تحلیل تکنیکال و بنیادی چیست؟

0 تا 100 تحلیل بنیادی در یک نگاه کلی
با سری مقالات آموزشی خانه بورس ایران ( ایتسکا ) در خدمت شما عزیزان هستیم، در این مقاله با یک نگاه کلی شما را با صفر تا صد تحلیل بنیادی آشنا خواهیم کرد.
معاملهگران برای تحلیل بازار سرمایه از دو روش تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی استفاده میکنند، لازم به ذکر است در مقاله آموزش تحلیل تکنیکال، صفر تا صد تحلیل تکنیکال را آموزش دادهایم.
در ادامه به معرفی جامع تحلیل بنیادی در بازار بورس ایران میپردازیم،همراه ما باشید.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال در لغت به معنای بررسی ریشهای و اساسی بازار است.
در تحلیل بنیادی معاملهگران عوامل اصلی و بنیادی یک سهم را مورد بررسی قرار میدهند عوامل بنیادی همان عواملی است که بهطور مستقیم بر روی قیمت اثر میگذارد.
تحلیل بنیادی مبتنی بر این فرض است که اوراق بهادار در بازار بورس دارای ارزش ذاتی هستند و قیمت حول این ارزش ذاتی حرکت می کند.
آنان عقیده دارند گاهی قیمت سهم پایینتر از ارزش ذاتی خود و گاهی بالاتر از ارزش ذاتی اش است.
در صورت پایین بودن قیمت سهم از ارزش ذاتی اش تحلیلگران انتظار افزایش قیمت سهم تا رسیدن به ارزش ذاتی را دارند.
در صورت بالا بودن قیمت سهم از ارزش ذاتی اش،تحلیلگران انتظار کاهش قیمت سهم تا رسیدن به ارزش ذاتی را دارند.
از نظر فاندامنتال سه عامل اساسی بر روی قیمت یک سهم اثر میگذارد:
- عوامل محیطی مانند وضعیت اقتصاد کلان، اوضاع سیاسی، عوامل اثر گذار طبیعی و … (یافتن زمان مناسب سرمایهگذاری)
- عوامل مرتبط با صنعت مانند جایگاه صنعت در اقتصاد کشور، فرصتهای رشد صنعت و…(یافتن صنایعی با آینده روشن)
- عوامل درونی شرکت مانند بررسی وضعیت شرکت در صنعت خویش، صورتهای مالی شرکت، میزان سود و زیان شرکت و… (انتخاب شرکتهایی با آینده روشن)
در بررسی های عمیق تر عوامل درونی تحلیل بنیادی خود به دو بخش عوامل درونی کمی وعوامل درونی کیفی تقسیم میشوند.
عوامل درونی کمی، عواملی هستند که قابل اندازهگیری اند و بهصورت عدد و رقم ارائه میشوند.
ترازنامه: گزارش از دارائی ها و بدهی های شرکت در یک بازهی زمانی مشخص مانند یک سال مالی است.
صورت سود وزیان: نحوهی عملکرد شرکت را در سودسازی بررسی میکند.
صورت جریان وجوه نقد (نقدینگی شرکت): گزارشی از وجوه نقدی ورودی و خروجی شرکت در یک بازهی زمانی مشخص است.
عوامل درونی کیفی عواملی هستند که غیرقابل اندازهگیریاند و معیار دقیق عددی برای توصیف آن وجود ندارد.
مزیت رقابتی شرکت: مزیت رقابتی عاملی است که یک مجموعه را از رقبای خود متمایز میکند و شرکت در بلندمدت توانسته این مزیت را حفظ کند و ارتقا دهد، این مزیت رقابتی میتواند یک تفاوت مهم واثرگذار در خدمات پس از فروش شرکت باشد.
مدیریت شرکت: بسیاری از تحلیلگران عقیده دارند، مدیریت و نحوه عملکرد مدیریت از عوامل مهم وتاثیرگذار در آینده یک سازمان یا شرکت است.
مدل تجاری(مدل کسب و کار) شرکت: نوع کسب و کاری که شرکت انجام میدهد، راههای تامین مواد اولیه برای ارائه محصول و خدمات شرکت و …. مواردی از این قبیل یک مدل تجاری را تشکیل می دهد.
تحلیل بنیادی با تابلوخوانی بورس
تحلیل بنیادی با استفاده از تابلوخوانی در بورس یکی از رایجترین روشهای تحلیل فاندامنتال است.
در ادامه به بررسی تحلیل فاندامنتال از روش تابلوخوانی میپردازیم.
یعنی سهم چقدر قابلیت دارد که در یک روز معاملاتی سریعتر و با هزینه کمتر به فروش رود. هرچقدر قدرت نقد شوندگی سهم بالا باشد، سهم جذابیت بیشتری برای سرمایهگذاری دارد.
هرچه تعداد سهام در دست عموم بیشتر باشد قدرت نقدشوندگی سهم نیز بالاتر میرود، در نتیجه امکان سفتهبازی و دستکاری قیمت سهم به شدت پایین میآید.
سودآوری مهمترین عامل جذابیت یک سهم است، برای محاسبه سودآوری روشهای مختلفی وجود دارد، در بورس ایران سودآوری را از نظر درآمد هر سهم محاسبه میکنند.
درآمد هر سهم(eps): سودی که شرکت در یک بازهی زمانی مشخص برای هر سهم عادی بهدست آورده است.
هرچه شرکت بتواند در طی سالیان به ثبات نسبی در سودآوری برسد، ارزش ذاتی اش بالا میرود.
هرچقدر سود تقسیمی هر سهم شرکت بالا باشد برای سرمایهگذاری جذابتر است.
انتظار سرمایهگذاران از بازدهی یک سهم، مثلا p/e یک سهم 5 میباشد یعنی 5 سال زمان میبرد تا سرمایه اولیه شما از طریق بازدهیهای سهم بازگردد.
چارچوب کار تحلیلگران بنیادی چیست؟
در تحلیل بنیادی تحلیلگران ابتدا اقتصاد کلان و بازار را بعنوان یک کل بررسی میکنند، اگر اوضاع مساعد بود به سراغ تحلیل و بررسی صنایعی که چشم انداز آتی روشنی دارند میروند، در نهایت اگر تحلیلگران فاندامنتال به این نتیجه برسند که اوضاع اقتصادی مناسب است و صنایع آیندهی خوبی دارند به تحلیل شرکتهای موجود در صنایع میپردازند و اقدام به سرمایهگذاری در مطلوبترین شرکت میکنند.
بطور خلاصه بدین صورت است:
مرحله اول تحلیل اقتصاد کلان
مرحله دوم تحلیل صنعت
مرحله سوم تحلیل شرکت
در ادامه به تشریح این سه مرحله مهم تحلیل بنیادی میپردازیم.
0 تا 100 تحلیل بنیادی در یک نگاه کلی 1
مرحله اول تحلیل اقتصاد کلان: معامله گران و سرمایهگذاران برای خرید سهام یک شرکتی ابتدا باید اوضاع اقتصادی کشوری را که میخواهند در آن سرمایهگذاری کنند بررسی کنند، سادهانگارانهاس که فکر کنیم خرید سهم یک شرکت ارتباطی به اوضاع اقتصادی کشورش ندارد، تمام عوامل محیطی یک کشور بر روی صنایع و شرکتهای زیرمجموعهی آن تاثیرگذارند.
عوامل تاثیر گذار مانند نرخ تورم، نرخ بهره در بازار، نرخ ارز، نرخ مالیات بر سود سهام، سیاست اعتباری بانکها، وجود ابزارهای حمایتی در بورس اوراق بهادار و….که تغییر هر یک از این عوامل بر وضعیت صنایع و شرکتها تاثیرگذار است.
مرحله دوم تحلیل صنعت: صنایع نیز مانند شرکتها از طریق دادههای فروش، سود سهام، سود تقسیمی و…مورد ارزیابی قرار میگیرند.
تحلیل صنعت معمولا توسط افراد باتجربهتر بصورت گروهی و سازمانی در کارگزاریها یا مجموعههای این چنینی بررسی میشود.
تحلیل صنعت میتواند در سه مرحله انجام شود.
- بررسی وضعیت فعلی و موقعیت کلی صنعت.
- بررسی صنعت در ارتباط با اقتصاد کلان
- تجزیه تحلیل کیفی ویژگیهای صنعت
مرحله سوم تحلیل شرکتها: ارزیابی متغییرهای مالی شرکتها برای تخمین ارزش ذاتی قیمت سهام آنها است.
پس از طی این سه مرحله تحلیلگر اقدام به معامله میکند، طبق بررسیها اگر قیمت سهم پایینتر از ارزش ذاتیاش بود،اقدام به خرید سهم میکند و بالعکس.
با توجه به توضیحات مطرح شده در این مقاله لازم به ذکر است، تحلیل بنیادی بسیار عمیقتر و دقیقتر از این مطالبی است که ما به صورت کلی و تیتروار مطرح کردیم.
برای تحلیل بنیادی نیاز به تجربه بالا در معاملهگری، سواد کافی در خواندن و تجزیه تحلیل صورتهای مالی، درک شرایط اقتصادی و پیشبینی تاثیر آن در آینده سهام و…. است.
برای یادگیری و انجام تحلیل بنیادی صبر و ممارست فراوانی لازم است، هر زمان که علاقهمند به سرمایهگذاری و یادگیری بودید حتما از کارگزاریها (بروکرهای) مناسب ایرانیان استفاده کنید.
تحلیل بنیادی چیست و چه کاربردی دارد؟
آن دسته از سرمایه گذارانی که قصد دارند خودشان مستقیما وارد بازار بورس شده و اقدام به معامله کنند؛ ضرروی است که پیش از هر حرکت و انتخابی، وضعیت شرکت صاحب سهام را به دقت بررسی کرده و مورد تحلیل قرار دهند. از همین جهت، هر سرمایه گذاری جهت آغاز داد و ستد سهام و همچنین پایین آوردن سطح ریسک و اشتباه، نیازمند آموختن علم تحلیل در حوزه آموزش بورس خواهد بود.
تحلیل انواع و اقسام مختلفی دارد که هدف ما از نوشتن این مقاله، تشریح و توضیح کامل تحلیل بنیادی و دیدگاه بنیادگراست. در ادامه همراه ما باشید تا از چگونگی تحلیل بنیادی برایتان بگوییم و اطلاعت مفیدی را در این باره در اختیارتان قرار بدهیم.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی، یکی از بهترین روشها برای آنالیز سهام و اوراق بهادار به حساب میآید که مبنای آن ارزش ذاتی داراییهاست. منظور از ارزش ذاتی داراییها، فاکتورهای هستند که بر ارزش داراییها تاثیر میگذارند. فاکتورهایی مثل ارزش اقتصادی و کلان، وضعیت مالی و مدیریت شرکت. تحلیلگران بنیادی با بهره گرفتن از دادههای واقعی، داراییهای مورد نظر را تحلیل و بررسی میکنند.
روش ارزیابی تحلیل بنیادی برای تمام داراییها از جمله سهام قابل استفاده است. یک سرمایهگذار میتواند با استفاده از اطلاعاتی چون نرخ بهره و وضعیت اقتصادی، اوراق قرضه را ارزیابی کند.
تحلیل بنیادی را با عناوین دیگری همچون تحلیل ریشهای، پایهای یا اساسی هم میشناسند. در این روش، سرمایهگذار مهمترین عوامل موثر بر قیمت سهام را آنالیز میکند.
پس از اتمام آنالیز، سرمایه گذار با توجه به نتایج حاصل آمده تصمیم میگیرد که آیا شرکت مورد نظر، برای داراییهای او مناسب سرمایه گذاری هست یا نه. نکته قابل تامل این است که تحلیلگران بنیادی و تحلیلگران تکنیکال در تقابل با یکدیگر قرار دارند.
مهمترین عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام
به طورکلی عوامل اثرگذار بر قیمت سهام یک شرکت به سه کلی و اصلی دسته تقسیم میشوند:
- عوامل محیطی
- عوامل مرتبط با صنعت
- عوامل درونی شرکت در تحلیل بنیادی
هدف از تحلیل بنیادی چیست؟
هدف از تحلیل بنیادی، ارزیابی و کشف ارزش خاصی است که بتوان به کمک آن، قیمتهای مشخص شده فعلی را مورد تحلیل تکنیکال و بنیادی چیست؟ مقایسه قرار داد. سرمایهگذار با مقایسه ارزش ذاتی یک سهم شرکت با قیمت فعلی آن در بازار بورس، تصمیم میگیرد که سهام یا اوراق بهادار خود را نگه داشته یا بفروشد. در حالت دیگر، اگر سرمایه گذار در جایگاه خریدار قرار دارد، زمان حال وقت خوبی برای خرید سهام آن شرکت هست یا نه.
نتیجه تحلیل بنیادی
حالت اول:
اگر سرمایه گذار در تحلیل بنیادی خود به این نتیجه برسد که ارزش ذاتی سهم مورد نظر، از قیمت فعلی آن در بازار بورس پایینتر است؛ یعنی قیمت سهام بالا رفته. زمانی هم که سهمی از ارزش ذاتی خود گرانتر شده باشد، زمان خوبی برای خرید و فروش سهام آن شرکت خواهد بود.
اگر در جایگاه خریدار قرار دارید بهتر است از خرید یک چنین سهمی صرف نظر کنید؛ چرا که ممکن است این سهم به زودی به سمت قیمت واقعی و ذاتی خود نزول پیدا کرده و شما را متضرر کند. به چنین سهامی اصطلاحا overvalue میگویند.
حالت دوم:
اگر پس از تحلیل بنیادی به این نتیجه رسیدید که ارزش ذاتی یک سهم خیلی بیشتر از قیمت فعلی آن است؛ آن سهام سودآور هستند و میتوانید برای خرید آن تصمیمگیری کنید. طبق تحلیل بنیادی به چنین سهمهایی که امکان رشد قیمتی در آنها زیاد است، سهام undervalue میگویند.
زمانی که بازار شکاف قیمتی بین ارزش ذاتی و ارزش فعلی را پیدا کند، قیمت سهم را افزایش داده و سرمایه گذار به سودی که انتظارش را میکشیده دست خواهد یافت. اصلیترین هدف تحلیل بنیادی در بازارهای مالی، قرار دادن سرمایه گذار در چنین وضعیت مطلوبی است.
حالت سوم:
زمانی را در نظر بگیرید که نتایج تحلیل بنیادی به برابر بودن ارزش ذاتی و ارزش فعلی سهام ختم شده باشد. در این وضعیت سهم در حالت قیمت منصفانه خود قرار دارد. در حالت منصفانه خرید یا فروش چنین سهمی هیچ گونه سودی را عاید سرمایه گذار نخواهد کرد.
مثال برای درک بهتر تحلیل بنیادی:
فرض کنید سهام یک شرکت در بازار بورس با قیمت 100 تومان، در حال داد و ستد شدن است. سرمایه گذاری که قصد خرید یا فروش این سهام را دارد؛ با استفاده از تحلیل بنیادی به این نتیجه میرسد که ارزش ذاتی این سهم خیلی بیشتر از این حرفاست.
در واقع این سهمی که با قیمت 100 تومان در حال خرید و فروش است؛ حداقل 200 تومان ارزش دارد. در چنین موقعیتی اگر سرمایه گذار قصد خرید داشته باشد؛ بهترین زمان برای اقدام به خرید است. اما اگر سرمایه گذاری قصد فروش سهام خود را دارد، بهتر است دست نگه داشته و تا بالا آمدن قیمت سهام، مدت بیشتری صبر کند. حالا خلاف چنین شرایطی را در نظر بگیرید.
فرض کنید طبق تحلیل بنیادی انجام شده، ارزش یک سهم یا اوراق بهاداری در بازار بورس، به عدد 200 تومان رسیده است. این در حالی است که آن سهم ارزش کمتری دارد و ذاتا بیشتر از 100 تومان ارزش ندارد. اگر در چنین شرایطی قرار گرفتید و در جایگاه فروشنده بودید، فورا سهام خود را بفروشید؛ اما اگر خریدار بودید، دور خرید سهمی با این شرایط را خط قرمز بکشید.
عوامل دخیل در تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی عوامل زیادی اثرگذار هستند. عواملی مثل درآمد شرکت، عواید کوتاه مدت، حواشی سود و همچنین رشد سهام در آینده. اگر شخصی قصد سرمایه گذاری بر اوراق مشارکت یا همان اوراق قرضه را داشته باشد، تحلیل بنیادی به کمک این عوامل صورت میپذیرد:
- مطالعه نرخ سود
- دانش مربوط به اوراق مشارکت
- تعدیلات احتمالی در نرخ اعتبار اوراق
- شرایط کلان اقتصادی
با معروف ترین تحلیلگر بنیادی آشنا شوید
در دنیای بورس، وارن بافت به عنوان سرشناسترین و موفقترین تحلیلگر بنیادی شناخته میشود. وارن بافت به دلیل داشتن استراتژیهای درست و دقیق سرمایه گذاری، در اوراکل اوماها، به یک میلیاردر تبدیل شد.
نقاط ضعف تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی همانطور که از خصوصیات مثبت بسیاری برخوردار است، در برخی موارد هم ضعف داشته و اندکی لنگ میزند. به همین علت خوب است که پیش از مشخص کردن نوع استراتژی و تحلیلی که برای کار در بازار بورس به آن نیاز دارید؛ علاوه بر نکات مثبت، از نقاط ضعف آن هم خبر داشته باشید.
- تحلیل بنیادی باید مدام به روز شود و نمیشود از آن برای طولانی مدت استفاده کرد.
- تحلیل بنیادی، تحلیلی وقت گیر و زمان بر است.
- این تحلیل بازدهی فوری سهام را تضمین نمیکند. در واقع معلوم نیست که سهام شما همین فردا وارد روند رشد و سوددهی شوند یا هشت ماه دیگر.
- تحلیل بنیادی هیچ نقطه ورود و خروجی را برای شما مشخص نمیکند. این یعنی، تحلیل بنیادی تارگت و هدف مشخصی را برای سرمایه گذاران تعیین نخواهد کرد.
چگونگی تجزیه و تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی در ظاهر فقط صرف زمان بر مطالعه دقیق اعداد ترازنامههای یک شرکت، وضعیت جریان نقدینگی و میزان درآمد آن شرکت است. اما یک تحلیلگر بنیادی باید بر جنبههای پنهان یک تحلیل هم وقت بگذارد؛ مواردی مثل کیفیت مدیریت. علاوه بر این داشتن بینشی کامل و عمیق در مورد جهتگیری بازار و روند رشد صنایع، به سرمایه گذاران کمک شایانی خواهد کرد.
به طور کلی میتوان اصول یک شرکت را به دو دسته کمی و کیفی تقسیم کرد. البته تحلیلگرانی هم هستند که در زمان آنالیز، هر دو جنبه کیفی و کمی را همراه با هم مد نظر قرار میدهند.
اصول کمی در تحلیل بنیادی
اصول کمی در یک عملیات تجاری شامل ویژگیهای عددی شده و قابلاندازهگیری هستند. اصول کمی را میتوان از طریق صورت حسابهای مالی شرکت محاسبه کرد. این صورت حسابها سود، درآمدهای کوتاه مدت و همچنین نقدینگی و سایر داراییها را نمایش میدهند.
صورت حسابهای مالی در سه نوع زیر دسته بندی میشوند:
با انجام تحلیل بنیادی، تا حدودی مشخص خواهد شد که آیا شرکت در حد انتظار پولسازی دارد؟ آیا این شرکت سوددهی داشته و درآمد کوتاه مدتش برای سرمایه گذاری منطقی است؟
صورت حساب درآمد، نمایش دهنده میزان درآمد و مخارج یک شرکت در یک بازه زمانی مشخص است. با توجه به این صورت حساب میتوان متوجه شد که آیا شرکت مورد نظر در یک محدود زمانی مشخص، درآمدی کسب کرده یا نه تنها هیچ گونه درآمدی نداشته که ضرر هم داده است. علاوه بر این با انجام تحلیل بنیاد بر روی صورت حساب درآمد، میتوان میزان نقدینگی یک شرکت را برآورد کرد.
ترازنامهها میزان توانایی یک شرکت را برای به تعادل رساندن داراییها و میزان بدهیشان به سایر نهادها نشان میدهند.
اصول کیفی در تحلیل بنیادی
یک سرمایه گذار باید علاوه بر اعداد و ارقامِ موجود در ترازنامهها و صورت حسابها، بر جنبههای پنهان یک کسب و کار هم دقت کافی را به کار گرفته و مورد آنالیز قرار بدهد. صاحب سرمایه باید از مدل کسب و کار شرکت سر در آورده باشد و با فعالیتهای اصلی مجموعه آشنا باشد. شما باید نسبت به صنعتی که قرار است روی آن سرمایه گذاری کنید، علم و اطلاعات کافی داشته باشید.
مورد دیگری که حتما باید به آن توجه داشته باشید، مزایای رقابتی یک سرمایه گذاری است؛ چرا که کاتالیزورها در دراز مدت، میتوانند موفقیت یک کسب و کار را هدایت میکنند.
کیفیت مدیریت هم از دیگر جنبههای کیفی یک تحلیل بنیادی است که نباید نادیده گرفته شود. مراقب باشید که حتما عملکردهای کلیدی، تصمیمات بزرگ و همچنین نحوه اثر گذاری آنها بر کسب و کارها را در نظر داشته باشید.
نکته دیگری که باید در نظر بگیرید، به دست آوردن اطلاعاتی در باب رشد کلی صنعت و سهام بازار در میان دیگر کمپانیها و مشتریان است. طبیعتا شرکتهایی که سهم بیشتری از بازار را در اختیار دارند، گذینههای بهتری برای سرمایه گذاری خواهند بود.
تحلیل بنیادی پایه و اساس یک سرمایه گذاری موفق محسوب میشود؛ اما اصول و قواعد از شرکتی به شرکت دیگر متفاوت است. به همین دلیل است که تحلیلگران بنیادی، برای انجام یک آنالیز دقیق و کارآمد، از استراتژیهای مختلفی مدد میجویند.
تحلیل بنیادی چیست؟
افراد میتوانند ارزش ذاتی اوراق بهادار را با عوامل مختلف اقتصادی و مالی ارزیابی کنند. تحلیل بنیادی هر عاملی را که بر ارزش سهم تأثیر میگذارد در نظر میگیرد. در این تحلیل، از عوامل اقتصاد کلان مانند شرایط اقتصادی و وضعیت سایر بازارها تا عوامل اقتصاد خرد مانند بهرهوری مدیریت شرکت موردتوجه قرار میگیرد. تحلیل بنیادی میتواند علاوه بر سهام، برای ارزیابی هر نوع اوراق بهادار دیگری مانند اوراق بدهی یا مشتقه نیز مورداستفاده قرار گیرد. در تحلیل بنیادی، هم جنبههای کیفی و هم جنبههای کمّی شرکت مورد توجه قرار میگیرد و بر اساس این جنبهها، شما (یعنی سرمایهگذار) در مورد سرمایهگذاری در سهام آن شرکت تصمیمگیری میکنید.
هدف تحلیل بنیادی
به دست آوردن ارزشی است که سرمایه گذار بتواند آن را با قیمت کنونی اوراق بهادار مقایسه کند، با این هدف که بفهمد چه نوع موقعیتی را باید در ارتباط با اوراق بهادار اتخاذ کند.
انواع تحلیل بنیادی
تحلیل کمی
- ساختار صنعتی
- تحلیل مدیریتی
- حاکمیت شرکتی
- کیفیت درآمدها
- تحلیل دارایی و بدهی
تحلیل کیفی
- تحلیل نسبت
- پیش بینی درآمدها
تحلیل کمی
قابلاندازهگیری بهصورت عدد هستند و دقت بیشتری را در ارائه تحلیل نشان میدهند؛ مانند سود سالیانه، میزان داراییها، بدهیها، مخارج و غیره.
در تحلیل بنیادی، تحلیلگران بنیادی از اطلاعات کمی استفاده میکنند تا تصمیمات سرمایهگذاری خود را انجام دهند.
تحلیل کمی شامل چه مواردی است؟
- تحلیل نسبت
- درآمدهای پیش بینی شده
تحلیل کیفی
بر اساس میزان کیفیت و سایر مشخصات غیرقابل اندازه گیری هستند. این نوع عوامل که شامل کیفیت نحوه مدیریت مدیران اجرایی، مجوزها و گواهینامهها، اعتبار نام تجاری و تکنولوژیهای مورد استفاده شرکت هستند دقت کمتری در ارزیابی دارند.
تحلیل کیفی شامل چه مواردی است؟
- ماهیت کسبوکار
- حاکمیت شرکتی
- کیفیت درآمدها
- ماهیت داراییها و بدهیها
مزایای تحلیل بنیادی
- زمان، هزینه های فرصت، ریسک و … چه تاثیری می تواند بر تصمیم گیری های ما داشته باشد؟
- چگونه بررسی صنایع می تواند در کسب بازده متناسب از شرکت ها ما را یاری کند؟
- عکس العمل ما در مقابل شایعات، اخبار و … چگونه باید باشد؟
- بازده شرکت، رتبه نقد شوندگی و ترکیب سهامداران چه تاثیری در انتخاب سهام خواهد داشت؟
- چگونه اعداد و ارقام صورت های مالی ارائه شده توسط شرکت ها را درک نماییم؟
- نسبت های مالی گویای چه حقایقی می باشند و چگونه ما را در انتخاب سهام یاری خواهند نمود؟
- نسبت های P/E، D/E، EPS و …. چه چیزی را بیان می کنند و چگونه می توان از آنها در جهت تحلیل بنیادی استفاده کرد؟
رابطهی میان تحلیل کمّی و تحلیل کیفی
معمولا سرمایهگذاران از هر دو تحلیل با هم استفاده میکنند. تحلیل کمّی و تحلیل کیفی همدیگر را تکمیل میکنند و هریک جنبههایی دارد که دیگری فاقد آن است. تحلیل کمّی بیشتر در مورد «چیستی» است و به دنبال توضیح این مسئله است که امروز صورتهای مالی شرکت به چه صورتاند و در آینده به چه صورت خواهند بود. ولی تحلیل کیفی، در مورد «چگونگی» است. تحلیل کیفی به دنبال یافتن دلایلی در درون شرکت است که به شرکت کمک میکند تا در آینده به موفقیت دست بیابد. تحلیل کیفی دلیل بهدست آمدن ارقام محاسبهشده با استفاده از تحلیل کمّی را روشن میکند. رویکردی که این دو نوع تحلیل را بههم پیوند میدهد، چارچوب اقتصاد- صنعت- شرکت (EIC) یا بالا به پایین نام دارد.
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادین مطالعه عوامل ریشه ای و اصلی است که ماهیت اقتصاد، بخش های صنعتی و شرکت ها را تحت تاثیر قرار می دهد و هدف از آن مانند دیگر تحلیل ها، پیش بینی حرکت های آینده قیمت و کسب سود از آن است.
رویکردهای موجود در تحلیل بنیادی
در انجام تحلیل بنیادی ۴ مرحله اساسی وجود دارد:
· بررسی وضعیت کلی اقتصاد کشور
· بررسی وضعیت صنعت
· بررسی وضعیت شرکت
· ارزشگذاری سهام شرکت
نکته: با توجه به اینکه کدامیک از مراحل فوق نقطه آغاز تحلیل است، ۲ رویکرد کلی برای آن وجود دارد.
دیدگاه کل به جز (از بالا به پایین)
در این رویکرد، تحلیلگر ابتدا به بررسی وضعیت کلی اقتصاد کشور و عوامل کلان تاثیرگذار بر آن (اقتصادی یا غیر اقتصادی) می پردازد. سپس به سمت تحلیل صنایع و حوزه های تخصصیتر سرمایهگذاری رفته و عوامل تاثیر گذار بر بازار و صنایع مختلف را بررسی میکند. اطلاعات حاصل از این بررسیها نسبی است و تحلیلگر با توجه به عوامل تاثیرگذار بر صنایع مختلف، آنها را با یکدیگر مقایسه میکند. در بخش نهایی تحلیلگر به بررسی وضعیت مالی شرکتها و ریسک سرمایه گذاری در آنها می پردازد. در این قسمت عوامل درونی و بیرونی که بر عملکرد شرکت، بازار محصول، مدیریت و آیتمهای موجود در صورتهای مالی آن تاثیرگذار است، بررسی و با هم مقایسه میشوند. اطلاعات این بخش از تحلیل نیز مقایسهای و نسبی بوده و تحلیلگر وضعیت شرکتها را با یکدیگر مقایسه میکند. باید توجه داشت شرکتهای موجود در یک صنعت باید مورد مقایسه قرار گیرند. به عنوان مثال یک شرکت مخابراتی را نمیتوان با یک شرکت نفتی مقایسه کنیم. در نهایت ارزش واقعی سهام شرکت محاسبه میشود.
دیدگاه جز به کل (پایین به بالا)
در این دیدگاه، تحلیلگر ابتدا فهرستی از شرکتهای دارای پتانسیل، تهیه کرده و سپس معیارهایی را بررسی میکند ؛ نظیر: نسبت قیمت به سود هر سهم (P/E)، صورتها و نسبتهای مالی، گزارش حسابرسین، سود تقسیمی، رشد سود و رشد شرکت، نقدینگی شرکت، اخبار و اطلاعات درون شرکتی و ارزش سهام. شرکتی که صورتهای مالی منطقیتر و شرایط مناسبتری برای سرمایهگذای دارد، انتخاب میشود. بعد از انتخاب شرکت، به بررسی وضعیت صنعتی که شرکت در آن فعالیت دارد میپردازیم. نرخ رشد صنعت، جایگاه صنعت در اقتصاد کشور، چرخه عمر صنعت،… عواملی هستند که در بررسی وضعیت یک صنعت باید تحلیل شوند. پس از آنکه صنعت مورد نظر بررسی شد و در صورت صلاح بودن سرمایهگذاری در آن، به بررسی در ابعاد وسیعتر در بخش اقتصاد کلان کشور میپردازیم. در این قسمت با ارزیابی عوامل تاثیرگذار بر وضعیت کلی اقتصاد را ارزیابی میکنیم؛ نظیر: تورم، رکود، نرخ بیکاری، منطقی بودن یا نبودن سرمایهگذاری در شرایط فعلی و….
با توجه به اینکه هدف تحلیلگر چیست، یکی از دیدگاه های موجود را انتخاب میکند.
دو نکته که باید مدنظر قرار داد:
· در هر یک از رویکردهای ذکر شده، اطلاعات مورد بررسی نسبی هستند. یعنی بخشهای صنعتی با یکدیگر و اطلاعات هر شرکت نسبت به شرکتهای مشابه دیگر مقایسه میشود.
📚به زبان ساده تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال و تابلو خوانی از واژگان پر تکرار بین تحلیل گران و معامله گران بازار تحلیل تکنیکال و بنیادی چیست؟ بورس است. در این مقاله به طور کامل به تحلیل بنیادی می پردازیم و در فرصتی دیگر تحلیل تکنیکال را شرح میدهیم. فهرست مطالب این مقاله به شرح زیر است.
- تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال چیست؟
- سایت های بورسی تحلیل بنیادی چیست؟
- صورت های مالی
- ترازنامه
- صورت سود و زیان
- EPS
- DPS
- ارزش اسمی
- ارزش بازار
- ارزش ذاتی
- نسبت های مالی
- P/E
- صورت گردش وجوه نقد
- ای پی اس چیست و چگونه محاسبه میشود؟
- nav چیست و چگونه محاسبه میشود؟
- افزایش سرمایه
- مجمع عمومی سالیانه
- ماده 141 قانون تجارت
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست؟
درس های شب امتحانی در دوران دانشجویی همه ما، وجود دارد. درس هایی که شب امتحان بیدار مانده و با هر لطایف و حیلی اطلاعات لازم را در مغز یا جیب خود فرو برده و تنها هدف، نمره است. حال هر چی بیشتر بهتر! اما برخی از دروس مهم و کاربردی از ابتدای ترم مورد توجه و مطالعه قرار میگرفت. منابع مختلف برای آن تهیه میشد و خلاصه ریشه و بنیادش را بیرون میکشیدیم.
تحلیل بنیادی مانند دروس مهم و کاربردی دوران مدرسه و دانشگاه هستند؛ تحلیل تکنیکال همان دروس شب امتحانی و نمره بیار! در تحلیل تکنیکال نقطه ورود و خروج به سهم برای کسب سود مهم است. در تحلیل بنیادی، بنیاد سهم را بررسی خواهیم کرد.
بنیاد سهم چیست؟
این خبر در مرداد ماه 1399 در روزنامه ها و سایت های خبری منتشر شد:
شرکت سولیران با نماد فسلیر، با این که صف خرید بود، شامل ماده 141 قانون تجارت شد و تعطیل شد.
کدام سوال زیر صحیح است؟
چرا سهمی که صف خرید است، تحلیل تکنیکال و بنیادی چیست؟ باید منحل شود.
چرا برای شرکتی که ورشکسته و منحل است، صف خرید میلیونی شکل گرفته است.؟
احتمال زیاد سوال دوم را به عنوان سوال صحیح انتخاب کرده اید. برگردیم به سوال اصلی : بنیاد سهم چیست؟
بنیاد سهم تحلیل شرکت، دارایی ها، میزان فروش و هر ان چه که باعث قیمت گذاری، ورشکستگی یا توزیع سود بیشتر به سهامدار میشود را گوییم.
ماده 141 قانون تجارت
«اگر بر اثر زیانهای وارده حداقل نصف سرمایه شرکت از بین برود، هیات مدیره مکلف است بلافاصله مجمع عمومی فوق العاده صاحبان سهام را دعوت نماید تا موضوع انحلال یا بقاء شرکت مورد شور و رای واقع شود.
هرگاه مجمع مزبور رای به انحلال ندهد باید در همان جلسه و با رعایت مقررات ماده ۶ این قانون سرمایه شرکت را به مبلغ سرمایه موجود کاهش دهد.
در صورتی که هیات مدیره برخلاف این ماده به دعوت مجمع عمومی فوق العاده مبادرت ننماید و یا مجمعی که دعوت میشود نتواند مطابق مقررات قانونی منعقد گردد، هر ذینفع میتواند انحلال شرکت را از دادگاه صلاحیتدار درخواست نماید.»
حال از کجا باید فهمید که شرکتی شامل این ماده می باشد یا نه! یا این که افرادی که در صف خرید فسلیر بودند، چرا از این موضوع اطلاع پیدا نکردند.
سایت های بورسی که هر معامله گری باید بشناسد
با افزایش ضریب نفوذ اینترنت، تالار شیشه ای بورس جای خود را به سایت های بورسی داد تا سهولت و سرعت را وارد بازار بورس ایران کند.
سایت کدال برای تحلیل بنیادی بورس
سایت کدال به نشانی CODAL.IR مهم ترین سایت برای تحلیل گران بنیادی است. اطلاعات ناشران در این سایت به اشتراک گذاشته می شود. شفافیت در شرکت های بورسی از واجبات است. اطلاعات زیر را با مراجعه به کدال و جستجوی نماد مورد نظر به راحتی به دست آورید:
- تمام صورت های مالی، سود و زیان، ترازنامه به صورت حسابرسی شده یا نشده (برای تحلیل سعی بر استفاده از صورت های مالی حسابرسی شده است.)
- آگهی ثبت افزایش سرمایه
- اعلامیه پذیره نویسی عمومی
- مهلت استفاده از حق تقدم خرید سهام
- اظهارنظر حسابرس و بازرس قانونی نسبت به گزارش توجیهی هیئت مدیره در خصوص افزایش سرمایه
- مدارک و مستندات درخواست افزایش سرمایه
- زمان بندی پرداخت سود به سهامداران
- آگهی دعوت به مجمع عمومی عادی سالیانه
- آگهی دعوت به مجمع عمومی فوق العاده
- تصمیمات مجمع
- معرفی یا تغییر در ترکیب اعضای هیئت مدیره
- افشای اطلاعات بااهمیت گروه الف
- افشای اطلاعات بااهمیت گروه ب
- شفاف سازی در خصوص شایعه، خبر یا گزارش منتشر شده
- درخواست تکمیل مشخصات سهامداران
گزارش فعالیت هیئت مدیره
در گزارش فعالیت هیئت مدیره وضعیت کلی شرکت، چشم انداز آینده شرکت، بودجه و سود سازی شرکت ارائه میشود.
اطلاعات و صورتهای مالی میان دوره ای
صورت جریان وجه نقد، صورت سود و زیان و ترازنامه برای تحلیل و بررسی در اختیار سهامداران و معامله گران قرار میگیرد.
گزارش فعالیت ماهانه
مبلغ و مقدار فروش محصولات، نرخ تولید محصول، مقدار تولید محصولات
آگهی دعوت به مجمع عمومی عادی سالیانه
تعیین پاداش هیئت مدیره ، تعیین سود تقسیمی، تصویب صورتهای مالی
سایت tsetmc.ir برای تابلو خوانی
در صفحه اول سایت tsetmc.ir با تابلوی بورس و فرابورس در یک نگاه روبه رو می شویم. همچنین با عوض کردن تب های بالای صفحه، میتوان به اطلاعات بورس کالا،بورس انرژی، فرابورس، صندوقهای سرمایه گذاری دست یافت. با جستجوی نماد مورد نظر می توان به اطلاعات جامعی از سهم مورد نظر رسید.
- نمایش فهرست
- دیده بان بازار
- جستجوی نماد
- اطلاعات معاملاتی
- روند تغییرات قیمت سهم
- خریدار و فروشنده(تعداد و مقدار)
- سابقه معاملاتی سهم
- سهامداران عمده
- شرکت های هم تحلیل تکنیکال و بنیادی چیست؟ گروه
- eps گذشته نگر سهم
- p/e گذشته نگر سهم
بررسی ترازنامه از صورت های مالی شرکت برای تحلیل بنیادی بازار بورس
همان طور که در قبل اشاره کردیم، صورت های مالی شرکت را می توان از سایت کدال دریافت کرد. برای تحلیل صورت های مالی حسابرسی شده اولویت دارند. اما گاهی اوقات مجبور می تحلیل تکنیکال و بنیادی چیست؟ شویم از حسابرسی نشده استفاده کنیم.
بررسی صورت گردش وجوه نقد
یکی دیگر از صورت های مالی که باید در تحلیل بنیادی مورد توجه و بررسی قرار بگیرد، صورت گردش وجوه نقد است. همان طور که از نام این صورت مالی مشخص است، نحوه تامین نقدینگی و مصرف آن را در این صورت میتوان بررسی کرد.
بررسی صورت سود و زیان در تحلیل بنیادی سهام
بررسی سود آور یا زیان ده بودن شرکت بر روند قیمت آن سهم و حتی ماده 141 نشدن تاثیر گذار است.
نسبت های مالی و کاربرد آن ها در تحلیل بنیادی
با محاسبه نسبت های مالی میتوان درک بهتری نسبت به سهم ها و مقایسه آن ها با هم داشت. در ادامه فرمول نسبت های مالی در تحلیل بنیادی را میبینیم.
همان طور که در تصویر دوم میبینید، نسبت جاری، توان پرداخت بدهی های جاری توسط دارایی های جاری را متصور میشود. در جای دیگر به معرفی تمام نسبت های مالی میپردازیم و به طور کامل آن ها را شرح میدهیم.
ارزش گذاری سهام و شرکت ها در تحلیل بنیادی
ارزش گذاری شرکت ها و سهام آنها اصلی ترین رکن برای خرید و فروش سهام در تحلیل بنیادی است. اگر از ارزش سهم آگاه باشیم، می توانیم تصمیم به خرید یا فروش بگیریم. فرض کنید سهام شرکت تولید مواداولیه داروپخش (دتماد) را ارزش گذاری کردیم و به عدد 60000 رسیدیم. اگر قیمت روز سهم 45000 باشد، خرید میکنیم و اگر بیشتر بود میفروشیم. البته به یاد داشته باشید که خریدار و فروشنده بر مبنای تحلیل خود دست به معامله میزنند. بنابراین واضح است که یکی از آن ها تحلیل اشتباه انجام داده است.
مدل های ارزش گذاری سهام در بورس
ارزش گذاری به دو نوع اصلی مستقل و وابسته تقسیم میشوند.
ارزش گذاری مستقل
- مبتنی بر دارایی
ارزش نقد شوندگی
ارزش جایگزینی
ارزش دفتری تعدیل شده - مبتنی بر تنزیل جریانات عادی
تنزیل جریانات نقد
تنزیل جریانات نقد آزاد
تنزیل سود تقسیمی
ارزشگذاری وابسته
ارزش گذاری وابسته همگی از نوع نسبی هستند.
- درآمدی همان روش p/e است
- عایدی p/cf , p/f
- ارزش دفتری p/bv
- بخش های خاص
سهام شرکتها و ویژگی آنها
سهام شرکت های بورسی در تحلیل بنیادی را میتوان به دو نوع رشدی و ارزشی طبقه بندی کرد.
سهام رشدی چه سهامی است؟
برای سهم های رشدی ویژگی های زیر را برشمرد
- انتظار افزایش قیمت سهم در آینده
- عدم تقسیم سود نقدی یا تقسیم سود ناچیز
- گرانتر نسبت به ارزش ذاتی
استراتژی در مورد این سهم ها خرید و نگهداری است تا سهم را در سقف قیمت به فروش برسانیم.
سهام ارزشی چه سهامی است؟
برای این سهام در تحلیل بنیادی ویژگی های زیر را تحلیل تکنیکال و بنیادی چیست؟ داریم:
- انتظار نوسان قیمت نداریم
- سود تقسیمی بالا
- ارزانتر از ارزش ذاتی
استراتژی در مورد سهام ارزشی خرید و فروش است.
شرکتهای سرمایه گذاری بورسی
شرکتهای سرمایه گذاری به عنوان یکی از مصادیق نهادهای مالی با دریافت مجوز از سازمان بورس و اوراق بهادار پس از ثبت نزد ثبت شرکتها، براساس قراردادهای جزء اقدام به جمع آوری وجوه و سپرده های مردم نموده و در بخش های مختلف به قصد کسب منفعت در شرکتهای دیگر به صورت مستقیم یا غیر مستقیم سرمایه گذاری می نمایند.
ارزش گذاری شرکت های سرمایه گذاری با روش NAV
تعریف خالص ارزش دارایی NAV:
ارزش خالص دارایی شرکت (Net Asset Value) برابر است با ارزش دارایی های شرکت پس از کسر بدهی های آن . در واقع ارزش خالص دارایی های شرکت معادل حقوق صاحبان سهام آن است.
در این مقاله سعی بر آن بود تا مقداری با اصطلاحات و روش های تحلیل بنیادی آشنا شوید. برای تسلط کامل دوره آموزش تحلیل بنیادی را ببینید.