واگرایی بورس

همگرایی اقتصادی در روابط تهران-آنکارا | نتیجه برد-برد در قرارداد ۲۵ ساله گازی
عناصر همکاری و واگرایی در روابط ترکیه و ایران به شدت درهم تنیده شدهاند. رهبران هر دو کشور باید تعادل پیچیده بین این دو را با دقت مدیریت کنند تا از تشدید تنشها جلوگیری شود.
توحید ورستان؛ بازار: ترکیه و ایران مزیتهای ژئوپلیتیک، دیپلماتیک و اقتصادی بزرگتری دارند که باعث شده است تا این دو کشور قدرت بیشتری برای رقابت منطقهای و جهان اسلام داشته باشند.
این رقابت در دنیایی که در آن رقبای خاورمیانهای مانند عربستان و امارات با تمرکز بر اقتصاد، تجارت و قدرت نرم دارند، اهمیت بیشتری پیدا میکند. اما در این میان، مدیریت اقتصادی اردوغان با اخراج اخیر سه سیاستگذار بانک مرکزی، کاهش بیش از حد انتظار نرخ بهره که باعث سقوط لیر ترکیه، افزایش شدید قیمتها و نرخ تورم سالانه در ماه گذشته شد، دچار مشکل شده است. نظرسنجی افکار عمومی ترکیه در ماه می به این نتیجه رسید که ۵۶.۹ درصد از پاسخ دهندگان به آقای اردوغان رای نخواهند داد و رئیس جمهور در دور دوم در برابر دو تن از رقبای خود، منصور یاواش، شهردار آنکارا و اکرم امام اوغلو، همتای استانبول خود شکست خواهد خورد.
منافع ترکیه و ایران در زمینههای انرژی و تجارت بهویژه به دلیل وابستگی ترکیه به نفت و گاز ایران و واردات کالاهای ترکیه از سوی ایران، همزمان است. دو کشور همچنین در مخالفت با تجزیه طلبان کرد که تمامیت ارضی ترکیه و ایران را تهدید میکند، همسو هستند. خرید نفت ایران از سوی ترکیه و واردات محصولات ترکیه از ایران از سال ۲۰۱۸ به دلیل تحریمهای دوباره اعمال شده علیه ایران توسط دونالد ترامپ، رئیس جمهور پیشین آمریکا، به ویژه پس از آوریل ۲۰۱۹ که ایالات متحده معافیت داده شده به ترکیه و هفت واردکننده عمده نفت ایران را لغو کرد، محدود شده است. در سال ۲۰۱۹، سهم نفت خام و فرآوردههای نفتی در واردات ترکیه از ایران ۶۳ درصد و مازاد تجاری سنتی ایران ۷۹ درصد کاهش یافت. همزمان، «فشار حداکثری» که واشنگتن بر تهران وارد کرد، ظرفیت ایران برای خرید کالاهای ترکیه را کاهش داد.
با این حال، هر دو کشور گامهایی برداشتند به این امید که اوضاع مراودات دوجانبه بهبود یابد. اگرچه ممکن است حداقل در کوتاهمدت آنها به سطح قبل از سال ۲۰۱۸ نرسند، اما ایران همچنان به احتمال زیاد تامین کننده انرژی ترکیه خواهد بود و کالاهای ترکیه به دلیل نزدیکی جغرافیایی و هزینه حمل و نقل پایین، همچنان سهم بزرگی از بازار ایران را در اختیار خواهند داشت. موضوعی که در حاشیه نشست سه جانبه اخیر تهران در دیدار مقامات دو کشور مورد تاکید قرار گرفت.
نیاز دو همسایه به یکدیگر
سیدابراهیم رئیسی رئیس جمهور در دیدار دوجانبه با رئیس جمهور ترکیه در تهران، درباره تمدید قرارداد انتقال گاز که ۲۵ سال قبل مطرح بود، گفت: امروز این موضوع مورد تاکید قرار گرفت تا این قرارداد تمدید شود و شکل وسیع تری به خود بگیرد. قرارداد صادرات گاز ایران به ترکیه، قراردادی ۲۵ ساله بود که از بهمن ۱۳۸۰ آغاز شده و تا سال ۱۴۰۴ (۲۰۲۵ میلادی) ادامه دارد و در این مدت ایران باید سالانه ۱۰ میلیارد متر مکعب گاز به ترکیه صادر کند. همچنین رئیسی اظهار داشت که سفر اردوغان به ایران نقطه عطفی در ارتقای سطح روابط دو کشور خواهد بود. این سطح از روابط تجاری با ترکیه با توجه به ظرفیتهای بین دو کشور کافی نیست و میتوان حجم تجارت سالانه ۳۰ میلیارد دلار را برنامهریزی کرد.
آمارها نشان میدهد حجم تجارت دوجانبه بین دو کشور در سالهای اخیر حدود ۱۰ میلیارد دلار بوده است. با این حال، در جزئیات اقتصاد دو کشور به راحتی میتوان دریافت که سطح ۳۰ میلیارد دلاری حجم تجارت دوجانبه که از سوی روسای جمهور ترکیه و ایران تعیین شده است، در واقع هدف سختی نیست. زیرا هر واگرایی بورس دو کشور دارای اقتصاد مکمل هستند و فراتر از تجارت دوجانبه، روابط اقتصادی دوجانبه با افزایش سرمایه گذاریهای مشترک عمیقتر خواهد شد.
ترکیه که از دهه ۱۹۸۰ یک سیاست صادرات محور و لیبرال را دنبال میکند، دارای اقتصاد ادغام شده در بازارهای جهانی در چندین بخش است. حجم قابل توجهی از سرمایه گذاری مستقیم خارجی به ویژه در ۱۵ سال گذشته به کشور جذب شده است. علاوه بر این، اقتصاد ترکیه ارتباط قوی با سیستم مالی جهان دارد و دارای بخش خصوصی پویا است که به لطف عضویت در سازمان تجارت جهانی (WTO)، اتحادیه گمرکی با اتحادیه اروپا (EU) ، پیشرفت زیادی در همگام شدن با رقابت سخت در بازارهای داخلی و بین المللی به موقع داشته است. قراردادهای تجاری (FTA) با بسیاری از کشورها در سراسر جهان منعقد شده است. با این حال، آنکارا بخش عمدهای از مواد اولیه و نیمه فرآوردههای مورد استفاده در تولید را وارد میکند، بنابراین ترکیه از نظر تامین انرژی و مواد خام به منابع مطمئن نیاز دارد.
در مورد ایران، مشاهده میکنیم که تلاشهایی را برای ادغام در اقتصاد جهانی بویژه در دولت رییسی انجام داده است. بنابراین، ایران به سرمایهگذاران خارجی که بتوانند فناوریهای جدید را به کشور بیاورند، شرکای مالی قابل اعتمادی که بتوانند ادغام اقتصادی در نظام مالی جهان را امکانپذیر کنند و کارآفرینان پویا برای کمک به ایجاد یک دوره انتقالی روان نیاز دارد. این نیازها و فرصتها، نوید همگرایی اقتصادی و تجاری بزرگ را میدهد. با در نظر گرفتن این واقعیت که ترکیه و ایران خود یک بازار بزرگ با جمعیت ۱۶۰ میلیونی هستند.
همانطور که اشاره شد یکی از موارد مهم در دیدار ابراهیم رئیسی و اردوغان مطرح شد تمدید قرارداد واردات گاز ایران از سوی ترکیه است که تقریبا ۱۶ درصد از گاز وارداتی این کشور را تشکیل می دهد. گاز ایران از دو جهت برای آنکارا حیاتی است، نخست اینکه آنکارا به دنبال کاهش سهم گاز صادراتی روسیه است از همین روی به دنبال تنوع بخشی به منابع آن است و دوم اینکه گاز ایران کمک زیادی برای تبدیل شدن ترکیه به رویای هاب انرژی منطقه خواهد داشت.
در مقابل ایران از قرارداد ۲۵ ساله گازی با ترکیه در چارچوب قراردادهای بلندمدت مشابه استفاده میکند که با کشورهای دیگر مانند چین، روسیه، ترکمنستان و ونزوئلا منعقد کرده است. تهران از تجریه تحریمهای اخیر ایالات متحده علیه خود به خوبی دریافت که به دلیل عدم درهمتنیدگی با اقتصادهای دیگر به سهولت تحریم میشود، از همین روی تصمیم گرفته است که با ارتباط اقتصادی با کشورهای همسو و همسایه و تعمیق روابط تجاری، در مواضع سیاسی آنها نیز تاثیرگذار باشد.
اقتصاد قربانی رقابتهای سیاسی
در حالی که آینده روابط ترکیه و ایران در حوزه اقتصادی روشنتر به نظر میرسد، نمیتوان چنین چیزی را برای عرصه استراتژیک پیشبینی کرد، البته تهران و آنکارا هر دو درگیر رقابت با ریاض در خاورمیانه هستند. عربستان سعودی از زمان انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ ایران را رقیب خود میدانست. اخیراً، ترکیه نیز با سیاست نئو عثمانی خود که ترکیه را به عنوان رهبر کشورهای سنی معرفی میکند، تلاش عربستان سعودی برای برتری در جهان عرب را به چالش کشیده است. این موضوع در دوران تحریم قطر به رهبری عربستان سعودی، که آنکارا از دوحه با حمل تجهیزات و نیروها برای خنثی کردن تهدید ریاض و متحدانش حمایت کرد، به اوج رسید.
پیروزی آذربایجان، که به آن کنترل بیشتری بر سرزمینهای تحت تسلط ارمنستان داد، باکو و آنکارا را به عنوان مجرای جایگزین شرق به غرب برای تجارت انرژی و سایر کالاها با اروپا قرار داده است که مسیرهای جنوبی تحت تسلط روسیه یا ایران را دور میزند
با این حال، در زیر سطح این منافع استراتژیک همگرا، تعدادی از مشکلات نهفته است که اکنون به سطح میآیند. نخست، اینکه ترکیه همچنان عضو ناتو و در نتیجه متحد ایالات متحده، دشمن اصلی ایران است. اگرچه اخیراً در مورد چندین موضوع از جمله خرید سامانههای دفاع هوایی از روسیه و اقدام تهاجمی در سوریه علیرغم ملاحظات آمریکا، موضعی سرکشی نسبت به آمریکا اتخاذ کرده است، اما تهران نمیتواند مطمئن باشد که ترکیه این مواضع را دائمی اتخاذ کرده باشد.
همچنین در چند سال گذشته، سیاستهای ترکیه در سوریه که با دولت بشار اسد مخالفت میکند، برخلاف سیاست ایران به عنوان حامی اصلی اسد است. در چند ماه گذشته، ترکیه نیز اقدامات آشتیجویانهای با اسرائیل و عربستان سعودی انجام داده که باید ایران را نگران کند. اما مهمتر از همه، سیاست های ترکیه در قبال قفقاز و آسیای مرکزی است که بر پیشفرض «ترکگرایی» استوار است که برای ترکهای آن مناطق جذابیت بسیاری دارد. روسیه و ایران این مناطق را که بخشی از امپراتوری روسیه یا ایران بودهاند، به عنوان بخشی از حوزه نفوذ خود میدانند، بنابراین تحت تأثیر این موضوع قرار گرفتهاند.
تضادها در رویکردهای ترکیه و ایران در قفقاز در جریان درگیری آذربایجان-ارمنستان در سپتامبر تا نوامبر ۲۰۲۰ به شدت آشکار شد. ترکیه تا آخر از آذربایجان حمایت و به آن تسلیحات داد که عامل مهمی در پیروزی آذربایجان بود. پیروزی آذربایجان، که به آن کنترل بیشتری بر سرزمینهای تحت کنترل ارمنستان داد، باکو و آنکارا را به عنوان مجرای جایگزین شرق به غرب برای تجارت انرژی و سایر کالاها با اروپا قرار داده است که مسیرهای جنوبی تحت تسلط روسیه یا ایران را دور میزند.تهران به ویژه نگران است که ترکیه از هویت قومی خود که با بسیاری از کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز مشترک است برای گسترش نفوذ خود سوء استفاده میکند.
بنابراین، عناصر همکاری و واگرایی در روابط ترکیه و ایران به شدت درهم تنیده شدهاند. رهبران هر دو کشور باید تعادل پیچیده بین این دو را با دقت مدیریت کنند تا از تشدید تنشها جلوگیری شود. هر گونه برهم زدن توازن بین این دو قطب اصلی قدرت در خاورمیانه، میتواند به بیثباتی در منطقه ناآرام بیافزاید.
واگرایی بورس نسبت به سایر بازارها
برنامه جامع اقدام مشترک و نرخ ارز ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیکی هستند که این روزها سایه سنگین آنها در معاملات بازار سهام کشور دیده میشود.
گروه بورس مسعود کریمی
برنامه جامع اقدام مشترک و نرخ ارز ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیکی هستند که این روزها سایه سنگین آنها در معاملات بازار سهام کشور دیده میشود. با نگاهی به سایر بازارهای مالی مشاهده میشود، بازار مسکن با افزایش چشمگیر تقاضا نسبت به گذشته رو به رو شده است. از طرفی بازار ارز نیز با توجه به آخرین معاملات دلار طی روز گذشته بین ارقام 7800 تومان تا 8000 تومان در بازارهای غیررسمی مورد معامله قرار گرفته است. از سویی، نوسان قیمت سکه بین 2میلیون و 480هزار تومان تا 2میلیون و 500 هزار تومان نیز زمینهیی برای حرکت نقدینگی به سمت این بازارها فراهم کرده است. به هر رو کاهش شاخص کل بورس و تعادل ناپایدار قیمت سهام طی چند روز اخیر هم میتواند عاملی در راستای دامن زدن به وضعیت ریزشی این بازار محسوب شود. به هر حال افزایش تقاضا بدون هیچ دلیل بنیادی در بازارهای موازی و رشد عرضه سهام در بورس کشور که پتانسیل افزایش بازدهی صنایع و شرکتها را در دل خود دارد، نشان از یک بینظمی تمام عیار در وضعیت اقتصادی است. در همین حال اتخاذ رفتارهای سفتهبازانه توسط برخی از افراد در پی کاهش ارزش پول ملی میتواند یکی از دلایل رونق در سایر بازارها محسوب شود. به هر رو با توجه به اینکه این روزها بازار سهام از کمبود نقدینگی رنج میبرد، سرمایهگذاران لحظه به لحظه با در نظر گرفتن موضوعات متفاوت در حوزه بینالملل ازجمله برجام، FATF و. را به خوبی رصد میکنند و واکنشهایی متناسب با این موارد در جریان معاملاتی سهام از خود به نمایش میگذارند.
مشکل نقدینگی بورس
در همین رابطه فردین آقابزرگی، مدیرعامل کارگزاری بانک دی درخصوص تکانههای مثبت در بازارهای موازی بورس و تاثیر آنها در روند معاملاتی بازار سهام در گفتوگو با «تعادل» عنوان کرد: افزایش قیمت ارزها یا بهعبارتی کاهش ارزش پول ملی از مهمترین دلایل تحرکهای مثبت در بازارهای ارز، طلا بهخصوص مسکن بهشمار میرود. وی خاطرنشان کرد: درحال حاضر عمده سرمایهگذاران علاقهمند به تبدیل وجه نقد به دارایی هستند چراکه نقدینگی از میزان و گردش کمتری در بازار برای سرمایهگذاری وجود دارد. این کارشناس بازار سرمایه بیان کرد: موضوع نرخ ارز به واسطه کند شدن فرآیند ورود منابع حاصل از صادرات یا گمانهزنیهایی که مربوط به چنین موضوعی میشود، میتواند از لحاظ بنیادی و روانی تاثیر قابل توجهی در کاهش ارزش پول ملی کشور داشته باشد. آقابزرگی معتقد است که اثرات بنیادی و روانی طی مدت یک هفته میتواند 10 الی 20درصد بازارهای موازی بورس کشور را تحت تاثیر قرار دهد. این درحالی است که افراد صاحب ملک نیز با توجه به اینکه با وجه نقد نمیتوانند فعالیت خاصی را صورت دهند، اقدام به افزایش قیمت فروش ملک میکنند.
مدیرعامل کارگزاری بانک دی تصریح کرد: زمانی که انتظارات فعالان بازار با چنین شرایطی شکل بگیرد بهطور قطع افزایش یا کاهش قیمت در بازار بهوقوع خواهد پیوست. وی در ادامه افزود: از لحاظ بنیادی ریشه چنین موضوعاتی به کمبود عایدات حاصل از فروش نفت برمیگردد. این تحلیلگر بازار سرمایه گفت: درحال حاضر بهدلیل اینکه نقدینگی به میزانی که باید در معاملات وجود ندارد، متاسفانه شاهد تاثیر این مهم در روند داد و ستد سهام در بورس هستیم. وی با اشاره به اینکه بورس کشور باید یکی از زمینههای پرسرعت و پربازده باشد نیز ابراز کرد: در سال 1391 دلار از نرخ یک هزار تومان تا 3هزار تومان پیش رفت و در چنین شرایطی بورس به واسطه این اتفاق سالی درخشان را در کنار افزایش بازدهی قابل توجه برای سرمایهگذاران به ثبت رساند. به گفته وی، درحال حاضر هم چنین رویکردی باید در بازار سهام با توجه به افزایش نرخها وجود داشته باشد.
این کارشناس بازار سرمایه اظهار کرد: موضوعاتی از قبیل ارز جایگزینی، ارز حاصل از صادرات و عایدات ارزی در مجموع به عنوان یک سوژه سرمایهگذاری واگرایی بورس در مقایسه با ریال در نظر گرفته میشود. از همین رو باید این نکته را مورد توجه قرار داد که ریال، ارزش 6 ماه گذشته خود را از دست داده است و طبیعتا این موضوع خود را در قیمت سهام شرکتها به نمایش خواهد گذاشت. مدیرعامل کارگزاری بانک دی خاطرنشان کرد: به طور قطع در صورت ثبات در شرایط فعلی طی 6 ماه پیش رو بازدهی مناسبی در بازار سهام شکل خواهد گرفت. وی درباره موضوعات سیاسی و چشمانداز آن در روند بازار سهام نیز گفت: موضوعات سیاسی در بازار بسیار پررنگ دنبال میشود. این درحالی است که حساسیتهای ویژهیی هم طی چند وقت اخیر درخصوص برنامه جامع اقدام مشترک، FATF و مواردی از این قبیل ایجاد شده است که این موضوعات یکی از مشخصههای فزونی مسائل سیاسی در تحلیلهای بنیادی اقتصادی است. فردین آقابزرگی بیان کرد: حباب در سکه یا ارز زمانی رقم میخورد که هیجان در بعد غیرواقعی وجود داشته باشد. این هیجان زمانی شکل میگیرد که به صورت غیراقتصادی و مبتنی بر صحبت و سایههای تصمیمهایی سیاسی باشد. به هر حال با توجه به وضعیت عدم امنیت و احتیاط بیش از حد برای سرمایهگذاری به طور قطع بورس بازدهی مناسبی را ایجاد خواهد کرد.
بازار سرمایه؛ بازار هدف
از سویی دیگر امین ناطقیراد، مدیرعامل شرکت اندیشهنگر پاسارگاد با اشاره به وضعیت بازار بورس، مسکن، ارز و سکه در گفتوگو با «تعادل» بیان کرد: با توجه به روند معاملات در گذشته مشاهده میشود که تاثیر مثبت افزایش نرخ ارز باید با یک فاصله زمانی در بازار سهام مشاهده شود چراکه درآمد بخش عمدهیی از شرکتهای مطرح از طریق فروش صادراتی یا فروش در بورس کالای کشور صورت میگیرد. وی خاطرنشان کرد: اعلام نرخ 4200تومانی برای دلار در شرایطی که بازار نرخ تسعیر را بیش از 6 هزار تومان در نظر گرفته بود، باعث شد تا خوشبینیها متوقف شود. این کارشناس بازار سرمایه اذعان کرد: چنین اتفاقی در اقتصاد کشور میتواند یکی از دلایل خروج نقدینگی از بازار سرمایه به شمار رود. مدیرعامل شرکت اندیشهنگر پاسارگاد تصریح کرد: علاوه بر این موضوع، راهاندازی سامانه نیما توسط بانک مرکزی با هدف اینکه صادرکنندگان، ارز حاصل از صادرات را با نرخ جدید تسعیر و توسط این سامانه عرضه شود نیز از دیگر عوامل ناخوشایند برای شرکتهای بورسی محسوب میشود چراکه در نهایت احتمال ایجاد رانت برای عدهیی به وجود خواهد آمد.
امین ناطقیراد اظهار کرد: در بازارهای موازی به خصوص دلار نرخ مشخصی برای معامله وجود ندارد. از طرفی در بازار مسکن و طلا نیز تا سقف مشخصی نرخها میتوانند افزایش قیمتی پیدا کنند. این درحالی است که با توجه به افزایش شدید نرخ در بازار مسکن و این موضوع که باید قدرت خریدی واگرایی بورس هم وجود داشته باشد، احتمال افزایش رکود در این بازار نسبت به گذشته بیشتر شده است. وی پیشبینی کرد: پس از اینکه نقدینگی در سایر بازارها گردش کرد بازار سرمایه یکی از بازارهای هدف خواهد بود. چراکه شرکتها علاوه بر درآمدهای ارزی و فروش محصولات در بورس کالا، بخش داراییهای آنها هم مورد توجه قرار دارد زیرا طرحهای توسعهیی که اجرایی شده است با نرخهایی پایینتر از نرخهای فعلی صورت گرفته و تاثیرات مثبت این موارد توسط بازار سنجیده میشود. مدیرعامل شرکت اندیشهنگر پاسارگاد درخصوص چشمانداز موضوعات سیاسی بینالمللی نیز تصریح کرد: در صورتی که روند منفی فعلی ادامهدار باشد میبایست فروش نفت را در نظر گرفت که چه سرانجامی خواهد داشت. این در حالی است که شنیده میشود توافقاتی با چین، روسیه و هند صورت خواهد گرفت که برای فروش نفت مشکلی ایجاد نشود. در صورتی که این اتفاق بهوقوع بپیوندد بهطور قطع از تاثیرات منفی خروج امریکا از برجام کاسته خواهد شد. وی افزود: با نگاهی به سالهای 1391و 1392 مشاهده میشود که بدترین اتفاقات ممکن طی این سالها به وقوع پیوست. این در حالی است که قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل وجود داشت و در ذیل فصل 7 منشور مللمتحد نیز قرار گرفتیم. در همین حال بازار طی سالهای مذکور رشدهای قابل توجهی را به ثبت رساند. بر این اساس در شرایط فعلی خروج امریکا از برجام به نسبت سالهای گذشته تاثیر منفی بسیار کمتری خواهد داشت.
امین ناطقیراد با اشاره به بازار سرمایه ایران جهت سرمایهگذاری نیز تاکید کرد: درحال حاضر بدترین اتفاق شاید بدتر از موضوع برجام برای بازار سرمایه اعلام نرخ رسمی دلار 4200 است. اما در صورتی که این نرخ در نظر گرفته نمیشد قطعا بهجای اینکه نقدینگیها به سمت بازار مسکن یا طلا به حرکت درآیند در بازار سرمایه جذب میشدند.
معمای واگرایی دلار و بورس/ اثرگذاری آینده سیاسی آمریکا بر بازار سهام؟
افزایش اخیر نرخ دلار در کشور نیز اینبار منجر به افزایش قیمتها در بازارهای دیگر شده اما بازار سهام از این رشد نهتنها جاماند بلکه پس از رشد بیش از ۳۰۰ درصدی در چهارماه نخست سال، با عقبگرد قیمت سهام مواجه شد.
- 2 سال پیش
به نقل از دنیایاقتصاد، قیمت ارز و تغییرات آن همیشه یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر اقتصاد کشور بوده است. بررسی روند تغییرات قیمت در بازارهای مسکن، طلا، ارز و سهام حاکی از آن است که در طول دهههای واگرایی بورس اخیر هربار که پول ملی تضعیف شده، داراییهای سرمایهای نیز یکی پس از دیگری جا پای ارز گذاشته و مردم با افزایش تقاضا در آنها روند صعودی قیمت در داراییهای یادشده را قدرت بخشیدهاند. افزایش اخیر نرخ دلار در کشور نیز اینبار منجر به افزایش قیمتها در بازارهای دیگر شده اما بازار سهام از این رشد نهتنها جاماند بلکه پس از رشد بیش از ۳۰۰ درصدی در چهارماه نخست سال، با عقبگرد قیمت سهام مواجه شد.
کارشناسان عدمتثبیت نرخ ارز، رشدهای افسارگسیخته قیمت سهام در ماههای نخست سال، نگاه سرمایهگذاران به چشمانداز سیاسی کشور و البته انتظار برای تعیین سرنوشت رئیسجمهور بعدی آمریکا را از عوامل عدمتاثیر افزایش نرخ دلار بر بازار سرمایه میدانند.
«دلیل اینکه قبلا بازار سرمایه به افزایش قیمت دلار واکنش نشان میداد، تثبیت قیمت دلار بود»؛ این تحلیل محمد مومنزاده، کارشناس بازار سرمایه از وضعیت فعلی بازار است. او این تحلیل را که بازار سرمایه به دلار با قیمت خیلی بالا واکنش منفی نشان میدهد، قبول ندارد و میگوید: «طبیعتا بازار باید با رشد دلار رشد کند چون یکی از روشهایی که شرکتها را ارزشیابی میکنیم، ارزش دارایی شرکت است.
داراییهای بسیاری از شرکتها وقتی دلار بالا میرود رشد پیدا میکند. در حالی اکنون بازار به افزایش قیمت دلار واکنش نشان نمیدهد که همین سهمهایی که الان صف فروش هستند، قبلا در قیمتهایی بالاتر از این قیمتها با قیمت دلاری بسیار پایینتر صف خرید بودند!
- این مساله چند عامل دارد که یکی از آنها آینده سیاسی در آمریکا است.» مومنزاده توضیح میدهد: «بسیاری از سرمایهگذاران منتظرند انتخابات ریاستجمهوری آمریکا برگزار شود و بعد از آن برای سرمایهگذاری تصمیم بگیرند.
- دلیل دیگری که بازار را منفی کرده، عدماعتماد به بازار سرمایه است. در شرایط فعلی دلار نیست که بازار را مثبت و منفی میکند بلکه این عدم اعتماد به بازار و سیاستگذار بورس است که سببشده بازار منفی شود و عملا بازار به قیمت دلار واکنش نشان دهد.» این کارشناس بازار سرمایه دلیل دیگر عدمواکنش بازار به افزیش قیمت دلار را ثابت نبودن نرخ ارز میداند و میگوید: «در حالحاضر دلار در وضعیت ناپایداری بهسر میبرد.
- همانطور که دیدیم هفته گذشته قیمت دلار چند روزی مقداری پایین رفت اما دوباره افزایش یافت، بنابراین قیمت دلار هنوز تثبیت نشده و به همین دلیل وضعیت ناپایداری در بازار بهوجود آورده است. قبلا که بازار به افزایش قیمت دلار واکنش نشان میداد به این دلیل بود که دلار در عددهایی تثبیت شده بود و بازار خودش را با آن ارزشگذاری میکرد اما الان قیمت دلار تثبیت نشده است و بازار بهراحتی نمیتواند ارزشگذاری کند.» او بر این باور است اگر همین الان دلار بر قیمت ۳۰ هزار تومان به ثبات برسد، بازار خودش را با دلار ۳۰ هزار تومانی به تعادل میرساند.
نگاه سرمایهگذاران به آینده سیاسی آمریکاست، نه نرخ دلار
علی تیموری، یکی دیگر از تحلیلگران بازار سرمایه ساختار اقتصادی کشور را به گونهای میداند که فروش و تولید محصولات مختلف متاثر از نرخ ارز است. او اما دلایلی را که باعث میشود افزایش نرخ ارز منجر به افزایش ارزش بازاری شرکتها نشود، برمیشمرد و میگوید: «قاعدتا وقتی ریال تضعیف میشود بهصورت حسابداری سودآوری شرکتها هم بهبود پیدا میکند. هرچند این اتفاق عموما با یک فاصله زمانی بوده است چراکه سیاستگذاران و متولیان اقتصادی تلاش میکنند از سرایت افزایش نرخ ارز بر محصولات و خدمات تاحدی جلوگیری کنند ولی در عمل برای اینکه تولید متوقف نشود، متناسب با افزایش نرخ ارز قیمت محصولات و خدمات هم رشد میکند. اما اینکه چرا در برهههایی شاهد موارد نقض بودهایم چند دلیل دارد که یکی از آنها عدمتثبیت نرخ ارز است.»
او توضیح میدهد: «اکنون نگاه بازار و سرمایهگذاران به افزایش نرخ ارز این است که این افزایشها تحتتاثیر هیجانات و موقتی است و در بلندمدت استمرار ندارد. همین نگاه باعث میشود با یک فاصله زمانی شاهد تاثیر افزایش نرخ ارز در روند حرکتی سهام باشیم.» تیموری با بیان اینکه «رشد بازار از ابتدای سال تا مقاطع تیر نسبت به رشد دلار خیلی بیشتر بود و تحلیلها نشان میداد اگر نرخ ارز ۳۰ هزار تومان شود، آن قمیتها پذیرفتنی باشد.
در همین حال پیشیگرفتن بازار سرمایه از نرخ رشد ارز باعث شد که درست یا غلط این تحلیل شکل گیرد که روند بازار حبابی است. بنابراین عرضهها بیشتر شد و خریداران با احتیاط بیشتری خرید کردند اما اینکه چرا در این مقطع بهرغم اینکه دلار به تارگتهای قبلی خود رسیده ولی بازار در برخی سهمها حتی تا ۵۰ درصد اصلاح کرده، عوامل متعددی دارد که یکی از آنها ترس سرمایهگذاران از قیمتگذاریهای دستوری است.» این کارشناس بازار سرمایه میافزاید: «این ترس ذاتی در بین سرمایهگذاران وجود دارد که شاید دلار گران شود ولی اثر این گرانی به واسطه قیمتگذاریهای دستوری در نرخ کالا و خدمات دیده نشود که این مساله باعث میشود لزوما افزایش نرخ ارز به معنای افزایش بازاری شرکتها نشود.» او همچنین با بیان اینکه «در خرداد و تیر ماه و حتی اواخر اردیبهشت شاهد کمترین سطوح نرخ بهره در چند سال اخیر بودیم» میگوید: «این اتفاق باعث شده بود که خیلی از منابع در آن مقطع بهجای اینکه در بانک باشد به واسطه تورم انتظاری به سمت بازار سرمایه سرازیر شود و این گاهی باعث میشود سطوح قیمت به درآمد (P/ E) در بازار نسبت به سطوح قبلی خود چند واحد رشد کند.
در این مقطع از آنجا که سطوح نرخ بهره آرامآرام رشد میکند، ارزش بازار و شاخص نیز متناسب با افزایش نرخ ارز افزایش مییابد.» تیموری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را دلیل دیگر میداند و میگوید: «اثر انتخاب هرکدام از کاندیداهای فعلی و اثر آن بر چشمانداز سیاسی کشور و نهایتا گشایشهای اقتصادی که به دنبال خواهد داشت نیز باعثشده که سرمایهگذاران در این مقطع تصمیمات جدی برای سرمایهگذاری نداشته باشند.»/اقتصاد نیوز
سفته بازی در سهام : چرا و چگونه
تشخیص واگرایی در نمودارها تشخیص واگرایی ها در نمودار یکی از اصول اساسی در تحلیل تکنیکال و شناخت برگشت های قیمتی در نمودارها می باشد. در بخش های قبلی در خصوص اندیکاتورها و کاربرد آن در خرید و فروش سهام صحبت کردیم. در این بخش.
اندیکاتور RSI : چگونگی معاملات موفق با RSI
اندیکاتور RSI و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال اندیکاتور RSI یکی دیگر از اندیکاتورهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال می باشد. این اندیکاتور کمک می کند که محدوده های کلیدی اشباع خرید و اشباع فروش را به سادگی تشخیص دهیم و از آن استفاده کنیم. البته میزان.
فاکتورهای موثر در انتخاب یک سهم
انتخاب یک سهم : بنیادی یا تکنیکال انتخاب یک سهم مناسب همواره به عنوان یکی از دغدغه های سرمایه گذاران مطرح بوده است و عموم سرمایه گذارن به هنگام ورود به بازار سرمایه با این مشکل مواجه می باشند و همواره به دنبال راهکارهای مناسب برای.
4 نظر در “ تشخیص واگرایی ها ”
فرشاد گفت:
سلام آقای افضلیان
میبخشید راه تشخیص واگرایی معمولی از مخفی چیست ؟
mehdi afzalian گفت:
در دو مقاله ای به صورت جداگانه کامل توضیح داده شده است
هاشمی گفت:
سلام استاد عزیز
بنده فیلتری طراحی کردم که هر نوع واگرایی رو با هر اندیکاتور که بخواید با مختصات نقاط و درصد انحراف بهتون میگه.
این فیلتر طوری عمل میکنه که کوچکترین انحراف با دو رقم اعشار در روز اول انحراف،نماد رو نمایان میکنه تا برسد به پیوت برگشتی و سپس بعد از پیوت برگشتی و تایید واگرایی نیز نماد رو با جزئیات بیان میکند.
یعنی با مشاهده اولین انحراف قبل از تشکیل واگرایی معتبر نماد رو نشون میده تا بعد از تایید واگرایی معتبر و تشکیل پیوت میجر.
mehdi afzalian گفت:
نقض شدن واگرایی (Failed Divergence)
آیا تمام واگراییها الزاما منجر به بازگشت روند میشوند؟ مسلما جواب خیر است. واگرایی نیز مانند سایر مباحث دیگر تحلیل تکنیکال از صحت و اعتبار قطعی و صددرصد برخوردار نیست، بلکه ممکن است در برخی مواقع شاهد خطای واگرایی و عدم عملکرد صحیح آن باشیم. اما چقدر باید صبر کنیم تا از کارکرد صحیح و مناسب واگرایی مطمئن شویم؟ مدت زمان عمر و اعتبار واگرایی تا کی است؟ در ادامه به پاسخ این پرسش خواهیم پرداخت.
هر واگرایی عمر محدود و مشخصی دارد که اگر نتواند در این مدت به درستی عمل نموده و جهت روند را معکوس نماید، کارایی خودش را بطور کامل از دست خواهد داد و اصطلاحا «نقض» میگردد.
به عنوان مثال در تصویر زیر واگرایی منفی را بر روی نمودار سهام شرکت کاشی و سرامیک سینا(کساوه) مشاهده میکنید. اگر واگرایی تشکیل شده بر روی قلههای مکدی به درستی عمل نماید، شاهد ریزش قیمت و نزول به زیر کف 1240 تومان خواهیم بود. اما این واگرایی فرصت محدودی برای معکوس نمودن جهت روند خواهد داشت.
برای پیدا کردن مدت زمان عمر و اعتبار واگرایی باید ابتدا خط واصل قلههای مکدی را در همان راستا امتداد بدهیم. این خط اصطلاحا خط روند واگرایی نامیده میشود. مادامی که اندیکاتور پایینتر از این خط قرار داشته باشد، واگرایی کماکان معتبر بوده و هنوز احتمال بازگشت روند وجود خواهد داشت. اما اگر جهت حرکت مکدی معکوس بشود، و علامت جبری آن مجددا مثبت گشته، و با خط روند واگرایی تلاقی نماید، شاهد شکست واگرایی و نقض شدن آن خواهیم بود. در این صورت نه تنها روند نمودار نزولی نخواهد شد، بلکه با شتاب فزاینده به سمت بالا حرکت خواهد نمود وحتی احتمالا سقف 1530 تومان را نیز به سمت بالا خواهد شکست. بنابراین شکسته شدن خط روند واگرایی منجر به معکوس شدن نقش آن خواهد شد.
در تصویر زیر نمونهای از شکست واگرایی را بر روی نمودار زوج ارز دلارآمریکا به فرانک سویس ملاحظه مینمایید. شکسته شدن خط روند واگرایی منجر به صدور سیگنال قدرتمند صعودی گشته است که نتیجته آن شکسته شدن سقف قبلی نمودار بوده است.
نکته بسیار مهم در نقض شدن واگرایی این است که نقطه شکست واگرایی باید دقیقا در همان محدوده جبری رخ بدهد که قبلا واگرایی در آنجا رخ داده است. به واگرایی بورس عنوان مثال در تصویر فوق، با توجه به این که واگرایی بر روی قلههای مکدی و در ناحیه جبری مثبت رخ داده است، پس نقطه شکست واگرایی نیز باید در همین محدوده، یعنی در محدودهای که علامت جبری مکدی مثبت است، قرار بگیرد، و اگر این تلاقی بفرض در زیر خط صفر رخ میداد فاقد اعتبار میبود. ویا بطور مشابه در یک روند نزولی، که واگرایی بر روی درههای مکدی رخ میدهد، نقطه شکست واگرایی نیز باید الزاما در محدوده منفی اندیکاتور قرار داشته باشد.
تمام نکاتی که در خصوص واگرایی بر روی اندیکاتور مکدی گفته شد عینا درمورد سایر اندیکاتورها نیز صادق میباشد. اندیکاتورهای دیگر نیز میتوانند انواع مشابهی از واگراییهای مثبت و منفی را تولید نموده و به نمایش بگذارند. علاقمندان میتوانند این مقوله را در پیوستهای این کتاب ویا در سایر مراجع دیگر تکنیکال، مفصلا مورد مطالعه قرار دهند. به عنوان مثال در تصویر زیر اندیکاتور RSI را مشاهده میکنید که واگرایی منفی را بر روی قلههای متوالی به نمایش گذاشته است. سپس با نقض شدن این واگرایی، نقش آن معکوس گشته و تبدیل به سیگنال همسو با روند گشته و نتیجتا حرکت صعودی قدرتمندی را رقم زده است.