان مستطیل صعودی استراحت قیمت تشکیل می شوند. الگوی کنج افزایشی در روند نزولی تشکیل می شود و خطوط آن موازی نیستند. در الگوی کنج خطوط نه مانند الگوی پرچم موازی هستند و نه مانند الگوی مثلث به همدیگر می رسند، زمان تشکیل شدن این الگو شکسته شدن خط پایینی و تشکیل یک کندل ( مستطیل صعودی بسته شدن) زیر آن است (شکل ۵).
شکل ۵: الگوی کنج افزایشی یا بالا رونده
الگوی کنج پایین رونده Falling Wedge Pattern
الگوی کنج پایین رونده ، مانند الگوی کنج بالا رونده است با این تفاوت که در روند صعودی تشکیل می شود. سایر شرایط حاکم، مانند الگوی کنج بالارونده است (شکل ۶).
شکل ۶: الگوی کنج پایین رونده
از تایم ۱۸ دقیقه و ۱۷ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان الگوی کنج را روی چارت توضیح میدهند.
الگوی چهارم : مستطیل
الگوی مستطیل صعودی Bullish Rectangle Pattern
الگوی آخر از الگوهای ادامه دهنده روند الگوی مستطیل است. زمانی این الگو تشکیل می شود که قیمت بین دو حمایت و مقاومت در نوسان باشد. این الگو خیلی شبیه الگوی برگشتی سه قله است با این تفاوت که موفق به شکستن مقاومت شده است ولی احتمال دارد که قیمت برگردد و مجددا نقطه حمایت را لمس کند و سپس به روند خودش ادامه دهد (شکل ۷).
شکل ۷: الگوی مستطیل صعودی
الگوی مستطیل نزولی Bearish Rectangle Pattern
الگوی مستطیل نزولی کاملا عکس الگوی مستطیل صعودی است. الگوی مستطیل نزولی زمانی تکمیل می شود که قیمت بعد از بسته شدن حمایت بسته شود (شکل ۸ )
شکل ۸: الگوی مستطیل نزولی
از تایم ۲۳ دقیقه و ۵۰ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان الگوی مستطیل را روی چارت توضیح می دهند.
الگوهای ادامه دهنده روند دیگری نیز وجود دارند ولی اهمیت کمتری دارند. لازم به ذکر است که
در مارکت هیچ وقت نباید قطعیت را در نظر گرفت، گاهی اوقات پیش می آید که الگوها در حال تشکیل هستند ولی در آخر درست عمل نمی کنند پس همیشه باید دنبال تائیدهای دیگر هم باشیم .
الگوی پرچم چیست؟
الگوی پرچم معمولا از سری الگوهای ادامه دهنده در بازار می باشند و مکث های کوتاهی در روند شارپی بازار هستند .پرچم ها خود را در یک روند شارپ نزولی یا شارپ صعودی نشان میدهند و بازار در این زمان قدری استراحت می کند و مجدداً در همان جهت حرکت قبلی شروع به حرکت میکند.
در تحلیل تکنیکال، یک پرچم یک الگوی قیمتی است که در یک چارچوب زمانی کوتاهتر با گرایش متداول قیمت مشاهدهشده در یک چارچوب زمانی طولانیتر در نمودار قیمت، حرکت میکند. نام آن به خاطر روشی که بیننده را به سمت یک پرچم بر روی میله پرچم میاندازد نام گذاری میشود.
الگوی پرچم برای شناسایی تداوم احتمالی یک روند قبلی از نقطهای استفاده میشود که در آن قیمت با همان گرایش رو به رو شدهاست. در صورتی که این روند از سرگرفته شود، افزایش قیمت میتواند سریع باشد.
انواع الگوهای پرچم :
- پرچم مثلثی
- پرچم چهارگوش
الگوی پرچم شامل دو خط موازی است. این خطوط میتوانند یا مسطح باشند و یا در جهت مخالف گرایش بازار اصلی قرار بگیرند. الگویی که میتواند صعودی یا نزولی باشد به عنوان بازار به طور بالقوه پس از حرکت بزرگ قبل از ادامه روند اولیه آن دیده میشود.
نکته: کف پرچم نباید از نقطه میانی میله که قبل از آن قرار داشت، تجاوز کند.
الگوی پرچم دارای چهار ویژگی اصلی است:
- روند شارپ قبلی
- کانال تحکیم قیمت
- مکث یا اصلاح کوتاه مدتی
- شکست پر قدرت خط روند و حرکت شارپ بعد از آن
چگونه یک الگوی الگوی پرچم:
پرچمها مناطقی از تحرکات قیمتی هستند که در خلاف جهت روند حرکت میکنند که مستقیما بعد از یک رشد قیمتی شارپ تند در قیمت پیروی میکند. این الگو معمولا شامل بین ۵ تا ۲۰ کندل قیمتی است. الگوهای پرچم میتوانند صعودی یا نزولی باشند.
حرکت شارپ:
به عنوان یک الگوی ادامه دهنده، باید شواهدی از یک روند قبلی وجود داشته باشد. پرچمها به شواهدی از پیشرفت یا کاهش شدید حجم سنگین نیاز دارند. این حرکات معمولا بر روی حجم سنگین اتفاق میافتد و میتواند حاوی شکافها باشد. این حرکت معمولا نشاندهنده اولین قسمت پیشروی یا کاهش چشمگیر است و پرچم / پرچم فقط یک مکث است.
میله پرچم:
فاصله از اولین مقاومت و یا پشتیبان به سمت بالا یا پایین پرچم و پرچم است. پیشرفت شدید (یا کاهش)که میله را تشکیل میدهد باید یک خط روند یا مقاومت / پشتیبانی را درهم بشکند. خطی که از این شکاف تا بالای پرچم و پرچم برافراشته میشود، پرچم را شکل میدهد.
پرچم یک الگوی مستطیل کوچک است که بر خلاف روند قبلی است. اگر حرکت قبلی بالا میرفت، پرچم به پایین متمایل میشد یا پرچم یک مثلث متقارن کوچک است که با بلوغ الگو (مانند یک مخروط)مستطیل صعودی گسترده و همگرا میشود..
مدتزمان:
پرچمها و پرچمها، الگوهای کوتاهمدت هستند که میتواند از ۱ تا ۱۲ هفته طول بکشد. بحثهایی در این بازه زمانی وجود دارد و برخی از آنها ۸ هفته را در نظر میگیرند تا محدودیتهای یک الگوی قابل اعتمادی را اعمال کنند. به طور ایدهآل، این الگوها بین ۱ تا ۴ هفته شکل خواهند گرفت. زمانی که یک پرچم بیش از ۱۲ هفته قدمت دارد، به عنوان مستطیل طبقهبندی میشود. یک پرچم بیش از ۱۲ هفته به یک مثلث متقارن تبدیل خواهد شد.
اهداف الگوی پرچم:
طول میله را می توان برای شکستن مقاومت و یا مستطیل صعودی شکستن پرچم و پرچم برای تخمین پیشرفت یا کاهش استفاده کرد.مهم است که پرچمها از یک روند صعودی یا نزولی شدید پیروی کنند. بدون یک حرکت شارپ، قابلیت اطمینان تشکیل این الگو را کاهش می دهد و میتواند ریسک بالایی را به همراه داشته باشد.
الگوهای نمودار برتر که هر معامله گر باید بداند
هر معامله گر که نقشی را که داده ها در موفقیت معاملات بازی میکند را میدانند ، گزارش ها و نمودارهای تجزیه و تحلیل را جدی می گیرد. از این میان ، الگوهای نمودار یکی از ابزارهای دیداری و ارتباطی بصری است که معامله گران از آن استفاده می کنند. استفاده از الگوهای نمودار در بین معامله گران فارکس روشی کاملاً پذیرفته شده است.
به عنوان یک معامله گر ، شما دائما در جستجوی تجزیه و تحلیل های با کیفیت بالا هستید که به شما کمک می کند فرصت ها را شناسایی کنید ، روندها را تغییر دهید و حرکت قیمت پروژه را شناسایی کنید. توانایی خواندن و تفسیر الگوهای نمودار به شما امتیاز قابل توجهی هنگام تجارت می دهد.
یک الگوی نمودار ، حرکات قیمت را به صورت گرافیکی ارائه می دهد تا تصویری روشن از روندها ارائه کند تا نشانه هایی از سطح قیمت های آینده را ارائه دهد. با استفاده از داده های مبتنی بر عملکرد گذشته ، ایجاد یک ایده در مورد جهت حرکت آینده در قیمت برای یک معامله گر آسان تر می شود.
انواع الگوهای نمودار
سه نوع الگوی نمودار وجود دارد – الگوهای ادامه ، الگوهای معکوس و الگوهای دو طرفه:
- یک الگوی ادامه نشان می دهد که روند مداوم ادامه خواهد داشت.
- الگوهای نمودار معکوس به معامله گران اجازه می دهد که روند رو به عقب است ، یعنی تغییر جهت می دهد.
- الگوهای برک آوت زمانی اتفاق می افتد که دارایی در محدوده ای معامله شود.
- در اینجا برخی از الگوی نمودار برتر که هر معامله گر باید بداند وجود دارد.
سر و شانه
همه اش به اسم است !! این نمودار دارای یک قله بزرگ در وسط (سر) با دو قله کمی کوچکتر در دو طرف (شانه) آن است. از نوسانات بالا در الگوی Head and Shoulders برای پیش بینی تغییر روند استفاده می شود.
سطح پشتیبانی یا خط گردن دو شانه را به هم متصل می کند و شکستگی زیر خط گردن یک سیگنال فروش محسوب می شود. یک خط گردن افقی مستقیم و مورب قابل قبول است ، اگرچه مواردی وجود دارد که خط گردن زاویه داشته باشد یا دو شانه کاملاً هماهنگ نباشند. ایده این است که الگو را تشخیص دهید.
به فاصله از بالای سر تا خط گردن که هدف قیمت است توجه کنید. هنگامی که شانه راست به سمت عقب افتادسطح پشتیبانی، احتمال دارد روند نزولی نزولی وجود داشته باشد. این الگوی برگشت صعودی از نزولی یکی از قابل اعتمادترین الگوهای نمودار معکوس در نظر گرفته شده است.
اگر الگوی Head and Shoulders در طی روند نزولی اتفاق بیفتد ، همان الگو رخ می دهد اما در یک وارون. سه پایین چرخش وجود دارد و به آن الگوی Inverse Head and Shoulders گفته می شود.
راهنمای الگوی سر و شانه
دو بالا و دو پایین
معامله گران از الگوی معکوس دیگر برای برجسته کردن روند معکوس استفاده می کنند ، الگوی Double Top و Double Bottom در اطراف سطوح مهم فنی رخ می دهد که مانع بزرگی ایجاد می کند. یک بالای دوتایی دارای دو قله یا اوج تاب در تقریباً یکسان است ، در حالی که الگوی پایین دو دارای دو پایین چرخش است.
Double Top یک الگوی معکوس نزولی است که در آن قیمت یک دارایی ابتدا به اوج خود می رسد ، و پس از بازگشت به سطح پشتیبانی فقط قبل از بازگشت به عقب در برابر روند غالب ، به سطح حمایت خود صعود می کند.
در واقع این الگوهای نمودار یک مورد مناسب میباشد…….
برعکس ، Double Bottom یک الگوی برگشت صعودی است که در آن قیمت یک دارایی به زیر سطح حمایت سقوط می کند ، و پس از بازگشت مجدد به سطح مقاومت قبل از بازگشت مجدد در برابر روند غالب ، دوباره سقوط می کند.
در اینجا ، معامله گران باید به دنبال حداقل دو تلاش ناموفق در سطح و به دنبال آن وقفه فنی در جهت مخالف باشند.
راهنمای الگوی دو بالا و دو پایین
سه گانه بالا و پایین سه گانه
الگوی Triple Top و Triple Bottom مشابه الگوی Double Top و Double Bottom در بالا است – تنها تفاوت در این الگوهای نمودار در این است که در مقایسه با دو سطح بالا و دو پایین تاب ، سه اوج تاب و سه پایین چرخش وجود دارد. هر دو الگوی معکوس هستند.
بازرگانان باید مراقب شکست خطوط حمایت و مقاومت باشند. قیمت های هدف فاصله بین خط بالا و پشتیبانی (برای سه پایه تاپ) ، و پایین و خط مقاومت (برای پایه های سه گانه) است.
راهنمای الگوی سه گانه
گرد کردن
این الگوی معکوس به معامله گران کمک می کند تا پایان روند را بدست آورند ، و نشان دهنده یک نقطه بازگشت بالقوه در یک حرکت بلند مدت قیمت است. الگوی Rounding Top تغییر تدریجی احساس از صعودی به نزولی را نشان می دهد و فرصتی برای کوتاه مدت نشان می دهد.
همانطور که از نامش پیداست ، الگوی مستطیل صعودی بالای گرد در الگوهای نمودار به صورت ‘U’ معکوس ظاهر می شود. ماشه برای ورود به یک موقعیت کوتاه شکسته شدن خط پشتیبانی است ، با هدف قیمت برابر با فاصله از بالا تا خط پشتیبانی.
شکل گیری این الگو در الگوهای نمودار خیلی بیشتر طول می کشد – از چندین هفته ، ماه یا حتی سالها – و الگویی نیست که معمولاً پیدا شود.
پایین گرد کردن
Rounding Bottom همچنین به عنوان زیر بشقاب شناخته می شود ، یک الگوی نمودار معکوس بلند مدت در الگوهای نمودار است که نشان می دهد قیمت سهام از یک روند نزولی به سمت یک روند صعودی صعودی حرکت می کند.
در اینجا قیمت با روند کاهشی قیمت شروع می شود تا زمانی که به نقطه حمایت برسد ، سپس قیمت شروع به روند بالاتر می کند. خط روند زیر پایین ترین قیمت شکل U را تشکیل می دهد.
الگوی پایین گرد یک دهانه را برای طولانی مدت پیش بینی می کند.
مستطیل
نوعی الگوی ادامه ، یک الگوی مستطیل هنگامی شکل می گیرد که قیمت چندین بار به صورت پهلو بین یک حمایت افقی و سطح مقاومت حرکت کند. وقتی قیمت بین دو سطح افقی حرکت می کند ، یک مستطیل ایجاد می کند.
بسته به روند اساسی ، معامله گران باید به دنبال شکل گیری یک الگوی مستطیل در الگوی نمودار باشند. یک مستطیل سرسخت در طی روند صعودی وقتی قیمت وارد فاز ازدحام می شود و به یک طرف معامله می شود شکل می گیرد. به دنبال شکستن خط فوقانی مستطیل باشید. هدف قیمت ارتفاع مستطیل خواهد بود.
وقتی قیمت وارد فاز ازدحام می شود و به یک طرف معامله می شود ، یک مستطیل نزولی در طی روند نزولی تشکیل می شود. درست مثل مستطیل سرسخت ، قیمت شکسته خواهد شد ، اما این بار شکست در خط مستطیل پایین در الگوی نمودار خواهد بود. هدف قیمت ، یک بار دیگر ، ارتفاع مستطیل است.
از الگوهای مستطیل برای پیش بینی استراتژی شکست استفاده می شود.
پرچم ها
پرچم ها در الگوهای نمودار متفاوت است ، تنها تفاوت در شکل الگو است. برخلاف خطوط روند همگرا در Wedge ، خطوط روند در اینجا موازی هستند.
میله پرچم بخشی مشخص از الگوی پرچم است. یک پرچم صعودی در طی یک روند صعودی تشکیل می شود ، با خطوط روند موازی بالا و پایین اقدام قیمت. یک پرچم نزولی در طی روند نزولی تشکیل می شود و شیب بالایی دارد. هدف قیمت پایین ترین نقطه یک پرچم صعودی و بالاترین نقطه یک پرچم نزولی است.
راهنمای الگوی پرچم
فنچان و دسته در الگوهای نمودار
این الگو در الگوهای نمودار شبیه Rounding Top است ، اما دارای یک دسته اضافی است. این الگوی ادامه صعودی زمانی شکل می گیرد که یک دوره تمایل به نزولی در بازار وجود دارد که سرانجام با یک حرکت صعودی ادامه دارد.
قیمت وارد یک اصلاح موقتی می شود و در نهایت از روند معکوس خارج می شود تا روند کلی صعودی ادامه یابد.
راهنمای الگوی فنجان و دسته
شکاف های قیمتی
شکافهای قیمتی در الگوهای نمودار زمانی رخ میدهند که شاهد فضای خالی بین دو بازهٔ زمانی معاملاتی باشیم، شکافهایی که از طریق افزایش یا کاهش چشمگیر در قیمت ایجاد شدهاند. برای مثال، سهام ممکن است در قیمت 5 دلار بسته شده و تحت تأثیر اخبار مثبت، در قیمت 7 دلار باز شود. سه نوع اصلی از شکافهای قیمتی وجود دارند: شکاف شکست (breakaway gap)، شکاف فرار (runaway gap)، و شکاف خستگی (exhaustion gap). شکاف شکست در ابتدای شکلگیری یک روند تشکیل میشود، شکافهای فرار در میانهٔ یک روند و شکاف خستگی نیز در انتهای یک روند تشکیل میشوند.
وقتی سهامی بالاتر یا پایین از قیمت بسته شدن خود باز می شود ، شکافی را در الگوهای نمودار ایجاد می کند. به طور معمول ، این از معاملات ساعات طولانی اتفاق می افتد و در هنگام توقف معاملات می تواند باعث ایجاد شکاف در روز شود.
هنگامی که شکاف در جهت مخالف روند اتفاق می افتد ، این یک علامت معکوس است.
الگوی مثلث
مجموعه دیگری از الگوهای نمودار از یک رویکرد مثلثی پیروی می کنند. اینها صعودی ، نزولی و متقارن است. تفاوت در درجه اول در خطوط روند است و در غیر این صورت عمدتاً شبیه به هم هستند.
- مثلث صعودی: مثلث صعودی مسیری رو به بالا را طی می کند با مقاومت نشان داده شده با ارتفاع های چرخشی که یک خط افقی را در بالا قرار می دهد. خط پایین همان کشی است که صعودی است و از پشتیبانی پشتیبانی می کند همانطور که با پایین بودن چرخش نشان داده شده است. مثلث صعودی برای نشان دادن الگوهای صعودی که نشان دهنده یک روند صعودی است استفاده می شود.
- مثلث نزولی: این دقیقاً مخالف مثلث صعودی است با الگویی که در اینجا مقاومت شیب دار رو به پایین را نشان می دهد. از آنجا که مثلث در اینجا روند نزولی و تأثیر بازار پر از فروشنده را نشان می دهد ، مثلث نزولی دارای یک خط پایین تر است.
- مثلث متقارن: این ترکیبی از مثلث صعودی و نزولی است که الگویی را نشان می دهد که می تواند صعودی یا نزولی باشد. این بازاری را نشان می دهد که می تواند در هر دو جهت شکسته شود و نوسان را نشان می دهد. از ماهیت متقارن مثلث ، در همگرایی قله های کم و فرورفتگی ها حضوری مشاهده می شود.
الگوهای نمودار به معامله گران کمک می کند تا در مورد زمان ورود و خروج از موقعیت تصمیم آگاهانه تری بگیرند. با استفاده صحیح از داده ها ، بدون توجه به مدت زمان ، الگوهای نمودار می توانند مفید باشند. بنابراین این امر برای تصمیمات تجاری کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت به همان اندازه مناسب است.
انواع الگوی مثلث
جمع بندی
الگوهای نمودار در الگوهای قیمتی معمولاً زمانی شکل میگیرند که قیمت قصد استراحت دارد و نشاندهندهٔ مناطقی از تثبیت قیمتی هستند که پس از آنها، قیمت به جهت حرکت در روند خود ادامه داده و یا بازگشت روندی را تجربه خواهد کرد. خطوط روند برای تشخیص الگوهای قیمتی مانند پرچمها، پرچم سهگوشها و سقف دوقلو، از اهمیت بالایی برخوردار میباشند.
حجم معاملاتی نیز دارای نقش مهمی در حین تشکیل این الگوهای نمودار میباشد و معمولاً شاهد کاهش حجم معاملاتی در زمان شکلگیری الگوها هستیم و پس از شکست این الگوها، معمولاً حجم معاملاتی افزایش مییابد. تحلیلگران تکنیکال بهدنبال الگوهای قیمتی هستند تا با استفاده از آنها به پیشبینی رفتار قیمت در آینده و بررسی احتمال ادامه یا بازگشت روند بپردازند.
آموزش الگوی قیمتی در تحلیل تکنیکال بورس
الگوهای قیمتی جز یکی از محبوب ترین ابزارها در تحلیل تکنیکال می باشد. بخشی از الگوهای قیمت تحت عنوان الگوهای بازگشتی قیمت، به شناسایی روندهای جدید در چارت تحلیل تکنیکال کمک بسزایی میکند. در این مطلب قصد داریم که چندین الگوی قیمتی مستطیل صعودی در تحلیل تکنیکال را بطور کامل مورد بررسی قرار بدهیم.
برای افزایش اطلاعات و آگاهی خود در زمینه بورس می توانید در کلاس بورس شرکت کنید و یا با خرید پکیج بورس به راحتی تنها در مدت زمان بسیار کمی علم بورسی خود را افزایش بدهید.
۱ – الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال:
الگوی سر و شانه، الگویی با سه قله است که دوتای بیرونی آن در ارتفاعی برابر و قلهی وسط از بقیه بلندتر است و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانههای انسان در نمودار به وجود میآید. این الگو زمانی شکل میگیرد که قیمت سهام به سقف خود رسیده و بعد به کف آخرین حرکت صعودی خود برمیگردد. سپس قیمت از سقف قبلی بالاتر میرود تا قله را ساخته و بعد دوباره به کف اولیهی خود باز میگردد. درنهایت، قیمت یکبار دیگر افزایش مییابد، اما این بار به قلهی اول رسیده و روند نزولی به خود میگیرد. این الگو معمولاً پس از یکروند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی خیلی نزدیک در بازار می باشد. هر زمان که خط گردن در الگوی سر و شانه دارای شیب نزولی باشد، نشانه ضعیف بودن بازار است و شانه راست ضعیفی نیز شکل میگیرد. در چنین حالتی که شیبخط کاهشی باشد اخطار فروش دیرتر صادر میشود. خط گردن صعودی نشانه قدرت بالای بازار است اما این مشکل وجود دارد که اخطار دیرهنگام صادر میشود. حد زیان الگو، بالای شانه راست قرار میگیرد. البته در بعضی مواقع الگوهای سر و شانهای به وجود میآیند که ارتفاع شانه راست و سر نزدیک است. در این حالت میتوانید حد زیان را بالای قسمت سر قرار دهید تا حد ضرر مطمئنتری داشته باشید. این حد ضرر در الگوی سر و شانه معکوس نیز برقرار است.
۲ – الگوی سقف و کف دوقلو:
از لحاظ نموداری این الگو نشاندهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار میرود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. به طور کلی این الگو نشان دهنده این است که پس از یکروند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانستهاند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. الگوی دو قلوهای سقف به صورت حرف M و الگوی دو قلوهای کف به صورت حرف W می باشد. نحوه محاسبه کردن هدف قیمت و بررسی روند و حجم معامله نیز مانند الگوی سر و شانه ها میباشد. احتمال می رود روند حجم معاملات در قله اول سنگین تر از قله دوم باشد. از آنجا که این الگو نقاطی از قیمت را نشان می دهد که سرمایه گذاران وارد یک روند در حال تغییر می شوند از اهمیت فراوانی برخوردار است. در یک روند صعودی، سقف دوقلو نقاطی از قیمت را نشان می دهد که معامله گران بسیاری تمایل به فروش دارند این عمل آنها موجب سرکوب تقاضا و نزول قیمتها می شود. یک نتیجه گیری منطقی این است که این سطح قیمتی، از منظر تحلیل بنیادی بعنوان سطوحی است که اکثر سرمایه گذاران از نظر مستطیل صعودی ارزش ذاتی آن سهم بر روی آن توافق دارند. در کف دوقلو اگر نمودار قیمت در دو مرتبه مختلف در سطح قیمتی یکسانی از نزول دست بکشد تحلیلگر می تواند به این نتیجه برسد که اجماع بازار نسبت به ارزان بودن سهم توافق دارند و این می تواند یک سرمایه گذاری جذاب را ایجاد کند.
۳ – الگوی پرچم:
الگوی پرچم (Flag) از دسته ی الگوهای ادامه دهنده محسوب میشود. قیمت قبل از اینکه روند قبلی خود را ادامه دهد ، به اصطلاح مقداری استراحت می کند ، در اینجا یعنی الگوی پرچم را تشکیل میدهد و بعد به حرکت قبلی خود ادامه میدهد. الگوی پرچم معمولا بعد از افزایش یا کاهش شدید قیمت تشکیل میشود. در این الگو دو هدف قیمتی داریم، هدف اول مانند شکل اندازه قاعده اولین حرکت تصحیحی داخل الگو می باشد و حد سود دوم به اندازه فاصله آغاز روند صعودي قبلی تا نقطه تشکیل الگو می باشد که با شکسته شدن یکی از خطوط بالایی و پایینی الگو انتظار داریم قیمت پیش روي کند. در این الگو انتظار داریم قیمت در جهت قبلی خود به حرکتش ادامه دهد. این الگو تشکیل شده از دو قسمت می باشد:
الگوی پرچم شامل دو نوع می باشد:
- پرچم (دارای دو سطح موازی): این الگوی تقریبا شبیه به یک کانال است که شیبی خلاف حرکت اصلی قبل از خود دارد. در واقع نوعی اصلاح و جذب انرژی برای حرکت در جهت قبلی می باشد. معمولا این الگو به دلیل تسویه سفارشات افرادی که در سود بوده اند ایجاد می شود. که این الگو زمانی تکمیل می شود که قیمت ضلع موافق حرکت فعلی را بشکند. یعنی اگر پرچم به سمت بالا در حال حرکت بود (پرچم نزولی)، باید ضلع پایین شکسته شود. در صورتی که شیب الگو به سمت پایین باشد (پرچم صعودی)، باید ضلع بالایی الگو شکسته شود. هدف این الگو این است که ابتدا باید میله پرچم را اندازه بگیریم. سپس از نقطه ای که شکست مدنظر انجام شده است، به اندازه میله پرچم هدف گذاری میکنیم.
۲٫ پرچم سه گوش: این الگو شباهت بسیار زیادی با الگوی مثلث متقارن دارد. بنابراین یکی از روش هایی که می توان برای این الگو هدف قیمتی را مشخص کرد، بر اساس همان الگوی مثلث متقارن است. در یک پرچم عادي يا سه گوش پایین رو، شکست زیر مقاومت پشتیبان نشانه آن است که نزول قبلي از سرگرفته شده است. اگر چه پرچم هاي معمولي و سه گوش ساختارهاي متداولي دارند، راهنمایی های و شناسايي آنها را نباید پر اهمیت تلقي کرد. اینکه قبل از پرچم هایک صعود یا نزول شدید وجود دارد، نکته حائز اهمیت است. اعتبار ساختار بدون یک حرکت سریع، جاي تردید دارد و معامله حائز ریسک بیشتری خواهد بود. برای افزایش توان شناسایی الگو به دنبال تائید حجم در حرکت ابتدايي، تثبیت و از سرگیری باشید.
۴ – الگوی مستطیل:
الگوی مستطیل بوسیله خط حمایت و یک خط مقاومت که هردو با هم در یک نمودار قرار دارند رسم می شود. الگوی مستطیل بیشتر برای نوسان گیری مورد استفاده قرار می گیرد. نکته مهم در الگوی مستطیل این است که اگر حجم معاملات اطراف خط مقاومت زیاد باشد، معمولا از سمت خط حمایت شکسته می شود و بلعکس.
برای تشکیل الگوی مستطیل حداقل بایستی دو اوج و دو کف قیمتی تشکیل شود و تا زمانی که شکست یعنی حرکت قیمت به بالای سقف یا زیر کف دامنه محدود نوسانی تائید نشده باشد نمیتوانیم در رابطه با مسیر بعدی بازار پیش بینی انجام بدهیم.
توجه داشته باشید اگر الگو در انتهای روند نزولی تشکیل شود، آنگاه با الگوی کف مستطیلی شکل مواجه هستیم و اگر شکست صعودی باشد، الگو بازگشتی صعودی خواهد بود و اگر شکست نزولی باشد، الگو پیرو روندی خواهد بود. همچنین اگر الگو در انتهای روند صعودی تشکیل شود، الگوی اوج مستطیلی شکل را خواهیم داشت. در این صورت، شکست صعودی، منجر به ادامه روند صعودی خواهد شد. اگر شکست نزولی باشد، الگو بازگشتی خواهد بود. برای برآورد قیمتی هم از ارتفاع الگو مستطیل صعودی استفاده میکنیم. قیمت پس از پدیدار شدن مستطیل صعودی معمولاً صعود می کند.
چگونه روشهای معاملاتی مرسوم دلیل شکست ما میشوند و پنج دلیل ناکارآمدی آنها
چگونه روشهای معاملاتی مرسوم دلیل شکست ما میشوند و پنج دلیل ناکارآمدی آنها
در دنیا سبکها و ابزارهای تحلیل تکنیکال پیچیده و مختلفی وجود دارند که بهصورت فنی توده خریداران و فروشندگان را پیشبینی میکنند.
اگر پیشبینی کنند که توده خریداران قویتر است دستور به خرید سهام میدهند و اگر توده فروشندگان قویتر باشد دستور فروش سهام را میدهند.
- روش جان مورفی در سال ۱۹۳۴ ابداع و منتشر شد.
- امواج الیوت در سال ۱۹۴۰ کشف و معرفی شد.
- نیکلاس دارواش، مانیفست بورسی خود را در سال ۱۹۶۰ منتشر کرد.
- سیستم معاملاتی بیل ویلیامز به همراه دخترش در سال ۱۹۹۵ روش خود را در بازار به کاربردند و برای معاملهگران افشا کردند.
- استفاده از ابزارهایی مانند اندیکاتورها و اسیلاتورها و … .
- استفاده از ابزارهایی مانند فیبوناچی و چنگال آندروز و … .
کسانی که از این سبکها، تکنیکها و ابزارها در پیشبینی روند قیمت استفاده میکنند، تحلیلگر تکنیکال نامیده میشوند.
طبق بررسیهای ما تمام این سبکها برگرفته از روش جان مورفی و نیکلاس دارواش است. در اینجا مثالهایی از تشابه این روشها را میآوریم:
بولیش بریک اوت چیست (شکست اولین سقف با تأیید):
بولیش بریک اوت درروش جان مورفی درواقع همان ستاپ پول بک درروش پرایس اکشن است. این دو درواقع همان موج محرک در امواج الیوت هستند و با احتمال بسیار بالا، اینجا فیبوناچی ۲۳٫۶ هم شکسته میشود و اینها درنهایت منجر به تشکیل الگوی برگشتی میشوند.
واگرایی مثبت و منفی:
واگرایی مثبت و منفی درروش جان مورفی همان عدم ادامه در پرایس اکشن است و درواقع همان موج ABC در امواج الیوت است و میتواند الگوی سرو شانه سقف و کف را تشکیل دهد.
الگوهای ادامهدهنده (کنج صعودی و نزولی، پرچم و مستطیل):
همان پول بک پیچیده درروش پرایس اکشن هستند که درواقع موج اصلاحی در امواج الیوتاند.
نتیجه:
با دیدن این سبکها به این نتیجه میرسیم که آنها حدود هفتادسال پیش خلقشدهاند. با گذر زمان همه علوم پیشرفت میکنند مانند پزشکی، مهندسی، نجوم شناسی و مستطیل صعودی … . علم اقتصاد و تفکر مردم هم از این قافله مستثنا نیستند. پس چطور انتظار داریم که امروز با روشهای ساختهشده در هفتادسال پیش به نتیجه مطلوب برسیم؟
تمام روشها در بازارهای اکیداً صعودی و نزولی، سود کم یا زیاد میسازند؛ ولی این روشها نمیتوانند در بازارهای که روندی نیستند، (بازار رنج یا بازاری که قیمت در آن درجا میزند) سود بسازند یا حتی سودهای قبلی خود را حفظ کنند.(در ادامه مقاله حساب آزمایشی فارکس را هم مطالعه کنید)
تمام این روشها شاید تا سال ۲۰۰۶ کارآمد بودهاند؛ اما از حدود سال ۲۰۰۸ از کارایی آنها کاسته شده است و با تغییر ساختار بازار قطعاً کارایی پیشین را ندارند و نخواهند داشت.
این روشها فقط جهت روند بازار را نشان میدهند و به همین دلیل تا سال ۲۰۰۶ کارآمد بودهاند.
- پیشبینی جهت بهتنهایی راه گشا نیست.
از سال ۲۰۰۶ به بعد، پیشبینی درست جهت روند بازار کمکی چندانی در سودآوری نمیکند.