آموزش نمودار های شمعی پایه

✔کندل دوجی چیست؟(معرفی 4 نوع کندل دوجی)🖐
الگوهای شمعی از ابزارهای بسیار کاربردی در تحلیل روند بازار سرمایه هستند. در این میان کندل دوجی هم در تحلیل سرمایهگذاران و تریدرها جایگاه ویژهای دارد.
در این مقاله با موارد زیر آشنا میشویم:
- معرفی کندل دوجی
- 3 نکته در مورد این الگو
- انواع نمودارهای شمعی دوجی
- الگوی دوجی پایه بلند و شکل آن در روی چارت تکنیکال
- الگوی دوجی سنگ قبر در تحلیل تکنیکال
- الگوی شمعی دوجی سنجاقک در چارت تکنیکال
- الگوی شمعی چهار قیمت در تحلیل تکنیکال
کندل دوجی چیست؟
کندل دوجی، نمودار شمعی است که در آن قیمت ابتدا و انتها (قیمت باز شدن و بسته شدن سهم) با هم برابر یا خیلی خیلی به هم نزدیک باشند. این کندلها معمولا تغییر جهت بازار را نشان میدهد (سیگنال صعودی یا نزولی)
3 نکته خلاصه و مفید درباره این نمودار
- فاقد بدنه است. (همان طور که در قبل اشاره کردیم، قیمت آغازین و پایانی سهم، با هم یکسان است یا خیلی به هم نزدیک میباشد)
- اگر فاقد سایه بالایی باشد، در روز جاری، صف خرید یا فروش داشتهایم.
- میتوان گفت تمام افراد دارنده سهم و خواهان سهم، سرگردانند.
انواع الگوهای شمعی دوجی
به طور کلی بر اساس شکل الگوها 4 دسته الگوی شمعی دوجی را تعریف میکنیم.
- دوجی پایه بلند (Long legged doji)
- دوجی سنگ قبر (Dragonfly Doji)
- دوجی سنجاقک (Gravestone Doji)
- دوجی چهار قیمت(Four Price Doji)
الگوی دوجی پایه بلند
- فاقد بدنه میباشد (یعنی قیمت آغازین و قیمت بسته شدن با هم برابر میشود)
- اگر سایه بالایی یا پایینی نداشته باشد، سهم در صف خرید یا صف فروش قرار داشته است.
- این الگو نشان دهنده تردید و دودلی یا عدم قاطعیت در تصمیمِ تریدرها میباشد.
برای تمرین بیشتر به سهم فملی( ملی صنایع مس ایران) بروید و کندل دوجی پایه بلند را روی آن شناسایی کنید. اینجا کلیک کنید.
الگوی دوجی سنگ قبر
کندل دوجی سنگ قبر! این کندل هم مثل اسمش ترسناکه!
در این مدل شمعی، سایه بالایی بلند نشان دهنده فروشندگان بسیار (قدرت فروشندگان) و سایه پایین یعنی تقاضا
برای خرید بسیار کم یا اصلا وجود ندارد.
چند نکته مهم درباره دوجی سنگ قبر
- همانطور که در موارد قبلی کندل دوجی هم اشاره شد، تصمیم گیری فقط با توجه به این نمودار عاقلانه نیست و ریسک نسبتا زیادی دارد.
- اغلب بازارهای خرسی که بعد از این دوجی اتفاق میفتند، طولانی خواهند بود.
- هم در صعودی بودن و هم در نزولی بودن بازار ممکن است، اتفاق بیفتد. اما معمولا در انتهای بازارهای گاوی میتوان آن را پیدا کرد.
- اغلب تریدرها بعد از رویت این کندل از صف خرید خارج میشوند یا سهم های خود را به فروش میرسانند.
- میتوان از آن برای تشخیص حد سود و ضرر در بازارهای نزولی استفاده کرد.( در ادامه روشهای مطمئن تری خواهیم آموخت)
برای آشنایی با الگوی چکش و 9 نکته مهم درباره آن، کلیک کنید
الگوی دوجی سنجاقک
برخلاف الگوی سنگ قبر، سایه پایینی بلند است و سایه بالایی ندارد. این چنین رفتاری بیانگر قدرت بسیار خریداران میباشد.
- در روند صعودی، اگر سنجاقک ظاهر شود، میتواند سیگنال کاهش قیمت را به تحلیلگر بدهد.
- در روند نزولی بازار، اگر سنجاقک ظاهر شود، میتواند نشانه ای برای افزایش قیمت سهم در بازار باشد.
- الگوی سنجاقک به ندرت ایجاد میشود و طبق مطالب بالا سیگنال خطر را فعال میکند.
الگوی دوجی چهار قیمت
با دیدن این الگو بعد از اتمام بازار نمیتوان فهمید بازار چگونه تغییر کرده است. دلیل نامگذاری این الگو این است که، بالاترین قیمت، پایینترین قیمت، قیمت شروع و قیمت پایین همگی در یک محدوده قرار دارند. از لحاظ نموداری شبیه نمودار پایه بلند است که سایههای آن کوتاهتر میباشند.
در فیلم آموزش کندلهای دوجی به بیان مختصر مفاهیم اولیه، آشنایی با نمودار آنها و پیدا کردن تغییر روند در بازار بورس پرداختهایم.
الگوهای شمعی ژاپنی
روش تکنیکال، تنها روشی است که قادر به تشخیص و اندازه گیری هیجانات آمیخته در بازار است. نام گذاریها در نمودارهای شمعی ژاپنی نیز به وضوح از این مطلب پیروی می کنند. این نامها با طرفندهای گوناگون در تلاشند تا وضعیت هیجانی حاکم بر بازار را در هنگام وقوع این الگوها، بهتر تشریح کنند. بعد از شنیدن عبارت ” دارآویز ” یا ” ابر سیاه ” آیا امکان دارد که فکر کنید بازار از نظر هیجانی در موقعیت مناسبی قرار دارد؟ البته که نه ! هر دوی این الگوها، الگوهایی کاهشی هستند و نامشان به وضوح مشخص می کند که بازار در وضعیت نامتعادلی قرار دارد.
البته اینکه وضعیت هیجانی بازار در زمان تشکیل این الگوها نامساعد است، این احتمال را که بازار دوباره به آرامش برسد، رد نمی کند. نکته اینجاست که در هنگام تشکیل الگوی ابر سیاه، خریدها باید در وضعیت تدافعی قرار گیرند، یا حداقل بر اساس جهت کلی روند یا سایر فاکتورها تصمیمگیری شود و فروشهای جدید می توانند آغاز شوند.
فهرست مطالب :
۱- مقدمه
۲- پیشینه تاریخی
بخش اول: مفاهیم پایه
۳- ساختار نمودارهای شمعی
۴- الگوهای بازگشتی
۵- ستارهها
۶- سایر الگوهای برگشتی
۷- الگوهای ادامه دهنده
۸- ستاره دوجی جادویی
۹- تمام ترکیبها در کنار هم
بخش دوم: قوانین استفاده همزمان از تکنیکها
۱۰- الگوهای شمعی در کنار یکدیگر
۱۱- نمودارهای شمعی و خطوط روند
۱۲- الگوهای شمعی و سطوح اصلاحی فیبوناچی
۱۳- شمعهای ژاپنی با میانگینهای متحرک
۱۴- نمودار شمعی با اسیلاتورها (نوسان نماها)
۱۵- حجم معاملات با نمودار شمعی
۱۶- الگوهای شمعی و امواج الیوت
۱۷- دادوستد تامینی (هجینگ) بانمودار شمعی
۱۸- من چگونه از نمودار شمعی استفاده میکنم
جمعبندی
واژهنامه
واژگان نمودارهای شمعی و فرهنگنامه تصویری
درباره شهر کتاب آنلاین
- در فرصتهای اندک میان هیاهوی روزانه، زمانی که میشود استراحت کوتاهی کرد، یک فنجان چای نوشید و به موسیقی دلخواه خود گوش کرد. زمانیست که میشود در فضای مجازی گشتی زد، اخبار روز را مرور کرد و بر روی عکسها و حرفهای دوستان نظر داد. زمانیست که میتوان وارد این فروشگاه شد، کتابی سفارش داد و در فاصلهای کوتاه آن را تحویل گرفت. حال دیگر این نوای موسیقی و عطر چای شماست که به فروشگاه کتاب ما حال و هوایی دیگر میدهد. بیشتر
- تهران، خیابان ملاصدرا، خیابان گلدشت، کوچه گلدشت یکم، پلاک ۱۴، کد پستی 1993643651
- پشتیبانی: 021-88210852
- 30009010
- [email protected]
تمامی حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "شهر کتاب آنلاین" است. بر اساس ماده بیست و سه قانون حمایت از حقوق مولفان، کلیه آثار ارائه شده در سایت با مجوز از صاحب امتیاز اثر میباشد.
نمودار کندل (candle) و هر آنچه درباره کندل باید بدانید
کندل (Candle) در زبان انگلیسی به آموزش نمودار های شمعی پایه معنی شمع است. در بازارهای مالی نیز نمودار کندل یکی از انواع نمودارها است که از آن برای نمایش قیمت در بازههای زمانی خاص استفاده میشود. به دلیل شباهت این نمودارها به شکل شمع، نام آن را Candle گذاشتهاند.
این نوع نمودار ابتدا در سال 1700 میلادی و توسط برنج فروشان ژاپنی مورد استفاده قرار گرفت؛ تا بتوانند قیمتهای بازار و تغییرات قیمت روزانه را صدها سال قبلتر از بهکارگیری این نمودارها در بازارهای مالی جهان رصد کنند. از این رو به آنها کندلهای ژاپنی یا نمودار شمعهای ژاپنی نیز میگویند.
پایه و اساس نمودار کندل
هر نمودار کندل از دو بخش کلی بخش میانی (بدنی کندل) و بخش انتهایی (میله کندل) تشکیل شده است که چهار پارامتر اصلی(قیمت آغازین، قیمت پایانی، کمترین قیمت و بیشترین قیمت) را در یک بازه زمانی خاص به ما نمایش میدهند.
بخش میانی کندل
همانطور که توضیح دادیم این نمودار نشان دهنده پارامترهای قیمتی در بازه زمانی خاص است. بخش میانی یا بدنه یک کندل، به ما پارامترهای قیمت آغازین (قیمت باز شدن) و قیمت پایانی (قیمت بسته شدن) را نمایش میدهند.
بخش انتهایی کندل
بخش انتهایی کندلها که با نام دیگر میله یا سایه (shadow) شناخته میشود نیز دو پارامتر بالاترین قیمت (بیشترین قیمت) و پایینترین قیمت (کمترین قیمت) را به ما نشان میدهند.
تقسیمبندی رنگی کندلها
این مودارها از لحاظ رنگ به دو بخش صعودی و نزولی تقسمبندی میشوند.
بهصورت عمومی کندلهای صعودی به رنگ سبز و کندلهای نزولی به رنگ قرمز نمایش داده میشوند. یعنی اگر کندلی سبز بود، نشان از افزایش قیمت در آن بازه زمانی را دارد و اگر رنگ کندل قرمز بود به معنای کاهش و نزول قیمت در همان بازه زمانی است. این نکته را هم در نظر بگیرید که در پلتفرمهای معاملاتی مختلف ممکن است که این رنگها متفاوت باشد، اما این باعث نمیشود که از لحاظ رفتاری خاصیت آنها تغییر بکند.
خواندن نمودار کندل (بطور مشخص کندل ها)
اگر قیمتها نزولی باشد، قیمت آغازین در بالای بدنه آن نمایش داده میشود و قیمت پایانی نیز پایینتر از قیمت آغازین و در قسمت انتهای پایین بدنه کندل نمایش داده میشود. به طبع اگر Candle صعودی باشد این قضیه معکوس میشود. یعنی قیمت آغازین در کندلهای صعودی، در پایین بدنه آن نمایش داده میشوند و قیمت پایانی نیز به دلیل صعود قیمت، در بالای بدنه کندل نمایش داده میشود.
در بخش انتهایی کندلها نیز همین رابطه برقرار است. در کندلهای صعودی و نزولی انتهای میله (سایه) بالایی نشاندهنده بالاترین قیمت و پایینترین قسمت میله (سایه) نیز نشاندهنده کمترین قیمت در یک بازه زمانی است.
انواع کندلها
یک کندل متناسب با قیمتهای باز شدن، بسته شدن، بالاترین قیمت و پایینترین قیمت میتواند اشکال مختلفی به خود بگیرد. مثلا بدنه کندل بلند و میلهها کوتاه شوند یا کندل بدون میله باشد و یا این که بدنه کندل کوتاه و میلهها بلند باشد. بر همین اساس اشکال مختلفی از کندلها شکل گرفته و پایه و اساس تحلیل تکنیکال کندل استیک (candlestick) نیز از همینجا شکل میگیرد که بر اساس شکل کندلها و روانشناسی رفتار معاملهگران در آن بازه زمانی، سعی در پیشبینی حرکات بعدی قیمت را در نمودار دارند.
زمانبندی کندلها
در ابتدا توضیح دادیم که هر نمودار کندل (بطور مشخص Candle) اطلاعات قیمتی را در یک آموزش نمودار های شمعی پایه بازه زمانی خاص به ما نشان میدهد. ابتدای این بازه زمانی تعیین کننده پارامتر قیمت ابتدایی و انتهای این بازه زمانی نیز تعیین کننده پارامتر قیمت پایانی کندل است که هر Candle میتواند به بازههای زمانی کوچکتری هم تقسیم شود.
بهطور مثال اگر اطلاعات قیمتی مربوط به آموزش نمودار های شمعی پایه یک روز معاملاتی را ثبت کنیم، درواقع کندل تایم روزانه را ثبت کردهایم که این نمودار خودش از 8 عدد کندل چهارساعته و یا 24 کندل یکساعته تشکیل شده است. این کندلها را میتوانید با توجه به حجم بازار تا دقت یک دقیقه در بازارهای مختلف مشاهده کنید. پس وقتی یک کندل یک دقیقه را میبینید، درواقع اطلاعات قیمتی آغازین، پایانی، بیشترین و کمترین قیمت را در طول زمان یک دقیقه مشاهده میکنید.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس دنبال کنید.
اصطلاحات تحلیل تکنیکال
شاید برای شما نیز پیش آمده باشد که در دنیای کریپتو با اصطلاحات گوناگونی مواجه شده باشید که معنی آن ها را درک نکرده و متوجه کاربرد آن ها نشده باشید. آشنایی با این اصطلاحات برای افرادی که از ارز دیجیتال استفاده می کنند، به خصوص اشخاصی که قصد ترید و کسب درآمد در حوزه رمز ارز ها را دارند امری ضروری تلقی می شود. به همین دلیل فراگیری مفاهیم تحلیل تکنیکال یکی از کار هایی است که هر شخص فعال در این زمینه باید انجام دهد. در این مقاله قصد دارید تمامی اصطلاحات تحلیل تکنیکال را تفسیر کرده و برای شما عزیزان شرح دهیم.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال به دانش فنی گفته می شود که به وسیله مجموعه ای از ابزار های خاص، روند بازار های مالی پیشبینی می شود. در واقع تحلیل تکنیکال یک رشته تجاری است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی، از طریق تجزیه و تحلیل آمار جمع آوری شده، مانند حرکت و حجم قیمت تشکیل شده است. بر خلاف تجزیه و تحلیل بنیادی، که تلاش می کند ارزش یک اوراق بهادار را براساس نتایج کسب و کار مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل فنی بر مطالعه قیمت و حجم دارایی ها متمرکز است.
از این نوع دانش اغلب برای تولید سیگنال های تجاری کوتاه مدت استفاده می شود که ابزار های خاصی مانند نمودار ها و کندل ها در کمک رسانی به آن تاثیر بسزایی دارند. در ادامه به اصطلاحاتی که در تحلیل تکنیکال به کار می روند پرداخته ایم.
اصطلاحات پایه ای تحلیل تکنیکال
CandleStick charts: نمودار های شمعی، نشان دهنده نوسانان قیمتی بازار هستند، در واقع به وسیله این ابزار شما می توانید تمام نوسانات قیمت که در تاریخچه یک دارایی اتفاق افتاده است را مشاهده کنید. همچنین این نمودار ها نوسانات لحظه ای بازار را نیز نشان می دهند. برای استفاده از این ابزار و اطلاعات بیشتر، می توانید به مقاله آموزش تحلیل کندل ها مراجعه نمایید.
Pivot: پیوت به نقاط ماکسیمم و مینیمم که در چارت قیمتی تشکیل می شوند گفته می شود. این نقاط نشان دهنده بازگشت قیمت یک دارایی می باشد که انواع گوناگونی را در بر می گیرد. معامله گران از این نقاط برای شناسایی نقاط احتمالی تحرکات بازار استفاده می کنند.
Pivot Major: پیوت ماژور نشان دهنده سطح های کلیدی بازگشت در بازار است. اگر این نقاط توسط تریدر به خوبی شناسایی شوند شامل سود می شوند. پیوت ماژور معمولا خلاف جهت است، یعنی اگر بازار صعودی باشد نزولی می شود و بالعکس.
Pivot Minor: اگر بازگشت قیمت بسیار ناچیز و محدود باشد به آن پیوت مینور گفته می شود، این نوع پیوت بر عکس پیوت ماژور عمل می کند و نشان دهنده تغییرات کوچک بازگشت قیمت می باشد.
Trendline: خط روند، یکی از قابلیت های شناسایی نقاط حمایت و مقاومت می باشد. این خطوط در امتداد روند رسم می شوند تا محدوده های حمایت و مقاومتی یک دارایی مشخص شود، در نتیجه تریدر می تواند تشخیص دهد چه زمانی برای خرید یا فروش بهتر است.
Up Trend: آپ ترند، روند صعودی قیمت یک دارایی مالی را توصیف می کند، در واقع در این حالت شاهد ایجاد شدن کف و سقف های بالا تری در قیمت هستیم.
Down Trend: مفهوم این اصطلاح دقیقا بر عکس آپ ترند است و حرکت نزولی قیمت دارایی ها را نشان می دهد. Down Trend نشان دهنده ایجاد شدن کف ها و سقف های پایین تر در قیمت است.
Trading Range: معاملات محدوده نوسان، به شرایطی از بازار های مالی اشاره دارد که در زمانی مشخص میان دو سطح حرکت کند. این شاخص می تواند به مدت 5 دقیقه ظاهر شود و یا ماه ها اتفاق بیفتد، در این روند کف و سقف قیمت نسبت به یکدیگر تغیری نمی کنند و تقریبا در یک سطح قرار می گیرند.
Support Zone: محدوده حمایت قیمت به منطقه ای اشاره دارد که قیمت یک سهام یا دارایی در آن حمایت می شود، در واقع محدوده حمایتی، به نقطه ای گفته می شود که انتظار می رود از افت قیمت جلوگیری شود.
Resistance Zone: محدوده مقاومتی قیمت، به ناحیه ای اشاره دارد که انتظار می رود از افزایش قیمت جلوگیری شود. برای مثال زمانی که می گویند بیت کوین در محدوده مقاومتی قیمت قرار دارد، به این معنی است احتمالا قیمت بیت کوین دیگر افزایش نمیابد.
Breakout: زمانی که سطوح مهم قیمتی شکسته می شوند به اصطلاح می گویند Breakout اتفاق افتاده است. شکست، در تحلیل تکنیکال هنگام عبور قیمت از سطوح مقاومتی (Resistance Zone) اتفاق می افتد.
Fakebreak: فیک بریک، به شکست هایی گفته می شود که واقعی نیستند و معامله گران را کمی گمراه می کنند. تریدر ها باید هنگام تحلیل Breakout ها دقت داشته باشند به دام فیک بریک نیفتند.
Price Action: پرایس اکشن یک تکنیک معامله است که به معامله گران این امکان را می دهد با استفاده از حرکات واقعی قیمت بازار را تحلیل کنند و معامله خود را تعیین کنند. در واقع به رفتار شناسی قیمت بدون استفاده از عوامل خارجی یا اندیکاتور ها گفته می شود.
Indicators: اندیکاتور ها ابزار یا شاخصی برای تحلیل قیمت هستند که در چارت های قیمتی وجود ندارند و تریدر طبق خواسته خود می تواند اندیکاتور های مختلف را به چارت قیمتی اضافه کند تا تحلیل صحیح تری از بازار داشته باشد. برای مثال استفاده از استراتژی معامله با RSI بر عهده معامله گران می باشد اما این اندیکاتور کمک بسیاری به تحلیل بازار می کند.
Impulse Wave: الگوی موج ضربه ای، یکی از اصطلاحات تریدینگ است که حرکت قوی در قیمت دارایی را همزمان با جهت اصلی روند اساسی توصیف می کند، این موج ها می توانند به شکل نزولی یا صعودی باشند. در واقع از این الگو برای تحلیل حرکت قیمت دارایی های مالی استفاده می شود.
Corrective Wave: امواج اصلاحی، دقیقا نقطه مقابل امواج ضربه ای هستند.
Divergence: هر گاه قیمت کف یا سقف جدیدی بسازد اما اسیلاتور بر خلاف آن عمل کند واگرایی یا Divergence اتفاق می افتد. اگر به زبان ساده تر بخواهیم توضیح دهیم، واگرایی به شرایطی گفته می شود که قیمت در چارت، با اندیکاتور مطابقت نداشته و شواهدی در مورد بازگشت قیمت وجود داشته باشد. واگرایی ها در قالب مثبت و منفی ارائه می شوند.
Oscillator: اسیلاتور یا نوسان ساز، نوعی اندیکاتور محسوب می شود اما دارای تفاوت هایی نیز می باشد. اسیلاتور یکی از ابزار های تحلیل تکنیکال است که شرایط هیجانی بازار و مومنتوم قیمت را ارزیابی می کند و نتیجه نهایی را در قالب یک عدد به معامله گران ارائه می دهد. اسیلاتور نیز برای تحلیل بازار و پیشبینی روند قیمت یک دارایی مالی به کار می رود.
Classic Pattern: الگوی کلاسیک، به الگوهای کندلی مانند مثلث، پرچم، سر و شانه که در تحلیل تکنیکار مرسوم هستند گفته می شود.
اصطلاحات تعیین سفارش در تحلیل تکنیکال
market price: مارکت پرایس به معنی خرید و فروش لحظه ای یک دارایی به قیمت بازار می باشد، هر کجا این عبات را مشاهده کردید باید بدانید در مورد قیمت لحظه ای یک دارایی صحبت می شود.
Buy/Sell Limit: در اینجا کلمه Buy به معنی خرید و کلمه Sell به معنی فروش است. اما زمانی که کلمه Limit در کنار این دو قرار می گیرد به معنی خرید و فروش در محدوده ای مشخص می باشد. برای مثال Buy limit به معنی خرید در محدوده ای خاص می باشد.
Buy/Sell stop-Limit: این عبارت به معنی سفارش گذاری با شرایط معامله است، مثلا Buy stop-Limit به معنی خرید یک دارایی در شرایطی خاص است که خود تریدر( تحلیل گر) موقعیت خرید یا فروش را تعیین می کند.
Stop Loss: این عبارت نشان دهنده حد ضرر شماست، در واقع این قابلیت از ضرر بیش از حد معاملات جلوگیری می کند، مثلا تحلیل گری تشخیص می دهد قیمت بیت کوین در آینده افزایش میباد، در نتیجه فروش BTC های خود را در نقطه قیمتی بالا تعیین می کند در این شرایط اگر قیمت بیت کوین طبق پیشبینی تحلیل گر عمل نکند و کاهش یابد معامله گر دچار ضرر می شود، اما اگر از استاپ لاس استفاده شده باشد از ضرر های عظیم جلوگیری شده و فقط میزانی که معامله گر برای ریسک از دست دادن دارایی خود تعیین کرده است از بین می رود.
Target Profit: این اصطلاح دقیقا بر عکس استاپ لاس عمل می کند و به معنی حد سود می باشد، در واقع نقطه ای در معامله که از قبل توسط تریدر مشخص شده Target Profit نام دارد. اگر بخواهیم کمی واضح تر توضیح دهیم تریدر ها با تحلیل هایی که انجام می دهند قیمت یک دارایی را پیشبینی می کنند، در نتیجه نقطه ای تعیین می کنند که در صورت پیشبینی صحیح و دستیابی قیمت به آن، معامله به صورت خودکار بسته شده و دارایی با سود تعیین شده توسط تریدر به فروش می رسد.
Risk/Reward: نسبت حد سود به حد ضرر، به ارزیابی خطرات و مزایای یک معامله اشاره دارد. هر تحلیل گری باید پس از خرید یک دارایی نسبت ریسک و ریوارد آن را تخمین بزند، زیرا مشخص می شود میزان سود معامله بالا تر است یا میزان ریسک.
Save Profit: نجات سرمایه، به موقعیتی اشاره دارد که وضعیت بازار در حالت نرمال نبوده و ممکن است قیمت قبل از رسیدن به Target Profit( هدف تریدر) بازگردد. در این حالت معمولا تریدر های حرفه ای با هدف جلوگیری از باختن کل سرمایه، اصل پول خود را از معامله خارج کرده و تنها سود آن را وارد معامله می کنند که به این عمل Save Profit می گویند.
Risk Free: ریسک آزاد، به قرار دادن حد ضرر( Stop Loss) در نقطه ورود گفته می شود. در واقع زمانی که شما استاپ لاس ر ابه نقطه ورود معامله وارد می کنید حد ضررتان صفر احستساب می شود. این تکنیک ریسک معامله را کاهش می دهد و خطرات یک معامله را مدیریت می کند.
آشنایی با کندل دوجی در تحلیل تکنیکال و انواع آن
استفاده از کندل استیکها یا نمودارهای شمعی در کنار تابلوخوانی، دید خوبی به سرمایهگذاران در جهت شناخت بازار ارائه میدهد. تحلیلگران با استفاده از این ابزارهای پرکاربرد میتوانند میزان و قوت عرضه و تقاضا، فشار خرید و فروش، تعداد و حجم خریداران و فروشندگان و همچنین میزان قدرت روندهای خرسی و گاوی در بازار نسبت به هم را بسنجند. درنهایت بااستفاده از این اطلاعات مهم میتوان قیمت آتی بازار را حدس زد. علاقهمندان به تحلیل تکنیکال برای تفسیر کندلها، لازم است تا قبل از هر چیزی با ساختار و انواع آن بهطور کامل آشنا شوند. الگوهای شمعی بر اساس ترتیب قرارگیری چند کندل و بررسی طول بدنه و سایهی آنها انواع مختلفی دارند که از جملهی آنها میتوان به کندل مارابوزو، چکش، ستاره دنبالهدار و …، اشاره کرد. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ ، به بررسی کندل دوجی در تحلیل تکنیکال و انواع آن خواهیم پرداخت.
تعریف کندل دوجی در تحلیل تکنیکال
تعریف کندل دوجی در تحلیل تکنیکال
کندل دوجی در تحلیل تکنیکال کندلی است که در آن قیمت باز شدن (Open) و بسته شدن (Close)، یا با هم برابر هستند یا اینکه بسیار به یکدیگر نزدیک میباشند و در کل این نوع از الگوها، بدنهی بزرگی ندارند. سایههای این کندل هم میتواند طولهای متفاوتی داشته باشد. الگوی شمع دوجی در شرایط سقف و کف بازار، بهعنوان یک سیگنال معکوس بسیار مهم بهشمار میآید و نشان میدهد که خریداران و فروشندگان توانایی ادامهی روند را ندارند؛ یعنی در آن روز معاملاتی، نه فشار خریدارها زیاد بوده و نه فشار فروشندهها. در واقع هرچقدر که خریداران قیمت را بالا بردهاند، به همان میزان فروشندهها نیز قیمت را پایین آورده و بازار خنثی شده است. بنابراین پدیدار شدن این الگوها در نقاط بحرانی، خبر از بیتصمیمی بازار و خنثی بودن آن میدهد. از لحاظ روانشناسی بازار، تشکیل کندلهای دوجی، بهمعنای وقوع هیجانات کاذب در بین تریدرها نیز میباشد.
یک تحلیل کلی از رفتار کندلهای دوجی در نقاط بحرانی
حال بیایید با هم بررسی کنیم که یک کندل دوجی در تحلیل تکنیکال در نقاط بحرانی، چه رفتاری از خودش نشان میدهد. دقت داشته باشید که بهطور کلی، کندلهای دوجی بر خلاف دیگر کندلها در تحلیل تکنیکال، توانایی عبور از خط مقاومت و نگه داشتن حمایت را ندارند و پس از برخورد با آنها دچار بیتصمیمی و در اغلب موارد ریزش خواهند شد. در ادامه توضیحات دقیقتری در این زمینه ارائه خواهیم داد.
واکنش کندل دوجی در تحلیل تکنیکال پس از برخورد با خط مقاومت
زمانی را در نظر بگیرید که قیمت از کف شروع میکند به حرکت پرقدرت به سمت بالا. در اواسط راه شاید تنفس کوتاهی هم داشته باشد و یک شمع مشکی تشکیل شود. اما بعد از آن به حرکتش رو به بالا ادامه میدهد تا وقتی که به نقطهی بحرانی در سقف برسد و یک کندل دوجی تشکیل شود. اکنون که قیمت به سقفی که از نوع مقاومت (مینور یا ماژور بودن آن فرقی ندارد.) میباشد رسیده، دیگر توان ادامه ندارد و درست در همین نقطه، بازار دچار یک نوع بیتصمیمی خواهد شد. وقتی با چنین حالتی مواجه شدید، باید بدانید که به احتمال بسیار قوی این نمودار شایستهی ریزش است.
واکنش کندل دوجی در تحلیل تکنیکال پس از برخورد با خط حمایت
گفتیم که پس از تشکیل کندل دوجی در نزدیکی خط مقاومت، بازار دچار یک نوع بیتصمیمی میشود و در پی آن شروع به ریزش میکند. دقت داشته باشید که در اینجا هم شاید یک تنفس کوتاه وجود داشته باشد و برای مدت بسیار کمی بازار روند صعودی به خودش بگیرد و قیمت سهم افزایش یابد. درست در همین موقع، شاید خیلی از افراد بیتجربه فریب خورده و به امید سود بیشتر، اقدام به خرید سهم نمایند. اما واقعیت این است که این حالت کاملاً گذرا میباشد و پس از آن، طی مدتزمان کوتاهی، بازار مجدداً شروع به ریزش کرده و به نقطهی بحران در کف میرسد و دوباره همانجا یک نوع کندل دوجی در تحلیل تکنیکال تشکیل میشود. باز هم با رسیدن قیمت به کفی که از نوع حمایت میباشد، بازار خنثی خواهد شد و به احتمال زیاد ریزش ادامه خواهد داشت.
انواع کندل دوجی در تحلیل تکنیکال
بهطور کلی بر اساس شکل کندل دوجی در تحلیل تکنیکال میتوان دوجیها را به ۴ دسته تقسیم کرد که پیام هر یک با دیگری متفاوت میباشد. در ادامه به بررسی انواع مختلف این کندلها خواهیم پرداخت.
۱. دوجی پایهبلند یا فرفره (Long Legged Doji)
دوجی پایهبلند یا فرفره (Long Legged Doji)
این نوع از کندل دوجی در تحلیل تکنیکال که به آن دوجی قدبلند نیز گفته میشود، فاقد بدنه است و سایهی بالایی و پایینی بلند و تقریباً هماندازه دارد. دیدن این الگوی شمعی در نمودار به معنای برابری قدرت خریدار و فروشنده میباشد و همچنین تردید و دودلی و عدم قاطعیت در تصمیم تریدرها را نشان میدهد. دوجی پایهبلند، همچنین پیشبینی میکند که شمعهای بعدی نیز در همین رنج قیمتی درجا خواهند زد. چنانچه بازار جهت حرکت مشخصی نداشته باشد، در آن صورت، الگوی دوجی قدبلند سقف و یا کف بازار را نشان میدهد. نکتهی دیگر اینکه اگر این الگو، فاقد سایهی بالایی و پایینی باشد، به معنای آن است که سهم در صف خرید یا در صف فروش قرار داشته است.
۲. دوجی سنگ قبر (Grave Stone Doji)، از انواع کندل دوجی در تحلیل تکنیکال
دوجی سنگ قبر (Grave Stone Doji)، از انواع کندل دوجی در تحلیل تکنیکال
دوجی سنگ قبر، نوع دیگری از کندل دوجی در تحلیل تکنیکال میباشد که همانطور که از اسمش پیداست، یک کندل ترسناک است و خبر از نزولی شدن روند میدهد. سایهی بالایی در این الگوی شمعی، بلند و سایهی پایینی ندارد. اگر هم داشته باشد، خیلی کوتاه است. یعنی در طول بازار صعودی بوده ولی در نهایت فروشندهها وارد میدان شده و سهام خود را عرضه کردهاند و قیمت سهم به قیمت باز شدن (Open) که همان قیمت اولیه است، نزدیک شده است. بنابراین اغلب تریدرها بعد از مشاهدهی این کندل سهم خود را میفروشند و از صف خرید خارج میشوند. دقت داشته باشید اغلب بازارهای خرسی که بعد از این کندل اتفاق میافتند، طولانی خواهند بود. دوجی سنگ قبر، هم در بازارهای صعودی و هم در بازارهای نزولی ممکن است اتفاق بیافتد. اما معمولاً در انتهای بازارهای گاوی شاهد این نوع از دوجیها هستیم.
۳. دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji)
دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji)
سایهی پایینی در این نوع از کندل دوجی در تحلیل تکنیکال بلند و سایهی بالایی ندارد یا اینکه خیلی کوتاه است. درست برعکس دوجی سنگ قبر. این چنین رفتاری بیانگر قدرت بالای خریداران است. اگر این الگو در کف تشکیل شود، سیگنال صعودی و برگشت به سمت بالاست. یعنی مثل سنجاقک پرواز میکند و به سمت بالا میرود. در صورت تشکیل این کندل، در آینده شاهد افزایش قیمت خواهیم بود. دقت داشته باشید که اگر در روند صعودی، سنجاقک ظاهر شود، نشانهای برای کاهش قیمت سهم در بازار خواهد بود. اما اگر در روند نزولی بازار ظاهر شود، سیگنال افزایش قیمت را به تحلیلگر میدهد. این الگو به ندرت ایجاد میشود و طبق مطالب گفته شده سیگنال خطر را فعال خواهد کرد.
۴. دوجی صلیب (Cross Doji)
دوجی صلیب (Cross Doji)
در این نوع از کندل دوجی در تحلیل تکنیکال که به آن دوجی چهار قیمت نیز میگویند، بالاترین قیمت، پایینترین قیمت، قیمت شروع و قیمت پایان، همگی در یک نقطه قرار دارند. این الگو از لحاظ نموداری شبیه نمودار پایهبلند است که سایههای آن کوتاهتر میباشند. دوجی صلیب، به تنهایی قابل تحلیل نیست و برای فهمیدن چگونگی تغییرات بازار با استفاده از این الگو، باید به شمعهای قبلی و بعدی آن نیز توجه کرد.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ با کندل دوجی در تحلیل تکنیکال و انواع آن آشنا شدید. گفتیم که این الگوها به تنهایی نشانگرهایی خنثی هستند و اطلاعات کمی دربارهی بازار در اختیار تریدرها قرار میدهند. لذا برای ترید کردن با استفاده از این کندلها باید به کندلهای قبل و بعد آنها نیز توجه نمود. اندازهی سایز سایههای کندل دوجی در کنار کندلهای تاییدیهی آن میتواند، بهعنوان یک نقطهی ورود به بازار در نظر گرفته شود. این بدان معناست که معاملهگران نیاز به دست کشیدن از این معامله خواهند داشت. بههرحال پیشبینی میزان سود دریافتی و یا میزان پتانسیل سود در معاملاتی که بر پایهی الگوهای کندلی دوجی انجامی میشود، کار سادهای نیست. بنابراین استفاده از دیگر ابزارهای تکنیکی و الگوهای کندلی در کنار دوجیها برای در نظر گرفتن سیگنالهای مناسب ورود و خروج ضروری است.
چراغ ، به عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائهی نکات و دورههای مفید در زمینهی آموزش بورس به شما برای ورود و سرمایهگذاری در این بازار جذاب و پرتلاطم کمک نماید.